دانلود مقاله مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن word :

مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن

خدمت در معنای مواظبت، پرستاری، بهره، عملی برای دیگران انجام داد ، و خادم به معنای خدمت گزار و خدمتگر ومستخدم و خدمت رسان ، در اصطلاح، خدمت هرگونه کار خیر و سود رسانی و کمک کردن مالی و معنوی و فرهنگی به دیران را شامل می‌شود؛ باید در انجام هرگونه کار خیر و کمک‌رسانی به دیگران شتاب کرد و با رقیبان خویش مسابقه گذاشت که فردا دیر است؛ روایت زیبایی از علی(ع) نقل شده است که مفهوم خدمت‌ گزاری را شفاف می‌سازد، روایت این است: «شبی مالی رانزد حضرتش آوردند، دستور داد آن

را تقسیم کنند؛ گفتند: یا امیرالمؤمنین! الآن شب است فردا تقسیم خواهیم کرد، فرمود: آیا باور دارید که فردا زنده‌اید؟ فرمود: تأخیر نکنید، مگر اینکه آن را قسمت نمایید، شمعی آوردند و آن مال را تقسیم کردند.» . پس باید در کار خیر و خدمت به دیگران شتاب کرد که فرصت از دست رفتنی است؛ شتاب در کسب قدرت و مقام امری زشت و ناپسند تلقی شده است اما در خیرات و باقیات صالحات مورد تأکید و سفارش قرآن کریم است.

مصادیق خدمت‌گزاری
خدمت در اصطلاح قرآن و حدیث معنای عام و گسترده‌ای دارد و همه‌ی امور خیریه، کارهای نیک فرهنگی و معنوی و اقتصادی را شامل می‌شود. جالب توجه است که قرآن در سوره‌ی بقره از یهودیانی که در تغییر قبله سر و صدا کرده بودند و گفتند: چرا مسلمانان در نماز از بیت‌المقدس به سوی خانه کعبه تغییر دادند، می‌فرمایند: تفاوت و اختلاف در امر قبله مسئله‌ی تازه‌ای نیست که این همه سر و صدا داشته باشد، در هر زمان ق

بله با توجه به مصالح آن زمان تعیین می‌گردد . سپس اضافه می‌کند که به جای تلف کردن وقت بر سر نزاعهای بی‌حاصل، در نیکیها و خوبیها و خیرات سبقت بگیرند زیرا نجات واقعی انسان، در ایمان به خدا و عمل صالح و خدمت به دیگران اس

ت. آنگاه مصادیق نیکی در همین سوره و دیگر آیات به شرح زیر برمی‌شمارد: ایمان به خدا و روز قیامت، ایمان به ملایکه و کتاب آسمانی و انبیای الهی؛ انفاق مال به نزدیکان و نیازمندان؛ آزادی بردگان، اقامه نماز، ادای زکات، رسیدگی به محرومان و بیماران، وفا به عهد و پیمان، استقامت و پایداری در مقابله با مشکلات. احسان به والدین ، تعاون اجتماعی ، قرض‌الحسنه ، باقیات صالحات ، ایثار و گذشت ، اطعام به مسکینان و یتیمان و اسیران ، نجات محرومان از بند ستم4، عفو و گذشت ، سخنان پاک و پاکیزه گفتن و برخورد خوب با دیگران ، پوشاندن برهنگان و امر به معروف و نهی از منکر و;

در روایات نیز مصادیق خدمت‌ خدمت‌گزاری بشرح ذیل آمده است:
1). اهتمام به امور مسلمین. (من اصبح و لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم

2 برآوردن حاجت شخص مؤمن. (من قضی لاخیه المؤمن حاجه کان کمن عبدالله دهرا

اطعام به دیگران. (خیرکم من اطعم الطعام و افشی السلام و صلی والناس نیام

ابوالمندکر افسار شتر پیامبر(ص) را گرفت و عرض کرد یا رسول‌الله کدام اعمال برتر است؟ پیامبر(ص) فرمود: بهترین شما کسی است

که دیگران را اطعام کند و سلام را روشن ادا نماید و کلام پاکیزه بگوید.

3 کمک به مظلوم. (اذا رأیت مظلوا فاعنه علی الظالم
4 . برخورد خوب با برادر مؤمن (تبسم الرجل

فی وجه اخیه المؤمن حسنه

5 برطرف کردن ناراحتی مؤمن. (من فرج عن مؤمن، فرج الله عن قلبه یوم القیامه
6 . استقرار عدالت. (من عدل فی‌البلاد نشر الله علیه الرحمه
7 . اصلاح و سازش میان مردم. (طوبی للمصلحین بین الناس اولئک هم المقربون یوم القیامه
8 ادای قرض و رفع گرفتاری مؤمن (احب الاعمال الی الله من اطعم من جوع اودفع عنه مغرما او کشف عنه کربا
9 . خدمت کردن به خانواده (خدمتک زوجتک صدقه
10 کشته شدن در راه خدا (فوق کل ذی بر بر حتی یقتل الرجال فی سبیل‌الله، فلیس فوقه بر
11 و خدمت در روایات معنای عام و وسیعی دارد و همه‌ی خوبی‌ها را در برمی‌گیرد.
. بنابراین، در مفهوم‌شناسی خدمت می‌توانیم جمله‌ی راغب اصفهانی لغت شناس پرآوازه‌ی قرآن کریم را تکرار کنیم؛ که در مصداق معروف فرمود: هر عملی که عقل و دین آن را تأیید کند معروف است . پس خدمت را می‌توان عملی دانست که برای آن مبنایی در عقل و دین یافت شود. همین معنا مورد توجه رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی است که کارگزاران نظام باید در انجام آن بپا خیزند و از هم سبقت بگیرند که کوتاهی از آن جرم و بازخواست الهی را به دنبال می‌آورد.
بی شک خداوند متعال هر آن چه آفریده ، از کوه و دشت و جنگل و دریا گرفته تا انسان ها و حیوانات ، همه را نعمت قرار داده است . به تعبیر اهل فن ، این عالم دارای نظام هماهنگی است که اجزاء آن با یکدیگر ارتباط و هماهنگی دارند ؛ به واقع نظام احسن بر عالم حاکم است و هر چیز در جای خود قرار گرفته است و همه آفریده ها ، در ارتباط تنگاتنگی که با هم دارند ، به یکدیگر بهره می رسانند . طبق این اصل ، انسان ها در راستای هدفی که خداوند برای زندگی آن ها در نظر گرفته – که از آن به کمال انسان تعبیر می گردد – باید برای یکدیگر مفید واقع شوند و به همدیگر کمک نمایند . انسان ها می توانند خود را برای دیگران نعمت قرار دهند تا دیگران از آن ها استفاده کنند

انجام هر نوع عمل خیر یا ارتکاب گناه ، بازتاب های د

نیایی دارد و اثر آن ، در این دنیا مشاهده خواهد شد تا درس عبرتی برای دیگران باشد و دیگر این که مردم به سوی رعایت انصاف و انجام کارهای نیک در زندگی هدایت شوند و از آن جمله است خدمت به مردم ، چنان که شاعر می فرماید :

این جهان کوه است و فعل ما ، صدا سوی ما آید صداها را ، ندا

اگر توانمندی دست افتاده ای را بگیرد ، توانمندی دیگر دست او را در افتادگی خواهد گرفت

خداوند متعال می فرماید :

« یااَیّها اَلناسُ إِنَّما بَغیکُم عَلی” أَنفُسِکُم » سوره یونس آیه 23

ای مردم ! حتماً نتایج سرکشی و ستم گری هایتان به خودتان بر می گردد .

امام علی علیه السلام فرمود : کسی که برای برادرش چاه بکند ، خداوند او را در همان چاه می افکند

تو چاهی کنده در رَه تا که خلقی را در اندازی نیندیشی از آن روزی که خود را در میان ، بینی ؟

در میان روابط گوناگون اجتماع ، خدمت به مردم ، از نظر اسلام احترام خاصی دارد . در سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیزتأکید شده که اهمیت دادن به خدمت به دیگران و محترم شمردن آن ، موجب رضای خداوند ، قبولی اعمال و عبادات و خیر دنیا و آخرت است . پیامبر اسلام (ص) به ابوذر فرمودند: ای اباذر، هرچه می توانی در انجام کارهای خیر و اعمال نیک بکوش و اگر از دست تو بر نمی آید که برای مردم ، کاری و خدمتی انجام دهی لا اقل با روی باز و چهره‎ی گشاده با آنان روبه رو شو.» باید با دست و زبان ، قلم و قدم و با کمک های مادی و مالی به انسان های نیازمندِ به کمک ، خدمت نمود تا در حوادث و رویدادها بتوان دست

نیاز به سوی خالق یکتا دراز نموده و تقاضای رحمت و رأفت کرد .

کسی که می خواهد در مواقع گرفتاری و سختی از نصرت و یاری دیگران برخوردار باشد و مورد خذلان قرار نگیرد ، حتماً باید کمک به دیگران را مورد توجه قرار دهد ، چرا که کم اعتنایی و بی توجهی به درد دیگران موجب محروم ماندن از یاری و نصرت آنان می گردد . و چه خوش گفت شاعر شیرین سخن که :باز

خدمت به دیگران موجب آبادانی خانه و دیار می شود و عمر را طولانی می کند ، چرا که خداوند هیچ کار نیکی را بی اجر نخواهد گذاشت ، انسان های خدمت گزار به مردم ، در دل ها نفوذ می کنند و دیگران به چشم قهرمان به آن ها نگاه می کنند ،قهرمانان الگوی جامعه هستند و رفتار آنان سرمشق دیگران می شود و به این ترتیب خدمت به دیگران به یک هنجار اجتماعی تبدیل خواهد شد و موجبات سعادت جامعه را فراهم خواهد کرد . از طرفی وقتی خدمت به دیگران به یک ارزش اجتماعی تبدیل شود ، انسان های نیازمند نیز به تکاپو خواهند افتاد که نه تنها مشکلات خود را حل کنند و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنند بلکه با خدمت به دیگران خود را به عنوان قهرمان خدمت گزاری معرفی کنند . در جامعه ای که همه به فکر کمک و خدمت به انسان ها باشند فاصله طبقاتی از بین می رود ، صفت برتری طلبی در عده ای ، تن پروری و محتاج دیگران شدن در گروهی و خیلی از انحرافات و کج روی هایی که ناشی از فقر و تهی دستی است از بین می رود . انسان های عالم و دانشمند ، علم و دانش خود را به دیگران می آموزند و زمینه از بین رفتن جهل و نادانی فراهم می شود و اجتماع به سوی پیشرفت و دوری از ضعف فرهنگی خواهد رفت و صد البته جامعه آگاه و دانا به مراتب بهتر از اجتماعی است که گروهی در آن عالم به علوم باشند و دیگران در جهل و نادانی . علامه مجلسی(ره) می فرماید : «علماء به هر مقدار که در علم و کمال کاملتر باشند باید به همان میزان، نسبت به مردم مهربان تر و همین مهربانی و دلسوزی است که آنها را به خدمتگذاری می کشاند و عالم باید بوسیله‎ی تواضع و خدمت و مهربانی در دلهای مردم راه پیدا کند و قلوب مردم را به طرف خود جلب کند تا بتواند آنها را هدایت کند وگرنه در هدایت مردم توفیقی به دست نمی آورد و این را تجربه ثابت کرده است.» خدمت به م

ردم ، روح امید و طراوت را در جامعه موجب می شود و بساری از مشکلات روحی و روانی موجود در جامعه را از بین می برد چرا که بسیاری از بیماری های مغزی و قلبی در نتیجه گرفتاری های روحی و روانی و نداشتن اعصاب سالم به وجود می آیند ، کمک به دیگران و برطرف شدن مشکلات ، زمینه ساز آرامش ، آسایش و رفاه است و افراد سالم و شاد هستند که جامعه شاداب را می سازند .ت که حقوق و حدود افراد جامعه بر مبنای حق و انصاف تعیین شده باشد و به علاوه مردمش به نسبت ، دارای لیاقت و شایستگی بیشتری باشند . در زندگی اجتماعی ، همه مردم از فواید تعاون و همکاری های عمومی برخوردارند و به شایستگی راه تکامل را می پیمایند ، در تمدن عالی انسانی ، تمام افراد جامعه دارای آزادی فردی هستند و می توانند آزادانه در راه اصلاح و رستگاری خود گام بردارند .

از دیگر آثار و نتایج خدمت کردن نفوذ در دل هاست که موجبات نزدیکی و رفاقت و دوستی انسان ها را موجب می شود ، انسان در تمام دوران زندگی ، از کودکی جوانی تا روزگار کهولت و پیری همواره نیازمند رفاقت و دوستی دیگران است . رفقا و دوستان نه تنها با هم انس می گیرند و با مصاحبت و هم نشینی ، موجبات شادمانی و نشاط یکدیگر را فراهم می سازند ، بلکه هر دوستی ، در امور مادی و معنوی رفیق خود نفوذ می کند و هر یک دانسته و ندانسته روی عقاید و اخلاق و رفتار و گفتار دیگری اثر می گذارند .

خدمت گزاری به مردم باعث اعتماد به نفس و تحکیم شخصیت است و به انسان عزت و شرف می بخشد ، سعی و کوشش در کمک به دیگران نشانه ی وظیفه شناسی اجتماعی است و مهر و محبت دیگران را در پی دارد . خدمت گزاری مایه ی سریلندی و افتخار و

از عوامل سازگاری اجتماعی است . بدون شک اغراق نیست اگر بگوییم خدمت به خلق موجب، نام و آوازه نیک ، فرزندان صالح ،رزق و روزی فراوان و با برکت ،

شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) و اولیاء ، سربلندی و افتخار در دنیا و آخرت و عاقبت به خیر شدن می شود .

ن را صد درصد تأیید می‏کند و واقعا ارزشی انسانی است ، خدمتگزار خلق خدا بودن است .

در این زمینه‏ پیغمبر اکرم زیاد تأکید فرموده است . قرآن کریم در زمینه تعاون و کمک‏ دادن و خدمت کردن به یکدیگر می‏فرماید :

” « لیس البر ان تولوا وجوهکم‏ قبل المشرق و المغرب و لکن البر من امن بالله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و اتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین‏ و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب »”. سوره بقره ، آیه . 177

نیکوکاری به این نیست که روی خود را به شرق و غرب بچرخانید ، بلکه نیکوکار کسی است که به خدا و روز آخرت و فرشتگان و کتاب الهی و انبیا ایمان داشته باشد و در راه دوستی خدا مالش را به نزدیکان و یتیمان و درراه ماندگان و درخواست کنندگان و بردگان انفاق کند.
اما یکدفعه انسان مثل سعدی( البته سعدی در عمل اینطور نبوده) ، زبان شعر است می‏گوید :
” عبادت به جز خدمت خلق نیست ” ، همین یکی است‏ و بس .

عده‏ای با گفتن این سخن می‏خواهند ارزش عبادت را نفی کنند ، ارزش زهد را نفی کنند ، ارزش علم را نفی کنند ، ارزش جهاد را نفی کنند ، این همه ارزشهای عالی و بزرگی را که در اسلام برای انسان وجود دارد ، یکدفعه نفی کنند .

می‏گویند : می‏دانید ” انسانیت ” یعنی چه ؟ یعنی‏ خدمت به خلق خدا .

مخصوصا بعضی از این روشنفکرهای امروز خیال می‏کنند به‏ یک منطق خیلی خیلی عالی دست یافته‏اند و اسم آن منطق خیلی عالی را انسانیت و انسان گرائی می‏گذارند .

انسان گرائی یعنی چه ؟ می‏گویند : یعنی خدمت کردن به خلق ، ما به خ

اهد باشد ؟ فرض‏ کنیم شکم خلق خدا را سیر کردیم و تنشان را پوشاندیم ، تازه ما به یک‏ حیوان خدمت کرده‏ایم .

اگر ما برای آنها ارزش بالاتری قائل نباشیم و اصلا همه ارزشها منحصر به خدمت به خلق خدا باشد و نه در خود ما ارزش دیگری‏ وجود داشته باشد و نه در دیگران ارزش دیگری وجود داشته باشد ، تازه خلق‏ خدا می‏شوند مجموعه‏ای از گوسفندها ، مجموعه‏ای از اسبها .

شکم یک عده‏ حیوان را سیر کرده‏ایم ، تن یک عده حیوان را پوشانده‏ایم . البته اگر انسان ، شکم حیوانها را هم سیر کند به هر حال کاری کرده است ، ولی آیا حد اعلای انسان این است که در حیوانیت باقی بماند و حد اعلای خدمت من‏ این است که به حیوانهایی مثل خودم خدمت کنم و حیوانهایی مثل خودم هم حد اعلای خدمتشان این است که‏ به حیوانی مثل خودشان که من باشم خدمت کنند ؟ نه ،

همیشه این حرف را گفته ایم : لومومبا انسان است ، موسی چومبه هم انسان است ، اگر بنا باشد فقط مسئله ، مسئله خدمت به خلق باشد ، خوب موسی چومبه یک خلق‏ است و لومومبا هم یک خلق دیگر ، پس چرا میان اینها تفاوت قائل می‏شوید ؟ چه فرقی است میان ابوذر و معاویه ، اگر حساب خدمت به خلق است ؟ آیا به هر دو باید خدمت کرد ؟

پس اینکه انسانیت یعنی خدمت به خلق و هیچ ارزش دیگری ندارد ، باز یک نوع افراط دیگری است.
تفسیر اسلام از خدمت به خلق
اینجا این مطلب را باید طرح کنیم که یک عده ای می گویند اصلاً مگر همه دستورهای خدا و اصل ایمان و عبادت برای غیر از این است که مردم در نهایت امر، خیرخواه خلق خدا باشند و به خلق خدا خدمت کنند؟ می گویند ما باید ” ایمان ” داشته باشیم برای اینکه در پرتو ایمان، به خلق خدا خدمت کنیم. باید خدا را عبادت کنیم چون در پرتو عبادت است که بهتر به خلق خدا خدمت می کنیم.
از نظر اینها همه دستورهای اسلام و سایر ادیان و همه دستورات بزرگان بشریت، مقدمه این است که به خلق خدا خدمت شود. نمی گویند خود خلق خدا بالاخره چه

می خواهد بشود. آخر اگر می گویند باید به خلق خدا خدمت شود، خود خلق خدا چه برنامه ای دارند؟ هیچ برنامه ای ندارند؟!

نه، این طور نیست. ایمان مقدمه خدمت به خلق نیست، عبادت مقدمه خدمت به خلق نیست، برعکس است: خدمت به خلق، مقدمه ایمان است، خدمت به خ

ارزشهای انسانی است، یعنی ما باید به خلق خدمت کنیم تا آنها را در مسیر ایمان بیندازیم، تا آنها را در مسیر خداپرستی بیندازیم، تا آنها را در مسیر سایر ارزشها بیندازیم.
خدمت به خلق، مقدمه و زمینه برای ایمان است نه اینکه ایمان مقدمه برای خدمت به خلق است، و نه اینکه هیچکدام مقدمه دیگری نباشد. اسلام چنین مکتبی دارد و چنین حرفی می زند و واقعا هم وقتی ما حساب کنیم، می بینیم غیر از این معنی ندارد. والا اگر این طور باشد (یعنی خدمت به خلق مقدمه ایمان نباشد) ما باید همه انسانها را منهای انسانیت آنها در نظر بگیریم.
بعد همان طور که قبلاً هم گفتیم باید به لومومبا به همان چشم نگاه کنیم که به چومبه نگاه می کنیم و به موسی چومبه هم به همان چشم نگاه کنیم که به لومومبا نگاه می کنیم، چون هر دو انسانند، هر دو شکم دارند، هر دو ممکن است گرسنه شوند و هر دو ممکن است برهنه باشند.

دیگر از جنبه به اصطلاح زیست شناسی این دو انسان با یکدیگر فرق نمی کنند. من بعضی از مجلات نسبتا خیلی سنگین و آبرومند را که می خوانم، می بینم عده ای وقتی می خواهند مقام عرفان اسلامی را خیلی بالا ببرند و از آن تعریف کنند می گویند: این عرفای ما کوچک نیستند، حرفهای خیلی خیلی بزرگ زده اند! می پرسیم چه گفته اند؟! می گویند: عرفان در نهایت امر، سر از خدمت به خلق درمی آورد!

نه، این طور نیست. عرفان هیچوقت در نهایت امر، سر از خدمت به خلق درنمی آ ورد، در وسط راه و بلکه در مقدمه راه سر از خدمت به خلق درمی آورد. خدمت به خلق در عرفان هست و باید هم باشد ولی خدمت به خلق، نهایت عرفان نیست، خدمت به خلق مقدمه ای از مقدمات عرفان است و اگر به تعبیرات شرعی خودمان بخواهیم تعبیر کنیم، می گوئیم: به خدا نزدیک شدن مقدمه خدمت به خلق خدا نیست، به خلق خدا خدمت کردن مقدمه قرب الهی و رسیدن به مقام قرب خداست.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.