دانلود مقاله ترجمه ارزیابی زمین های دامنه ای جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین، برای تحقیقات و مدیریت چرا word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله ترجمه ارزیابی زمین های دامنه ای جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین، برای تحقیقات و مدیریت چرا word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله ترجمه ارزیابی زمین های دامنه ای جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین، برای تحقیقات و مدیریت چرا word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
تغییر ریسک صندوق سرمایه گذاری مشترک: رجوع عمدی یا حد وسط؟
چکیده:
یک موضوع تجربی این است که آیا تغییر صندوق سرمایه گذاری مشترک در ریسک موقتی، عمدی است یا از یک رجوع حد وسط نشأت می گیرد. در روش تحقیق مان، از معاملات صندوق سرمایه گذاری واقعی برای شناسایی سرمایه هایی که به طور فعال ریسک را تغییر می دهند، استفاده کرده ایم. سرمایه هایی که از نظر آماری بعنوان معاملات تغییر واریانس بازگشتی یا ردیابی خطای واریانس شناسایی شده اند ریسک رجوع حد وسط را نشان نمی دهند. اغلب، سرمایه ها برای کاهش ریسک خطای واریانس را ردیابی می کنند. شواهد زیادی وجود دارد که قبلا سرمایه ها یک خطای ردیابی واریانس کمی داشته اند. اما، ما شواهدی راجع به ارتباط بین عملکرد قبلی و تغییرات عمدی برای واریانس بازگشتی یا خطای ردیابی واریانس نیافتیم.
کلمات کلیدی: صندوق سرمایه گذاری مشترک، مسابقه، رجوع حد وسط، ریسک خطای ردیابی.
1- مقدمه
یک جبران مدیریت صندوق سرمایه گذاری مشترک ، تابعی از دارایی های تحت مدیریت سرمایه گذارانی است که پول بیشتری برای عملکرد بهتر صندوق سرمایه گذاری فراهم کرده اند. در پاسخ، مدیرانی که عملکرد ضعیفی دارند ممکن است تلاش کنند بازکشت را از طریق افزایش ریسک سهامشان افزایش دهند. یا اگر تصدی یک نگرانی باشد، انها ممکن است در عوض ریسک را کاهش دهند تا ضررشان را محدود کنند. ریسک صندوق سرمایه گذاری تابعی از واریانس ها و کوواریانس های موجودی ها در سهام است. مدیران سرمایه نمی توانند واریانس یا کوواریانس موجودی های فردی را تغییر دهند اما می توانند ریسک سرمایه گذاری را از طریق اضافه کردن یا حذف نمودن موجودی ها تغییر دهند یا سهم سرمایه گذاری شده در هر موجودی را تغییر دهند. موضوع مهم این است که چگونه تغییر سهم موجودی های فردی بر ریسک سرمایه گذاری تأثیر می گذارد.
مطالعات مختلفی بررسی کرده اند که آیا مدیران صندوق سرمایه گذاری مشترک آنگونه که آنها در یک بازی رقابتی ، رقابت می کنند رفتار می کنند و آیا رفتارشان تحت تأثیر عملکرد نسبی موقتی شان است. نتیجه ی این تحقیق ترکیبی است. برای بررسی ارتباط بین ریسک پذیری مدیریتی و عملکرد قبلی، نیاز است تغییر برای ریسک سرمایه گذاری که مورد نظر مدیران است را از تغییراتی که از طریق معاملات انجام شده به دلایل دیگر رخ می دهد، را متمایز سازیم . معاملات انجام شده برای سایر دلایل ممکن است موجب برگشت حد وسط ریسک شود. در غیاب تمایز بین معاملاتی که به بازگشت حد وسط ریسک منجر می شود و معاملاتی که با هدف تغییر ریسک انجام می شود، ممکن است یک ارتباط جعلی بین تغییرات ریسک و بازگشت های قبلی شکل گیرد . براون و همکاران(1996) از واریانس بازگشت کل در بررسی هایش از رفتار بازی استفاده کرد در حالیکه چیوالیر و الیسون(1997) مدلشان را با توجه به ردیابی خطای واریانس توسعه دادند . یک شک دائمی وجود دارد که آیا این سنجه ها و اندازه گیری های ریسک مناسب است و آیا این ریسک ها رجوع میانگین و حد وسط هستند.
مطالعات پیشین بین تغییران عمدی و غیر عمدی برای ریسک سرمایه گذاری تمایزی قائل نشده اند. مقاله ی ما به پر کردن این شکاف از طریق شناسایی صندوق سرمایه گذاری مشترک که به طور عمدی ریسک سرمایه گذاری را افزایش یا کاهش می دهد، کمک می کند. ما فرایند کولِن و همکاران(2010) بکار گرفتیم که در ابتدا همکاری هر سهم و موجودی در سهام را تعیین می کرد تا ریسک کلی را مشخص کند. سپس ما موجودی های فردی در همکاری ریسک از ریسک کم تا زیاد را رتبه بندی کردیم و موجود یها را به بیست سبد ارزشی برابر تقسیم کردیم. ما ارزش خالص معاملات را در هر سبد برگشت دادیم تا طول دوره ی همبخشی ریسک هر سبد را ایجاد شود. از آنجا که موجودی ها از نظر ریسک رتبه بندی شده بودند، اگر معاملات برای تغییر ریسک غالب نباشد، ارتباطی بین معاملات و ریسک اندازه گیری پیدا نخواهد شد. این روش به ما اجازه می دهد تا معناداری آماری را از یک مبنای سرمایه از طریق سرمایه بررسی کنیم؛ اینکه آیا ریسک هر دوره سرمایه گذاری به طور عمدی تغییر کرده است. همبستگی مثبت معنادار نشان می دهد که معاملات ریسکش را افزایش داده است اگرچه همبستگی منفی معنادار نشان می دهد که معاملات ریسکش را کاهش داده است.
ما رابطه بین ریسک پذیری سرمایه و بازگشت قبلی را بر یک مبنای متحرک (در دوره های سه ماهه) بررسی میکنیم. این روش بدین خاطر مناسب است چون سرمایه گذارانی که میخواهند وجوه را تعویض کنند ممکن است برای رتبه بندی های مداوم توسط فراهم کنندگان اطلاعات از آنها کمک بگیرند. ما از سهامداری های دوره های سه ماهه از 2836 سرمایه متقابل بین سال های 1991 و 2006 استفاده میکنیم که 49673 دوره سرمایه گذاری را در تحلیل ما تشکیل میدهد.
نتایج ما نشان میدهد که بعضی از سرمایه ها کاهش پیدا میکنند، درحالیکه بعضی دیگر افزایش پیدا میکنند، که هر دوی آنها از واریانس خطا و واریانس بازگشت پیروی می کنند. برخلاف مطالعات قبلی که بصورت ضمنی مقادیر برابری را از سرمایه های افزایش ریسک و کاهش ریسک بر مبنای تغییر ریسک متوسط در نظر گرفته اند، ما پی بردیم که تجارت وجوه بیشتر، واریانس خطای پیگیری را کاهش میدهد. این مسئله خصوصاً در وجوه با واریانس خطای پیگیری اولیه کم قابل مشاهده می باشد. البته تمایل به افزایش یا کاهش واریانس بازگشت و واریانس خطای پیگیری با گذشت زمان تغییر پیدا میکند. وجوه، سهام را به دلایل مختلفی مورد تجارت قرار میدهند که برای تغییر ریسک سند دارائی های آنها با دقت طراحی نمی شوند. البته مواردی که ما آنها را بعنوان وجوهی شناسایی میکنیم که ریسک را بصورت عمدی افزایش یا کاهش میدهند، بازگشت متوسط را نشان نمیدهند. ما همچنین رابطه ای بین بازگشت ها و تغییرات قبلی در تغییرات ریسک خطای پیگیری و واریانس بازگشت پیدا نکردیم.
ادامه مقاله بدین شرح است: در بخش 2 مقالات مربوطه را بیان میکنیم و پیش بینی های تجربی خود را توسعه میدهیم. در بخش 3 داده ها و روش شناسی را مورد بحث قرار میدهیم و در بخش 4 نیز نتایج تجربی را ارائه میدهیم. ما آزمایشات قدرت را در بخش 5 انجام میدهیم و نتیجه گیری را هم در بخش 6 بیان میکنیم.
2- مقالات مربوطه و پیش بینی های تجربی
براون و همکارانش (1996) مدارک تجربی را گزارش میدهند که مدیران با کارایی نسبی ضعیف در قسمت اول سال اوراق بهادار را مورد تجارت قرار میدهد تا بازده فهرست دارائی آنها در قسمت آخر سال افزایش یابد. در طی این فرآیند ، واریانس بازده وجوه نیز افزایش می یابد. سنجش آنها از تغییر ریسک بصورت نسبت انحراف استاندارد وجوه از بازده ها در قسمت آخر سال نسبت به قسمت اول سال است. این مؤلفان می گویند که مدیران با کارایی پایین میتوانند اوراق بهادارای را معامله کنند که باعث افزایش در ریسک وجوه آنها می شود. از این پس، ما پیش بینی های این نتیجه را فرضیه مسابقه می نامیم. البته تیلور (2003) می گوید که این رفتار مسابقه ای میتواند منجر به نتیجه مخالفی گردد. او می گوید که برای مدیران برنده منطقی می باشد که پیش بینی کنیم که مدیران با کارایی پایین، ریسک را افزایش میدهند. اگر مدیران با کارایی پایین واکنش برندگان را پیش بینی کنند، ممکن است ریسک را کاهش دهند.
کوشی و پونتیف (1999) رابطه منفی را بین ریسک وجوه و کارایی قبلی پیدا کردند. بعلاوه، این رابطه برای استفاده وجوه از مشتق ها قوی است. باسی (2001) و گوریاو و همکارانش (2005) ، یافته های براون و همکارانش (1996) و کوشی و پونتیف (1999) را به طرفداری در برآورد واریانس بازده ایجاد شده توسط وابستگی خودکار و وابستگی متقابل بازده وجوه نسبت می دهند. آنها با این طرفداری ها و با استفاده از بازده وجوه روزانه یا ماهیانه برای محاسبه واریانس های بازده وجوه، قادر نمی باشند که از یافته های رفتار مسابقه ای پشتیبانی کنند.
از مشکلات اقتصاد سنجی همراه با وابستگی خودکار و وابستگی متقابل بازده وجوه از سوی چوالیر و الیسون (1997) توسط محاسبه ریسک وجوه از سهام فردی که آنها دارند اجتناب می گردد. برای تمرکز بر رفتار ریسک پذیری مدیران، آنها از تغییر در انحراف استاندارد تفاوت در بازده وجوه و بازده های بازار در طول زمان استفاده میکنند. این سنجش که واریانس خطای پیگیری نام دارد، توسط کوواریانس سری زمانی بازده های اضافی سهام فردی در فهرست موجودی وجوه محاسبه می گردد.
چن و پناچی (2009) مدلی را ارائه میدهند که واریانس خطای پیگیری را نشان میدهد و سنجش مناسب تری از ریسک است. آنها بصورت تجربی پی بردند که زمانیکه وجوهی کارایی ضعیفی داشته باشد، مدیران وجوه واریانس خطای پیگیری را افزایش میدهند، بجای اینکه بر واریانس بازده کلی تمرکز کنند. مدیران وجوه که کارایی ضعیفی دارند این موقعیت ضعیف خود را حفظ میکنند اگر بازار را در دوره بعدی پیگیری کنند. آنها در تلاش برای بهبود وضعیت خود، اوراق بهاداری را بدون توجه به شاخص بازار انتخاب میکنند. بتازگی، التون و همکارانش (2010)، و کمف و همکارانش (2009) با استفاده از نگهداری اوراق بهادار برای محاسبه ریسک وجوه از مطالعه چوالیر و الیسون (1997) پیروی میکنند. التون و همکارانش (2010) پی بردند که مدیران با کارایی پایین، ریسک کلی و سیستماتیک اوراق بهادار خود را کاهش میدهند، درحالیکه کمف و همکارانش (2009) پی بردند که مدیران با کارایی پایین، با توجه به توجه به جبران یا تصرف غالب، ممکن است ریسک وجوه را افزایش یا کاهش دهند.
تحقیقات قبلی این مسئله را بررسی کرده اند که آیا تغییرات ریسک وجوهتوسط رفتار مسابقه ای ترغیب می گردد. البته تغییرات ریسک وجوه ممکن است از تجارت هایی ناشی گردد که توسط دلایلی غیر از رفتار مسابقه ای تحریک می شوند (مانند متعادل سازی مجدد فهرست موجودی، و اهمیت صنعت در حال تغییر). در واقع تقریباً همه تصمیمات خرید/فروش باعث تغییر در واریانس بازده وجوه و واریانس بازده وجوه آن می گردد. این تجارت ها بطور میانگین، بازگشت متوسط واریانش های بازده وجوه را ایجاد میکنند. این بخاطر وجوه ریسک بالایی است که سهام در وارایانس های بالا و/یا کوواریانس ها دارند، و همچنین تجارتی که هدف آن تغییر ریسک وجوه نیست اغلب در سهامی با واریانس پایین تر و/یا کوواریانس پایین تر رخ میدهد.
با اینکه تجارت امنیتی باعث تغییر ریسک وجوه می گردد، این یک مسئله تجربی است که آیا تغییر در ریسک عمدی است یا انعکاسی از بازگشت متوسط ریسک است. چوالیر و الیسون (1997) هیچ مدرکی برای بازگشت متوسط پیدا نکردند. البته کوشی و پونتیف (1999) و کمف و همکارانش (2009) عکس این مدرک را پیدا کردند.
تمرکز اصلی این تحقیق بر شناسایی سرمایه-دوره ای است که تجارت ها برای تغییر واریانس بازده وجوه یا واریانس خطای پیگیری طراحی می گردند. با شناسایی وجوهی که تجارت های آنها بصورت عمدی ریسک را تغییر داده اند، ما بازگشت متوسط را بعنوان علت تغییرات ریسک حذف کردیم.
3- توصیف داده ها و روش شناسی
31 توصیف داده ها
ما سهامداری های دوره ای از همه وجوه متقابل دارائی خالص ایالات متحده را برای دوره 1991 تا ژوئن 2006 از شرکت خدمات مالی تامسون بدست آوریم. معاملات وجوه از تغییرات در دارائی ها استنباط می گردد، که اغلب بصورت دوره های سه ماهه گزارش می گردند. داده های دارائی ها با قیمت سهام ماهیانه و داده های بازده از پایگاه داده مرکزی برای تحقیقات در قیمت های امنیتی (CRSP) ترکیب می گردند. ارتباطات وجوه متقابل برای مطابقت دهی دارائی های تامسون با بازده های وجوه ماهیانه بکار می رود که از پایگاه داده CRSP بدست آمده است.
برای اطمینان از اینکه دادها بطور مناسب دارائی های وجوه متقابل را نشان میدهند، نمونه ما به وجوهی با میانگین دارائی وجوه برابری بالاتر از 80 درصد و دارائی نقدی میانگین کمتر از 10 درصد دارائی های وجوه کلی محدود می گردد. قیمت سهام CRSP آغاز دوهر با داده های دارائی های تامسون برای محاسبه مقادیر دارائی ملموس خالص هر وجوه متقابل مورد استفاده قرار می گیرند. این مقادیر محاسبه شده با مقادیر دارائی های ملموس خالص واقعی مقایسه می گردند، و در صورتیکه تفاوت بیشتر از 10 درصد باشد وجه حذف می گردد. سری داده های نهایی از 2836 وجه با 49673 وجه-دوره تشکیل شده است. تعداد وجوه-دوره ها برای رگرسیون هایی که نیازمند مطابقت دهی بازگشت های وجه و داده های متغیر کنترل هستند به 24727 کاهش پیدا میکند. در رگرسیون هایی که در ادامه می آیند ، اندازه نمونه بخاطر عدم وجود داده های وجه-بازده متغیر می باشد. همچنین، اندازه نمونه های کوچکتر به این خاطر می باشد که همه وجوه بصورت عمدی ریسک را تغییر نداده اند.
32 روش شناسی
تغییر در ریسک وجوه یک سیگنال مبهم است چون ریسک را می توان بصورت عمدی تغییر داد و یا اینکه ممکن است بخاطر بازده متوسط رخ دهد. البته اگر ما سهامی را بررسی کنیم که معامله شده اند، آگاهی های بیشتری را میتوان بدست آورد. ما در زیر روشی را معرفی میکنیم که تجارت هایی را شناسایی میکند که ریسک وجوه را تغییر میدهند.
321 شناسایی تجارت هایی که بصورت عمدی واریانش بازده تغییر و واریانس خطای پیگیری را تغییر میدهند.
در واقع همه تجارت های انجام شده توسط یک وجه، واریانس بازده وجوه را تغییر می دهد. واریانس سنتی (معادله 19 را می توان تجزیه کرد تا همکاری مشخص گردد که هر سهام برای واریانس فهرست موجودی وجه انجام میدهد.
که تعداد سهام دارائی در طول دوره، نسبت مقداری که سهام i در آغاز دوره t دارا می باشد، نسبت مقداری که سهام k در آغاز دوره t دارا می باشد، = بازده های ماهیانه سهام k در 60 ماه قبلی، بازده های ماهیانه سهام k در 60 ماه قبلی، بردار وزن های فهرست موجودی برای سهام i توسط وجه j در آغاز دوره t ، ماتریس کوواریانس بازده سهام برای وجه j در آغاز دوره t ، و بردار همکاری های واریانس بازده است.
با محاسبه ما میتوانیم همکاری های واریانس بازده (RVC) مطابق با هر سهام را شناسایی کنیم. این تغییر ماتریس ضرورتاً تابع پیچیده ای از واریانس ها و کوواریانس را به تابعی تبدیل می کند که در همکاری ها بصورت خطی است. واریانس بازده های هر فهرست موجودی وجه متقابل در آغاز هر دوره توسط وزن کردن ارزش کوواریانس های بازده های سهام در وجه اندازه گیری شده در 60 ماه گذشته محاسبه می گردد. واریانس های بازده با پیروی از مطالعه چوالیر و الیسون (1997) توسط حفظ کوواریانس های یکسان در پایان هر دوره و با حفظ همان کوواریانس ها محاسبه می گردند، که در عین حال از مقادیر متناسب با پایان دوره استفاده میکند. سهامی که در طول دوره ای بدست می آیند که در محاسبه کوواریانس ها شامل هستند.
چون هدف ما اینست که تجارت با هدف افزایش/کاهش واریانس بازده را شناسایی کنیم، بر معادله 2 تمرکز میکنیم. RVC ها عناصری از بردار برای هر سهام i هستند که وجه j در دوره t آنها را دارا است، و از معادله 1 پیروی میکند که عنصر i ام بردار بصورت زیر می باشد:
ما از RVC های سهام وجه در آغاز دوره بعنوان متغیر رتبه بندی قبل از اختصاص این سهام به 20 باکت ارزش برابر استفاده میکنیم. RVC هر باکت نشاندهنده RVC های سهامی می باشد که آنها را شامل است. برای هر باکت خاص j ، همکاری واریانس بازده توسط معادله زیر بدست می آید:
که عنصر i در بردار ردیفی تعریف شده در معادله 2، ارزش سهام i در آغاز دوره t ، و تعداد سهام در باکتRVC از j است.
معاملاتی که در طول این دوره انجام می شوند وزن و اهمیت RVC سهام i را تغییر میدهند و درنتیجه باعث تغییر باکت RVC از j می گردند. برای تعیین ماهیت معاملات، ارزش معاملات در طی دوره در هر باکت j در RVC باکت ها در آغاز دوره بازگشت داده می شود.
که در طی دوره t معامله می گردد.
ما با این نظریه مخالف هستیم که اگر ضریب رگرسیون بر مثبت باشد، تجارت ها با هدف افزایش ریسک انجام می شوند. البته اگر ضریب مهم نباشد، تجارت ها دنبال این نیستند که ریسک وجوه را تغییر دهند. ما با پیروی از مطالعه کولن و همکارانش (2010) رگرسیون های تکرار را برای هر وجه-دوره از ارزش سهام در باکتی انجام میدهیم که در طی دوره میانگین ریسک رتبه بندی متغیر برای هر باکت معامله شده است. در محاسبه ارزش سهام معامله شده، خرید تجارت ها دارای ارزش مثبت و فروش تجارت ها دارای ارزش منفی خواهد بود. از لحاظ ساختاری هیچ رابطه اولیه ای بین ارزش هر باکت و متغیر رتبه بندی وجود ندارد، بطوریکه رگرسیون، رابطه ای را نشان میدهد که به معامله در طی دوره نسبت داده می شود.
سنجش دیگر ریسک فهرست موجودی، واریانس خطای پیگیری است. چوالیر و الیسون (1997) واریانس خطای پیگیری را بصورت زیر تعریف می کنند:
که و بترتیب بازده ماهیانه برای وجه j ئ شاخص بازار وزنی ارزش هستند. محاسبات قیاسی برای تعیین بردار هر همکاری سهام به واریانس خطای پیگیری وجه j در طی دوره t انجام داده می شود، که عنصر i ام توسط معادله زیر بدست می آید:
که بازده های ماهیانه بازار در 60 ماه گذشته است.
این معادله شبیه معادله 2 است، بجز اینکه بازده های اضافی در محاسبات استفاده می گردند. این معادله همکاری واریانس خطای پیگیری ((TEVC) را برای هر سهام در وجه فراهم می سازد و امکان رتبه بندی این سنجش ریسک را ایجاد میکند. از لحاظ تقارن، TEVC در معادلات 3 و 4 جایگزین RVC می گردد. اگر ضریب رگرسیون در در سطح 10 درصدی مثبت باشد تجارت هایی با هدف افزایش ریسک خطای پیگیری ایجاد می گردند. البته اگر این ضریب مهم نباشد، تجارت ها دارای هدف تغییر TEV وجه نخواهند بود.
این رگرسیون ها در هر یک از 49673 وجه-دوره بین ژانویه 1991 و ژوئن 2006 انجام می شود. ما ضریب های همراه با RVC و TEVC را بترتیب RVCBeta و TEVCBeta می نامیم. تعداد RVCBetaهایی که فاصله زیادی با صفر دارند بصورت یک رویداد تصادفی رخ داده اند. از توزیع دو جمله ای جمعی برای تعیین این مسئله استفاده می شود که آیا تعداد مشاهده شده RVCBeta های مهم بصورت تصادفی رخ میدهند. تعداد رگرسیون ها بعنوان تعداد آزمایشات در سطح اهمیتی مورد استفاده قرار می گیرند که ما در این سطح RVCBeta را بصورت مثبت یا منفی بعنوان احتمال موفقیت می یابیم، درحالیکه تعداد مهم موفقیت ها با احتمال دو جمله ای جمعی 1 درصد مطابقت دارد.
322 تجارت های با هدف تغییر واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری – بازده های قبلی و و بازگشت متوسط ریسک
واریانس های بازده و واریانس های خطای پیگیری بترتیب به انحراف های استاندارد SD و TESD تبدیل می شوند. این SD ها و TESD های آغاز و پایان دوره برای محاسبه تغییرات در انحراف استاندارد فهرست موجودی ها و انحراف استاندارد خطای پیگیری مورد استفاده قرار می گیرند.
وجوه با بتاهای همکاری واریانس بازده مهم و بتاهای همکری واریانس خطای پیگیری بصورت تجارت هایی برای تغییر ریسک آنها طبقه بندی می گردند. برای هر دو سنجش ریسک، وجوه بصورت ریسک افزایشی یا کاهشی مطابق با علامت بتای مطابق طبقه بندی می گردند. این نتایج باینری از لحاظ منطقی در کارایی بازده وجوه متقابل در فواصل 9، 6 و 3 ماهه بازگشت داده می شوند. اگر بازده های قبلی رفتار تغییر ریسک آنها را تحریک کنند، رابطه بین بازده ماهه های قبلی و علامت RVCBeta و TEVCBeta باید مشخص باشد. بعلاوه، فرضیه مسابقه این رابطه را بصورت منفی پیش بینی میکند، با وجوهی که در مقابل رقبای خود کارایی پایین تری دارند و ریسک سرمایه گذاری های خود را افزایش میدهند.
از رگرسیون های منطقی برای برآورد معادلات 7 و 8 استفاده می شود، که بترتیب RVCBeta و TEVCBeta دارای مفادیر خواهند بود اگر ضریب مثبت باشد. معادلات 7 و 9 فقط با استفاده از وجوهی برآورد می گردند که از لحاظ آماری SD و TESD فهرست موجودی های خود را افزایش یا کاهش میدهند.
که:
بتای همکاری واریانس بازده مهم برای وجه j در دوره t ، بازده اضافی سالیانه در وجه j در دوره های 9، 6 یا 3 ماهه تا آغاز دوره t ، انحراف استاندارد وجه j در آغاز دوره t ، بازده بازار 6 ماهه در زمان t ، برگشت فهرست موجودی وجوه j در دوره t ، سرمایه گذاری استانداردسازی شده وجه j در دوره t ، بتای همکاری واریانس خطای پیگیری مهم برای وجه j در دوهر t ، و انحراف استاندارد خطای پیگیری وجه j در آغاز دوره t است.
رگرسیون های جداگانه ای برای بازده درر دوره های 9، 6 و 3 ماهه انجام می شود. اگر مدیران از رفتار مسابقه ای استفاده کنند، بازده های قبلی بر روی تصمیمات آنها برای تغییر ریسک وجوه آنها تأثیر می گذارد و رابطه منفی بین بازده ها و ریسک پیش بینی می شود. ضریب همراه با و مثبت (منفی) خواهد بود اگر مدیران ریسک فهرست موجودی ریسک-بالا را افزایش (کاهش) دهند و ریسک فهرست موجودی ریسک-پایین کاهش (افزایش) می یابد. معادله 7 شامل انحراف استاندارد بازده، و معادله 8 شامل انحراف استاندارد بازده و انحراف استاندارد خطای پیگیری در آغاز هر دوره بصورت متغیرهای مستقل خواهد بود.
بازده شاخص بازار بعنوان یک متغیر کنترل استفاده می گردد و پیش بینی میشود که رابطه مثبتی با سنجش های ریسک داشته باشد. وقتی که بازار افزایش (کاهش) می یابد، سرمایه گذاران ریسک بیشتری (کمتری) را پیش بینی میکنند. برگشت فهرست موجودی نیز شامل می گردد چون مدیران با رفتار مسابقه ای ممکن است احتمال بیشتری داشته باشد که بصورت فعال تجارت کنند و چون بازده ممکن است بصورت تابعی از حجم تجارت باشد. احتمال چوالیر و الیسون (1997) نشان میدهد که وجوه بیشتر می تواند تنظیم ریسک کمتری را به همراه داشته باشد؛ بنابراین اندازه نیز بعنوان یک متغیر کنترل شامل می گردد.
323 آزمایش قدرت: برگشت متوسط واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری
معادلات 7 و8 فقط وجوهی را در نظر می گیرند که بصورت عمدی تجارت میکنند تا ریسک را تغییر دهند. اکنون ما کل نمونه تجارت های وجوه متقابل را بررسی میکنیم. اگر تجارت های یک وجه باعث شود که واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری به اندازه برگشت میانگین باشد، پس تغییر در انحراف استاندارد بازده و انحراف استاندارد خطای پیگیری باید بترتیب رابطه منفی با انحراف استاندارد بازده آغاز دوره و انحراف استاندارد خطای پیگیری داشته باشد. ما این رابطه را توسط برآورد معادلات 9 و 10 بررسی میکنیم که در بخش بعدی توضیح داده شده اند.
324 آزمایش قدرت: کارایی قبلی و تغییرات در واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری
ما بررسی میکنیم که واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری چطور با کارایی بازده وجوه متقابل در دوره های 9، 6 و 3 ماهه مرتبط هستند. فرضیه مسابقه رابطه منفی را بین بازده های دوره قبلی و تغییرات ریسک وجوه پیش بینی می کند که توسط و اندازه گیری می شود. بصورت مطابق با مطالعه چوالیر و الیسون (1997)، پیش بینی می گردد که در وجوه با کارایی پایین، رقبای آنها ریسک وجوه خود را افزایش میدهند.
برای انجام اینکار ما معادلات 9 و 10 را برآورد می کنیم:
که:
تغییر در انحراف استاندارد بازده وجه j در دوره t ، بازده اضافی سالیانه در وجه j در دوره های 9، 6 یا 3 ماهه در آغاز دوره t ، انحراف استاندارد بازده از وجه j از دوره t ، بازده بازار 6 ماهه در زمان t ، برگشت فهرست موجودی وجه j در دوره t ، سرمایه گذاری استانداردسازی شده وجه j در دوره t ، تغییر در انحراف استاندارد خطای پیگیری وجه j در دوره t ، و انحراف استاندارد خطای پیگیری وجه j در آغاز دوره t است.
معادله 9 شامل انحراف استاندارد بازده می باشد و معادله 10 شامل انحراف استاندارد بازده و انحراف استاندارد خطای پیگیری در آغاز هر دوره می باشد. متغیرهای کنترل همان متغیرهای استفاده شده در معادلات 7 و 8 است.
325 آزمایشات قدرت دیگر
پنج آزمایش اضافی قدرت نتایج را نشان دادند. ما تأثیر هم خطی بین متغیرهای مستقل را در رگرسیون منطقی بررسی کردیم؛ آیا نتایج تغییر میکنند اگر متغیرهای وابسته پیوسته جایگزین سنجش های ریسک منطقی ترتیبی گردند؛ آیا نتایج نسبت به گزارش دهی وجوه متقابل سه ماهه یا شش ماهه حساس هستند؛ تأثیر شاخص حذف کننده و 36 ماه بازده برای محاسبه متغیر ها استفاده می گردد.
4- نتایج تجری
41 آمار توصیفی
جدول 1 آمار توصیفی را برای 2836 وجه با 49673 وجه-دوره بین سالهای 1991 و 2006 نشان میدهد. توزیع سرمایه گذاری بازار تا حد زیادی منحرف می گردد که نشاندهنده چند سرمایه خیلی زیاد است. سرمایه گذاری بازار وجوه در دوره افزایش بازار سهام و جاری شدن وجوه بیشتر در صنعت، افزایش پیدا کرد. دوره ای که ما تجارت های وجوه را بررسی میکنیم یا 90 و یا 180 روز است. توزیع انحراف استاندارد خطای پیگیری و بازده در مقایسه با واریانس های مطابق، کمتر منحرف می گردند، که از استفاده ما از انحراف های استاندارد در تحلیل های بعدی خود پشتیبانی میکند. انحراف های استاندارد بازده ها و خطاهای پیگیری در آغاز دوره تجارت خیلی با هم مرتبط هستند. توزیع وابستگی های بین بازده های وجوه متقابل و بازار دارای میانگین 0849 است.
جدول 1 – آمار توصیفی برای وجوه متقابل، بین سالهای 2006-1991
جدول 2 – بتاهای همکاری واریانس مهم
42 شناسایی تجارت هایی که بصورت عمدی واریانس بازده تغییر و واریانس خطای پیگیری را تغییر میدهند
برای تعیین اینکه آیا رابطه ای بین نسبت سهام معامله شده در طی دوره و همکاری واریانس بازده سهام وجود دارد، 49673 رگرسیون خطی تک متغیری انجام می شود. هر رگرسیون برای یک وجه-دوره است و وجوه-دوره ها با بتاهای همکاری واریانس بازده (RVCBeta) مهم در سطح 10 درصدی شناسایی می گردند. سری تکراری از رگرسیون ها با استفاده از همکاری واریانس خطای پیگیری انجام می شود تا بتاهای همکاری واریانس خطای پیگیری (TEVCBeta) تعیین گردد. جدول 2 شمارش مشترک ضریب های رگرسیون مهم (بتا) را در دوره 16 ساله نشان میدهد. بتای منفی نشاندهنده تجارتی است که واریانس بازده یا واریانس خطای پیگیری فهرست موجودی وجوه را کاهش میدهد. وجوهی که بتاهای منفی مهمی را نشان میدهند ترجیحاً سهام با همکاری های واریانس بازده کمی را خریداری می کنند یا سهام با همکاری های واریانس بازده بالا را می فروشند، و یا هر دوی آنها را انجام میدهند.
از توزیع دوجمله ای برای تعیین این مسئله استفاده می گردد که آیا تکرار RVCBeta های مهم با رخداد تصادفی پیش بینی شده تفاوت دارد. پانل A از جدول 2 نشان میدهد که هر دو بتای واریانس بازده مثبت از 1 درصد مقادیر مهم دوجمله ای جمعی بیشتر می گردند. در 143 درصد،تقریباً دو برابر تجارت وجوه برای کاهش واریانس بازده وجوه در مقایسه با 79 درصد، این تجارت واریانس بازده وجوه را افزایش میدهد. این نشان میدهد که تجارت برای تغییر ریسک کلی وجوه نسبت به آنچه که در مطالعات دیگر فرض میشود کمتر متداول است، مانند بروان و همکارانش (1996) که 50 درصد وجوه را بصورت افزایش دهنده ریسک و 50 درصد را بصورت کاهش دهنده دیسک طبقه بندی میکند.
بعلاوه، در پانل A از جدول 2 ، از 49673 ضریب رگرسیون، 235 درصد آنها منفی هستند که از 1 درصد مقدار مهم دوجمله ای جمعی نیز بیشتر می باشد. در نتیجه، 44 درصد ضریب ها مثبت هستند و از لحاظ آماری پایین تر از عددی هستند که توسط شانس پیش بینی می گردد. بنابراین فرضیه ضمنی در مطالعات قبلی که وجوه خطای پیگیری را با افزایش یا کاهش واریانس خطای پیگیری با تمایل مشابه تغییر میدهند از لحاظ تجربی پشتیبانی نمی گردد. بعلاوه، وجوه بیشتر باکاهش خطای پیگیری مرتبط هستند، درحالیکه تجارت هایی که واریانس خطای پیگیری را افزایش میدهند خیلی کمیاب هستند. در واقع وجوه در پایین تری واریانس خطای پیگیری 75 برابر احتمال بیشتری دارند که واریانس خطای پیگیری را افزایش یا کاهش دهند. این با وجوهی مطابقت دارد که هدف آنها اینست که واریانس خطای پیگیری را کاهش دهند و هدف را در طول زمان به انجام برسانند.
از کار افتادگی سالیانه RVCBeta و TEVCBeta در پانل C از جدول 2 نشان داده شده است. اعداد از لحاظ زمانی متغیر هستنند، اما RVCBeta های منفی بیشتر از پیش بینی های تصادفی در همه سالها رخ میدهند. تکرار وجوهی که واریانس خطای پیگیری را افزایش میدهند خیلی کمتر از پیش بینی های تصادفی است. نسبت های RVCBeta بتدریج در طول زمان تغییر میکنند، و نسبت های بتاهای مثبت و منفی رابطه منفی با هم دارند. بعبارت دیگر، وقتی که مدیران سرمایه بیشتری تجارت میکنند را ریسک را افزایش دهند، تجارت کمتری برای کاهش ریسک انجام می شود و بالعکس. کمف و همکارانش (2009) تغییر را در رابطه بین کارایی گذشته و رفتار ریسک پذیری مدیریتی در طول زمان، در واکنش به کارایی کلی بازار گزارش میدهند. تمرکز ما بر تجارت های افزایش یا کاهش ریسک، از یافته تغییر زمانی آنها در رفتار مدیر سرمایه پشتیبانی میکند.
43 تجارت هایی که بصورت عمدی واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری را تغییر میدهند – واریانس متوسط و بازده های قبلی
رگرسیون ها از لحاظ آماری وجوهی را شناسایی میکنند که تجارت میکنند تا ریسک وجوه را تغییر دهند. نتایج رگرسیون منطقی باینری RVCBeta در بازده های قبلی، انحراف استاندارد بازده آغاز دوره، و متغیرهای کنترل تعریف شده توسط معادله 77 در جدول 3 نشان داده شده اند. مدل 1 شامل 10786 وجه-دوره با RVCBeta مثبت یا منفی است. نمونه به 5444 وجه-دوره کاهش داده می شود زمانیکه مطابقت سازی بازده های قبلی برای مدل 2 مورد نیاز می باشد.
جدول 3 – بتاهای همکاری واریانس بازده مهمی و بازده های قبلی، 2006-1991
ضریب متغیر در همه مدل ها کم اهمیت است. اگر مدیران سرمایه با واریانس بازده بالا (پایین) بخواهند واریانس بازده وجوه را کاهش (افزایش) دهند، ایت رباطه منفی خواهد بود و برعکس، اگر مدیران وجوه واریانس بازده بالا بخواهند واریانس بازده را افزایش دهند، مثبت خواهد بود. در حالیکه روش ما بر تجارت های عمدی متمرکز است، ما این احتمال را نشان میدهیم که تجارت های تصادفی ممکن است رابطه منفی را از طریق بزگشت ایجاد کنند. البته این احتمال توسط غیاب یک رابطه منفی در نتایج ما پشتیبانی نمی گردد. ضریب های بازده های قبلی برای دوره های 9، 6 و 3 ماهه مهم نیست و از فرضیه مسابقه پشتیبانی نمی کند که در آن، مدیران سرمایه با کارایی پایین، ریسک را افزایش میدهند.
جدول 4 نتایج رگرسیون های منطقی قیاسی را نشان میدهد که متغیر وابسته TEVCBeta است که از مقادیری استفاده میکند که مثبت یا منفی هستند. در مدل 1 ، TEVCBeta13531 مهم از نمونه متشکل از 48449 وجه-دوره بدست آمده است، درحالیکه در مدل 2، TEVCBeta 6782 از 24727 دوره وجوه بدست آمده است. ضریب انحراف استاندارد خطای پیگیری آغاز دوره در همه مدل ها مثبت است. بنابراین این مسئله با برگشت متوسط واریانس خطای پیگیری مطابقت ندارد.
با آگاهی از نتیجه پانل B در جدول 2، ضریب مثبت در جدول 4 پشتیبانی بیشتری را برای این نتیجه گیری فراهم می سازد که وجوه با واریانس خطای پیگیری پایین درصدد این هستند که واریانس خطای پیگیری را بیشتر کاهش دهند. این مسئله با این پیش بینی مطابقت دارد که وجوهی که تجارت با هدف کاهش واریانس خطای پیگیری را نشان میدهند، در طول زمان واریانس های خطای پیگیری پایین تری خواهند داشت. هیچ مدرکی از رفتار مسابقه ای در رابطه بین تغییرات عمدی با واریانس خطای پیگیری و بازده قبلی یافت نشده است.
در جداول 3 و 4 ، RVCBeta و TEVCBeta بترتیب در رابطه با بازده بازار مثبت هستند. این مسئله با پیش بینی ما مطابقت دارد که بازارهای با کارایی بهتر، تمایل مدیران سرمایه برای ریسک کردن را افزایش میدهد. ما همچنین پی بردیم که برگشت رابطه منفی با RVCBeta و TEVCBeta دارد. بنابراین برخلاف این مسئله که وجوه مدیریت شده فعال تمایل بیشتری برای افزایش ریسک دارند، به نظر می رسد که آنها بصورت معمول تری تجارت می گردند تا ریسک را کاهش دهند. اندازه وجوه رابطه مثبتی با RVCBeta و TEVCBeta دارد، که نشان میدهد که وجوه بزرگتر بصورت عمدی ریسک بیشتری را ایجاد میکنند.
جدول 4 – بتاهای همکاری واریانس خطای پیگیری مهم و بازده های قبلی، 2006-1991
44 وابستگی تغییرات به واریانس خطای پیگیری در تغییرات برای واریانس بازده
از 11008 وجه-دوره با RVCBeta مهم و 13842 وجه-دوره با TEVCBeta مهم گزارش شده در جدول 2، 6127 وجه-دوره RVCBeta و TEVCBeta های مهمی را نشان میدهند. بعبارت دیگر، با اطمینان آماری، این وجوه تجارت میکنند تا بصورت همزمان واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری را تغییر دهند. این یافته نشان میدهد که بعضی از مدیران سرمایه بصورت همزمان هر دو ریسک را تغییر میدهند، اگرچه ضرورتاً در جهت یکسانی نیستند.
5- آزمایشات قدرت
51 واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری – برگشت متوسط و بازده های قبلی
جدول 5 نتایج رگرسیون را برای معادله 9 نشان میدهد که تغییر در انحراف استاندارد بازده یک متغیر وابسته است. ضریب منفی مهم در انحراف استاندارد بازده آغاز دوره در همه مدل ها، مدرک قوی را فراهم می سازد که واریانس بازده، مقدار متوسط را برگشت می دهد. مدل 1 با استفاده از 48449 وجه-دوره برآورد می گردد. مانند قبل، برای ثبت فرضیه مسابقه، بازده های قبلی مورد نیاز هستند، و مدل 2 از زیرنمونه های 24727 وجه-دوره استفاده میکند که میتوانیم برای آنها بازده های قبلی دوره 9 ماهه را مطابقت دهیم.
علامت های مثبت بازده های قبلی از فرضیه مسابقه پشتیبانی نمی کند که مدیران سرمایه ریسک فهرست موجودی خود را با داشتن کارایی نسبتاً ضعیف افزایش میدهند. بلکه نتایج ما شبیه نتایج التون و همکارانش (2010) است. اضافه سازی کارایی وجوه در دوره های 9، 6 و 3 ماهه قبلی بترتیب در مدل های 3، 4 و 5 کمی به فدرت توضیحی مدل کمک میکند. همانطور که پیش بینی می گردد، متغیر کنترل بازده بازار رابطه مثبتی با تغییر در انحراف استاندارد بازده دارد. برخلاف نتیجه قبلی ما که بر تغییرات ریسک عمدی تمرکز داشت، اندازه وجوه رابطه منفی با ریسک دارد. به نظر می رسد که برگشت رابطه ضعیفی با ریسک داشته باشد.
جدول 6 نتایج رگرسیون را برای معادله 10 گزارش میدهد که تغییر در واریانس استاندارد خطای پیگیری، متغیر وابسته است. مدل 1 از 48441 وجه-دوره استفاده میکند اما نمونه به 24725 وجه-دوره برای مدل 2 کاهش داده می شود. ضریب منفی همراه با انحراف استاندارد خطای پیگیری آغاز دوره نشان میدهد که تغییر در انحراف استاندارد خطای پیگیری، مقدار متوسط را معکوس می سازد. اضافه سازی کارایی بازده قبلی در مدل های 3، 4 و 5 کمک کمی به قدرت توضیحی مدل میکند. اندازه و اهمیت ضریب ها در متغیرهای کنترل بازده بازار، برگشت وجه، و اندازه شبیه نتایج نشان داده شده در جدول 5 است.
جدول 5 – تغییر واریانس بازده – بازده های قبلی و معکوس سازی مقدار متوسط، 2006-1991
این امکان وجود دارد که تحلیل هایی که ما در جداول 3 و 4 معرفی میکنیم بر مبنای وجوهی باشند که تغییرات بزرگی را برای واریانس خطای پیگیری و بازده بعنوان نتیجه استفاده از وجوه-دوره هایی با RVCBeta و TEVCBeta مهم از لحاظ آماری تجربه میکنند. وجوه با تغییرات زیاد نسبت به واریانس خطای پیگیری و بازده ممکن است نتایجی را ایجاد کنند که با نتایجی که در جداول 5 و 6 گزارش داده ایم متفاوت باشند. در نتیجه، ما این تحلیل ها را ابتدا با استفاده از پنتایل های بالا و پایین، و سپس با استفاده از توزیع های دهگانه بالا و پایین متغیرهای وابسته در معادلات 9 و 10 تکرار میکنیم، و نتایج مشابهی را بدست می آوریم. بطور خلاصه، بدون توجه به اینکه آیا واریانس بازده یا واریانس خطای پیگیری مورد استفاده قرار می گیرد، نتایج از برگشت متوسط ریسک پشتیبانی میکنند اما با فرضیه مسابقه مطابقت ندارند.
52 هم خطی بین متغیرهای مستقب در رگرسیون منطقی
و در معادله 8 ارتباط بالایی با هم دارند. این مسئله میتواند منجر به نتیجه گیری های اشتباهی در مورد اهمیت آماری متغیرهای مستقل و برآورد های نادرست از ضریب ها در رگرسیون منطقی گزارش شده در جدول 4 گردد. اندازه نمونه بزرگ ما این پتانسیل را کاهش میدهد، اما با این وجود، ما این رگرسیون را دوبار تکرار میکنیم و هر کدام را بترتیب حذف میکنیم. ضریب همراه با اهمیت آماری افزایش می یابد، وقتی که حذف می گردد. وقتی که حذف می گردد، ضریب نیز از لحاظ اندازه و اهمیت آماری از لحاظ تأثیر گرفتن جای افزایش می یابد. در نتیجه، ما متقاعد می گردیم که تفسیر کیفی ما معتبر باقی می ماند.
53 تغییرات واریانس خطای پیگیری و واریانس بازده عمدی با استفاده از متغیرهای وابسته پیوسته
با استفاده از یک مدل رگرسیون منطقی برای آزمایش رابطه بین RVCBeta، TEVCBeta و متغیرهای توضیحی، ما اندازه نمونه خود را کاهش میدهیم. چون این راهکار ممکن است قدرت تحلیل ما را کاهش دهد، ما تحلیل های دیگری را با استفاده از یک فرآیند دو مرحله ای انجام میدهیم. ابتدا ما مجموعه رگرسیون های خود را با استفاده از معادله 4 تکرار میکنیم تا اطمینان های آماری را بدست آوریم که RVCBeta با صفر تقاوت دارد و اینها را مطابق با علامت ضریب، بصورت منفی یا مثبت کدگذاری کنیم. ما اینها را بصورت احتمالاتی تعبیر میکنیم که تجارت های وجوه با هدف افزایش یا کاهش عمدی واریانس بازده انجام شدند. سپس ما از این مقادیر بعنوان رگرسیون هایی برای برآورد مجدد معادلات 7 و8 استفاده میکنیم. عملاً ما متغیرهای وابسته پیوسته را گرفته ایم و از کل نمونه خود استفاده میکنیم.
این رگرسیون های مکمل نتایج مشابه از لحاظ کیفی را نسبت به رگرسیون های منطقی گزارش شده در جداول 3 و4 ایجاد میکنند. آنها تأیید میکنند که ما تحلیل خود را توسط تمرکز بر تجارت های شناسایی شده بعنوان تجارت هایی با هدف تغییر ریسک وجوه منحرف نکرده ایم.
54 تأثیر ادغام دوره های تجاری مختلف
ما در تحلیل خود تجارت های وجوهی را با هم ادغام کرده ایم که دارائی های خود را بصورت دوره های سه ماهه یا شش ماهه گزارش میکنند. این عدم تجانس ممکن است نتایج را منحرف سازد. در نتیجه، ما تحلیل های خود را با استفاده از زیرنمونه های متناجس در دوره های تجاری 3 ماهه و 6 ماهه تکرار میکنیم. نتایج هر زیرنمونه از لحاظ کیفی مشابه با نتایج زیرنمونه های نمونه ادغام شده است.
55 حذف وجوه شاخص و استفاده از بازده های 36 ماهه برای محاسبه واریانس ها
ما با حذف وجوه شاخص از تحلیل های خود میتوانیم بر وجوهی تمرکز کنیم که بصورت فعال مدیریت می گردند و احتمال بیشتری دارد که رفتار مسابقه ای را نشان دهند. این محدودیت نمونه ما را از 49673 به 47504 وجه-دوره کاهش میدهد اما از لحاظ کیفی نتایج به همان شکل باقی می مانند. در نتیجه، ما نتیجه گیری کردیم که تعداد کوچک وجوه شاخص در نمونه ما نقش قابل نادیده گرفتنی را در نتایج بازی میکند.
این امکان وجود دارد که مدیران تأکید بیشتری بر داده های اخیر داشته باشند و توجه بیشتری به واریانس ها و کووایانس های محاسبه شده در یک دوره کوتاه تر داشته باشیم. مانند التون و همکارانش (201) ما از 36 ماه داده بازده برای محاسبه مجدد واریانس های خطای گیری و بازده، کوواریانس ها، و همکاری های واریانس استفاده میکنیم. بخش 53 با مقایسه متغیر وابسته پیوسته، همکاری های واریانس جمعی محاسبه می گردد، و ما وابستگی های 089 را برای واریانس بازده و 084 را برای واریانس خطای پیگیری پیدا کردیم. در نتیجه، وقتی که ما تحلیل های خود را با استفاده ار این متغیرها و کوواریانس ها تکرار کردیم، نتایج معادل با نتایج جداول 2 تا 6 تکرار میکنیم.
جدول 6 – تغییر واریانس خطای پیگیری – بازده های قبلی و برگشت متوسط ریسک، 2006-1991
دانلود مقاله ترجمه معیارهای انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگی مصرف کنندگان زن word دارای 5 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله ترجمه معیارهای انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگی مصرف کنندگان زن word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله ترجمه معیارهای انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگی مصرف کنندگان زن word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
معیارهای انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگی مصرف کنندگان زن
نانسی ال. کاسیل ، مری فرانسس دریک
چکیده
هدف از انجام این مطالعه این بود که روابط سبک زندگی و معیارهای ارزیابی لباس را بررسی کنیم. پرسشنامه ای برای یک نمونه تصادفی از 2000 مصرف کننده زن، با رده سنی 25 تا 44 سال، فرستاده شد که میزان برگشت پرسشنامه ها 45 درصد بود (n=842). از تحلیل عامل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس برای کاهش تعداد معیارهای ارزیابی و سبک زندگی تا 12 عامل استفاده شد. از ضریب های همبستگی برای ایجاد روابط بین عوامل معیارهای ارزیابی و سبک زندگی استفاده شد. 19 رابطه مهم بین معیارهای ارزیابی و سبک زندگی وجود داشت که تأیید کننده این مطلب است که مصرف کنندگان لباس هایی را انتخاب میکنند که با قوانین خاصی در سبک زندگی آنها متناسب است. نتایج این مطالعه از لحاظ درک مصرف کنندگان برای خرده فروشان، آماده سازی دانشجویان برای موقعیت های تجارت لباس برای استادان دانشگاه، و برنامه ریزی استراتژی های توسعه محصول برای متخصصان بازاریابی سودمند می باشد.
سوداگران زنان را در بسیاری از محصولات مصرفی، عاملان اصلی خرید می دانند. هیئت آمار کار (1985) نشان داده است که 524 درصد از همه زنان و 71 درصد از زنان بین رده سنی 25 تا 44 سال در نیروی کار هستند. انجل ، بلکول و مینیارد (1986) این بخش (رده سنی بین 25 تا 44 سال) را baby boomers (متعلق به نسل بعد از جنگ جهانى دوم) نامیده اند (صفحه 289). این نسل مصرف کننده در مقایسه با نسل های قبلیمیدانند که چه می خواهند، و اولین نسلی هستند که برای خریدن چیزهایی که میخواهند پول دارند. بعلاوه، آنها دارای سطح تحصیلات بالاتری هستند، به محصولات با کیفیت علاقمند هستند که زیبا هستند، خودشان به تنهایی به خریدن محصول رضایت میدهند، و از نام مارک های تجاری و مغازه های معروف آگاه هستند. با این نقش در حال تغییر و پویای زنان در جامعه (بارتوس 1982)، زمانیکه این زنان خارج از خانه کار می کنند باید توجه خاصی به این مسئله داشته باشیم، چون این تغییر در نقش زنان میتواند سبک زندگی آنها را تغییر دهد.
اشتغال زنان در خارج از خانه منجر به تغییراتی در شیوه زندگی شده است که بر روی الگوهای مصرف تأثیر می گذارد. این تغییرات شامل این موارد هستند: فشار زمانی، تأکید بیشتر بر فرصت های فراغت، تحصیلات بیشتر، تحرک بیشتر، تمایل به بیان شخصیت خود، نگرانی در مورد مسائل زیستی، جهت گیری نسبت به جوانی، افزایش ارتباطات، نوآوری های تکنولوژیکی، افزایش خدمات، و تناسب اندام بیشت(ایسنپریس ، 1979). تحلیل سبک زندگی، بررسی جامع اقتصادی، فرهنگی و نیروهای زندگی اجتماعی که به کیفیت های انسانی فرد کمک میکند (انجل و بلکول ، 1982) به اطلاعات دقیق تری در مورد مصرف کننده کمک میکند. سبک زندگی یک عامل تعیین کننده معم برای معیارهای ارزیابی، خصوصیات توصیفی مورد استفاده در انتخاب یک محصول، و پیش بینی کننده رفتار مصرف کننده است (بارتوس 1982، انجل و بلکول 1982، اسپرولس 1979، استم 1980). مطالعات سبک زندگی را در رابطه با محصولات مصرفی مختلف (حبوبات غذایی برای صبحانه، قهوه، فعالیت های مالی، ماشین، مسافرت)، رفتارهای خرید، و پارتونیژ خرده فروشی بررسی کرده اند (بارتوس 1982، بلنجر ، جان و برایانت 1980، بلنجر، رابرتسون ، کراسک و ولز 1977، ونکاتش 1980، ولز و تیگرت 1971).
تاکنون سبک زندگی مصرف کنندگان زن در رابطه با لباس بررسی نشده است. محققان نشان داده اند که لباس یک موضوع گسترده است (لامپکین ، آلن و گرینبرگ 1982). یا راهکار چند بعدی در رابطه با سبک زندگی و معیارهای ارزیابی به درک بهتر در مورد انتخاب های لباس مصرف کنندگان زن کمک خواهد کرد.
شمول بصورت “فعالسازی رفتار حل مسئله در زمانیکه عمل خرید یا مصرف توسط تصمیم گیرنده اهمیت فردی زیادی دارد” تعریف شده است (پتی و کاپی کوپو 1981، ص 20). پوشاک که محصولی است که بصورت نشاندهنده تصویر ذهنی از یک فرد تصور می گردد (واگن و گرادنر 1979) و اهمیت فردی مهمی برای افراد دارد، را میتوان بعنوان یک محصول دارای شمول تصمیم گیری بالا طبقه بندی کرد. پوشاک گران بنظر می رسد و ریسک انتخاب پوشاک نامناسب بالا است. با اینکه کالاهای
مصرفی (مانند لباس) دارای ریسک اقتصادی کمتری نسبت به کالاهای باودام (مانند تلویزیون) هستند، با اینحال بهرحال هزینه پولی برای خرید لباس لازم است. ریسک دوم شامل در انتخاب لباس، اعتماد به نفس افراد است. خود-پنداری از طریق روابط متقابل با بقیه شکل می گیرد (چارون 1979). اگر ظاهر یک فرد تا حد زیادی با بقیه متفاوت باشد، این مسئله میتواند بر روی فرآیند روابط متقابل و خود-پنداری فرد تأثیر بگذارد، و در نتیجه بر روی اعتماد به نفس فرد تأثیر بگذارد. پوشاک کمک مثبتی به احساس اعتماد به نفس به افراد می کند (هورن و گورل 1981).
آگاهی بیشتر در مورد خرید های مصرف کنندگان را می توان بدست آورد و استراتژی ها را توسط درک معیارهای مورد استفاده در انتخاب لباس بهتر کرد. محققان معیارهای مورد استفاده در انتخاب لباس را بررسی کرده اند و معیارهای مختلفی را در انتخاب لباس اجتماعی و لباس کاری مشاهده کرده اند (آلکسیس ، هینس، جی.آر ، و سیمون 1968؛ بلکول و هیلیکر 1978 جنکینز 1973 جنکیز و دیکلی 1967؛ لاپیتسکی 1961؛ لوی 1981؛ لامپکین و همکارانس 1982؛ مک کال 1977؛ استم 1980).
هدف از انجام این تحقیق این بود که روابط سبک زندگی با معیارهای ارزیابی مورد استفاده در انتخاب لباس در زنان (یعنی زنان بین 25 تا 44 سال) تعیین گردد.
فرضیه
فرضیه صفر تست شده بدین شرح بود:
سبک زندگی با معیارهای ارزیابی برای موارد زیر مرتبط نیست:
1) انتخاب لباس اجتماعی در زنان، و
2) انتخاب لبای کاری در زنان.
مدل مفهومی
فرآیند تصمیم گیری با شمول بالا که توسط انجل، کولات، و بلکول (EKB) معرفی شده است (انجل و بلکول 1982)، مدل مفهومی برای این مطالعه بود و بر روی فرآیند تصمیم گیری مصرف کنندگان متمرکز بود. این مدل سیستمی به این خاطر انتخاب شد که رفتار مشتری بعنوان یک فرآیند دیده می شود تا اینکه بعنوان یک عمل مجزا دیده شود، و با این مسئله نیز مرتبط است که عمل تصمیم گیری چطور انجام می شود چون با تصمیم گیری همراه است (شکل 1). مناطق سایه دار متغیرهای سشامل در این بررسی هستند.
سبک زندگی بصورت “الگوهایی که مردم در آنها زندگی میکنند و پول و زمان خود را به عوامل مختلف اختصاص میدهند” تعریف می گردد و شامل خصوصیات نمودار روانی مانند فعالیت ها، علایق، و نظرات است. سبک زندگی توسط قواعد فرهنگی، ارزش ها و نقش ها شکل می گیرد: مصرف کنندگان محصولاتی را انتخاب میکنند که با نقش های خاص آنها در سبک زندگی شان متناسب است (اسپرولس 1979).
شکل 1 : مدل EKB
معیارهای ارزیابی با داشتن ریشه در سبک زندگی، نتایج مطلوب از انتخاب یا استفاده از خصوصیات و ویژگی های بیان شده توسط یک محصول است. مدل EKB نشان میدهد که سبک زندگی و معیارهای ارزیابی بر روی همه مراحل اصلی در این مدل تأثیر می گذارند (یا بعبارت دیگر، شناسایی مسئله، جستجو، ارزیابی مجدد، و انتخاب). معیارهای ارزیابی برای مقایسه کالاها بکار می روند و در مقابل تغییر مقاوم هستند، خصوصاً اگر رابطه نزدیکی با خود-پنداری فرد داشته باشند. البته احتمال زیادی وجود دارد که تغییر کنند، زمانی که سبک زندگی فرد تغییر میکند.
مدل EKB پیشنهاد میکند که در تعیین معیارهای ارزیابی مورد استفاده برای انتخاب لباس، سبک زندگی بعنان یک عامل تأثیرگذار عمل میکند (انجل و بلکول 1982). وقتی که روابط بین سبک زندیگ و معیارهای ارزیابی بهتر درک شود، میتوان با دقت بیشتری پیش بینی کرد که کدام معیارهای ارزیابی در انتخاب لباس نقش دارند.
روش شناسی
روش انجامتحقیقاتی با استفاده از پرسشنامه هایی انجام شد که در آوریل 1985 برای مخاطبان ارسال شدند. از مخاطبان خواسته شد تا پرسشنامه پر شده را تا تاریخی پس بفرستند که تقریباً دو هفته پس از دریافت پرسشنامه ها تعیین شده بود. برای مخاطبانی که تا تاریخ مقرر شده پرسشنامه را پس نفرستادند، یک ایمیل یادآوری فرستاده شد.
نمونه
یک لیست ایمیل متشکل از 10 هزار مصرف کننده زن از لیست کلی 4,200,000 زن انتخاب شد که از Lifestyle Selector Denver, Colorado خریداری شد. این شرکت – که طبقه ای آمارگیری ملی و سبک زندگی های مختلف است – قراردادهایی با سازندگان محصولات بادوام (اتوی مو، سشوار، دوربین، وسایل آشپزخانه، کامپیوتر شخصی، تلویزیون، وسایل ویدیوئی خانگی) دارد تا محصولات آنها را در پرسشنامه ها درج کند. این لیست متشکل از مخاطبانی بود که به پرسشنامه ضمیمه شده پاسخ داده بودند و موافقت کرده بودند که اسامی آنها بر روی لیست ایمیل قرار داده شود.
این لیست ایمیل از مصرف کنندگان زن از 50 ایالت مختلف در ایالات متحده تشکیل شده بود که دارای رده سنی بین 25 تا 44 سال بودند. آنها دارای شغل های روبرو بودند: افراد حرفه ای/فنی، مدیر کل/رئیس، فروش/خدمات، منشی/کارمند دفتری، تعمیرکار/کارگر، دانشجو، و خانه دار. نمونه ای از 2000 مخاطب آماده شدد درحالیکه با استفاده از انتخاب نفرات با ضریب 5 (نفر پنجم، دهم، پانزدهم، ;) از لیست اسامی آنها انتخاب شد.
45 درصد مخاطبان پرسشنامه پر شده را پس فرستادند (n=842). اغلب مخاطبان در مناطق حومه ای در قسمت های جنوبی و شمال شرقی زندگی می کردند. درصد نسبتاً زیادی از آنها در خارج از خانه کار می کردند (n=674 شاغل، n=108 غیرشاغل). اغلب این مخاطبان جوان بودند و اکثر آنها تحصیلات دانشگاهی داشتند. پاسخ های داده شده به قسمت آمارگیری پرسشنامه نشان میداد که مخاطبان با اداره آمار ایالات متحده مطابقت داشت (هیئت آمار کار 1985؛ سرشماری ایالات متحده 1983) و با پروفایل ثبت شده در لیست ایمیل نیز مطابقت داشت که از شرکت Lifestyle Selector خریداری شده بود (نمونه تصادفی 10 هزار نفری از لیست 4,200,000 زن ثبت شده در لیست ایمیل این شرکت). این نمونه عمومت بیانگر مصرف کنندگان زن با رده سنی بین 25 تا 44 سال بودند.
دانلود مقاله کاربرد و تأثیر فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران word دارای 72 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله کاربرد و تأثیر فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله کاربرد و تأثیر فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
کاربرد و تأثیر فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران
فصل اول : کلیات
ــ مقدمه
ــ بیان مسأله
ــ ضرورت و ماهیت مسأله
ــ اهداف کلی و جزیی
مقدمه
نیمه ی دوم سده ی بیستم با رشد فناوری های ارتباطی و نیاز روز افزون به اشکال مختلف اطلاعات، نطفه ی دوران جدیدی بسته شد که در آن حیات جوامع شدیداً به گردش اطلاعات وابسته گردید.
در این دوران بر خلاف دوران تمدن صنعتی که جهان روز به روز منبسط تر می گردید، دنیا به سمت کوچکی (و به تعبیر مک لوهان، به سمت دهکده ی جهانی) پیش می رود.
فناوری اطلاعات عبارت از گردآوری، سازماندهی، ذخیره سازی، نشر و استفاده از اطلاعات در قالب صوت، تصویر، گرافیک، متن،عدد و; با استفاده از ابزار م
خابراتی و رایانه ای است(کیت بهان و دیانا هولمز، 2003ص.112).
فناوری اطلاعات((IT تمام عرصه های زندگی بشر مثل سیاست، فرهنگ، اقتصاد، آموزش و پرورش و; را متحوّل کرده است. با گذشت یک دهه از قرن بیست و یکم، آموزش وپرورش باید به نهادهای متکی بر اطلاعات و مجهز به فناوری جدید بدل گردد تا بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه ی در حال تحوّل آینده باشد (عبادی، 1384ص.43).
رایانه ها بعنوان موتور محرکه ی IT این آمادگی را دارند
که هرجا و هر زمانی که لازم باشد در اختیار دانش آموزان قرار گیرند تا در آینده هنگامی که به هر یک از آنها نقشی از سوی جامعه محوّل گردید از آن برای تأمین علایق و رفع نیازهای خویش و جامعه به خوبی استفاده کنند (آزادکیش، 1383ص.2).
فناوری اطلاعات(IT) در تمام فرآیندهای نظام آموزشی مؤثر بوده است. از جمله در فرآیندهای یاددهی ــ یادگیری، رغبت و انگیزش، آموزش از راه دو، آموزش مهارتهای پایه، و مهارتهای بالا و; کاربرد و تأثیر مثبتی داشته است.
به کارگیری IT در نظام آموزشی، محیط انسانی را انسانی تر می کند و روابط معلم و شاگرد را قویتر و همکاری و مشارکت میان دانش آموزان را مستحکم تر می کند. دانش آموزان نقش فعّالی را در فرآیند یاددهی ــ یادگیری خواهند داشت و معلم نقش راهنما و هدایتگر دارد، که کامل کننده و توسعه دهنده ی یادگیری دانش آموزان است.
بکارگیری IT امکان آموزش غیر حضوری را نیز بوجود آورده است. آموزش غیر حضوری محدودیت زمانی و مکانی ندارد و برای هر فردی در هر زمانی و مکانی امکان آموزش و یادگیری را به وجود می آورد. آموزش غیر حضوری، آموزشی برنامه ریزی شده است که در آن فرد بر حسب علایق و با سرعت یادگیری خویش پیش می رود (سیفی، 1380ص.11).
کشورهای پیشرفته از IT برای رسیدن به اهداف آموزشی خود بهره می بردند و تاکنون موفقیت های بسیاری را کسب کرده اند. فناوری اطلاعات(IT) از سایر پیشرفت ها و فناوری هایی که از کشورهای پیشرفته صادر می شود، متمایز نی
ست. باید دانست که این تجهیزات در کشورهای توسعه یافته شکل می گیرد و با فرهنگ جاری آنها آرایش می یابد، با تزئیناتی زیبا وارد کشورهای دیگر می شوند و به همراه خود انواع میکروب ها و ویروس های فرهنگی، اخلاقی، معنوی نیز به ارمغان می آورند. ازاین رو در کنار تأیید IT و کاربرد آن در آموزش و پرورش ایران، مسأله ی مدیریت اطلاعات و کنترل آن نیز به منظور تعدیل بار فرهنگی اطلاعات ضرورت پیدا می کند (محمدی،
1383ص.27).
برای اینکه این فناوری های اطلاعاتی را در آموزش و پرورش ایران بکار بگیریم باید آنرا با توجه به فرهنگ ایرانی استاندارد کنیم ؛ یعنی از فعالیت های کشورهای مطرح در زمینه ی به کارگیری IT در آموزش و پرورش تجربه کسب کنیم، نکات مثبت را گرفته و نکات منفی را طرد کنیم. با بررسی همه جانبه ی فناوری های اطلاعاتی در این کشورها می توانیم طرحی مناسب و درخور ایران تهیه و ارائه دهیم و با همکاری همه ی نهادها و سازمان ها به اجرا برسانیم.
برای روشنتر شدن موضوع در زمینه ی کاربرد IT و ابعاد گوناگون آن، تحقیقات زیادی در جهان انجام شده است که در اینجا به برخی از آنها به شرح زیر اشاره می کنیم :
ــ ملچر و همکارانش در پژوهشی که سال 1990 در زمینه ی تأثیر IT انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که : هر زمان و هر کجا که از IT در تمرین و تکرار از مواد آموزش داده شده استفاده می شود، زمان آموزش به یک سوم()کاهش می یابد. از این رو بهره گیری از IT در آموزش ها بسیار باصرفه تر از فراهم نمودن کمک های آموزش اضافی و یا کم کردن تعداد دانش آموزان یک کلاس و یا افزایش ساعات درسی برای تحقق هدفی خاص است.
ــ «دویر » نیز در سال 1994 طی یک بررسی نشان داد که بهره گیری از IT برای کسب مهارت های تخصصی از جانب یاد گیرنده ها توانایی های بسیاری ر
ا در آنها بوجود می آورد (رئیس دانا، 1384ص.41).
ــ در مقاله ی تحقیقی که توسط چاپن کانتون ، چینجر پر شین ، جان ولان ، فیلیپس استوپ و کارل لانتس در سال 1994 انجام شد، با عنوان «IT، حامی برنامه ی درسی تلفیقی ابتدایی»، چنین نتیجه گیری نمودند که : هدف تمامی برنامه های آموزشی آن است که دانش آموزان را قادر سازند تا در زندگی خود به نحو احسن عمل نمایند. دانش آموز باید بتواند IT بدست آمده را تصفیه کرده و بکار گیرد .
ــ ویلیام اف مکسی و روبرت زینکی در سال 1995 در تحقیقی با عنوان «استفاده از IT و سودمندی تحصیلی بیشتر» چنین نتیجه گیری کرده اند که : IT تغییرات اساسی در فرآیند یاددهی ــ یادگیری را ایجاد کرده است. با استفاده از IT در سطح آموزشگاه ها، مدت زمانی که صرف آموزش می شود کاهش یافته است. بنابراین با استفاده از IT ابتکاری زیر بنایی در یادگیری بوجود آمده که آموزش سنتی جوابی برای این تحوّلات ندارد.
ــ مک کورمک و دیوید جونز در سال 1997 در کتابی با عنوان «طراحی نظام آموزشی براساس تار جهان گستر» به تحقیقات موردی بسیاری اشاره می کنند که استفاده از اینترنت می تواند مثمر ثمرتر از کلاس های سنتی برای اداره ی دروس باشد. بنابراین با IT می توان آموزش را به یادگیری بر اساس نیاز تبدیل کرد.
ــ حمیدرضا آراسته در مقاله ای با عنوان «تحوّلات نوین IT و تأثیرات آن در آموزش عالی» در سال 1380 بیان کرده است که استفاده از اینترنت توانسته است روش های آموزشی و یادگیری را تغییر دهد و استفاده از اینترنت راهی جدید برای ارتقاء اندیشه ی جامعه ی دانشگاهی است. ایران نباید برای بهبود آموزش عالی کشور فرصت استفاده از شبکه اینترنت و بانک های اطلاعاتی موجود را از دست بدهد.
بنابراین باید نگرش مسئولان آموزش عالی در نحوه ی سرمایه گذاری را تغییر داد و در این راستا توجه به IT و ارتباطات یکی از بهترین فرصت ها برای بهبود در کیفیت دانشگاه ها و حضور در مجامع بین المللی است.
ــ غلامعلی منتظر در سال 1384 در مقاله ای با عنوان «آموزش افزارهای فناوری اطلاعات و تأثیر آن بر یادگیری مؤثر فراگیر» بیان کرد که : یادگیری با استفاده از فناوری اطلاعات را کاملا ً منطبق بر شیوه ی اکتشافی برونر می داند که بر این باور است : ” قبل از آنکه دانش آموزان با مفاهیم عمیق مبحث اطلاعات و دانش اطلاعاتی آشنا شوند، باید با افزارهای فناوری اطلاعات آشنایی یابند تا بتوانند از اطلاعات این ابزارها بخوبی استفاده کنند.”
بیان مسأله
دنیای امروز از طرفی دنیای فرا صنعتی و از طرف دیگر عصر اطلاعات و دوران انفجار علم نام گرفته است. توسعه ی فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش با هدف ایجاد تحوّل در نظام آموزشی و تولید علم به وسیله ی دانش آموزان و معلمان، پایه و اساس موجودیت یک نظام
آموزشی کارآمد است. از این رو آنچه که در این تحوّل و توسعه نقش اصلی را بازی می کند، آگاهی معلمان و دانش آموزان در اطلاعات و منابع اطلاعاتی و همچنین مهارت فناوری اطلاعات است. بنابراین وظیفه ی آموزش و پرورش ترغیب معلمان است تا با مطالعه ی مستمر و شرکت در کلاسهای آموزشی رایانه و ICDL و آشنایی با شبکه ی IT،ICT ، اینترنت و نرم افزارهای کارآمد و سرانجام استفاده ی مناسب و کاربردی از فناوری های جدید، خود را به دانش روز مجهز نمایند. بررسی کاربرد و تأثیر طرح فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش می توان
د ما را در رسیدن به اهداف نهایی یاری رساند.
بر این اساس و با توجه به مقدمه ی مذکور که از یک طرف لزوم و اهمیت کاربرد IT در آموزش و پرورش را می رساند و از طرفی دیگر کمبود منابع مخصوصاً در ایران را نشان میدهد، مطالعه درباره ی IT و علی الخصوص ماهیت روشهای کاربرد آن در آموزش و پرورش کشورمان بسیار ضروری می نماید.
ضرورت و ماهیت مسأله
انفجار فناوریهای جدید از جمله فناوری اطلاعات(IT)، بسیاری از جنبه های زندگی ما مخصوصا ً ساختار آموزش و پرورش را متحوّل ساخته است که از آن جمله می توان به تغییرات ایجاد شده در روش های تدریس، مدیریت آموزشگاهی، ارزشیابی آموزشی، ارتباطات آموزشگاهی و; اشاره کرد. در این راستا تأثیر پیشرفت فناوری اطلاعات در بخش آموزش و پرورش و دگرگونی های حاصل از آن در فرآیند یاددهی ــ یادگیری بسیار قابل توجه بوده، به گونه ای که تأثیر زیادی بر خواسته ها و نیازهای جامعه و انتظارات والدین از یک فارغ التحصیل دوره های آموزش و پرورش را به دنبال داشته است .
رقابت های سیاسی و اقتصادی کشورهای پیشرفته، ظهور شبکه ی اینترنت، شبکه ی وب و ماهواره بر سرعت این پیشرفتها هر لحظه می افزاید. این تغییر و تحوّلات باعث شده است که محتوای درسی کهنه و قدیمی شده و با نیازهای جوامع امروزی مناسبتی نداشته باشد. لذا نیاز به تغییر و تحوّل در برنامه های درسی مدارس و همگام کردن آنها با فناوری های جدید لازم و ضروری است.
از آنجا که بیش از نیمی از جمعیت کشورمان را جوانان تشکیل می دهند و طبعا ً به دلیل نیاز بیشتر این گروه به آموزش در دوره های مختلف تحصیلی، هزینه بر بودن سرمایه گذاری های آموزشی برای دولت، کمبود منابع درسی و منابع آموزشی چاپی، مشکلات عدیده ای برای سیاست گذاران آموزشی ایجاد کرده است. از طرفی به دلیل تجمع بیشتر امکانات آموزشی در مراکز استانی و نیز مشکلات اولیاء و مربیان مناطق دوردست برای بهره گیری از این امکانات، کمبود معلمان و مربیان خبره در تمام نقاط کشور، کاربرد وسیع IT در آموزش می تواند برای کاهش این فاصله ها و رفع پاره ای از معضلات آموزشی کشور راه حل مناسبی باشد و بدین ترتیب توازن نسبی را در امر آموزش مناطق جغرافیایی کشور پدید آورد.
لذا در ضرورت امر نباید هیچ تردیدی نمود و بلکه به لحاظ تأخیری که در توسعه ی فناوری اطلاعات در کشور ما و از جمله در آموزش و پرورش شده است باید با سرعت و در عین حال با دقت و تأمّل بیشتر نسبت به توسعه ی فراگیری IT اقدام نمود.
هدفها
اهداف کلی :
1- آشنایی با ماهیت کلی فناوری اطلاعات(IT)
2- آشنایی بیشتر با فرصتهای ناشی از فناوری اطلاعات(IT)
3- آشنایی بیشتر با وضعیت فعلی آموزش و پرورش ایران
4- آشنایی با طرح مطلوب و ایده آل فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران
اهداف جزیی :
انتظار می رود که مخاطب پس از مطالعه ی مطلب بتواند :
1- یک تعریف از فناوری اطلاعات بیان کند .
2- مفهوم فناوری اطلاعات را تجزیه و تحلیل کند .
3- تاریخچه ی فناوری اطلاعات را توضیح دهد .
4- ابزارهای فناوری اطلاعات را نام ببرد .
5- مفاهیم نوین فناوری اطلاعات را تحلیل کند .
6- تفاوت IT با ICT را توضیح دهد .
7- کاربردهای فناوری اطلاعات را درک کند .
8- دیدگاه های مختلف در خصوص نحوه ی کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش را تحلیل کند .
9- مدرسه ی مجازی را تعریف کند .
10- تفاوت مدرسه ی مجازی با آموزش غیر حضوری را بداند .
11- مزایای استفاده از فناوری اطلاعات را بر شمرد .
12- مشکلات استفاده از فناوری اطلاعات را ذکر کند .
13- مزایا و مشکلات بکارگیری فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش را تحلیل نماید .
14- تأثیرات فناوری اطلاعات بر زندگی را توضیح دهد .
15- چند مورد از ویژگیهای عصر اطلاعات را نام ببرد .
16- نحوه ی مدیریت کلاس در عصر اطلاعات را درک کند .
17- دغدغه های نوین فناوری اطلاعات را تحلیل کند .
18- ویژگیهای طرح مطلوب فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش ایران را ذکر کند .
فصل دوم : ارائه و تحلیل اطلاعات
الف ــ ماهیت فناوری اطلاعات (IT)
ب ــ فرصتهای فناوری اطلاعات (IT) در آموزش و پرورش
ج ــ وضعیت کنونی آموزش و پرورش ایران
د ــ طرح مطلوب فناوری اطلاعات (IT) در آموزش و پرورش ایران
الف ــ ماهیت فناوری اطلاعات
* تعریف فناوری اطلاعات (IT)
فناوری اطلاعات (IT) از دو واژه ی Information)) به معنی اطلاعات و (Technology) به معنای فناوری ترکیب یافته است.
بنابراین فناوری اطلاعات ترجمه ی عبارت ــ Informational Technology ــ است.
(Information) یا اطلاعات عبارت است از هر چیزی که با آن سر و کار داریم و ما را نسبت به حوادث، مسائل، موضوعات و امور مختلف یا افراد آگاه می کند. این اطلاعات ممکن است خبری در محیط کار یا زندگی باشد، ممکن است شایعه ای در جامعه و یا به صورت برنامه ی پست الکترونیک بر روی صفحه ی کامپیوتر درج گردد (عبادی، 1384ص.25).
(Technology) یا فناوری به معنای علم به صنایع و حرفه ها و یا مجموعه اصطلاحات فنّی و صنعتی و یا آشنایی با اصول فنّی و اصطلاحات فنّی یا فن شناسی را گویند .
در نتیجه فناوری یعنی دانش یا مهارت و یا روش فنّی در بهره ب
رداری از اطلاعات.
پس تعریف فناوری اطلاعات عبارت است از مجموعه تکنیک ها و ابزارهایی که ما را در ضبط، ذخیره سازی، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات یاری می رساند. این تعریف فناوری هایی مانند رایانه، انتقال از طریق دورنگار، ارتباط از راه دور، تلفن، ماشین های حساب، چاپ و حکاکی را نیز در برمی گیرد (عبادی، 1384ص.27).
البته هر کدام از سازمان ها، ادارات، پایگاه ها و مراکز گوناگونی
که IT راهگشای بسیاری از مشکلات آنها بوده تعاریف مختلفی از آن ارائه داده اند. در اینجا به برخی از این تعاریف می پردازیم.ات را نقطه ی همگرایی الکترونیک، پردازش داده ها و ارتباطات دوربرد می داند که شامل تعدادی رایانه ی قوی، فناوری های ارتباطی و همچنین نرم افزار است.
دبیرخانه ی شورای عالی انفورماتیک ایران در سال 1385 تعریف زیر را برای فناوری اطلاعات ارائه داده است :« فناوری اطلاعات به مجموعه ی به هم پیوسته ای از روشها، سخت افزارها، نرم افزارها و تجهیزات ارتباطی که اطلاعات را در اشکال گوناگون (صدا، تصویر، متن) جمع آوری، ذخیره سازی، بازیابی، پردازش، انتقال و یا عرضه می کند ؛ اطلاق می شود.»
اسکاپ ، فناوری اطلاعات را متشکل از سخت افزار، نرم افزار، نیروی انسانی، اطلاعات، مدیریت و”تولید و نگهداری” می داند که در ارتباط متقابل با یکدیگر فضایی مملوء از اطلاعات ذخیر
ه شده به صورت نظامدار و با قابلیت دسترسی آسان پدید می آورند. این فضا در خدمت نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه قرار می گیرد و سبب بهره وری و افزایش کیفیت برونداد و محصولات سازمان های متبوع می شود (محمدی، 1383ص.35).
در تعریف دیگری از فناوری اطلاعات آمده است : « فناوری اطلاعات همانند محور و م
رکز مجموعه ای از فعالیت های هدایت شده است که کنترل مدیریت، بهره وری، تولید، آموزش و ارتقاء یک سیستم – اعم از یک سازمان یا یک پایگاه اطلاعاتی و; – را با یک مرکزیت به عهده دارد» (محمدی، 1383ص.37).
نموداری که در ادامه خواهد آمد به روشنتر شدن موضوع بیشتر کمک می کند . همانطور که در نمودار مشاهده می شود، همه ی سازمان ها، ارگان ها، نهادها و وزارتخانه ها ناگزیر از برقراری ارتباط با یکدیگر و انتقال اطلاعات هستند. سازمان IT مسئول برقراری این ارتباطات در اشکال پیشرفته الکترونیکی است تا در کمترین زمان و با بیشترین سرعت اطلاعات مورد نیاز هر سازمان را از سازمان ها و مراکز دیگر اخذ نماید و به سازمان مربوط انتقال دهد.
بطور کلی، IT مسئولیت تولید، حفظ، ذخیره، بازیابی، و انتقال اطلاعات را در یک شبکه ی پیچیده بر عهده دارد.
* مفهوم فناوری اطلاعات(IT)
شاید آنچه مهمتر از معنی فناوری اطلاعات باشد، درک و تبیین مفهوم آن است. زیرا مفهوم
فناوری اطلاعات علاوه بر ابعاد فنّی، تکنیکی و مهارتی، مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، آموزشی را نیز در دل خود خواهد داشت و در نتیجه تلقی انسانها و جوامع علاوه بر ابعاد فنّی و تکنیکی، جنبه های فرهنگی و آموزشی آنرا نیز در بر خواهد گرفت.
در واقع می توان گفت که مفهوم فناوری اطلاعات(IT) یک قابلیت است. یک بستر جدید برای رشد و توسعه است. یک فرهنگ برای کشف، شناسایی و رشد استعدادهای انسانی و جوامع بشری است. یک جریان مبادله ی اطلاعات، دانش و آگاهی است. در نتیجه تأثیر گذار بر نگرشها، روشها و ساختارهاست.
با ورود مفاهیم نوین فناوری ازقبیل کامپیوتر، اینترنت، اینترانت و; کاربرد فناوری اطلاعات به طور کلی دگرگون شده است و اصولا ً تغییری بنیادی در ساختارها، رفتارها و ارتباطات و فرهنگ ها را به دنبال دارد. ضمن اینکه تأثیر عمیقی بر تجارت، اقتصاد و امور خدماتی جامعه خواهد گذاشت، تحوّلی شگرف و اساسی در آموزش و فرهنگ را به دنبال خواهد داشت. در هر صورت فهم درست و منطقی از مفهوم فناوری اطلاعات(IT) می تواند نقطه ی عزیمت برای ورود به دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات( ICT) باشد .
امروزه دو نگاه متفاوت در عرصه ی فناوری اطلاعات وجود دارد :
ــ در نگاه اول که عموماً متعلق به کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه است، IT را بعنوان محور توسعه در نظر گرفته اند.
ــ امّا در نگاه دوم که بیشتر کشورهای جهان سوم بدان عمل می کنند، فناوری اطلاعات(IT)
بعنوان ابزار توسعه مورد بهره برداری قرار می گیرد. مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که با
توجه به ویژگیهای عصر ما که عصر ارتباطات و اطلاعات است توسعه ی هر کشوری باید مبتنی بر محوریت فناوری اطلاعات باشد .
به طور خلاصه می توان فناوری اطلاعات(IT) را یک تکنولوژی دانست که دارای ویژگی های عمده ی زیر می باشد :
الف- مواد اولیه ی آن، داده ها و اطلاعات می باشد .
ب- موتور محرکه ی آن، رایانه و شبکه های الکترونیکی است .
ج- محصول نهایی آن، نادیدنی و لمس ناشدنی است .
د- تولید آن محدود به موقعیت خاص مکانی نیست .
ه- محصولات آن تأثیری بر تخریب زیست محیطی کره ی زمین ندارد (عبادی، 1384ص.27).
* تاریخچه ی فناوری اطلاعات(IT)
قرن هاست که دانشمندان تلاش می کنند تا مدارک، کتاب ها، اسناد و هر آنچه راه گواهی بر اندیشه و دانش بشری است، برای دسترسی آسان تر و در اختیار گذاشتن تعداد بیشتری از افراد، سازماندهی کنند.
سازماندهی چنین فعالیت هایی قواعد خاص خود را دارد. این قواعد از زمانی شکل گرفت که
بشر اندیشه های خود را بر لوح های گلی می نگاشت.
آغاز فعالیت های سازمان یافته در ثبت و ضبط مطالب را باید در تاریخ کتابخانه ها جستجو کرد. کهن ترین پیشینه ی مستند سازی مربوط به سومریان است که مطالب خود را بر سنگ حک می کردند. قرن هیجدهم نقطه ی عطفی در تاریخ مستند سازی و همچنین نقطه ی درخشانی در تاریخ علوم و فنون و دانش اطلاع رسانی است. انقلاب صنعتی، فناوران را کانون اصلی توجّهات بشر قرار داد. پیوند علم و فناوری و نیازهای خاص که به استفاده از آخرین دستاوردهای علمی احساس می شد، دانش جدیدی به نام فناوری اطلاعات(IT) بوجود آورد (امیرتیموری، 1380ص.13).
فناوری اطلاعات(IT) با اختراع نخستین تکنولوژی انقلاب صنعتی در سالهای 1660 الی 1850 با اختراع موتور بخار آغاز شد و با دوّمین انقلاب صنعتی در سالهای 1890 الی 1930 و اختراع الکتریسیته و توسعه ی صنعت شیمی استمرار یافت. درانقلاب سوم صنعتی با اختراع رادیو، تلویزیون و کامپیوتر تکمیل شد (عبادی، 1384ص.52).
اگر فناوری اطلاعات(IT) را مجموعه ای از خدمات و محصولاتی اطلاق نمائیم که داده های خام را به اطلاعاتی مفید، در دسترس و با معنی تبدیل می نماید؛ باید ظهور اینترنت را نقطه ی اوج و کمال توسعه ی فناوری در حال حاضر بدانیم.
از سال 1930 به بعد “فناوری ریز نسخه برداری” نیز توسعه یافت و انتقال حجم عظیمی از دانش مکتوب در قالب کتاب، مجله و; به شکل میکروفیش و میکروفیلم را آسان تر و علمی تر کرد.
هرچند استفاده از فناوری اطلاعات(IT) از سال 1985 به بعد رایج شد، امّا بحث در مورد تعاریف آن همچنان ادامه داشت. سرانجام در سال 1962 مؤسسه ی فناوری جورجیا تعریفی را ارائه داد که پذیرفته شد :
«فناوری اطلاعات(IT) دانشی است که به بررسی ویژگیها و چگونگی اطلاعات نیروهای حاکم بر جریان اطلاعات و ابزار آماده سازی آنها برای به حداکثر رساندن دستیابی به اطلاعات و قابل استفاده کردن آن می پردازد. آماده سازی اطلاعات شامل تفکیک اطلاعات دقیق، علمی و مستند، جمع آوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی، تفسیر، اشاعه و استفاده از آن می شود.» (اترتون ، 1997ص.98).
از سال 1970 به بعد، افزایش بی رویه و سرسام آور اطلاعات باعث شد که سازماندهی و ثبت و ذخیره سازی اطلاعات بیش از پیش پیچیده تر شود. به همین نسبت دستیابی و استفاده از آنها نیز روز به روز دشوارتر می نمود. امّا پیشرفت فناوری های دیجیتالی و تولید ابر رایانه ها و سرعت اعجاب آور پردازش اطلاعات و ظرفیت بالای رایانه های جدید، راهی در جهت حل این مشکل بود. از این رو علم رایانه، ذخیره سازی و بازسازی و حجم اطلاعات و دانش بشری را در هم آمیخت و فناوری اطلاعات(IT) شکل گرفت (محمدی، 1383ص.12).
* ابزارهای فناوری اطلاعات(IT)
ابزارهای فناوری اطلاعات دارای قدمتی طولانی است. گرچه با ظهور پدیده ی اینترنت تحوّلات اساسی در عرصه ی ابزارهای IT به وقوع پیوسته است ؛ امّا نمی توان از ابزارهای اولیه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) سخنی به میان نیاورد.
1- رادیو: نخستین و شاید مهمترین رسانه ی ارتباط جمعی بود که توانست ارتباطات گسترده ای را در میان انسانها و در نقاط مختلف جهان برقرار نماید و نقش مؤثری در تبادل اطلاعات و آگاهی ها و افزایش سطح دانش و فرهنگ عمومی مردم ایفا نماید. با تأسیس صدها شبکه ی رادیویی به زبان های مختلف و در موضوعات متنوع و قابل دسترسی در سراسر جهان، رادیو جایگاه ویژه ای در افکار عمومی پیدا کرده است.
شاید قبل از پیدایش رادیو، کسی تصور نمی کرد که با پیشرفت تکنولوژی و فناوری، ابزاری اختراع گردد که بتواند پیام انسانها را با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن به گوش جهانیان برساند.
2- تلویزیون : با ورود تلویزیون حلقه ی ارتباطات و اطلاعات تکمیل شد. انت
قال اطلاعات و آگاهی و ارتباطات از مرز صوت فراتر رفت و تصویر را همراه خود نمود و در نتیجه دارای جذابیت های فراوانی شد ؛ به نحوی که امروزه یکی از پر طرفدارترین رسانه های جمعی تلویزیون است. تلویزیون توانسته است اطلاعات کامل و جامعی را از اتفاقات، تحوّلات و رویداد های جوامع مختلف بشری به صورتی کاملا ً مفید در اختیار انسانها بگذارد و علیرغم برخی از معایب و اثرات مخرب و منفی همچنان مؤثرترین، پر طرفدارترین و مهمترین و فراگیرترین ابزار فناوری اطلاعات(IT) است.
3- تلفن : از دیگر ابزارهای مفید و مؤثر فناوری اطلاعات(IT)، تلفن می باشد.
گرچه از اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل ، بیش از یک قرن می گذرد (1876) امّا همچنان پرطراوت و بسیار مؤثر و کارآمد نقش تعیین کننده ای در توسعه ی فناوری اطلاعات ایفا می کند؛ به نحوی که همچنان مفاهیم نوین فناوری اطلاعات(IT) بدان نیازمند است و اصولا ً شرط کارآمد بودن فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT)، تقویت زیرساخت های مخابراتی
و ارتباطی است.
تلفن با کمترین هزینه بیشترین حجم اطلاعات و با سرعت بالا را مبادله می نماید. این امر با گسترش تلفن های همراه، تلفن های اینترنتی و فاکس و; همچنان به روزآمدی و اثربخشی خود در جهت رفاه و سربلندی بشریت می اندیشد.
4- کامپیوتر : کامپیوتر از ابزارهای مفید فناوری اطلاعات(IT) است و شاید با ظهور کامپیوتر، فناوری اطلاعات وارد مرحله ی جدیدی از حیات اجتماعی خود شده باشد. به نحوی که امروز نقطه ی اتکای شبکه های الکترونیکی از یک طرف و ابزارهای سنتی فناوری اطلاعات همچون تلویزیون، ویدیو، رادیو و ضبط و پخش از طرف دیگر، کامپیوتر باشد. کامپیوتر با ظرفیت سازی و ذخیره سازی اطلاعات در درون خود و با ارائه ی خدمات گسترده ی صوتی، تصویری، نوشتاری و; توانمندی منحصری را در خود جای داده است.
5- اینترنت: اینترنت از مفاهیم نوین اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات است و گرچه از قدمت و سوابق طولانی برخوردار نیست(حدود 10 سال) امّا به سرعت توانسته است همه ی ابزارهای سنتی اطلاع رسانی را متأثر نماید و توانمندی های جدیدی را برای توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به ارمغان بیاورد.
از بین بردن فاصله های دور و نزدیک، تولید و عرضه ی گسترده ی همه
ی اطلاعات و منابع با ارزان ترین هزینه و کمترین زمان و مکان، تحوّلات اساسی در عرصه های “مدیریت و قدرت” ، گسترش “تجارت الکترونیکی ” و “آموزش الکترونیکی ” از جمله خدمات و دستاوردهای گسترده ی اینترنت است.
اینترنت در واقع یک شبکه ی گسترده ی جهانی است که با اتصال رایانه ها به همدیگر، ضمن حفظ اطلاعات موجود، قابلیت های جدیدی را به طور همزمان در همه ی شبکه ها بصورت Online فراهم می نماید.
بطور خلاصه اینترنت دارای پنج ویژگی مهم است :
الف- چند رسانه ای ب- فوق متن ج- تعاملی بودن د- بایگانی بودن و ه- مجازی بودن
6- اینترانت : اینترانت در واقع شبکه های بزرگ محلی و منطقه ای و سازمانی هستند که ضمن رعایت استانداردهای اینترنت، برای استفاده کنندگان خاص طراحی و اجرا می شود و افراد محدودی که عموما ً مخاطب و یا کارکنان یک سازمان، وزارتخانه و یا شرکت خصوصی هستند به آن دسترسی دارند.
سازمان ها قادرند از همه ی قابلیت های اینترنت استفاده نمایند و از خدماتی چون آموزش الکترونیکی، پست الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، گفتگو ، کنفرانس های ویدیویی ، دسترسی به منابع و بانک های اطلاعاتی و; بهره گیرند. آنچه متفاوت است، دسترسی افراد محدود و خاص به بهره گیری از خدمات است و به همین دلیل اینترانت ها را با یک فایروال(Firewall) از اینترنت جدا می کنند تا در مقابل حوادث، صدمات و سوء استفاده های احتمالی مصون بمانند.
7- اکسترانت : از جمع بین دو یا چند اینترنت، اکسترانت تشکیل می گردد و به منظور تبادل ارتباطات و اطلاعات بین افراد، مشتریان، همکاران و شرکای اقتصادی و تجاری و دسترسی آسان همه ی افراد ذینفع به اطلاعات مشترک راه اندازی می گردد. اکسترانت از طریق شبکه به اینترنت مرتبط می شود. اکسترانت می تواند کارهای گروهی و جلسات را به صورت کنفرانس های صوتی و تصویری ارائه دهد.
* مفاهیم نوین فناوری اطلاعات(IT)
تجارت الکترونیکی آموزش الکترونیکی دولت الکترونیک شهر الکترونیکی
جامعه ی اطلاعاتی
تجارت الکترونیکی(E-Commerce):
منظور از تجارت الکترونیکی، انجام هرگونه فعالیت های تجاری، بازرگانی و اقتصادی با استفاده از شبکه ی جهانی اینترنت است. مثلا ً وزارت نفت برای فروش و بازاریابی نفت در یکی از کشورهای اروپایی اقدام به تأسیس دفتر نمایندگی می کند. با راه اندازی یک سایت اینترنتی در شبکه ی جهانی اینترنت (web) و حذف زمان ومکان، به صورت آنلاین (Online) با کمترین هزینه و سریع ترین حالت امکان ارتباط و انتقال اطلاعات، دفتر فروش قادر به انجام وظایف خود به نحو احسن می باشد و میزان پوشش آن نه فقط در یک کشور بلکه در سراسر جهان قابل ارائه است (عبادی، 1384ص.45).
• مزایای تجارت الکترونیکی :
الف- ارائه ی خدمات بصورت شبانه روزی ب- امکان انتخاب و دسترسی به منابع متنوع تر ج- امکان مقایسه ی کالاها از نظر قیمت، کیفیت، امکانات و خدمات پس از فروش در صورت نیاز د- امکان ارجاع کالا در صورت عدم تطابق کالای خریداری شده با کالای ارائه شده در سایت ه- صرفه جویی در هزینه و زمان و- سهولت خرید
• معایب تجارت الکترونیکی :
الف- وجود وب سایت های غیر معتبر ب- امکان سوء استفاده از کارت
های اعتباری ج- عدم امکان مشاهده ی دقیق و لمس کالا د- عدم وجود فروشنده ی واقعی برای پاسخگویی (صرافی زاده، 1383ص.78).
آموزش الکترونیکی(E-Learning):
آموزش الکترونیکی، یعنی انجام آموزش با استفاده از ابزارهای فناوری
الکترونیکی ؛ همچون کامپیوتر، اینترنت، اینترانت و; و حذف زمان ومکان در آموزش (بی زمان و بی مکان).
آموزش الکترونیکی هم در حوزه ی آموزش های رسمی(البته با معانی جدید) کارایی دارد و هم در حوزه ی آموزش های غیر رسمی می تواند پایه و اساس فناوری اطلاعات(IT) باشد.
آموزش پایه و اساس رشد و توسعه ی انسانی است و توسعه ی انسانی متضمن توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) است (الوین تافلر، شوک آینده).
دولت الکترونیک(E-Government):
دولت الکترونیک یعنی استفاده ی سهل و آسان و سریع از فناوری اطلاعات(IT) به منظور توزیع خدمات دولتی بصورت مستقیم به مشتری در قالب 24 ساعت، شبانه روزی و 7 روز در هفته.
دولت الکترونیکی شیوه ای است برای دولت ها به منظور ارائه ی اطلاعات و خدمات مناسب دولتی و اصلاح کیفیت خدمات و ارائه ی فرصت های گسترده برای مشارکت در فرآیندها و نمادهای مردم سالار.
دولت الکترونیکی یک دولت رقمی دیجیتال، بدون دیوار، بدون ساختمان و در حقیقت سازمان مجازی است که خدمات دولتی را بهنگام (Online) به مشتریان ارائه می دهد و موجب افزایش مشارکت آنان در فعالیت های اجتماعی و سیاسی می شود و یک شکل پاسخگوتری از دولت می باشد (کتاب همایش جهانی شهرهای الکترونیک و اینترنتی، .ص.61).
شهر الکترونیکی(E-City):
از دیگر تأثیرات توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) در بخش دولت الکترونیکی، تحوّل در نظام مدیریت شهری است . به عبارت دیگر شهر هوشمند یا الکترونیکی نمادی از یک دولت الکترونیکی است. شهر الکترونیکی به مجموعه شهرهایی اطلاق می گردد که کلیه ی خدمات، نیازها و ارتباطات در آنجا از طریق شبکه های اینترنتی قابل انجام است (عبادی، 1384ص.50).
شهر الکترونیکی از یک زیربنا و زیرساخت اطلاعاتی و مخابراتی پیشرفته ای برخوردار است. گرچه شهر هوشمند یا الکترونیکی به طور کامل تاکنون تحقق نیافته است امّا شه
رهایی همچون سنگاپور که در واقع یک کشور است، هنگ کنگ، شهر تجاری در دبی و; در حال شکل گیری است و در ایران نیز جزیره کیش به عنوان یک شهر نمونه در برنامه ی توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) پیش بینی شده است.
جامعه ی اطلاعاتی(Information Society):
جامعه ای است که در آن زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افراد جامعه
شدیدا ً به فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) وابسته است و جامعه ای است که در آن مردم در محل کار، منزل و حتی اماکن تفریحی از این تکنولوژی ها حداکثر استفاده را می برند (عطاران، 1383ص.51).
اهم مزایای جامعه ی اطلاعاتی عبارتند از :
• غنی سازی ساعات بیکاری افراد جامعه
• غنی سازی فرهنگ جامعه
• فراهم آوردن فرصت های تازه برای بالا بردن بهره وری ملی و جوّ رقابت
• فراهم آوردن زمینه برای آموزش مادام العمر
• افزایش اشتغال
• و ; (مهرمحمدی، 1383ص.44)
* تفاوت IT با ICT
شاید در محاورات و ارتباطات شغلی و علمی، این دو واژه زیاد مورد استفاده قرار گرفته باشند. امّا معمولا ً این پرسش در ذهن بسیاری مطرح می گردد که چه تفاوتی بین فناوری اطلاعات(IT) و فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) وجود دارد.
شاید بتوان دو نوع تفاوت در آنها جستجو کرد : تفاوت از لحاظ لغوی و از لحاظ مفهومی .
همانگونه که قبلا ً بیان شد، IT از نظر لغوی به معنای فناوری اطلاعات است و ICT به معنای فناوری اطلاعات و ارتباطات . و C مخفف Communication به معنای خطوط یا وسایل ارتباطی می باشد و در اصل معنای کاملتر فناوری اطلاعات است.
امّا از نظر مفهومی؛ در فناوری اطلاعات(IT) محوریت و نقش «اطلاعات» برجسته و نمایان است. امّا در فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) علاوه بر محوریت دانش واطلاعات، بر نقش «ارتباطات» و وسایل ارتباطی نیز تأکید شده است و در واقع بر جایگاه ارتباطات به عنوان عامل و ابزار انتقال دهنده ی اطلاعات که وظیفه ی برقراری ارتباط بین دو بخش اطلاعات و فناوری را بر عهده دارد ؛ توجه ویژه دارد و این اهمیت تا بدان حد است که برخی بر این باورند که بدون وجود وسایل ارتباطی فناوری اطلاعات، جامعه ی اطلاعاتی محقق نخواهد شد.
زیرا زیر ساختهای فنّی، پشتوانه ی اصلی توسعه ی فناوری
اطلاعات می باشد و اگر از ویژگیهای جامعه ی اطلاعاتی ، دسترسی سریع به اطلاعات در همه ی زمانها و مکانها بدانیم؛ این امکان فقط با تکیه بر توانایی های ارتباطی و مخابراتی قابل دستیابی است و در نتیجه فناوری اطلاعات باید در مفهوم واقعی خود، یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات بیان گردد.
توجه به نموداری که در ادامه خواهد آمد این مفهوم ر
ا بهتر مشخص می کند .
ب – فرصتهای فناوری اطلاعات(IT)در آموزش وپرورش
در اینجا فرصتهای ناشی از توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش مورد بررسی قرار می گیرد :
1- تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد :
از دستاوردهای مفید، اثربخش و ماندگار در توسعه ی فناوری اطلاعات(IT)، تربیت نیروی انسانی واجد شرایط برای تأمین نیاز جامعه می باشد. نیروی انسانی که خود می تواند عامل تغییر و تحوّل در هر محیطی تلقی گردد. اهمیت این دستاورد به حدی است که بسیاری از کارشناسان امر توسعه ی IT ، بویژه در آموزش و پرورش، این امر را بعنوان هدف اصلی توسعه ی IT در آموزش و پرورش بیان نموده اند.
حقیقتا ً اگر IT بتواند این وظیفه ی سنگین و حساس نظامهای آموزشی را به نحو احسن و قابل قبول ارائه نماید، بزرگترین خدمت را نه فقط به آموزش و پرورش بلکه به جامعه ی انسانی در حال توسعه نموده است. اهمیت این امر آنگاه مضاعف می شود که امروزه اساس توسعه ی پایدار و همه جانبه بر محور توسعه ی انسانی است و به عنوان شاخص اصلی توسعه ی کشورها و ملت ها بیان می گردد و از طرفی دیگر این انتظار و مسئولیت بزرگ بیشتر متوجّه دستگاه و نهاد آموزش و پرورش می باشد.
2- کمک همه جانبه به امر کیفیت بخشی آموزش و پرورش :
مهترین نگرانی امروز جامعه، اعم از دست اندر کاران آموزش و پرورش، اولیاء و مربیان و حتی دانش آموزان و برنامه ریزان و سیاست گذاران اصلی کشور، م
سأله ی کیفیت و اثر بخشی خدمات، اهداف و برنامه های آموزش و پرورش است.
شفر (2000) و استفنز (2000) در کتاب کیفیت در آموزش و پرورش، پنج شرط را در بخش درونی چرخه ی کیفیت برای بهبود بخشیدن به کیفیت آموزش ضروری می دانند :
الف- ارتباطات و اطلاعات کافی
ب- هدفهای مشترک مربوط به موضوع و جذابیت
ج- مشارکت دست اندرکاران همه ی سطوح آموزش و پرورش در فرآیند تصمیم گیری
د- انتظارات واقع بینانه
ه- انعطاف پذیری نسبت به محتوا، روش و زمان بندی
و در بخشی دیگر، مهمترین شاخص های اندازه گیری کیفیت آموزش در سطح محلی یا منطقه ای را میزان دقت اختصاص یافته به تکلیف درسی دانش آموزان، بوجود آوردن فرهنگ کار گروهی در مدرسه، ترغیب معلمان به مشارکت در برنامه ریزی با هدف بهبود یادگیری، ارتباط جامعه با مدرسه و استفاده ی مدارس از منابع سایر نهادها جهت پیشرفت امور مدرسه می دانند.
3- کمک به امر اشتغال مولد در کشور :
اشتغال در حال حاضر مهمترین معضل جامعه ی ایرانی است. این در شرایطی است که از یک طرف کشور برای توسعه و سازندگی نیازمند نیروهای ماهر، کاردان و متخصص است و همچنان شاخص توسعه ی انسانی در کشور از رشد بسیار پایینی برخوردار است. (گزارش توسعه ی انسانی کشور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، 2003).
توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش می تواند در تربیت نیروهای ماهر و کارآفرین کمک بسزایی در امر اشتغال داشته باشد. هم اکنون بخشی از این نیازها توسط مدارس کارو دانش و آموزشکده های فنی و حرفه ای تأمین می گردد .
4- دسترسی آسان به منابع اطلاعاتی :
از فرصت های فراهم آمده ناشی از توسعه ی فناوری اطلاعات(IT)، دسترسی آسان و سریع و کم هزینه به منابع اطلاعاتی مفید در زمینه های علمی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و; می باشد. که این امر می تواند کمک بسیاری به کارشناسان ارشد وزارت آموزش و پرورش(برای اظهار نظر دقیق تر علمی و کارشناسی)، مدیران آموزش و پرورش
(برای تصمیم گیری)، معلمان(به منظور افزایش توانمندی های علمی) و دانش آموزان(به منظور مطالعه و تحقیق مستمر و افزایش اطلاعات و دانایی آنان) و سایر بخشهای مرتبط بکند.
5- کاهش هزینه های آموزشی در بلند مدّت :از ویژگیهای تکنولوژی آموزشی برخورداری از هزینه های بالاست. ضمن قبول این مطلب باید اذعان داشت که اصولا ً یکی از انگیزه های توسعه ی IT، کاهش هزینه ها در ابعاد مختلف است. این امر در بخشهای اقتصادی، بازرگانی و تجاری تاکنون اثرات مثبت خود را نشان داده است. امّا در حوزه ی آموزش الکترونیکی(E-Learning) در آغاز راه هستیم.
در عین حال می توان پیش بینی نمود در عرصه های زیر این کاهش اتفاق خواهد افتاد :
کاهش هزینه در بخش آموزش در دو بخش انجام میشود ؛
الف- سطح بلند مدت : با توانمند ساختن نیروی انسانی، افزایش مهارت های فراگیران، بالا بودن سطح کارایی و کیفیت بخشی به مشاغل افراد و کمک اساسی به توسعه ی منابع انسانی
ب- سطح کوتاه مدت : صرفه جویی در هزینه های اداری با فعال نمودن اتوماسیون اداری، کاهش هزینه های نیروی انسانی که هزینه های بسیار بالایی را دارد.
6- به روز رسانی سیستم اداری و نظام آموزشی آموزش و پرورش :
از مزایای مهم واساسی توسعه ی IT در آموزش و پرورش، نوسازی نظام آموزشی است. نظام آموزشی جریانی فعّال و رو به جلو است که به طور مستمر نیازمند بازسازی، بازنگری و بهسازی است.
تبادل تجارب بین افراد و نظام های آموزشی، امکان دسترسی به آخرین تجارب دانشمندان و کارشناسان ارشد نظام های آموزشی دنیا با کمترین هزینه و کوتاه ترین زمان ممکن و در همه ی ایام شبانه روز و در همه ی مکانها، می تواند تکیه گاه اساسی برای نوسازی نظام آموزشی و نظام اداری آموزش و پرورش شود.
نظام آموزشی ما فاصله های معنی داری با سایر نظام های آموزشی دنیا دارد. فناوری اطلاعات (IT) هم به عنوان ابزار و وسیله و هم به عنوان برنامه می تواند در کاهش این فاصله و به روز نمودن نظام آموزشی ما نقش اساسی داشته باشد.
7- بازآموزی معلمان و افزایش مهارت و دانش شغلی آنان :
فناوری اطلاعات(IT) می تواند این فرصت را پیشروی معلمان بگذارد که با استفاده از یک کامپیوتر شخصی( PC) و با اندکی آشنایی با نحوه ی دسترسی به منابع و اطلاعات در هر فرصت زمانی و مکانی، خود را به اطلاعات علمی و اجتماعی روز مجهز نماید.
معلمان برای ایفای نقش خود به عنوان راهنمای دانش، باید به سرعت از این فرصت استفاده نمایند. در آینده هیچ شغلی به اندازه ی شغل معلمی با چالش های اساسی و بنیادی در امر آموزش روبرو نخواهد شد و هیچ امکانی کارآمدتر از IT برای تعدیل این چالش ها پیش بینی نمی شود.
فناوری اطلاعات(IT) نقش معلم را علاوه بر یاد دهنده به یاد گیرنده هم تبدیل می کند و فراگیری آموزش را مادام العمر می کند (ز گهواره تا گور دانش بجوی)
8- ایجاد انگیزه، تلاش و نوآوری در برنامه های مدارس :
لازمه ی رسیدن و تحقق آموزش و پرورش خلاق، دور شدن از روش های سنتی آموزش و بکارگیری شیوه های مدرن در امر یاددهی و یادگیری است و IT چنین فرصتی را برای آموزش فراهم می کند.
امروزه باید بجای پر کردن و انباشتن ذهن و فکر دانش آموزان از محفوظات، افکار و اندیشه ی آنان را به فعالیت واداشت و روش و شیوه ی فکر کردن و اندیشیدن را به آنان آمو
خت. استعدادهای انسانی پایان ناپذیر است و از کارکردهای بسیار مفید و مؤثر فناوری اطلاعات(IT) تحقق همین منش وشیوه ی آموزش است. امری که آموزش و پرورش و حتی دانش آموزان و دانشجویان ما بیش از هر زمانی بدان نیازمندند.
(مدیسون ، 2005ص.102) .
دانلود مقاله ترجمه تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی: دو مطالعه موردی word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله ترجمه تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی: دو مطالعه موردی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله ترجمه تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی: دو مطالعه موردی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی: دو مطالعه موردی
دی. رندی گریسون، نورمن دی. واگان
چکیده
این مقاله تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی را در آموزش عالی بررسی میکند. دو مطالعه موردی ذکر شده اند که اثبات میکنند تغییر سازمانی تبدیلی چطور با آموزه های ترکیبی مرتبط است و راهکارهای یادگیری بر اساس مدیریت اشتراکی متعهد تعیین می گردد که از همه سطوح سازمان استفاده میکند.
کلمات کلیدی: یادگیری ترکیبی، تغییر سازمانی، مدیریت، ایجاد هیئت علمی، انجمن تحقیقاتی
1- مقدمه
حدود یک دهه قبل گفته میشد که مدیران آموزش عالی وادار می شدند که سازمان های خود را در شرایطی قرار دهند که فرصت های ارتباط و توقعات برای تجربه های یادگیری با کیفیت بالاتر را برآورده سازند. در آن زمان، راهکارهای یادگیری ترکیبی بعنوان ابزاری برای تغییر سازمان های آموزش عالی بصورت مؤثر شناخته شدند. تحقیقات اولیه از یادگیری ترکیبی برای حضور فعال دانشجویان در تجربه های تعاونی و یادگیری بهتر کاملاً پشتیبانی می کردند. بعلاوه، تمرکز بر حضور و فعالیت با اصول و ارزش های سنتی آموزش عالی مطابقت داشت. البته اثبات شده است که اعمال راهکارهای یادگیری ترکیبی نا امید کننده هستند، با در نظر گرفتن اینکه سازمان های آموزش عالی در مقابل نوآوری مقاومت بالایی نشان میدهند. به همین دلیل، اتخاذ راهکارهای یادگیری ترکیبی تبدیلی نیازمند طرح های سازمانی، مدیریت قوی، و تعهد محکم است.
2- یادگیری ترکیبی تعریف شده
ما قبل از اینکه به چالش های مدیریتی و سازمانی اعمال راهکارهای یادگیری ترکیبی در سازمانهای آموزش عالی بپردازیم، بگذارید کمی در مورد این مسئله بحث کنیم که منظور ما از یادگیری ترکیبی چیست. تعریف مختصری که ما را راهنمایی میکند اینست که یادگیری ترکیبی “ترکیب سازمانی رو در رو و دقیق تکنولوژی ها و راهکارهای آنلاین انتخابی و تکمیلی است”. این بدین معناست که طرح های یادگیری ترکیبی توسط تکنیک های مدرک-مبنا و نیازهای سازمانی یک محتوای خاص اطلاع داده میشوند. سپس بر اساس نیازهای اساسی تجربه آموزشی مورد نظر، ابزار آنلاین و رو در روی ارتباط به شیوه ای با هم ترکیب می گردند که از مزایای نقاط قوت هر یک از آنها برخوردار می گردد. خارج از این حیطه ما ترجیح میدهیم که در مقابل آنچه که یادگیری ترکیبی را تشکیل میدهد مقاومت نکنیم. یک استراتژی ابتکاری و سازنده تر اینست که در مورد اینکه چه چیزی یادگیری ترکیبی را تشکیل میدهد گسترده تر (و نه محدودتر) فکر کنیم.
3- چالش بزرگ اینست که ماهیت سازمان های آموزش عالی و احتمالات تغییرات همراه با یادگیری ترکیبی را درک کنیم. یکی از عوامل مخالف مهم در مقابل اتخاذ تغییرات تکنولوژیکی در آموزش عالی، این بحث است که مدارک کافی برای این نوآوری وجود ندارد. با توجه به یادگیری ترکیبی، این یک موقعیت قابل دفاع نیست. حقیقت اینست که اثبات شده است که یادگیری ترکیبی برای تجربه های یادگیری رو در رو سودمند است. یادگیری ترکیبی یک آموزه قانونی و یک راهکار یادگیری است که توسط سازمان های آموزش عالی زیادی اتخاذ شده است.
با اینکه یادگیری ترکیبی برای آموزش عالیمتداول تر است، با اینحال منجر به تغییر سازمانی نشده است که تا حد زیادی تأثیر و کارایی مبادله یادگیری و آموزش را افزایش میدهد. مارشال (2011) در تحلیل تغییر و تکنولوژی در آموزش عالی، بیان میکند که علیرغم در دسترس بودن آشکار اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات، مدارک کمی برای خود-بازتابی بحرانی وجود دارد. سازمان ها اغلب بر اتخاذ کننده های اولیه تکیه کرده اند، اما نتوانسته اند که سیستم ها و محیط هایی را فراهم سازند که منرج به اتخاذ وسیع تر ایده های موفقیت آمیز می گردد. خود-بازتابی بحرانی باید با استفاده از تجربه های دانشجویان و هیئت علمی برای قالب بندی تغییر سازمانی همراه با تکنولوژی های یادگیری آغاز گردد. از این لحاظ، عنصر کلیدی برای تغییر سازمانی، مدیریت قوی است.
4- مدیریت
مزایای آموزشی مهم یادگیری ترکیبی را میتوان توسط تعهد بدست آورد. حقیقت اینست که راهکارهای یادگیری ترکیبی که از مزایای شمول و ابزار تکنولوژیکی برخوردار هستند، موجود و در دسترس هستند. عامل کلیدی همان مدیریت اشتراکی ثابت است. البته چالش های سازمانی نیز وجود دارد که شامل سیاست، منابع، طرح های فعال و مسائل پشتیبانی هیئت های علمی می باشد. این فرآیند باید با افزایش آگاهی از مزایا و ضرورت اتخاذ راهکارهای یادگیری ترکیبی آغاز گردد. این را میتوان توسط آوردن کارشناسان معتبر به فضای آموزش آغاز کرد که بر مدیریت یادگیری ترکیبی را بصورت تئوری و عملی مسلط هستند. افزایش آگاهی را میتوان بصورت همزمان با اسناد سیاست طرح ریزی انجام داد اما باید به شیوه اشتراکی و باز انجام شوند.
بخاطر اینکه طرح ریزی سیاست و مقالات معتبر اهمیت زیادی دارند، بنابراین اینکار از طریق طرح های عملی استراتژیکی خاصی آغاز می گردد. این طرح های عملی باید دارای منابع کافی، قابل اجرا، و بادوام باشند. باید مدارکی از موفقیت های اولیه وجود داشته باشد که مدیران ارشد میتوانند از آنها برای بررسی مقاومت اجتناب ناپذیر در مقابل تغییر و حفظ نوآوری استفاده کنند. از دیدگاه اعضای هیئت علمی باید پشتیبانی توسعه سازمانی و محرک هایی موجود باشد که شامل تأیید علمی باشد. با اینکه بسیاری از پروژه های یادگیری ترکیبی بدرستی بر طراحی مجدد و پشتیبانی مسیر فردی تمرکز میکنند، با اینحال مزایای استراتژیکی قابل ملاحظه ای را میتوان توسط در نظر گرفتن راهکارهای ترکیبی برای طراحی (یا طراحی مجدد) برنامه بدست آورد.
در هسته راهکارهای یادگیری ترکیبی، توسعه های نوظهور و جدیدی در اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات وجود دارد. همین امکانات تکنولوژیکی هستند که پتانسیل بالایی را برای یادگیری ترکیبی برای بررسی نقایص سخنرانی های بزرگی ایجاد کرده اند که در دوره آموزش عالی دانشجویان دوره لیسانس به یک قانون تبدیل شده اند. علیرغم این حقیقت، برای مدیران الزامی است که بر روی یادگیری و آموزش تمرکز داشته باشند. بعلاوه، مهم است که تکنولوژی به مانعی برای اتخاذ یادگیری ترکیبی تبدیل نمی گردد. باید پشتیبانی تکنولوژی مداوم برای هیئت علمی مهیا گردد و اطمینان حاصل گردد که آنها مجبور نیستند که فقط تکنولوژی را یاد بگیرند و مدیریت کنند. هیئت علمی باید قادر باشد که بر مزایای آموزشی طرح های یادگیری ترکیبی تمرکز کند که شامل روابط متقابل فردی بیشتر با دانشجویان است.
5- مطالعه موردی 1
ما برای کمک به درک مفاهیم مدیریت اعمال طرح های یادگیری ترکیبی در سطح استراتژیک، ابتدا بر یک پروژه 4 ساله در یک مؤسسه آموزش عالی در کانادا تمرکز میکنیم. این نوآوری سازمانی همراه با افزایش آگاهی در مورد انجمن دانشگاهی از طریق معرفی های عمومی توسط متخصصان بین المللی معتبر آغاز شد. بصورت همزمان با آن، یک هیئت توسعه آموزشی شروع به طرح ریزی یک طرح یادگیری آموزشی شد و مقالات معتبر یادگیری را با هم ترکیب کرد. این فرآیند سرعت زیادی نداشت و در سال دوم یک برنامه سرمایه گذاری بر مبنای روش شناسی طراحی اثبات شده (راهکار اشتراکی، بر مبنای مدارک، اتخاذ دقیق تکنولوژی، ارزیابی دقیق) آغاز شد. این یک برنامه رقابتی بر مبنای معیارهای واضح و نیاز به طرح های پیشنهادی بود. تأکید اصلی بر روی افزایش و توسعه حضور و فعالیت در صورت جلسات آموزش و یادگیری بود. بطور میانگین بر روی 13 پروژه در 4 سال بعدی سرمایه گذاری شد.
چالش بعدی این بود که پشتیبانی آموزشی ایجاد گردد که مربیانی را راهنمایی می کرد که تجربه کمی در مورد راهکارهای یادگیری ترکیبی و تکنولوژی که آنرا ممکن می ساخت داشتند. برای آسان سازی این فرآیند، از یک بررسی از طریق راهکار یادگیری ترکیبی (ITBL) استفاده شد. این راهکار از چهار مرحله تشکیل شده بود که از مدل بررسی عملی گریسون، آندرسون، و آرکر (2001) گرفته شده بود (شکل 1).
51- رخداد محرک
گریسون و همکارانش (2001) یک رخداد محرک را بصورت حالتی از ناهماهنگی یا احساس عدم راحتی ناشی از یک تجربه تعریف میکنند. بحث های مربوط به مربیان نشان میداد که رخداد محرک برای مشارکت در این برنامه یادگیری ترکیبی، انگیزه برای طراحی مجدد یک دوره موجود برای بهبود یادگیری دانشجویان و رضایت مربیان بود. یک ملاقات در مورد پروژه اولیه با هر یک از مربیان و معاون های آنها و همچنین نمایندگانی از مرکز یادگیری و آموزش مؤسسه، کتابخانه، و بخش تکنولوژی اطلاعات انجام شد. هدف از این ملاقات این بود که اهداف پروژه، خطوط زمانی، نقش ها و مسئولیت های افراد مشمول در پشتیبانی از فرآیند طراحی مجدد مشخص گردد. این ملاقات همچنین به شناسایی نیازهای پشتیبانی توسعه حرفه ای و شرایط مورد نیاز اعضای تیم پروژه کمک میکرد. سه سوالی که برای تحریک بحث استفاده شد بشرح زیر بود:
1- تعریف شما از یادگیری ترکیبی چیست و این مفهوم در پروژه طراحی مجدد دوره شما را چطور میتوان کاربرد پذیر کرد؟
2- مزایای طراحی مجدد دوره شما کدام است؟
3- به نظر شما بعضی از چالش هایی که شما در پروژه خود با آنها مواجه می شوید کدام هستند؟
52- کاوش
مرحله دوم مدل بررسی عملی، کاوش است که به این صورت توصیف می گردد: جستجوی توضیح و تلاش برای جهت دهی به توجه یک فرد. مرحله کاوش این برنامه یادگیری ترکیبی از یک سری فعالیت های یادگیری تجربی آنلاین و رو در رو و یکپارچه تشکیل میشد که به مربیان اجازه میداد تا در یک محیط یادگیری ترکیبی از دیدگاه دانشجو غوطه ور شوند. این فرآیند در یک دوره زمانی گسترده از زمان (حداقل 6 ماه) رخ میداد و فعالیت ها بر مبنای بازخورد از ملاقات های پروژه اولیه و در همکاری با مشارکت کنندگان هیئت علمی در برنامه ایجاد می شدند. این فعالیت های برنامه برای فراهم سازی تجربه و تخصص در این حوزه های طراحی برنامه تحصیلی، استراتژی های آموزش، و یکپارچه سازی تکنولوژی آموزشی برای مشارکت کنندگان طراحی شده بودند (شکل 2).
شکل 1- مدل بررسی عملی
53- یکپارچه سازی
مرحله سوم یکپارچه سازی بود، که نیازمند بازتاب از این مسئله بود که اطلاعات و دانش جدید کشف شده را چطور میتوان در بصورت یک مفهوم یا ایده منسجم یکپارچه سازی کرد. یک چالش معمول برای مربیان مشمول در این برنامه یادگیری ترکیبی، انتقال از کاوش به مرحله یکپارچه سازی است. بسیاری از اعضای هیئت علمی براحتی اطلاعات خود را به اشتراک می گذاشتند، بحث می کردند و در مورد مفاهیم طراحی مجدد دوره به گفتگو می پرداختد اما اغلب تلاش بیشتری برای تبدیل این ایده های جدید به عمل مورد نیاز بود. یک استراتژی مورد استفاده در این برنامه نیازمند ملاقات های نهار بصورت ماهیانه بود که مربیان می بایست بطور منظم محصولات تصنعی فرآورده مانند طرح کلی دوره خود، یا فعالیت ارزیابی را به بقیه اعضای انجمن معرفی می کردند. اینکار مربیان را وا می داشت که منابع وابسته به دوره ای را ایجاد کنند. این فرآیند “نشان دادن و بازگو کردن” همچنین به آنها اجازه میداد تا بازخورد های ارزشمندی را از همسالان خود در مورد محصولات تصنعی دریافت کنند. همچنین، فرصت هایی برای تنظیم قسمت های پروژه با دانشجویانی ایجاد می شد که میتوانستند نظرات خردمندانه ای را در مورد کاربرد پذیری و ارزش آموزشی یک منبع یا فعالیت یادگیری بیان کنند.
54- کاربرد/تصمیم گیری
تصمیم گیری در مورد مسئله یا مشکل، مرحله چهارم مدل بررسی عملی است. گریسون و آندرسون (2003) پیشنهاد میکنند که نتایج بدست آمده از این مرحله اغلب سوالات و مسائل دیگری را پیش می آورد، و دوره های بررسی جدیدی را تحریک میکند، و در نتیجه یادگیری مداوم را ترغیب میکند. مرحله کاربرد و تصمیم گیری از این برنامه یادگیری ترکیبی نیازمند اجرا و ارزیابی پروژه طراحی مجدد دوره بود. این مرحله ای است که اغلب در برنامه های توسعه حرفه ای بررسی می گردد. در بسیاری از برنامه ها، مربیان برای طراحی و توسعه پروژه های خود پشتیبانی دریافت میکنند، اما مرحله اجرا پس از تکمیل شدن برنامه رخ میدهد. بنابراین مربیان برای اجرای اولیه طراحی (یا طراحی مجدد) دوره خود تنها گذاشته میشوند، و در بسیاری از مسائل هیچ ارزیابی (یا ارزیابی کمی) برای تعیین کارایی پروژه از دیدگاه دانشجو یا از دیدگاه مربی انجام نمی شود.
برای غلبه بر این معایب، پشتیبانی برنامه یادگیری ترکیبی در سراسر این مرحله حفظ شد و مشارکت کنندگان بصورت داوطلبانه در فرآیند تحقیقت آموزش و یادگیری (SoTL) شرکت کردند. برای آسان سازی این فرآیند، بحثی در مورد راهکار SoTL در یکی از ملاقات های اولیه نهار بصورت رو در رو انجام شد. این گفتگوها نیازمند مربیانی بود که تجربه قبلی در مورد پروژه های SoTL داشتند و بنابراین میتوانستند فرآیند های مطالعه و نتایج خود را اثبات کنند. مربیان ترغیب شدند تا در فرآیند SoTL از آغاز پروژه های طراحی (مجدد) دوره های خود شرکت کنند.
شکل 2- نتایج طراحی مجدد دوره برای مشارکت کنندگان هیئت علمی
تیم های پروژه با دریافت تأیید اخلاقی سازمانی در آغاز فرآیند طراحی (مجدد) دوره قادر بودند که داده ها را به شکل تحقیق، مصاحبه، و گروه های متمرکز با دانشجویان، مربیان، و معاون های آموزش جمع آوری کنند که در تکرارهای گذشته دوره شرکت داشتند. چندین پروژه نیز قادر بودند که داده های مربوط به نمرات دانشجویان و میزان ترک تحصیل را برای مقایسه با بخش های سنتی بدست آورند. جمع آوری و تحلیل این داده ها به تیم پروژه اجازه میداد تا تصمیمات طراحی دوره آگاهانه ای بگیرند (مانند انتخاب درست و یکپارچه سازی فعالیت های رو در رو و فعالیت های یادگیری آنلاین).
یافته های ارزیابی اولیه نشان داد که هیئت علمی بیشتر از دسترسی و انعطاف پذیری بیشتر و همچنین تنوع راهکارها خوشش آمده بود. البته علیرغم پشتیبانی طراحی قابل ملاحظه ای که آنها دریافت کردند، تنها مسئله ای که از آن ناراضی بودند حجم کار افزایش یافته در آغاز کار بود. هیچکدام از این یافته ها غیر مترقبه نبودند. چیزی که بدیهی است اینست که طراحی (مجدد) دوره مهم یک مسوله بزرگ است و اینکار نیز عملی نیست که از اغلب اعضای هیئت علمی بخواهیم که بدون زمان رهاسازی و/یا منابعی مانند معاون آموزش، در این فعالیت ها شرکت کنند.
از طرف دیگر، دانشجویان گزارش دادند که مهمترین نتیجه مثبت، کمیت و کیفیت روابط متقابل با دانشجویان و مربیان بود. این هم برای دانشجویان و هم برای هیئت علمی رضایت بخش بود چون نشاندهنده هدف اصلی نوآوری یادگیری ترکیبی بود. نتایج منفی به پیش بینی های غیر واضح برای دانشجویان و حجم کار زیاد برای اعضای هیئت علمی اشاره داشت. هر دوی این مسائل احتمالاً مربوط به این حقیقت بودند که این یک راهکار خیلی متفاوت با راهکاری بود که آنها به آن عادت داشتند (یعنی سخنرانی کنش پذیر). اکنون پیش بینی میشد که دانشجویان مسئولیت بیشتری در مقابل یادگیری خود داشته باشند و در بحث های بازتابنده شرکت کنند. مسئله بعدی این بود که پیش بینی ها و مسیر واضحی تعیین گردد.
یک سال بعد، نوآوری 4 ساله متوقف شد، که بررسی بود که توسط مربیانی از هر یک از 51 پروژه یادگیری ترکیبی (در بین همه هیئت های علمی) انجام شد. یافته های این بررسی نشان داد که 95 درصد اعضای هیئت علمی این برنامه را یک برنامه سودمند دانستند؛ 89 درصد آنها طراحی دوره خود را تغییر دادند (که 63 درصد آنها تغییر اساسی ایجاد کردند)؛ 89 درصد آنها فکر میکردند که یادگیری دانشجویان افزایش یافته است؛ و 89 درصد آنها فکر می کردند که طراحی مجدد دوره تأثیر بلند مدتی بر روی موفقیت دوره دارد. این یافته ها، نتایج مطابق نوآوری های طراحی یادگیری ترکیبی دیگر را تأیید می کنند.
و در نهایت، این پروژه بدون مدیریت سازمانی و اشتراکی وی ممکن نخواهد بود. در عین حال، این نوآوری یادگیری ترکیبی موفقیت آمیز بصورت غیر منتظره با تغییرات در مدیریت ارشد مسئول آموزش و یادگیری به پایان رسید. مدیریت جدید دارای تعهد یکسانی با یادگیری ترکیبی نبود و فرصت عالی از دست رفت وقتی که نوآوری از لحاظ تغییر سازمانی به نقطه اوج خود رسید. در اینجا آگاهی و درک اصلی، مسئله حفظ مدیریت و تعهد در یک سازمان آموزش عالی است که مدیریت آن هر چند وقت یکبار تغییر می یابد. این برای تمرکز ذاتی بر تحقیقات و بی میلی هیئت علمی برای رها کردن سخنرانی، ضروری است. در واقه اعضای هیئت علمی به درستی شناسایی نمی شوند و بخاطر اتخاذ راهکارهای فعال تر برای آموزش و یادگیری پاداش نمی گیرند، وهمچنین پشتیبانی توسع حرفه ای کافی برای ترغیب آنها برای تغییر اساسی آموزش خود از آنها نمی شود. اساس این مسئله اینست که تغییر اساسی بهمدیریت اشتراکی وابسته است که میتواند آگاهی واضح، طرح های عملی خاص، شناسایی آموزش، و منابع مورد نیاز برای عملی کردن آن ارائه دهد.
6- مطالعه موردی 2
مطالعه موردی دوم یک نوآوری یادگیری ترکیبی را توصیف میکند که در یک دوره 10 ساله در یک مؤسسه آموزش عالی دیگر در کانادا رخ داده است. این برنامه در ابتدا تحت حاکمیت آموزش موسسه، یادگیری، و میز گرد تکنولوژی (TLTR) بود. TLTR تحت مدیریت وزیر آموزش بود و از دانشجویان، اعضای هیئت علمی، و نمایندگانی از مرکز آموزش و یادگیری، کتابخانه، بخش تکنولوژی اطلاعات، کتابفروشی، و رئیس اداره آموزش تشکیل میشد. این گروه مشاهده کرد که اعضای هیئت علمی از سیستم مدیریت یادگیری مؤسسه برای پشتیبانی از تعدادی از فعالیت های یادگیری آنلاین استفاده میکنند. بر اساس این روند، TLTR یک تعریف سازمانی برای ارائه ترکیبی بیان کرد:
دوره های ارائه ترکیبی، بهترین ویژگی های یادگیری و آموزش بر مبنای کلاس درس را با بهترین ویژگی های یادگیری آنلاین ترکیب میکنند تا تجربه آموزشی را افزایش دهند و انعطاف پذیری زمان بندی بیشتری به دانشجویان بدهند. یک ویژگی کلیدی دوره های ارائه ترکیبی، کاهش در کلاس های زمان بندی شده یا زمان آزمایشگاه است که معمولاً بین 25 تا 50 درصد است.
بنابراین سرمایه گذاری از سوی وزارت آموزش و پرورش تضمین شد تا به این مرکز آموزش و یادگیری کمک کند تا در طراحی مجدد یکی از دوره های خود برای ارائه ترکیبی هر سال از 10 نفر از اعضای هیئت علمی پشتیبانی کنند. هر کدام از اعضای هیئت علمی بر یک اساس فردی توسط یک طراح سازمانی مورد پشتیبانی قرار می گرفت. بازخورد ارزیابی دریافت شده از دانشجویان و اعضای هیئت علمی پس از اجرای دوره های طراحی شده مجدد با هم ترکیب شدند. دانشجویان بیان کردند که این دوره های ترکیبی انعطاف پذیری بیشتری به آنها می داد اما آنها پیش بینی می کردند که زمان کلاس های کمتر، با کار کمتر برابر است و از اینکه واقعیت خلاف این بود ناراحت شدند. اعضای هیئت علمی بیان کردند که دوره های ترکیبی فرصت های زیادی را برای افزایش ارتباط با دانشجویان به آنها می داد اما آنها در سیستم مدیریت یادگیری با تعدادی مشکلات فنی روبرو شدند. همچنین، نگرانی اصلی که TLTR در مورد این راهکار برای طراحی مجدد دوره داشت، عدم ثبات آن بود. اعضای هیئت علمی شامل در برنامه فقط یک کمک هزینه اولیه دریافت کردند و تعداد کمی از آنها دوره طراحی شده مجدد خود را به شیوه ترکیبی ارائه دادند، وقتی که برنامه خود را به پایان رساندن و مشکلات مربوط به حجم کار و عدم پشتیبانی مداوم را بیان کردند.
بر اساس این نتایج، نوآوری یادگیری ترکیبی اساساً تغییر یافته بود. عنصر کلیدی اول این بود که از لحاظ استراتژیکی بر طراحی مجدد ثبت نام در دوره های سال اول برای یادگیری ترکیبی تمرکز گردد، نه اینکه تمرکز اصلی فقط بر انتخاب یک سری تصادفی از دوره ها بر مبنای علایق هیئت علمی باشد. مؤلفه دوم این بود که از یک انجمن یادگیری هیئت علمی بجای یک راهکار عضو هیئت علمی منفرد برای فرآیند طراحی مجدد استفاده شود. و عنصر سوم این بود که برنامه بطور واضح با طرح علمی مؤسسه مرتبط گردد، که بر موفقیت دانشجو و شرکت در برنامه های مطالعات دانشجویان دوره لیسانس تمرکز دارد.
اعضای هیئت علمی، مدیریت، و اداره سازمانی برای برنامه ریزی و تحلیل سازمانی، از طریق بحث با دانشجویان 7 دوره را برای طراحی مجدد انتخاب کردند. اینها همگی دوره های ثبت نام سال اول بودند و نشاندهنده هر 6 هیئت علمی در مؤسسه (هنر، تجارت، ارتباطات، علوم آموزش عمومی، مطالعات بهداشت و جامعه، علوم) بودند. چارچوب انجمن تحقیقاتی (CoI) گریسون، آندرسون و آرکر (2000) توسط مرکز یادگیری و آموزش برای پشتیبانی از اعضای هیئت علمی مشارکت کننده در طراحی مجدد 7 دوره استفاده شد. وقتی که این چارچوب برای انجمن یادگیری هیئت علمی اعمال شد، تمرکز حضور شناختی به یک فرآیند تحقیقاتی در تکنیک آموزش یک فرد تبدیل شد. توانایی انجمن برای پشتیبانی و حفظ این تحقیقات، حضور اجتماعی را شکل میدهد. و فرصت های موجود برای یادگیری ترکیبی در قالب حضور آموزشی قرار داده میشود. شکل و جدول در ادامه مقاله نشان میدهند که چارچوب CoI چطور برای این انجمن یادگیری هیئت علمی اعمال شد (شکل 3 و جدول 1).
برای ارزیابی سطوح حضور و فعالیت دانشجویان، مؤسسه بصورت سالیانه بررسی های ملی مشارکت دانشجویان (NSSE) را برای دانشجویان سال اول و دانشجویان سال آخر انجام میدهد. NSSE مشارکت دانشجویان را بصورت مقدار زمان و تلاشی تعریف میکند که دانشجویان به مطالعات علمی خود اختصاص میدهند و منجر به تجربه ها و نتایجی می گردد که موفقیت دانشجو را شکل میدهد، همچنین شیوه هایی که سازمان منابع را اختصاص میدهد و فرصت های یادگیری و خدمات را برای ترغیب دانشجویان برای مشارکت در این فعالیت ها و سود بردن از آنها سازماندهی میکند. 5 دسته از تکنیک های آموزشی مؤثر بر مبنای یک تحلیل متا از مقالات مربوط به مشارکت دانشجویان در آموزش عالی شناسایی شده است. این معیارها بشرح زیر می باشند:
1- یادگیری فعال و اشتراکی
2- روابط متقابل دانشجویان با اعضای هیئت علمی
3- سطح مسائل علمی
4- غنی سازی تجربه های آموزشی ، و
5- محیط آموزشی پشتیبان
دانلود مقاله مدیریت بازاریابی در شرکت های بیمه word دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله مدیریت بازاریابی در شرکت های بیمه word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مدیریت بازاریابی در شرکت های بیمه word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
مدیریت بازاریابی در شرکت های بیمه
«فهــرست مطــالب»
تقدیر و تشکر ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..
;;;;;;. 5
مقدمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 6
فصل اول : کلیات تحقیق
بازاربیمه دریک نگاه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 9
اهمیت تحقیق ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 10
فرضیه های پژوهش ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 11
تعریف موضوع تحقیق ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 11
اهدف پژوهش ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 12
فصل دوم: ادبیات تحقیق
بیمه وجایگاه آن در کشور ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 15
وضعیت صنعت بیمه کشور در حال حاضر ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 15
راهحلی را برای توسعه صنعت بیمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 17
زمینه های ارزیابی مشکلات بیمه عمر در کشور;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;
;;;;;;;;;;;;. 18
دو مشکل اساسی صنعت بیمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 20
نقش بیمه بر رشد اقتصاد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 21
بیمه تولیدمحور ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 22
بازاربیمه ایران در یک نگاه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 25
فصل سوم: بازار یابی بیمه
تاریخچه کلی بازاریابی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 27
مرحله اول اقتصاد خود بسائی
مرحله دوم: ابتدای زندگی اشتراکی
مرحله سوم: شروع معامله پایاپای به طور ساده
مرحله چهارم: بازارهای مقطعی
مرحله پنجم: وسیله ارزشیابی
مرحله ششم
مرحله هفتم:تولید انبوه ورشد سریع جمعیت
مرحله هشتم: جامعه ثروتمند
اشتباه نمایندگان بیمه در بازاریابی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 31
اشتباه اول- استفاده کم و محدود از رسانههای بازاریابی
اشتباه دوم- بازاریابی یک مرحلهای
اشتباه سوم-عدم استفاده از بیشفروشی
اشتباه چهارم- قطع ارتباط پس از فروش بیمه نامه
اشتباه پنجم- عدم استخدام کارکنان مناسب
راه حلهای افزایش فروش
;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 33
کلیدهای طلائی بازاریابی بیمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 35
توصیه ها ونکته های بازار یابی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 36
فصل چهارم: سناریو های بیمه ای
سناریو های بیمه ای ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 39
سناریو بیمه اتومبیل
سناریو بیمه آتش سوزی واحدهای مسکونی
سناریو بیمه عمر انفرادی
سناریو بیمه مسئولیت
سناریو بیمه مهندسی
قوانین و مقررات بیمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 45
پیشنهادات لازم جهت موفقیت در بازاریابی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 53
نتیجه گیری;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 56
منابع و مآخذ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 58
مقدمه :
در دنیای رقابتی امروز شرکت هایی موفق هستند که بتوانند ارزش های بیشتری برای مشتریان به وجود آورند و دلایل بیشتری به مشتریان ارائه کنند تا آنها را به خرید و ایجاد رابطه بلندمدت با شرکت ترغیب سازند. مشتریان امروزه خواهان محصولاتی با کیفیت برتر، خدمات بیشتر، سرعت ارائه بالاتر، با قیمتی مناسب تر و سازگار با نیازهای
خود هستند. شرکت هایی که فلسفه بازاریابی را پذیرفته اند، یعنی مشتری و جامعه را مح
ور عملیات خود قرار دادهاند، پیوسته برای به وجود آوردن و افزایش ارزش برای مشتری در تلاش هستند. عصر حاضر با ویژگیهایی همچون فراوانی عرضه، گسترش رقابت، تحولات فناوری و جهانی شدن همراه بوده است که ثمرات زیادی برای مشتریان از جمله قدرت انتخاب، افزایش قدرت چانه زنی و دستیابی به ارزش بیشتر را به دنبال داشته است.
با توجه با این که نیازها و خواستههای مشتریان همواره در حال تغییر می باشند، تنها در صورت شناخت این تغییرات است که شرکت میتواند موفق ش
ود. از یک طرف رقبا برای جذب مشتری از هیچ کوششی چشم پوشی نمی کنند و از طرفی دیگر تغییر شرایط بازار و قوانین حاکم بر آن مانند تغییرات تکنولوژی و قوانین و مقررات میتواند موفقیت مؤسسات را در یک بازار تحت تأثیر قرار دهند.
یکی از صنایع رقابتی در ایران، صنعت بیمه است که به عنوان کاهش دهنده ریسک و عدم اطمینان محیطی در حوزه های اموال، اشخاص و بازرگانی کاربرد دارد. کارشناسان معتقدند با توجه به حوزه شمول صنعت بیمه در همه ابعاد زندگی بشر، شدت گرفتن رقابت در آن غیر قابل انتظار نیست؛ به ویژه آنکه امروزه بخش های مختلف اقتصادی با تأثیر متقابل در رشد و توسعه پایدار مؤثرند. در این بین، صنعت بیمه با ارائه خدمات مالی و برقراری ارتباط منطقی با سایر بخش های اقتصاد از جمله صنعت، کشاورزی و خدمات از راه گردآوری حق بیمه های اندک از بیمه گذاران و گروه های مختلف اقتصادی و پرداخت به موقع خسارت می تواند ضمن تأمین و نگاهداشت سرمایههای عمومی و خصوصی موجب برقراری آسایش و امنیت خاطر نزد آحاد متخلف جامعه شود.
در حال حاضر چهار شرکت دولتی بیمه ایران، آسیا، البرز و دانا و 16 شرکت خصوصی بیمه ملت، توسعه، کارآفرین، نوین، رازی، معلم، پارسیان، سینا، پاسارگاد، سامان، میهن، دی، امید، اتکائی امین، ایران معین و حافظ در صنعت بیمه فعالیت دارند و ورود شرکت های بیمه خارجی به بازار ایران رقابت را شدیدتر خواهد کرد.
به منظور افزایش اثربخشی برنامه های بازاریابی در شرکت های بیمه باید دارای یک رویکرد کل نگرانه نسبت به مفهوم بازاریابی بود. یعنی علاوه بر اینکه باید به بازاریابان و کارشناسان فروش فنون و راهکارهای افزایش فروش محصولات بیمه ای را آموخت باید با یکسری اقدامات مدیریتی از جمله طراحی سیستم ارزیابی عملکرد، سیستم حقوق و دستمزد، سیستم پاداش و طراحی سیستم های اطلاعاتی متناسب نیز از آنها حمایت و پشتیبانی نمود.
فصل اول
کلیات تحقیق
بازاربیمه دریک نگاه
سیستم بیمه های دولتی و خصوصی در ایران شامل بیمه های درمان و تأمین اجتماعی تحت نظارت و سرپرستی کامل دولت و سیستم
بیمه های بازرگانی با انحصار 98 درصدی بخش دولتی است. ضریب نفوذ بیمه ای در ایران در بخش بیمه های بازرگانی 02/1 درصد و در بخش کل بیمه های اجتماعی و بازرگانی برابر 5/47 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1382 بوده است. از تحولات اخیر ساختاری در نظام رفاهی دولت، ایجاد تمرکز و حذف سازمان های موازی در بخش عمده بیمه های زندگی است که با ایجاد وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در حقیقت بخشی از عملیات بیمه های زندگی که توسط 28 سازمان که بخش عمدهای از آنها شامل سازمان تأمین اجتماعی، بهزیستی و جمعیت هلال احمر بود از ساختار وزارت بهداشت خارج شده، طی یک وزارتخانه واحد سازمان دهی شدند. در بخش بیمه های بازرگانی نیز در صورت تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام، دولت بر آن است تا از انحصار 5 شرکت بزرگ بیمه بازرگانی کاسته و سهام آنها را به بخش خصوصی واگذار نمایند. سیستم بازاریابی در بیمه های اجتماعی و غیر بازرگانی مبتنی بر درخواست شخصی فرد با توجه به سازمان تابعه محل فعالیت خود است و در بیمه های بازرگانی تقریبا بازاریابی توسط نمایندگان و کارگزاران فروش انجام می شود. در تعریفی حقوقی که برای نمایندگان و کارگزاران شده است نمایندگان فروش در حکم نمایندگان شرکتهای بیمه و کارگزاران به عنوان نمایندگان بیمه گذاران محسوب می شوند. هم اکنون نیز نزدیک به 6 هزار نمایندگی و کارگزاری فروش و 10 شرکت بیمه خصوصی و دولتی به صورت فعا
ل در صنعت بیمه کشور مشغول به فعالیت هستند.
تحلیل نظام بازاریابی بیمه در هر منطقه ای از کشور تابع الگوی خاص آن منطقه است. استفاده از معاملات بازاریابی بدون توجه به تمامی مؤلفه های حاکم بر بازار بیمه ایران ممکن است چندان اثر بخش نباشد. از سوی دیگر، استفاده از تجارب بازاریابی که هم اکنون تحت عنوان علم بازاریابی از آن صحبت می شود نیز در پیشبرد نفوذ به بازار بیمه بسیار مؤثر خواهد بود. بنابراین تلفیق اصول بازاریابی با اصول واقعی حاکم بر بازار بیمه در هر کشور از مشکل ترین و در عین حال تنها راه مؤثر برای ارتقای سطح بازاریابی بیمه خواهد بود. حتی بزرگترین دانشمندان علم بازاریابی نیز بدون آشنایی کامل با محیط های اقتصادی، قانونی
، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر بازار بیمه نمی توانند راه حل یکسان و متداولی ارائه کنند. بنابراین، برای ایجاد تحول در بازار یابی سنتی بیمه به سمت برقراری نظام بازاریابی نوین و علمی مطابق با شرایط روز بازار، نیاز به تحلیل دقیق و همزمان تمامی مؤلفه های حاکم بر بازار بیمه هستیم. در حال حاضر، در سیستم بازاریابی سنتی شرکت های بیمه پس از جذب و معرفی افرادی برای اخذ نمایندگی فروش به بی
مه مرکزی ایران در صورت قبولی در آزمون آن سازمان مجددا به شرکتهای بیمه برای شروع به کار معرفی می شوند. تجارب این افراد در بخش بیمه یا به صورت سابقه فعالیت بازاریاب در یکی از نمایندگی های بیمه ای و یا کار در یکی از شرکت های بیمه بازرگانی و یا آنکه به صورت گذراندن دوره های کوتاه مدت آموزش دو ماهه تعریف شده است. نمایندگان و کارگزاران فروش با معرفی انواع پوشش های مورد نیاز مشتریان طبق تعرفه های بیمه مرکزی مصوب شورایعالی بیمه و زیر نظر یکی از شعب شرکت بیمه گر نسبت به صدور بیمه نامه اقدام می نمایند. بیمه گذاران برای دریافت خدمات پس از فروش می توانند به کلیه شعب و مراکز یک شرکت بیمه در سراسر کشور بدون توجه به محل نماینده صادر کننده بیمه نامه مراجعه نمایند.
اهمیت تحقیق:
تحقیق و پژوهش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به جرات می¬توان گفت که همه پیشرفت¬های علمی صنعتی پژوهشی تکنولوژی و جامعه شناسی بر پایه تحقیق و پژوهش استوار است. اصلی¬ترین و مهمترین شیوه ارائه نتایج یک مطالعه و تحقیق، تهیه مقاله است و محققی در صحنه تولید و انتشار علمی موفق است که بتواند نتایج خود را در مجلات معتبر به چاپ برساند. مقالات را از چند دیدگاه می توان
دسته بندی کرد. یکی از این دسته بندی ها می تواند بر اساس محتوای اطلاعات مقاله باشد که از این منظر مقالات به چهار نوع پژوهشی، تحلیلی، مروری و گردآوری تقسیم می شوند. تحقیق و پژوهش در کشف حقایق و شناخت مسائل، ضرورتی ناگزیراست. از همین رو فلاسفه، علما، دانشمندان و پژوهشگران رشتههای علمی مختلف همواره برای یافتن پاسخ سؤالات خود، به دنبال تحقیقاتی بودهاند که از صحت و اطمینان بیشتری برای رسیدن به حقیقت و تشخیص مسائل برخوردار باشند. مسأله تحقیق در حوزه تعلیم و تربیت که محور اصلی آن انسان است، از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.در شرایط
کنونی آگاهی از روشهای متنوع تحقیق، این امکان را برای پژوهشگر بهوجود میآورد که با توجه به موضوع تحقیق، روش مشخصی را اختیار کند و کار تحقیقی خود را به انجام برساند. از گذر تمرینها و فعالیتهای پیگیر تحقیقاتی، بهتدریج محقق به جایی خواهد رسید که خود میتواند درباره مسائل جامعه، با خاطری مطمئنتر و چشمی بازتر به پژوهش بپردازد و از این طریق کمبودی را که در حال حاضر در اثر فقدان روشهای مدرن تحقیق به چشم میخورد، به نحوی جبران کند.
فرضیه های پژوهش:
1)چگونگی پیاده سازی مفهوم بازاریابی در شرکت های بیمه که به بازارگرایی مشهور است.
2)چگونگی برنامه ریزی استراتژیک در مؤسسات کوچک و متوسط با رویکرد نمایندگان و کارگزاران بیمه
3)چگونگی تدوین برنامه بازاریابی برای نهادهای فعال در صنعت بیمه
4)چگونگی پیاده سازی روش ارزیابی عملکرد 360 درجه در شبکه فروش شرکت های بیمه
5) چگونگی سازماندهی شبکه فروش شرکت های بیمه
6) نقش سیستم های اطلاعاتی در افزایش فروش شرکت های بیمه
فرضیه های فرعی:
1) استخراج معیارهای مالی و غیرمالی ارزیابی عملکرد شرکت های بیمه
2) استخراج عوامل کلیدی و حیاتی موفقیت در صنعت بیمه.
3) استخراج نقاط ضعف در بازار یابی بیمه.
تعریف موضوع تحقیق:
بازاریابی یعنی همگراسازی همه فعالیتهای شرکت در مسیر فروش بیشتر. در واقع مهم نیست که بازاریابی را چه تعریف کنیم. مهم این است که بدانیم نمیشود در دنیای مدرن امروز بدون بازاریابی به فعالیت اقتصادی ادامه داد و باز مه
متر اینکه بازاریابی همان تبلیغات نیست. بازاریابی ارایه محصول یا خدمت مناسب در بازار مناسب با قیمت مناسب است. ضمن اینکه اقدامات تبلیغاتی کوتاه مدت را نباید با بازاریابی اشتباه گرفت، در بازاریابی باید از مفاهیم، تعاریف روشن داشت و به زمان بهصورت بلندمدت نگریست. بازاریابی یکی از بزرگترین چالش های هر شرکت بازرگانی به شمار می رود که میتواند بیشترین تاثیر را بر موفقیت و شکست آن شرکت داشته باشد. اگر نتوانیم هر هفته مشتریان جدیدی را به سمت تجارت خود بکشانیم، خیلی زود از رده رقابت کنار زده خواهیم شد. بازاریابی بحثی درباره مشتریان و بازار است. یک شرکت برای آنکه موفق باشد باید اهداف خود را بر روی خواسته های مشتری و الزامات بازار تنظیم کند. بنابراین بازاریابی از این منظر یک ابزار مدیریت است.
دیدگاه کنونی درباره مأموریت سازمان ریش
ه در رهنمودهایی دارد که پیتر دراکر در دهه 1970 ارائه کرد. دراکر می گوید طرح این پرسش که «فعالیت ما چیست ؟» مترادف با این سؤال است که «مأموریت ما چیست؟» بیانیه مأموریت سازمان جمله یا عبارتی است که بدان وسیله مقصود یک سازمان از مقصود سازمان مشابه متمایز می شود و آن بیان کننده علت وجودی سازمان است.
آغاز به کار یک سازمان جدید به مجموعه ای از باورهایی بستگی دارد که این سازمان می تواند با استفاده از نوعی فناوری، محصول، یا خدمتی را به قیمتی که سودآور باشد در یک منطقه جغرافیایی به عده ای از مشتریان عرضه نماید. اصولاً مالک یک شرکت تازه تأسیس بر این باور است که فلسفه مدیریت شرکت منجر به ایجاد تصویر مطلوبی برای عموم مردم خواهد شد و چنین تصویری گروه های مهم ذی نفع را به خود جذب خواهد کرد. اگر یک سازمان در آغاز کار این مجموعه باورها را به صورت نوشته درآورد، سند حاصل آیینه ای خواهد بود که منعکس کننده اصول یا عقاید اصلی است یعنی همان چیزی که بیانگر مأموریت سازمان خواهد بود (دیوید، 1386).
اگر در بیان مأموریت سازمان سعی شود که به این پرسش پاسخ داده شود: «ما به چه کاری مشغول هستیم؟» در سند مربوط به چشم اندازهای سازمان به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که «ما می خواهیم چه بشویم؟»
هنگامی که کارکنان و مدیران به کمک یکدیگر چشم اندازهای سازمان یا مأموریت آن را مشخص می نمایند یا به آن شکل می دهند، سند حاصل بازتابی از چشم اندازهای شخصی است که در قلب و مغز مدیران و کارکنان در آینده وجود دارد. داشتن چشم اندازهای مشترک موجب می شود که اشتراک منافع به وجود آورد، یعنی پدیده ای که می تواند کارکنان را از یکنواختی کار روزانه بیرون آورد و آنها را در دنیای جدید قرار دهد که نوید از آینده ای روشن می دهد و آنها فرصت ها، موقعیت ها و چالش های جالبی را در برابر خود مشاهده نمایند (دیوید، 1386). به عنوان مثال مأموریت یا چشم انداز یک شرکت بیمه علاوه بر سودآوری، تأمین رضایت مندی مشتریان و افزایش سهم بازار می تواند فراهم نمودن «حس آرامش روحی و روانی» برای مشتریان خود باشد.
اهدف پژوهش
اهداف کلی:
هدف های بلندمدت بیانگر نتیجه های مورد انتظار از اجرای استراتژی های مشخصی است که معمولاً 2 تا 5 سال طول می کشند. طبق مدل [7]SMART هدف های بلندمدت باید مشخص، به صورت کمّی قابل سنجش، قابل د
ستیابی، واقعی و همچنین دارای دوره زمانی معقول باشند. معمولاً در شرکت های بیمه هدف های بلندمدت را بر حسب رشد دارائی ها، رشد فروش، سودآوری، سهم بازار، میزان و ماهیت تنوع، سود هر سهم و مسئولیت اجتماعی بیان می کنند.
اگر هدف های بلندمدت به شیوه ای روشن و آشکار تعیین گردند منافع زیادی به بار خواهند آورد. آنها مسیر یا جهت فعالیت های سازمان را مشخص می نمایند، موجب هم افزایی می گردند، در امر ارزیابی ها کمک شایانی می نمایند، اولویت ها را تعیین می کنند، از میزان عدم اطمینان می کاهند، تعارض و تضاد را کاهش می دهند، دیدگاه های القا شده را تقویت می نمایند و سرانجام در امر تخصیص منابع و طرح ریزی مشاغل کمک شایانی می کنند
اهداف جزئی:
1 آشنایی با وضعیت بیمه کشور.
2 آشنایی با اصول بازار یابی در صنعت بیمه.
3 تاٌمین امنیت فکری نمایندگان صنعت بیمه.
4 چگونگی برخورد با مشتریان.
5 تجزیه وتحلیل سناریوهای بیمه.
6 سایر موارد مطروحه در پژوهش.
طرح سوال یا سئوالات تحقیق:
1- هدف شرکتهای بیمه از ارائه خدمات در جامعه چیست ؟
2- اشتباه نمایندگان بیمه دربازار یابی چیست؟
3- تبلیغات در بازار یابی چه نقشی دارد؟
4- مشکلات موجود در صنعت بیمه کشور چیست؟
فصل دوم
ادبیات تحقیق
بیمه وجایگاه آن در کشور ما
نبود فضای رقابتی در صنعت بیمه از مهمترین چالشهای این صنعت در کشور است. وجود مشکل در هر دو سمت عرضه و تقاضا در صنعت بیمه کشور، عمده دلایل ضعف در تقاضای این صنعت را درجه پایین ریسکگریزی و نوع شخصیت مردم ایران از قبیل درجه پایین آیندهنگری و برنامهریزی و پایین بودن فرهنگ بیمهای را می توان بیان کرد.
وضعیت صنعت بیمه کشور در حال حاضر.
بازار مالی متشکل از بخشهای
بورس، بیمه وبانک است. بهرغم توسعه نسبی بورس و بانک درسالهای اخیر در کشور، متاسفانه صنعت بیمه کشور از رشد متناسبی برخوردارنبوده است. فضای غیررقابتی صنعت بیمه از مشکلات اساسی این صنعت است که حذف تعرفه از انواع بیمه نامهها به عنوان گام نخست به منظور رفع این معضل بایستی در عمل صورت پذیرد. طبیعی است که حتی با اجرای قانون حذف تعرفه، ناهماهنگ بودن ساختار بازار با فضای رقابت و عدم آمادگی شرکتهای بیمه برای انجام محاسبات دقیق حق بیمهها، منجر به عدم شکلگیری فضای رقابتی و عدم بهرهمندی از نتایج مثبت بازار رقابتی خواهد شد. لذا لازم است به منظور بررسی مشکلات صنعت نگاه به درون اجزای آن داشته باشیم. بازار بیمه همانند هر بازاردیگری از دو جنبه عرضه و تقاضا تشکیل شده است که به نظر میرسد هر دو جنبه عرضه و تقاضای بیمه کشور دارای مشکلات اساسی و ساختاری میباشند. عرضه در بازار بیمه عبارت است از محصولات و خدمات بیمهای که توسط شرکتهای بیمه ارائه میشوند. عرضه بازار بیمه با مشکل ارائه نامناسب خدمات بیمهای به دلیل به روز نبودن محصولات، پاسخگو نبودن به نیازهای واقعی مردم، عدم پوشش بسیاری از ریسکهای موجود، ناعادلانه بودن به دلیل منطبق نبودن با محاسبات دقیق و عدم بازاریابی مناسب وتبلیغات و معرفی ناکافی محصولات بیمهای مواجه است. به طور مثال در بیمه نامه شخص ثالث، عمده ملاک تعیین حق بیمه، مشخصات فنی خودرو میباشد و مواردی چون درجه ریسکگریزی، میزان در معرض ریسک بودن و سوابق راننده تاثیر اندکی درتعیین حق بیمه پرداختی دارند. این امر به همراه سایر عوامل موثر در افزایش آمار تصادفات باعث شده است که بیمه خودرو، در ایران همواره به عنوان یکی از حوزههای زیانده در شرکتهای بیمه محسوب گردد و بیمه نامههای صادره، عمدتا غیرمنطقی، بیاثر در کاهش تصادفات و غیر تاثیرگذار در سلامت روانی جامعه شوند.
دلایل بروز این مشکلات چیست؟
از مهمترین علل بروز این مشکلات میتوان کمبود جدی دانش و تخصص بیمهای و کمبود مدیران متخصص در گرایشهای بیمهای، مدیریت ریسک، اقتصاد بیمه، آکچوئرال(آمار بیمه)، مدیریت بیمه و حقوق بیمه را برشمرد. درحال حاضر، تعداد متخصصین دارای مراتب علمی بالا در حوزه بیمه، از تعداد انگشتان دست هم کمتر است و صنعت پیچیده بیمه عمدتا توسط کسانی مدیریت میشود که تخصص مرتبط با دانش بیمه را ندارند. بنابراین از اساسیترین راهکارهای اصلاح چرخه عرضه بیمه در صنعت بیمه کشور، سرمایهگذاری ج
دی روی آموزش و تربیت افراد تحصیل کرده به منظور اخذ تخن مستعد به منظور اخذ دانش بیمه در مقاطع عالی چون دکتری و اعزام مدیران و کارشناسان صنعت به مراکز حرفهای بیمه در کشورهای پیشرفته به منظور کسب تجربه و گذراندن دورههای حرفهای مستمر صورت پذیرد. علاوه برآن آموزش حرفهای و متناوب مدیران، کارشناسان و کارکنان صنعت بیمه و به روز نمودن اطلاعات آنها در داخل کشور ضروری است تا به کمک دانش روز بیمه، خدمات بیمهای مناسب و پاسخگو به نیازهای واقعی مشتریان در زمینه ریسکهای مختلف بیمهپذیر را ارائه دهند.
جنبه دیگر بازار بیمه همانند همه بازارها، تقاضا میباشد که در کشور ما چه از جهت کمیت و چه کیفیت با مشکلات جدی روبهرو است. از جهت کمیت، تقاضای سرانه بیمه در ایران، کمتر از یک دهم تقاضای سرانه بیمه در جهان است. بر طبق آمارهای سالنامه آماری صنعت بیمه کشور، متوسط تقاضای بیمه در ایران برای هر نفر به صورت میانگین در سال 1388 حدود 60 دلار در سال است درحالی که متوسط تقاضای جهانی بیش از 610 دلار است. این رقم، بیش از 10 برابرتقاضای بیمه در کشور است. ممکن است علت کمی تقاضای بیمهای در کشور در مقایسه با سایر کشورها، پایین بودن سطح درآمد سرانه کشور تلقی شود. زیرا درآمد، یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر تقاضا و استفاده از خدمات بیمهای میباشد. اما با بررسی آمار و ارقام مشاهده میشود که جایگاه صنعت بیمه کشور در جهان تفاوت فاحشی با جایگاه اقتصادی کشور در جهان دارد. زیرا از جهت درآمد سرانه و جایگاه اقتصادی، ایران دارای رتبه حدود سی ام در جهان میباشد؛ در حالی که درصنعت بیمه جایگاه بهتری از رتبه حدود هشتادم جهان را ندارد. پایینتر بودن رتبه صنعت بیمه نسبت به وضعیت کلی اقتصاد در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، موید این امر است که صنعت بیمه از جهت کمیت تقاضا در وضعیت بدی قرار دارد و در مقای
سه با بخشهای دیگر اقتصاد عقبماندهتر است. این امر از بررسی ضریب نفوذ بیمه به خوبی مشهود است. درحالی که ضریب نفوذ بیمه در کشور 2/1 درصد است این ضریب در جهان، عددی معادل با 1/7 درصد است. تقاضای بیمه از جهت کیفیت نیز شرایط مناسبی ندارد زیرا از تقاضای سرانه حدود 60 دلار بیمه کشور، تقریبا 37 دلار به بیمه اتومبیل و حدود 5/5 دلار به بیمه درمان تکمیلی اختصاص یافته که هر دو ضریب خسارت بالایی دارند. درحالی که بیمه عمر که عامل محرک بازارهای مالی و اقتصاد است و عور، از جهت کیفیت تقاضا نیز بیمار است.
علل اصلی وضعیت نامناسب تقاضای بیمه را میتوان در درجه پایین ریسکگریزی مردم ایران و نیز درجه پایین آینده نگری و برنامهریزی و پایین بودن فرهنگ بیمهای و همچنین عدم آشنایی با خدمات بیمهای به دلیل عدم تبلیغات مناسب محصولات بیمهای و عدم ارائه محصولات مناسب دانست. متأسفانه خدمات بیمهای در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی جایگاه ویژهای نداشته و بسیاری از خانوادهها آن را به عنوان هزینهای سربار و تحمیلی محسوب میکنند که این امر از ضریب نفوذ پایین تقاضای بیمه (2/1 درصد) به خوبی قابل استنباط میباشد. بنابراین تغییر ریشهای در این تفکر، نیازمند آموزش و فرهنگسازی و تبلیغات رسانهای مناسب و هوشمندانه میباشد که بایستی با نهادینه نمودن بازاریابی دقیق و موثر در صنعت بیمه و تغییر فرهنگ مردم به سوی آیندهنگری، وجود برنامهریزی بلندمدت در زندگی، قانونمداری و افزایش درجه ریسکگریزی، موجبات ایجاد کشش و افزایش سطح تقاضای مناسب در بازار بیمه را فراهم کرد. این فرهنگسازی میتواند با تربیت و آموزش از سنین کودکی یعنی از مدارس ابتدایی تا بزرگسالی و در سطح دانشگاهها صورت پذیرد. طبیعی است همه مراکز فرهنگی و آموزشی همچون صدا وسیما و رسانهها و مطبوعات میتوانند نقش کلیدی و تاثیرگذار داشته باشند و میتوانند به جریان تغییر فرهنگ واصلاح نگاه نادرست به بحث بیمه کمک شایانی نمایند. البته این آموزش و فرهنگسازی بایستی در کنار برنامههای دیگری که ذکرگردید- بازاریابی مناسب و علمی، توسعه دانش بیمه، افزایش تعداد و تنوع خدمات بیمهای و بالا بردن درجه حساسیت افراد جامعه نسبت به لزوم استفاده از خدمات بیمهای – به صورت جامع و مداوم انجام پذیرد.
راهحلی را برای توسعه صنعت بیمه:
در این مورد باید به استراتژی توسعه نامتوازن در اقتصاد اشارهای داشته باشیم و از آنجا رهنمودی برای صنعت بیمه کشور ارائه دهیم. استراتژی توسعه نامتوازن در اقتصاد بیان میدارد که یک کشور بهتر است قسمت اصلی سرمایه و انرژی خود را در یک شاخه از صنعت که در آن مزیت نسبی دارد (مثلا در مورد ایران، پتروشیمی) بگذارد و پس از توسعهیافتگی در آن بخش مهم، این شاخه از صنعت میتواند با گسترش صنایع پیرو بقیه بخشهای دیگر را فعال کرده و در نهایت برای کشور توسعهیافتگی را به ارمغان بیاورد. در مورد بیمه،میتوان با استراتژی توسعه نامتوازن، به توسعه صنعت بیمه امیدوار بود. در این راستا، چنانچه بیمه عمر به عنوان بخش پیشرو در نظر گرفته شود و روی تمامی جوانب عرضه، بازاریابی، تقاضا و ف
رهنگ سازی آن سرمایهگذاری شود و به خوبی شناسانده شود، میتواند موتور رشد صنعت بیمه شود. چنانچه بیمه عمر به کمک عرضه مناسب و تبیین مقررات تشویقی و بازاریابی کارآ بتواند در جامعه گسترش یابد، میتواند فرهنگ بیمه را در دل آحاد مردم نفوذ دهد و گسترش شاخههای دیگر بیمه عمر را به دنبال داشته باشد.
زمینه های ارزیابی مشکلات بیمه عمر در کشور:
به طور کلی میتوان علت عدم توسعه بیمه عمر در ایران را در چهار عامل خلاصه کرد که عبارتند از: عوامل ساختاری، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و آموزشی و اجتماعی، عملکرد شرکتهای بیمه. عوامل ساختاری ناشی از ساختار اقتصادی کشور بوده که شامل چهار مورد میشود: توزیع درآمد، پوشش گسترده تامین اجتماعی و انحصارات دولتی در زمینه بیمه عمر و عدم وجود شرکتهای تخصصی بیمه عمر. یکی از مهمترین مشکلات ساختاری در ایران مربوط به توزیع درآمد است. ضریب جینی در ایران چهلصدم است. درآمد 10 درصد از ثروتمندترین افراد حدود 5/16 برابر درآمد 10 درصد از فقیرترین افراد است. تفاوت سطح درآمد در این دو گروه در کشورهای اسکاندیناوی بین 5 تا 6 برابر و در ژاپن 5/4 برابر است. در ژاپن که اقتصاد آن بر مبنای الگوهای سرمایهداری -ولی دولت رفاه- است، 10 درصد از پردرآمدترین افراد فقط5/4 برابر10 درصد فقیرترین افراد، درآمد دارند.شکاف بسیار زیاد بین فقرا و اغنیا مشکل ساختاری است که بر تقاضای بیمه عمر موثر است زیرا اختلاف طبقاتی موجب میشود قشر وسیعی از مردم که درآمد کافی ندارند، فقط به فکر رفع نیازهای ضروری برای ادامه حیات باشند و لذا تقاضای بیمه عمر برای آنان چندان موضوعیت نخواهد داشت. در تحقیقی پیرامون کشش درآمدی بیمه عمر که در کشور انجام شده این کشش برابر با 57/1 محاس
به کردهاند، لذا بیمه عمر در ایران یک کالای لوکس به شمار میرود، یعنی افراد با درآمد بالا تقاضای بیشتری برای بیمه عمر دارند، بنابراین یکی از عوامل ساختاری در ایران توزیع ناعادلانه درآمد است که باعث کمبود تقاضا برای بیمه عمر میشود. نکته حائز اهمیت اینکه قشر ثروتمند نیز ترجیح میدهد منابع خود را صرف سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی کند. چنین عملکردی را میتوان با توجه به عوامل اقتصادی یا عوامل فرهنگی و اجتماعی توضیح داد. وجود بیمههای تامین اجتماعی گسترده در ایران از دیگر عوامل توضیحدهنده برای کمبود تقاضای بیمه عمر است. در ایران حقوق افراد بازنشسته اختلاف چندانی با دریافتی آنان در زمان اشتغال ندارد. چنین خدمات گستردهای ممکن ا
ست موهبتهایی را نصیب مردم کند، اما باعث میشود آنان از محاسن بیمه عمر محروم شوند. بیمه عمر موجب فعال شدن بازارهای سرمایه شده و ذخایر فنی و آن، توان مالی کافی را فراهم مینماید تا شرکتهای بیمه بتوانند وارد بازارهای مالی شوند. چنین خدمات گستردهای در بیمه تامین اجتماعی در دنیا بسیار نامتعارف است. بسیاری از کشورهای دنیا با کاستن از تامین اجتماعی، مردم را تشویق به خرید بیو بازنشستگان، پرداختی تامین اجتماعی سال به سال کاهش یافته و به شیوههای مختلف مردم را به تقاضای بیمه عمر وامیدارند، یعنی بیمه عمر کالای جانشین برای تامین اجتماعی بوده و دولت هم مشوق آن میشود. علت این تغییر نیز به آثار هر یک از این دو بر سرمایهگذاری بازمیگردد. بیمه عمر موجب تشویق سرمایهگذاری شده و بر خلاف تامین اجتماعی، تولید کل اقتصاد را افزایش میدهد. عدم وجود شرکتهای تخصصی بیمه عمر و متخصصان ویژه بازاریابی بیمه عمر و بیتوجه به نقشی که این جداسازی در آشنایی مردم با بیمههای عمر دارد، یکی دیگر از موانع توسعه این رشته میباشد. جذابیت و راحتی محاسبات نرخ حق بیمههای سایر رشتهها خصوصا بیمههای حوادث و ضریب خسارت پایین این رشتهها بیمهگران را به سمت خود جلب میکنند و باعث غفلت از بیمههای عمر میشوند.
عوامل اقتصادی شامل تورم، سطح پایین درآمد، بار تکفل و توان اندک بیمههای عمر سنتی در رقابت با سایر محصولات در بازارهای مالی است. تورم منجر به کاهش ارزش سرمایهای میشود که صرف خرید بیمه عمر شده و قدرت خرید آن را میکاهد. در نتیجه قراردادهای بلندمدت بیمه عمر را متزلزل و نااستوار میسازد. برای مقابله با این وضعیت و بهبود شرایط باید به دنبال راهحلهایی بود که کاهش ارزش سرمایه بیمهگذار جبران شود.
طبق تحقیقات در سال 1338 طرح بیمه نوین وجود داشته که طبق آن قرار بود تعدادی قطعه زمین در اطراف فرحزاد خریداری شود و در آن زمینها برای خریداران بیمه عمر، خانه ساخته شود. اگرچه استقبال خوبی از این طرح شد، اما به دلیل عدم تخصیص اعتبارات لازم و مشکلات دیگر، این طرح مسکوت ماند. به نظر بنده استفاده از چنین روشهایی میتواند آثار منفی تورم را تا حدی تخفیف دهد.
مساله دیگر در این زمینه این است که در ایران مطالعات زیربنا
یی بیمه عمر تاکنون صورت نگرفته است. به عنوان مثال نه تنها یک جدول مرگ و میر که لازمه محاسبات بیمه عمر است وجود ندارد بلکه آمار کلی دقیقی از تعداد فوت شدگان در کشور نیز در دسترس نیست. بعد از گذشت سالها از ظهور بیمه عمر در ایران، کشور ما از جداول مرگ و میر کشورهای دیگر چون فرانسه با این همه تفاوت فرهنگی، بهداشتی و امکانات در دسترس در مقایسه با وضعیت ایران بسیار متفاوت است، استفاده میکنند. به دلیل موجود نبودن آمار دقیق مرگ و میر بیمهگران مجبورند برای رعایت احتیاط حق بیمههای بالاتری برای بیمههای عمر در نظر بگیرند و همین حق بیمههای بالا مردم را از بیمه عمر دور نگه میدارد. علاوه بر آنچه گفته شد تحقیقات نشان میدهد ایرانیها در زمینه پوشش ریسک مرگ به ا
ندازه کافی ریسکگریز و محتاط و آیندهنگر نیستند. بیمه عمر از سوی افرادی تقاضا میشود که آیندهنگر و ریسکگریز باشند.
عدم وجود تبلیغات و بازاریابی گسترده که در دنیای کنونی هر دو از بازوهای قدرتمند پیشرفت در بازارهای مالی هستند در توسعه نیافتگی بیمه عمر در ایران بسیار موثرند. تبلیغات تجاری علمی است پویا با نیروی خلاقانه برای ترغیب و تشویق میل عمومی به مصرف که با تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر روز شکل تازهای به خود میگیرد و در محیطهای متفاوت با توجه به عقاید، آداب و رسوم و فرهنگ و مذهب محتوای خاصی مییابد. بالارفتن سطح آگاه اجتماعی رشد فکری و تغییر سلیقه مردم از یک طرف و رشد سطح درآمد و افزایش جمعیت و تمایل به مصرف بهینه از سوی دیگر مساله تبلیغ را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در مورد توسعه بیمه عمر از راه تبلیغات به عنوان شیوهای نوین و موثر باید گفت که عملا کوشش جدی تاکنون در جهت ارتقای فرهنگ بیمهای مردم خصوصا شناخت بیمههای عمر از طریق شیوههای تبلیغاتی صورت نگرفته است. به دلیل ضعف تبلیغات و بازاریابی متاسفانه اغلب افراد جامعه و حتی بسیاری از تحصیلکردگان اطلاعات اندکی در مورد فواید و مزایای بیمههای عمر دارند. در حال حاضر بسیاری از مزیتهای جانبی بیمههای عمر از قبیل معافیت مالیاتی سرمایه بیمه، حق بیمههای فردی و حق بیمههای گروه پرداختی توسط شرکتها برای بیمه گروه کارمندان مغفول ماندهاند. چنانچه مردم از این مزایا و معافیتها آگاه شوند حتما در جذب آنها به بیمه تاثیر خواهد داشت.
دو مشکل اساسی صنعت بیمه
صنعت بیمه به عنوان یکی از زیربخشهای اقتصادی وظیفه دارد، به کاراترین شکل به انباشت سرمایه و تحرک پذیری عوامل تولید کمک کرده و با ارزانترین قیمت، هزینه مخاطره (ریسک) فعالیتهای اقتصادی را پایین بیاورد.
ایجاد امنیت و اطمینان در سرمایهگذاری و همچنین حمایت از سرمایههای جامعه، ازجمله تأثیرات ابتدایی بیمه بر اقتصاد است. ما واقعیت این است که صنعت بیمه همواره با دومشکل مواجه بوده که به نظر میرسد در شرایط کنونی عبور از این دو معضل بسیارسهلتر شده است:
الف: صنعت بیمه در ایران نتوانسته همپای کشورهای پیشرفته وصنعتی رشد کند.
ب: رشد و توسعه بیمه در بخشهای سه گانه اقتصاد ازروندی تعادلی برخوردار نبوده است.
بیمه با ایجاد امنیت در سرمایهگذار
یها و جبران خسارات احتمالی در سطوح خرد و کلان، باعث عدم وقفه در تجارت و صنعت شده و توان و قدرت خود را بهعنوان یک نهاد مالی در تقویت بنیه اقتصادی جامعه به تصویر میکشد. پر واضح است که در شرایط کنونی صنعت بیمه کشور برای پاسخگویی به نیازهای بیمهای دربخش انرژی، حمل و نقل و صنایع ومعادن در حد انتظار ظاهر نشده و از این نظر با سطح اقتصادی موجود هماهنگ نیست.
به عبارت بهتر میتوان این چنین استنباط کرد که بهبود فضای رقابتی، همگن ساختن عرصه عرضه و تقاضا و گسترش پوششهای بیمهای خرد برای خانوارها و تفکر آیندهنگری از جمله مسائلی است که شرکتهای بیمهای در سالجاری نیازمند ترمیم این عوامل هستند تا جایگاه خود را با عنایت به بخش تولید استحکام بیشتری ببخشند. پرواضح است برای پرهیز از بحران، یک توازن از سطوح مالکیت داخلی وخارجی در اقتصاد لازم بوده که به سطح دیگر فعالیتهای اجتماعی و همچنین به روحیه و فرهنگ ملی خود افراد جامعه وابسته است ((خط ارتباطی تولید))
برهمگان آشکار است که افزایش تولید منجر به توسعه صنعت بیمه و گسترش صنعت بیمه نیز منجر به ثبات در سرمایهگذاری و تولید خواهد شد، شرکتهای بیمه قادرند مبالغ قابلتوجهی از حق بیمههای اندک که از طیف وسیعی از جامعه در قالب سرمایهگذاران کوچک با عناوینی چون بیمههای عمر، درمان و پسانداز جمعآوری کرده و بدین ترتیب امکانات و مبالغ هنگفتی برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی فراهم آورند، با بهکارگیری این سرمایهها در تولید، چرخهای اقتصاد کشور به حرکت درآمده وسود حاصل ازآن نیز ارزش افزوده برای کشور به ارمغان خواهد آورد. اهداف کلان دولت برای کاهش نیاز به واردات کالاهای مصرفی و صنعتی از یکسو و افزایش توان صادرات غیرنفتی از طرف دیگر، این مهم را میطلبد که تمامی دستاندرکاران بخشهای تولیدی و خدماتی درمحیطی امن به فعالیت مشغول شوند و در مقابل ریسکهای حاد مالی پشتوانه اساسی داشته باشند که بیمه میتواند نقش کلیدی در هماهنگ کردن امور تولیدی و خدماتی در این راستا ایفا کند.
علاوهبراین، به علت افزایش کیفیت محصولات ملی، ظرفیت صادرات کشور بهطور بالقوه افزایش خواهد یافت و کشور این توان را پیدا میکند تا با عرضه بیشتر محصولات داخلی، واردات خود را از خارج کاهش دهد که در این صورت تراز پرداختها و مبادلات خارجی توسعه یافته و نرخ مبادله داخلی نیز تقویت میشود، البته جوند، کمتر مصرف خواهند کرد، این کاهش مصرف به کاهش فشارهای تورمی که ممکن است در اقتصاد وجود داشته باشد نیز کمک خواهد کرد. اثر مثبت دیگر این کاهش مصرف، زمانی بیشتر میشود که سطح مصرف، هزینه سرمایه بالقوه را تحتفشار قرار دهد.
نقش بیمه بر رشد اقتصاد
پرواضح است برای پرهیز از بحران، یک توازن ازسطوح مالکیت داخلی وخارجی در اقتصاد لازم بوده که به سطح دیگر فعالیتهای اجتماعی و همچنین به روحیه و فرهنگ ملی خود افراد جامعه وابسته است.
اما این نکته وجود دارد که سرمایهگذاری شرکتهای تجاری و صنعتی خارجی بستگی به توسعه بازار سرمایه دارد، زیرا آنها نیز تمایل دارند تا سرمایههای جمعآوری شده را برای تأمین مالی فعالیتهای آینده خود، در این بازارها به نحو شایستهای سرمایهگذاری کنند.
بدیهی است از آنجا که صنعت بیمه بخشی موثر از اقتصاد محسوب میشود، بیشتر تحت تأثیر جریانات و متغیرهای کلان اقتصادی قرار دارد تا اینکه اقتصاد تحت تأثیر فعالیتهای صنعت بیمه باشد. علاوه بر نتایجی که گفته شد، رشد پسانداز داخلی، منافع فراوانی در اقتصاد ایجاد میکند، زیرا زمانی که یک کشور پسانداز و سرمایه را در داخل تولید میکند، نسبت به وضعیتی که این سرمایه از خارج تأمین میشود، اعتماد و اتکای بیشتری به متغیرهای کلان اقتصادی خود خواهد داشت.
در واقع، همه آنچه از ناحیه سرمایهگذاری خارجی وارد کشور شده، از محل پسانداز کوتاهمدت خارجیهاست، حتی باوجود اقتصاد جهانی امروز و ماهیت بینالمللی آن، به هرحال نیاز به یک سطح مناسب از پسانداز داخلی بهمنظور تأمین مالی مخارج سرمایه داخلی وجود دارد. اگر پسانداز داخلی خیلی کم باشد، مالکیت اقتصاد بهتدریج بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، هرچه بیشتر تحتکنترل خارج قرار میگیرد.
بیمه با ایجاد امنیت در سرمایهگذاریها و جبران خسارات احتمالی در سطوح خرد و کلان، باعث عدم وقفه در تجارت و صنعت شده و توان و قدرت خود را بهعنوان یک نهاد مالی در تقویت بنیه اقتصادی جامعه به تصویر میکشد
بیمه تولیدمحور
توسعه اقتصادی یکی از اهداف دولت بوده که چنانچه اگر توسعه اقتصادی یک برنامه در نظر گرفته شود، این برنامه نیازمند ابزارهایی است که از میان آن ابزارها، بازارهای مالی، پولی وبیمههای تجاری با رویکرد تولید ملی و حمایت از سر
مایه ایرانی را میتوان ازجمله این ابزارها برشمرد.
برای انجام فعالیتهای اقتصادی وجود عناصر سه گانه سرمایه، بستر مناسب فعالیت با رویکرد حمایت از تولید ملی و مدیریت بهینه ضرورت دارد. بدیهی است بیمه تولید محور با رویکرد حمایت از سرمایه و کار داخلی باید شاخص همه سیاستهای اقتصادی باشد، اما این نکته نیز مهم است که جهت این حمایت چگونه باید باشد؟
آیا حمایت از تولید ملی به این معنی است که تولید ملی در داخل به حدی از توان برسد که توانایی رقابت با بهترین تولیدات جهانی را داشته باشد؟ پس در این صورت منظور، حمایت شرکتهای بیمهای از تولیدات ملی برای رقابتی شدن است، به عبارت دیگر هدف، حمایت از تولید ملی درمقابل موانع رقابت عادلانه و برابر است، یعنی تولیدات کشور باید بتواند به بازار دسترسی داشته باشد و عادلانه و برابر با تولیدات مشابه رقابت کند که تحقق این امر منوط به حذف مقررات غیرضروری، حمایت از سرمایهگذاران داخلی، برخورد مهربانانهتر با واحدهای تولیدی و چابکسازی و روانسازی فضای تولید کشور است که دراین صورت نه تنها از کار و سرمایه ایرانی حمایت خواهد شد بلکه با رونق تولید ملی فضای کسب وکار کشور نیز به طرز چشمگیری بهبود خواهد یافت.
صنعت بیمه نیاز به جراحی دارد
توضیح اینکه امروزه همه ی بخشها و حوزهها، بدون پوشش و بهرهمندی از خدمات صنعت بیمه، دارای کاستی و نقصان است، اما این صنعت با توجه به اهمیتی که برای فعالیتهای اقتصادی و زندگی روزمره افراد دارد،آنطور که باید و شاید نتوانسته در این سالها از جایگاه مناسبی برخوردار باشد. فعالان این صنعت دلایل متفاوتی را در بهوجود آمدن این شرایط موثر میدانند و بر این باورند که صنعت بیمه برای رسیدن به نقطه ایدهآل، نیازمند جراحی است تا بتوان با رفع کاستیها در این بخش تحولی مثبت ایجاد کرد. اینکه عدم رشد صنعت بیمه وابسته به دلایل متفاوتی است، ضرورت خصوصی شدن صنعت بیمه دراولویت قرار می گیرد. دلایل عدم موف
قیت آن به موضوعهای مختلفی برمیگردد، باور بر این است که بخش مهمی از ظهور بخش خصوصی در صنعت بیمه خودبیمهگری است، مثلا تشکلی فکر میکند به دلیل آنکه سرمایه در اختیار دارد، شرکت بیمه تاسیس کرده و نیروها و حتی مشتریان خود ر
ا بیمه کند، مانند برخی از بانکهای خصوصی که این کار را انجام دادهاند. برخی از این بانکها به مشتریانی وام میدهند که بیمهشان تحت همان مجموعه باشد و بر این باور هستند که موجب رشد صنعت بیمه میشوند، این درحالی است که بانک با این کار ریسک یک مجموعه را در خود نگهداری میکند و کار عاقلانهای نیست. نبود نیروهای متخصص و کارآمد یکی دیگر از دلایل عدم رشد بخش خصوصی در صنعت بیمه با مهارتهای لازم است که متاسفانه در این صنعت، نیروی انسانی آموزش و پرورش مکفی پیدا نکرده و اغلب شرکتها از بازنشستگان بیمه ایران و دیگر شرکتهای قدیمی به عنوان نیروهای اصلی استفاده میکنند، در حالی که در صنعت بیمه حرف اول را نیروی انسانی میزند. این امر نشان می دهد که نیازسنجی در صنعت بیمه به خوبی انجام نشده است، اگر بخش خصوصی نیز بتواند خلاقیتهایی را به کار بگیرد، صنعت بیمه بسیار موفق خواهد شد، اینکه رقابتی کردن بین شرکتها تنها به معنای ارائه نرخ پایینتر نیست، در تعیین نرخها باید شاخصهای مختلفی را در نظر گرفت، اما در کنار نرخ باید سرعت در پرداخت خسارات و رعایت حقوق مردم نیز در نظر گرفته شود. براساس تمام این دلایل، بخش خصوصی صنعت بیمه نتوانسته در سالهای اخیر رشد خوبی داشته باشد و ضریب نفوذ بیمه در کشور در حد 1/8 تا 2 درصد قرار دارد، اما میانگین جهانی 7/5درصد است و ک
شورهای اروپایی و آمریکایی 13 تا 14درصد تولید ناخالص ملیشان از این صنعت تامین میشود؛ از این رو حداقل انتظار ما رسیدن به ضریب نفوذ چهار تا پنجدرصد است. برای رسیدن به این ضریب نفوذ باید در دو حوزه، تغییر حرکت داشته باشیم، نخستین تغییر باید در اصلاح ساختار صنعت بیمه باشد و دومی نوع سیاستگذاریها و وضع قوانین است، چون برخی قوانین این صنعت مربوط به سالهای
پیش از انقلاب است. اگر در این صنعت، جراحان متخصص و کارآزموده حضور داشته باشند و جایگاه بخش دولتی و خصوصی مشخص شود، همچنین از نیروهای انسانی کارآمد استفاده شود، تحولی در کشور بهوجود میآید. در کشورهای توسعهیافته شاخص کلیدی پیشرفت در حوزههای اقتصادی، توسعه صنعت بیمه آنهاست و همچنین کشورهایی توسعهیافتهاند که بنگاههای اقتصادیآنها توسعه داشته باشند که یکی از راهکارهای این توسعه، وضع قوانین تسهیلکننده است. حاکمیت در توسعه صنعت بیمه نقش اساسی دارد، بیمه مرکز
ی به عنوان یک نهاد نظارتی در صنعت بیمه میتواند نقش بسیار مهمی ایفا کند و در واقع با راهگشاییهایی موجب ترغیب شرکتهای بیمه خصوصی برای فعالیت در حوزهها خواهد شد. در مورد بیمه عمر و اشخاص و عدم رشد حق پرتفوی این بیمهنامه در کشورمان نیز یکی از دلایل آن میتواند عدم وجود بازاریابان متخصص در فروش بیمهنامه عمر باشد، ضمن آنکه پایین بودن نرخ بهره آن موجب شده مردم تمایلی به خرید این بیمهنامه نداشته باشند که در این رابطه باید اقدامهایی صورت گیرد. یکی از اصلیترین عوامل عدم توسعه صنعت بیمه در کشور در کنار دیگر عوامل، کافی نبودن آگاهی مردم در مورد خدمات بیمه ای است. گسترش فرهنگ یا همان فرهنگسازی بیمه، موضوعی است که سالهای سال در مورد آن بحث شده و تمام دستاندرکاران و مسئولان ذیصلاح بر آن تاکید دارند، اما تاکنون کار جدی در جهت ارتقای فرهنگ بیمه انجام نشده و هنوز هم مسئولان بیمهای کشورمان، از نبود فرهنگ بیمهای در کشور گلایه دارند و آن را دلیل اصلی پایین بودن ضریب نفوذ بیمه میدانند. یکی از عوامل عدم توسعهیافتگی صنعت بیمه، ناشناخته ماندن این صنعت در کشور است واگر بخواهیم مقایسهای از وضعیت صنعت بیمه در ایران با دیگر کشورها داشته باشیم، به نظر میرسد، صنعت بیمه در تمام دنیا جایگاه مناسب خود را بهدست آورده که این امر در ایران اینگونه نیست. این عوامل باعث شده که بسیاری از افراد هنوز بیمه را بهعنوان یک ضرورت در زندگی روزمره خود، قبول نداشته باشند. برای نمونه در حال حاضر تعداد زیادی موتورسوار و وسیله نقلیه در سطح شهر تردد میکنند که فاقد بیمهنامه هستند که این اصلا نشانه خوبی نیست و این امر به عدم نظارت کافی در این زمینه برمیگردد. این دلایل دست به دست هم دادهاند تا صنعت بیمه آنطور که باید، نتواند از جایگاه مناسبی برخوردار شود که باید برای احیای این صنعت هرچه زودتر اقدامهای اساسی صورت گیرد، در صورتی که تمامی بخشها بتوانند قسمتی از مشکلات صنعت بیمه را رفع کنند، میتوانیم شاهد تحولی نو در صنعت بیمه باشیم. بهطور حتم ایجاد تحول و رفع مشکلات صنعت بیمه میتواند این بخش از اقتصاد را به سمت جلو حرکت دهد. برای نمونه هنوز صنعت بیمه در توسعه و گسترش بیمههای عمر نتوانسته آنطور که باید موفق عم
ل کند که دلیل این امر را میتوان در پایین بودن دانش بیمهای، عدم آشنایی افراد به مزایای بیمه عمر، عدم اطلاعرسانی و تبلیغات نامناسب، تورم و اینکه افراد احساس میکنند، ارزش پولشان کاهش یافته، بحث فرهنگسازی، ریسکگریزی و همچنین عدم فعالیت بیمههای تخصصی در زمینه بیمههای عمر دانست.مهدوی بیان کرد: این کمی و کاستیها باعث شده، همچنان شاهد ضعف رشتههای بیمهای با توجه به مزیتهایی که دارند، باشیم که در این راستا، باید تحولی در صنعت بیمه برای رفع این کاستیها صورت گیرد. وی تاکید کرد: اگر قرار باشد، تحولی در صنعت بیمه انجام شود، باید ابتدا ریشه و اساس و راهکارهای آن بررسی شود تا بتوان با مطالعه و آسیبشناسی دقیق در رفع این مشکلات اقدام کر
بازاربیمه ایران در یک نگاه:
سیستم بیمه های دولتی و خصوصی در ایران شامل بیمه های درمان و تأمین اجتماعی تحت نظارت و سرپرستی کامل دولت و سیستم بیمه های بازرگانی با انحصار 98 درصدی بخش دولتی است. ضریب نفوذ بیمه ای در ایران در بخش بیمه های بازرگانی 02/1 درصد و در بخش کل بیمه های اجتماعی وبازرگانی برابر 5/47 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1382 بوده است. از تحولات اخیر ساختاری در نظام رفاهی دولت، ایجاد تمرکز ین اجتماعی در حقیقت بخشی از عملیات بیمه های زندگی که توسط 28 سازمان که بخش عمده ای از آنها شامل سازمان تأمین اجتماعی، بهزیستی و جمعیت هلال احمر بود از ساختار وزارت بهداشت خارج شده، طی یک وزارتخانه واحد سازمان دهی شدند. در بخش بیمه های بازرگانی نیز در صورت تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام، دولت بر آن است تا از انحصار 5 شرکت بزرگ بیمه بازرگانی کاسته و سهام آنها را به بخش خصوصی واگذار نمایند.