دانلود مقاله بررسی شاخصهای فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آسیب شناسی آن word دارای 183 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسی شاخصهای فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آسیب شناسی آن word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه
موضوع پژوهش
دستاوردهای نظری و عملی پژوهش
تعاریف و مفاهیم
مفهوم و فرهنگ
تعریف لغوی
تعریف اصطلاحی
عوامل فرهنگ
اصول چهار گانه فرهنگ
اصل اول : تعقل سلیم و احساسات تصعید شده
اصل دوم : تکامل انسان
اصل سوم : شایستگی و بایستگی
اصل چهارم : فرهنگ حقیقی است در دو بعد خاص و عام
مفهوم تفکر
تعاریف لغوی
تعریف اصطلاحی
مفهوم بسیج
تعریف لغوی
تعریف بسیج در انقلاب اسلامی ایران
تعریف فرهنگ و تفکر بسیج
رویکردها ویژگی ها
فرهنگ و تفکر بسیج در متون اسلامی
هدف و فلسفه بسیج
ویژگی ها
تجهیز مادی معنوی
شهادت طلبی
صبر و استقامت
شجاعت
انضباط و هماهنگی
رضای حضرت حق تعالی
عدم سازش با کفار
اتکال به ذات حق تعالی
تولی و تبری
داشتن روحیه و جنگ روانی
فرمانبرداری و اطاعت پذیری
فرهنگ و تفکر بسیج در وصایای شهیدان
رشد فضایل و محو رذایل اخلاقی
فرهنگ و تفکر بسیج در جبهه ها
حفظ شرایط وجوب
اعزام انفرادی و امربه معروف و نهی از منکر
آداب برادری و تعاون
آداب بیماری و مداوا
عیادت و پرستاری
آداب فرماندهی و فرمانبری
عشق و علاقه متقابل
آداب قرآن
آداب میمهانی و معاشرت
سر سفره نشستن
شهرداری یا خادم الحسینی
ادعیه قبل و بعد طعام
آدای دعا و مناجات
آداب سخن و سکوت
نسبت نیکو دادن به هم
تکیه کلام ها
زبان سکوت
قسم یاد نکردن
ذکر خوش صلوات
ماندن و مقاومت کردن
آداب عبادت
شهادت طلبی
آداب رفتار با عراقی
فرهنگ و تفکر بسیج از نگاه جامعه شناسی
فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه حضرت امام(قدس سره)
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج
خاستگاه جامعه شناسی
رویکرد جامعه شناسی پزوتیویسمی از بسیج
شرایط اجتماعی بسیج
شرایط اقتصادی
شرایط سیاسی
نقد مبانی بسیج شناسی در جهان معاصر
محور قرار گرفتن انسان مادی ومعنودی درعلوم اجتماعی غرب
عدم توجه به اراده الهی در تحقق پدیده های اجتماعی
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج در معارف و متون اسلامی
دربی در بهشت ، مخصوص مجاهدین را خدا
ارزش قطره ای از خون مجاهد
فضیلت شمشیر مجاهد
فضیلت جهاد
سرزنش سهل انگاری در جنگ و جهاد
مفهوم رهبری
مفهوم حکوکت و حاکمیت
مفهوم ولایت فقیه
قانون اساسی
شرایط و صفات رهبر
وظایف و اختیار رهبر
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه ولایت رهبری
خاستگاه بسیج در دنیای اسلام
خاستگاه بسیج در انقلاب اسلامی
خاستگاه بسیج در اراده الهی
چشم انداز ها و عرصه ها
عرصه های اجتماعی
عرصه سیاست
آگاهی و شناخت
احساس مسئولیت
ایستادگی و مقاومت
عرصه فرهنگ
تهاجم فرهنگی
تولید دانش
عرصه اقتصاد
سطح کلان
سطح خرد
عرصه های فردی
نظام گرایشی
نظام بینشی
نظام رفتاری
توازون در ابعاد درونی وبیرونی
مقیاس فرهنگ و تفکر بسیج
کلیات مقیاس
الف) شاخص های دهگانه
1-عمل صالح و پرهیزکاری
2-ایثار و استقامت
3-نیایش و خودسازی
4- محبت و احسان
5-اعتقاد به حکومت اسلامی
6-حریت وشهام
7-مردمی بودن
8-علم وآگاهی
9-نظم و آمادگی رزمی
10-هویت ملی و فرهنگ پذیری
ب) آزمودنی ها
1-)متغریهای جمعیتی
2- جامعه مور مطالعه
3-جمعیت نمونه
4-روش نمونه گیری
5-روش جمع آوری اطلاعات
ج) ابزار پژوهش
1-پرسشنامه
2-مراحل تنظیم پرسشنامه
الف)بررسی نظریه ها ئتحقیقات انجام شده
ب)تنظیم مدل
ج)تهیه گویه های مناسب برای شاخصه
د) تعدیل گویه ها و تهیه پرسشنامه نهایی
3-نمره گذاری پرسشنامه
4-نحوه نمره گذاری و تعیین شاخص هماهنگی پرسشنامه
5-روایی پرسشنامه
6-اعتبار پرسشنامه
د) اجرا و تفسیر نمرات
پرسشنامه
هدف
نحوه تکمیل
امتیاز بندی
انقلاب اسلامی ایران به عنوان انعکاس جلوه های روشن اندیشه های الهی حضرت امام خمینی (ره) ، حصار اوهام و نظریه های رجعت به قرون جاهلیت را شکافت و باایجاد تحول عمیق در فرهنگ و اعتقادات جامعه اسلامی هویت و شخصیت مستقل سیاسی، فرهنگی و اعتقادی را به جهان اسلامی هدیه کرد . امروز ثمره این نهال برومند ، قامت برافراشته و پر افتخار بسیج است که درسایه پیروی از مقام معظم رهبری و جان فشانی های بسیجیان سلحشور بر تارک انقلاب می درخشید . درخششی که از شرکت مخلصانه و فراگیر در هشت سال دفاع مقدس تلالؤ آن جهانگیر شده و موجبات سرافرازی نظام جمهوری اسلامی ایران ، و ناامیدی و یاس دشمنان اسلامی را در سر تا سر جهان فراهم آورده است . فرهنگ و تفکر بسیج پدیده ای نوظهور است که ریشه در باورهای اسلامی ، انقلابی و ملی مسلمانان ایران دارد
فرهنگ و تفکر بسیج در سیر تحول و تکوین بسیج در دوران انقلاب ، جنگ تحمیلی و دوران سازندگی و بعد از آن در جامعه حضور داشته و همیشه در لحظات بحرانی ، گره های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی نظام را به نحو معجزه آسایی باز کرده است . از آنجا که بقای نظام جمهوری اسلامی در گروه توجه به این فرهنگ ناب اسلامی ، انقلابی وایرانی است ، باید شاخصه های این فرهنگ را شناخت . همان شاخصه هایی که از زمان پیدایش تا کنون از آن بهره مند بوده و همگان بر این اساس بسیج را می شناسند و تکریمش می کنند . بر اساس همین شاخصه ها نیز باید از آن وضعیت شناسی و آسیب شناسی کرد و زمینه های ضعف و قوت آن را در اقشار بسیج بررسی کرد و راه کارهایی را برای ارتقای ویژگی های اسلامی ، انقلابی وملی آن به دست آورد
بسیج انقلاب اسلامی ایران بیش از آنکه درای سازمان رزمی مشخص باشد ، دارای یک فرهنگ و تفکر است که شالوده اصلی سازمان بسیج را همین فرهنگ و تفکر تشکیل می دهد . در تبیین فرهنگ و تفکر بسیج ویژگیهای آن نظریه های مختلفی ارائه شده است که رد رأس آن فرمایشات حضرت امام خمینی (قدس سره) و حضرت آیت ا… خامنهای (مد ظله) قرار دارد . ایشان بسیج را یک فرهنگ که د ربین مردم ایران قرار دارد معرفی نموده که ریشه در باورهای انقلابی ، اسلامی و ملی ایران دارد . معنویت ، شجاعت ، ولایت ، آگاهی و شناخت ، دشمن شناسی ، حریت و … از شاخصهای این فرهنگ و تفکر محسوب می شود
در مباحث جامعه شناسی نظرات مختلفی در خصوص فرهنگ و تفکر بسیج ارائه شده است که زاییده نگرش بسیج شناسی آنهاست . اصولا” برخی بسیج را یک پدیده صرفا” اجتماعی و گذرا می دانند و آن را تز کودتا و آشوب های داخلی می دانند و برخی آن تز بسیج توده ای مطرح کرده اند و برخی بسیج را مانع اصلاحات جامعه در روند حرکت بسوی غرب تلقی نموده اند و آن را به عنوان آسیب و مانع توسعه قلمداد کرده اند و برخی آن را نتیجه انقلاب و معادل با جریان انقلاب اسلامی تلقی کرده اند و بدین ترتیب آن را عنصر اصلی نظام اسلامی ایران میدانند . برخی نیز معتقدند که فرهنگ بسیج در جریان تحولات اجتماعی دچار ضعف شده و رو به نابودی است و برخی معتقدند که فرهنگ بسیج متناسب با شرایط و موقعیت ها اهداف ووظایف خاصی یافته است که این تحول را نمی توان ضعف نامید ، بلکه بیانگر توسعه و ارتقاء است
آنچه مد نظر این نگارش است ، بررسی شاخصه های فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی است که به آسیب شناسی از آن نیز می پردازند . برای آسیب شناسی یک مدل مطلوب از فرهنگ و تفکر بسیج ارایه می گردد . سپس بر اساس مدل مطلوب وضعیت موجود ارزیابی می شود . مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب امکان این آسیب شناسی را فراهم می آورد
مهترین دستاورد این پژوهش ، در بعد نظری تبیین ویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج است . در این تحقیق مبانی و جایگاه نظری وویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج به لحاظ اسلامی ، انقلابی و ملی تبیین می شود و چهار چوب نظری بسیاری از تحقیقات میدانی را در دراز مدت فراهم می آورد
به لحاظ عملی ،، نتایج این تحقیق ، زمینه های ضعف یا قوت اقشار مختلف بسیج را به لحاظ میزان برخورداری از ویژگی های فرهنگ بسیجی بیان می نماید تا مسئولین در زمینه تقویت و یا رفع موانع ، اقدامات علمی و عملی لازم را اعمال نمایند
معهذا موارد زیر نیز حایز اهمیت است
1- آشنایی هر چه بیشتر افکار عمومی (خصوصا” جوانان) با ویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج
جوانان ما هرگز جنین فرصتی را نداشته اند که شاخص های فرهنگ و تفکر بسیج را مستقیم و ملموس درک نمایند . جوانان ما آنچه را که امروز به عنوان فرهنگ و تفکر بسیج می بینند ، می شنوند و می خوانند برداشت هایی است که به آن ها منتقل می شود که بعضا هم خالی از اشکال و اغراض کینه جویانه نیست . لذا ضرورت دارد تا به انحای مختلف شمای کلی این فرهنگ و تفکر به جوانان منتقل شود
2- مقابله با تهاجم فرهنگی : یکی از شیوه های مؤثر در مقابله با تهاجم فرهنگی ، شناخت و اشاعه فرهنگ و تفکر بسیج است تا جوانان ما را از گرایش به فرهنگ مبتذل غرب و انحراف از فرهنگ ایرانی وو اسلامی مصون بدارد
3- تصحیح یک برداشت غلط : بعضا” از افراد نا آگاه و یا مغرض تعاریف و برداشت های غلطی از بسیج و فرهنگ بسیج منتشر می شود که یا ناشی از شناخت ناصحیح آنهاست یا این که مغرضانه می خواهند این فرهنگ را با یرداشت های کوته فکرانه خود مخدوش سازند . می توان با ارایه تعاریف روشن از فرهنگ و تفکر بسیج برداشت های غلطی که از فرهنگ و تفکر بسیج ، تبلیغ می شود را خنثی و اذهان را روشن کرد
4- تجلیل از بسیجیان حامل ارزش های والایی هستند که حاصل زحماتی است که در سال های بحرانی دفاع مقدس و پس از آن متحمل شده اند . باید به انحاء مختلف این ارزش ها را در فرهنگ بسیج نهفته است مورد تجلیل قرار داد و نگذاشت تا در زنگار روزمرگی به فراموشی بگرایند . مکتوب کردن چنین فرهنگ و تفکری ضمن تجلیل از آن به بقای آن نیز ککمک می نماید
5- راهی فراروی پژوهشگران و هنرمندان : بسیاری از هنرمندان و پژوهشگران در صددند تا به نحوی وظیفه شرعی و ملی خود را برای حفظ آثار جنگ ادا نمایند، اما به یک منبع موثق و علمی ، کمتر دسترسی دارند ، چنین پژوهشی در آمد ی است برای آن ها تا بیش از گذشته به این مقوله بپردازند و آن را برای نسل آینده با بهترین صورت ها و سیرت ها به یادگار بگذارند
در این گفتار تعاریف مربوط به واژه ها ی فرهنگ ، تفکرو بسیج ارائه می شود . هر چند این تعاریف تا بیش از انقلاب در ادبیات ایران مورد استفاده قرار می گرفته اند اما امروز این واژه ها در ادبیات ایران معانی خاصی پیدا کرده اند که متاسفانه هنوز در فرهنگ لغت یا دائره المعارف رسمی کشور ، تعریف مناسبی در خصوص آن نیامده است . مع الوصف تعاریف مربوط به واژگان فرهنگ و تفکر بسیج به شرح زیر ارائه می گردد
فرهنگ از وسیع ترین مفاهیم علوم اجتماعی است . اولین تعریف علمی فرهنگ توسط (تایلور) در سال 1871 در کتاب (فرهنگ اولیه ) ارائه گردیده است . نظر تایلور این بود که ”فرهنگ مجموعه پیچیده ایست که دانش ، اعتقادات ، قوانین ، آداب و رسوم و هر آموخته دیگر انسان را شامل می شود ”
به گفته تایلور فرهنگ عبارت است از مجموعه علوم ، دانش ها ، هنرها ، افکار و عقاید ، اخلاقیات ، مقررات و قوانین ، آداب و رسوم و سایر آموخته ها و عاداتی است که انسان به عنون یک عضو جامعه کسب می کند
برای مفهوم فرهنگ بیش از 250 تعریف آورده اند که نقل آن همه در حوصله این نوشتار نیست ، لیکن در ذیل برخی تعاریف را بازگو می کنیم
در فرهنگ نامه دهخدا ذیل (فرهنگ )آمده است
فرهنگ مرکب از ”فر” که پیشوند است و ”هنگ” از ریشه تنگ اوستایی به معنی کشیدن و فرهیختن هر دو مطابق است با ریشه ادوکا که به معنی کشیدن و نیز معنی تعلیم و تربیت به معنی فرهنگ است که دانش و ادب باشد
در فرهنگ معین : نیز به این شکل معنی شده : فرهنگ ، فرهنج
1- ادب (نفس) تربیت
2- دانش ،. علم ، معرفت ، وزارت فرهنگ : وزارتخانه ای که امور تعلیم و تربیت افراد مملکت را برعهده دارد
3- مجموعه آداب و رسوم
4- مجموعه معارف و هنرهای یک قوم
در کتاب فرهنگ علوم اجتماعی دو معنی برای فرهنگ( h)Culture) آمده است
الف ) زمانی که این واژه بالخص در مورد انسان به کار می رود میزان آموزش و پرورش یا میزان توجه به پرورش اندیشه و اشتغالات فکری را می رساند
ب) زمانی که این اصطلاح در انسان شناسی ، مردم شناسی و یا جامعه شناسی به کار می رود ، معنایی بالنسبه متفاوت می پذیرد که عبارت است از هر آنچه که در یک جامعه کسب می کنیم ، می آموزیم و می توانیم انتقال دهیم
به طور کلی هر هر فرهنگ شامل عواملی است که جنبه های مادی ، ارزش های اجتماعی ، مقرارت و بالاخره مفاهیم ارزشی را در بر می گیرد . این عوامل را می توان به عوامل مادی و معنوی تقسیم کرد
فرهنگ هر ملت در کمیت و کیفیت مصنوعاتی از قبیل ساختمان ، لباس ، وسایل کشاورزی ، وسایل منزل ، ابزارهای علمی و امثال آنها که فراوردهای تکنولوژی است تجلی می کند فرهنگ مادی ساختارو ابزار اقتصادی یا رو ساخت جامعه است
زیر ساخت یا زیر بنای جامعه ، یعنی افکار و اندیشه ها ، تصورات دین ، عقاید ، ارزش ها ، تصدیقات ، اخلاقیات و… که تأمین کننده حیات معنوی و روحی بشر است ، جنبه های معنوی فرهنگ را تشکیل می دهد
همانگونه که در ابتدا بیان شد تا به حال بیش از 250 تعریف برای فرهنگ گزارش شده است که به علت بعضی کاستی هایی که داشته اند هیچ کدام نتوانسته اند تعریف مانع و جامعی برای فرهنگ باشند . اما در همه این تعاریف ، چهار اصل مهم و مشترک دیده می شود که بیان آنها ما را در شناخت بهتر مواد و اهداف اصلی فرهنگ بسیج یاری می رساند
اگر در یک جامعه نام فرهنگ بر شماری از پدیده ها اطلاق شود ولی آن پدیده ها از تعقل سلیم و احساسات عالی مردم برخوردار نباشد ، نمی توان آنها را پدیده ها ی فرهنگی حقیقی تلقی کرد . از همین جاست که مقولاتی مانند ناد پرستی ، شهوت پرستی و لذت گرایی را نمی توان در مفهوم فرهنگ جای داد
حیات انسانی در گروه فرهنگی است که در مسیر تکامل تعقلی انسان باشد ، در غیر این صورت هیچ فرهنگی شایسته ادامه بقا نیست ،موضوعاتی که منجر به تکامل انسان نگردند و بر عکس موجب تنزل انسان باشند نمی توانند در مقوله فرهنگ بگنجند
هر اندازه که فرهنگ یک جامعه بیشتر به اصول ثابت معقول و دریافت عالی انسانی متکی باشد آن فرهنگ از شایستگی و پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود
منظور از فرهنگ خاص ، بعد نسبی فرهنگ است و هر قوم و ملتی که معتقد به طرز تفکر و تعقل و احساساتی خاص باشد ، این بعد را داراست و
فرهنگ عام ، آن کیفیت شایسته برای پدیده ها و فعالیت های حیات مادی و معنوی انسانهاست که مخصوص هیچ قوم و نژادی نیست
اصل تفکر موضوعی چند وجهی است که مورد نظر روان شناسان : جامعه شناسان و فیلسوفان قرار داشته و هر کدام به نحوی به آن پرداخته اند . روان شناسان تفکر را یک فرآیند شناختی تعریف می کنند و شناخت را فرآیندی می دانند که از طریق آن موجود زنده دانش و شناختی از اشیاء و پدیده ها بدست می آورد و از محیط خود نوعی آگاهی پیدا می کند
در فرهنگ معین تفکر به معانی زیر آمده است
1- اندیشه کردن ، اندیشیدن
2- اندیشه
سل سو تفکر را اینگونه تعریف می کند
1- تفکر ، شناختی است که بطور درونی در ذهن رخ می دهد . اما از رفتار استنباط می شود
2- تفکر ، فرآیندی است که شامل بکارگیری دانش در سیستم شناختی است محفوظات گذشته با اطلاعات جدید ترکیب می شود و شناخت نسبت به موقعیت را تغییر می دهد
3- تفکر جهت یافته و منتج از رفتار است که مساله را حل کرده و یا به سمت یک راه حل متمرکز می گردد
دانلود تحقیق بررسی رابطه بین رضایتمندی زناشویی و مدت زمان ازدواج در میان دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق بررسی رابطه بین رضایتمندی زناشویی و مدت زمان ازدواج در میان دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
روش پژوهش
جامعه آماری
روش نمونهگیری
ابزار سنجش
الف. شیوه نمرهگذاری
ب. اعتبار
ج. روایی
سنوات تأهل
شیوه اجرا
یافتهها
نتیجهگیری
منابع
احمدی، خدابخش و همکاران، بررسی تقیدات مذهبی و سازگاری زناشویی تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، قم، مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی، 1386
احمدی، زهرا و همکارن، «بررسی اثر بخشی شیوه زوج درمانی ارتباط شئ کوتاه مدت برالگوهای ارتباطی زوجین»، خانواده پژوهی، ش 6، دور دوم، 1385، ص 117- 105
افخمی، ایمانه و همکاران، «بررسی رابطه بین میزان بخشودگی و تعارض زناشویی زوجین در استان یزد»، فصلنامه خانواده پژوهی، ش 9، دوره سوم، بهار 1386، ص 442- 431
اولیا، نرگس و همکاران، «تأثیر آموزش غنی سازی زندگی زناشویی بر افزایش صمیمیت زوجین»، فصلنامه خانواده پژوهی، ش 6، دور دوم، تابستان 1385، ص 135- 119
بارکر، فلیپب، خانواده درمانی پایه، ترجمه محسن دهقانی و زهره دهقانی، تهران، رشد، 1382
پاینده، ابوالقاسم، ترجمه نهج الفصاحه، تهران، نشر جاویدان، 1360
تاملیسون، باربارا، راهنمای سنجش خانواده، ترجمه: فرشاد بهاری همکار، انتشارات تزکیه، 1383
ثنایی، باقر، مقیاس سنجش خانواده و ازدواج، تهران، انتشارات بعثت، 1379
جعفر یزدی، حمیده، گلزاری هرسینی، محمود، «هوش هیجانی و سازگاری زناشویی در زنان متأهل شاغل آموزش و پرورش»، فصلنامه خانواده پژوهی، ش 4، دوره اول، زمستان، 1384، ص 392- 379
حیدری، مجتبی، دینداری و رضامندی خانوادگی، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی«ره»، 1385
شایسته،گلناز و همکاران، «بررسی رابطه رضایت زناشویی با باورهای ارتباطی و انتظارات غیر منطقی زوجین»، فصلنامه خانواده پژوهی، ش 7، دوره دوم، پاییز 1385، ص 137-224
صالحی فدری، جواد، «رضایتمندی زناشویی»، فصلنامه تازههای رواندرمانی، سال4، ش 13 و 14، 1378، ص 108- 84
فرجاد، محمد حسین، آسیب شناسی اجتماعی ستیزههای خانواده وطلاق، تهران، منصوری، 1372
فرحدوست، فرشته و همکار، بررسی روابط درون خانواده با تکیه بر موقعیت اجتماعی و فرهنگی در انسجام خانوادههای شهر تهران در سال1384، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ج اول، قم، مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)، 1386
قلیلی، زهره وهمکاران، «اثر بخشی آموزش گفت و گوی مؤثر با زوجین شهر اصفهان»، دوفصلنامه دانش و پژوهش در روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامیواحد خورسگان، ش 27 و 28، بهار و تابستان1385، ص 34- 21
قمرانی، امیرو همکاران، «در آمدی بر هوش هیجانی و نابینایی»، نشریه تعلیم و تربیت استثنایی، ش31، تیرماه 1383
گلادینگ، اس، خانواده درمانی، ترجمه: بهاری و همکاران، تهران، نشر تزکیه، 1382
گلدنبرگ، ایرنه و همکار، خانواده درمانی، ترجمه: حمیدرضا شاهی برواتی و همکار، نشر روان، 1382
محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه با ترجمه فارسی، قم، دارالحدیث، 1377
موسوی، رقیه وهمکاران، «بررسی اثربخشی خانوده درمانی ساختاری در بهبود عملکرد خانواده و تقویت رضایت زناشویی در خانوادههای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی»، خانواده پژوهی، ش 4، دوره اول، زمستان 1384،ص 335- 321
موسوی، مرضیه و همکاران، «اثر بخشی زوج درمانی سیستمی ـ رفتاری بر افسردگی و رضایت زناشویی زنان افسرده»، تازههای علومشناختی، ش 2، 1385
میر احمدیزاده، علیرضا و همکاران، «رضایتمندی زناشویی و تعیین عوامل تأثیرگذار بر آن در شیراز»، مجله اندیشه و رفتار، ش4، 1382، ص 62- 56
همان، آمار توصیفی در علوم رفتاری، تهران، نشر پارسا، 1375
هومن، حیدر علی، شناخت روش علمیدر علوم رفتاری، تهران، پارسا، 1380
هی لی، جی، روان درمانی خانواده، ترجمه: دکتر باقر ثنایی، تهران، سپهر، 1375
رضایی و همکاران، ارزش ها ونگرش های ایرانیان(یافته ها ی پیمایش در 28 استان کشور) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر طرحهای ملی، 1381
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رضایتمندی زناشویی و مدت زمان ازدواج (سنوات تأهل) انجام شده است. در این پژوهش 260 نفر از دانشپژوهان مرد که در دامنه 20 تا40 سالگی بودند، به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه شاخص رضایت زناشوییهادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش برای آزمون فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه و تعیین متغیرهای پیشبین در بین گروههای سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. وجود رابطه بین افزایش رضایتمندی زناشویی و افزایش مدت زمان ازدواج و وجود تفاوت بین میانگینهای مدت ازدواج در طبقات سنی با نمره رضایت زناشویی بین مدت زمان زندگی2/6 سال و به عکس و 3/6 سال و به عکس از نتایج این پژوهش بود.
کلیدواژهها: رضایتمندی زناشویی، مدت زمان ازدواج.
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی و اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است که هرچه بیشتر باید مورد توجه قرارگیرد و از خشونتهای خانوادگی جلوگیری شود. در مورد چگونگی تشکیل خانواده نظریههای متفاوتی وجود دارد. برخی از جامعهشناسان، خانواده را یک سازمان اجتماعی ساده میدانند. گروهی روابط خویشاوندی را که بر اساس همخونی متکی است، مبدأ تشکیل خانواده میدانند و خانواده را هسته اولیه تشکیل جامعه میپندارند
تشکیل خانواده و ارتباطات زناشویی با ازدواج آغاز میشود. ازدواج، پدیدهای است که میتواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد باشد؛ چنانکه میتواند به جایی برسد که به جای تأمین انرژی روانی زوجین، انرژی زیادی از آنان بگیرد و باعث بروز انواع اختلالات روانی شود. در این صورت، تنها دو راه حل برای زوج درمانده باقی میماند: اول اینکه گرچه زندگی زناشویی آنها آکنده از آشفتگیهاست، آن را تحمل کنند و دومین راه حل، طلاق است؛ راهی که در سالهای اخیر، بسیاری کسان آن را برمیگزینند
امروزه جایگاه خانواده در کشورهای پیشرفته دچار تغییراتی شده است. این تغییرات زمینه بسیاری از ناسازگاریها و تعارضات زناشویی را فراهم آورد. بنا به گزارش جامعهشناسان و روانشناسان در سالهای اخیر احساس امنیت، آرامش و روابط صمیمانه میان زنان و مردان به سستی گراییده است و خانوادهها به گونهای فزاینده با نیروهای ویرانگر روبهرو شدهاند.3 به طور کلی با توجه به دیدگاه جامعهشناختی و روانشناختی، چند عامل بر ساختار کانون ازدواج اثر مستقیم و مهم دارند که عبارتاند از: شخصیت طرفین در ازدواج، سبکهای دلبستگی زن و مرد، هماهنگی و همسانی نیازهای بنیادین زوجین، باورهای ارتباطی، انتظارات غیرمنطقی از یکدیگر. شناختگرایان و زوج درمانگران تأکید دارند که در میان تمام عوامل، متغیرهای شناختی در رضایتمندی و سازگاری زناشویی نقش مهمیایفا میکنند. در میان متغیرهای شناختی باورهای ارتباطی با دو مؤلفه یعنی مفروضها و معیارهای ذهنی نقش مهمیدر پدیدآیی، ساخت و تحول رابطه زناشویی ایفا میکنند. اما تا کنون هیچ مطالعهای ساختار و سهم این مفروضها و معیارها را در فرهنگ ایرانی بررسی نکرده است
خانواده در کشورهای اسلامی، به ویژه ایران، اهمیت خاصی دارد و تاکنون برنامههای کلانی با بهرهگیری از دستورهای اسلام در مورد خانواده در کشور اجرا شده است. اگر بخواهیم اهمیت خانواده را از میان مهمترین مسائل روزمره مانند کار، مذهب، سیاست در میان ایرانیان ارزیابی کنیم، بهتر است به تحقیقات انجام شده بنگریم. در پیمایشی که وزارت ارشاد انجام داده، به این نتیجه میرسیم که در بین مسائل مهم روزمره که با این سؤال انجام شده است که: «اگر اجازه بدهید میل دارم بدانم نظر شما در مورد اهمیت موضوعاتی مانند کار خانواده، مذهب وسیاست چیست؟» لطفاً بگویید: «هرکدام تا چه اندازهای برای شما اهمیت دارد؟» در جواب این پرسش که در 28 استان کشور ارزیابی شد خانواده اولین موضوع مهمی بود که با گزینه «خیلی زیاد» با فروانی 9/97 درصد در متأهل و 7/96 در مجرد روبهروشد.4 از طرفی با توجه به رشد 17/7 درصدی طلاق نسبت به مدت مشابه سال گذشته و با مقایسه این دو گزارش میتوان به این نتیجه رسید که در نگرش بیشتر ایرانیان خانواده با اهمیتترین موضوع است، اما تزلزل و طلاق نیز در حد بالایی در خانوادههای ایرانی وجود دارد که این موضوع منشأ بروز آسیبهای اجتماعی فراوانی است
یکی از عوامل مؤثر در ناپایداری ازدواج، نبودن رابطه انسانی در خانوادههاست که این عامل بر اثر فقدان شناخت قبل از ازدواج به وجود میآید. ممکن است همسران درباره یکدگر شناخت کافی نداشته باشند و درنتیجه روابط انسانی بین آنها ضعیف و زندگیشان متلاشی شود
به طور کلی میتوان دلایل اصلی بروز طلاق را فقدان تفاهم شخصیتی و ناهمسانیهای فرهنگی و اجتماعی، مطلوبنبودن فرایند همسریابی، نارضایتیهای جنسی، فقدان آموزش در خصوص مهارتهای زندگی، تا سازگاری سبکهای دلبستگی زوجین، باورها و نگرشهای نا کارآمد و انتظارات غیر منطقی از ازدواج دانست.6 الیس7 معتقد است که نگرشها و تصورات غیر منطقی افراد میتواند در ایجاد رابطه عاطفی ناکارآمد نقش بسزایی ایفا کند. ازدیدگاه شناخت درمانگران ریشه بسیاری از سوء تفاهمها در زندگی زناشویی، اندیشههای تعصبآمیز و غیر منطقی زوجهاست
نگرش روانشناسان و جامعهشناسان معاصر به خانواده نگرش اصلاحی وتقویتی است. در حال حاضر خانوادهدرمانی با طیف وسیعی از شیوههای درمان، در درمان مشکلات متنوع زیستی، روانی و اجتماعی به کار میرود. در درون این طیف گسترده و جامع در مورد مشکلاتی که از نظر درمان خانواده مناسب شناخته شده دیدگاههای متنوع دیده میشود.9 یکی از روشهایی که میتواند نقش مهمیدر رضایت زناشویی ایفا کند استفاده ازقابلیتها، ظرفیتها ومنابع هیجانی و عاطفی موجود در زوجین و کنترل، هدایت، مدیریت و جهتدهی این قابلیتها در راستای رضایت زناشویی است. براساس یافتههای پژوهشهای انجام شده در مورد تعاملات زناشویی، فرض برآن است که اگر زوجها از هیجانهای همسرانشان آگاه شوند و بتوانند هیجانهایشان را آشکارا به یکدیگر اطلاع دهند و ابراز کنند زندگی بهتری خواهند داشت. برای این کار لازم است از علل، جوانب و پیامدهای هیجانهایشان بر زندگی زناشویی آگاه شوند
در کشور ما خانواده اهمیت بالایی در مقایسه با سایر گزینهها (کار، مذهب، سیاست) دارد. خانواده بنیادیترین تشکل اجتماعی و اصلیترین جزء اجتماع است. دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده، و خانواده، سالم در گرو برخورداری افراد از سلامت روانی و داشتن ارتباط مطلوب با یکدیگر است. خانواده نظام اجتماعی منحصر به فردی است که عضویت در آن بر اساس مجموعه عوامل زیستی، قانونی عاطفی و جغرافیای شکل میگیرد. بر عکس سایر نظامهای اجتماعی، ورود به داخل نهاد خانواده از طریق تولد، به فرزندی گرفتن یا ازدواج و تنها با مرگ، عضویت در نهاد خانواده از بین میرود
چرخه حیات خانواده مرحله پیوسته شناخته شده است که هر مرحله مجموعهای از وظایف اعضای خانواده را در بر میگیرد که باید برای ورود به مرحله بعدی رشد، آن وظایف را به طور کامل انجام دهند. شکست در ادای وظایف به ایجاد مشکلات سازگاری منجر میشود. هالفورد12 (2001) تعارض زوجین را ناشی از عادات و شخصیت همسر و مشکل ارتباطی در حوزههای گوناگون میداند. جاکوبسن و کریستنسن13 (1996) تعارض را موقعیتی به شمار میآورند که همسران، دچار مشکلات ارتباطی و حل مسئله میشوند؛ زندگی را مشکل مییابند و پذیرش تفاوتهای موجود برای طرفین دشوار میشود.14 در واقع تعارضات حل نشده درون روانی فرد که از خانواده اصلی او مشتق میشود، در روابط صمیمیبعدی فرد با افرادی مانند همسر تکرار و برونریزی میشود که به شکلگیری الگوهای ارتباطی ناسالم و غیر واقع بینانهای بین زوجین میانجامد.15 گاتمن16 (1993) دربین زوجین آشفته هفت الگوی ارتباطی مشکلزا را که وجه تمایز آنها از زوجین سالم است، شناسایی کرده، از جمله: عواطف منفی متقابل، نسبت پایین رفتارهای مثبت به منفی، نسبت بالای انتقاد، تدافعی رفتار کردن، تحقیر و عیبجویی و اسناددهیهای منفی و ثابت به همسر.17 رایس18 (1996) دو نوع تعارض را در روابط زناشویی مطرح میسازد: تعارض سازنده و تعارض مخرب. در تعارض سارنده تمرکز بر حل مسئله وجود دارد و در آن نزدیکی، احترام مثبت، اعتماد به یکدیگر وجود ندارد و هیجان منفی و پاسخ کلامی اندکی بین زوجین وجود دارد. در تعارض مخرب، زوجین همدیگر را به جای مسئله مورد حمله قرار میدهند. در این تعارض از طریق سرزنش و انتقاد، هریک میکوشد دیگری را تحت نفوذ خود در آورد و اظهار نظرهای بسیار منفی بر ضد او به کار برد که در این حالت ارتباط درستی بین آنها برقرار نمیشود. در این نوع ارتباط مجادلههای بیهوده و مخرب، بیاعتمادی، بیاحترامی، توهین، خصومت، دشمنی و دشنام مشاهده میشود. بنابراین میتوان گفت تعارض زناشویی عبارت است از نوعی ارتباط زناشویی که در آن رفتارهای خصومتآمیزی مثل توهین، سرزنش، انتقاد و حمله فیزیکی وجود دارد و زوجین در آن نسبت به یکدیگر احساس کینه، نفرت و خشم داشته، هریک عقیده دارد که همسرش انسان نامطلوب و ناسازگاری است که موجب رنجش وعذاب او میگردد
در زمینه آثار مخرب تعارض زناشویی میتوان به پیامدهای جسمی، روانی اشاره کرد. خطر فزاینده انواع اختلالات روانی مانند افسردگی، سوء مصرف مواد، ناکارآمدی جنسی و مشکلات رفتاری، کاهش ایمنی بدن، افزایش فشار خون، تصلب شرایین و درد ناشی از بیماریهای مزمن، همچنین خشونت و سرانجام طلاق، فقط بخشی از عوارضی هستند که در پژوهشها آمده است.20 در مقابل مفاهیم تعارض و ناسازگاری مفاهیمی مانند رضایت، سازگاری و صمیمیت بین زوجین مطرح است. اسپنیر21 سازگاری را فرایندی تعریف میکند که پیامدهای آن با میزان 1 اختلافهای مشکلآفرین همسران، 2 تنشهای بین فردی و اضطراب فردی، 3 رضایتمندی زوجین؛ 4 انسجام درونی؛ 5 هم فکری درباره مسائل مهم زناشویی مشخص میشود.22 بنابراین سازگاری مفهومی چند بعدی است که نه تنها فرد، بلکه رابطه زناشویی او را دربر میگیرد و نسبت رضایتمندی، ویژگیهای عینیتری دارد. رضایتمندی یکی دیگر از مفاهیمی است که در خانواده درمانی مطرح میشود. رضایتمندی زناشویی پیامد توافق زناشویی23 است و به صورت درونی احساس میشود. اصطلاح توافق زناشویی، رابطه مناسب زن و شوهر را توصیف میکند. در رابطه با توافق بالا، هر دو زوج، به گونهای رفتار، تصور و ادارک میکنند که گویا نیازها و انتظارهایشان برآورده شده و چیزی وجود ندارد. که در روابطشان خلل ایجاد کند. در ازدواج بدون توافق زناشویی مشکلات موجود میان زوجین به حدی بالاست که آنها را از احساس برآورده شدن نیازها و انتظارات بازمیدارد. اغلب زوجها، جایی بین این دو انتها قرار دارند و زمینههایی از توافق و نبود توافق وجود دارد
دانلود مقاله جمعیت، خصوصیات و ویژگیهای آن word دارای 115 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله جمعیت، خصوصیات و ویژگیهای آن word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه
فصــل اول
جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن
ا. پیدایش ، تحول و تکامل جغرافیای جمعیت
2 منابع آماری و روشهای مطالعه جمعیت
الف . منابع آماری و اطلاعات
ب . روش مطالعه و تحقیق در جغرافیای جمعیت
فصــل دوم
نگاهی گذرا به جمعیت جهان
1 تعداد و توزیع جغرافیای جمعیت در دنیا
2 برخی شاخصها و ویژگیهای عمده جمعیتی
1-2 میزان موالید و مرگ و میر در جهان
2-2 رشد جمیت دنیا و توزیع ناهماهنگ جغرافیایی آن
3-2 ترکیب جنسی و سنی جمعیت دنیا
توزع سنی
4-2 توزیع جمعیت و تحول آن در 25 کشور پرجمعیت جهان
3 جمعیت و محیط زیست
فصــل سوم
پیشینه تاریخی و گذشتهنگری جمیت ایران
1 نظری بر گذشته جمعیت ایران
2 تعداد جمعیت ایران در گذشته بر اساس نظریات مختلف دانشمندان
3 گذشتهنگری جمعیت ایران در سالهای قبل از 1335
فصـل چهارم
جمعیت شناسی ایران
جمعیتشناسی در ایران و سایر جوامع رو به توسعه:
جمعیتشناسی و سازمان ملل متحد:
فعالیتهای جمعیتی ایران :
تنظیم خانواده در شرایط نامتوازن:
مطالعه جمعیت و مسایل مربوط به آن به لحاظ گستردگی موضوع و طیف وسیع تغییرات آن در بین دانشمندان مختلف با زمینههای علمی متفاوت، که موضوع بررسیهای جغرافیای جمعیت است، نه تنها آن را در تلاقی با سایر شاخههای جغرافیا قرار داده بلکه منجر به پیدایش دیدگاههای مختلف در بین جغرافیدانان گردیده است که خود موجب مباحثه و منازعه بین جغرافیدانان و رشتههای علمی مجاور مثل جمعیتشناسی شده است، امری که همواره در محافل علمی دنیا مطرح بوده و از محتوای کتابها و مقالات مربوط به جغرافیای جمعیت یا جمعیتشناسی جغرافیایی کاملاً مشهود و قابل لمس است. حال سوأل این است که جغرافیای جمعیت با این مفاهیم وسیع و گستردگی موضوع ، به چه نحوی و با توسل به چه روشی میتواند زمینه و قلمرو مطالعاتی خود را در میان رشتههای علمی مجاور به ویژه جامعهشناسی و جمعیتشناسی برگزیند؟ پاسخ به این سؤال با توجه به ماهیت جغرافیای جمعیت ، چندان ساده نیست، زیرا اصولاً در اغلب شاخههای مختلف جغرافیا مثل جغرافیای شهری، روستایی، اقتصادی و ; مضافالیه توضیحدهنده مضاف است و به نحوی از انحاء آن را مشروط و مقید میکند، بدین نحو کلمه روستایی در جغرافیای روستایی، قلمرو مطالعاتی آن را به طور نسبتاً واضح مشخص کرده و مباحث اصلی آن را با تمرکز روی مسایل روستایی به عنوان عنصر اصلی یک تحلیل سیستماتیک تعیین میکند؛ ولی در جغرافیای جمعیت، کلمه «جمعیت» به لحاظ محتوا و طیف معنایی گسترده نه تنها نتوانسته است به قلمرو و مطالعات جغرافیایی جمعیت قطعیت ببخشد، بلکه آن را با توجه به تعاریف معمولی جغرافیا، به طرف یک کلیّت کشانده است. کلیّتی که موجب پیدایش نظریات افراطی در مورد جغرافیای جمعیت گردیده است. افزون بر این جغرافیای جمعیت نه تنها یک رشته علمی پویاست، بلکه با گسترش فعالیت انسانها و دستیابی به تکنیکهای جدید و بازشدن چشماندازهای تازه جغرافیایی، دامنه مباحث و قلمرو مطالعاتی آن همانند سایر رشتههای علوم انسانی گسترش مییابد؛ بخصوص وقتی جغرافیای جمعیت، به عنوان علمی که علاوه بر تأکید بر تباینات مکانی، جنبههای فضیی جمعیت را در رابطه با طبیعت به هم پیوسته مکانها مورد بررسی قرار داده و در پی کشف و تشریح اصولی روابط بین پدیدههای جمعیتی و غیر جمعیتی برمیآید، بر پیچیدگی آن میافزاید. علاوه بر این زمینههای فکری و فلسفی جغرافیدانان تحت تأثیر نظامهای مختلف اقتصادی و اجتماعی در برداشت از جغرافیای جمعیت و تعبیر و تفسیر آن به صور گوناگون، پیچیدگی آن را مضاعف میکند. بنابراین اگر عنوان شود که تا به حال از جغرافیای جمعیت هیچ تعریف قانعکنندهای ارائه نشده است امر غیرعادی نخواهد بود. علیرغم این که روی تعریف و محتوای جغرافیا، با وجود اختلافات دائمی جغرافیدانان، توافق عمومی جهت پذیرش این که «جغرافیا یکی از شاخههای علوم اجتماعی است که حق تقدم را به جنبههای فضایی پدیدهها میدهد» حاصل شده است.[1]
تا حدود سال 1950 علیرغم توجه زیاد به مطالعات جمعیتی، بیشتر از دیدگاه جمعیتشناسی و نه جغرافیای جمعیت بدان پرداخته میشد و از مطالعه جغرافیای جمعیت به صورت امروزی آن خبری نبود.[2] تا این که در سال 1951 «پیر ژرژ» با انتشار کتاب «مقدمهای بر مطالعه جغرافیای جمعیت دنیا»[3] و متعاقب آن «تراورثا» با انتشار مقالهای با عنوان «بحثی در جغرافیای جمعیت» در نشریه انجمن جغرافیدانان آمریکا[4] باب مباحثه و مطالعه جغرافیای جمعیت را با مفهومی تازه گشودند. شاید برای اولین بار در دنیای انگلیسی زبان «تراورثا» با مطرح کردن جمعیت به عنوان نقطه عطفی که دیگر عناصر و پدیدههای جغرافیایی از طریق آن قابل بررسی و مطالعه میباشد، جغرافیای جمعیت را به عنوان رشتهای از شاخههای جغرافیای انسانی مطرح و موضوعات آن را تقریباً مشخص و چهارچوبی اولیه برای مطالعات جغرافیای جمعیت ارائه کرد. در همان زمان تحت تأثیر «پیر ژرژ» در دنیای فرانسوی زبان بیشتر جغرافیدانان نظریه نسبتاً وسیعی را در باره قلمرو مطالعات جغرافیای جمعیت برگزیدند. امری که به دلیل نوپا بودن رشته علمی، عدم وجود تعریف صریح و روشن از آن، مشخص نبودن قلمرو مطالعاتی، اثر زمینههای فکری و فلسفی دانشمندان در تعبیر و تفسیر از جغرافیای جمعیت، فزونی تحقیق و بررسی در مورد جمعیت به لحاظ گسترش آمار و ارقام و در پی آن مشخص شدن ارتباط مستقیم و پیچیده بافت و ساخت جمعیت با تمام شرایط زندگی انسانی و همزمان بودن آن با رشد فزاینده جمعیت و به ویژه بعد از دهه 1960 ، و بالاخره پذیرش انسان به عنوان محور مطالعات جغرافیایی ؛ اجتنابناپذیر مینمود به طوری که «پیر ژرژ» (1951) عنوان میکند، مطالعه جمعیت مربوط به توزیع فضایی گروههای انسانی تحت تأثیر نظامهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، آهنگ مهاجرتها، جنبههای دموگرافیکی، کلیتهای سیاسی و روابط موجود بین گروههای انسانی میگردد. بعدها برای تحدید حدود مشخص آن یادآور میشود که مطالعات جغرافیای انسانی باید در 5 رشته اصلی تعقیب گردد که یکی از آنها جغرافیای جمعیت است.[5] این دیدگاه از جغرافیای جمعیت در نظر «تروارثا» که برنامه کار منظمتری را ارائه میکند به صورت افراطی ظاهر میگردد. از نظر وی تعداد، تراکم و ویژگیهای جمعیت، پایه اساسی جغرافیا را تشکیل میدهد و نیز باید جنبههای مردمشناسی فیزیکی، فرهنگی، بهداشتی، مرحله تحولات جمعیتی و به ویژه جغرافیای تاریخی جمعیت را به عوامل فوقالذکر اضافه نمود که به تعبیر «نوون» جغرافیدان فرانسوی،اصول یاد شده بسیار متعدد و برنامهکار، بسیار جاهطلبانه است.[6]البته مسأله به این جا ختم نمیشود، بلکه نظریات افراطیتری نیز مطرح میشود. «هوسون» (1960) توزیع جمعیت را به عنوان سنگ زیرین جغرافیا در نظر میگیرد و بدین ترتیب عملاً جغرافیای جمعیت را نه تنها با جغرافیای انسانی، که با کلیّت جغرافیا همانند میانگارد. این تعبیر از جغرافیای جمعیت عملاً در نظر «ویلسون» (1968) که از جغرافیدانان معتقد به محدود کردن قلمرو جغرافیای جمعیت است، به کاری مدافکن تعبیر و تفسیر میگردد.[7] برای «پیرگورو» (1972) که از زمره جغرافیدانانی است که نظریات جالبی در جغرافیای انسانی و مسائل مورد بحث آن دارد، تراکم جمعیت و عوامل مترتب بر آن یک محور اساسی در جغرافیای انسانی است و بقیه مسایل جمعیتی را در رابطه با تراکم جمعیت از قبیل چگونگی توزیع، گذشته جمعیت، جمعیت شهری و روستایی، فرم و اشکال تراکم و تمرکز جمعیت، مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد. [8] بعکس «گورو» جغرافیدان دیگر فرانسوی به نام «پییه» (1972) معتقد است که بسیاری از موضوعات مورد بررسی جغرافیای انسانی ، میتواند در محدوده بررسی جمعیت قرار گیرد.[9]افراطیتر از آن «برک» (1981) چنین اظهار میدارد: «به وسیله جغرافیای جمعیت میتوان تمامی روحیات اجتماعی را بررسی کرد به شرطی که آنها قابل شمارش، محدود و مشخص (قابل تحدید محل) باشند.[10] به عبارت دیگر جغرافیای جمعیت تمام جغرافیای انسانی را دربرمیگیرد
از جغرافیدانان ایرانی که آثار منتشر شدهای در این زمینه دارند میتوان دکتر یدالله فرید، مسعود مهدوی و ; را نام برد. با این که دکتر فرید بیشتر تحت تأثیر مکتب جغرافیای فرانسه و به ویژه «پیر ژرژ» میباشد، اما توجهی خاص نسبت به مسایل جمعیتی و روابط متقابل بین پدیدههای جمعیتی و یر جمعیتی با تأکید بر الگوی توزیع فضایی آنها، از خود نشان داده است. این امر دیدگاه وی را به دیدگاههای جغرافیدانان اروپایی غیرفرانسوی نزدیک کرده است.[11]
بدینسان از لابهلای عقاید و نظریات دانشمندان مختلف، مشخص میگردد که گستره و قلمرو جغرافیای جمعیت بسیار وسیع است. این گسترش موضوع، بعضی از دانشمندان را واداشته است تا دامنه پژوهش را محدود سازند. از این میان «ویلبر زیلنسکی» نه به دلایل نظری، بلکه به دلایل علمی معتقد است که باید تنها خصایصی را که موضوع گردآوری اطلاعات در پیشرفتهترین کشورهاست مورد توجه قرار داد که عبارتند از
خصوصیات اجتماعی: ترکیب خانواده، وضع ازدواج ، محل سکونت، آموزش، فعالیت، مذهب، قوم، ملیت ;؛
خصوصیات دینامیکی: باروری، مرگ و یر ، رشد، مهاجرت
نظریه «زیلنسکی» مورد تأیید بسیاری از جغرافیدانان به ویژه «کلارک» (1972) قرار گرفته که این امر، از مباحث اصلی کتاب وی شامل : الگوهای توزیع و تراکم جمعیت، الگوهای ترکیب جمعیت، جمعیتهای شهری و روستایی، باروری، مرگ و میر، مهاجرتها، رشد جمعیت، جمعیت و منابع و ; میباشد. «جونز» (1981) و «وودز» (1982) در جغرافیدان انگلیسی، به طور آشکار سعی در محدود کردن قلمرو جغرافیای جمعیت به یک هسته مرکزی یعنی ساخت و دینامیک جمعیت، مهاجرت و ویژگیهای جمعیتی دارند
در دهههای اخیر برخورد سیستمی با مسائل جمعیتی مورد توجه جغرافیدانان دنیا قرار گرفته است که ریشه در برگشت مطالعات علوم اجتماعی از تجربهگرایی (Empirisme) به کار سیستماتیک از سال 1940 به بعد در امریکا و به ویژه بررسیهای جمعیتی دهه 1960 «وات» (1960) دارد. نگرش سیستمی نمایانگر روابط متقابل عناصر تشکیلدهنده درون و برون سیستم بوده و ناظر بر تغییرات کیفی و کمی سیستمها تحت تأثیر دگرگونی عناصر تشکیلدهنده درون و برون سیستم بوده و ناظر بر تغییرات کیفی و کمی سیستمها تحت تأثیر دگرگونی عناصر تشکیل دهنده آنها میباشد. بدین صورت هر کدام از پدیدههای مورد مطالعه جغرافیای جمعیت در عین حالی که در درون خود دارای سیستمی مشخص میباشد با دیگر پدیدههای غیر جمعیتی ، چون پدیدههای طبیعی، اقتصادی، سیاسی و ; که خود از سیستمهای دیگری تبعیت میکند، پیوند خورده و تحلیلهای جمعیتی عمق و اصالت بیشتری پیدا میکنند. از طرفداران این گروه میتوان به نظریات «و. زیلنسکی» ، «جان آی کلارک، 1972» «چارلز گیبسون 1980»، «جیمز نیومن» و «گوردون متزک» اشاره کرد. بر این اساس مسائل مورد بحث در جغرافیای جمعیت علیرغم گسترش ابعاد آن متمرکز در بررسی جمعیت مکانها در ارتباط با منابع طبیعی، اکولوژی جمعیتی ، جمعیت و کیفیت محیط طبیعی، رفاه اجتماعی، برنامهریزی جمعیتی و سازماندهی آینده، تحلیل سیاستهای جمعیتی در نواحی مختلف جغرافیایی و بالاخره تحلیل روابط متقابل آنها نه به صورت خطی بلکه به صورت زنجیرهای میگردد
«استفان وایت» (1982) استاد دانشگاه ایالتی کانزاس، در معرفی و نقد کتاب «جمعیت» تألیف «متزک» و «نیومن» چنین مینویسد [12]: هدف و مقصود نهایی این کتاب، نتیجهگیری از روابط متقابل واقعیات، تئوریها، مسائل و مشکلات و خط مشیهایی است که از طریق آن ما میتوانیم اثرات جمعیت را در سطح کره زمین بهتر درک کنیم ـ کتاب شامل مباحثی از قبیل مفهوم جغرافیای جمعیت ، منابع، توزیع، رشد، باروری، مرگ و میر، مهاجرت، منابع طبیعی، سیاست، برنامهریزی و خطمشی و ; میباشد. با این که کتاب به حدّ کافی دارای آمارهای توصیفی است اما روشن است که مؤلفان سعی در این دارند که خواننده را بیشتر به تفکر وادارند تا حفظ واقعیات، ; کوتاه سخن این که دانشجویان به تفکر عمیق در مورد پدیدهها تشویق و ترغیب شوند تا این که آنها را به صورت یک ایده مشخص شده از قبل بپذیرند
بدین صورت با بررسی عقاید جغرافیدانان از سال 1950 به بعد در مورد مفاهیم و قلمرو جغرافیای جمعیت به نظریات و دیدگاههای متضاد برمیخوریم، به طوری که عدهای جغرافیای جمعیت را جزء یکی از رشتههای جغرافیای انسانی تلقی کرده و گروهی دیگر عملاً آن را نه تنه با جغرافیای انسانی، که با کلیّت جغرافیا همانند میانگارند، دسته سوم در حد واسط این دو تلقی قرار میگیرند. به طور مسلم این برداشتهای مفهومی از جغرافیای جمعیت، گسترده شدن هر چه بیشتر قلمرو آن را ایجاب کرده است. اصولاً وسعت و گوناگونی موضوع مطالعه, اندیشه دائمی نسبت به اصلاح تئوریکی، اختلاف و منازعه بین محققان، از خصوصیات یک قلمرو علمی در حال تحول است. البته وجود این اختلافات هرگز مانع از این نخواهد شد که نتوان شمایی از یک قلمرو نسبی یا به عبارت دیگر در حال تحوّل را در ذهن داشت؛ وانگهی این اختلاف و تضاد تئوریکی بین دانشمندان مختلف دربرداشت از جغرافیای جمعیت و قلمرو آن در عمل نیز مشاهده میگردد! در این مورد «دانیل نوون»[13] (1984) جغرافیدان فرانسوی کار ارزندهای انجام داده است و آن بررسی موضوعات عمده و اساسی کتابهای جغرافیای جمعیت (به استثنای موارد متدلوژیکی و موضوعات جنبی) که از سال 1965 به بعد منتشر شده، میباشد. بدین صورت 19 کتاب به زبانهای گوناگون از نقاط مختلف دنیا را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است که درنتایج آن معلوم میگردد اختلافات زیادی در مورد زمینه و قلمرو مطالعات جغرافیای جمعیت در بین دانشمندان مختلف وجود دارد که این تفاوتها بر اساس دیدگاهها، ملیّت و تاریخ انتشار اثر به شرح ذیل به ضابطه درمیآیند
میانگین موضوع مورد بررسی برای هر مؤلف 8/8، با دامنه تغییر زیاد بین 5 و 12 موضوع میباشد، البته فراوانی بیشتر از آن شش موضوع است ولی معالوصف تعداد مؤلفینی که بیش از ده موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند، نسبتاً زیاد است (حدود 50 درصد). این خود دلیل آشکاری بر عدم یکسان بودن قلمرو علمی جغرافیای جمعیت است که گاهی محدود و زمانی خیلی گسترده میگردد. این امر بر اساس ملیّت نیز قابل توجیه میباشد به طوری که قلمرو این علم در انتشارات انگلیسی زبان (3/7) موضوع فرانسوی (2/10)، روسی (5/9) ، آمریکایی (3/9) و سایر مؤلفان اروپایی محدودتر است. با بررسی تاریخ انتشار کتابها و مقایصه آن با تعداد موضوعات، چنین به نظر میرسد که گذشت زمان کاهش تعداد موضوعات را به دنبال داشته است. این امر در بین کتابهای انگلیسی زبان به ویژه انتشارات بریتانیا کاملاً محسوس است ولی در حالت کلی کتابهایی که در سالهای 1960 منتشر شدهاند به طور متوسط دارای 78 موضوع، کتابهای منتشر شده در دهؤ 70 شامل 2/9 موضوع، ولی کتابهایی که از سال 1980 به بعد منتشر شدهاند به طور متوسط 6/7 موضوع را شامل میشوند. البته باید منتظر شد که این گرایش تازه در محدود کردن قلمرو جغرافیای جمعیت یک امر اتفاقی بوده است و یا در آینده نیز دنبال خواهد شد
به هر حال اکثریت قریب به اتفاق مؤلفان در توزیع فضایی جمعیت، ساخت و پویایی جمعیت و مهاجرت به عنوان هسته مرکزی تحقیقات و مطالعات جغرافیای جمعیت اتفاق نظر دارند ولی در مورد عوامل جنبی، اختلاف نظر زیاد بوده و نمایانگر توجه زیاد برخی از مؤلفان به پارهای از موضوعات مطروحه در جغرافیای جمعیت میباشد. البته در این میان نباید اثرات ملیّت ، تاریخ انتشار، دیدگاههای مختلف در برداشت مفهومی از جغرافیای جمعیت و ; را نادیده گرفت. به طوری که مرحله تحولات جمعیتی، مسائل جمعیتی و جغرافیای تاریخی جمعیت، عوامل جنبی نسبتاً مهمّی را برای جغرافیدانان انگلیسی زبان تشکیل میدهد. در صورتی که مسائل مربوط به وضعیت اقتصادی، مسائل جمعیتی و مردمشناسی در کتابهای فرانسوی و مسائل مربوط به مسکن، نظام سکونت و اشکال استقرار انسانی و رابطه آن با شیوههای تولیدی در کتابهای روسی و لهستانی جای نسبتاً مهمی را اشغال میکند
با در نظر گرفتن تعاریف مختلف و دیدگاههای متنوع جغرافیدانان از جغرافیای جمعیت و پیآمد آن قلمروهای بسیار متفاوت، اکنون خود را بر سر دو راهی احساس میکنیم؛ آیا باید یک مفهوم بسیار وسیعی را در مورد جغرافیای جمعیت پذیرا شد و یا متمایل به پذیرش معنی و مفهوم بسیار محدود، و یا انتخاب راه حلّی میانه شد؟ قبول قلمرو وسیع، که شاید از نظر تئوری تنها راه موجه باشد، نه تنها جغرافیای جمعیت را در تلاقی با سایر علوم و شاخههای دیگر جغرافیا قرار خواهد داد، بلکه مدام به طرف انسیکلوپدی شدن برخواهد داشت. مسلماً قلمرو نسبتاً محدود و قابل دفاع بمراتب بهتر از قلمرو وسیع است که در عمل، دفاع از آن توام با مشکلاتی باشد. اگر چنانچه قلمرو محدود برای جغرافیای جمعیت قائل شویم و زمینه مطالعاتی آن را متمرکز در عوامل جمعیتی بدانیم و یا همانطوری که قبلاً عنوان شد در هسته مرکزی، موضوعات مهم و هیجانانگیز دیگری نیز برای جغرافیدانان وجود دارد که گذر سطحی از آنها نه تنها به قلمرو جغرافیای جمعیت قطعیت نمیبخشد بلکه آن را به عنوان مفسر یا تحلیلگر وقایع و عوامل جمعیتی مطرح خواهد ساخت؛ وانگهی هیچ دلیل تئوریکی مبنی بر محدود کردن افراطی قلمرو آن وجود ندارد. بنابراین با توجه به طیف وسیع اختلاف نظر موجود میان جغرافیدانان مختلف در مورد مفاهیم و قلمرو جغرافیای جمعیت، به آسانی نمیتوان گرایش خاصی را نسبت به دو گروه افراطی فوقالذکر نشان داد، و نه با انتخاب راه حل میانه، حالت انفعالی به خودگرفت بلکه باید با محور قرار دادن خصوصیات جمعیتی (ساخت جمعیت، پویای جمعیت، مهاجرت و ;) با تأکید بر توزیع فضایی آنها، جمعیت مکانها را در ارتباط با منابع طبیعی ، اکولوژی جمعیتی ، کیفیت محیط طبیعی و رفاه اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار داد. بدیهی است تحلیل سیستماتیک روابط متقابل موجود میان عوامل فوقالذکر منتهی به آیندهنگری جمعیتی و برنامهریزی و سازماندهی آینده آن خواهد بود. شاید از این طریق جغرافیای جمعیت با پرهیز از تأکید بیشتر روی مباحث جمعیتشناسی ، قالب جغرافیایی خود را حفظ کرده و به یک قلمرو نسبتاً مشخص و ملموس دست یازد. بدیهی است بررسیهای جمعیتی از این دیدگاه نه تنها به وحدت جغرافیایی (طبیعی ـ انسانی) نیازمند است بلکه جهت عمق و اصالت بخشیدن به تحلیلهای خود، فضای باز و آزاد سیاسی را طلب میکند تا از این طریق بتواند مسائل و مشکلات جمعیتی را عینّیت بخشیده و وظیفه خود را در ریشهیابی مشکلات روزمره انسانی ایفا نماید.[14]
تحلیلهای جمعیتی باید بر اساس دادههای جمعیتی معتبر و قابل اطمینان صورت پذیرد. مسألهای که تمام دانشمندان و تحلیلگران بر آن صحه گذارده و معتقدند که آمار و ارقام جمعیتی قبل از تحلیل باید دارای خصوصیات و ویژگیهای ذیل باشند
1 قابل اعتماد بودن آمار، مسألهای که همواره مورد توجه است و هر کس قبل از بررسی و تحلیل باید از صحت و سقم آمار اطمینان حاصل نماید. راههای دسترسی به صحت آمار و قابل اعتماد بودن آنها زیاد میباشد ولی همواره میتوان پذیرفت که آمار ارائه شده به وسیله اشخاص و سازمانهایی که وظیفه اصلی آنها جمعآوری و ارائه آمار است در اغلب موارد صحیحتر از آمار ارائه شده در سایر ادارات، سازمانها، وازارتخانهها و اشخاص غیرمسئول میباشد. در مجموع میتوان پذیرفت که عدم استفاده از آمارهای نارسا و مغلوط ، بهتر از استفاده کردن از آنهاست
2 قابل مقایسه بودن آمار، آمارهای جمعیتی برای تحلیل، اگر فاقد جنبههای مقایسهای باشند ارزش و اعتباری برای تحلیل نخواهد داشت و صرفاً به عنوان یک داده اطلاعاتی به حساب میآیند، حتی اگر با پیشرفتهترین روشها و با دقت کافی فراهم آمده باشند. متأسفانه دادههای جمعیتی در زمانها و مکانهای مختلف گردآوری میشود و در مواردی تعریفها و محدودههای مربوط به آنها نیز یکسان نیست، از این رو باید قبل از هر مقایسه و تحلیلی به بازسازی آنها در محدودههای یکسان و با تعریفهای یکسان شده پرداخت. بدیهی است یکسانسازی تعریفها و محدودههای آماری سهل و ممتنع است؛ در مواردی با یک محاسبه ساده میتوان به آن دست یافت و در مواردی این امر اگر نه غیرممکن، تقریباً ناشدنی است.[15]
بنابراین در تحلیلهای جمعیتی و بررسیهای جغرافیایی جمعیت آماری مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت، که با آمار ماقبل و مابعد خود و در نواحی مختلف قابل مقایسه باشد. این که این خصلت در چه صورتی، قابل حصول است میتوان گفت موقعی که آمارها از نظر شرایط زمانی، روشهای آماری، به کارگیری شاخصهای جمعیتی، از یک سری استانداردهای ملی و بینالمللی تبعیّیت کنند تا در تحلیل تشابهات و تباینات آماری در واحد زمانی و مکانی، اثرات سوء ناشی از زمان و مکان ، روشهای گوناگون آماری، شاخصهای متفاوت جمعیّتی را به حداقل رسانده و نتایج حاصله شفاف باشد. ذکر مثالی میتواند روشنگر مطلب باشد. مقایسه تراکم جمعیت استان مازندران در سال 1345 به حسب کیلومتر مربع، با استان خراسان در سال 1355 و با یکی از ایالتهای آمریکا بر حسب مایل مربع در سال 1995، نه به لحاظ تفاوتهای مکانی، و نه مقایسه زمانی نتیجهای دربرنخواهد داشت. همچنین برای مقایسه آمار و ارقام مربوط به بیکاری در زمانهای مختلف یا در مکانهای متفاوت، مخرج کسر را نه به طور یکسان بلکه به صورت متفاوت، کل جمعیت، جمعیت 10 سال به بالا، جمعیت شاغل در نظر گیریم اختلافات در درصد بیکاری بیشتر تحت تأثیر تعاریف، مفاهیم و زمان خواهد بود تا عدم فرصت اشتغال. در واقع یکی از شاه بیتهای هر پژوهشی آن است که دادههای خود را در کنار و همراه انبوه دادههای مربوط تفسیر کند. نقاط مشترک و مخالف دادههای خود را با دیگر دادهها برشمارد، علل افتراق و اشتراک را بازگو کند و خواننده را متوجه علل ریشهای و زمینهای تفاوتها و اختلافات و تشابهات بکند. که یکی از عوامل تسهیل کننده این امر خاصیت قابل مقایسه بودن آمار است
3 استفاده از شاخصهای شناخته شده بینالمللی، که در تحلیلهای جمعیتی به منظورهای گوناگون و در زمینههای مختلف به وسیله جمعیتشناسان، جغرافیدانان، اقتصاددانان، ارائه شده است. عدم استفاده از این شاخصها، و ارائه آمارهای جمعیتی بر اساس غیر آنها، ولو دقیق و کافی هم باشد به لحاظ عدم قابل مقایسه بودن آمار در نواحی مختلف وافی به مقصود نخواهد بود. مثلاً باروری یک جمعیت را میتوان به انحاء مختلف محاسبه کرد. ولی تحلیلهای باروری موقعی ارزش علمی خواهد داشت که بر اساس شاخصهای مربوط به باروری عمومی، باروری ویژه گروههای سنی ، باروری کل، تجدید نسل ناخالص و خالص و ; باشد
4 طولانی بودن مدت آمار، برای تحلیلهای جمعیتی و مشخص کردن روند تحولات پارامترهای جمعیتی مسلماً نیاز به آمارهای طولانی مدت در سطح یکسان و هماهنگ است تا از طریق آن بتوان اثرات عوامل اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی را در چگونگی تحولات جمعیتی سنجیده و راه را جهت پیشبینی تحولات آن در آینده هموار ساخت
با در نظر گرفتن عوامل بالا، در انتخاب آمار و ارقام درمورد کشور ایران جهت ارائه و تحلیل آنها که تا حدودی بتواند عوامل و ویژگیهای بالا را برآورده سازد از نتایج سرشماریهای 35، 45، 55، 65، 1375 استفاده میشود و استفاده از سایر آمارنامهها، و ارقامی که به وسیله افراد و یا سازمانهای مختلف تهیه شده، جز در یکی دو مورد خودداری میگردد
شاید بتوان گفت یکی از ویژگیهای خاص هر شاخه علمی، دارا بودن روش تحقیق منسجم جهت تحصیل و ارزیابی یافتههای خود و تکامل بخشیدن به سیر تحولی آن و نهایتاً پیاده کردن نتایج مفید آنها در راستای نیازهای جوامع بشری است. در این صورت علمی که فاقد سبک و روش تحقیق علمی باشد اصولاً نمیتواند شاخه علمی و علم قلمداد شود. چرا که روش تحقیق علمی در حقیقت امر، چارچوبی را فراهم میکند که فقط در درون آن پاسخ به سؤالات و مسائل امکانپذیر میگردد. که هدف اصلی آن تعمیق شناخت بشری و رسیدن به واقعیات علمی است. به عبارت دیگر علم بیطرفانه در پی کشف قوانین حاکم بر واقعیات به روش منطقی از طریق فرایند پژوهش کنترل شده است. از آنجایی که تمام علوم به جلوههای واقعیتی یگانه ناظرند، با یکدیگر ارتباط داشته و از آنجا که علم هستند با متدلوژی (روششناسی) یکسانی هستی را میکاوند.[16]بنابراین جغرافیای جمعیت نیز نمیتواند جدا از این علوم قلمداد شود و اصولاً طرح روش تحقیق در جغرافیای جمعیت به صورت انتزاعی معنی و مفهومی نخواهد داشت، بلکه در جغرافیای جمعیت نیز همانند سایر علوم از روش تحقیق علمی و فرایند پژوهشی کنترل شده، که اختصاص به تمامی علوم دارد استفاده میشود. این فرایند پژوهشی شامل مراحل مختلفی است که با طرح مسأله شروع، پاسخ نظری برای آن پیشنهاد و پس از طی مراحلی از قبیل مشاهده، تجربه ، تجزیه و تحلیل دادهها، استنتاج و بالاخره به نتایج مورد نظر رهنمون میگردد (یعنی گذر از پنج مرحله اصلی تحقیق تجربه مقدماتی ، تدوین فرضیه، تجربه وسیع، قانون، تئوری). بنابراین مشخص میگردد تنها جائیکه علوم مختلف در آنجا و در آن مرحله از همدیگر فاصله میگیرند نحوه و چگونگی مشاهده و یا مرحله تجربه وسیع است که هر شاخه علمی به تناسب خود، مثل جغرافیای جمعیت، جهت جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز و نحوه طبقهبندی و ; از روشهای ویژهای استفاده میکند که مختص خود میباشد. در حقیقت میتوان گفت متدولوژی که مفهوم لغوی آن روششناسی است به دو معنی به کار میرود. یکی بررسی روشهای تحقیق علمی و دیگری مجموعه روشهای هر علم. اولی ناظر بر اعمال روش و نشان دادن راهی است که محقق را از کجاندیشی و بداندیشی بازدارد و او را در رسیدن به واقعیات یاری دهد. در این راستا متدولوژی یا روششناسی شاخهای از منطق یعنی فنّ درست اندیشیدن محسوب میشود. دومی شامل تعدادی روش، الگوی مطالعاتی و وسایل ارتباطی بین محقق و جامعه آماری است که هر شاخه علمی نسبت به ماهیت خود دارای یک یا چند روش مخصوص به خود میباشد. مسألهای که ذکر آن حائز اهمیت است اینست که تمامی روشها علیرغم داشتن اختلافات زیاد نسبت به هم از یک جهت به یکدیگر میمانند و آن این که همه آنها بر تجربه استوار است. یعنی تجربه آغاز و انجام کار علمی و زمینه روشهای علمی است، و چون زمینه هر تجربهای هم یک سلسله اعمال و احکام ذهنی است پس افکار یا به لفظ دیگر، فلسفه محقق نیز در کار او مؤثر است. بدین معنی که محقق با فلسفه شخصی خود به موادی که از تجربه میگیرد رنگ و شکل و معنی میدهد. بر این اساس بیجهت نیست که تعریف، مفاهیم و قلمرو جغرافیای جمعیت در بین دانشمندان و جغرافیدانان مختلف نسبت به زمینههای فکری و فلسفی آنها به صورت متفاوت ارائه و بیان میگردد؛ علیرغم این که در طول زمان، روی پارهای از مسائل و محورها به توافق میرسند. بدینسان کسی که دارای تمایلات اشتراکی و تصورات ذهنی مربوط به آن میباشد در بررسیهای علمی خود مسلماً نمیتواند روی مالکیتهای خصوصی، مسکن، تجارت بازار، ; نظر مناسب و مطلوبی داشته باشد. با تأمل روی مقدمه فوقالذکر مشخص میگردد که جغرافیای جمعیت همانند سایر زیر شاخههای جغرافیا، شاخههای مختلف علوم اجتماعی و سایر علوم در ارائه روش تحقیقی برای مطالعات خود همان راهی را در پیش میگیرد که سایر علوم. یعنی در جغرافیای جمعیت یا در مطالعات جغرافیایی جمعیتها فرایند پژوهش همان فرایند سایر علوم است که شامل مراحل مختلف از قبیل طرح و تبیین مسأله، تدوین فرضیه، تجربه وسیع، استدلال و تعمیم نتایج دادهها و بالاخره رسیدن به یک قانون کلی یا تئوری، میباشد. ولی در تجربه وسیع به لحاظ وسعت و ابعاد مختلف جغرافیای جمعیت و ماهیت ویژه خود از بقیه علوم فاصله گرفته و مطالعات أن متمرکز در مشاهده فعال و تشریحی پدیدههای جمعیتی در ارتباط با عوامل غیر جمعیتی با تأکید بر توزیع فضایی آنها میگردد که شامل چندین نوع وسیله از قبیل مصاحبه، پرسشنامه ، اسناد خصوصی، ابزارهای سنجش علمی و چندین تکنیک از جمله سرشماری، نمونهگیری، سرگذشت پژوهش و ; میگردد که بسته به نوع مطالعات، وسعت و ابعاد آن میتواند به صورت موضوعی، منطقهای، محلی ، سرشماری یا نمونهگیری و ; انجام گیرد. بنابراین همانطوری که مشخص میگردد در بهکارگیری روشهای تحقیق علمی جهت مطالعه، جغرافیای جمعیت فرقی با بقیه شاخههای جغرافیا و علوم اجتماعی نخواهد داشت مگر این که مطالعات آن عمدتاً متمرکز در ساخت و بافت و چگونگی تحولات جمعیتی باشد که این امر موجب فاصله گرفتن مطالعات از قلمرو جغرافیای جمعیت گردیده و وارد در حیطه کاری جمعیتشناسی خواهد شد که به کارگیری روشها و تکنیکهای تحقیق در آن متفاوت از جغرافیای جمعیت خواهد بود.[17]
دانلود مقاله فرش اطراف تهران ورامین word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله فرش اطراف تهران ورامین word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
نگاهی به تاریخچه فرش و قالیبافی در ورامین
فرش ورامین،تولید خارج
تاریخچه فرش ورامین
ساختار
طرحهای رایج
رنگبندی
منابع
جام جم آنلاین: در منطقه ورامین قالیبافی همچون بسیاری از مناطق دیگر همواره در کنار کشاورزی مد نظر بوده ولی به دلیل اینکه در این منطقه شغل اصلی مردم کشاورزی است قالیبافی به عنوان ممر درآمدی درکنار سایر شغل ها دنبال شده است.
به گزارش خبرنگار ایرنا، شهرستان ورامین به علت قرارگیری بر سر راه مهاجران و کوچ نشینان، اقوام مختلف جمعیت را در خود جای داده است
اقوام مختلف کرد، لر، ترک و عرب در ورامین ساکنند، مهاجران کرد و لر در شمال ورامین ، عربها در جنوب و ترکها در شرق و غرب آن سکونت دارند و تقریبا اغلب این اقوام به کار بافندگی مشغولند
فرشهای ورامین را می توان به دو گروه تقسیم کرد، یکی فرشهای ایلاتی که خود ورامینی ها آن را “زمین بافت ” می نامند و دیگری فرشهای سفارشی که اغلب به سفارش مردم تهران بافته می شد که در اینگونه فرشها همه نوع نقشه شهری یافت می شود
اقوام ساکن در ورامین هر کدام روشهای بافت مخصوص خود را دارند و هر کدام از این اقوام توشه ای از سرزمین اجدادی خود به ورامین آورده اند
تارو پود قالیهای ورامین از پنبه و پرز آن از پشم مرغوب بوده؛ ا بعاد قالیهای ورامین بیشتر در اندازه مخصوص 2 متر در 3 متر است و بافته های روستایی ورامین از گلیم های بزرگ در طرح های “چشم گیر ” و رنگهای تیره تا مفرشها و خورجین هایی که اغلب ریشه پشمی تیره دارند و طرح های که حاکی از منابع گوناگون چادرنشینی هستند را در بر می گیرد
نقشهای بکار رفته در قالی ورامینی هندسی است که در بافته های شهرهای حاشیه کویر بکار برده می شود و طرح قالی در ورامین یک اصل در همه فرشهای ورامینی قریب به اتفاق آنها مشترک بوده و آن “نقش مکرر” است
در بیشتر فرشهای ورامین نقش تکرار یک نگاره است که یا همه متن را پوشانده و یا در وسط در اندازه های بزرگتر تکرار شده، بندرت به تک ترنج توجه شده و اغلب از نگاره هایی چون میناخانی یا انواع ستاره های هندسی استفاده شده است
در طرح میناخانی گل کوچک چند پری که در اطراف آن چهار عدد گل سفید که یادآورگل نرگس است قرار دارد و نقش های مختلف روی این قالیها توسط یک حرکت زیبا و هم نوای شاخه های نازک به همدیگر متصل شده اند
این نقشها روی زمینه آبی رنگ قالی که معمولا عاری از لچک و ترنج می باشند ،خود را برجسته می نمایند که این نقش ها به نوعی حالت یک شبکه گل آذین را تشکیل می دهند
از جمله طرح های مورد استفاده دیگر، طرح های افشان، شاه عباسی، گلدار یا نرنجی و ظل السلطانی و قلم سرمه ای می باشند، نقشه قلم سرمه ای که گاه به آن گلدانی و یا نخلی نیز
می گویند رابطه معقولی با نام آن ندارد و اهالی خود نیز دلیل روشنی بر این نامگذاری ندارند
در این طرح گلدانها در صفوف منظم قرار داشته و ما بین آنها را برگهای نخل به رنگ قرمز زینت می دهد، نقشه شاه عباسی که خود اهالی آن را به نام شاه عباسی بندی یا شتری می نامند در زمینه ای شامل گل و بوته و پرندگان جلوه گر می شود
در ترکیب رنگ قالی ورامینی از رنگ های سرمه ای و آبی استفاده زیادی شده است قرمز و نارنجی و سبز و قهوه ای و بادمجانی هم مقدار متعادلی کار شده ،حال آنکه به رنگ زرد توجه کمتری گردیده و بجز لرها ، بقیه اقوام از زرد ، حداقل استفاده را کرده اند
قالی ورامینی هر چقدر کهنه تر باشد ارزشمند تر است، مردم ورامین هیچگاه قالی خود را نمی شویند و بر روی آن بندرت جارو استفاده می کنند و تنها با تکان دادن خاک را از آن می زدایند
دانلود مقاله فلسفة علامه طباطبائی (راههای بشر به سوی خدا) word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله فلسفة علامه طباطبائی (راههای بشر به سوی خدا) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه (فلسفه چیست؟)
زندگی نامه علامه طباطبائی
(ولادت ، آثار و اعمال، وفات)
پرسش و پاسخ ها
هدفمند بودن آفرینش جهان
غرض خداوند سبحان از آفرینش جهان و انسان
خدای جهان و جهان
جهان آفرینش آفریدگاری دارد
«راههای بشر بسوی خدا»
منابع
- اصول فلسفه و روش رئالیسم (جلد پنجم) –نویسنده : استادعلامه سید محمد حسین طباطبائی
- کلیات فلسفه ، مؤلفان: ریچارد پاپکین- آوروم استرول . ترجمه: دکتر سید جلال الدین مجتبوی
- کتاب علامه طباطبائی ( میزان معرفت) – نویسنده: احمد لقمانی- نوبت چاپ : سوم –زمستان
- کتاب در محضر علامه طباطبائی ( مجموعه پرسش و پاسخ های چهره به چهره با علامه طباطبائی)- نویسنده: محمد حسین رخشاد- چاپ شریعت – نوبت چاپ : اول – پائیز 1382
فلسفه بطور کلی شاید به عنوان غامض ترین و انتزاعی ترین مسائل و موضوعات ، که از امور زندگانی عادی و مألوف بسیار دور است، به نظر آمده باشد. لیکن هر چند بسیاری از مردم آن را دور و خارج از علائق معمولی و ورای فهم می پندارند، تقریباً همه ما آراء و افکاری فلسفی داریم، خواه نسبت به آنها آگاه باشیم یا نباشیم . عجب است که اگر چه برای اغلب مردم مفهوم فلسفه مبهم است این کلمه در گفتگوی ایشان فراوان به کار میرود
کلمه فلسفه مأخوذ از اصطلاحی یونانی است به معنای (دوستداری حکمت)؛ اما در استعمال جاری مردم به معنای مختلف به کار می رود. گاهی منظور از فلسفه نوعی طرز تفکر درجهت فهالیت های معین است، مانند وقتی که کسی می گوید (من فلسفه شما را درباره شغل و کار نمی پسندم) یا (من به اورأی می دهم زیرا با فلسفه او راجع به حکومت موافقم) هم چنین، وقتی می گوئیم این مطلبی است (فلسفی) ، مقصود ما نظری است کلی و دور اندیش درباره پاره ای از مسائل ، و یا وقتی می گوئیم به بعضی از پیش آمدها باید با دید فلسفی نگاه کرد، منظور ما این است که نباید نسبت به حوادث آنی زیاده نگران و در بند وضع کنونی بود ، بلکه به جای آن باید کوشید این امور را از لحاظ کلی و با نظری وسیعتر دید، چنانکه وقتی شخصی مأیوس است، مانند هنگامی که بعد از حرکت ترن به ایستگاه رسیده، به او گوشزد می کنیم که بایستی بیشتر (فیلسوفانه) بیندیشد. گاهی نیز فلسفه به عنوان تعیین قدر واعتبار و شرح و تفسیر آنچه در زندگی مهم یا پر معنی است تلقی می شود، چنانکه این قول پاسکال را که (تمام فضیلت ما در فکر ما است ، بکوشیم تا خوب فکر کنیم) می توان فلسفه و ارزش یا بی آنچه در زندگی برای شخص مهم است در نظر گرفت
بطور کلی با اینکه کلمات ( فلسفه) و(فلسفی)در سخن عادی به معانی بسیار مختلف به کار می رود، تمایل عامه بر این است که فلسفه به عنوان یک سلسله افکار فوق العاده پیچیده تلقی شود. ما غالباً تصور می کنیم ک فیلسوف کسی است که می نشیند و به مسائلی که دارای معنی و اهمیت اساسی در حیات انسانی است می اندیشد و حال آنکه بقیه مردم وقت یا نیروی خود رافقط صرف زیستن (زنده ماندن) می کنند. علاوه بر چنین تصوری از فیلسوف و کار و کوشش او، تصوری دیگر از وی اینست که فیلسوف شخصی است که سرانجام مسئول طرح دید کلی و تعیین ارزش های متعالی و آرمانی (ایدئال ها) در جامعه و فرهنگ های معین است. مثلاً می گویند متفکرانی مانند کارل مارکس و فردریک انگلس کسانی هستند که دیدگاه حزب کمونیست را طرح کرده اند، در حالی که دیگران ، هم چون تامس جفرسن و جان لاک و جان استوارت میل نظریاتی را که در جوامع دموکراتیک شایع و مستولی است توسعه داده و پرورانیده اند
صرف نظر از این تصورات گوناگون درباره سهم و اثر فیلسوف، و علی رغم اینکه ممکن است فعالیت های او از علائق عاجل و مستقیم ما دور به نظر آید، فیلسوف همواره به ملاحظه مسائل و مشکلاتی می پردازد که خواه به نحو مستقیم یا به طور غیر مستقیم برای همه ما دارای اهمیت است. فیلسوف با مطالعه انتقادی دقیق، می کوشد تا آگاهی و عقاید ما را درباره جهان به طور کلی،و عالم امور انسانی، ارزش یابی کند، با این پژوهش و تحقیق، فیلسوف سعی می کند تصویری کلی و منظم و منطقی درباره همه آنچه می دانیم و می اندیشیم ، پیدا و طرح نماید، درک و فهم این نوع افکار کلی، طرح جامعی فراهم می کند که شخص معمولی می تواند تصور خود را نسبت به آن بسنجد، ومعنی واهمیت آنها را دریابد. بواسطه چنین مطالعه و بررسی و تعیین قدروارزش، ممکن است بهتر بتوانیم تمایلات و آرمانها وایدئال های خود راتشخیص دهم، و به علاوه بهتر بفهمیم که چرا اینها را قبول و انتخاب می کنیم، وآیا اصلاًبایستی آنها را انتخاب و اختیار کنیم یا نه
از همان آغاز فلسفه دریونان باستان، یعنی از 2500 سال پیش ، عقیده راسخ متفکرانی که به این نوع پژوهشها و تتبّعات سرگرم بودند، این بود که نظریاتی را که درباره خود قبول می کنیم باید مورد مداقه قرار دهیم تا ببنیم آیا عقلاً پذیرفتنی است یا نه. همه ما عقاید و معلوماتی درباره جهان و انسان حاصل کرده ایم؛ لیکن فقط معدودی از ما تأمًل و امعان نظر کرده ایم که آیا این عقاید و معلومات قابل اعتماد و معتبر است یا نه
ما معمولاً مایلیم که بدون بحث و چون و چرا اکتشافات علمی و بعضی عقاید جاری و متداول و افکارو آراء گوناگون را که مبتنی بر تجارب شخصی خود ماست بپذیریم. اما فیلسوف اصرار دارد که این همه را در معرض مطالعه وبررسی انتقادی دقیق قرار دهد تا دریابد که آیا این نظریات و آراء و عقاید مبتنی بردلیل و مدرک کافی است یا نه، و آیا یک شخص منصف می تواند با دلیل و منطق آنها را موجه بداند و تصدیق کند یا نه
سقراط در محاکمه خود در 399 ق. م. چنین اظهار عقیده کرد که دلیل توجه و اعتنای وی به فلسفه این بوده است که (زندگی بی تحقیق وبدون مطالعه زندگی نیست وارزش ندارد) . وی دریافت که تقریباً همه معاصران او زندگانی خود را در نیل به هدفها واغراض گونا گون، مانند شهرت و ثروت ولذت، صرف می کنند بدون آنکه هرگز از خود بپرسندکه آیا این امور مهم و قابل اعتنا است یا نه . وچون چنین سؤالی طرح نمی کردند و در جستجوی جدی برای یافتن جواب بر نمی آمدند نمی توانستند بدانند که درست عمل می کنند یا نه، و سراسر حیات آنان در طلب مقاصد و اغراض بی فایده یا حتی مضر تلف می شد
فیلسوف، با پیروی از روش تحقیق سقراطی، به روشن کردن عقاید ما و نظریه هائی که درباره جهان و انسان و ارزشهای انسانی داریم اصرار می ورزد. به عقیده وی این نوع مسائل را اشخاص خردمند و منصف و فهیم فقط به این شرط می پذیرند که بتوانند آنها را با آزمونهای بعضی که ذهن منطقی طرح می کند آزمایش و بررسی کنند. فیلسوف پیش از آنکه صرفاً دارای، مجموعه غیر منظمی از عقاید باشد، احساس می کند که این عقاید را باید مورد بازرسی و مداقّه قرار داد و در نظامی از افکار و نظریات که واجد معنی وارتباط منطقی باشد مرتب ومنظم ساخت
ممکن است کسی چنین بپندارد که این نظریات و تفسیرهای ابتدائی اندیشه و تصوری کم اهمیت در باره آنچه فلسفه مورد بحث قرار می دهد، ارائه می نماید، ولیکن این شرح و تفسیرها برای روشن ساختن موضوع فلسفه کافی نیست. چرا کسی نمی تواند تعریفی درست وصریح وروشن دراین باب عرضه کند، به گونه ای که بتوان در آغاز به وضوح فهمید که منظور فیلسوف چیست؟ اشکال این است که فلسفه با مطالعه آن بهتر روشن می شود تا با کوشش برای شرح و توصیف آن. هر چند کسانی که در طی تاریخ تفکر بشر به نام (فیلسوف) معروف شده اند همواره با علاقه مندی در حل مسائل مشکل کوشیده اند، یکی از اغراض مهم فلسفه همان طرح مسائل و مشکلات و توجه به آنها و بحث درباره آنهاست. این که (فلسفه چیست؟) خود نیز مسأله ای است که همواره مورد بحث و اختلاف نظر فلاسفه بوده است