دانلود تحقیق ارتباط افزایش حافظه اصلی با سرعت کامپیوتر word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق ارتباط افزایش حافظه اصلی با سرعت کامپیوتر word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق ارتباط افزایش حافظه اصلی با سرعت کامپیوتر word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
آیا سرعت اجرای برخی برنامه ها بر روی کامپیوتر شما پائین است ؟ برای حل مشکل بدنبال چه راهکاری هستید ؟ آیا فکر می کنید اگر حافظه کامپیوتر خود را افزایش دهید ، سرعت اجرای برنامه ها بهبود پیدا می نماید ؟ با مطالعه ایـن مطلب شاید پاسخ به سوالات فوق ، مشخص گردد.
افزایش حافظه اصلی کامپیوتر ( RAM ) ، باعث افزایش سرعت برخی عملیات در کامپیوتر می شود (واقعیتی انکار ناپذیر) . RAM یکی از مهمترین عناصر سخت افزاری موجود در کامپیوتر است که سیستم های عامل برای مدیریت بهینه آن جایگاهی خاص را در نظر می گیرند . زمانی که یک برنامه کامپیوتری نظیر یک واژه پرداز و یا برنامه ای نظیر مرورگرهای وب را اجراء می نمائید ، ریزپردازنده موجود در کامپیوتر ، فایل اجرائی حاوی برنامه را از محل استقرار دائم ( هارد دیسک ) به درون حافظه اصلی کامپیوتر ، مستقر می نماید( فرآیند معروف Loading ). حجم فایل اجرائی برخی از برنامه ها نظیر Word و یا Excel به پنج مگابایت می رسد. ریزپردازنده ، همچنین در این زمینه تعداد زیادی فایل های DLL مشترک ( dynamic link libraries ) ( بخش هائی از کدهای به اشتراک گذاشته شده توسط چندین برنامه ) را به درون حافظه منتقل می نماید . فایل های DLL ممکن است بین بیست تا سی مگابایت ظرفیت داشته باشند . در ادامه ریزپردازنده فایل های حاوی داده مورد نیاز یک برنامه را که ممکن است چندین مگابایت باشند را نیز در حافظه مستقر می نماید ( میزان داده مستقر شده در حافظه به نوع برنامه و عملیاتی که انجام می دهد ، بستگی دارد ) . با توجه به موارد فوق ، یک برنامه معمولی به فضائی معادل چندین مگابایت ( مثلا بین ده تا سی مگابایت ) به منظور اجراء نیاز خواهد داشت .
فرض کنید که نرم افزارهای زیر بر روی کامپیوتر شما در حال اجراء می باشند :
• یک واژه پرداز
• یک صفحه گسترده
• یک برنامه گرافیکی
• سه تا چهار پنجره فعال ویندوز
علاوه بر برنامه های فوق ، سیستم عامل خود به تنهائی فضای زیادی را اشغال خواهد کرد . برنامه های فوق به فضائی بین یکصد تا یکصد و پنجاه مگابایت نیاز خواهند داشت ، ولی ممکن است کامپیوتر شما صرفا دارای مثلا شصت و چهار مگابایت حافظه باشد .
فضای اضافی توسط مدیر حافظه مجازی ( VMM ) ایجاد می گردد . VMM با جستجو در حافظه ، محلی را که در آن لحظه مورد نیاز نمی باشد را پیدا نموده و بخش های فوق را در یک فایل Swap بر روی هارد دیسک ذخیره می نماید. مثلا در صورتی که برنامه پست الکترونیکی ( نظیر outlook ) فعال شده باشد و به مدت زمان مشخصی (مثلا 45 دقیقه) از آن استفاده نمی گردد ، VMM ، تمامی عناصر تشکیل دهنده فایل اجرائی مربوط به برنامه پست الکترونیکی را بهمراه فایل های DLL و داده بر روی هارد دیسک منتقل می نماید . به فرآیند فوق، Swapping out برنامه گفته می شود . در ادامه و زمانی که بر روی برنامه پست الکترونیکی کلیک می گردد ، VMM ، مجددا تمامی اطلاعات مربوط به برنامه را از هارد دیسک خوانده و آنان را با برنامه دیگری که موجود در حافظه می باشد و از آن استفاده نمی گردد ، جایگزین می نماید . با توجه به این واقعیت که سرعت هارد دیسک نسبت به RAM کمتر می باشد ، فرآیند جایگزینی اطلاعات زمان خاص خود را داشته و عموما این فرآیند با تاخیر انجام می شود .
در صورتی که شما دارای حجم اندکی حافظه می باشید ( مثلا شانزده مگابایت ) ، VMM همواره و با فرکانس بیشتری اقدام به عملیات جایگزینی اطلاعات نموده و سرعت کامپیوتر بطرز کاملا محسوسی کاهش خواهد یافت . در صورتی که کامپیوتر شما دارای 256 مگابایت حافظه می باشد ، VMM دارای فضای لازم بوده و فرآیند جایگزینی با فرکانس کمتری انجام شده و یا حضور آن چندان محسوس نباشد . در چنین مواردی با افزودن حافظه ، تاثیر بسیار زیادی در سرعت سیستم را مشاهده نخواهیم کرد .
دانلود مقاله در مورد چهارکلید موفقیت word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله در مورد چهارکلید موفقیت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد چهارکلید موفقیت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
چهارکلید موفقیت
نرمان کازینز در کتاب جالبش » تشریح یک بیماری« داستان آموزندهای درباره پابلو کاسالز موسیقیدان برزگ فرن بیستم تعریف میکند. داستانی است از ایمان و تجدید حیات که میتوان از آن درسها گرفت.
کازنیز، جریان ملاقتش با کاسالزرا که کمی قبل از جشن تولد 90 سالگی وی انجام شده بود شرح می دهد. میگوید آن روز دیدن پیرمرد که روزی تازه را آغاز می کرد تا حدی دردناک بود. ضعف پیری و بیماری آرتریست طوری او را از پا درآورده بود که برای پوشیدن لباس نیاز به کمک داشت. با پاهائی لرزان، قامتی خمیده و سری فروافتاده راه میرفت. دستهایش ورم کرده و انگشتانش خشکیده بود. بسیار پیر و یی اندازه خسته بنظر میرسید.
پیش از آنکه لب به غذا بزند به سمت پیانو براه افتاد. پیانو از جمله سازهائی بود که در نواختن آن مهارت داشت. با دشواری بسیار خود را پشت صندلی پیانو جا داد. با تلاش و تقلای فراوان انگشتان متورم و خشکیدهاش را به سوی کلاویههای پیانو کشاند.
آنگاه گوئی معجزهای رخ داد. کاسالز ناگهان و به تمامی در برابر چشمان حیرت زده کازینر دگرگون شد. حالت روحی نیرومندی پیدا کرد که گوئی در جسم او نیز اثر بخشید و شروع به حرکت و
نواختن کرد. سرعت و نرمش حرکات بدن و انگشتانش چنان بود که فقط از یک پیانیست جوان، سالم و قوی، با بدنی نرم ساخته بود. کازینز میگوید » انگشتانش همجون شاخه درختی که در برابر گرمای روحبخش خورشید قرار گیرد به نرمی از هم باز شد و بطرف کلیدها رفت. قامت خود را راست کرد. گوئی به راحتی نفس میکشید« فکر نواختن پیانو، روحی تازه به او داده بود که
جسمش را نیز زنده کرده بود. ابتدا آهنگی از باخ را با ظرافت و مهارتی کم نظیر نواخت. سپس به یکی از کنسرتوهای برامس پرداخت. انگشتانش گوئی در روی کلیدهای پیانو با یکدیگر به مسابقه برخاسته بودند. کازینز مینویسد : »بدن او بکلی در موسیقی ذوب شده بود. دیگر از آن بدن خشک و چروکیده اثری نبود. بلکه نرم و شکوهمند و فارغ از بیماری آرتریت می نمود.« هنگامی که از پشت پیانو برخاست بکلی با زمانیکه پشت پیانو نشست فرق داشت. قامتش کشیدهتر و بلندتر بنظر میآمد. از قدمهای لرزانش اثری برحا نبود. بیدرنگ به سوی میز صبحانه شتافت. با اشتها غذا خورد و آنگاه برای قدم به ساحل دریا رفت.
ما معمولاَ ایمان را بعنوان اعتقاد مذهبی یا گرایش به کیش معین، در نظر میگیریم، که در بسیاری از موارد هم درست است. اما اساساَ ایمان عبارت از هر نوع اصل راهنما، باور یقین و یا گرایش است که به زندگی معنی بخشد و آنرا جهت دهد. محرکهای خارجی در اطراف ما فراوانند.
اعتقادات و باورهای ما، صافیهائی پیش ساخته و سازمان یافته اند که ادراکات ما را از جهان بیرونی تصحیح میکنند. باورها، فرماندهی مغز را بعهده دارند. وقتی به درستی چیزی یقین داریم، گوئی به مغز خود فرمانی صادر می کنیم که وقایع بیرونی را به نحوی معین متصور سازد. کاسالز به موسیقی و هنر ایمان داشت. و این چیزی بود که به زندگی او زیبائی و نظم و اصالت داده بود. و چیزی بود که می توانست هرروز، معجزهای تازه در زندگی او بیافریند. ایمانی که به قدرت فوق تصور هنر داشت، چنان نیروئی به او میداد که درک آن تا حدی دشوار است. ایمانش هرروز او را از
پیرمردی خسته، به نابغهای پرشور بدل میساخت. و اگر عمیقتر بنگریم، به ایمانش زنده بود.
جان استوارت میل روزگاری نوشت »یک انسان با ایمان، معادل نودونه فرد علاقمند است « و درست به این علت است که ایمان دری به سوی بهروزی میگشاید. ایمان مستقیماَ به سیستم عصبی فرمان میدهد. وقتی به درستی امری ایمان داشته باشید، کاملاَ در حالت روحی خاصی فرو میروید که مقتضی آن ایمان است. اگر ایمان بدرستی بکار گرفته شود بزرگترین نیرویی است که منشاء خیروخوبی در زندگانی میشود. از سوی دیگر، همان طور که ایمان و اعتقادات صحیح میتوانند نیروبخش باشند، عقایدی که فکر و عمل را محدود می سازند اثرات ویرانگر دارند. در
طول تاریخ، مذاهب، نیروبخش میلیونها انسان بوده اند و انسان ها را قادر به کارهایی ساخته اند که فوق تصور آنها بوده است. ایمان سبب می شود که غنی ترین منابع نیروهای درونی خود را بیدار ساخته ، این منابع را در جهت رسیدن به اهداف خود بکار گیریم.
ایمان همچون نقشه و قطب نمائی است که ما را به سوی هدف راهنمائی می کند، و به کمک آن یقین پیدا میکنیم که به مقصد موردنظر خواهیم رسید. مردمی که ایمان نداشته و یا نتوانند آنرا در خود ایجاد کنند، در مجموع ناتوانند. به قایقی بی موتور و بی سکان میمانند. اگر ایمان قوی داشته باشید، با قدرت دست به عمل میزند و دنیای دلخواه خود را می سازید. ایمان به شما کمک میکند که بدانید چه میخواهد، و به شما نیرو میدهد که به خواسته خود برسید.
در واقع در زمینه رفتار انسانی هیچ نیروئی برای هدایت انسان قویتر از ایمان نیست. عصاره تاریخ انسان، تاریخ ایمان انسانی است. مردانی که تاریخ را دگرگون کردهاند، حضرت محمد (ص)، حضرت مسیح، کوپوئیک، کریستف کلمب، ادیسون یا اینشتین ، مردمی بودهاند که اعتقادات ما را دگرگون ساختهاند. تغییرات رفتاری را باید از تغییر باورها آغاز کرد. اگر میخواهیم بهروزی را مدلسازی کنیم. باید ابتدا ببینیم کسانی که به بهروزی رسیده اند چه اعتقادی داشته اند. هرچه در رفتار
انسانی دقیق تر میشویم، بیشتر به قدرت خارق العاده ایمان در زندگانی خود پی میبریم. ایمان به طرق گوناگون مدلهای منطقی اغلب ما را دگرگون میکند. ثابت شده است که ایمان (یعنی نصورات درونی مناسب) حتی در فیزیولوژی بدن اثر گذاشته ، واقعیات را تحت تاثیر قرار میدهد. اخیراَ تحقیق مهمی در زمینه بیماری شیزوفرنی انجام شده است. یکی از موضوعات مورد بررسی، زنی بود که شخصیت دوگانه داشت. قند خون وی در حال عادی، طبیعی بود، ولی پس از اینکه
معتقد شد دارای بیماری قند است، کلیه مشخصات بیماران دیابتی را پیدا کرد و عقیده او بصورت واقعیت درآمد.
مورد مشابه دیگری که بکرات مورد مطالعه قرار گرفته است این است که یخ را با بدن شخصی در حال خواب مغناطیسی آشنا کرده و با قدرت تلقین آنرا فلز گداخته وانمود ساختهاند و همیشه در محل تماس یخ، تاول و آثار سوختگی مشاهده شده است، علت این امر، واقعیت نبوده بلکه ایمان و باور، یا در واقع ارتباط مستقیم و مسلم با سیستم عصبی است. مغز براحتی آنچه را که به او فرمان دهند به انجام میرساند.
اغلب ما با اثرات درمانی تلقین آشنائی داریم. داروهای بی اثر را بجای داروی مؤثر به بیماران خورانده و سپس اثرات درمانی مشاهده کردهاند. نرمان کازینز که اثرات ایمان را در معالجه بیماریها، شخصاَ تجربه کرده است مینویسد » دارو همیشه لازم نیست. آنچه همیشه ضرورت دارد. ایمان به تاثیر دارو است«. در یک تجربه پزشکی مهم، گروهی از بیماران مبتلا به زخم معده، توام با خونریزی شرکت داشتند. ابتدا بیماران را به دو دسته تقسیم کردند. به دسته اول داروئی را تجویز
کردند و به آنها گفتند که این دارو، کشف تازهای است که علاج قطعی بیماری رخم معده میباشد. به دسته دوم گفته شد که این داروی تازهایست که اثرات آن کاملاَ مورد مطالعه قرار نگرفته است. در 70 درصد از بیماران دسته اول و 25 درصد از بیماران دسته دوم اثرات درمانی قابل ملاحظهای مشاهده گردید. جالب اینکه به هر دو دسته از بیماران داروئی داده شده بود که بکلی فاقد هرنوع اثر درمانی بود. اثر درمانی فقط به اعتقاد و باور بیماران مربوط میشد. مهم تر از آن، مواردی است که داروی سمی و مضر به عنوان داروی شفابخش به بیماران داده شده و هیچگونه عوارضی مشاهده نگردیده است.
بررسیهای دکتر آندرو ویل نشان داده است که تاثیر دارو در بیماران رابطه نسبتاَ دقیقی با انتظارات بیمار دارد. وی دریافت که میتوان داروی محرک آمفتامین را بعنوان آرام بخش و یا داروی آرامبخش باربیتورات را بعنوان محرک به بیماران داد و نتایج مورد انتظار بیماران را بدست آورد. ویل نتیجه گیری میکند » اثرات معجزه آسای دارو، مربوط به ذهنیات مصرف کننده است نه خواص خود دارو«.
در همه این مثالها، عامل ثابتی که نتایج را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد ایمان است، یعنی پیامهای مداوم و مناسبی که به مغز و سیستم عصبی داده میشود. گرچه ایمان دارای اثرات نیرومند است، اما نحوه تاثیر و عمل آن به هیچ وجه عجیب و پیچده نیست. ایمان چیزی جز یک حالت روحی نیست. نوعی تصور درونی است که رفتارهای انسان را اداره میکند. ایمان ممکن است نیروبخش باشد، مثلاَ ایمان به اینکه حتماَ موفق میشویم و به خواستههای خود میرسیم. همچنین ممکن است سست کننده باشد، مثل اعتقاد به اینکه کاری که میکنیم فاقد نتیجه است، یا عدم توانائی ما محرز است، یا کار فوق العاده مشکلی است و امثال آن. اگر به موفقیت عقیده داشته باشید نیروی لازم برای رسیدن به آن در شما ایجاد می شود، و اگر به شکست معتقد باشید، آن پیامهای ذهنی شما را به شکست میکشاند.
به خاطر داشته باشید اگر فکر کنید که موفق می شوید، با شکست می خورید، در هر دو صورت درست فکر کرده اید. هر دو نوع اعتقاد دارای اثرات نیرومند است. مساله این است که کدام عقیده به نفع ماست و چگونه آنرا در خود ایجاد کنیم.
سرآغاز بهروزی این است که بدانیم باورهای ما اختیاری است. معمولاَ برخلاف این فکر میکنیم، ولی عقیده چیزی است که می توان آنرا آگاهانه انتخاب کرد. می توانید عقایدی انتخاب کنید که شما را تضعیف کنند و یا عقایدی برگزینید که موجب تقویت شما بشوند. باید عقایدی را انتخاب کنید که شما را به پیروزی و موفقیت رهنمون میگردند و برعکس باید از عقایدی که جلو حرکت شما را میگیرند دوری کنید.
بزرگترین اشتباه مردم در مورد ایمان آنست که غالباَ آنرا امری ثابت و معنوی و جدا از اعمال و نتایج حاصله میدانند. این امر بکلی دور از حقیقت است. ایمان دری است به سوی بهروزی، دقیقاَ با این علت که چیزی ایستا و انتزاعی نیست.
ایمان مشخص میکند که چقدر از نیروهای بالقوه با قابل بهره برداری است. ایمان ممکن است نیروی خلاقه را تحریک و یا سرچشمه ابتکارات و نظرات تازه را خشک نماید. به این مثال توجه کنید : کسی به شما میگوید » لطفاَ یک نمکدان برای من بیاورید« و شما در حالیکه به اطاق دیگر میروید می گوئید » نمیدانم کجاست« و بعد از کمی جستجو میگوئید » نمیتوانم پیدایش کنم« و آنوقت آن شخص از جایش برمیخزد و نمکدان را از سر طاقچه ای که جلو شما است برمی دارد و
میگوید » انگار گیجی، نمکدان درست جلو چشمت است. اگر نمکدان مار بود تاکنون تو را زده بود« . همینکه بگوئید » نمی توانم« فرمانی به مغزتان صادر کرده اید که نمکدان را نبینید. یعنی در عین حال که چشمتان چیزی را میبیند، مغزتان آن را ادراک نمیکند. به خاطر داشته باشید کلیه تجربیات انسانی، یعنی آنچه میگوئید، میشنوید، میبینید، لمس میکنید، تمام بوها و مزهها و امثال آن همه و همه در مغز بایگانی و نگهداری میشود. اگر جداَ بگویید» یادم نمیآید« یادتان نخواهد آمد. ولی اگر تصمیم به یادآوری مطلبی داشته باشید، به سیستم عصبی شما فرمانی
صادر میشود که راهها را به سوی بخشی از مغز که احتمالاَ پاسخ سوال شما در آنجا است باز میکند.
بار دیگر میپرسم ایمان چیست؟ برداشتها و طرز فکرهائی که از پیش شکل و نظم گرفته اند و بطور دائمی ارتباطات ما را با خودمان تصفیه و تصحیح میکنند. باورهای ما از کجا میآیند؟ چرا بعضی افراد اعتقاداتی دارند که آنها را به سوی موفقیت میراند در حالیکه دیگران عقایدی دارند که فقط موجب شکست آنها میگردد؟ اگر بخواهیم باورهائی در خود ایجاد کنیم که بهروزی ببار آورد، باید اول بدانیم که سرمنشاء اعتقادات ما در کجا است.
اول منبع ابمان محیط است. اینجا است که دور تسلسل ایجاد میشود بطوریکه هر موفقیت موجب موفقیت دیگر میشود و هر شکست، شکستی دوباره ببار میآورد. آنچه زندگی را نکبت بار میکند، یاس و محرومیتهای روزانه نیست. افراد میتوانند بر اینگونه احساسات غلبه کنند. کابوس واقعی اثراتی است که محیط بر باورها و رویاهای ما دارد. اگر در پیرامون خود چیزی بجز شکست و محرومیت نبینید بسیار بعید است که بتوانید تصورات ذهنی را که موجب موفقیت
میشوند در ذهن خود ایجاد کنید. اگر شما در محیطی سرشار از رفاه و توفیق پرورش یافته باشید براحتی میتوانید مدلی از ثروت و موفقیت را در ذهن مجسم سازید. برعکس اگر در فقر و محرومیت بزرگ شده باشید، سرمشقهای خود را نیز از همان محیط میگیرید. آلبرت اینشتین میگوید » کمتر کسی میتواند بدون دغدغه و در کمال متانت به اظهار عقایدی بپردازد که با تعصبات محیط اجتماعی او متضاد باشد. بسیاری از مردم شهامت داشتن چنان عقایدی را هم نداند«.
در یکی از دوره های مدلسازی پیشرفته، تمرینی را در مورد افراد ولگرد خیابانها انجام مید
هیم. آنها را غذا میدهیم و به آنها محبت زیاد میکنیم و بعد بزبان ساده از آنها خواهش میکنیم که توضیحاتی در مورد زندگی خود به شرکت کنندگان بدهند و احساسات خود را درباره محل زندگی خود و علت اینکه به این روز افتادهاند بیان نمایند. آنگاه آنان را با شرح زندگانی کسانی که علیرغم معلولیت و انواع ناراحتیهای جسمی و روحی، زندگی خود را دگرگون ساخته اند آشنا میکنیم.
در یکی از جلسات اخیر، مردی را آوردیم که بیست و هشت سال سن داشت، قوی، زیبا و باهوش بنظر میرسید و هیچ نقص جسمانی نداشت. چرا این مرد، با این فلاکت در خیابانها و لگردی میکرد، در حالیکه دبلیومیچل که بصورت ظاهر، امتیازات کمتری داشت توانست زندگی خود را دگرگون کند و سعادتمند شود؟ میچل در محیطی بزرگ شد که در آن سرمشقهائی موجود بود. نمونههائی از انسان ها که بر مشکلات و بدبختیهای بزرگ چیره شده، زندگی خوشی برای خود
فراهم کرده بودند. از اینرو ایمانی در او به وجود آمد که » پس منهم می تونم عیناَ موفق شوم« . در مقاببل، این جوان که نام او را جان میگذاریم، در محیطی پرورش یافت که چنین سرمشقهائی وجود نداشت. مادرش، زنی بدکاره بود و پدرش بعلت اقدام به جنایت زندانی شده بود. در هشت سالگی توسط پدرش، با هروئین آشنائی یافته بود. چنین محیطی مسلماَ در ایمان و اعتقادات
شخص اثر میگذارد. هدف زندگی او چه میتوانست باشد؟ چیزی در حد زنده ماندن. از چه طریق؟ ولگردی، دزدی و فراموشی رنجها از راه مصرف مواد مخدر. او معتقد بود که اگر مواظب رفتار دیگران نباشید سرتان را کلاه می گذارند، هیچکس، کسی را دوست ندارد و امثال ذالک. آن شب روی این مرد کار کردیم و توانستیم سیستم اعتقادی او را عوض کنیم، در نتیجه از ولگردی دست برداشت و از آن شب مصرف موادمخدر را ترک کرد. سپس به کار مشغول شد و هم اکنون دوستانی تازه پیدا کرده و در محیطی تازه با عقایدی تازه زندگی میکند و نتایجی متفاوت میگیرد.
دکتر بنیامین بلوم استاد دانشگاه شیکا گو زندگی یکصد نفر از موفقترین قهرمانان ورزشی، موسیقی دانان و دانشجویان ممتاز را مورد بررسی قرار داد. وی با کمال تعجب دریافت که ا
غلب این اعجوبهها، از اول افراد بسیار درخشانی نبودهاند.
اما بیشتر این افراد از مراقبت دقیق، راهنمایی و حمایت برخوردار شده و آنگاه شروع به پیشرفت کردهاند و پیش از آنکه نشانه های استعداد درخشان در آنها پیدا شود این اعتقاد در آنها پیدا شده که میتوانند افرادی متفاوت باشند.
محیط را میتوان قوی ترین عامل مولد ایمان و اعتقاد دانست، لیکن تنها عامل آن نیست. در غیر اینصورت جامعه پویایی خود را از دست میداد. فرزندان افراد مرفه چیزی جز رفاه نمیشناختند و فرزندان افراد فقیر نمیتوانستند از منشاء و طبقه خود جدا شوند و خود را بالا بکشند. پس تجربیات و راههای آموزشی دیگری هم هست که می تواند زاینده ایمان و اعتقاد باشد.
وقایع کوچک و بزرگ از موجبات ایمان و اعتقادند. وقایع معینی در زندگی هر فرد اتفاق میافتد که هرگز فراموش نمیشود. قتل یک رئیس جمهور و یا یک دگرگونی اجتماعی، دیدگاه و جهان بینی بسیاری از افراد را برای همیشه دگرگون میکند. هریک از ما تجربههایی داریم که هرگز از یاد نمیبریم. این تجربه ها چنان اثری در ما داشتهاند که خاطره آنها برای ابد در ذهن ما جا گرفته است. اینگونه وقایع باورهائی در ما ایجاد می کند که می تواند زندگی ما را تغییر دهد.
سومین راه ایجاد ایمان عمل است. تجربه مستقیم نوعی علم و آگاهی است. راه دیگر کسب علم، تماشای فیلم و با استفاده از جهان بینی دیگران است. علم یکی از مهمترین وسایلی است که بکمک آن می توان موانع و محدودیتهای محیط را از میان برداشت. هرقدر که جهان با شما برسر بی مهری باشد، چنانچه شرح موفقیتهای دیگران را مطالعه کنید، میتوانید باورهائی در خود ایجاد کنید که راه موفقیت را برای شما هموار سازد. دکتر رابرت کروین دانشمند سیاه پوست در رشته علوم سیاسی یکبار در روزنامه نیویورک تایمز نوشت که چگونه شرح زندگی جکی رابینسون قهرمان سیاهپوست، در جوانی مسیر زندگی او را تغییر داد. او مینویسد » از اینکه منهم هم نژاد او بودم احساس غرور میکردم. او سرمشقی بود که سطح توقع مرا از خودم بالا برد« .
چهارمین راه، توقعات گذشته ما است. برای اینکه باور کنید قادر به انجام کار معینی هستید، مطمئنترین راه آن است که قبلاَ ، ولو یک بار، آن کار را انجام داده باشید. اگر یک بار در کاری موفق شده باشید، براحتی میتوانید این ایمان را در خود ایجاد کنید که باردیگر به موفقیت نائل خواهید شد. برای اینکه کار چاپ و انتشار این کتاب، در مهلت مقرر انجام شود ناچار بودم که پیش نویس اولیه آن را ظرف مدت کمتر از یک ماه به پایان برسانم. ابتدا فکر نمیکردم که چنین کاری برایم امکان پذیر باشد. ولی پس از اینکه فقط ظرف یک روز یک فصل از کتاب را نوشتم، دریافتم که به اتمام کتاب در مدت مقرر موفق خواهم شد. در نتیجه ایمان به توانائی خود پیدا کردم که مرا به ادامه کار دلگرم کرد و سرانجام توانستم کتاب را بموقع بپایان برسانم.
روزنامه نگاران همیشه ناچارند مقالات خود را در موقع معین تحویل دهند. ممکن اسن ناچار شوند که نوشتن داستان یا مقاله ای را ظرف یک یا دو ساعت به انجام برسانند. این موضوعی است که در ابتدا روزنامه نگاران و نویسندگان تازه کار را به وحشت میاندازد. اما همین که یکی دو بار بهاین کار موفق شدند، اطمینان مییابند که بار دیگر هم میتوانند کارهای خود را به موقع تحویل روزنامه دهند. نه اینکه در اثر تجربه زرنگ تر یا سریعتر میشوند، بلکه خود در انجام کار در زمان معین ایمان پیدا میکنند و این ایمان به آنان نیرو میبخشد. این امر منحصر به روزنامه نگاران نیست، بلکه در مورد هنرمندان، بازگانان و هرکس دیگر که بخواهد قدمی در زندگی بردارد صادق است. ایمان به توانائی انجام کار، به انسان قدرت پیشگوئی میبخشد.
پنجمین راه آن است که برنامه هایدلخواه آتی را، هم اکنون در ذهن خود پیاده کنیم.
همچنان که تجربیات گذشته، تصورات درونی و در نتیجه افزایش ایمان مؤثر است تجربیات ذهنی آتی، یعنی شیوه ای که مایلم به آنصورت پیش برود، نیز اثربخش است. این کار در من رسیدن به نتیجه پیش از اقدام به عمل است. هنگامی که وضعیت موجود و نتایجی که تابحال گرفتهاید روحیه لازم را در شما ایجاد نمیکند، براحتی میتوانید دنیا را بصورتی که دلخواه شماباشد در ذهن بسازید و در آن دنیای ذهنی به تجربه پردازید. این کار حالت روحی، اعتقادات و اعمال شما را دگرگون میکند. به نظر من اگر هدف بقدر کافی بزرگ باشد رسیدن به آن آسانتر میشود. زیرا هدف برزگ، شور و هیجان بیشتری ایجاد میکند، نیروهای نهفته را بیدار می نماید و موتور وجود را به حرکت در میآورد.
بدیهی است هدفهای مالی، تنها راه ایجاد انگیزه در شخص نیست، هدف شما هرچه باشد، اگر تصور روشنی از آن داشته باشید و نتیجه دلخواه را چنان در ذهن مجسم سازید که گوئی به آن رسیدهاید، آنگاه روحیه لازم و دلگرمی کافی پیدا میکنید تا آن نتایج را به عمل درآورید.
همه اینها برای برانگیختن ایمان است. بیشتر ما مردم اعتقادات خود را بطور تصادفی شکل میدهیم. یعنی مطالبی را خوب یا بد، از محیط پیرامون خود جذب میکنیم اما یکی از مهمترین مطالبی که در این کتاب میخواهم به شما یادآور شوم این است که شما همچون برگی در معرض باد نیستید، بلکه میتوانید عقاید خود را کنترل کنید، میتوانید آنطور که مایلید، شیوههای دیگران را مدلسازی نمایید و زندگی خود را آگاهانه اداره کنید. شما قابل تغییر هستید.
یکی از اصولی که من به آن معتقدم این است که هر عقیدهای که اظهار میشود دارای تاریخ است. یعنی به زمان اظهار آن مربوط میشود. هیچ عقیده ای برای ابد صحیح و معتبر نیست : بلکه تنها در زمان معین، و برای فرد معین اعتبار دارد. باورهای ما در معرض تغییرند. اگر شما دارای عقاید منفی هستید، باید هم اکنون بدانید که این عقاید چه آثار زیان باری دارد. و باید توجه داشته باشید همانطور که گاهی از موی بلند و گاهی از موی کوتاه خوشتان میآید، گاهی از این نوع موسیقی و گاهی از نوع دیگر لذت میبرید و همانطور که نوع روابط شما با فرد معینی قابل تغییر است،
نظامهای عقیدتی شما نیز قابل تغییر میباشد. اگر اتومبیل شما مثلاَ هوندا است ولی از کرایسلر یا کادیلاک یا بنز بیشتر خوشتان میآید، در قدرت شماست که آنرا عوض کنید. تصورات درونی و باورها نیز چنین اند. اگر از آنها خوشتان نمیآید می توانید آنها را تغییر دهید.
هر یک از ما سلسله مراتب یا نردبانی از عقاید داریم. بعضی از عقاید ما محوری هستند، یعنی آنچنان اساسیاند که حاضریم در راه آنها جان خود را فدا سازیم. مثلاَ عقاید مربوط به وطن، عشق و خانواده. اما عقاید دیگری هم هستند که به مرور زمان و بطور ناآگاهانه در ما ایجاد میشوند و این عقاید، رفتار و زندگانی ما را اداره مینمایند، مثلاَ اعتقاد به میزان توانائی، و یا موفقیت و یا خوشبختی. مطلب آن است که عقاید مثبت و نیروبخش را جذب کنیم و مطمئن باشیم که اینگونه باورها بدرد ما خواهند خورد.
درباره مدل سازی پیش از این سخن گفتهایم. اولین قدم برای مدل سازی بهروزی، مدلسازی اعتقادات است. مدل سازی بعضی از عقاید وقتگیر است، لیکن شما که قادر به مطالعه، شنیدن و تفکر هستید، میتوانید عقاید اغلب مردان موفق روی کره زمین را مدلسازی نمائید. پل گتی (ثروتمند معروف در اوایل زندگی تصمیم گرفت که نحوه تفکر و معتقدات اشخاص بسیار موفق را کشف کند. سپس به مدلسازی آنها پرداخت. شما میتوانید شرح حال این شخص و همچنین شرح حال بزرگترین رهبران را مطالعه و آگاهانه عقاید آنان را مدلسازی کنید. کتابخانهها آکنده از کتابهائی است که راههای عملی رسیدن به نتایج دلخواه را شرح دادهاند.
عقاید شخصی شما از کجا پیدا شدهاند؟ آنها را از مردم عادی کوچه و خیابان گرفتهاید؟ یا از طریق رادیو و تلویزیون؟ یا افرادی که با صدای بلند سخنرانیهای طولانی می کنند؟ اگر میخواهید موفق باشید باید عقاید خود را با دقت و وسواس اختیار کنید، نه اینکه همچون تکه کاغذی با هر باد تغییر جهت دهید و هر عقیده ای که به شما اظهار شد بپذیرید. نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که کلیه توانائیهایی که دارید و نتایجی که بدست میآورید، بخشی از فرآیند پویایی هستند که با ایمان آغاز میگردد. اکنون دور مسدودی را به شرح ذیل در نظر میگیریم :
فرض کنیم شخصی خود را از انجام کاری ناتوان میبیند. مثلاَ دانش آموزی است که خود را ضعیف به حساب میآورد. اگر این دانش آموز انتظار داشته باشد که مردود شود، چه مقدار از نیروها و توانائیهای بالقوه خود را بکار خواهد گرفت؟ مسلماَ خیلی کم، زیرا پیشاپیش به خود گفته است که چیزی نمیداند. قبلاَ پیامهایی به مغز خود فرستاده است که در انتظار رد شدن باشد. کسی که با چنان انتظاراتی آغاز کرده باشد چگونه تلاش خواهد کرد؟ آیا کارهایی که میکند و قدمهائی که برمیدارد مطمئن ، پرانرژی، مناسب و مثبت است؟ آیا کارهایی که میکند نماینگر استعداد واقعی او است؟ بعید است. اگر شما معتقد باشید که مردود میشوید چه لزومی دارد که تلاش کنید و
زحمت بکشید؟ شما نوعی تظام عقیدتی آغاز کردهایدکه بر ناتوانیهای شما تکیه دارد. نظامی که بر سیتم عصبس شما فرمان میدهد تا به گونهای خاص واکنش نشان دهد. استعداد و توانائیهای کمی را بکار گرفتهاید و قدمهای مردد و نامطمئنی برداشتهاید. همه این مقدمات به چه نتیجهای منتهی خواهد شد؟ به احتمال زیاد به نتیجهای نامطلوب. این نتایج نامطلوب چه اثری در اعتقادات و باورهای شما برای کوششهای بعدی خواهد گذاشت؟ بهاحتمال زیاداعتقادات و باورهای منفی را تقویت خواهد کرد و این دور باطل دوباره آغاز خواهد شد.پس این راه مناسبی برای کسب موفقیت نیست.
دور باطل روز به روز ما را به ضعف میکشاند. شکست باعث شکست میشود. مردم بدبخت و آنان
که با» ورشکتگی« زندگی میکنند اغلب آنقدر از خواسته های خوددور افتادهاند که دیگر باور نمیکنند روزی به آرزوهای خود برسند. بدین جهت سعی نمیکنند توانائیهای خود را بکار گیرند تا در زندگی خودرا کمی بهترکنند. بلکه با حداقل کوشش، زندگی خود رادر همان سطح نگهمی دارند. از این کوششها چه نتیجهایحاصل میشود؟
البته نتایجی نکبت آور که اثرات مخرب تری ( اگر ممکن باشد) بر باورها واعتقاداتشان میگذارد. به گفته ج.ویلارد ماریوت » الوارهای خوب آسان بدست نمیآیند. درختان ضخیم، طوفانهای سخت تری را از سرگذراندهاند«.
اکنون از زاویهای دیگر به مطلب مینگریم. فرض کنیم شما آرزوهای بزرگی در سر دارید علاوه برآن، با تمام ذرات وجود خود ایمان دارید که به آنها خواهید رسید. اگر از اول این مطلب را میدانید درست است بطور صریح و روشن بهخود تلقینن نمائید چقدر از استعدادهایخود رابکارخواهید گرفت؟ احتمالاَ به مقدار زیاد. این بار چگونه قدم برمیدارید؟ آیا خودنان را کنار میکشید و با دودلی تیری به تاریکی میاندازید؟ البته که نه. بلکه به هیجان میآیید و نیرو میگیرید ، زیرا ارزو وهدف بزرگی در سر دارید و میخواهید کار بزرگی را به ثمررسانید. اگر اینگونه به تلاش و کوشش برخیزید به چه نوع نتاجی میرسید؟
به احتمال قوی به نتایج مطلوب آنگاه این موفقیت چه تأثیری در اعتماد به نفس و باورها و عقاید شما میگذارد؟ میبینیم که این دور تسلسل بر عکس ان دور باطل است. در اینجا موفقیت ایجاد موفقیت تازه میکند و باز موجب موفقیتهای روزافزون میشودو هر بار که به کاری توفیق مییابید ایمان شما به قابلیتها و توانایی هاتان بیشتر میشود و برنیرو و تلاش شما میافزاید تا آنجاکه هدفهای بزرگتری برای خود در نظر میگیرید.
آیا افراد فعال و کاردان هم کارشان گره میخورد؟ البته. ایا کسانی که طرز فکر و عقاید مثبت دارند همیشه موفقند؟ بهیچ وجه. اگر کسی به شما گفت که فرمول جادوئی برای رسیدن به موفقیت در دست دارد که بقول معروف مولای در زش نمیرود و همیشه هم درست درمیآید، کیف پول خود را محکم بگیرید و در جهت مخالف فرار کنید. اما تاریخ بارها نشان داده است که اگر کسانی دارای
نظام عقیدتی سالمی باشند که انها را نیرومند گرداند، دست به عمل خواهد زد و نیروی بیشتری پیدا میکنند تا سرانجام موفق گردند. آبراهام لینکلن در چند انتخابات مهم شکست خورد، اما همچنان به موفقیت خود در دراز مدت ایمان داشت، او از هر موفقیت، نیرویی تازه مییافت و اجازه نمیداد که هیچ شکستی او را بترساند. نظام اعتقادی او، او را به سوی بهروزی میراند، و سرانجام به پیروزی رسید. آنگاه تاریخ مملکت خود را دگرگون کرد.
گاهی برای ریدن به موفقیت نیاز به ایمانی بزرگ نیست. گاهی افرادی به موفقیتهای بزرگ میرسند، تنها به این دلیل ساده که نمیدانند کاری که به ان دست زده اند، بسیار دشوار، بلکه غیر ممکن است. گاهی فقط باور نداشتن مشکلات برای رسیدن به مقصود کفایت میکند.
میگویند شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. وقتی زنگ را زدند بیدار شدو باعجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کردو بخیال اینکه استاد آنها را بعنوان تکلیف منزل داده است ب منزل برد و تمام آن روز و آن شب برای حل آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت. سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد. اتاد بکلی مبهوت شد زیرا آنها را بعنوان دو نمونه از مسائل غیر قابل حل راضی داده بود . اگر دانشجو این را میدانست احتمالاَ آنرا حل نمیکرد، ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیر قابل حل است، بلکه برعکس فکر میکرد باید حتماَ آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل ان مسأله یافت.
یکی دیگر از راههای تغییر عقیده آن است که خلاف آن به تجربه ثابت شود. یکی از دلائل اجرای برنامه عبور از آتش همین است. اینکه افرادی موفق شوند روی آتش راه بروند، بنظر من اهمیت ندارد. اهمیت در این است که کار ی کنند که قبلاَ غیر ممکن میدانستند.اگر شما بتوانید کاری انجام دهید که آنرا کاملاَ غیرممکن میدانستید، این امر باعث میشود که در بقیه اعتقادات خود نیز تجدید نظر نمائید.
زندگی ظریف و پیچیده تر از آن است که بعضی از ما میپنداریم. لذا اگر تاکنون عقاید خود را عوض نکرده اید، اکنون آنهارا بررسی کنید و ببینید کدامیک از اعتقادات شما باید عوض شود و چه باوری باید جای آنرا بگیرد اگنون سؤالی دیگر مطرح میکنم : آیا شکلی که در زیر میبینید مقعر است یا محدب؟
دانلود مقاله در مورد عدالت اجتماعی word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله در مورد عدالت اجتماعی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد عدالت اجتماعی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
عدالت اجتماعی در اسلام
اسلام وقرآن کریم به مسئله عدالت اجتماعی توجه ویژه ای دارند هرگاه عدالت فردی برقرار گردید ، عدالت اجتماعی بدنبال آن خود بخود بوجود خواهدآمد ، وهمه باید برای ایجاد چنین عدالتی تمام تلاش خودر ابه کارگیرندتا عدالت اجتماعی به معنای واقعی کلمه به تمام جهات ، عملی گردد . بنا براین هرگاه حکومتی راه ظلم وستم را پیش گیرد وازدادگری وعدالت دوری گزیند بر توده مردم لازم است که برعلیه او قیام نموده وبجنگد .
اسلام برای از بین بردن ظلم ، مسلمین را به قیام برانگیخته میسازد و امر به جهادداده است وبرای مجاهدینی که خواهان عدالت هستند عالیترین درجات را قایل شده است .اسلام برای این آمده است که ع دالت اجتماعی وعدالت قانون گذاری وعدالت بین المللی را برقرار نماید ومسلمین باید برای برقراری عدالت تا پای جان بایستند واز جهاد وفعالیت دست برندارند و این نظام عدالت است که انسانهای با وجدان را مؤظف میسازد که به وظیفه خود بخوبی رفتار نموده و از جامعه ، ظلم وتبعیض را ریشه کن نماید تا تمامی انسانها بتوانند به حقوق مشروع خود دست یابند ، امتیازات فردی گروهی از اجتماع رخت بربسته ونظام مساوات جایگزین شود
«آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پا برهنه ها ست. چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است.» (امام خمینی (ره))
روحانیون و عدالت اجتماعی اسلامی
صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند. از مجاهدات علمی و فرهنگی آنان که به حق از جهاتی افضل از دماء شهیدان است که بگذریم، آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل شدهاند و همراه با تحمل اسارتها و تبعیدها، زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نمودهاند.
علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایهداران و پولپرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشی است که کسی بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی با سرمایهداران در یک کاسه است و خداوند کسانی را که این گونه تبلیغ کرده و یا چنین فکر می کنند، نمی بخشد. روحانیت متعهد، به خون سرمایهداران زالوصف تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده اند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به
تجملات دنیا زندگی کردهاند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفتهاند.
امروز عده ای با ژست تقدس مابی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند، خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکاییند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مایوس شد، دو راه را برای ضریه زدن انتخاب نمود : یکی راه
ارعاب و زور دیگری راه خدعه و نفوذ. در قرن معاصر وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت گردید.
اولین و مهمترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متاسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه ای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد. یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشتهاند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افتراء بی دینی را تنها اغیار به روحانیت
زده است، هرگز! ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست. در شروع مبارزات اسلامی اگر می خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه است ! عده ای مقدسنمای واپسگرا همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است. هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز
نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد والا عالم سیاس و روحانی کاردان زیرک، کاسه ای زیر نیم کاسه داشت. واین از مسایل رایج حوزهها بود که هر کس کج راه می رفت متدین تر بود.
البته هنوز حوزهها به هر دو تفکر آمیخته اند و باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست از لایههای تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکی از مسایلی که باید برای طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه است که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و ساده لوحا
ن بی سواد، عده ای کمر همت بسته اند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشته اند.
اگر روحانیون طرفدار اسلام ناب و انقلاب دیر بجنبند ابر قدرتها و نوکرانشان مسایل را به نفع خود خاتمه می دهند. جامعه مدرسین باید طلاب عزیز انقلابی و زحمت کشیده و کتک خورده و جبهه رفته را از خود بدانند. حتما با آنان جلسه بگذارند و از طرحها و نظریات آنان استقبال نمایند و طلاب انقلابی هم مدرسین عزیز طرفدار انقلاب را محترم بشمارند و با دیده احترام به آنان بنگرند و در مقابل طیف بی عرضه و فرصت طلب و نق بزن ید واحده باشند و خود را برای ایثار و شهادت در راه هدایت مردم آماده تر کنند، حال جامعه و مردم طالب حقیقت باشند مثل زمان ما که حقا مردم بیشتر از آنچه که ما فکر می کنیم وفادار به روحانیت بوده و خواهند بود ـ یا نباشند مثل زمان معصومین علیهمالسلام-. اما مردم شریف ایران توجه داشته باشند که نوعا تبلیغاتی که علیه روحانیت انجام می پذیرد به منظور نابودی روحانیت انقلاب است، ایادی شیطان در تنگنا و سختیها به سراغ مردم می روند که بگویند روحانیت مسبب مشکلات و نارساییهاست : آنها هم کدام روحانی، روحانی بی درد و بی مسئولیت؟ نه! بلکه روحانیتی که در همه حوادث جلوتر از دیگران در معرض خطر بوده است.
سوالهایی راجع به عدالت اجتماعی در اسلام از دکتر حسن بلخاری کرده ایم که شایان ذکر است:
1 عدالت اجتماعی در فرهنگ سیاسی غرب، چه نسبتی با عدالت مهدوی در عصر ظهور دارد؟
2 زمینه ها یا مقوّمات عدالت اجتماعی در اسلام به ویژه در عصر ظهور با پایه ها و زمینه های عدالت در فرهنگ غرب چه تفاوتهایی دارد؟
3 شاخصه های عدالت اجتماعی مهدوی کدام است؟
4 دستآورد جهانیسازی با توجه به شاخصه های فوق چیست؟
5 با توجه به بحرانی که در نتیجه جهانیسازی و سیاستهای غلط مربوط به آن پدید آمده، برای برون رفتن از این بحران و رسیدن به وضعیت مطلوب چه باید کرد؟
6 با توجه به شاخصه های بالا، سیاستهای مربوط به عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
7 راهکارها و موانع رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب (عدالت اجتماعی مهدوی) کدامند؟
دکتر حسن بلخاری
پاسخ سوال1)
اگر بنا را بر فرهنگ معاصر غرب بگذاریم، هیچ گونه نسبتی وجود ندارد. غرب به دلیل ورود به دوران تکنوپولی یا سلطه سرمایه بر فرهنگ و پذیرش تمامی خواسته های فرهنگ سرمایه، عملاً در راهی قرار گرفته است که بنیانیترین اصول یک جامعه انسانی را در خود دفن میکند. عدالت اجتماعی، تنها رکن قوام و دوام موفق یک جامعه است، ولی فرهنگ امروز غرب مستند بر مبانی و قوانین سرمایه داری مدرن (که اصولی چون رقابت و مصرف را تنها محورهای رشد و موفقیت خود میدانند) نمیتواند حتی با فرمهای عدالت انسانی سازگار باشد، چه رسد به عدالت مهدوی.
در طی دوره های گوناگون حیات بشری، نمونه های کم و بیش موفقی از تلاش انسان در ایجاد عدالت اجتماعی وجود دارد، به غیر از دوره بسیار درخشان حکومت پیامبر(ص) در مدینه و پنج سال حاکمیت امیرالمؤمنین علی (ع) در کوفه نمونه هایی (حداقل در مبانی تئوریک) در تمدنهای دیگر در رسیدن به ایجاد یک جامعه مطلوب یا اصطلاحاً مدینه فاضله، وجود دارد. در جهان بینی شرقی، تعالیم کنفسیوس (با تمامی نقاط ضعف و قوتش) و در جهان غربی، تلاش فلاسفهای چون افلاطون و کلیسای قرون وسطی و حتی برخی فلاسفه سیاسی دوره مدرن، جزئی از این نمونه ها به شمار میروند. از سوی دیگر، در مبانی تئوریک بیشتر جهان بینیها، دست کم مبانی عدالت اجتماعی به عنوان یک آرمان مورد توجه نظریه پردازان بوده است.
با کمال تأسف علم زدگی حاکم بر دویست سال اخیر زندگی انسان و گسترش و شیوع جهانی آن، عدالت اجتماعی را یکی از گوهریترین حلقه های گم گشته جوامع انسانی قرار داده است.
باید گفت مبانی فلسفی و معرفت شناختی عدالت و آزادی در غرب با آنچه در عمل با آن روبهرو هستیم متفاوت است. غرب در بنیانها نظری خود به مبانی فطری این معانی نزدیک شده است. (نمونه آن اعلامیه حقوق بشر است) ولی در عمل (به دلیل حاکمیت معیارهای اقتصادی) با این معانی فاصله بسیار دارد.
پاسخ سوال 2)
در غرب یکی از بنیانها و پایه های عدالت، اومانیزم است. همه چیز در پناه انسان و برای انسان تعریف میشود. انسانی که افق تعریفش محدود به جنبه های مادی زندگی اوست. در حالی که در اسلام افق تعریف انسان بسیار وسیع است. این عدالت محوری براساس آیات و روایات اسلامی مبتنی بر سه مؤلفه زیر است.
اول: عدالت در پناه وحدانیت و توحید تعریف میشود؛ یعنی بر خلاف دیگر مکاتب بشری و به دلیل حاکمیت مطلق اصل توحید بر جهان بینی اسلامی، عدالت مقصود و غایت الهی دارد.
در جامعه انسانی عدالت برقرار میشود تا فرد بستری برای ظهور یک جامعه وحدانی و یکتاپرست باشد. جامعهای که میکوشد انسان را نه به وجه سفلای او در قالب و ماده که به وجه معنای او در (فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی(18 تعریف کند و مقصد و غایت زندگی را برای او تصویر نماید.
دوم: بنیاد عدالت بر معرفت و گسترش مبانی معرفتی در جامعه مهدوی استوار است. بنابرای
ن، ضامن اجرای عدالت، قوای حاکم بر اجتماع نیست. بلکه خرده عقلانیت و معرفتی است که بنا به شناخت ماهیت عدالت و ضرورت آن در جامعه بشری، خود پاسدار و ضامن جریان آن میشود.
معرفت در جامعه مهدوی نه تنها ضامن جریان عدالت، که عامل تحقق و تداوم آن نیز هست. جامعه مهدوی جامعهای است که قوام و دوام خود را در پرتو ارادهای جمعی مبتنی بر نوعی شناخت شهودی بدست میآورد. این شناخت شهودی که توسط جامعه ادراک شده است. عدالت را به عنوان اصلی ترین زمینه ظهور و بروز استعدادها و خلاقیتهای انسانی و شکوفا شدن جنبه های مختلف خلیفه الهی او ضروری میسازد.
سوم: اصل عزت و کرامت انسان در جامعه مهدوی است. انسان بنا به ادراک و معرفت به جایگاه رفیع انسانی خود، اسیر و برده هیچ گونه ابزار و هیچ گونه غایتهای کاذب مادی نخواهد بود. آن چه امروز شاهد آنیم ذبح شخصیت و هویت انسانی در پای سامری نَسبی به نام تکنوپولی است که به تعبیر ظریفی، انسان در خدمت آن قرار دارد تا تکنوپولی در خدمت انسان.
از این هر سه که به نظر این جانب محوری ترین شاخصه های عدالت اجتماعی مهدوی است، نه تنها غرب بلکه حتی دیگر جوامع بشری امروز نیز با آن فاصله بسیار دارند.
پاسخ سوال 4)
جهانی سازی (چیزی که امروز شاهد آنیم) همچنان که در پاسخ پرسش اول ذکر کردم
هیچ نسبتی با شاخصه های یاد شده ندارد. مهمترین شاهد عدالت اجتماعی مهدوی، برپایی قسط و عدل براساس معانی توحیدی است. جهانی سازی نه تنها مسیر و طریقی در این مقصد نیست، بلکه دقیقاً روندی عکس آن را پیش گرفته است. اقتصاد به عنوان مهمترین شاخصه جهانی شدن، یکی از اصلیترین شاخصه های فضیلت که همان پاسداشت اخلاق و معیارهای اخلاقی است را به عنوان عاملی که در مواردی مخل ارتباطات اقتصادی است نادیده میگیرد و امروزه این بحث که نمیبایست مبانی اخلاقی را در امور اقتصادی به کار گرفت یا جدی انگاشت، یکی از مباحث روز اقتصاد است. عنصر دیگر جهانی سازی، اطلاعات و رسانه ها هستند و کیست که نداند محققان و متفکران ژرف اندیش اطلاعات را به عنوان عاملی در جهت افزایش دامنه جهل انسان
ارزیابی میکنند و نه عاملی در راستای افزایش معرفت و شناخت انسانی، تزئین، گزینش، بخش انحصاری، خبرسازی، جعل و تصویر کردن کلمات آن هم با مقاصدی خاص عقل آدمی را در باصره او قرار داده است و به تعبیر ((مک لوهان)) جهانی آفریده است که تلویزیون امتداد دیدن ما و نه اندیشیدن ماست. در عرصه سیاست نیز نظم نوین جهانی برخورد تمدنها، پایان تاریخ (با آن ادعای سست بنیادش در پیروزی بلامنازع لیبرال دمکراسی) همه تئوریهایی در جهت عدالت سیاسی
جهانی نیست؛ بلکه سلطه تمدن، فرهنگ و منشی خاص بر جهان است، آن هم مبتنی بر زر و زور و تزویر. پس جهانی سازی جاری، دستاوردهای اصیل عدالت ارزشی و انسانی را نادیده میگیرد و با نام جهانی شدن و حذف مرزها، مرزها و حصرهای جدیدی متولد میکند. مرزهای و حصرهایی که اینک انسانها را محصور و محدود میکند و نه جغرافیا را. جهانی شدن معاصر، مرزی را حذف نمیکند، دامنه مرزها را به جامعه انسانی میکشاند و با طبقاتی کردن (یا تقسیم جهان به جهان اول و دوم و سوم یا به شمال و جنوب) جامعه، هویت اجتماع را که تعامل است باز میستاند و انسانها را به
موجوداتی موازی هم و نه مکمل هم تبدیل میسازد. جامعه آمریکایی روشنترین مصداق و نمونه دستاوردهای جهانی سازی است.
پاسخ سوال 5)
راه چارهای جز افزایش تعاملات، مناسبات و ارتباطات منطقهای وجود ندارد. از دید محققان مهمترین عامل غلبه بر انحصارگری جهانی سازی ( که از سوی گروهی خاص تبلیغ و ترویج میشود) افزایش همکاریهای منطقهای است. مناطق مختلف جهان که گاه شامل چند کشور میشود به دلیل گستره فرهنگی مشترک و نیز منافع سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی مشترک، تجانس افزونتری برای تشکیل نخستین هسته های جهانی شدن از یک سو و مقابله با جهانی سازی تصنعی غرب از سوی دیگر هستند. به عبارت دیگر منطقی است که جهانی شدن با افزای
ش دامنه همکاریهای منطقهای حاصل شود تا از سوی گروهی بر جهان دیکته و تحمیل نشود. گام دوم، سیاستهای ایجابی است. بسیاری از تمدنها و فرهنگهای معاصر، راه های برون رفتی برای این بحران ندارند؛ زیرا فاقد مبانی فکری و نظری قدرتمندی در شناسایی این بحران و ارائه الگوها و طرحهایی برای برون رفت از آن هستند. تفکر اسلامی به طور اعم و نظام سیاسی ـ عقیدتی شیعه به طور اخص که الگوهای تمام عیاری در متن فرهنگ خود برای جهان شدن (به معنای
حقیقی خود) دارد، رسالتی افزونتر و سنگینتر دارد. تلاش در جهت تشکیل سمینارهایی در سطح جهانی، همراه با تبدیل مبانی نظری به استراتژیهای روز، بهوسیله اندیشمندان و محققان شیعی به ویژه در حوزه های علمیه و دانشگاه ها امری بسیار ضروری به شمار میآید.
دانلود تحقیق اصول و مبانی سیستمهای خبره word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق اصول و مبانی سیستمهای خبره word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق اصول و مبانی سیستمهای خبره word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
قواعد استنتاج
اگرچه نمودارهای ون از جمله روشهای تصمیم گیری برای قیاسهای صوری محسوب می شوند ولی این نمودارها برای استدلالات پیچیده تر مناسب نیستند، زیرا خواندن این نمودارها مشکل است. قیاس صوری مشکل اساسی تر دیگری دارد و آن این است که فقط بخش کوچکی از عبارات منطقی را می توان به وسیله قیاس صوری بیان کرد. در واقع قیاس صوری طبقه بندی شده فقط شامل عبارات گروه بندی شده I,E,A وO می باشد. منطق گزاره ای، ابزار دیگری را برای توصیف استدلال ارائه می دهد. در حقیقت ما غالبا بدون آنکه بدانیم از منطق گزاره ای استفاده می کنیم. به عنوان مثال استدلال گزاره ای زیر را در نظر بگیرید :
اگر برق باشد، کامپیوتر کار خواهد کرد
برق هست
.. کامپیوتر کار خواهد کرد
می توان این استدلال را با استفاده از حروف انگلیسی به شکل رسمی زیر بیان نمود.
A = برق هست
B = کامپیوتر کار خواهد کرد
بنابراین استدلال فوق را می توان به این صورت نوشت :
استدلالات زیادی به این شکل وجود دارند. صورت کلی نمایش استدلالی از این نوع، به این صورت است :
P q
P
q
که در آن p و q متغیرهای منطقی بوده و می توانند هر عبارتی را نشان دهند. استفاده از متغیرهای منطقی در منطق گزاره ای این اجازه را به ما می دهد که عباراتی پیچیده تر از چهارچوب عبارت قیاس صوری یعنی I,E,A و O داشته باشیم. این نوع استنتاج در منطق گزاره ای نامهای مختلفی دارد، از جمله : استدلال مستقیم، انتزاع، قانون انفصال و فرض مقدم. توجه کنید که این مثال را به صورت قیاس صوری نیز می توان بیان کرد.
همه کامپیوترها با داشتن برق کار خواهند کرد
این کامپیوتر برق دارد
این کامپیوتر کار خواهد کرد
که نشان می دهد انتزاع یک حالت خاص از قیاس صوری است. قانون انتزاع از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا پایه و اساس سیستمهای خبره مبتنی بر قاعده را تشکیل می دهد. گزاره مرکب P q نشان دهنده یک قاعده است و p نشان دهنده الگویی است که باید بر مقدم منطبق شود تا این قاعده ارضاء گردد. ولی همان طور که در فصل دوم مطرح شد، عبارت شرطی P q دقیقاً معادل با یک قاعده نیست زیرا عبارت شرطی، یک تعریف منطقی است که توسط جدول درستی تعریف می شود و برای هر عبارت شرطی تعاریف زیادی می تواند وجود داشته باشد.
دانلود مقاله بررسی تاثیر طرح پاداش بر عملکرد و رضایتمندی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت االله آملی word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسی تاثیر طرح پاداش بر عملکرد و رضایتمندی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت االله آملی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی تاثیر طرح پاداش بر عملکرد و رضایتمندی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت االله آملی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر طرح پاداش بر عملکرد و رضایتمندی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت االله آملی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی می باشد؛ جامعه آماری بالغ بر 235 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت االله آملی است که از این تعداد نمونه ای 125 تایی به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای استفاده گردید . نتیجه پیمایش نشان می دهد که طرح پاداش بر عملکرد و رضایتمندی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت االله آملی تاثیر دارد.
واژه های کلیدی: طرح پاداش، عملکرد، رضایتمندی، انگیزش کارکنان، پرداخت مبتنی بر عملکرد
-1 مقدمه
از دیرباز انسان به عنوان محور اصلی منظومه سازمان، نقش اساسی ایفا نموده و هدف مدیریت در سازمان، جذب، نگهداری و بالنده سازی نیروی انسانی شایسته بوده است. در این راه تنظیم و طراحی نظام های حقوق و دستمزد منصفانه یکی از مهم ترین عوامل تحقق این هدف به شمار می رود. (عبادی و همکاران، 1383، (52 امروزه یکی از وظایف عمده مدیران نیروی انسانی، طراحی، ترسیم و اجرای سیستم حقوق و دستمزد و مزایا برای کارکنان است. طراحی سیستم های پرداخت اهداف متعددی را دنبال می کند. یکی از مهم ترین آن ها طراحی سیستم بر اساس پاداش منصفانه و متعادل برای کلیه کارکنان است. ضمنا شرایطی به وجود می آورد که در بازار رقابتی کار، کارکنان سازمان خود را ترک نکنند. ( کاظمی، 1380، (78 بسیاری از اعتصاب ها، کم کاری ها، عدم انگیزش و نارضایتی های شغلی، ترک خدمت و کاهش بهره وری نیروی انسانی، زائیده بی توجهی و نابرابری در پرداخت و روش های ناعادلانه حقوق و مزایاست. (عبادی و همکاران، 1383، (52 سیستم پاداش و حقوق به رفتار فرد و گروه شکل می دهد و در اجرای استراتژی سازمان نقش مهمی دارد. اگر برنامه های تشویق و پاداش کارکنان به خوبی طرح ریزی شود، با هدف ها و ساختار سازمان هماهنگ خواهد بود، این برنامه ها موجب انگیزش کارکنان می شود و آن ها را وادار می کند تا عملکردهای خود را در جهت تامین هدف های سازمانی سوق دهند. (اعرابی و پارسائیان، 1385، (41 بعضی از صاحبنظران روانشناسی مدیریت بر این باورند که پول مهم ترین عامل ایجاد انگیزش در کارکنان به شمار می آید. از آنجا که انسان مهم ترین عنصر سازمان محسوب می شود. برای رفع نیازهای مادی و ادامه حیات خود در قبال اخذ وجه اضافی حاضر به انجام تلاش و کوشش در کارهای محوله می باشد. (نورالدینی، 1384 ، (35 در اوایل قرن بیستم اصول مدیریت علمی فردریک وینسلو تیلور تا حد زیادی بر این اندیشه متصور بود که پول عمده ترین انگیزه فعالیت بشر است و روش هایی که برای افزایش کارایی بیشتر طراحی شده بر همین اصول بنا شد. آنچه موجب اهمیت پول به عنوان یک عامل ایجاد انگیزش می شود این است که پول وسیله ای برای رسیدن به خواسته های گوناگون به شمار می آید و افراد می توانند با داشتن پول احتیاجات مادی و امنیتی و تا حدی اجتماعی خود را برآورده سازند. (همان منبع، (37-36 سازمان یک نهاد اجتماعی است که دارای هدف و نظامی است که به سبب داشتن یک ساختار آگاهانه، فعالیتهای خاصی انجام می دهد و مرزهای شناخته شده ای دارد. برای تحقق اهداف هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان نقش مهمی را ایفا می کند . به نتیجه رساندن وظایف سازمان به عهده نیروی انسانی آن و عملکرد این افراد، همان عملکرد سازمان است. دانشگاه آزاد اسلامی پس از انقلاب اسلامی تشکیل شد و سازمانی نوپا با اهدافی متعالی است و بدون توجه به کمیت و کیفیت عملکرد کارکنان و عوامل موثر بر عملکرد آن ها و همچنین بدون توجه به نظرات و میزان رضایت ارباب رجوع خود (دانشجویان) نمی تواند آنگونه که باید به اهداف خود دست یابند. از این رو بهره گیری از طرح پاداش می تواند به عنوان موتور محرکه ایجاد انگیزه در کارکنان دانشگاه آزاد عمل نموده و ضمن ارتقاء عملکرد آنان موجبات رضایتمندی آن ها را نیز فراهم آورد.
-2 بیان مسئله
افزایش کارایی و بهره وری هر سازمان و اثربخشی آن، مستلزم استفاده بهینه از همه عوامل موثر بر تولید و خدمت به ویژه عامل انسانی به عنوان مهم ترین عنصر سازمان است. یکی از بهترین راه های ایجاد انگیزه در کارکنان در شرایط کنونی جامعه و با توجه به وضعیت هزینه های زندگی استفاده از عوامل مادی است. سازمان امور اداری و استخدامی کشور در راستای دستیابی به نتایج مطلوب حاصل از تلاش های جمعی افراد به دنبال ایجاد و توسعه شرایطی بوده است تا کارکنان سازمان های دولتی با میل و رغبت در راه دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده سازمان مشترکا فعالیت نمایند. از زمره طرح های ارائه شده در این راستا طرح اعطای پاداش مالی تحت عنوان فوق العاده پاداش به کلیه نیروهای وزارتخانه مشمول ماده یک قانون نظام هماهنگ موافقت نموده است.
در این آیین نامه که از سال (1374) جهت اجرا به وزارتخانه ها ابلاغ گردیده است، استاندارد بعضی از مشاغل عمومی مشخص و افراد به تناسب سطح عملکرد کمی و کیفی خود در سطوح مختلف، از پاداش های مادی بهره مند می گردند. (علوی، 1381، (46 به کارکنانی که مشاغل آن ها استاندارد شده است و شاغلین مربوطه، بیش از استاندارد تعیین شده انجام وظیفه نمایند فوق العاده ای تحت عنوان پاداش (کارانه)، حداکثر معادل حقوق مبنای آنان بر حسب ارزش واحد استاندارد کار، در هر ماه پرداخت می گردد. (نورالدینی، 1384، (36 به جبران زحمتی که فرد در سازمان متحمل می شود، در ازای وقت و نیرویی که او در سازمان و به خاطر نیل به اهداف سازمان صرف می کند و به تلافی خلاقیت ابتکارات وی برای یافتن و به کارگیری رویه ها و روش های کاری جدیدتر