دانلود مقاله اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی
قسمت چهارم: سیاست های ارزی
تصحیح نظام ارزی کشور مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، رفرم بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. انجام این امور در چارچوب مناسبات حاکم بر کشور اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود.
در پی تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، در مارس 2002 سیستم چند نرخی ارز در ایران برچیده شد و جای خود را به یک سیستم تک نرخی شناور داد که قرار است بر مبنای موازین اقتصادی اداره شود! اما متجاوزاز بیست سال سیاست ارزی ج.ا. خسارات هنگفتی بر اقتصاد ایران وارد آورد. این سیاست بخاطر ماجراجویی های سیاسی رژیم و بی کفایتی
مدیریت اقتصادی آن بر کشور تحمیل شد، وبه دلیل ماهیت رانت خواری و رانت دهی نظام سیاسی رژیم گسترش و تداوم یافت. سیاست ارزی ج.ا. از یکسو موجب گسترش و تشدید ناکارآیی در بخش های تولیدی، تخصیص نا مطلوب منابع، نا به هنجاری ساختار تولید، نا به هنجاری الگوی مصرف، تضعیف تولیدات داخلی، تضعیف صادرات غیر نفتی، رشد بیمارگونه بخش تجاری، و اتلاف انبوه منابع اقتصادی شده، و از سوی دیگر فساد اقتصادی و اداری پ
ر دامنه و بیسابقه ای را پدید آورده است. این سیاست، در کلیت خود نظام اقتصادی کشور را تبدیل به سیستمی بس نا به هنجار کرده که برون رفت از آن مستلزم یک تلاش ملی وسال ها ممارست است.
موفقیت سیستم ارزی جدید مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصا
دی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، اصلاح بنیادین
بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. در غیر این صورت، سیاست جدید پایدار و موثر نخواهد بود. در سیستم چند نرخی گذشته بطور متوسط متجاوز از %80 درآمد ارزی دولت با نرخی نزدیک به یک پنجم نرخ بازار در اختیار موسسات دولتی و نهادهای انقلابی گذاشته میشد. در سیستم تک نرخی جدید این موسسات ارز خود را به قیمت بازار تامین میکنند، اما ما به تفاوت بین نرخ بازار و نرخ رسمی گذشته به آنها پرداخت
میشود. بدون کاهش این یارانه ها، سیستم ارزی جدید عمدتا یک شگرد حسابداری محسوب خواهد شد که تنها هزینه یارانه هایی را که قبلا بطور ضمنی پرداخت میشد، اکنون آشکار میسازد.
سیستم چند نرخی
روی کار آمدن ج.ا. همراه بود با بحران ارزی، که به دلیل اتخاذ سیاست
های اقتصادی نا مناسب، و به دنبال آن اشغال سفارت آمریکا، تحریم اقتصادی آمریکا، و سپس جنگ ایران و عراق ابعادی غیر قابل کنترل یافت. لذا، طی دهه هشتاد سیاست ارزی ج.ا. عبارت بود از انحلال بازار آزاد، ثابت (فیکس) کردن نرخ برابری ریال، و تخصیص منابع ارزی از طریق دستگاه اداری دولت و کنترل مرکزی تجارت خارجی. طی دهه 90، پس از پایان جنگ عراق، دولت ج.ا. طی چند مرحله اقدام به ساده کردن نظام ارزی کشور و ابقا تدریجی مکانیزم بازا
ر آزاد کرد. با اینهمه، طی این دهه نظام ارزی همچنان یک سیستم چند نرخی باقیماند، همراه با کنترل شدید واردات و مبادلات ارزی، که میزان پیچیدگی و محدودیت های آن در واکنش به شرایط داخلی و خارجی، به ویژه نوسانات قیمت نفت، تغییر میکرد.
در 21 ژانویه 1991 دولت تعداد نرخ های رسمی (دولتی) ارز را از 7 نرخ به 3 نرخ تقلیل داد که عبارت بودند از:
1 نرخ رسمی 70 ریال در برابر یک دلار آمریکا برای صادرات نفتی، واردات کالاهای ضروری، واردات پروژه های استراتژیک، پرداخت بدهی های خارجی، و ارز دانشجویی
2 نرخ رقابتی 600 ریال برای هر دلار برای واردات کالاهای سرمایه ای، لوازم تولید، مواد خام و کالاها و خدمات تولیدی که شامل ارز رسمی نمیشدند
3 نرخ شناور که توسط بانک ها، بر مبنای نرخ آزاد تعیین میشد برای صادرات غیر نفتی، واردات غیر ضروری و خدمات
علاوه بر سه نرخ رسمی، یک نرخ ارز آزاد نیز معرفی شد، که توسط بازار
آزاد تعیین، و برای انجام سایر مبادلات آزادانه خرید و فروش میشد.
در 21 مارس 1993 دولت سه نرخ رسمی فوق الذکر را حذف، و یک نر
خ نیمه شناور واحد را جایگزین آنها کرد. همزمان بسیاری از محدودیت های ارزی و وارداتی نیز کنار گذاشته شد. سطح نرخ جدید، که ابتدا برابر 1500 ریال در مقابل دلار آمریکا اعلام شد، بصورت روزانه توسط بانک مرکزی تعیین واعلان میگردید. نرخ جدید بخش قابل ملاحظه ای از پرداخت های ارزی، یعنی پرداخت های مربوط به بدهی های خارجی و واردات ضروری را شامل
نمیشد، که همچنان بر مبنای نرخ رسمی دلاری 70 ریال انجام میگرفتند. با اینهمه، به علت افزایش فشار بدهی های خارجی و رشد بیرویه واردات، و متعاقبا کاهش قیمت نفت، سیاست جدید دوام نیآورد. در دسامبر 1993، برای مقابله با این ضعیت، دولت مجبور شد نرخ رسمی را در سطح بالاتر، یعنی دلاری 1750 ریال ابقا کند.
در مه 1994 یک نرخ رسمی جدید، موسوم به نرخ صاداراتی، نیز به بازار ارز اضافه شد، که در سطح 2345 ریال در برابر دلار آمریکا، تمام مبادلات مربوط به صادرات غیر نفتی و اردات غیر ضروری را شامل میشد. در سال بعد، افزایش نرخ تورم و تشدید تحریم اقتصادی آمریکا موجب کاهش ارزش ریال شد. در مه 1995، نرخ صادراتی به 3000 ریال، و نرخ بازار آزاد به 6200 ریال افزایش یافت.
در جولای 1997، بانک مرکزی اقدام به عرضه اوراق ارزی در بازار بورس تهران کرد. به این ترتیب نرخ جدید دیگری، موسوم به نرخ بورس تهران، وارد بازار ارز شد، که سطح آن در ابتدای کار نزدیک به 5000 ریال در برابر دلار آمریکا بود. در دو سال اول، که درآمد نفت پایین بود، بانک مرکزی نتوانست مقدار ارزی را که برای تامین سطح تقاضا لازم بود به بازار بورس عرضه کند. لذا، برای کنترل فشار تقاضا اقدام به سهمیه بندی ارز کرد. وارد کنندگان، حتی آنها که دارای پروانه رسمی بودند، میبایست مدتی طولانی منتظر بمانند تا اعتبار نامه ارزی لازم را دریافت کنند. در نتیجه، اضافه قیمت ارز آزاد به نرخ بورس تهران از %20 به %50 افزایش یافت. بالاخره، در سا
ل 1999 بانک مرکزی مجبور شد تا قیمت ارز را در دو مرحله، %20 در مارس 1999 و %16 در مه 1999 افزایش دهد. در مجموع، طی سال مالی 99/1998 قیمت دلار در بازار بورس تهران %42، ودر سال 2000/1999 %20 افزایش یافت.
بین جولای 97 و مارس 2000، در ایران چهار نرخ رسمی وجود داشت که عبارت بودند از:
1 نرخ رسمی، که بین 1736 تا 1767 ریال در برابر دلار آمریکا نوسان میکرد، و برای پرداخت بدهی های خارجی، واردات ضروری، و کلیه واردات موسسات دولتی و نهادها بک
ار میرفت
2 نرخ صادراتی، برابر 3000 ریال در مقابل دلار، برای صادرات غیر نفتی
3 نرخ بورس تهران، یک نرخ نیمه شناور که در سال 2000 حول 8000 ریال نوسان میکرد و برای سایر واردات بکار میرفت
4 نرخ بین بانکی یا مذاکره ای که توسط بانک ها، برای انجام مبادلات بین بانکی مذاکره و تعیین میشد. این نرخ در اواخر 1998 و اوایل 1999 که عرضه ارز در بازار بورس تهران کم بود و سهمیه بندی میشد، به میزان قابل ملاحظه ای بالاتر از نرخ ارز بورس تهران بود. اما در سال 2000 که عرضه ارز در بورس تهران افزایش یافت، با فاصله کمی حول نرخ ارز بورس تهران نوسان میکرد.
علاوه بر چهار نرخ رسمی فوق، ارز توسط صراف های رسمی، به قیمت کمی بالاتر از نرخ بورس تهران نیز خرید و فروش میشد. همچنین یک بازار سیاه وجود داشت که توسط صراف های غیر رسمی کنترل میشد، و عمدتا مبادلات غیر رسمی و قاچاق را در بر میگرفت.
بین مه 1999 و مارس 2000 بانک مرکزی توانست با استفاده از افزایش ق
یمت نفت عرضه ارز را در بازار بورس تهران افزایش دهد و نرخ دلار را در این بازار حول 8000 ریال تثبیت کند. به این ترتیب، فزونی نرخ ارز آزاد به نرخ ارز بورس تهران به %2 کاهش یافت، و به تدریج وارداتی که قبلا به قیمت ارز صادراتی انجام میگرفت به ارز بورس تهران منتقل شد. در مارس 2000 نرخ ارز صادراتی حذف، و نرخ بورس تهران به نرخ غالب برای انجام مبادلات بخش خصوصی تبدیل شد.
طی سال مالی 2002/2001، نرخ رسمی تورم بطور متوسط نزدیک به %12 بود، و دولت، به علت افزایش قیمت نفت، دارای درآمد ارزی قابل ملاحظه ای بود . لذا، بانک مرک
زی توانست نوسانات نرخ ارز بورس تهران را همچنان حول 8000 ریال حفظ کند.
برای آنکه بتوان در پس این ساختار بغرنج و تغییرات پی در پی ویژه گی های برجسته سیاست ارزی ج.ا. را در یافت، میبایست به سهم بخش دولتی در تخصیص منابع ارزی، و عملکرد آن در برابر نوسانات درامد ارزی نفت توجه کرد. به علت رشد بیرویه بخش دولتی سهم بسیار بزرگی از درآمد ارزی کشور به بخش دولتی تخصیص داده میشود. بعلاوه، به علت پایین بودن کارایی و نا به هنجاری های ساختاری، بخش دولتی هنگام کاهش درآمد ارزی نفت نمیتواند ت
قاضای ارزی خود را با سرعت و به نسبت مناسب کاهش دهد، اما هنگام افزایش درآمد ارزی به سرعت بسط یافته و ارز بیشتری را میبلعد. در نتیجه، دراین معادله بخش خصوصی به زائده ای تبدیل میشود که همواره سهم کوچکی از درآمد ارزی نفت به ان تخصیص داده میشود. بخش خصوصی از افزایش درآمد ارزی به نسبت بهره کمتری میبرد، اما از کاهش درآمد ارزی به نسبت بیشتر متاثر میشود.
طی دوره مورد نظر، بطور متوسط نزدیک به %80 درآمد ارزی نفت با ق
یمت ارزان، یعنی یک پنجم بهای ارز آزاد، جهت تامین نیازهای موسسات دولتی و نهادها (از جمله پرداخت بدهی های خارجی و تامین واردات ضروری) به بخش حکومتی (یعنی موسسات دولتی و نهادها) تخصیص داده میشود. درمجموع، وقتیکه قیمت نفت، و در نتیجه درآمد ارزی دولت کاهش مییابد، بودجه ارزی بخش حکومتی به همان نسبت کاسته نمیشود. لذا، عرضه ارز به بخش خصوصی شدیدا کاهش یافته، محدودیت های ارزی و وارداتی-صادراتی تشدید شده، و حجم ناچیزی از مبادلات توسط ارز آزاد انجام میگیرد. برعکس، هنگامیکه قیمت نفت بالا میرود، تخصیص ارز به بخش خصوصی افزایش یافته، محدودیت های ارزی و وارداتی-صادراتی کاسته شده، و حجم بیشتری از مبادلات توسط ارز آزاد انجام میگیرد. برای مثال، بین مارس 1997
و مارس 2000، با افزایش قیمت نفت، سهم نرخ رسمی در کل ارز فروخته شده توسط دولت از %96 به %72 کاهش یافت.
علاوه بر قیمت نفت، شرایط اقتصاد داخلی نیز درانتخاب سیاست ارزی دولت اثر میگذارد. افزایش نسبی نرخ تورم (نسبت به سایر کشورها) سبب کاهش ارزش ریال میشود. طی دهه 90، هر گاه که افزایش نرخ تورم شدید بوده است، دولت به منظور جلوگیری از سقوط ریال به سیاست ارزی بسته روی آورده، برای مبادلات ارزی نرخ های رسمی ثابت تعیین کرده، و با وضع قوانین متعدد اقدام به کنترل تقاضای ارز کرده است.
همچنین، هر زمان که به علت افت درآمد نفت تخصیص ارز به بخش خصوصی شدیدا کاهش یافته است، دولت به منظور کنترل تقاضای ارز، بخش خصوصی را به لایه های مختلفی تفکیک کرده، و با توجه به و ویژه گی های اقتصادی هر لایه، و ملاحظات سیاسی، برای هرلایه نرخ ارز خاصی را تعیین، و با وضع قوانین و با استفاده از ابزارهای اداری اقدام به کنترل تقاضای ارز کرده است.
کنترل قیمت نفت در بازار جهانی در اختیار ایران نیست. لذا، در مکانیزم فوق عامل
بازدارنده اصلی در اجرای یک سیاست ارزی مطلوب بخش دولتی است، که به علت رشد بیرویه، پایین بودن کارایی، و نا به هنجاری های ساختاری بیشترین حجم درآمد ارزی کشور را میبلعد، و بخش قابل ملاحظه ای از آنرا به هدر میدهد. در سوی دیگر این معادله، یعنی عر
ضه ارز، این مناسبات مانع از آن میشوند که بخش خصوصی بتواند نقش مطلوب خود را ایفا کرده و از طریق افزایش صادرات غیر نفتی ارز لازم را برای کشور تامین کند. در واقع مناسبات موجود، با برهم زدن سیستم انگیزه ها، سودآوری فعالیت های تولیدی را کاهش داده و بخش خصوصی را به سوی فعالیت های دلالی میراند.
برای تقلیل شدت ضربه پذیری اقتصاد کشور دربرابر نوسانات قیمت نفت، اخیرا دولت اقدام به تاسیس صندوق پول نفت(Oil Stabilisation Fund) کرده است. لذا، وقتیکه قیمت نفت بالا است، بخشی از درآمد ارزی نفت در این صندوق پس انداز میشود تا در مواقعی که قیمت نفت به زیر روند بلند مدت خود تنزل میکند مصرف شود. این سیاستی درست است که میبایست سال ها قبل اتخاذ میشد. اما باید توجه داشت که این ابزار اقتصادی هنگامی میتواند کارا باشد که اقتصاد داخلی کما بیش در حالت تعادل باشد. وقتیکه اقتصاد داخلی دچار نا به هنجاری ه
ای شدید ساختاری است و برای مدتی طولانی کاملا از تعادل خارج شده است، این ابزار حلال مشکلات نخواهد بود. بر عکس، به احتمال قوی بخش قابل ملاحظه ای از سرمایه آن برای کنترل فشار ناشی از نا به هنجاری های ساختاری به هدر خواهد رفت.
پیآمدهای سیستم چند نرخی
ویژه گی اصلی سیاست ارزی ج.ا. عبارت است از پرداخت یارانه به واردات. همانطور که اشاره شد، دولت بخش عمده درآمد ارزی نفت را به قیمتی برابر یک پنجم نرخ بازارآزاد دراختیارارگان های دولتی و نهادها میگذارد تا بتوانند کالاهای مورد نظر را با ارز ارزان (دلاری 175 تومان) وارد کنند. در واقع، این پرداخت یارانه بطور غیر مستقیم به واردات است. در سال 2/2001، ارزش یارانه های غیر مستقیم ارزی بالغ بر5 بلیون دلار، یعنی %21 بودجه رسمی دولت بود. در مجموع، حجم کل یارانه های غیر مستقیم ارزی بالغ بر %6 تولید ناخالص ملی کشور اس
ت. این یارانه ها دارای پیآمدهای منفی گسترده ای برای اقتصاد کشور میباشند، که عمده ترین آنها به قرار زیر است:
1 یارانه های غیرمستقیم ارزی با پایین آوردن هزینه واردات، تناسب سودآوری بخش ها را به زیان تولیدات داخلی برهم زده، موجب تضعیف رشد تولیدات داخلی، ا
ز جمله صادرات غیر نفتی میشوند.
2 در بخش تولیدات داخلی، یارانه های مذکور موجب تشویق بخش هایی میشوند که در روند تولید از کالاهی وارداتی بیشتری استفاده میکنند (بخش های واردات بر و سرمایه بر)، که موجب تضعیف مجدد تولیدات داخلی میشود.
3 تضعیف تولیدات داخلی و ترغیب تولیدات سرمایه بر و واردات بر (یعنی مکانیزم های 1 و 2 بالا) موجب پایین آمدن ضریب اشتغال زایی فعالیت های اقتصادی میشود، که مبارزه با بحران بیکاری را دشوارتر میکند.
4 بخش عمده این یارانه ها به موسسات دولتی ونهادها تخصیص داده میشود، که در آنها باروری و کارآیی تولید، به دلایل گوناگون، بسیار پایین است. لذا، سیاست ارزی مزبور موجب تخصیص نامطلوب منابع اقتصادی شده، بخش قابل توجهی ازاین منابع را به هدر میدهد، و مانع از آن میشود که منابع تولیدی به بخش های پویا و کارای اقتصاد سرازیر شوند. در واقع، این مکانیزم اقتصاد کشور را در چنبره رکود محبوس میکند، و مانع از تحصیل رشد اقتصادی لازم برای حل بحران اقتصادی کشور میشود.
5 یارانه های غیر مستقیم ارزی سبب میشوند که قیمت ها نتوانند هزینه واقعی تولید و فرصت های از دست رفته را منعکس کنند. در زمینه کالاهای مصرفی، این امر موجب مصرف بیرویه و پیدایش یک الگوی مصرف غیر بهینه میشود. در عرصه تولید، نا به هنجاری سیستم قیمت ها موجب کاهش کارایی و باروری تولید، و انتخاب تکنولوژی نامطلوب میشود. برایند این مکانیزم، تخصیص نامطلوب منابع و به هدر رفتن ثروت کشور است.
6 دلیلی که غالبا برای پرداخت این یارانه ها ارائه میشود حمایت از اقشار کم درآم
د و مبارزه با فقر میباشد. اما، این یارانه ها تنها اقشار کم درآمد را هدف قرار نمیده
ند، بلکه تمام گروه های اجتماعی را در بر میگیرند. در واقع، حجم عمده این یارانه ها غالبا نصیب اقشار پر درآمد میشود. برای مثال، مبالغی که از طریق یارانه های غیر مستقیم ارزی نصیب پر درآمدترین دهه (یک دهم، percentile) جامعه میشود بین 2 تا 4 برابرسهم فقیرتری
ن دهه جامعه است.
حذف این سیستم نه تنها موجب بهبود تخصیص منابع و افزایش کارایی خواهد شد، بلکه درآمد حاصله از آن میتواند سرمایه لازم برای حل بحران اقتصادی و پیشبرد برنامه اصلاحات اقتصادی را نیز فراهم کند. همچنین، بخشی از درآمد حاصله را میتوان صرف ایجاد یک نظام امنیت اجتماعی کرد تا فشار تورمی حاصله را بر اقشار کم درآمد خنثی کند (برای توضیحات بیشتر به مقاله قبلی، “نا به هنجاری سیستم یارانه ها” مراجعه کنید). برای مثال، چنانچه دولت یارانه های غیر مستقیم ارزی را حذف، و مبلغ حاصله را بطور مساوی بین افراد کشور تقسیم کند، سطح رفاه مصرفی جامعه %69 افزایش خواهد یافت، که %72 آن نصیب خانواده های کم درآمد خواهد شد. استفاده بخشی از این مبلغ برای افزایش سرمایه گذاری و ارتقا باروری تولید تاثیر مثبت به مراتب بیشتری خواهد داشت.
علاوه بر کنترل عرضه ارز، دولت با وضع قوانین و با استفاده از ابزارهای اداری مختلف تقاضای ارز را نیز کنترل میکند. اشکال و ابزارهای عمده این کنترل عبارتند از:
• گروه بندی کالاهای وارداتی بر اساس درجه الویت و تعیین نرخ ارزی و ضوابط وارداتی مشخص برای هر گروه
• صدور پروانه واردات و جلوگیری از وارداتی که دارای پروانه رسمی نمیباشند
• لزوم گشایش اعتبار ارزی قبل از اقدام به خرید کالا و سپردن وجوه لازم به بانک مرکزی
• گرفتن تعهد از صادر کنندگان برای فروش درآمد ارزی خود به بانک مرکزی به قیمت تعیین شده، و ظرف حداکثر یک مدت معین.
این مکانیزم موجب پیدایش یک دستگاه اداری عریض و طویل، و تشدید بیساب
قه فساد اقتصادی شده است. برگه پروانه واردات، به محض دریافت، دارای ارزش میباشد و به قیمت قابل ملاحظه ای در بازار خرید و فروش میشود. دریافت پروانه واردات، علاوه بر ضوابط اقتصادی ، به درجه وابستگی سیاسی به رژیم و آمادگی پرداخت رشوه نیز بستگی دارد. زیاد قید کردن قیمت واردات، و کم قید کردن قیمت صادرات، برای دریافت ارز بیشتر (با استفاده از فاکتورهای نادرست و پرداخت رشوه) یکی دیگر از اشکال فساد اقتصادی این مکانیزم اداری است.
همچنین، مکانیزم فوق انباشته از قوانین دست و پاگیر است که موجب افت کارایی و تضعیف تولیدات داخلی، از جمله صادرات غیر نفتی میشود. برای مثال صادر کنندگان متعهدند درآمد ارزی خود را، پس از خروج کالا از مرزهای کشور، ظرف مدت تعیین شده (نزدیک 3 تا 8 ماه)، و به قیمت تعیین شده، که تا سال 2000 کمتر از نصف قیمت ارز در بازار آزاد بود، به ب
انک مرکزی واگذار کنند. اما در مورد برخی از کالا ها (مانند فرش) صادر کنندگان غالبا کالای خود را به صورت اعتباری به وارد کننده خارجی میدهند و پول خود را تنها هنگامی دریافت میکنند که وارد کننده کالای مزبور را فروخته باشد. در این موارد قوانین موجود سبب می
شوند که صادرکنندگان ایرانی نتوانند کالاهای خود را با قیمت و ضوابط مطلوب صادر کنند.
طی دو دهه گذشته، ویژه گی دیگر سیاست ارزی ج.ا.، همانطور که در بالا اشاره شد، عبارت بوده است از تغییرات پی در پی و شدید نرخ ارز. میزان این تغییرات غالبا بیشتراز نرخ سود متداول در بخش تولیدی بوده است. در چنین فضایی بخش خصوصی نمیتواند اقدام به برنامه ریزی بلند مدت برای سرمایه گذاری و رشد تولید کند. در نتیجه به فعالیت های تجاری و فعالیت های سطحی و کوتاه مدت روی آورده است.
در مجموع، سیاست ارزی ج.ا. یکی از اهرم های عمده مکانیزم رانت خواری در این رژیم میباشد، که علاوه بر شیوع فساد، بخش قابل ملاحظه ای از ثروت کشور را به هدر میدهد. همچنین، این سیاست با مخدوش کردن سیستم انگیزه های اقتصادی موجب رشد بیرویه و نا متناسب بخش تجاری، و تشدید نا به هنجاری ساختاری اقتصاد شده است. سیاست ارزی ج.ا. دچار یک تناقض بنیادین است، به این معنی که برای کنترل بحران ارزی دولت تدابیری اتخاذ میکند که با تضعیف تولیدات داخلی، ترغیب واردات، و تشدید نا به هنجاری های ساختاری بحران ارزی را بازتولید میکند.
وضعیت موجود
در پی تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، در مارس 2002 سیستم ارز چند نرخی برچیده شد و جای خود را به یک سیستم تک نرخی شناورداد که توسط سیستم بانکی کنترل و تنظیم میشود. با توجه به بالا بودن قیمت نفت، دولت توانسته است نه موسسات دولتی و نهادهای انقلابی ارز خود را به قیمت بازار تامین میکنند، اما ما به تفاوت بین نرخ بازار و نرخ رسمی گذشته توسط دولت به آنها پرداخت میشود. طی 18 ماه گذشته بخش عمده اندوخته صندوق پول نفت(Oil Stabilisation Fund) صرف پرداخت این یارانه ها شده است.
این تغییر، حتی در حد محدود خود، دارای اهمیت است. تا قبل از یکسان سازی نرخ ارز در مارس 2002 ، هزینه این یارانه های ارزی در بودجه دولت منعکس نبود. اما بعد از مارس 2002 به بودجه دولت یک قلم جدید اضافه شده است تا هزینه این یارانه ها را منعکس کند. آشکار کردن هزینه یارانه های ارزی به خودی خود دارای اهمیت است، زیرا اکنون مسئولین امورحداقل میتوانند متوجه هزینه فرصت های از دست رفته سیاست های ارزی خود باشند.
اما نکته کلیدی آن است که یارانه های غیر مستقیم ارزی هنوز پرداخت میشوند، و نا به هنجاری های ناشی ازپرداخت آنها همچنان ادامه دارد. بدون کاهش این یارانه ها، سیستم ارزی جدید عمدتا یک شگرد حسابداری محسوب خواهد شد که تنها هزینه یارانه هایی را که قبلا بطور ضمنی پرداخت میشدند، اکنون آشکار میسازد. در واقع نظام ارزی ج.ا. هنوز یک
سیستم چند نرخی است، کما بیش با تمام مشکلاتی که در بالا اشاره شد.
چشم انداز آینده
بدون کاهش و حذف یارانه های ارزی که به موسسسات دولتی و نهادها پرداخت میشود، سیستم ارزی جدید پایدار نخواهد بود – به ویژه، چنانچه قیمت نفت تنزل کند. اما حذف این یارانه ها بدون تغییرات بنیادین در ساختار اقتصاد سیاسی کشور میسر نخواهد بود. همانطور که در بالا اشاره شد، عامل بازدارنده اصلی از تصحیح سیستم ارزی کشور عبارت است از بخش دولتی که به علت رشد بیرویه، پایین بودن کارایی، و نا به هنجاری های ساختاری بیشترین حجم درآمد ارزی کشور را میبلعد، و بخش قابل ملاحظه ای از آنرا نیز به هدر میدهد. در سوی دیگر این معادله، یعنی عرضه ارز، مناسبات حاکم بر اقتصاد ایران مانع از آن میشوند که بخش خصوصی بتواند نقش مطلوب خود را ایفا کرده و از طریق افزایش صادرات غیر نفتی ارز لازم را برای کشور فراهم آورد. در واقع مناسبات موجود، با برهم زدن سیستم انگیزه ها، سودآوری فعالیت های تولی
دی را
پایین آورده و بخش خصوصی را به سوی فعالیت های دلالی میراند.
تصحیح نظام ارزی کشور مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، رفرم بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. انجام این امور در چارچوب مناسبات حاکم بر کشور اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود.
دانلود مقاله امام على (ع) و قاسطین word دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله امام على (ع) و قاسطین word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله امام على (ع) و قاسطین word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
مقدمه
یکى از بزرگترین ابعاد شخصیت امیرالمؤمنین (ع) که او را میان بزرگان عالم متمایز مىسازد، پاى بندى دقیق او به ارزشهاى الهى در تمام حرکتها و انتخابها و خواستنها و نخواستنهاست، او هرگز ایمان خود را قربانى هیچ مصلحتى هر قدر هم بزرگ باشد، نکرد و خوشنودى مردم را به خوشنودى خداوند ترجیح نداد.
این ویژگى سبب شد که گروهى به خاطر همین ارزشها شیفته و فریفته او شوند و در مقابل، گروهى هم تاب تحمل او را نداشته باشند و با او دشمنى کنند، دوستان او تا سر حد جان پیش رفتند و گاهى حتى درباره او افراط کردند و دشمنان او ناجوانمردانه ترین تهمتها را به او زدند و لعن و سب او را عبادت شمردند! و به گفته ربیعبن خیثم: کسى چون على نبود که دوستدار او شدیدترین محبت را به او داشته باشد و دشمنان او شدیدترین دشمنى را با او داشته باشد. (1)
در زمان رسول خدا (ص) که قامت دین با شمشیر کج او راست شد و افراد بسیارى از مشرکان و سردمداران کفر به دست او هلاک شدند، گروه هاى به خاطر خونخواهى کشته شدگان خود، کینه او را به دل گرفتند و این کنیه حتى پس از مسلمان شدن آنان نیز ادامه یافت؛ و اینکه مى بینیم پیامبر خدا در هر فرصتى از فضایل او و آثار سودمند محبت او سخن مى گفت، براى زدودن این کینهها بود ولى کینهها آنچنان عمیق بود که به این آسانى از میان نمى رفت، بلکه حتى سفارشهاى مکرر پیامبر، باعث مى شد کسانى به على (ع) حسد برند و با او دشمنى کنند . این در حالى بود که على (ع) به خاطر همان ویژگى که گفتیم، در میان اصحاب پیامبر، دوستداران و عاشقانى داشت که در همان عصر پیامبر به عنوان شیعه على شناخته مى شدند و پیامبر در حق آنان فرموده بود:
هذا و شیعته هم الفائزون (2) او و شیعه او همان نجات یافته گان هستند.
و در تفسیر «خیر البریه بهترین مردم» که در سوره بینه آمده است خطاب به على فرموده بود :
انت یا على و شیعتک. (3) منظور، تو و شیعیان تو هستند.
پس از رحلت پیامبر، کینهها و دشمنىها با شدت بیشترى ادامه یافت و بخصوص زمانى که پس از بیست و پنج سال خانه نشینى، مردم با او بیعت کردند و او را به عنوان رهبر سیاسى جامعه برگزیدند، هم جاه طلبانى که حکومت امام را در راستاى منافع خود نمى دیدند و هم دشمنان دیرینه امام که کینههاى بدر و حنین را به دل داشتند و خواهان دست اندازى به حکومت بودند، پرچم مخالفت را بر افراشتند و به جنگ او رفتند، در این کشمکشها گروهى نادان و کج فکر هم پیدا شدند که به تفسیر غلطى که از دین داشتند، امام را مورد حمله قرار مى دادند: ناکثین، قاسطین، مارقین.
آنچه در این نوشتار مورد بررسى قرار خواهد گرفت درگیرى امام با گروه «قاسطین» یعنى معاویه و یاران او است و نشان خواهیم داد که چگونه این گروه که خود را در بطن جامعه اسلامى جا زده بودند، همواره هدفشان محو اسلام راستین و رسیدن به قدرت، آن هم از نوع جاهلى و اشرافى بود و خواهیم دید که جنگ صفین در واقع ادامه جنگ احد بود و تنها شعارها عوض شده بود. اکنون این موضوع را به استناد به روایات و گزارش هایى که در کتابهاى تاریخى و حدیثى آمده است، مورد بحث قرار مى دهیم.
حکومت علوى و دشوارىهاى موجود
با گذشت بیست و پنج سال از رحلت پیامبر اسلام و به روى کار آمدن متناوب سه خلیفه، بدعتها و تبعیضها و کج روىهاى بسیارى در میان امت اسلامى پدید آمد و پیکر اسلام زخمدار شد . براى امیرالمؤمنین که همه چیز خود را در راه اسلام فدا کرده بود براى تقویت و گسترش اسلام رنجهاى فراوانى کشیده بود، پیدایش این وضعیت درد آور بود و از آن سختتر اینکه او براى حفظ اساس اسلام مجبور به سکوت و مدارا و تحمل وضع موجود بود و به تعبیر خودش صبر مىکرد اما چونان کسى که استخوان در گلویش گیر کرده باشد و یا ریگ به چشمانش رفته باشد. (4)
البته امیرالمؤمنین به عنوان نماینده راستین اسلام هر کجا که فرصت را مناسب مىدید تذکرات لازم را مى داد و اعتراض مى کرد ولى چون قدرت در دست دیگران بود توانایى جلوگیرى از انحرافات را نداشت.
امت اسلامى که طعم تلخ دورى از امیرالمؤمنین را چشیده بود و تجربه دردناک بیست و پنج سال محرومیت از حکومت حق و عدل را داشت، پس از کشتن عثمان روى به سوى امام آورند و او را به عنوان رهبر سیاسى خود برگزیدند و مهاجر و انصار و اهل حل و عقد با او بیعت کردند و امام که هرگز در اندیشه ریاستطلبى نبود و حکومت را تنها براى اجراى احکام اسلامى و عدالت مىخواست، قدرت لازم را براى پیاده کردن اهداف خود و تصحیح مسیر اسلام به دست آورد.
انحرافها وتبعیضها در میان مردم به صورت یک فرهنگ پذیرفته شده، جا گرفته بود و مبارزه با آن سخت دشوار بود و لى امام وظیفه داشت که با آن مبارزه کند و بهاى سنگین آن را نیز بپردازد، از این رو از همان آغاز، اصلاحات را شروع کرد و به افزون طلبانى که سالها به بیت المال دست اندازى کرده بودند، اعلام نمود که در حکومت علوى جایى براى آنها نیست و حتى باید درباره گذشته خود نیز حساب پس بدهند او در نخستین خطبهاى که پس از بیعت مردم با او، ایراد کرد، از اصلاحاتى بنیادین و تحولى عمیق خبر داد و فرمود:
; ألا و ان بلیتکم قد عادت کهیئتها یوم بعث الله نبیه (ص) و الذی بعثه بالحق لتبلبلن بلبله و لتغغربلن غربله ولتساطن سوط القدر حتى یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم. (5)
آگاه باشید که گرفتارى شما همانند روزى که پیامبر مبعوث شد، بار دیگر به شما روى آورده است، سوگند به کسى که او را به حق مبعوث کرده است به سختى مورد آزمایش قرار مىگیرید و غربال مىشوید و مانند دیگ به هنگام جوش آمدن زیر و رو خواهید شد آن چنان که پایین شمابالا و بالاى شما پایین شما خواهد شد.
و نیز فرمود:
و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الاماء لرددته فان فى العدل سعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق. (6)
به خدا سوگند اگر آن (عطایاى عثمان) را پیدا کنم در حالى که مهر زنان قرار گرفته و یا کنیزان با آن خریدارى شدهاند، بر مىگردانم، زیرا که در عدالت گشایشى است و آن کس که عدالت بر او گران آید تحمل ستم بر او تنگتر است.
همچنین او از کنار گذاشتن حاکمان و عاملان ناشایسته خبر داده بود و در مقابل کسانى که او را در این باره نصیحت مىکردند این آیه را خوانده بود:
و ما کنت متخذ المضلین عضدا. (7)
و هرگز، گمراهان را یاور نخواهم گرفت.
و اعلام کرده بود که در کار دین مداهنه و سازش نخواهد کرد:
لا اداهن فى دینى و لااعطى الدنیه فى أمرى. (8)
در دین خود مداهنه نمىکنم و در کار خدا خوارى نمىپذیرم.
این اظهارات سبب شد که افزون خواهان و جاه طلبان، امید سازش را از دست بدهند و با اندیشه براندازى با امام مخالفت کنند و لذا کسانى چون طلحه و زبیر که با امام بیعت کرده بودند، بیعت خود را با امام شکستند و با سوء استفاده از موقعیت عایشه به تدارک نیرو براى جنگ با امام بپردازند و جنگ جمل را به وجود آورند، ایشان همان «ناکثین» بودند واز سوى دیگر معاویه که از طرف امام از حکومت شام بر کنار شده بود، به بهانه خونخواهى عثمان وبا تحریک مردم شام، جنگ صفین را به وجود آورد و اینان همان «قاسطین» بودند، همچنین در جریان صفین به طورى که به تفصیل آن خواهیم پرداخت، در مسأله پذیرش حکمیت از سوى امام، گروهى نادان و مقدس مأب به مخالفت و ستیز با امام برخاستند و جنگ نهروان را به وجود آوردند و اینان همان «مارقین» یا خوارج بودند، و بدین گونه سه جنگ داخلى به امام تحمیل شد.
جالب این است که پیامبر خدا (ص) جنگ امام با سه گروه ناکثین و قاسطین و مارقین را پیش بینى کرده بود و طبق روایات متعدد و معتبر، این حوادث را پیشاپیش به على(ع) خبر داده بود و به حقانیت على(ع) در این فتنهها تأکید کرده بود و مسلمانان را از مخالفت و دشمنى با او بر حذر داشته بود.
در این باره روایات بسیارى، هم از طریق شیعه و هم از طریق اهل سنت وارد شده و مىتوان آنها را به چند دسته تقسیم کرد:
1 ـ روایاتى که در آنها پیامبر خدا مسلمانان را از جنگ و ستیز با على بر حذر داشته و دشمنى و جنگ با او را، دشمنى با خدا و پیامبر تلقى کرده است.
قال رسول الله (ص): حرب على حرب الله و سلم على سلم الله. (9)
پیامبر خدا فرمود: دشمن على دشمن خدا و آن که تسلیم او است، تسلیم خدا است.
قال رسول الله (ص): یا على حربک حربى و سلمک سلمى. (10)
پیامبر خدا فرمود: اى على دشمن تو دشمن من و آن که تسلیم توست تسلیم من است.
این مضمون با تعبیرهاى گوناگون و با اسناد متعدد از پیامبر نقل شده است. (11)
2 ـ روایاتى که پیامبر خدا از وقوع فتنه هاى پس از خود خبر داد و على (ع) را مأمور مقابله با آنها کرده است.
در روایتى، پیامبر خدا (ص) از وقوع فتنهها و پیدایش انحرافها در میان امت پس از خود خبر داد و على(ع) از او پرسید که در این هنگام با آنان به عنوان ارتداد رفتار کنم و یا به عنوان فتنه؟ پیامبر فرمود: به عنوان فتنه. (12)
و در روایت دیگرى، جابر بن عبدالله انصارى گفت: در حجه الوداع در منا نزدیکترین شخص به پیامبر بودم که فرمود: شما را چنین نیابم که پس از من رجوع کرده و کافر شدهاید و بعضى از شما گردن بعضى را مىزند، به خدا سوگند که اگر چنین کنید مرا در لشکرى خواهید دید که با شما مىجنگد، سپس به پشت سر خود برگشت و گفت: یا على را یا على را یا على را (سه مرتبه) دیدیم که جبرئیل به او اشاره کرد، به دنبال آن خداوند چنین نازل کرد: و اما نذهبن بک فانا منهم منتقمون یعنى اگر ما تو را از دنیا ببریم، قطعا از آنان انتقام مىکشیم. (13)
این مضمون نیز با تعبیرهاى گوناگون و با اسناد متعدد وارد شده است. (14)
3 ـ روایاتى که در آنها پیامبر دشمنان و خروج کنندگان به على را گروه ستمگر «فئه باغیه» معرفى کرده و بر حقانیت على در جنگ با آنها تأکید نموده است:
قال رسول الله (ص): یا على ستقاتلک الفئه الباغیه و انت على الحق، فمن لم ینصرک یومئذ فلیس منى. (15)
یعنى یا على بزودى گروه ستمگر با تو مىجنگد در حالى که تو بر حق هستى، پس هر کس در آن روز تو را یارى نکند از من نیست.
4 ـ روایاتى که در آنها پیامبر خدا خبر داده است که على(ع) براى تأویل قرآن مىجنگد همانگونه که من براى «تنزیل» آن جنگیدم:
عن النبى (ص) إنه قال لعلى (ع): تقاتل یا على على تأویل القرآن کما قاتلت على تنزیله . (16) یعنى پیامبر به على فرمود: یا على تو بر اساس تأویل قرآن مىجنگى همانگونه که من براى تنزیل آن جنگیدم.
منظور پیامبر از این تعبیر این بود که پیامبر براى تثبیت اسلام و اثبات حقانیت قرآن و اینکه آن از جانب خدا نازل شده با مشرکان جنگید و على نیز براى زدودن انحرافات از اسلام و تاویل درست قرآن با کسانى که مسلمان بودند ولى دچار کجفهمى شده بودند، باید بجنگد.
5 ـ روایاتى که در آنها پیامبر خدا (ص) به طور مشخص از سه گروه نام مىبرد که در آینده با على خواهند جنگید و على (ع) را مأمور دفع فتنه آنها مىکند، آن سه گروه عبارتند از : ناکثین، قاسطین، و مارقین.
ـ روزى پیامبر خدا به منزل ام سلمه آمد و در آن حال على (ع) هم وارد شد، پیامبر به ام سلمه فرمود:
یا ام سلمه هذا و الله قاتل القاسطین و الناکثین و المارقین. (17) اى ام سلمه به خدا سوگند که این شخص کشنده قاسطین، ناکثین و مارقین است.
ـ قال على (ع): امرنى رسول الله بقتال الناکثین وا لمارقین و القاسطین (18)
على (ع) فرمود: پیامبر خدا جنگ با ناکثین و مارقین و قاسطین را به من فرمان داده است .
این مضمون با تعبیرهاى گوناگون و با اسناد فراوانى در کتب شیعه و سنى نقل شده است و در برخى از این روایات جزئیات بیشترى از این جنگها ارائه شده است. (19)
علاوه بر این مضامین در برخى از روایات به خصوص از معاویه رئیس گروه قاسطین نام برد شده و پیامبر دستور داده است که هر گاه معاویه را بر منبر من دیدید او را بکشید. (20)
صدور مجموعه روایاتى که نقل گردید و طى آن پیامبر خدا از وقوع جنگ هایى میان على (ع) و مخالفانش خبر داده و برخى از جزئیات آن را هم ذکر کرده است یک نوع معجزه براى پیامبر خدا به حساب مىآید و به گفته ابن ابى الحدید این خبر از دلائل نبوت پیامبر است زیرا که به روشنى از آینده خبر داده است. (21)
البته وقوع فتنه هایى پس از پیامبر خدا به طور کلى قابل پیش بینى بود، زیرا از نظر جامعهشناسى، هر انقلابى پس از مرگ رهبر اصلى آن، در درون خود دچار تنشهایى مىشود، گروهى با افزونطلبى خواهان سهم بیشترى مىشوند و گروهى که از روى اجبار، ارزشهایى انقلاب را پذیرفته بودند با بهانه هایى سعى در نابودى آن مىکنند و گروهى در تفسیر آن دچار اشتباه مىشوند و طبیعى بود که اسلام نیز پس از رحلت پیامبر با چنین گروه هایى روبر شود و على بن ابى طالب(ع) براى حفظ اسلام و زدودن انحرافات از چهره آن مجبور بود که با این گروهها بجنگد، زیرا که او نماینده اسلام راستین و تالى تلو پیامبر بود همانگونه که در تفسیر این آیه شریفه به آن تأکید شده است:
افمن کان على بینه من ربه و یتلوه شاهد منه. (22)
آیا کسى که حجت آشکارى از پروردگارش دارد و شاهدى از (خویشان) او به دنبال اوست (مانند کسى است که چنین نیست؟)
طبق روایات بسیارى، در این آیه منظور از کسى که دلیل روشنى از پروردگارش دارد پیامبر خدا و منظور از شاهدى که او را دنبال مىکند على بن ابى طالب(ع) است. (23)
بنابراین، جنگهاى امیرالمؤمنین با مخالفان پس از به قدرت رسیدن او به طور کلى قابل پیش بینى بود ولى جزئیاتى که در اخبار پیامبر آمده از طریق اعجاز بیان شده است.
قاسطین چه کسانى بودند؟
دیدیم که پیامبر خدا در پیش بینىهاى خود از آینده اسلام، از گروهى به نام «قاسطین» خبر داد که امیرالمؤمنین با آنان خواهد جنگید. اکنون ببینیم که منظور از «قاسطین» چیست و اینان چه کسانى بودند؟
قاسطین از ماده «قسط» مشتق شده که در زبان که عربى از واژه هایى است که دو مفهوم ضد هم دارد و به این گونه واژهها که در زبان عربى کم نیست «اضداد» گفته مى شود، در این گونه موارد از ریشه یک لغت ضد آن را در نظر مىگیرند مانند واژه «عجمه» که به معناى گنگى است ولى «اعجام» به معناى رفع گنگى است و «نفق» که به معناى شکاف است ولى «انفاق» به معناى پر کردن شکاف است و «تحکیم» به معناى قبول حکمیت است ولى «محکمه» به معناى گروهى است که تحکیم را قبول ندارند. در اینجا نیز «قسط» به معناى عدل است ولى «قاسط» کسى است که مخالف عدل است و ستمگرى مىکند. (24)
قرآن کریم از ستمگرانى که مخالف قسط و عدل هستند به عنوان «قاسطون» یاد کرده و آنان را وعده جهنم داده است:
و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا. (25) و قاسطان هیزم جهنم هستند.
با توجه به مفهوم لغوى «قاسطین» مىگوییم منظور از آنان آن گروه از دشمنان و مخالفان حکومت امیرالمؤمنین بودند که با ستمگرى و زور گویى در برابر حکومت عادلانه او ایستادند و به قصد دست اندازى به حکومت، با او از سر جنگ در آمدند و آنان معاویه و یاران او بودند که زیر بار حکومت امام نرفتند و با بهانههاى واهى قصد بر اندازى حکومت او را داشتند .
در پیش بینى هاى پیامبر، گاهى از این گروه به عنوان قاسطین یاد شده و گاهى هم به آنان «فته باغیه گروه ستمگر» اطلاق شده است. همچنین در اظهارات امام نیز معاویه و یاران او «قاسطین» نامیده شدهاند:
عن على (ع) قال: امرت ان اقاتل الناکثین والقاسطین و المارقین ففعلت ما أمرت به؛ فاما الناکثون فهم اهل البصره و غیر هم من اصحاب الجمل، و اما المارقون فهم الخوارج و اما القاسطون فهم اهل الشام و غیرهم من احزاب معاویه. (26)
على (ع) فرمود: من مأمور شده بودم که با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ کنم و مأموریت خود را انجام دادم، ناکثون همان اهل بصره و جز آنها از یاران جمل بودند و مارقون همان خوارج بودند و قاسطین اهل شام و جز آنها از هواخواهان معاویه بودند.
و در جاى دیگر امام از اصحاب معاویه به عنوان اهل «بغى» و از یاران جمل به عنوان اهل «نکث» و از خوارج به عنوان اهل «فساد» یاد مىکند:
الا و قد امرنى الله بقتال اهل البغى و النکث و الفساد فى الارض. (27)
آگاه باشید که خداوند مرا به جنگ با اهل ستم و پیمان شکنى و فساد در زمین فرمان داد .
همچنین امام در برخى از اظهارات خود اصحاب معاویه با همان قاسطین را به عنوان فاسقان معرفى کرده است:
فلما نهضت بالامر نکثت طائفه و مرقت اخرى و فسق آخرون. (28)
و چون به امر حکومت برخاستم گروهى پیمان شکنى کردند و گروهى از دین خارج شدند و دیگرانى هم فاسق شدند.
به هر حال منظور از قاسطین همان معاویه و یاران او هستند که سرسختترین دشمنان حکومت علوى بودند و براى بر اندازى آن توطئههاى بسیارى کردند که از همه آنها مهمتر جریان جنگ صفین بود که به امام تحمیل کردند و تفصیل آن خواهد آمد، این جنگ باعث کشته شدن حدود هفتاد هزار نفر از سپاه امیرالمؤمنین(ع) شد (29) و به طورى که خواهیم دید، جنگ صفین زخمى عمیق بر پیکر اسلام بود و پى آمدهاى ناگوارى براى جهان اسلام داشت که از جمله آنها پیدایش گروه خوارج و شهادت امیرالمؤمنین و به حکومت رسییدن معاویه را مىتوان نام برد.
چهرههاى سرشناس قاسطین
گفتیم که «قاسطین» همان دشمنان امیرالمؤمنین بودند که در کنار معاویه قرار داشتند و با حکومت على (ع) مخالفت مىکردند، در اینجا برخى از چهرههاى شاخص و سرشناس حزب قاسطین را که در جریانات سیاسى نظامى نقش مهمى داشتند، به طور اجمال معرفى مىکنیم تا ماهیت اصلى آنان روشن شود:
1 ـ معاویه ابن ابى سفیان
رهبر حزب قاسطین، معاویه بود او در سال هشتم هجرت در حالى که 28 سال داشت در جریان فتح مکه از روى اکراه و اجبار مسلمان شد، عمر در زمان خلافت خود او را والى شام کرد و مورد اعتراض برخى از صحابه از جمله حذیفه قرار گرفت. (30)
عثمان نیز او را در مقام خود تثبیت کرد و او حدود بیست سال در شام حکومت مىکرد و تصویر مردم شام از اسلام به همان صورتى بود که او ساخته بود، پس از قتل عثمان و بیعت مردم با امیرالمؤمنین، او زیر بار نرفت وعلاوه بر توطئههاى خود دیگران را نیز بر ضد امام مىشورانید. او طلحه و زبیر را تشویق به نقض بیعت و جنگ با امام کرد. (31) و مىتوان گفت که علاوه بر جنگ صفین که تفصیل آن خواهد آمد، در دو جنگ جمل و نهروان نیز دست معاویه در کار بود.
او پس از شهادت امیرالمؤمنین با حیلهها و شیطنتهاى خاصى که داشت باعث پراکنده شدن فرماندهان سپاه امام حسن شد و امام حسن را مجبور به صلح کرد. او قاتل حجر بن عدى و عمر وبن حمق وبسیارى از شیعیان بود، پدر او ابوسفیان همواره با پیامبر اسلام جنگید و در جریان فتح مکه از روى اکراه مسلمان شد و مادر او هند در جنگ احد باعث کشته شدن حمزه عموى پیامبر شد و جگر او را در دهانش جوید و به هند جگر خوار معروف شد.
اگر چه معاویه به ظاهر مسلمان شده بود ولى پیامبر همواره از او ناراحت بود واو را نفرین مىکرد (32) و در حق او فرمود: هر گاه معاویه را بر منبر من دیدید او را بکشید. (33) او کینه خاصى با بنى هاشم و حتى شخص پیامبر اسلام داشت. یک روز مغیره بن شعبه به او پیشنهاد کرد که اکنون که خلافت را قبضه کردهاى با بنى هاشم از در مهربانى در آى، معاویه در پاسخ او اظهار داشت که ابوبکر و عمر و عثمان خلافت کردند و رفتند و نامىاز آنان باقى نماند ولى نام محمد هر روز پنج مرتبه در اذان گفته مى شود واى بر تو پس از این دیگر چه مىماند جز اینکه این نام دفن شود. (34)
2 ـ عمر و بن عاص
او پنجاه سال پیش از هجرت از مادرى زناکار متولد شد، مادرش او را به پنج نفر نسبت مىداد و سرانجام او را به عاص بن وائل ملحق کرد. (35) ومیان او و پدرش فقط 13 سال تفاوت سنى وجود داشت (36) وعاص کسى بود که همواره پیامبر خدا را هجو مىکرد و همو بود که پیامبر را «ابتر» خطاب کرده بود و سوره کوثر در پاسخ به او نازل شد. (37)
خود عمرو نیز پیامبر را هجو مىکرد و آزار مىداد و پیامبر او را لعنت مىکرد. (38)
او در جریان صلح حدیبیه مسلمان شد (39) و چون با فنون جنگ آشنایى داشت، پیامبر او را در جنگ ذات السلاسل فرمانده لشکر کرد و همو بود که در عهد عمر، مصر رافتح نمود و تا زمان عثمان والى مصر بود تا اینکه عثمان او را از حکومت مصر عزل کرد. (40) او در جریان جنگ صفین فرمانده سپاه شام و مشاور معاویه بود و توطئهها و حیله گرىهاى او در جنگ صفین، از جمله جریان قرآن به نیزه کردن او در تاریخ معروف است. همچنین او در مسأله حکمیت،ابوموسى اشعرى را فریب داد و در تثبیت حکومت معاویه کوشش فراوان کرد .
امیرالمؤمنین در نامهاى خطاب به عمروعاص فرمود: تودین خود را تابع دنیاى کسى کردى که گمراهى او آشکار است. (41) و نیز در جاى دیگرى فرمود: عمروعاص با معاویه بیعت نکرد مگر اینکه با او شرط نمود که سهمى به او بدهد و در برابر زیر پاگذاشتن دین عطیه اى به او ببخشد. (42)
عمروعاص در سال 43 هجرى در حالى که از جانب معاویه والى مصر بود هلاک شد و ثروت بسیارى از خود به جاى گذاشت، گفت شده که او هفتاد بار شتر طلا داشت. (43)
3 ـ عبید الله بن عمر
او کسى است که وقتى ابولؤلؤ عمر را کشت و فرار کرد، به تلافى قتل پدر، سه نفر از جمله دختر کوچک ابولؤلؤ را کشت. (44) امیرالمؤمنین حکم به قصاصى او کرد ولى عثمان او را مورد عفو قرار داد و او از ترس امام از مدینه به محلى در نزدیکىهاى کوفه فرار کرد و در آنجا روى زمینى که عثمان به او داده بود کار مىکرد. (45)
پس از کشته شدن عثمان وبیعت مردم با على (ع) عبید الله از کوفه به شام گریخت و به معاویه ملحق شد. (46) پیوستن او به معاویه فرصت تبلیغاتى خوبى براى معاویه پیش آورد و او از عبیدالله خواست که بالاى منبر برود و به على ناسزا بگوید و او را مسؤول خون عثمان معرفى کند ولى عبید الله از ناسزا گفتن به على خوددارى کرد ولى قول داد که او را به خون عثمان ملزم کند اما چون بالاى منبر رفت چیزى در این باره نگفت و در برابر سئوال معاویه اظهار داشت که دوست نداشتم درباره مردى که عثمان را نکشته با قاطعیت شهادت بدهم. (47)
عبید الله در جنگ صفین فرمانده سواره نظام معاویه بود و در همان جنگ کشته شد، دراینکه قاتل او چه کسى بود، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد بعضىها گفتهاند او به دست امیرالمؤمنین کشته شد ودر بعضى از روایات از مالک اشتر و عمار یاسر و حریث بن جابر نام مىبردند. (48)
یکى از همسران او که دختر هانى بن قبیصه بود، از سپاه امیرالمؤمنین خواست که جنازه او را تحویل بدهند وآنان جنازه را به او تحویل دادند. (49)
4 ـ عبدالرحمان بن خالد بن ولید
او نیز مانند پدرش از دشمنان امیرالمؤمنین بود، او از طرف عثمان والى حمص از بلاد شام بود. (50) و در جریان جنگ صفین پرچم شام در دست او بود و این در حالى بود که برادرش مهاجر در سپاه امیرالمؤمنین بود. (51) عبد الرحمن آنچنان در حق امیرالمؤمنین بدى کرده بود که آن حضرت در قنوت نماز خود او را همراه با چند نفر دیگر لعن مىکرد. (52)
او در مدت خلافت معاویه همچنان والى حمص بود و در سال 46 به وسیله زهرى که معاویه به او داد کشته شد و این پس از آن بود که اطرافیان معاویه به او توصیه کرده بودند که عبدالرحمن را به ولى عهدى خود برگزیند و معاویه با برداشتن او از سر راه، امر ولایت عهدى را به پسرش یزید واگذار نمود. (53)
5 ـ عبد الله بن عمروبن عاص
او با اینکه به برترى و فضیلت امیرالمؤمنین ایمان داشت. (54) در عین حال به خاطر دنیا پرستى و جاهطلبى همراه با پدرش عمروبن عاص در کنار معاویه بود و در جنگ صفین فرماندهى جناح راست سپاه شام را به عهده داشت. (55)
او در زمانى که معاویه به حکومت مطلق رسید والى کوفه شد و پس از هلاکت پدرش در مصر، از سوى معاویه به ولایت مصر منصوب شد. (56)
به گفته ابن سعد، او بعدها از شرکت خود در جنگ صفین اظهار پشیمانى مىکرد و مىگفت: اى کاش ده سال پیش از آن مرده بودم.! (57)
گفته شده که عبدالله فقط یازده سال از پدرش کوچکتر بود او زودتر از پدرش مسلمان شد و در جریان فتنهگرى پدرش در کنار معاویه، پدرش را سرزنش مىکرد. (58)
6 ـ مراون بن حکم
او دو سال پس از هجرت متولد شد. و در عهد عثمان کاتب او بود و در زمان معاویه هم از سوى او حاکم مدینه شد. (59) هنگامى که والى معاویه در مدینه بود در خطبههاى نماز جمعه على(ع) را دشنام مىداد. روزى امام حسن(ع) به او گفت: خداوند پدر تو حکم را هنگامى که تو صلب او بودى از زبان پیامبر لعنت کرده است، پیامبر فرمود: خدا حکم و آنچه را که ازاو زاده مىشود لعنت کند . (60)
او پس از کنارهگیرى معاویهبن یزید بن معاویه از خلافت، مدعى خلافت شد و بنى امیه با او بیعت کردند. با اینکه او از نظر سنى نمى توانست از پیامبر حدیث نقل کند، در عین حال روایاتى را از پیامبر نقل کرده و بخارى هم برخى از آنها را آورده است و بعضى از محدثان به همین جهت از بخارى ایراد گرفتهاند. (61)
7 ـ معاویه بن حدیج
اونیز از دشمنان امیرالمؤمنین ویکى از سران سپاه معاویه بود و در جنگ صفین شرکت داشت (62) او نیز از کسانى بود که همواره امیرالمؤمنین را سب مىکرد (63) او به دستور عمروعاص محمدبن ابى بکر را کشت. (64) و در زمان یزیدبن معاویه از سوى او حکومت مصر را داشت. (65)
8 ـ ضحاک بن قیس
او شش سال پیش از وفات پیامبر به دنیا آمد و در جریان فتح دمشق شرکت داشت (66) و از سران سپاه معاویه در جنگ صفین و فرمانده قلب لشکر بود، امیرالمؤمنین او را لعنت مىکرد. (67) او رئیسشرطه معاویه بود و از کسانى بود که پس از جنگ صفین به دستور معاویه به شهرهاى عراق وقلمرو حکومت امیرالمؤمنین یورش مىبرد و امام به وسیله حجر بن عدى فتنه او را دفع کرد (68) او پس از مصالحه امام حسن با معاویه از سوى او حاکم کوفه شد. (69)
9 ـ بسربن ارطأه
او نیز از فرماندهان سپاه معاویه بود و در جریان جنگ صفین با شخص امام روى در روى قرار گرفت ولى از ترس مرگ (مانند عمرو عاص) در برابر امام کشف عورت کرد و خود را از مرگ نجات داد. (70)
او از سفاکان تاریخ بود و در جریان حملاتى که به شهرهاى مدینه و مکه و یمن کرد بى مهابا شیعیان على رامىکشت او در مدینه خانههاى اصحاب على را بر سرشان خراب کرد و در یمن زنان مسلمان را به اسیرى وبردگى گرفت و آنان را فروخت. (71) و در مکه دو پسر خرد سال عبید الله بن عباس به نامهاى عبد الرحمن و قثم را سر برید (72) و در شهرهاى نجرن و جیشان و صنعاء و حضرموت از بلاد یمن مىگشت و هر کس را که رابطهاى یا علاقهاى به على(ع) داشت وحشیانه مىکشت. (73)
هنگامىکه خبر جنایتهاى بسر به گوش امیرالمؤمنین رسید، سخت ناراحت شد و به او نفرین کرد و او بعدها دیوانه شد. (74)
10 ـ ابو الاعور سلمى
او نیز از سران سپاه معاویه در جنگ صفین بود، وقتى مالک اشتر او را به مبارزه طلبید، از مقابل او فرار کرد و هم او بود که با جمعى از سپاه شام آب را به روى سپاه امام بست . (75)
امیرالمؤمنین در قنوت نماز خود، او و چند تن دیگر را لعنت مىکرد. (76)
11 ـ حبیب بن مسلمه
او از دشمنان سر سخت امیرالمؤمنین بود و در جنگ صفین فرماندهى بخشى از سپاه معاویه را بر عهده داشت. (77)
پیش از جنگ صفین، معاویه حبیب بن مسلمه را با چند نفر دیگر نزد امیرالمؤمنین فرستاد و توسط او به امام پیام داد که قاتلان عثمان را تحویل بدهد، او وقتى نزد امام رسید، ضمن تجلیل از عثمان به امام گفت: قاتلان عثمان را به ما تحویل بده و خودت نیز از خلافت کنارهگیرى کن و کار مسلمانان را به شورى واگذار! امام در پاسخ او سخنان تند و قاطعى گفت و او امام را تهدید به جنگ کرد. (78)
12 ـ شرحبیل بن سمط کندى
او در جنگ معاویه بر ضد امیرالمؤمنین طرف معاویه بود و به گفته ابن اثیر او تأثیر فراوانى در مخالفت و جنگ با على و تحریک مردم شام داشت. (79) او با جریر بجلى فرستاده امیرالمؤمنین به شام مذاکراتى نمود و على (ع) را قاتل عثمان معرفى کرد. (80) شرحبیل که در شهر حمص زندگى مىکرد، از زاهدان شام به حساب مىآمد و در میان مردم آن سامان نفوذ بسیارى داست، معاویه با نقشهها و نیرنگهاى خود او را چنان فریب داده بود که روزى نزد معاویه آمد وبه او گفت: توعامل امیرالمؤمنین (عثمان) و پسر عموى او هستى، اگر این آمادگى را دارى که با على و قاتلان عثمان بجنگى تا انتقام خود را بگیریم و یا کشته شویم، تو را حاکم خود مىدانیم وگر نه تو را عزل مىکنیم و کس دیگرى را حاکم مىسازیم و همراه با او جهاد مىکنیم تا خون عثمان را بگیریم یا هلاک شویم. (81) اودر جنگ صفین در سپاه معاویه بود و با سپاه على (ع) مىجنگید (82)
شرحبیل ارتباط نزدکى با معویه داشت و همپالگى او بود و در ملاقات با اشخاص همراه و مشاور معاویه بود. (83) و بعدها از طرف او والى شهر حمص شد. (84)
عزل معاویه، انگیزهها و پیامدها
هنگامىکه انقلابیون و شورش کنندگان بر عثمان او را کشتند و با علىبنابى طالب(ع) بیعت کردند مسئولیت سنگینى بر عهده امام قرار گرفت و امام باید اصلاحات را شروع مىکرد و تحولى عمیق در جامعه به وجود مىآورد، یکى از فورىترین کارها کوتاه کردن دست نااهلان و افراد بى تقوا که از سوى عثمان به ولایت شهرها منصوب شده بودند، از سرنوشت مسلمانان بود، در رأس این افراد معاویه قرار داشت که یک حکومت اشرافى در شام تشکیل داده بود و ارزشهاى اسلامى را زیر پا گذاشته بود، امام لحظهاى درنگ نکرد و او را از کار بر کنار نمود. امام به خوبى از پى آمدهاى این اقدام سریع آگاه بود ولى به طورى که خواهیم گفت، از نظر دینى و سیاسى چارهاى جز آن نداشت.
اقدام به عزل معاویه مورد انتقاد برخى از مصلحت اندیشان قرار گرفت، آنها معتقد بودند که این کار باعث مخالفت و سرکشى معاویه خواهد بود و این براى حکومت نوپاى امام خطرناک است. و باید امام صبر مىکرد و پس از آن که معاویه و مردم شام با او بیعت کردند و حکومت او تثبیت شد، آن وقت معاویه را عزل مىکرد.
از جمله کسانى که چنین عقیدهاى داشتند، مغیره بن شعبه و عبدالله بن عباس بودند. ابن عباس مىگوید: به خانه على رفتم و مغیره بن شعبه را دیدم که با او خلوت کرده است، مرا منتظر گذاشت تا اینکه از نزد او بیرون آمد. گفتم: این شخص به تو چه مىگفت؟ امام گفت : او پیش از این به من اظهار داشت که عبدالله بن عامر و معاویه و عمال عثمان را در حکومتهاى خود تثبیت کن تا از مردم براى تو بیعت بگیرند، آنان شهرا را آرام و مردم را ساکت مىکنند ولى من با این پیشنهاد او مخالفت کردم و گفتم: به خدا قسم اگر ساعتى از روز مهلت داشته باشم، نظر خود را اعمال خواهم کرد و اینان را والى نخواهم کرد و مانند چنین افرادى شایسته ولایت نیستند.
مغیره از پیش من رفت و من مىدانستم که او معتقد است که من اشتباه مىکنم سپس نزد من برگشت و گفت: من پیش از این مصلحت تو را در آن دیدم که به تو اظهار کردم و تو در آن با من مخالف کردى، ولى بعدا نظر دیگرى پیدا کردم و من فکر مىکنم که تو به نظر خودت عمل کنى و آنان را بر کنار سازى و از کسانى که به آنان اطمینان دارى کمک بگیرى که خدا کفایت مىکند و آنان از نظر قدرت ناتوانتر از آن هستند که بودند.
ابن عباس مىگوید: به على گفتم او نخست تو را نصیحت کرده ولى بار دوم به تو خیانت کرده است. على گفت: چگونه مرا نصیحت کرده است؟
ابن عباس گفت: تو مىدانى که معاویه و یاران او اهل دنیا هستند، هر گاه آنان را تثبیت کنى براى آنان مهم نیست که چه کسى خلافت را در دست دارد و هر گاه آنان را عزل کنى، خواهند گفت: خلافت را بدون مشورت گرفته و عثمان را کشته است. (85)
در این روایت که از طبرى نقل کردیم، مغیره خواهان تثبیت همه عاملان عثمان از سوى امیرالمؤمنین است ولى در روایت شیخ طوسى و ابن شهر آشوب چنین آمده که او فقط خواستار تثبیت معاویه شد و اظهار داشت که فعلا او را بر کنار نکن وقتى کارها محکم شد اگر خواستى عزل کن و امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ او فرمود: اى مغیره آیا در فاصله تثبیت و بر کنارى او، زنده بودن مرا تضمین مىکنى؟ مغیره گفت: نه. امام فرمود: هرگز چنین نخواهد بود که خداوند از من راجع به تولیت معاویه بر دو نفر از مسلمانان در یک شب سیاه پرسش کند. آنگاه امام این آیه را خواند: و ما کنت متخذ المضلین عضدا (86) و من هرگز گمراهان را یاور نخواهم گرفت. (87)
بدینگونه امام، پیشنهاد مغیره و ابن عباس و سایر کسانى را که احیانا از روى مصلحت خواهى خواستار تثبیت موقت معاویه بودند با قاطعیت رد کرد و معاویه را بر کنار نمود. البته تنها معاویه نبود که از کار بر کنار شد بلکه امام همه عاملان عثمان را عزل کرد جز ابوموسى اشعرى را که از سوى عثمان حاکم کوفه بود و به اصرار مالک اشتر در حکومت تثبیت کرد. (88)
ابن قتیبه در مورد معاویه مطلبى دارد که در منابع دیگر دیده نمى شود ومغایر با شیوه شناخته شده امیرالمؤمنین است، او چنین اظهار مىدارد که امیرالمؤمنین به مغیره بن شعبه پیشنهاد حکومت شام را داد ولى او قبول نکرد و سخن قبلى خود را تکرار نمود و از امام خواست که معاویه را در شام تثبیت کند و امام به معاویه نوشت: تو را در حکومت و اموالى که در اختیار دارى والى کردم، پس بیعت کن و با هزار نفر از اهل شام نزد من آى و معاویه در پاسسخ شعرى را فرستاد که مضمون آن تهدید به جنگ بود. (89)
تا آنجا که بررسى کردم در هیچ منبعى این مطلب را نیافتیم و مورخانى که در این باره به تفصیل سخن گفتهاند و جزئیات واقعه را آوردهاند، چنین چیزى را ذکر نکردهاند بلکه ضد آن را آوردهاند. طبرى نقل مىکند که ابن عباس به امام گفت: صلاح دید من این است که معاویه را تثبیت کنى، وقتى با تو بیعت کرد، کندن او از جایگاهش به عهده من باشد. امام گفت: نه به خدا سوگند، جز شمشیر چیزى به او نخواهم داد. و چون امام اصرار ابن عباس را دید به او گفت: وظیفه تو گفتن نظر خویش است ولى تصمیمگیرى با من است و اگر با حرف تو مخالفت کردم از من اطاعت کن، ابن عباس گفت: چنین خواهم کرد و کمترین حقى که بر مىدارى اطاعت کردن است. (90)
ابن جوزى نقل مىکند که امام در پاسخ ابن عباس و مغیره گفت: به خدا سوگند هیچ یک از آنان را حاکم نخواهم کرد. ابن عباس باز اصرار کرد امام فرمود: به خدا سوگند که چنین کارى هرگز نخواهد شد. (91)
مسعودى نقل مىکند که امام در پاسخ این پیشنهاد ابن عباسس فرمود: به خدا سوگند که در دین خود سازش نخواهم کرد و در کار خود متوسل به ریا نخواهم شد و چون ابن عباس اصرار کرد، فرمود: نه به خدا سوگند که معاویه را حتى دو روز حکومت نخواهم داد. (92)
البته دنیورى نقل مىکند که امام در پاسخ مغیره گفت: در این باره فکر مىکنم. (93) ولى ابن مطلب اگر هم از امام صادر شده باشد ـ که خود جاى تردید است ـ بدان معنا نیست که امام در عزل معاویه تردید داشت بلکه براى آن بود که مغیره را که شخص مستقیمى نبود از سر خود رها کند بعدها مغیره گفته بود که بار اول على را نصیحت کردم و بار دوم به او خیانت کردم و او همان کسى است که از امام جدا شد و به مکه رفت. (94)
اساسا حکومت دادن به معاویه هر چند که به صورت موقت و به تعبیر امام فقط دو روز باشد، از امیرالمؤمنین که نماینده همه ارزشهاى اسلامىاست بعید است و به طورى که خواهیم گفت حتى از نظر سیاسى نیز این کار به مصلحت امام نبود. در راستاى همین سیاست، امام طى نامهاى از معاویه خواست که با او بیعت کند و از مردم شام نیز بیعت بگیرد و همراه با جمعى از یارانش نزد امام بیاید. (95)
کسانى که به عمق مسائل توجه ندارند، ظاهر بینانه از امام انتقاد کردهاند که چرا او سخن نصیحت گران را نپذیرفت و بلافاصله معاویه را عزل کرد؟ اگر او معاویه را هر چند به طور موقت در حکومت تثبیت مىکرد؟ این همه گرفتارىها و جنگها پیش نمى آمد و این تعداد از بزرگان اصحاب و از جمله خود او به شهادت نمىرسیدند و مسلمانان دچار این مصیبت هاى هولناک نمى شدند.
انتقاد کنندگان معتقدند که على (ع) در فن سیاست وارد نبود وحتى شخصى چون ابن سینا على را داشمندتر از عمر ولى عمر را سیاستمدارتر از على مىداند. (96) و یا حتى در زمان خود امیرالمؤمنین کسانى معاویه را زرنگتر از على مىدانستند و امام در پاسخ آنها فرمود:
و الله ما معاویه بادهى منى و لکنه یغدر و یفجر. (97)
به خدا سوگند که معاویه زیرکتر از من نیست بلکه او حیله مىکند و از راه گناه وارد مىشود.
همانگونه که گفتیم، انتقاد کنندگان از سیاست امام در عزل معاویه، به ژرفاى کار پى نبردهاند و ظاهر بینانه قضاوت مىکنند. اگر کسى درست بیندیشد خواهد دید که عزل معاویه علاوه بر این که اقدامىمطابق با ارزشهاى اسلامى بود، از نظر سیاست هم کارى درست و منطقى و عاقلانه بود. براى روشن شدن مطلب این موضوع را در سه قسمت مورد بحث قرار مىدهیم:
1 ـ امام سخت پاى بند اسلام و آموزههاى دینى بود و در طول عمر خود هرگز حاضر نشد به خاطر مصلحت جویى حقیقت را فدا کند و از مسیر اسلاام خارج شود یک نمونه آن جریان شوراى پیشنهادى عمر بود که جون عبدالرحمان بن عوف به او گفت که با تو بیعت مىکنم مشروط بر اینکه به قرآن و سنت و روشن شیخین (ابوبکر و عمر) عمل کنى، امام عمل کردن به قرآن و سنت را پذیرفت ولى عمل به روشن شیخین را قول نداد و به همین جهت، از انتخاب به خلافت در آن شورا بازماند. (98)
اگر او یک وعده دروغ و بر خلاف حق مىداد و حتى بعدها هم به آن عمل نمىکرد عنان خلافت به دست او بود؛ ولى او هرگز به خاطر رسیدن به قدرت حاضر به دروغ گفتن نبود.
در جریان عزل معاویه نیز چنین شد و او حاضر نبود به خاطر مصلحت، حکومت ستمگران را بر مسلمانان حتى به طور موقت امضا کند و لذا به طورى که پیشتر نقل کردیم، او با تمسک به آیه شریفه: و ما کنت متخذ المضلین عضدا تکلیف شرعى خود مىدانست که دست ستمگران را از سرنوشت مسلمانان کوتاه کند.او مىفرمود: من یا باید بامعاویه بجنگم و یا دین به محمد کافر شوم. (99)
او بارها از پاى بندى خود به حق و راستى سخن گفته و خاطر نشان کرده است که او نیز راههاى حیله و نیرنگ را مىداند ولى پاى بندى به دین او را از این کار باز مىدارد:
ـ و لقد اصبحنا فی زمان قد اتخذ اکثراهله الغدر کیسا و نسبهم اهل الجهل فیه إلى حسن ا لحیله، مالهم قاتلهم الله قد یرى الحول ا لقلب وجه الحیله و دونها مانع من امر الله ونهیه فیدعها رأى عین بعد القدره علیها و ینتهز فرصتها من لاحریجه له فی الدین (100)
همانا در زمانى هستیم که بیشتر مردم، حیله گرى را زرنگى مىشمارند و نادانان آنها را به حسن تدبیر نسبت مىدهند آنان را چه شده است؟ خدا آنان را بکشد! چه بسا کسى که در کوره حوادث بزرگ شده و به فراز و نشیبها آگاه است راه حیلهگرى را مىداند ولى امر و نهى الهى مانع او است و با اینکه توانایى انجام آن را دارد، آشکارا، آن را رها مىسازد، ولى کسى که پروایى در دین ندارد از آن فرصت استفاده مىکند.
ـ والله ما معاویه بادهی منى و کلنه یغدر و یفجر و لولا کراهیه الغدر لکنت من ادهى الناس و لکن کل غدره فجره و کل فجره کفره. (101)
به خدا سوگند که معاویه زیرکتر از من نیست بلکه او حیله مىکند و از راه گناه وارد مى شود اگر نبود که نیرنگ را ناپسند مىدارم، من از زیرکترین مردم بودم ولى هر نیرنگى گناه است و هر گناهى نوعى کفر است.
و بدین سان امام خط مشى کلى خود را مشخص مىسازد و با شفافیت تمام سیاست مبتنى بر ارزشها را اعلام مىدارد و عزل معاویه نیز در راستاى همین طرز فکر و شیوه حکومت امام بود.
2 ـ مطلب دیگر این که عزل معاویه حتى از نظر سیاسى و مصالح حکومت نیز کارى واقع بینانه و درست بود. زیرا کسانى که پس از قتل عثمان با امام بیعت کرده بودند؛ بزرگترین ایرادى که بر عثمان داشتند به کار گماردن حاکمان ناشایست و به خصوص معاویه بود.
وقتى معاویه در دوران گرفتارى عثمان نزد او رفت، عثمان به او گفت: سپاه تو کجاست؟ معاویه گفت من فقط با سه نفر به مدینه آمدهام. عثمان گفت: خداوند خویشاوندى تو را پیوند ندهد و تو را یارى نکند و به تو جزاى خیر ندهد، به خدا سوگند که کشته نمى شوم مگر براى تو و مردم به من خشم نکردهاند مگر به جهت تو. (102)
او درست مىگفت و مردم به خاطر حاکمان ستمگرى که عثمان به کار گمارده بود و به خصوص به خاطر معاویه بر او شوریده بود مسلمانان راجع به تولیت معاویه بر شام و ظلم ستمى که به مردم مىکند، باعثمان صحبت کردند و او عذر آورد که پیش از من عمر هم او را والى شام کرده بود اما مسلمانان عذر او را نپذیرفتند و جز به برکنارى معاویه به چیزى قانع نشدند . (103)
همان کسانى که به خاطر وجود امثال معاویه عثمان را کشتند، با امیرالمؤمنین بیعت کردند و پر واضح است که على نمىتوانست و نباید عمال عثمان و به خصوص معاویه را درمقام خود تثبیت کند و گر نه مورد خشم یاران خود قرار مىگرفت و همان اعتراضى را که به عثمان داشتند به ا و هم وارد مىکردند.
ابن ابى الحدید از شخصى به نام «ابن سنان» نقل مىکند که گفته است «اگر على خلافت خود را با تولیت معاویه بر شام و تثبیت او شروع مىکرد، در آغاز کار به همان چیزى گرفتار مىشد که عثمان در پایان کار به آن گرفتار شده بود و این کار باعث خلع او و قتل او مىشد . حتى اگر از نظر شرعى این کار روا بود و مسؤولیتى نداشت از نظر سیاست نادرست و زشت بود و باعث شورش و مخالفت مىشد. (104)
در منابع تاریخى آمده است که مردى از مصر به نام سودان بن حمران مرادى به امام گفت: ما با تو بیعت کردیم ولى اگر در میان ما مانند عثمان عمل کنى، تو را نیز مىکشیم. (105)
3 ـ خود امام بارها در خصوص معاویه با عثمان صحبت کرده بود و او را به سبب تولیت معاویه بر شام سرزنش کرده بود. او در گفتگویى با عثمان از ولایت معاویه به شدت انتقاد کرد و عذر عثمان را که عمر هم او را والى کرده بود نپذیرفت و گفت: معاویه از عمر مىترسید ولى اکنون کارهایى مىکند و آن را به تو نسبت مىدهد و تو بر او غضب نمى کنى. (106)
با این وجود چگونه امام مىتوانست پس از رسیدن به قدرت لحظهاى به حکومت معاویه رضایت بدهد؟ به گفته طه حسین: «على نمى توانست حکام عثمان را سر کار باقى بگذارد زیرا وى بارها عثمان را در گماشتن آن حکام سرزنش کرده بود، چون که رفتار آن حکام با مردم شرم آور بود . از این رو على نمى توانست حکامىرا که دیروز خواهان برکنارى آنان بود، امرزو ابقایشان را خواستار شود». (107)
4 ـ معاویه دشمنى دیرینهاى با امام داشت و این به دوران پیش از اسلام و نزاعى که میان بنى هاشم و بنى امیه بود بر مىگرد این دو قبیله همواره با یکدیگر دشمنى و رقابت داشتند . (108) و در عهد رسول الله ابوسفیان پدر معاویه جنگهاى خونینى بر ضد پیامبر و على راه انداخته بود و على (ع) در جنگ بدر تنها در یک روز سه تن از نزدیکان معاویه را کشته بود و کینههاى مربوط به بدر و حنین و احد، مانند آتشى در دل معاویه زبانه مىکشید و همواره در صد انتقامگیرى از على بود و دیدیم که چون یزید پسر معاویه، حسین (ع) پسر على را کشت، آرزو مىکرد کاش پدرانم که در بدر کشته شدند زنده بودند و مىدیدند که چگونه انتقام آنان را گرفتهام . (109)
این کینهها و دشمنىها همواره وجود داشت و گاه و بىگاه ظهور و بروز مىکرد و بارها میان على و معاویه درگیرى هایى به وجود مىآمد از جمله در ایام عثمان وقتى معاویه مىخواست از مدینه به شام رود با تندى به على گفت: اگر پس از من یک مو از سرعثمان کم شود، تو را با صد هزار شمشیر مىزنم! (110)
با توجه به این سابقهها، امام چگونه مىتوانست با معاویه کنار بیاید و او را از سوى خود حاکم سرزمین پهناور شام کند و با او از در سازش و تفاهم در آید؟
5 ـ مطلب دیگر این که اگر امام سخن مغیره وا بن عباس را مىپذیرفت و به طور موقت معاویه را در مقام خود تثبیت مىکرد تا پس از راست شدن کار او را بر کنار کند، بدون شک معاویه از قصد امام آگاه مىشد و او زیرکتر از آن بود که نفهمد او را فریب مىدهند و او هرگز به امام اعتماد نمى کرد و براى حفظ موقعیت خود در آینده نقشههاى خود را در جهت مخالفت با امام عملى مىساخت و حتى از این فرصت بهره بردارى تبلیغى مىکرد و به مردم مىگفت : على مرا شایسته حکومت مىداند.
معاویه به خوبى مىدانست که على با او بالاخره برخورد خواهد کرد و تفاهم میان این دو امکان ندارد این مطلب را عمروعاص نیز طى نامهاى به معاویه تذکر داد و بلافاصله پس از بیعت مردم با على و بر گرداندن اموال عمومى از خانه عثمان به بیت المال، به معاویه نوشت : هر آنچه مىخواهى بکن چون پسر ابوطالب هر مالى را که دارى از تو خواهد گرفت. (111)
6 ـ معاویه از اول در خلافت طمع داشت و از هنگامىکه معاویه به دعوت عثمان به مدینه آمد و در یک جلسه مشورتى در جهت تسلط بر اوضاع شرکت کرد این قصد او آشکار شد و به گفته طبرى، چون عثمان عمال خود را جمع کرد معاویه پس از آمدن به نزد او همواره طمع خلافت داشت (112) و حتى برخى از اطرافیان او نیز از قصد او آگاهى داشتند و لذا پس از تمام شدن آن جلسه کعب که پشت سر عثمان حرکت مىکرد گفت: به خدا سوگند امیر پس از او کسى است که سوار قاطر شده است واشاره به معاویه کرد (113) و مردى به نام حجاج بنخزیمه که بلافاصله پس از کشته شدن عثمان به شام رفت و خبر قتل عثمان را به او رسانید، به معاویه امیرالمؤمنین خطاب کرد و او را تشویق به مقاومت در برابر على نمود. او بعدها به مردم شام افتخار مىکرد و مىگفت: من (نخستین بار) به معاویه امیرالمؤمنین گفتم. (114) اساسا معاویه از مدتها پیش براى خلافت زمینه سازى مىکرد و به طورى که خواهیم گفت، معاویه خود در قتل عثمان مؤثر بود و هیچ گونه کمکى به او نکرد، گویا مىخواست عثمان زودتر از میان برود تا زمینه و بهانه براى او فراهم شود.
البته معاویه جرئت آن را نداشت که بلافاصله پس از قتل عثمان خود را خلیفه مسلمین اعلام کند و مهمترین مانع او بیعت مردم با على بود و براى شکستن این سد به چندین نفر از اصحاب پیامبر که میان مردم وجههاى داشتند مانند طلحه و زبیر و عبدالله بن عمر نامه نوشت و از آنها خواست که خلافت رابر عهده گیرند و قول داد که با آنها بیعت خواهد کرد (115) و این اقدام تنهابراى تضعیف على(ع) بود.
معاویه پیش از آن که فرمان بر کنارى خود از حکومت شام را از امام دریافت کند، به وسیله نائله همسر عثمان از قتل او با خبر شد و نائله نامهاى همراه با پیراهن خون آلود عثمان به معاویه فرستاده بود (116) او که هنوز نامهاى از امام دریافت نکرده بود، خونخواهى عثمان و انتقام از قاتلان او راعنوان کرده بود و آن را مقدمهاى براى دست اندازى به خلافت قرار داده بود. در همین راستا، معاویه به شرحبیل زاهد حمص نامه نوشت و از او خواست که با معاویه به عنوان امیر منطقه شام بیعت کند تا خون عثمان را بگیرد، شرحبیل نوشت: خون خلیفه پیشین را کسى مىتواند بگیرد که خلیفه مسلمین باشد نه امیر منطقه، از این جهت من با تو به عنوان خلیفه مسلمین بیعت مىکنم. وقتى نامه شرحبیل به معاویه رسید سخت خوشحال شد و نامه را براى مردم شام خواند و از آنان به عنوان خلیفه مسلمین بیعت گرفت سپس باب مکاتبه با على را گشود. (117)
بنابر این معاویه از آغاز درطمع خلافت بود و به حکومت شام رضایت نمى داد و تثبیت او در این مقام مانع توطئهها و مخالفتهاى او نمىشد. البته طبق بعضى از روایات تاریخى، معاویه به جریر بجلى فرستاده امام به شام پیشنهاد کرد که امام شام و مصر را در اختیار من بگذارد و پس از خود کسى را تعیین نکند، دراین صورت من خلافت او را تأیید مىکنم. (118) ولى به طورى که مشروحا به جریان مذاکره جریر بجلى با معاویه خواهیم پرداخت، هدف معاویه از این پیشنهاد وقت گذرانى براى جمع آورى نیرو و آماده شدن به جنگ با امیرالمؤمنین بود و او در این پیشنهاد خود صداقت نداشت.
با توجه به مجموع آنچه گفتیم، امام هم به خاطر پاسدارى از ارزشهاى دینى و هم به خاطر مصالح سیاسى، معاویه را از حکومت عزل کرد و این اقدام پى آمدهاى مهمى داشت که از جمله آنها تبادل نامههاى گوناگون میان امام و معاویه و تحریک افرادى چون طلحه و زبیر توسط معاویه در جهت رودررویى با امام و خونخواهى عثمان و جنگ صفین بود.
تبادل نامه میان امام و معاویه
پس از آنکه مردم با امام بیعت کردند، امام عاملان خود را به شهرها فرستاد و از جمله سهل بن حنیف را به عنوان والى شام به آن دیارگسیل داشت، در نزدیکىهاى تبوک گروهى از سپاه شام راه را بر او بستند و گفتند: اگر تو را عثمان فرستاده است، مرحبا بر تو ولى اگر کسى دیگرى فرستاده است از همین جا بر گرد و سهل از آنجا برگشت. (119)
پس از این جریان امام نامهاى به معاویه نوشت و آن را توسط سبره الجهنى به شام فرستاد ولى معاویه به این نامه پاسخ نداد و فرستاده امام را برگردانید (120) البته طبرى که این جریان را نقل مىکند متن نامه را نمى آورد ولى ظاهر این است که این همان نامهاى است که در نهج البلاغه آمده و گفته شده که امام این نامه را پس از بیعت مردم با او به معاویه نوشت، متن نامه چنین است:
«از على امیرالمؤمنین به معاویه بن ابى سفیان، اما بعد، تو خود از معذور بودن من درباره شما و روى گردانى من از شما آگاهى دارى، تا اینکه شد آنچه باید مىشد و باز داشتن از آن ممکن نبود، داستان دراز و سخن بسیار است، آنچه گذشت، گذشت و آنچه پیش آمد، پس از آنان که نزد تو هستند بیعت بگیر و با گروهى از یاران خود نزد من بیا. (121)
ظاهرا این نخستین نامه امام به معاویه پس از بیعت مردم با او است و ابن ابى الحدید متن دیگرى را نقل مىکند که تقریبا شبیه همین مضمون است. (122) امام طى این نامه از معاویه خواست که با او بیعت کند و به مدینه آید و به طورى که ملاحظه مى شود لحن ملایمى دارد. ولى معاویه که هواى خلافت بر سر داشت مردم شام را جمع کرد و از آنها براى خونخواهى عثمان بیعت گرفت. (123)
معاویه که پاسخ نامه نخستین على را نداده بود پس از سه ماه توسط شخصى به نام قبیصه طومار سفیدى به سوى امام فرستاد که فقط در بالاى آن نوشته شده بود: ازمعاویه به على و زیر آن مهر معاویه بود و هیچ مطلبى در آن درج نشده بود، وقتى فرستاده معاویه آن طومار را به امام داد و امام نوشتهاى در آن ندید به فرستاده گفت: چه چیزى پشت سر تو بود؟ او گفت: آیا در امان هستم؟ امام فرمود: آرى قاصدها در امانند و کشته نمى شوند. او گفت: من قومىرا ترک کردم که جز قصاص به چیز دیگرى راضى نیستند. امام گفت: قصاص از چه کسى؟ او گفت: از خود تو، و من شصت هزار پیرمرد را دیدم که زیر پیراهن عثمان گریه مىکردند و آن را بر منبر دمشق نصب کرده بودند. (124)
پس از این جریان و تا شروع جنگ صفین نامههاى متعددى میان امام و معاویه رد و بدل شد و شاید تعداد آنها به سى نامه برسد و سید رضى در نهج البلاغه شانزده نامه از امام به معاویه را نقل کرده است و ما لزومى نمى بینم که همه آن نامهها را در این جا نقل کنیم و فقط نکات برجسته آنها را مىآوریم:
1 ـ امام در نامههاى خود همواره معاویه را نصیحت کرده و او را از افتادن در دام شیطان بر حذر داشته و آخرت را به او یاد آورى کرده است. در نامه اى پس از نصیحتهایى خطاب به معاویه نوشته است:
«از خدا بترس و از کسانى نباش که به خدا امیدى ندارند و شایسته کلمه عذاب خدا شدهاند، همانا خداوند در کمین اسست و بزودى دنیا به تو پشت مىکند و براى تو حسرتى باقى مىماند» (125)
و در نامهاى دیگر نوشته است:
«در مورد آنچه در اختیار دارى از خدا بترس و در حق خداوند بر تو نظر کن و به معرفت چیزى که در ندانستن آن معذور نیستى، بر گرد، همانا اطاعت نشانههایى روشن و راه هایى نورانى و روشهایى آشکار دارد که هوشمندان در آن گام مىنهد و نابخردان باآن مخالفت مىکنند .» (126)
و در نامهاى دیگر نوشته است:
«; (اى معاویه) از روزى بر حذر باش که افرادى که کارهاى پسندیده انجام دادهاند خوشحالند و کسانى که شیطان را زمامدار خود قرار دادهاند سخت پشیمانند;» (127)
2 ـ در برخى از نامهها، معاویه به خاطر کارهاى خلافى که کرده مورد سرزنش شدید امام قرار گرفته است از جمله در نامهاى مىنویسد:
«سبحان الله! چقدر به هوا و هوسهاى بدعتآمیز و سرگردان کننده وابسته شدهاى، آنهم همراه با ضایع کردن حقیقتها و دور افکندن پیمان هایى که مطلوب خداوند است و بر بندگانش حجت دارد;» (128)
و در نامه دیگرى خطاب به معاویه مىنویسد:
«گروه بسیارى از مردم را تباه کردى و با گمراهى خود آنها رافریب دادى و آنها را در موج دریاى خود انداختى به گونهاى که تاریکىها آنان را فرا گرفت و شبههها به آنان روى آورد;» (129)
و نیز مىنویسد:
«چگونه خواهى بود هنگامىکه پرده از این دنیایى که تو در آن هستى فرو افتد؟ تو به آرایش این دنیا خوشحال شدهاى و فریب لذت آن را خوردهاى، دنیا تو را خوانده و تو اجابت کردهاى و تو را با خود کشیده و تو از آن پیروى کردهاى و به تو فرمان داده و تو اطاعت نمودهاى، بزودى در جایى قرار مىدهد که هیچ سپرى تو را از آن نجات نمى دهد;» (130)
3 ـ همچنین امام در نامه هایى، گذشته معاویه و خاندان او را یادآورى کرده است در نامهاى مىنویسد:
«; اى معاویه! از کى شما رهبران رعیت و زمامداران این امت شدید؟ بدون آن که سابقهاى در اسلام و شرافتى والا داشته باشید;» (131)
و نیز مىنویسد:
«; همان شمشیرى که با آن جد و دایى و برادرت را در یک مکان (میدان بدر) زدم نزد من است; چقدر به عموها و دایىها شباهت دارى، همانان که شقاوت و تمناى باطل آنان را وادار کرد که محمد (ص) را انکار کنند و به طورى که مىدانى به خاک و خون افتادند;» (132)
و نیز مىنویسد:
«; اسیران آزاد شده جاهلیت و فرزندانشان را با امتیازات میان مهاجران نخستین و ترتیب درجهها و تعریف طباقاتشان چه کار؟ هیهات که پیکانى صدایى مىدهد که از او نیست و محکوم قصد حکومت دارد، اى انسان چرا در جاى خود نمى نشینى;» (133)
و نیز مىنویسد:
«اینکه مىگویى ما از فرزندان عبد مناف هستیم. ما نیز چنانیم ولى امیه مانند هاشم و حرب مانند عبدالمطلب و ابوسفیان مانند ابوطالب نیستند و مهاجر مانند اسیر آزاد شده و فرزندان صحیح النسب مانند منسوب به پدر، و حق جو مانند باطل خواه و مؤمن مانند مفسد نیست;» (134)
4 ـ در برخى از نامهها، امام سابقه خود را در اسلام و شخصیت والایى که دارد، به معاویه یاد آور مى شود. از جمله در نامهاى مىنویسد:
«; شگفتا از این روزگار! که مرا هم سنگ کسى قرار داده که چون من گام بر نداشته و سابقهاى چون سابقه من که هیچ کس مانند آن را پیدا نکرده، ندارد;» (135)
و نیز در نامهاى پس از ذکر اینکه حمزه سید الشهداء و جعفر طیار از ماست، مىنویسد:
«; اگر نبود که خداوند نهى کرده که انسان خود را بستاید، گویندهاى فضایل بسیارى را مىگفت که دلهاى مؤمنان آن را مىشناسد و گوشهاى شنوندگان از شنیدن آن ناراحت نیست، کسى را که تیرش به خطا رفته رها کن، ما ساخته شده پروردگار هستیم و مردم ساخته شده ما هستند. عزت و برترى و بخشش ما بر قوم تو، مارا از آن باز نداشت که با شما اختلاط کنیم، همانند قبایل هم طراز ما از شما همسر گرفتیم و به شما همسر دادیم در حالى که شما در این پایه نبودید و چگونه چنین باشد در حالى که پیامبر از ماست و تکذیب کننده از شما و شیر خدا (حمزه) از ماست و شیر پیمانها (ابوسفیان) از شما و دو سرور جوانان اهل بهشت (حسن و حسین) از ما هستند و کودکان آتش (مروان) از شما و بهترین زنان جهانیان (فاطمه) از ماست و حمال هیزم (زن ابولهب) از شما، و چیزهاى بسیارى که درباره ما و شماست;» (136)
5 ـ در برخى از نامهها به تهمت و انتقادهاى معاویه پاسخهاى روشنى مىدهد. معاویه در نامههاى متعددى که به امام فرستاد، ضمن بدگویىهاى وقیحانه انتقادها و تهمت هایى را عنوان کرد که امام از همه آنها پاسخ داد که از جمله آنها است:
الف. دخالت داشتن امام در قتل عثمان، معاویه در چندین نامه امام را متهم مىکند که در کشته شدن عثمان دخالت داشته است و یا از او مىخواهد که قاتلان عثمان را تحویل بدهد . در این باره معاویه در نامهاى خطاب به امام مىنویسد:
«; تو بودى که مهاجرین را بر عثمان تحریک کردى و انصار را از او دور ساختى پس نادان از تو تبعیت کرد و ناتوان با تو قوت گرفت و اهل شام چیزى جز جنگ با تو را نمى خواهند تا اینکه قاتلان عثمان را تحویل بدهى و پس از آن خلافت به مشورت مسلمانان گذارده شود ;» (137)
و در نامه دیگرى خطاب به امام مىنویسد:
«; تو نزد یاران عثمان مورد تهمت هستى، به قاتلان عثمان پناه دادى و آنان بازوى تو و یاران تو و اطرافیان تو هستند. به من گفته شده که تو از خون عثمان خود را کنار مىکشى اگر راست مىگویى قاتلان او را در اختیار ما قرار بده تا آنها را بکشیم;» (138)
امام در پاسخ این تهمت معاویه و درخواست او در جهت تحویل قاتلان عثمان، طى نامههاى متعددى، مطالب روشن و آگاه کنندهاى را عنوان مىکند از جمله در نامهاى خطاب به معاویه مىنویسد.
«; اى معاویه به جانم سوگند که اگر به دیده خرد بنگرى و تابع هوا و هوس نباشى مىبینى که من نسبت به خون عثمان بیزارتر از مردم بودم و مىدانى که من از آن به کنار بودم، مگر اینکه حقیقت را بپوشانى و آنچه را که برایت آشکار است پوشیده بدارى.» (139)
و در نامه دیگرى اظهار مىدارد که امام تا آنجا که ممکن بوده به عثمان کمک رسانده ولى معاویه با دفع الوقت و کوتاهى در کمک رسانى به عثمان به او خیانت کرده است، مىنویسد :
«; سپس کار مرا با عثمان ذکر کردى، بر توست که درباره او که خویشاوند تو بود، پاسخت دهند که کدام یک از ما دشمنى اش با عثمان بیشتر و در کشته شدن او مؤثرتر بود؟ آیا کسى که یارى خود را از وى دریغ نداشت و از او خواست که بنشیند و از (کارهاى تحریک کننده) خود دارى کند یا کسى که عثمان از او کمک خواست ولى او درنگ کرد و مرگ به سراغ او آمد ;» (140)
و نیز مىنویسد:
«; و اما پرگویى تو درباره قاتلان عثمان و کشته شدن او، تو عثمان را هنگامىیارى کردى که پیروزى را براى خود مىخواستى و آنگاه که یارى تو به سود او بود اورا خوار کردى.» (141)
و در مورد تحویل قاتلان عثمان به معاویه چنین مىنویسد:
«; درباره قاتلان عثمان زیاد سخن گفتى، پس آنچه را که مردم قبول کردهاند تو هم بپذیر، آنگاه داورى آنان را پیش من آر تا تو و آنان را بر کتاب خدا ملزم کنم ولى آنچه تو مىخواهى مانند فریب دادن کودک است هنگامىکه مىخواهند او را از شیر باز دارند.» (142)
در نامه دیگرى در این مورد خطاب به معاویه مىنویسد:
«; اینکه مىگویى: قاتلان عثمان را به من تحویل بده، تو را با عثمان چه کار؟ تو مردى از بنى امیه هستى و فرزندان عثمان به این کار از تو سزاوار ترند. اگر گمان مىکنى که تو نسبت به خون پدرشان از آنان قوىتر هستى، به اطاعت من در آى آنگاه داورى آنان پیش من آر تا تو و آنان را بر پیروى از حجت وادار کنم;» (143)
اینکه امام معاویه را در قتل عثمان به نوعى شریک مىداند، اشاره به یک واقعیت مسلم تاریخى است که معاویه در زمان محصور بودن عثمان عمدا از یارى کردن به او کوتاهى نمود و هدفش این بود که عثمان کشته شود و خون او را بهانه قرار دهد و به خلافت برسد.
به گفته یعقوبى، معاویه پس از کمک خواهى عثمان، دوازده هزار نفر را فرستاد و گفت در محلى منتظر باشید تا خبرى ازعثمان برسد، او یک نفر را نزد عثمان فرستاد تا خبر بیاورد، وقتى او نزد عثمان رفت عثمان به او گفت که آیا کمک آورده است یا نه؟ او گفت: آمدهام تا از وضع تو آگاه شوم و بعد کمک بیاورم، عثمان گفت: نه بلکه آمدهاى تا من کشته شوم . (144)
ابو ایوب انصارى نیز در نامهاى به معاویه نوشت: همانا کسى که عثمان را منتظر گذاشت و اهل شام را از یارى کردن به او باز داشت تو بودى. (145) شبث بن ربعى نیز در نامهاى به معاویه نوشت: تو دوست داشتى که عثمان کشته شود و آن را بهانه قرار دهى. (146)
همچنین ابن اعثم نقل مىکند که عثمان که خود را در خطر دید به معاویه نامهاى نوشت و از او کمک خواست و این نامه را توسط مسوربن مخرمه به او فرستاد، چون مسور نزد معاویه آمد و نامه عثمان را خواند، معاویه گفت: اى مسور من آشکارا مىگویم که در آغاز کار به آنچه خدا دوست دارد عمل کرد ولى بعدا تغیر داد و خدا نیز سرنوشت اورا تغییر داد آیا براى من سزاوار است که آنچه خدا تغییر داده برگردانم. (147)
ب. مورد دیگرى که معاویه در نامه هاى خود به امام ایراد گرفته این بود که او به ابوبکر و عمر و عثمان حسد ورزیده و آنها را بد مىدانسته است. معاویه این موضوع را بدان جهت مطرح مىکرد که تا از امام سخنى بر ضد شیخین صادر شود و او آن را دستاویز قرار دهد. اودر نامهاى به امام نوشت:
«; افضل مردم پس از پیامبر و خیر خواهترین آنها براى خدا و رسولش خلیفه پس پیامبر سپس جانشین او و سومى خلیفه مظلوم عثمان بود و تو به همه آنها حسد ورزیدى و به همه آنها ظلم کردى;» (148)
امام در پاسخ آن نوشت:
«; و اینکه گفتى به خلفا حسد نمودم و از آنها دورى کردم و به آنها ستم روا داشتم، اما ستم کردن، به خدا پناه مىبرم که چنین باشد و اما دورى کردن ودوست نداشتن کار آنها چیزى است که من به سبب آن از مردم عذر خواهى نمى کنم;.» (149)
و نیز در این باره در نامهاى دیگر خطاب به معاویه نوشت:
«; اینکه گمان کردى که برترین مردم در اسلام فلان و فلان است، چیزى را گفتى که اگر هم درست باشد به تو ربطى ندارد و اگر نادرست باشد صدمهاى به تو وارد نمىشود، تو را با برتر و غیر برتر چکار؟;» (150)
ج. مورد دیگر از انتقادهاى معاویه که در نامههاى او پس از جنگ جمل منعکس است کشته شدن طلحه وزبیر و ناراحتى عایشه و نیز انتقال امام از مدینه به کوفه بود، او در نامهاى خطاب به امام مىنویسد:
«; تو دو پیرمرد اسلام، ابو محمد طلحه و ابو عبدالله زبیر را که به بهشت وعده داده شدهاند و قاتل یکى از آنها در آتش است، کشتى و امالمؤمنین عایشه را راندى و او را خوار ساختى; دیگر اینکه تو دارالهجره (مدینه) را ترک کردى;» (151)
امام در پاسخ او نوشت:
«اینکه درباره کشته شدن طلحه و زبیر و رانده شدن عایشه و انتقال من به میان دو شهر (بصره و کوفه) نوشتى، اینها کارهایى است که تو از آن غایب بودى و عذر آن به تو نمى رسد.» (152)
و در نامه دیگر مىنویسد:
«; طلحه و زبیر با من بیعت کردند سپس بیعت مرا شکستند و نقض آنان مانند رد آنان بود و من براى همین با آنان جهاد کردم تا اینکه حق استوار شد و فرمان خدا آشکار گشت در حالى که آنان ناپسند مىداشتند;» (153)
6 ـ از جمله مطالبى که در نامههاى متبادل میان امام و معاویه به چشم مىخورد تهدید به جنگ است که از هر دو طرف واقع شده است. معاویه در چندین نامه امام را تهدید به جنگ کرده است از جمله در نامهاى مىنویسد:
«; تو بیعتى برگردن ما ندارى و تو را طاعتى بر ما نیست و تو نرد ما مقبولیت ندارى و براى تو و یارانت پیش ما جز شمشیر نیست، سوگند به خدایى که معبودى جز او نیست، قاتلان عثمان را هر کجا باشند دنبال مىکنیم و آنها را مىکشیم و یا روح ما به خدا ملحق شود ;» (154)
و در نامه دیگرى مىنویسد:
«آماده جنگ و تحمل ضربت باش، به خدا سوگند که کار به آنجا که مىدانى خواهدکشید;» (155)
امام نیز پس از مأیوس شدن از به راه آمدن معاویه و پس از اتمام حجت، او را به جنگ تهدید نمود؛ از جمله در نامهاى خطاب به معاویه نوشت:
«; اینگه گفتى براى من و یارانم چیزى جز شمشیر نزد تو نیست، پس از گریاندن خنداندى ! کى فرزندان عبدالمطلب را دیدهاى که به دشمن پشت کنند و از شمشیر بترسند؟ پس کمى صبر کن که حریفت به میدان خواهد آمد، بزودى آن کس که تو او را طلب مىکنى تو را طلب خواهد کرد و آنچه از آن دورى مىکنى به تو نزدیک خواهد شد و من در میان سپاهى عظیم از مهاجران و انصار و تابعان به سوى تو خواهم آمد، سپاهى که بسیار انبوه است و غبارش (به هنگام حرکت) آسمان راتیره مىکند، آنها لباس مرگ پوشیدهاند و بهترین ملاقات براى آنها ملاقات با پروردگارشان است. فرزندان بدر و شمشیرهاى هاشمى همراه آنهاست که فرود آمدن تیزى آنها را در برادر و دائى و جد و خاندانت به یاد دارى و آن از ستمگران دور نیست.» (156)
همچنین امام در نامه دیگرى نوشت:
«; گویا تو را مىبینم که فردا مانند ناله کردن شتران از بارها، از جنگ ناله مىکنى و من و یارانم را به سوى کتابى مىخوانید که با زبان آن را گرامى مىدارید و در قلب آن را انکار مىکنید.» (157)
جالب است که امام در این نامه، قرآن به نیزه کردن سپاه معاویه را پیش بینى مىکند.
این بود قسمتى از مضامین نامه هایى که میان امام و معاویه رهبر گروه قاسطین رد و بدل شد. گاهى گفته مى شود که چرا امام این قدر با معاویه مکاتبه نمود و بهتر بود که به او اعتنا نمىکرد، ولى این کار براى اتمام حجت به معاویه و اهل شام لازم بود و لذا مىبینیم که با وجود این نامهها، باز هم گروهى از اصحاب امام پیش از آغاز جنگ صفین به امام پیشنهاد کردند که باز هم به معاویه و یاران او نامه بنویسد و آنان را به اطاعت خود بخواند تا کاملا حجت بر آنان تمام شود و امام نیز پیشنهاد آنان را عملى کرد و نامهاى به معاویه و همراهان او نوشت و آنان را به حفظ خون مسلمانان دعوت کرد ولى معاویه در پاسخ آن شعرى نوشت و بر جنگ اصرار کرد. (158)
معاویه و جریر بجلى فرستاده امام به شام
پس از یاران جنگ جمل و انتقال امام از مدینه به کوفه که خود داستان مفصلى دارد، امام تصمیم گرفت که کار معاویه را یکسره کند و به خود سرىهاى او در شام خاتمه دهد. در این هنگام جریربن عبدالله بجلى حاکم همدان وارد کوفه شده بود و چون از قصد امام آگاهى یافت پیشنهاد کرد که امام او را به سوى معاویه بفرستد تا معاویه را به راه آورد. او به امام گفت: من با معاویه دوستى دارم، بگذار پیش او بروم و او را به اطاعت تو دعوت کنم. مالک اشتر به امام گفت: او را نفرست که به خدا سوگند میل او به معاویه است. امام گفت: او را رها کن تا ببینیم چگونه به سوى ما بر مىگردد. (159)
امام پیشنهاد جریر را پذیرفت و چون خواست او را اعزام کند به او گفت: مىبینى که اصحاب پیامبر که اهل دین و اندیشه هستند در کنار من قرار گرفتهاند و من تو را براى اهل شام انتخاب کردم چون پیامبر درباره تو گفته است که تو از نیکان اهل یمن هستى. با نامه من نزد معاویه برو اگر به آنچه که مسلمانان وارد شدهاند وارد شد که هیچ و گرنه پیمان صلح را لغو کن و به او برسان که من به امیر بودن او راضى نیستم و مردم نیز به جانشینى او رضایت نمى دهند.
جریر با نامه امام به شام رفت و بر معاویه وارد شد و پس از حمد و ثناى الهى گفت:
اى معاویه مردم مکه و مدینه و بصره و کوفه و حجاز و یمن و مصر و عروض و عمان و بحرین و یمامه با پسر عمویت (على) بیعت کردهاند و کسى جز مردم این قلعههایى که تو در آن هستى باقى نمانده است، اگر سیلى از بیابانهاى آن جارى شود آن را غرق مىکند و من نزد تو آمدهام و تو را به آنچه باعث هدایت و رشد تو در بیعت با این مرد مى شود دعوت مىکنم . جریر پس از ذکر این سخنان، نامه امام را تحویل معاویه داد. (160)
نامه امام به معاویه که توسط جریر به او داده شد با تفاوت هایى اندکى در منابع تاریخى فراوانى آمده است. (161) و مرحوم سید رضى نیز قسمت هایى از آن را در نهج البلاغه آورده و ما اکنون ترجمه متن آن نامه را به نقل از وقعه صفین در زیر مىآوریم:
«بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، بیعت با من در مدینه حجت را بر تو که در شام هستى تمام کرده است چون همان کسانى که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بوند به همان گونه با من بیعت کردهاند، به گونه اى که دیگر نه کسى که حاضر است مىتواند کس دیگر را انتخاب کند و نه کسى که غایب است مىتواند آن را نپذیرد، همانا شورى حق مهاجران وانصار است، پس اگر بر مردى اتفاق کردند و او را امام نامیدند خوشنودى خداوند در آن خواهد بود. پس اگر کسى به قصد اعتراض یا بدعت از آن بیرون شود، او را به آن بر مىگردانند و اگر امتناع کرد، با او به سبب پیروى از غیر راه مؤمنان مىجنگند و خدا او را به آنچه خود خواسته وادار مىکند و او را به جهنم مىبرد و چه بد جایگاهى است.
همانا طلحه و زبیر با من بیعت کردند آنگاه، بیعت مرا شکستند و پیمان شکنى آنها مانند رد آن بود و من با آنها جهاد کردم تا اینکه حق آمد و فرمان خدا آشکار شد دوست داشتنىترین کار براى من درباره تو عافیت توست مگر اینکه خودت، خودت را در معرض بلا قرار بدهى، پس اگر خود را در معرض آن قرار دهى با تو مىجنگیم و از خداوند کمک مىجویم.
تو درباره قاتلان عثمان بسیار سخن گفتى، پس به آنچه مسلمانان وارد شدهاند وارد شو آنگاه داورى آنان را به من واگذار کن تا تو و آنان را به کتاب خدا وارد سازم، ولى اینکه تو مىخواهى مانند فریب دادن کودک از شیر است. به جان خودم سوگند اگر با عقل خود بنگرى و هواى نفس خود را کنار بگذارى، مرا بى زارترین قریش نسبت به خون عثمان مىیابى.
و بدان که تو از «طلقا اسیر آزاد شده در اسلام» هستى که خلافت براى آنان حلال نیست و نمى توانند در شورا قرار گیرند. و به سوى تو و کسانى که نزد تو هستند، جریر بن عبدالله را که از اهل ایمان و هجرت است فرستادم، پس بیعت کن و نیرویى جز از خدا نیست» (162)
چون معاویه نامه را خواند، بلافاصله جریر به پا خاست و خطاب به معاویه و جمعیت حاضر در آنجا خطبهاى خواند، او در این خطبه سعى کرد که ابهامات موجود را از میان بردارد و حاضران را در جریان چگونگى بیعت مردم با على و چگونگى کار طلحه و زبیر و جنگى که در بصره با آنان اتفاق افتاد بگذارد و این بهانه معاویه را که عثمان او را حاکم شام کرده از او بگیرد. ا و پس از حمد و ثناى الهى و فرستادن درود بر پیامبر چنین گفت:
«اى مردم کار عثمان حاضران در مدینه را عاجز و ناتوان کرد تا چه رسد به کسانى که از آن غایب بودهاند، همانا مردم بى چون و چرا با على بیعت کردند و طلحه و زبیر هم از کسانى بودند که با او بیعت کردند آنگاه بى هیچ دلیلى بیعت خودرا شکستند. آگاه باشید که این دین فتنهها را تحمل نمىکند و عرب نیز شمشیر را نمى پذیرد، دیروز در بصره فاجعه اى رخ داد که اگر تکرار شود آرامشى براى مردم نخواهد بود، عموم مردم با على بیعت کردهاند و اگر خداوند کارها را به ما محول مىکرد جز او کس دیگرى را انتخاب نمىکردیم و هر کس با این کار مخالفت کند مورد مؤاخذه و عتاب قرار مىگیرد.
اى معاویه تو هم در آنچه مردم وارد شدهاند وارد شو، و اگر بگویى که عثمان مرا عامل خود کرده و هنوز عزل نکرده است، اگر این سخن روا باشد دین خدا برپا نمىشود و هر کس کارى را که در دست او است نگه مىدارد، ولى خداوند از خلیفه قبلى حقى بر خلیفه بعدى قرار نداده است و این کارها را به صورت حقوقى قرار داده که برخى از آن برخى دیگر را نسخ مىکند.»
پس از سخنان جریر، معاویه اظهار داشت که من و یارانم در این باره مىاندیشیم و خواست نظر اهل شام را بداند ولذا دستور داد که منادى ندا دهد که نماز بر پاست پس چون مردم در مسجد اجتماع کردند به منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى و تعریف از شام و مردم آن گفت:
اى مردم! شما مىدانید که من جانشین امیرالمؤمنین عمر بن خطاب و عثمان بر شما هستم، من درباره کسى کارى انجام ندادهام که شرمنده باشم، من ولى عثمان هستم که مظلوم کشته شد و خداوند مىگوید: «آن کسس که مظلوم کشته شود، ما به ولى او تسلط دادیم ولى در کشتن اسراف نشود» سپس گفت: من مىخواهم نظر شما را راجع به قتل عثمان بدانم.
در این هنگام کسانى که در مسجد حاضر بودند به پا خاستند و اظهار داشتند که ما خواستار انتقام خون عثمان هستیم و بر این کار با معاویه بیعت کردند و گفتند که در این راه جان و مال خود را فدا خواهند کرد. (163)
روز بعد، جریر بار دیگر از معاویه خواستار بیعت با على شد او گفت: اى جریر این یک کار آسانى نیست وعواقبى دارد بگذار در این باره بیندیشم پس ازآن افراد مورد اعتماد خود را فرا خواند و با آنها در باره مأموریت جریر مشورت کرد.
از جمله کسانى که معاویه با آنان مشورت کرد شرحبیل بن سمط زاهد معروف شهر حمص بود که در شام نفوذ فراوانى داشت. در همان ایام شرحبیل نزد معاویه آمده بود، معاویه درباره مأموریت جریر با او سخن گفت واضافه کرد که على بهترین مردم است جز اینکه او عثمان را کشته است، اکنون من خودم را آماده شنیدن سخنان تو کردهام و من مردى از اهل شام هستم هر چه را که آنان بپسندند مىپسندم و هر چه را که آنان مکروه بدارند من نیز مکروه مىدارم . شرحبیل گفت: من اکنون بیرون مىروم بعدا نظر خود را خواهم گفت.
او بیرون رفت و معاویه پیش از آن کسانى را در بیرون آماده کرده بود که با شرحبیل سخن بگویند و على را قاتل عثمان معرفى کنند، آنها همه شان به شرحبیل گفتند که عثمان را على کشته است وبدینگونه شرحبیل فریب خورد و خشمناک به سوى معاویه برگشت وگفت: اى معاویه همه مردم مىگویند که عثمان را على کشته است، به خدا سوگند اگر با على بیعت کنى تو را از شام بیرون مىکنیم و یا تو را مىکشیم، معاویه گفت: من با شما مخالفت نخواهم کرد و من جز مردى از اهل شام نیستم. شرحبیل گفت: پس این مرد را نزد رفیقش برگردان. (164)
توطئه معاویه در فریب دادن شرحبیل، او را گامى به هدف خود نزدیک ساخت و توانست شخص صاحب نفوذى مانند شرحبیل را کاملا با خود همسو کند و این در تشویق مردم شام به جنگ با على، تأثیر فراوانى داشت. البته پیش از این مجلس نیز معاویه به شرحبیل که در حمص بود نامه نوشته بود و رضایت او را در خونخواهى عثمان جلب کرده بود ولى این بار توفیق بیشترى نصیب او شده بود وشرحبیل کاملا براى جنگ با على به عنوان قاتل عثمان مصمم شده بود.
نصربن مزاحم روایت قبلى را چنین ادامه مىدهد:
شرحبیل از نزد معاویه به خانه حصین بن نمیر آمد و گفت: به جریر پیام بده که نزد ما آید و حصین به او پیام داد که شرحبیل نزد ماست تو هم بیا و جریر در خانه حصین با شرحبیل روبرو شد شرحبیل به او گفت: تو با موضوع مبهم نزد ما آمدهاى تا ما را در دهان شیر بیفکنى و مىخواهى شام را با عراق پیوند بدهى و على را مدح مىکنى در حالى که او قاتل عثمان است، خداوند در روز قیامت از آنچه گفتهاى پرسش خواهد کرد.
جریر گفت: اى شرحبیل اینکه گفتى با کار مبهمى نزد شما آمدهام، چگونه مبهم است در حالى که مهاجرین و انصار در آن اتفاق دارند و طلحه و زبیر به خاطر رد آن کشته شدند؛ و اما اینکه مىگویى شما را به دهان شیر افکندهام تو خودت خودت را به دهان شیر افکندهاى؛ و اما پیوند اهل شام به اهل عراق بر اساس حق بهتر از جدایى آنها بر اساس باطل است؛ و اینکه مىگویى على عثمان را کشته، به خدا سوگند این جز انداختن تیر تهمت از راه دور نیست، بلکه تو به دنیا میل کردى و در دل تو در زمان سعدبن ابى وقاص چیزى بود. گفتگوى این دو نفر به گوش معاویه رسید، کسى نزد جریر فرستاد و با او تندى کرد. (165)
جریر نامهاى به شرحبیل نوشت (166) و طى اشعارى اورا نصیحت کرد، این نامه در شرحبیل تأثیر نمود و با خود گفت: به خدا شتاب نخواهم کرد و نزدیک بود که از یارى معاویه کنار بکشد ولى معاویه کسانى را گماشت که مرتب نزد او رفت و آمد مىکردند و جریان قتل عثمان را بزرگ جلوه مىدادند و آن را به على منسوب مىکردند و نزد او شهادت دروغ مىدادند و نامههاى جعلى ارائه مىکردند تا جایى که نظر او را برگردانیدند و عزم او را محکم کردند. (167)
جالب اینکه هم شرحبیل و هم جریر هر دو اهل یمن بودند، شرحبیل از قبیله بنى کنده و جریر از قبیله بجیله بود (168) و اگرچه در نقل نصر بن مزاحم وابن ابى الحدید نیامده، ولى ابن اثیر گفته است که شرحبیل دشمن جریر بود و معاویه به همین جهت شرحبیل را دعوت کرد تا با جریر مناظره کند و کسانى چون بسربن ارطأه و یزیدبن اسد وابوالاعور سلمى ودیگران را سر راه او گذاشت تا نزد او شهادت دهند که على عثمان را کشته است. شرحبیل باجریر مناظره کرد سپس در شهرهاى شام مىگشت و مردم را به خونخواهى عثمان دعوت مىکرد، در این باره شعرهایى سروده شده از جمله نجاشى گفته است:
شرحبیل ماللدین فارقت امرناولکن ببغض المالکى جریر (169)
دانلود مقاله استاندارد روش اندازهگیری اوره و ازت آمونیاکی در خوراک دام و طیور word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله استاندارد روش اندازهگیری اوره و ازت آمونیاکی در خوراک دام و طیور word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله استاندارد روش اندازهگیری اوره و ازت آمونیاکی در خوراک دام و طیور word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
استاندارد روش اندازهگیری اوره و ازت آمونیاکی در خوراک دام و طیور
1 ـ هدف
هدف از تدوین این استاندارد تعیین روشهای اندازهگیری اوره و ازت آمونیاکی در خوراک دام و طیور میباشد .
2 ـ دامنه کاربرد
این استاندارد جهت اندازهگیری اوره و ازت آمونیاکی در خوراک دام و طیور کاربرد دارد
.
3 ـ نمونهبرداری
طبق استانداردهای روش نمونهبرداری در مواد غذائی عمل شود .
4 ـ روش کار
4-1- اندازهگیری اوره به طریق اسپکتروفتومتری
4-1-1- وسایل مورد نیاز
ـ اسپکتروفتومتر با حداکثر باند 2/4 در طول موج 420nm با سلهای یک سانتیمتری
4-1-2- معرفها و مواد مورد نیاز :
4-1-2-1- محلول پارادی متیل آمینوبنزالدئید 1
16 گرم پارادی متیل آمینو بنزالدئید را در یک لیتر الکل و 100 میلیلیتر اسید کلریدریک حل نمائید . این محلول برای یک ماده پایدار میماند .
4-1-2-2- اسید استیک
4-1-2-3- محلول استات روی : 22 گرم استات روی 2H2O 2(,OAC)Zn را در آب حل کرده و 3 میلیلیتر اسید استیک بآن اضافه نمائید سپس آن را تا حجم 100 میلیلیتر رقیق نمائید .
4-1-2-4- محلول فروسیانور پتاسیم : 10/6 گرم فروسیانور پتاسیم 6 3H2O(,CN) K2Fe را در آب حل کرده و به حجم 100 میلیلیتر برسانید .
4-1-2-5- زغال اکتیو ـ (60 – G)
4-1-2-6- محلول بافر فسفات با 7 = PH
4-1-2-7- محلولهای استاندارد اوره :
الف : محلول استاندارد اولیه با غلظت 5ml/mg
5 گرم اوره را با دقت یک میلیگرم در آب حل کرده و سپس آن را تا حجم یک لیتر برسانید .
ب : محلولهای استاندارد مورد استفاده با غلظتهای 0/2 , 0/4 , 0/6 , 0/8 , 1 , 1/2 , 1/4 , 1/6 , 1/8 و 2 میلیگرم اوره در 5 میلیلیتر : به ترتیب 2,4,6,8,10,12,14,16,18,20 میلیلیتر از محلول اولیه (5ml/mg) را برداشته و در بالن ژوژههای 50 میلیلیتری ریخته و هر ک
دام را با محلول بافر فسفات 7 به حجم برسانید .
ج : محلول مرجع : محلول اوره استاندارد با غلظت 1/mg5ml را که بشرح فوق تهیه گردیده بعنوان استاندارد مرجع بکار ببرید . این محلول در حرارت کمتر از 24 درجه سلسیوس به مدت یک هفته ثابت میماند .
4-1-3- رسم منحنی استاندارد اوره :
از هر یک از محلولهای استاندارد اوره ( طبق بند ب ) 5 میلیلیتر برداشته و در لولههای 25 میلیلیتری ریخته و به هر کدام 5 میلیلیتر محلول DMAB اضافه نمائید و یک محلول شاهد نیز حاوی 5 میلیلیتر محلول بافر 7 باضافه 5 میلیلیتر محلول DMAB تهیه نمائید . لولهها را کاملا تکان داده و بگذارید 10 دقیقه در بن ماری 25 درجه سلسیوس بماند . سپس جذب هر یک از محلولها را در طول موج 420nm با استفاده از سلهای یک سانتیمتری در مقابل شاهد ( با جذب صفر ) بخوانید . آنگاه میزان جذب محلولها را در مقابل غ
لظتها رسم نمائید . منحنی بدست آمده بایستی به صورت خط راست باشد در غیر این صورت آزمایش بایستی تکرار شده و محلول DMAB نیز تازه تهیه گردد .
4-1-4- روش اندازهگیری نمونه :
یک گرم از نمونه آسیاب شده را وزن نموده و در یک بالن ژوژه 500 میلیلیتری ریخته و بآن یک گرم زغال اکتیو و حدود 250 میلیلیتر آب , 5 میلیلیتر محلول استات روی و 5 میلیلیتر محلول فروسیانور پتاسیم اضافه نمائید . سپس مخلوط را به مدت 30 دقیقه کاملا با تکان دهنده تکان دهید و پس از آن حجم آن را با آب به 500 میلیلیتر برسانید . آنگاه بگذارید بماند تا رسوب ته نشین گردد . سپس آن را با استفاده از کاغذ صافی
واتمن شماره 40 صاف
کرده بطوریکه محلول صاف شده کاملاؤ شفاف باشد .
5 میلیلیتر از محلول صاف شده را در یک لوله آزمایش ریخته و بآن 5 میلیلیتر محلول DMAB اضافه کرده و کاملا تکان دهید . همراه با نمونه یک محلول استاندارد مرجع ( طبق بند ج ) و یک محلول شاهد نیز تهیه نموده و آنها را در بنماری با حرار
ت 25 درجه سلسیوس به مدت 10 دقیقه قرار دهید سپس میزان جذب نمونه و استاندارد را در مقابل شاهد در طول موج 420nm قرائت نموده و درصد اوره را طبق فرمول زیر محاسبه نمائید .
= درصد اوره
A1 = میزان جذب استاندارد مرجع
W = وزن نمونه بر حسب میلیگرم در حجم مورد آزمایش میباشد .
4-2- روش اندازهگیری ازت اورهای و آمونیاکی در خوراک دام و طیور
4-2-1- وسایل مورد نیاز
ـ بالنهای کجدال با ظرفیت 500 میلیلیتر
4-2-2- معرفها و مواد مورد نیاز
4-2-2-1- محلول ضد کف
4-2-2-2- محلول کلرور کلسیم :
25 گرم کلرور کلسیم ( CaCl2 ) را در 100 میلیلیتر آب حل نمائید .
4-2-2-3- معرف متیل رد :
یک گرم متیل رد را در 200 میلیلیتر الکل حل نمائید .
4-2-2-4- اسید کلریدریک نرمال
4-2-2-5- محلول سود نرمال
4-2-2-6- اوره خالص به فرمول شیمیائی 2(NH2)Co)
4-2-2-7- محلول اوره آز :
محلول تازه اوره آز در آب را با غلظتی تهیه کنید که هر 10 میلیلیتر محلول خنثی اوره آز , ازت موجود در 0/1 گرم یا بیشتر اوره خالص را تغییر دهد . برای این منظور باید ابتدا میزان قلیائیت و همچنین فعالیت آنزیم اوره آز تعیین گردد .
الف : تعیین قلیائیت محلول اوره آز
میزان قلیائیت اوره آز تجارتی را بشرح زیر تعیین
نمائید .
0/1 گرم از اوره آز را در 50 میلیلیتر آب حل کرده و با محلول 0/1 نرمال اسید کلریدریک در مقابل معرف متیل رد تیتره نمائید . پس از بدست آوردن حجم اسید کلریدریک 0/1 نرمال مصرف شده یعنی میزان قلیائیت آنزیم , در موقع تهیه محلول اوره آز به ازاء هر 0/1 گرم اوره آز حل شده در آب , همان حجم اسید کلریدریک 0/1 نرمال که در بالا بدست آوردهاید , اضافه نمائید و بدین ترتیب محلول خنثی تهیه شده است
ب : تعیین میزان فعالیت آنزیم اوره آز
ابتدا یک محلول یک درصد خنثی اوره آز تهیه کنید ( حدود 50 میلیلیتر ) سپس چند نمونه 0/1 گرمی اوره خالص توزین نموده و به بالن کجدال منتقل نمائید و به هر کدام از بالنهای محتوی 0/1 گرم اوره خالص حجمهای متفاوتی از محلول یک درصد اوره آز خنثی اضافه کنید و مانند آنچه که در روش آزمایش شرح داده میشود مراحل هضم و تقطیر را ادامه دهید .
میزان فعالیت اوره آز را از روی مقدار محلول اوره آزی که اوره را به طور کامل تبدیل کرده است محاسبه کنید . تبدیل کامل اوره آز از طریق بازیابی کامل ازت به وسیله تقطیر تعیین میگردد .
4-2-3- روش اندازهگیری نمونه مورد آزمایش
2 گرم نمونه را در بالن کجدال ریخته و حدود 250 میلیلیتر آب و 100 میلیلیتر محلول اوره آز بآن اضافه نمائید . در بالن را کاملا بسته و بگذارید یکساعت در حرارت آزمایشگاه و یا 20 دقیقه در حرارت 40 درجه سلسیوس باقی بماند . سپس خنک نمائید .
( اگر نمونه بیش از 5 درصد اوره داشته باشد مقداری محلول اوره آز به آن اضافه کنید .) سپس درب و گردن بالن را با چند میلیلیتر آب شس
ته و حدود 2 گرم اکسید منیزیم و 5 میلیلیتر محلول کلرورکلسیم و 3 میلیلیتر ضد کف اضافه نمائید . و عمل تقطیر را در بالن کجدال انجام دهید و در قسمت گیرنده حجم معینی اسید کلریدریک نرمال قرار دهید و عمل تقطیر را ادامه داده تا حجم ظرف محتوی اسید کلریدریک به 100 میلیلیتر برسد آنگاه محلول اسید را در مقابل متیل رد با سود نرمال تیتر نمائید و میزان ازت را طبق فرمول زیر محاسبه نمائید .
= درصد ازت اوره ای و آمونیاکی
که در آن :
A = حجم اسید کلریدریک نرمال بکار برده شده
B = حجم سود مصرفی
خوراک دام و طیور و آبزیان-اکسید منیزیم مورد مصرف در مکمل های معدنی
ویژگی ها و روش های آزمون
1 هدف
هدف ازتدوین این استاندارد تعیین ویژگی های فیزیکی ، شیمیایی ، نمونه برداری ، روش های آزمون، بسته بندی ، نشانه گذاری و شرایط نگهداری و انبارداری اکسید منیزیم است .
2 دامنه کاربرد
این استاندارد در مورد اکسید منیزیم برای مصرف در مکمل های معدنی خوراک دام و طیور و آبزیان بسته بندی شده کاربرد دارد .
3 مراجع الزامی
مدارک الزامی زیر حاوی مقرراتی است که در متن این استاندارد به آنها ارجاع شده است. بدین ترتیب آن مقررات جزئی از این استاندارد محسوب می شود. در این مورد مراجع دارای تاریخ چاپ و یا تجدید نظر اصلاحیه ها و تجدید نظرهای بعدی این مدارک مورد نظر نیست. معهذا بهتر است کاربران ذینفع این استاندارد امکان کاربرد آخرین اصلاحیه ها و تجدید نظرها ی الزامی زیر را مورد بررسی قرار دهند. در مورد مراجع بدون تاریخ چاپ و یا تجدید نظر آخرین چاپ و یا تجدیدنظر آن مدارک الزامی ارجاع داده شده مورد نظر است.
استفاده از مراجع زیر برای کاربران این استاندارد الزامی است.
1- ISO 6497.2 2001 Animal feeding stuffs – sampling .
2- ISO 5515.1979 De composition of organic matter prior to analysis – wetmethod
3- استاندارد ملی ایران 6275 : سال 1381 ویژگیها وروشهای آزمون زئولیت درخوراک دام و طیور و آبزیان
4- استاندارد ملی ایران 1320 : سال 1372 ویژگیها و روشهای آزمون اکسید منیزیم جهت مصرف در صنایع آرایشی
5- استاندارد ملی ایران 1728 : سال 1356 ویژگیها و روشهای آزمون آب برای مصارف آزمایشگاهی
4 اصطلاحات و تعاریف
در این استاندارد اصطلاحات و/یا واژه ها با تعاریف زیر به کار می رود :
4-1 مکمل معدنی
مجموعه ای از املاح معدنی و افزودنی های مجاز است که به دلیل کمبود آنها در جیره غذایی دام و طیور و آبزیان , اضافه نمودن آنها به جیره باتوجه به احتیاجات دام ضروری است .
4-2 افزودنی های مجاز
به موادی گفته می شود که شامل مواد اشتهاآور ، رنگهای خوراکی مجاز ، طعم دهنده های مجاز ، اسیدهای آمینه ، آنزیم ها ، داروهای ضد باکتریایی
، انگلی ، قارچی ، آنتی اکسیدان ها و سایر مواد افزودنی مجاز می باشد .
4-3 قابلیت دسترسی زیستی مکمل ها
بخشی است از مواد مکمل خوراک دام که می تواند برای نگهداری , تولید و تولید مثل مورد استفاده دام قرار گیرد .
4-4 افت حرارتی1 ( L.O.I )
تغییر وزن نمونه خشک شده پس از عمل سوزاندن اف
ت حرارتی نامیده می شود که شامل کاهش آب پیوسته ، دی اکسید کربن به شکل کربنات های فرار ، کربن و مواد آلی ، اکسیدهای سولفور و ترکیبات قلیایی فرار است . قبل از گذاشتن نمونه در کوره بایستی آنرا در دمای 2±110 درجه سلسیوس خشک نموده و پس از قرار دادن در خشکانه توزین نمود . دو گرم از نمونه خشک توسط کوره الکتریکی ودر دمای 25±1000 درجه سلسیوس سوزانده و L.O.I محاسبه می شود.
4-5 اکسید منیزیم
یک ماده معدنی با فرمول شیمیایی MgO ( magnesium oxide ) می باشد که از سنگ های معدنی کربناته ( سنگ آتش )2 می باشد که با روش زیر فرآیند می شود : سنگها پس از استخراج توسط آسیاب چکشی به اندازه های موردنظر تقسیم شده به داخل کوره های گردان کلسینه کننده هدایت می گردد . در کوره کلسینه کننده ، پس از جدا شدن دی اکسید کربن، به حالت اکسید در آمده سپس با استفاده از آسیاب به پودر نرم تبدیل می شود و به عنوان منبع منیزیم در مکمل های معدنی خوراک دام مورد استفاده قرار می گیرد .
4-6 دام
منظور از دام در این استاندارد گاو ، گوساله ، گوسفند ، بز ، طیور و آبزیان پرورشی است .
5 ویژگی ها
5-1 ویژگی های فیزیکی اکسید منیزیم
5-1-1 اندازه ذرات
تمام ذرات اکسید منیزیم باید حداکثر 200 میکرومتر ( حدود 80 مش ) باشد . همچنین اندازه ذرات باید به طور کامل یکنواخت باشد.
رنگ اکسید منیزیم باید سفید تا سفید متمایل به صورتی کم رنگ باشد . اکسید منیزیم باید بی بو بوده و اگر در آب مقطر به صورت تعلیق درآید نباید هیچگونه بوی نامطبوعی تولید کند .
5-2 ویژگی های شیمیایی اکسید منیزیم
ویژگی های شیمیایی اکسید منیزیم باید مطابق جدول شماره 1 باشد .
جدول شماره 1- ویژگی های شیمیایی اکسید منیزیم
روش آزمون میزان ویژگی
براساس ماده خشک ردیف
طبق بند 7-1
این استاندارد 0/3 ( بیشینه )
درصد رطوبت 1
طبق بند 7-4
این استاندارد 0/90( بیشینه )
درصد اکسید منیزیم 2
طبق بند 7-2
این استاندارد 100 ( بیشینه )
میلی گرم در کیلوگرم سرب 3
طبق بند 7-2
این استاندارد 20 ( بیشینه )
میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم 4
طبق بند 7-3
این استاندارد 200 ( بیشینه )
میلی گرم در کیلوگرم فلوئور 5
طبق بند 7-2
این استاندارد 30 ( بیشینه )
میلی گرم در کیلوگرم جیوه 6
طبق بند 7-2
این استاندارد 40 ( بیشینه )
میلی گرم در کیلوگرم آرسنیک 7
طبق بند 7-5
این استاندارد 3 ( بیشینه )
درصد افت حرارتی 8
یادآوری : در جدول شماره 1 بیشینه میز ان فلوئور برای طیور 60 میلی گرم در کیلوگرم و برای آبزیان پرورشی 20 میلی گرم در کیلوگرم باید باشد .
6 نمونه برداری
6-1 مقررات کلی
در انتخاب نمونه , حفظ و حمل نمونه های آزمایشی دستورات زیر باید رعایت شود :
6-1-1 نمونه ها نباید در فضای آزاد که امکان آلودگی نمونه ها وجود دارد برداشته شود .
6-1-2 وسایل نمونه برداری باید خشک و تمیز باشد .
6-1-3 بـاید دقت شود که نمـونه های از توده اصلی جنسی که مورد نمونه برداری واقع می شود , باشد و وسایل نمونه برداری آلودگی پیدا نکنند .
6-1-4 برای اینکه نمونه برداری واقعی باشد محتوی هر ظرف را در هنگام نمونه برداری باید به طور کامل مخلوط نمایند .
6-1-5 نمونه ها باید در ظروف شیشه ای به طور کامل در بسته , خشک و تمیز و یا ظروف مناسب دیگر گذاشته شود . اندازه ظروف نمونه باید طوری باشد که تمام حجم آن بوسیله نمونه پر شود .
6-1-6 هر ظرف محتوی نمونه باید با سرپوش مناسبی بعد از پرکردن بسته و مهر شود و یا کلیه اطلاعات راجع به نمونه برداری نشانه گذاری شود و همچنین تاریخ نمونه برداری و تاریخ
تولید باید در روی ظروف نمونه نوشته شود .
6-2 مقدار و تعداد نمونه
در صورتی که محموله بصورت فله باشد تا 5/2 تن حداقل 7 نمونه و بیش از 5/2 تن بصورت ریشه دوم تعداد تا حداکثر 100 نمونه برداشت شود .
در صورتی که محموله بصورت بسته بنـدی شده باشد باید به شرح جدول 2 نمونه گیری انجام شود .
جدول شماره 2
تعداد بسته ها حداقل تعداد نمونه
4-1 همه بسته ها
16-5 4
بیش از 16 ریشه دوم تعداد تا حداکثر 100 بسته
لازم به اشاره است که مقدار نمونه های برداشت شده را باید بخوبی مخلو
ط نموده و از آن یک نمونه جهت انجام آزمون های لازم به میزان حداقل نیم کیلوگرم تهیه نمود .
7 روش های آزمون
کلیه مواد مصرفی باید با خلوص تجزیه ای1 بوده و آب مقطر نیز باید مطابق استاندارد ملی ایران 1728 سال 1356 : ویژگیها و روشهای آزمون آب برای مصارف آزمایشگاهی باشد .
7-1 روش اندازه گیری رطوبت
7-1-1 وسایل لازم
7-1-1-1 ترازوی دقیق آزمایشگاهی با دقت 001/0 گرم
7-1-1-2 گرمخانه ( آون )
7-1-1-3 خشکانه
7-1-2 روش اجرای آزمون
ابتدا یک ظرف توزین نمونه را در گرمخانه قرار داده تا به وزن ثابت برسد سپس ظرف را در خشکانه قرار داده و پس از خنک شدن وزن کنید. سپــس تعداد 2 گرم نمونه به دقت وزن نموده و در دمای 2 ± 105 درجه سلسیوس بمدت 2 ساعت داخل گرمخانه قرار دهید. بعد از این مدت نمونه را بیرون آورده و در خشکانه قرار داده پس از خنک شدن وزن کرده و از فرمول 1 به شرح زیر ماده خشک و رطوبت را محاسبه کنید .
( m1 + w1 ) – (m1 + w2 )
فرمول 1 ———————————— = درصد ماده خشک
w
درصد رطوبت = درصد ماده خشک – 100
1m = وزن ظرف توزین نمونه
1w = وزن اولیه
w2 = وزن نمونه
7-2 تعیین مقدار سرب , کادمیوم , جیوه و آرسنیک
7-2-1 وسایل لازم
7-2-1-1 دستگاه جذب اتمی ( اتمیک ابزورپشن )
7-2-1-2 ترازوی دقیق آزمایشگاهی با دقت 001/0 گرم
7-2-1-3 اجاق برقی
7-2-2 مواد لازم
7-2-2-1 اسید کلریدریک غلیظ
7-2-2-2 اسید نیتریک غلیظ
7-2-2-3 محلولهای استاندارد با غلظت های مشخص
7-2-3 روش آماده سازی نمونه
ابتدا 2 گرم از نمونه موردنظر به ارلن منتقل کرده و به آن 20 میلی لیتر آب مقطر دوبار تقطیر شده ( به طور ترجیحی آب یون زدایی شده ) و 10 میلی لیتر اسید نیتریک غلیظ اضافه کرده , ارلن روی اجاق برقی (هات پلیت ) قرار دهید(تا زمانی که تشکیل دود خرمایی رنگ 2NO قطع شود ). در صورت عدم حل شدن نمونه، اضافه کردن اسید نیتریک تا 50 میلی لیتر به دفعات ادامه یابد . پس از حل شدن کامل نمونه ( در این حالت نمونه باید به طور کامل زلال و شفاف باشد) در بالن 100 میلی لیتری به حجم رسیده شود. سپس به روش خاص دستگاه جذب اتمی, مقدار جذب آنها را اندازه گیری و یادداشت کنید. جذب فوق را با سری استانداردهای
موردنظر مقایسه کرده و غلظت را به دست آورید .
7-3 اندازه گیری فلوئور به روش یون سنجی
7-3-1 وسایل لازم
7-3-1-1 دستگاه یون سنج
7-3-1-2 ترازوی دقیق آزمایشگاهی با دقت 001/0 گرم
7-3-2 مواد لازم
7-3-2-1 کربنات سدیم
7-3-2-2 کربنات پتاسیم
7-3-2-3 اسید کلریدریک غلیظ
7-3-2-4 کلرید سـدیم
7-3-2-5 اسید استیک
7-3-2-6 محلول بافر
7-3-2-7 سیکلو هگزان دی آمین تترا استیک اسید ( C.D.T.A )
7-3-2-8 محلول سود ده مولار
7-3-3 روش اجرای آزمون
حدود 1 گرم نمونه را وزن کرده سپس داخل ارلن در پیچ دار ریخته و به آن 90 میلی لیتر اسید کلریدریک غلیظ به اضافه10 میلی لیتر آب مقطر اضافه کرده در
حمام آب 70 درجه سلسیوس بمدت 15 دقیقه قرار دهید تا محلول شفافی بدست آید . می توان آنرا داخل یک بشر آب گرم که روی اجاق برقی است قرار داد. سپس محلول حاصل را تا حدود دمای محیط سرد نموده و در یک بالن به حجم 250 میلی لیتر رسانده می شود 25 میلی لیتر از این محلول داخل بالن ژوژه 100 ریخته می شود .
طرز تهیه محلول های استاندارد فلوئور :
10 میلی لیتر از محلول استاندارد فلوئور 1000 در بالن ژوژه 100 میلی لیتری ریخته می شود.
10 میلی لیتر از محلول استاندارد 100 را در بالن ژوژه 100 میلی لیتری ریخته می شود .
به 25 میلی لیتر از محلول نمونه ، 4-3 میلی لیتر کربنات سدیم10 درصد اضافه می شود. از محلول بافر مخصوص با 7-6= pH به همه , 50 میلی لیتر اضافه می شود و سپس همه به حجم100 رسانده می شود. هر کدام را در بشر خودش قرار دهید. اول استاندارد10 و سپس استاندارد 100 به دستگاه داده می شود. دستگاه باید کالیبره شده باشد و نمونه را که داخل بشر است روی بهم زن مغناطیسی قرار داده ، الکترود مربوط به فلوئور داخل آن قرار داده می شود و عـدد بدست آمده یادداشت می شود . از فرمول 2 درصد فلوئور محاسبه می شود.
عدد خوانده شده
فرمول 2 —————— = درصد فلوئور
10 × وزن نمونه
7-4 روش اندازه گیری اکسید منیزیم ( MgO )
7-4-1 اساس روش
در این روش از تفاوت حجم EDTA مصرفی برای تیتر کردن مجموع کلسیم و منیزیم و EDTA مصرفی برای تیتر کردن کلسیم در حضور شناساگرهای مناسب اکسید منیزیم محاسبه می شود .
7-4-2 مواد لازم
7-4-2-1 محلول اسید کلریدریک 1 : 1
حجم مشخصی از اسید کلریدریک غلیظ با حجم مساوی آب مقطر رقیق می شود .
7-4-2-2 محلول اسید تارتاریک 2 درصد
2 گرم از اسید تارتاریک در 100 میلی لیتر آب مقطر حل می شود .
7-4-2-3 محلول گلیسیرین 1 : 1
حجم مشخصی از گلیسیرین با حجم مساوی آب مقطر رقیق می شود.
7-4-2-4 محلول هیدروکسید پتاسیم 4 مولار ( 224 گرم در لیتر )
224 گرم هیدروکسید پتاسیم وزن شده و داخل یک بشر 500 میلی لیتری قرار گیرد و در حدود 300 میلی لیتر آب حل شود و به حجم 1000 میلی لیتر رسانده شود .
7-4-2-5 محلول تامپون 10pH=
54 گرم کلرید آمونیوم در حدود 300 میلی لیتر
آب حل شده و 450 میلی لیتر آمونیاک غلیظ به آ
ن اضافه و به حجم 1000 میلی لیتر رسانده شود .
7-4-2-6 محلول تری اتانول آمین 1 : 1
حجم مشخصی از تری اتانول آمین با حجم مساوی آب رقیق شود .
7-4-2-7 شناساگر کلسین
1/0 گرم کلسین داخل هاون با 10 گرم کلرید سدیم به طور کامل ساییده و مخلوط شود .
7-4-2-8 شناساگر اریوکروم بلک T
دانلود مقاله نظریههاى تدریس word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله نظریههاى تدریس word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله نظریههاى تدریس word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
نظریههاى تدریس
در طول بیست سال اخیر، در زمینه تدریس، نظریههاى قابل توجهى طرح و ارائه شده است که تعداد زیادى از آنها بتازگى توسط گانیه (Gagne) و دیک (Dick) (1984) مورد بررسى و تجدیدنظر قرار گرفتهاند. با توجه به تمامى این نظریهها مىتوان گفت که تاکنون نظریهپردازان موفق به ارائه یک نظریه تدریس هماهنگ و واحد نشدهاند.
از جمله این نظریهها مىتوان به نظریه تنیسون (Tennyson) (1980)درباره مفهوم تدریس، نظریه اسکاندورا (Scandura) (1977) درباره نظریه ساخت تدریس و نظریه لاندا (Landa)(1976) و برخى افراد دیگر درباره چگونگى تدریس و نظریه کیس (Case)(1978
) که براى تدریس کودکان پیشدبستانى و کودکستان کاربرد دارد، اشاره کرد.
کلیه نظریههاى ارائه شده در مورد تدریس، به نوعى با یکدیگر تفاوت دارند، ولى با وجود این، مىتوان تمامى نظریههاى مختلف را در قالب و چهارچوب بزرگترى تحتعنوان یک نظریه جامع تدریس ارائه کرد. موارد اختلاف میان نظریههاى کوچک و فرعى با نظریه جامع را مىتوان در درجه یا میزان کلى و عمومى بودن آنها یا اهدافى که در پیش دارند یا هر دو جستجو کرد.
نظریه جامع تدریس مىتواند براى معلم و مربى مفید و سودمند باشد و آنها را در رویارویى با نظریههایى که با یکدیگر بىارتباطند، یارى نماید.
تدریس
از تدریس، همانند یادگیری، تعریفهاى متعددى ارائه شده است. بعضى تدریس بیان صریح معلم درباره آنچه باید یاد گرفته شود مىدانند و گروهى دیگر تدریس
را همورزى متقابلى مىدانند که بین معلم و شاگرد و محتوا در کلاس درس جریان دارد. عده زیادى از مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت فراهم آوردن موقعیت و اوضاع و احوالى که یادگیرى را براى شاگردان آسان کند تدریس نامیدهاند. از بررسى مجموع تعار
یف ارائه شده در این زمینه مىتوان نتیجه گرفت که تدریس یک فعالیت است، اما نه هر نوع فعالیتی، بلکه فعالیتى که آگاهانه و بر اساس هدف خاصى انجام مىگیرد، فعالیتى که بر پایه وضع شناختى شاگردان انجام مىپذیرد و موجب تغییر آنان مىشود، اگر چه هنوز هستند کسانى که بر اساس الگوها و روشهاى سنتی، تدریس را تنها به تلاش و فعالیت معلم در کلاس درس اطلاق مىکنند.
در هر صورت، اگر یادگیرى را تغییر در رفتار ارگانیسم بر اثر تجربه بدانیم، بدون شک، فعالیتى که موقعیت را براى تغییر فراهم کند یا ایجاد موقعیتى که تجربه را آسان نماید و تغییر لازم
را در شاگرد سبب شود، تدریس نام دارد. در نتیجه، عمل تدریس یک سلسله فعالیتهاى مرتب، منظم، هدفدار و از پیش طراحى شده است؛ فعالیتى که هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیرى است. فعالیتى که بصورت تعامل و رفتار متقابل بین معلم و فراگیر جریان دارد؛ یعنى ویژگىها و رفتار معلم در فعالیتها و اعمال شاگردان تأثیر مىگذارد و بالعکس، از ویژگىها و رفتارهاى آنان متأثر مىشود. این تأثیر ممکن است بصورت مستقل یا غیرمستقل به وقوع بپیون
دد؛ به عبارت دیگر، تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحى منظم و هدفدار معلم براى ایجاد تغییر در رفتار شاگرد. این تعریف دو ویژگى خاص براى تدریس مشخص مىکند:
1. وجود تعامل یا رابطه متقابل بین معلم و شاگرد.
2. هدفدار بودن فعالیتهاى معلم.
بنابراین، اگر فعالیت معلم در کلاس بصورت رفتار متقابل و بر اساس هدف خاصى صورت نگیرد، به هیچوجه مفهوم تدریس به آن اطلاق نخواهد شد. ممکن است معلمى در کلاس درس صحبت کند یا تمرین حل کند، اما به مفهوم واقعی، تدریس نداشته باشد؛ زیرا به فعالیتهاى پراکنده و یکجانبه معلم که هیچگونه تغییرى در شاگردان ایجاد نکند،
تدریس گفته نمىشود. همچنین به آن نوع یادگیرى که از طریق فیلم، تلویزیون، کتاب و غیره صورت مىگیرد، تدریس اطلاق نمىشود و فیلم و کتاب و تلویزیون نیز معلم نیستند؛ یا کسانى که بطور جنبى به کار تدریس اشتغال مىورزند، مانند کسى که به کلاس درس نظم مىدهد، هدفهاى کلاس را تهیه و تنظیم مىکند یا به تصحیح اوراق امتحانى مىپردازد، نمىتوان الزاماً عنوان معلمى داد و کارش را تدریس دانست. (سیف، علىاکبر- 1368.)
تدریس مفاهیم مختلفى را در بر مىگیرد، مانند نگرشها، گرایشها، باورها، عادتها و شیوههاى رفتار و بطور کلی، انواع تغییراتى که مىخواهیم در شاگردان ایجاد
کنیم. تغییر در زمینههاى فوق نه تنها از نظر مشخصات متفاوت است، بلکه فرایندهاى یادگیرى متناسب با آنها نیز با هم متفاوتند؛ مثلاً تدریس در زمینه تغییرات عاطفى با تدریس در زمینههاى شناختى یا روان – حرکتى یکسان نیست. تحقیق، اکتشاف، بررسى و پژوهش، آزمایش و خطا، گوش کردن و خواندن، همه تجربههاى متفاوتى هستند که منجر به یادگیرى مىشوند و ممکن است در فرایند تدریس اتفاق بیفتند، ولى شرای
ط لازم براى کسب چنین تجاربى یکسان نخواهد بود.
نکته مهم در فرایند تدریس این است که معلم مشخص کند چه باید یاد گرفته شود تا بر اساس آن محتواى آموزشى و فعالیتهاى متناسب با درک و فهم شاگردان فراهم گردد. در واقع، توجه به سه نکته زیر در جریان تدریس لازم و ضرورى است:
1. تدریس باید هدف داشته باشد.
2. روش تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد، یعنى بیانکننده آن چیزى باشد که قرار است یاد گرفته شود.
3. مفاهیم به طریقى ارائه شود یا شرایط تغییر به طریقى فراهم گردد که مطابق فهم و توانایى شاگردان باشد.
بنابراین، معلم باید توجه داشته باشد که طراحى سنجیده و آگاهانه فعالیتهاى مربوط به تدریس نخستین گام به سوى تدریس مبتنى بر هدف و مقصود خواهد بود.
یک نظریه تجویزى تدریس
در فرایند آموزشى و در شرایط خاص، ممکن است هدفها به ترتیب پشت سر هم قرار گیرند و حالت تسلسلى داشته باشند، به طورى که هر هدف وسیلهاى براى رسیدن به هدف بعدى و هدف بعدى نیز وسیلهاى براى رسیدن به هدف بعد از خود باشد. در این صورت، هر یک از هدفهاى آموزشى بر اساس هدف پیش از خود بنا مىشود، مگر نخستین هدف. اگر در تدریس، هدف معینى را – به عنوان حالت آرمانى یا هدف نهایى (desired state) – براى شاگرد در نظر داشته باشیم و اگر حالت و موقعیت اولیه (initial state) او را بدانیم، مىتوانیم محتواى درس (subject matter) را مشخص کنیم؛ یعنى آنچه را باید آموخته شود تعیین کنیم. محتواى درس را مىتوان از طریق تفریق حالت مطلوب (هدف نهایى تدریس) و حالت موجود (
رفتار ورودی) بدست آورد. محتواى درس مىتواند به بخشها و هدفهاى جزئى و کوچکتر تجزیه شود. بعد از تجزیه هدفها به هدفهاى کوچکتر، عمل مرتب کردن (sequencing) انجام مىگیرد و در نهایت، برنامه درسى تدوین مىشود.
از هدف تدریس تا برنامه درسى
هدف نهایى تدریس یا حالت مطلوب
هدف نهایى تدریس یا حالت مطلوب به وسیله مجموعهاى از تکالیف که مستلزم پایهاى از آگاهى و معلومات مشخص و ساخت فکرى و فرایندهاى شناختى معین است تعیین مىشود. از دیدگاه شناختی، فقط تعیین هدف نهایى تدریس بر حسب محتواى نظریه یا بر حسب رفتارى که شاگرد در پایان جریان تدریس از خود بروز مىدهد، کافى نیست. هدف نهایى تدریس، بیشتر مستلزم یک ساخت فرایند شناختى معین و مشخص است. بنابراین، هدف نهایى تدریس باید برحسب سه جنبه زیر توصیف شود:
الف- هدف شناختى را مىتوان یک هدف شایسته و مناسب تلقى کرد و هدف شایسته را به وسیله دستهاى از مهارتها تعیین کرد که فرد قادر است آنها را در کلاس درس انجام دهد. این قبیل مهارتها را مىتوان از طریق به کار بردن اطلاعات مربوط به نظر
یههاى پرسشى (مثلاً ریاضیات یا تاریخ) و با استفاده از ملاکها و تفسیر آزمونهاى معیارى (criterion referenced test) یا تحلیل آزمونهاى عینى تعیین کرد. در هر صورت، هدف نهایى تدریس با تعیین دستهاى از مهارتها که به عنوان وظایف و تکالیف آموزشى کلاس تعریف شدهاند، مشخص مىشود.
ب- هر دسته از این وظایف و تکالیف مستلزم توانایىهاى
فکرى و شناختى خاصى است. براى اداى تکالیف، آگاهى و معلومات مشخصى موردنیاز است. این پایه آگاهى را مىتوان با شیوههاى تحقیقى لازم تعیین کرد. بعلاوه، باید توجه داشت که پایه آگاهى هر فرد ساخت ویژه خود را دارد که باید بررسى و ارزی
ه فعالیتهاى خاص مستلزم فرایندهاى شناختى معین است. فرایندهاى موجود در یک مجموعه معین از تکالیف را مىتوان از طریق تحلیل ذهنى یا تجربى مشخص کرد. تحلیل تجربى شامل مطالعه و تحقیق فرایندهایى است که به وسیله متخصصان در حل تکالیف مطرح شدهاند. تحلیل ذهنى نیز شامل ساخت و ایجاد یک عمل محاسباتى یا حداقل، یک عمل ابتکارى و اکتشافى متناسب با حل تکالیف داده شده است.
حالت موجود (ابتدایى)
فعالیتهاى آموزشى به منظور رسیدن به هدفهاى نهایى تدریس، با توجه به حالت اولیه ( اطلاعات پایه) شاگرد، امکانپذیر است. شناخت اطلاعات پایه براى تعیین محتواى درس لازم و ضرورى است. آزمونهاى معیاری- قراردادى این امکان را به معلم مىدهد تا مجموعه تکالیفى را که شاگرد قادر به انجام دادن آنهاست مشخص کند. چنانچه هدف، اندازهگیریِ حافظه کوتاهمدت یا سنجش مهارت خاصى باشد، آزمونهاى توانایى ویژه (special ability tests) را مىتوان مورد استفاده قرار داد.
شیوههایى که متخصصان در ارزیابى ساختارها و فرایندهاى شناختى به کار بردهاند، براى ارزیابى معلومات و نیازهاى شناختى شاگردان مناسب است. این شیوهها، در مواقعی، نه تنها معلومات یا فرایندهاى ناشناخته شاگرد را ارزیابى مىکند، بلکه اطلاعات نادرست، تصورات و مفاهیم غلط، قوانین نامناسب یا استفاده نابجا از آنها را نیز آشکار مىسازد.
تجزیه و تحلیل محتواى درس و ساخت برنامه درسى
هدفهاى کلى تدریس را مىتوان به فعالیتها یا اهداف جزئى تجزیه کرد. در چنین حالتی، فرد نه تنها مىتواند به هدف کلى برسد، بلکه احتمالاً مىتواند به هدفهاى مختل
ف دیگرى نیز دست یابد. در تجزیه هدفها، روابط هدف کلى با هدفهاى جزئى یکى از مسائلى است که باید مورد توجه قرار گیرد و هنگام تهیه برنامه درسى فراموش نشود. از جمله مسائلى که در جریان تبدیل و انتقال هدفها به هدفهاى جزئى به هم پیوسته و منظم و مرتب حائز اهمیت است، مىتوان چند مورد را نام برد: روابط بین هدفهاى جزئی، انتظارات و خواستههایى که بنابر هدفهاى جزئى از شاگردان مىرود، فرایند و ساخت فکرى شاگردان و احتمال
تأثیر هر هدف جزئى در تسهیل، منع یا بازدارى تحقق هدفهاى بالاتر.
کاربرد کنشهاى تدریس
کاربرد اعمال تدریس را در موارد زیر مىتوان مورد توجه قرار داد:
1. کنش تدریس براى برانگیختن مطالعه و تحقیقى که داراى آثار و پیامدهاى تعلیم و تربیت باشد، بسیار مفید است. اگر کنشهاى تدریس را شرایط لازم و ضرورى براى یادگیرى به شمار آوریم، باید بپذیریم که بدون کنشهاى تدریس، امکان یادگیرى در مدرسه وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، ممکن است براى تحلیل و تعمیم نظریههاى یادگیرى در موقعیتهاى مختلف، از کنشهاى تدریس استفاده شود.
شناخت کنشهاى تدریس نه تنها در نوع فعالیت معلمان مؤثر است، بلکه در به کارگیرى مواد آموزشی، شرایط تدریس و نوع فعالیت شاگردان تأثیر خواهد داشت؛ زیرا به قول گیج (Gage)، تحقیقى که علل و میزان تأثیر معلم بر شاگرد را آشکار سازد، در ف
رایند تدریس داراى بیشترین اهمیت است.
2. کنشهاى تدریس در طراحى آموزشی، کاربرد مؤثر دارد. شناخت پایه علمى و رفتار ورودى شاگردان، شرایطى که کنشهاى تدریس در آن مؤثرند و دادههایى که هدف نهایى تدریس تعیین مىکند، همگى مىتوانند در کیفیت طراحى آموزشى مؤثر باشند.
3. از کنشهاى تدریس مىتوان در انتخاب روشها و شیوههاى تدریس استفاده کرد؛ مثلاً در طرح زیر دو شیوه تدریس، سخنرانى و بحث گروهى هدایت شده، بررسى شدهاند. علامت + بیانگر ارتباط میان یک هدف فرضى با شاگرد فرضى و همچنین، نشاندهنده روشهایى
است که کنشهاى تدریس، ممکن است از طریق آنها بدست آید. اگر علامتهاى منظور شده در جدول، در جریان تحقیق و آزمایش، اثبات و پذیرفته شود، مىتوان نتیجه گرفت که ترکیب روش سخنرانى با یک بحث هدایت شده شیوهاى عالى در تدریس مبتنى بر هدف است.
انتخاب یک شیوه تدریس مناسب
شیوه های تدریس
کنشهای تدریس سخنرانی بحث گروهی هدایت شده
انگیزش + +
اطلاعات + +
جریان اطلاعات + +
ذخیره سازی و جبران + +
انتقال اطلاعات + +
کنترل وهدایت + +
عوامل مؤثر در تدریس
تدریس امر سادهاى نیست. معلم در تدریس با متغیرهاى متفاوتى سر و کار دارد. او سعى مىکند با دستکارى و کنترل متغیرهاى مختلف، وضعیتى بوجود آورد که یادگیرى حاصل شود. شناخت و کنترل همه عوامل و متغیرهاى دخیل کار آسانى نیست و شاید بتوان گفت غیرممکن است. بدون شک، در ایجاد محیط یادگیرى عواملى همچون ویژگىهاى معلم و
شاگرد، ساخت نظام آموزشی، محتواى آموزشى و دهها متغیر دیگر مىتواند مؤثر باشد. بدیهى است که معلم نمىتواند همه عوامل مذکور را تحتکنترل درآورد. ممکن است سؤال شود اگر کنترل همه عوامل مذکور امکانپذیر نباشد، معلم چگونه مىتواند شرایط مطلوب را با توجه به دخالت متغیرهاى متعدد و غیر قابل کنترل، بوجود آورد. در پاسخ به چنین س
ؤالى باید گفت: درست است که معلم نمىتواند همه متغیرهاى دخیل را تحتکنترل قرار دهد، اما شناختن چنین عواملى او را قادر خواهد ساخت که در تنظیم فعالیتهاى تدریس، تصمیمى آگاهانه بگیرد. اگر معلم از نظریههاى تدریس – یادگیرى شناخت دقیق و علمى داشته باشد، قوىتر و دقیقتر مىتواند در ایجاد وضعیت مطلوب یادگیرى فعالیت کند.
ویژگىهاى شخصیتى و علمى معلم
اساسىترین عامل براى ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهاى آموزشی، معلم است. اوست که مىتواند حتى نقص کتابهاى درسى و کمبود امکانات آموزشى را جبران کند یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایى در ایجاد ارتباط عاطفى مطلوب به محیطى غیرفعال و غیرجذاب تبدیل کند. در فرایند تدریس، تنها تجارب و دیدگاههاى علمى معلم نیست که مؤثر واقع مىشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیرى و تغییر و تحول شاگرد تأثیر مىگذارد. دیدگاه معلم و فلسفهاى که به آن اعتقاد دارد، در چگونگى
کار او تأثیر شدیدى مىگذارد، بطورى که او را از حالت شخصى که فقط در تدریس مهارت دارد خارج مىکند و بهصور انسان اندیشمندى در مىآورد که مسؤولیت بزرگ تربیت انسانها بر عهده اوست. بر شمردن ویژگىهاى معلم کار چندان آسانى نیست؛ زیرا جوامع مختلف با فلسفهها و نگرشهاى مختلف، انتظارات متفاوتى از معلم دارند، ولى مىتوان به ویژگى
هاى کم و بیش مشترکى که لازم است معلمان در همه جا داشته باشند اشاره کرد.
ویژگىهاى شخصیتى معلم و نقش آن در تدریس
در این مبحث، ابتدا به بررسى ویژگىهاى شخصیتى معلمان و سپس به تأثیر و نقش رفتار آنان در فرایند تدریس مىپردازیم. در روند این بررسی، بیشتر به تحلیل نوع نگرش و روابط معلم نسبت به شاگردان مىپردازیم و آنان را به دو گروه تقسیم مىکنیم.
معلمان شاگردنگر
این گروه از معلمان، شاگردان را هسته مرکزى فعالیت خود قرار مىدهند و آنان را محور اصلى فعالیتهاى آموزشى مىدانند. آنان فعالیت و رشد همهجانبه شاگردان را در نظر مىگیرند و مواد درسى و انتقال دانش را براى پرورش آنها به کار مىبرند. این گروه، بطور کلی، به پرورش استعداد شاگردان شوق فراوان دارند. البته نباید تصور کرد که معلمان دیگر هیچ توجهى به شاگردان ندارند، بلکه مىتوان گفت که این دسته از معلمان بیشتر از دیگران، شاگردان را در نظر دارند، و رفتارشان نسبت به شاگردان به گونهاى است که توجه هر مشاهده کنندهاى را در نخستین برخورد به خود جلب مىکند.
معلمان شاگردنگر اگر اطلاعات و دانش زیادى هم داشته باشند، انتقال همه آنها را به شاگردان چندان مهم نمىدانند، بلکه بیشتر فعالیت خود را بر آموزش و پرورش شاگرد متمرکز مىکنند. اینان از میان علوم، بیشتر به علوم انسانى و بویژه روانشناسى توجه دارند.
گروه شاگردنگر را مىتوان به دو دسته کوچکتر شاگردنگر
فردی و شاگردنگر جمعی تقسیم کرد. شاگردنگر فردى به ویژگىهاى فردى شاگردان، بیشتر توجه دارد و یکایک آنان را شناسایى و با هر کدام مطابق خصوصیات فردى آن رفتار مىکند، در حالى که شاگردنگر جمعى بیشتر به جمع شاگردان و پرورش جم
عى آنان توجه دارد و یک به یک آنان را مورد توجه قرار نمىدهد. این گروه از معلمان با استفاده از روانشناسى پرورشى و روانشناسى نوجوانى در جهت تربیت و پیشرفت کلى همه شاگردان تلاش مىکنند. رفتار این معلمان نسبت به رفتار معلمان شاگردنگر فردى رسمىتر است. این دسته از معلمان چندان به عواطف و درخواستهاى شاگردان توجه ندارند.
معلمان درسنگر
معلمان درسنگر، بیشتر به درس اهمیت مىدهند تا پرورش شاگردان. تمام کوشش آنها بر این است که به هر طریقى که شده درس را به شاگردان انتقال دهند. گروه درسنگر به شاگردان و تفاوتهاى فردى آنان توجه ندارند یا آن را چندان مهم تلقى نمىکنند. به نظر این گروه، شاگردان موظف هستند که درس را بطور کامل یاد بگیرند و به معلم پس بدهند. به اعتقاد افراد این گروه، حقایق علمى شاگردان را براى زندگى اجتماعى آماده مىسازد و به همین دلیل، کسب دانش در درجه اول اهمیت قرار دارد. این معلمان به علوم و فنون رغبت فراوان دارند. بسیارى از دبیران دبیرستانها و جمعى از معلمان مدرسه ابتدایى و گاهى تعدادى از استادان نظام آموزشى جامعه ما را این دسته از معلمان تشکیل مىدهند.
گروه درسنگر را نیز مىتوان به دو گروه کوچکتر درسنگر علمی و درسنگر فلسفی تقسیم کرد. گروه درسنگر علمى بیشتر به رشتههاى علمى علاقهمند هستند و مىکوشند تا از این نظر، دانش خود را روز به روز گسترش دهند. با آنکه مطالب درسى آنها گیرایى درسهاى فلسفى و اجتماعى را ندارد، به سبب اطلاعات وسیعى که در رشتههاى علمى
دارند، مىتوانند شاگردان را به سوى خود جلب کنند. تأثیرى که معلمان درسنگر علمى در شاگردان مىگذراند، ناشى از شخصیت آنان نیست، بلکه زاده وسعت اطلاعات آنهاست. چنین تأثیرى معمولاً تأثیر تعلیمى است نه تربیتی، ولى بطور غیرمستقیم شا
هد تأثیر تربیتى هم هستیم. اگر چه علاقه این گروه از معلمان بیشتر به رشتههاى علمى و مواد درسى است تا شاگردان، دلبستگى آنان به علم باعث مىشود که گاهى شاگردان با علاقه فراوان در کلاس درس ایشان حاضر شوند. این گروه از معلمان اگر به نیاز و علاقه شاگردان توجه کنند و با آنها ارتباط مطلوب برقرار سازند، مىتوانند معلمان خوب و مفیدى باشند و تأثیر مثبتى در شاگردان بگذارند.
گروه درسنگر فلسفى با اینکه به درس بیشتر از شاگردان توجه دارند، اما چون اغلب به مسائل کلى و اجتماعى مىپردازند، کلاس ایشان گیر است. شاگردان نسبت به این معلمان گرایش بیشترى دارند. این گروه با شخصیت بارزى که دارند، به عنوان س
رمشق و انسان آرمانى مورد توجه شاگردان واقع مىشوند و تمام توجه آنان را به خود جلب مىکنند تا جایى که شاگردان نسبت به ویژگىها و امکانات خود غافل مىشوند و براى بسط شخصیت خود مجالى نمىیابند. چنین معلمانی، معمولاً به فردیت شاگردان توجه نمىکنند و به روش تدریس هم اعتنایى ندارند، اما به علت آرمانگرایى خاص و شخصیت بارز و نافذى که دارند، شاگردان را مجذوب خود مىکنند، بطورى که شاگردان نه تنها آنان را براحتى مىپذیرند، بلکه الگوى زندگى خود نیز قرار مىدهند. اگر چه تأثیرى که این گروه از
معلمان در شاگردان مىگذارند، ممکن است تا مدتها دوام داشته باشد، احتمال دارد که آنان بدون توجه به توانایىها و قابلیتهاى خود، تمام رفتار و عقاید معلمان خود را مو به مو اجرا کنند و هیچگونه ابتکار و نوآورى از خود نشان ندهند.
ویژگىهاى شخصیتى و علمى معلم(2)
تأثیر شخصیت و رفتار معلم در فرآیند تدریس
در فرایند تدریس، رفتار و کردار معلم از اهمیت خاصى برخوردار است. براى شاگردان، عمل و رفتار معلم معیار مناسبى است براى ارزشیابى مطالب، گفتهها، وصایا و رهنمودهاى او. بنابراین، معلم باید در رفتار و اعمالش آنقدر بزرگوار باشد که نمونه و الگوى شاگردانش قرار گیرد. شاگردانش را آزاده بار بیاورد و به آنان بیاموزد که انسانیت قابل تحقق است و خود نیز نمونه تحقق یافته انسانیت باشد. (وزارت آموزش و پرورش؛ معلم و خانواده.)
شهید ثانى در کتاب مُنْیهُ الْمُرید فى آدابِ المفید و المستفید، درباره ویژگىهاى معلم چنین مىگوید:
– معلم باید داراى خلوص نیت باشد و در جهت هدفهاى الهى و انسانى گام بردارد، از درون و بیرون متوجه خدا باشد و در تمام شئون زندگانى خود به او متکى گردد. داراى حسنخلق، علو همت و عفتنفس باشد. با اهل دنیا و مستکبران، پیوندى برقرار
نسازد تا بتواند حرمت و ارزش دانش را نگهبانى کند. معلم بر فرض آنکه داراى عذر موجهى باشد، نباید میان کردار و گفتارش دوگانگى و تفاوت وجود داشته باشد. او نمىتواند عملى را تحریم کند که خود مرتکب آن شود، و یا انجام عملى را واجب و حتمىالاجرا معرفى کند و خود پایبند آن نباشد. (شهیدثانی، زینالدین بن علی- 1362.)
– معلم نباید این حق را به خودش بدهد که شاگرد را – به دلیل اینکه یک نسل از او دیرتر به دنیا آمده است یا چند سال از او کوچکتر است – پذیرنده همه حرفهایش بداند. معلم باید هنگام تدریس به همه شاگردان توجه کند. اغلب شاگردان، مخصوصاً در دوره راهنمایى و سالهاى اول دبیرستان، با توجه به اقتضاى سنى خود، به توجه بیشتر معلم نیاز دارند و دوست دارند که به اظهارنظرهاى آنان توجه شود و طرف مشورت قرار گیرند. اگر معلم به این مسأله اساسى توجه نکند و شاگردانش را در تصمیمگیرىها دخالت ندهد یا همیشه از تعداد خاصى نظرخواهى کند، شاگردانش براى جلبتوجه او و اثبات وجود خود، دست به کارهایى خواهند زد که نظم کلاس در هم بریزد و تدریس دچار شکست شود.
– معلم نباید در برخورد با شاگردان عدالت را فراموش کند. او نباید بین شاگردان تفاوت و تمایز قائل شود. اگر شاگردان احساس کنند که معلم بین آنها تبعیض قائل شده است، به او توجه و اعتماد نخواهند کرد. نگاه محبتآمیز معلم، همانند صداى او، باید بهطور
یکسان شامل حال همه شاگردان شود؛ زیرا تمام رفتار معلم براى شاگردان قابل تعبیر و تفسیر است، حتى مسیر آمد و شد او بین خانه و مدرسه. این مسأله بویژه در شهرهاى کوچک و در مدارس مناطق روستایى بسیار حائز اهمیت است.
– معلم باید وقتشناس باشد. معلم خوب کسى است که زود
تر از شاگردان وارد کلاس شود و دیرتر از آنان از کلاس خارج شود تا بتواند براى شاگردان الگوى نظم و ترتیب باشد. وضع ظاهرى و سخن گفتن معلم از عواملى هستند که در تدریس او اثر مىگذارند. معلمى که با لباس کثیف و نامرتب و بطور کلی، سر و وضعى نامناسب وارد کلاس مىشود، نمىتواند الگوى مناسبى براى شاگردان باشد. او باید سادهپوشى و تمیزپوشى را همواره رعایت کند، با لحن مهربان و صمیمى صحبت کند و از تکیه کلامهاى بىمورد اجتناب ورزد، آهسته صحبت نکند و به گونهاى صحبت کند که همه شاگردان براحتى صداى او را بشنوند.
تأثیر شخصیت علمى معلم بر فرایند تدریس
معلم هر اندازه داراى رفتار انسانى مطلوبى باشد، ولى از نظر علمى ضعیف و ناتوان تلقى شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل همراه با تسلط علمى معلم، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار مىسازد. معلمى از نظر علمى قوى است که به روشهاى ارائه محتوا و چگونگى برقرارى ارتباط، آگاه و بر آنها مسلط باشد. معلم باید از نظریههاى جدید ارتباطی، از دانشهاى جدید روانشناسى و علوم رفتاری، بویژه روانشناسى تدریس و یادگیری، آگاهى کافى داشته باشد.آگاهى از علوم اجتماعی، بویژه روانشناسى اجتماعى نیز او را یارى خواهد کرد تا فرهنگ و ویژگىهاى خاص طبقات اجتماعى شاگردان را تا حدودى بشناسد و با شناخت خصوصیات فردى و اجتماعى آنان، به برنامهریزى فعالیتهاى آمو
زشى بپردازد.
روش تدریس باید متناسب با اصول آموزش و پرورش و خصوصیات شاگردان انتخاب شود؛ زیرا وظیفه اساسى معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نیست، بلکه مهمترین وظیفه او همکارى و راهنمایى یکایک شاگردان براى رسیدن به هدفهاى مطلوب تعلی
م و تربیت است.
تسلط بر محتوا و موضوع درس، از مهمترین ویژگىهاى معلم است. با وجود اینکه دامنه علوم حتى در یک رشته خاص، بسیار وسیع و گسترده شده است و کمت
ر کسى مىتواند به همه آنها دست یابد، لازم است که معلم حداقل بر مطالبى که تدریس مىکند مسلط باشد. او براى تحقق چنین منظورى باید مطالعه مستمر و دائم داشته باشد. اگر معلمى در مسائل علمى ضعیف باشد و نتواند به پرسشهاى شاگردان پاسخ دهد، مسلماً در کار خود شکست خواهد خورد. معلم باید همیشه بر آگاهىهاى خود بیفزاید. او باید در زمینه کار خود با یافتههاى جدید در ارتباط دائم باشد. اگر معلمى از این امر غافل شود، در امر تدریس ناچار از تکرار مکررات خواهد بود. مطالعه دائم براى معلم بیش از هرکس دیگرى لازم و ضرورى است.
نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفه معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کارى به ج
امعه ندارد، در حالى که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان مىآموزند تا بهتر زندگى کنند. اگر آموزش رسمى با زندگى اجتماعى و حقیقى آنان ارتباط نداشته باشد، چندان اهمیت و اعتبارى نخواهد داشت. بیشتر اوقاتِ شاگردان در خارج از محیط مدرسه مىگذرد، پس معلم باید در زندگى اجتماعى نیز راهنماى شاگردان باشد. راهنمای
ى معلمان سبب مىشود که زندگى واقعى در نظر شاگردان معنى پیدا کند.
آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصى به خود مىگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه به شرایط تاریخى جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهاى والاى جامعه پیشرفته و انسانى آشنا کند. از آنجا که جامعه پیچیده و پویا به انسانهاى اندیشمند و باریکبین نیاز دارد، معلم باید سع
ى کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنان را با آرمانهاى ارزشمند انسانى آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتى که کسب مىکند، تلاش مىکند تا در تحرک و پویایى جامعه خود به سوى پیشرفت، سهمى مؤثر داشته باشد.
معلم علاوه بر داشتن محتواى غنى علمی، باید از فنون و مهارتهاى آموزشى آگاه باشد. او باید هدفهاى آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت، به فعالیتهاى آموزشى خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشى باشد و با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهاى آموزشىاى که مربیان تربیتى با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهى داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روشهاى صحیح تدریس و فنون کلاسداری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیرى را فراهم کند. معلمى که بر محتوا مسلط است ولى با روشهاى تدریس ناآشنا است، ممکن است قادر به فراهمکردن موقعیت مناسب یادگیرى نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتواى غنى علمى و آشنایى با روشهاى تدریس، با برنامهریزى و طراحى آموزشى آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهاى تدریس خود را بطور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدرس هدفدارى داشته باشد.
ویژگىهاى شاگردان و تأثیر آن در فرایند تدریس
آگاهى از فرایندهاى شناختى شاگردان در سنین مختلف از ضرورىترین وظایف معلم است؛ زیرا فرایند شاگرد، علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعى و تجارب گذشته از عواملى هستند که همواره در روش کار معلم در کلاس اثر مىگذارند. لاش و بسیارى از صفات مطلوب و نامطلوب را با خود از خانواده به درون مدرسه مىآورند. اگر معلمى تصور کند بدون شناخت شاگردان و بدون آگاهى از فرایند رشد ذهنی، عاطفى و اجتماعى آنان و حتى بدون همکارى والدین مىتواند در اداى وظایف آموزشى موفق باشد، سخت در اشتباه است.
معلم نمىتواند بدون توجه به ویژگىهاى شاگردان، آنان را به کار کردن وادارد و به عبارت دیگر، کار را بر آنان تحمیل کند؛ زیرا فعالیتهاى عقلی، اخلاقى و اجتماعى شاگرد تابع اراده معلم نیست. تدریس معلم باید بر اساس نیاز، علاقه و توانایىهاى ذهنى شاگردان تنظیم شود. البته این بدان معنا نیست که شاگردان هر چه دلشان خواست مىتوانند انجام بدهند، بلکه به این معناست که فعالیت و کار مدرسه باید مورد علاقه و دلخواه شاگردان باشد. آنان باید خود شخصاً عامل باشند، نه اینکه اعمال و وظایف از طرف معلم بر آنان تحمیل شود. قانو
ن علاقه یا رغبت که بر کارکرد فکرى بزرگسالان حاکم است، به طریق اولی درباره کودکان و شاگردان مدارس نیز صادق است، بویژه اینکه علایق کودکان هنوز از انتظام و اتحاد لازم برخوردار نیست.
ساخت ذهنی، هوش و تجربههاى علمى شاگرد موضوع دیگرى است که در روش تدریس باید به آن توجه شود. ساخت ذهنى کودکان با ساخت ذهنى بزر
گسالان متفاوت است؛ بنابراین، معلم باید برنامه و مواد
آموزشى را مطابق سطح درک و فهم شاگردان عرضه کند تا براى آنان قابل جذب باشد؛ یعنى برنامه درسى و نوع و مقدار تکلیف باید براساس مراحل رشد ذهنى و توانایىهاى مختلف شاگردان پىریزى شود؛ زیرا هر غذاى فکرى (برنامه در
سی) براى همه سنین به یک اندازه مناسب نیست. معلم باید توجه داشته باشد که سیر تکوینى مراحل رشد، از لحاظ سن و محتواى تفکر، یکبار براى همیشه و بطور ثابت تعیین نشده است؛ بنابراین، او مىتواند به مدد روشهاى سالم، بازده کار شاگردان را افزایش دهد، و حتى رشد معنوى آنان را بىآنکه به استحکام آن لطمهاى بزند، تسریع کند. (پیاژه، ژان- 1367.)
معلم باید به شاگردان فرصت دهد تا دانش خود را خودشان بسازند. کودکان بیشتر از آنکه به آموزش مستقیم نیازمند باشند، به فرصتهاى یادگیرى مستقیم محتاجند؛ بنابراین، بهتر است که معلمان تا حد امکان از آموزش و انتقال مستقیم مفاهیم بکاهند و به فراهم آوردن فرصتهاى یادگیرى و ترتیب دادن مواد آموزشى براى ایجاد موقعیت مطلوب یادگیرى اقدام کنند.
موقعیت اجتماعى شاگرد از عوامل دیگرى است که بر تدریس معلم مؤثر است. شاگردان در فرایند اجتماعى شدن، نیازمند الگوى سالم هستند تا بتوانند ساخت
مطلوب شدن را در خود بیافرینند. والدین و معلمان نخستین الگوهاى مؤثر در تشکیل شخصیت شاگردان به شمار مىروند؛ زیرا در آغاز جریان رشد اجتماعی،
افراد بالغ همیشه سرمشق هرگونه صفات اجتماعى و اخلاقى هستند، اما این وضع چندان بىخطر نیست؛ مثلاً وجههاى که معلم در نظر شاگرد دارد، سبب مىشود که شاگرد اظهارات وى را بپذیرد و این پذیرش او را از تفکر باز مىدارد. این عمل، ایمان مبتنى بر اقتدار دیگران را جانشین اعتقاد فردى شاگرد مىسازد و اجازه نمىدهد که در راه تفکر و گفت و شنود که موجد عقل است – گام بردارد. در فرایند آموزش، همکارى متقابل شاگردان به اندازه عمل بزرگسالان اهمیت دارد. این همکاری، از لحاظ عقلی، بهتر از هر امر دیگرى مىتواند مبادله واقعى اندیشه را تسهیل کند و شاگردانى با ذهنهاى نقاد و تفکر منطقى پرورش دهد.
در زمینه اخلاقى نیز همین امر صادق است؛ به این معنى که کودک، بد و خوب را صرفاً آن چیزى تلقى مىکند که با قاعدهاى که بزرگسالان وضع کردهاند، مطابق باشد. این اخلاق، یعنى اخلاق اتکالى یا اطاعت از دیگران، شاگردان را به انواع کجرفتارىها سوق خواهد داد. اینگونه اخلاق قادر نیست کودک را به استقلال وجدان فردی، یعنى اخلاق مبتنى بر خیر- در مقابل اخلاق مبتنى بر تکلیف – سوق دهد. در نتیجه، کودک براى درک ارزشهاى اساسى جامعه دچار شکست مىشود. شناخت مسائل یاد شده مىتواند به معلم در فرایند آموزشى و اتخاذ روش مناسب تدریس کمک کند.
تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشى در فرایند تدریس
ساخت نظام آموزشى هر جامعه، اعم از نگرشها، باورها، برنامهها و آیین نامهها، مىتواند روش تدریس معلم را تحتتأثیر قرار دهد. آئیننامههاى خشک و انعطافپذیر، تصمیمگیرىهاى غیرتخصصى در پشت درهاى بسته، گزینش معلم، توجه یا عدم توجه نظام آموزشى به نیازهاى شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام به محتوا و برنامهها به ج
اى رشد و تحول همهجانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشیابىهاى اصولى و غیراصولی، همه و همه مىتوانند فعالیت مدرسه، از جمله تدریس معلم را تحتتأثیر قرار دهند. در بررسى ساختار نظام آموزشی، از نظر برنامه و چگونگی اجرا، دو نظام کاملاً متمایز مىتوان تشخیص داد.
برنامه متکى بر اصالت مواد درسى
برنامه متکى بر اصالت مواد درسی، داراى ویژگىهاى زیر است:
1. هدف آموزش و پرورش انتقال محتواى برنامه درسى از یک نسل به نسل دیگر است.
2. یک برنامه ثابت براى همه کشور اجرا مىشود.
3. محتواى برنامه مقید به متن تنظیم شده است.
4. هر درس بطور مستقل و جدا و بدون ارتباط با مواد دیگر تدریس مىشود.
5. رعایت انضباط یکنواخت در آموزش مواد درسى براى همه معلمان الزامى است.
6. نتیجه فعالیت آموزشی، از نظر معلم و شاگرد
، بیشتر به حافظه سپردن و گذراندن امتحان و گرفتن نمره است.
7. اجراى برنامههاى آموزشى بیشتر به سمت نگهدارى و ارائه یک نظام ثابت آموزشى سوق داده مىشود.
در چنین نظامی، معلم آزادى عمل و ابتکار چندانى ندارد. او بدون توجه به تفاوتهاى فردی، محتوایى یکسان را با روشى ثابت، به همه شاگردا
ن ارائه مىدهد و با توسل به شیوههاى درست و نادرست، سعى مىکند بر تعداد قبولى شاگردان کلاس بیفزاید. برنامههاى درسى براى شاگردان خسته کننده است و آنان از محیط مدرسه و کلاس چندان رضایتى ندارد.
برنامه متکى بر رشد همهجانبه شاگرد
برنامه متکى بر رشد همهجانبه شاگرد داراى ویژگىهاى زیر است:
1. هدف آموزش و پرورش رفع نیازهاى آنى و آتى شاگرد و جامعه است.
2. برنامه بر حسب مقتضیات منطقه و نوع مدرسه و توانایى شاگردان تنظیم مىشود.
3. محتواى برنامه به فعالیتهاى فردى و گروهى شاگردان بستگى دارد و معلم همواره نقش راهنما را بعهده دارد.
4. یادگیرى مواد درسى پیوسته و همراه با کشف و حل مسأله است.
5. معلمان در اجراى برنامه و انتخاب مواد درسى آزادى عمل و اختیارات بیشترى دارند.
6. نتیجه فعالیتهاى آموزشی، بصورت ارضاى حس نیاز به یادگیرى و کمک به رشد متعادل شخصیت شاگردان، مورد بررسى قرار مىگیرد.
7. تنظیم و پیشرفت برنامههاى آموزشى امرى
مداوم و پیگیر است.
در چنین نظامی، علایق، توانایىها و نیازهاى شاگردان محور فعالیتهاى آموزشى قرار مىگیرد و معلم ابتکار و خلاقیت بیشترى در امر تدریس از خود نشان مىدهد. یادگیرى به محفوظات ختم نمىشود، بلکه پرورش تفکر و رشد همهجانبه شاگرد مورد توجه واقع مىشود. مدرسه با زندگى واقعى شاگردان ارتباط نزدیک دارد و شاگردان از بودن در مدرسه و فعالیتهاى آن احساس لذت مىکنند.
دانلود مقاله آموزش Excel word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله آموزش Excel word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله آموزش Excel word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
آموزش Excel –
بخش اول
Excel یک نرم افزار صفحه گسترده (Spread Solution) است. از Excel برای محاسبات ریاضی ، آماری و نمودار کشی استفاده می شود . برای مطالعه ی این دوره ی آموزشی نیاز است کاربران محترم آشنایی مقدماتی با محیط Windows داشته باشند . جهت نصب و اجرای نرم افزارهای Office که Excel نیز شامل آن می شود ، نیاز به سیستمی با مشخصات ذیل می باشد : – حداقل سیستم مورد نیاز پنتیوم 233 – 16 مگابایت Ram – حدود 600 مگا بایت فضای آزاد تعریف صفحه گسترده تعریف صفحه گسترده : صفحه گسترده این امکان را فراهم می نماید که داده ها را بصورت سطرو ستون وارد نمائید .بعد از وارد کردن داده ها عملیاتی نظیر محاسبات ، مرتب سازی و فیلتر نمودن را روی آنها انجام داده، همچنین میتوان این داده ها را چاپ کرده و نمودار هایی بر اساس آنها ایجاد کرد. انواع صفحه گسترده : اولین صفحه گسترده VisiCalc در سال 1978 به بازار آمد. این صفحه گسترده از نخستین ”برنامه های کاربردی عالی ” محسوب میشد. لوتوس 1و2و3 در سال 1983 به بازار آمد و برای مدت طولانی بیشترین سهم بازار را به خود اختصاص داد. کواتروپرو و اکسلExcel در سال 1987 به بازار معرفی شدند که هر دو تحت محیط گرافیکی Windows عمل میکردند. ورود به محیط Excel : Excel جزء نرم افزار های گروه Office میباشد . نرم افزار های Office نصبی میباشند. پس به طور پیش فرض در منوی Program قرارمیگیرند. برای ورود به محیط Excel مسیر زیر را طی میکنیم : Start/ Programs/ Microsoft Excel اجزاء پنجره Excel با اجرای Excel پنجره ای باز میشود که شامل اجزاء زیر است : 1- نوار عنوان برنامه (Title Bar) نواری است که بالاترین بخش پنجره محسوب میشود. این نوار شامل نام محیط( Microsoft Excel ) و نامBook و دکمه های هدایت ( Caption Button) که شامل دکمه های مربوط به بستن، بزرگ نمایی و کوچک نمایی پنجره میباشد است. 2- فهرست انتخاب اصلی یا نوار منو (Menu Bar ) منو به معنی لیست انتخاب میباشد و میتوانیم دستور مورد نظر را از منو انتخاب کرده ، اجرا کنیم. 3- نوار ابزار (Tool Bar ) در زیر نوار منو ، نواری وجود دارد که فرمانهای موجود در منوها را به شکل یک ابزار در اختیار کاربر قرار میدهد. بعضی از این ابزار ها ممکن است در منو ها وجود نداشته باشد. به طور پیش فرض دو نوار ابزار Standard و Formatting فعال هستند. 4- نوار فرمول (Formula Bar) از این نوار برای ایجاد ، ویرایش و نمایش فرمولها استفاده میکنیم این نوار مختص محیط Excel میباشد. 5- نوار انتخاب صفحه کاری (Sheet Bar) در قسمت پایین پنجره کار پوشه نواری وجود دارد که میتوان Sheet مورد نیاز برای کارکردن را انتخاب نمود. برروی این نوار عناوینی مثل Sheet1, Sheet2, …. وجود دارند که با Click کردن روی هر کدام ، کاربرگ مورد نظر باز خواهد شد. 6- سطر وضعیت (Status Bar ) در زیر نوار انتخاب کاربرگ ، نواری به نام سطر وضعیت وجود دارد که وضعیت جاری برنامه را نمایش میدهد. فعال کردن نوار ابزار ها : نوار ابزار ها را میتوان از دو طریق فعال نمود. 1- از طریق منوی View ، گزینه Toolbars 2- بر روی یکی از نوار ابزار ها Right Click کنیم فعال کردن نوار فرمول و سطر وضعیت : برای فعال کردن سطر وضعیت و سطر فرمول (Formula Bar) بر روی منوی View، Click کرده و در کنار گزینه های مربوط به آنها علامت تیک میزنیم. اصطلاحات صفحه گسترده Excel 1- فایل صفحه گسترده یا کارپوشه یا Work Book یا Book : به فایل ها در Excel کارپوشه اطلاق میشود . فایل ها در Excel با پسوند XLS ذخیره میشوند. 2- صفحه کاری یا کاربرگ یا Work Sheet یا Sheet : هر فایل Excel از چندین زیر صفحه تشکیل شده است که به آنها کاربرگ گفته میشود. در حقیقت Book محل نگهداری چند صفحه به نام Sheet است. یعنی اطلاعاتی که ما وارد میکنیم در Sheet ها وارد میشود. به طور پیش فرض هر Book شامل 3 Sheet است. 3- سطر یا Row هر Sheet از چندین ردیف یا سطر تشکیل شده است که معمولاً با شماره های 1 و 2 ; مشخص میشوند. 4- ستون یا Column هر Sheet از چندین ستون تشکیل شده است که معمولاً با حروف الفبای A, B, … مشخص میشوند. 5- سلول یا خانه (Cell) محل برخورد یک سطر و ستون خاص در روی Sheet سبب ایجاد فضایی میشود که به آن سلول گفته میشود. این سلولها میتوانند شامل مقادیر عددی ، کاراکتری ، شیء، و ; باشد. 6- نشانی یا آدرس سلول : هر سلولی در Sheet با نام یا آدرس خاصی مشخص میشود. برای نوشتن آدرس هر سلول ابتدا حرف ستون و سپس شماره سطر آنرا مینویسیم. مثلاً آدرس E5 با سلول ستون E در سطر پنجم اشاره میکند. رفتن سریع به یک آدرس : برای رفتن سریع به آدرس سلول مورد نظر کافی است در اولین کادر خط فرمول ( Name Box ) آدرس سلول را تایپ کرده و Enter کنیم. کار با کارپوشه ها در Excel ایجاد یک Book جدید در Excel : برای ایجاد یک Book یا یک File جدید در Excel به یکی از روشهای زیرعمل میکنیم : روش اول : 1- انتخاب منوی File 2- انتخاب گزینه New 3- در پنجره باز شده Workbook را در General Tab: انتخاب میکنیم 4- OK میکنیم روش دوم : فشردن همزمان کلید های Ctrl + N روش سوم : استفاده ازآیکون New در نوار ابزار)Standard ) روش چهارم : اگر توجه کنیم در زیر یک حرف هر منو خط کشیده شده. اگر دکمه Alt را با آن حرف بگیریم منو باز میشود. بعد برای فعال کردن هر گزینه منو کافی است دکمه مربوط به حرفی از آن که زیر آن خط کشیده شده را بفشاریم. پس برای New کافی است Alt + F + N را بفشاریم. ذخیره کردن یک Book : اگر بخواهیم Bookیی را که ایجاد کرده ایم نگهداری کنیم ، باید آنرا ذخیره کنیم. برای ذخیره کردن به یکی از روشهای زیر عمل میکنیم : روش اول : 1- انتخاب منوی File 2- انتخاب گزینه Save روش دوم : فشردن همزمان کلید های Ctrl + S روش سوم : استفاده از آیکون Save در نوار ابزار Standard ( ) روش چهارم : فشردن کلید های Alt + F + S اگر برای اولین بار باشد که Save را انتخاب میکنیم ، پنجره ای با نام Save as باز میشود که شامل قسمتهای زیر است : 1- Save In : مسیر ذخیره سازی را در این قسمت تعیین میکنیم. 2- File Name : نامی را که میخواهیم file را با آن نام ذخیره کنیم در این قسمت تایپ میکنیم. 3- Save as Type : پسوندی ( نوعی ) را که میخواهیم فایل با آن ذخیره شود تعیین میکنیم. به این قسمت مگر در موارد خاص دست نمیزنیم. اگر برای دفعاتی غیر از بار اول Save را انتخاب کنیم پنجره Save as ظاهر نمیشود و تغییرات داده شده با همان نام ذخیره میشود. نکته وقتی فایل را با یک نام ذخیره میکنیم آن نام در نوار عنوان ظاهر میشود. نکته پسوند فایلهای Excel ، .xls میباشد. Save As : اگر بخواهیم Book ذخیره شده را با نام دیگر یا در مسیر دیگر یا نام دیگر و مسیر دیگر ذخیره کنیم Save as را از منوی File انتخاب کنیم. ذخیره کردن Book بر روی دیسکت : برای ذخیره کردن یک فایل بر روی دیسکت باید در پنجره Save as ، در قسمت Save in ، 35 floppy ( A: ) را انتخاب کنیم. ذخیره کردن Book با فرمت مناسب برای صفحات وب : اگر بخواهیم فایل Excel را با فرمتی ذخیره کنیم که مانند یک صفحه وب باشد و بتوان آن را در Browser دید ، کافی است مراحل زیر را انجام دهیم : 1- انتخاب منوی File 2- انتخاب گزینه Save as a Web Page نکته در این حالت فایل را پسوند .htm ذخیره میشود. باز کردن Book ذخیره شده : اگر یک Book را که ذخیره کرده ایم بخواهیم باز کنیم به یکی از روشهای زیر عمل میکنیم : روش اول : 1- انتخاب منوی File 2- انتخاب گزینه Open روش دوم : فشردن همزمان کلید های Ctrl + O روش سوم : استفاده از آیکون Open در نوار ابزار Standard ( ) روش چهارم : فشردن کلید های Alt + F + O با انجام یکی از اعمال بالا پنجره ای باز میشود که شامل قسمتهای زیر است : الف- Look in : در این قسمت مسیر فایلی را که میخواهیم باز کنیم انتخاب میکنیم. ب- File Name : میتوانیم اسم فایل را در این قسمت تایپ کنیم و Open کنیم . همچنین میتوانیم فایل را در لیست انتخاب کرده و فایل را باز کنیم. بستن یک Book باز : در این حالت فقط فایل بسته میشود و محیط بسته نمیشود. روش اول : 1- انتخاب منوی File 2- انتخاب گزینه Close روش دوم : کلیک بر روی آیکون Close که در نوار منو قرار دارد ( ) روش سوم : فشردن کلید های Alt + F + C بستن محیط Excel : در این حالت اگر فایلی باز باشد ، بسته میشود و سپس محیط Excel بسته میشود. در صورتی که فایلهای باز ، ذخیره نشده باشند ابتدا سئوالی مبنی بر ذخیره یا عدم ذخیره آنها ظاهر میشود. روش اول : 1- انتخاب منوی File 2- انتخاب Exit روش دوم : کلیک بر روی آیکون Close که در نوار عنوان قرار دارد. ( ) روش سوم : فشردن کلید های Alt+ F4 روش چهارم : فشردن کلید های Alt + F + X
بخش دوم
اطلاعات در Excel اطلاعات در محیط Excel میتوانند اعداد ، حروف ، تاریخ ، زمان و یادداشت باشند که در زیر به شرح تک تک آنها میپردازیم : ( توجه داشته باشید که با فرمت اطلاعات در آینده بیشتر آشنا میشوید و این قسمت فقط برای آشنایی با انواع اطلاعات میباشد. ) 1- اطلاعات عددی کار کردن با اعداد : Excel تمام اعداد را یکسان فرض میکند. بنابراین دقت زیادی در نمایش اعداد به صورت مبلغ ، تاریخ و کمیت یا هر شکل دیگری از اعداد ندارد. در Excel اعداد را به دو روش میتوان وارد نمود : 1- با استفاده از کلید های عددی موجود در بالای حروف 2- با استفاده از کلید های موجود در سمت راست صفحه کلید در مد Num Lock. ( در صورتی که اعداد این قسمت کار میکنند که کلید Num Lock روشن باشد .) علاوه بر ارقام 0 تا 9 میتوان نمادهای خاص + و – و ، و . و $ و % و E و e را وارد نمود. نکته Excel به طور صحیح علائم کاما و دلار را قبول نموده و اعداد را در نماد علمی نیز دریافت کند. نکته هنگامی که از علائم دلار ، درصد یا کاما استفاده میشود، Excel قالب بندی اعداد را تغییر میدهد. برخوردExcel با اعداد : 1- اگر طول عدد از سلول کوچکتر باشد تغییری در سلول داده نمیشود. 2- اگر طول عدد به اندازه چند کاراکتر بزرگتر از سلول باشد اندازه سلول بزرگ شده تا عدد در آن بگنجد. 3- اگر طول اعداد برای خانه مورد نظر بزرگ باشد یکی از اتفاقات زیر رخ میدهد : الف- اعداد در نماد علمی نمایش داده میشوند. ب- عدد گرد میشود. ج- سلول با یکسری از علائم # پر میشود. این حالت زمانی اتفاق میافتد که فرمت سلول General نباشد. 2- اطلاعات متنی : میتوانیم در سلولهای Excel هر متن دلخواهی را چه به فارسی و چه انگلیسی تایپ کنیم. توانایی Excel برای در نظر گرفتن اعداد مثل متن : اگر عددی مثل 2/6 را وارد کنیم ، پس از Enter کردن ، Excel، 6 مارس را نمایش میدهد. یعنی این اعداد را به تاریخ در نظر میگیرد. برای اینکه این اعداد با همین قالب نوشته شد قبل از آن علامت (‘) آپستروف قرار میدهیم. یعنی بنویسیم ( ‘6/2 ) 3- اطلاعات از نوع تاریخ : اگر در سلول Excel یک تاریخ به فرم dd-mm-yy یا dd/mm/yy وارد کنیم به طور اتوماتیک قالب سلول تبدیل به قالب تاریخ شده و خط فاصله ها تبدیل به ( / ) شده و سال در چهار رقم نمایش داده می شود. 4- اطلاعات از نوع زمان : میتوانیم در سلول Excel یک زمان را با فرمت H:M:S وارد کنیم که قالب سلول به طور اتوماتیک زمان میشود. 5- اطلاعات از نوع یادداشت : این نوع اطلاعات توضیحات یا یادداشتهایی هستند که بر روی سلول ظاهر شده و در مورد آن توضیح می دهند. فرمول نویسی در Excel عملگر های Excel •عملگر های محاسباتی : عملگر های محاسباتی به ترتیب تقدم ها عبارتند از : ( ^ ) توان و ( % ) درصد و ( * , /) ضرب و تقسیم و ( + و -) جمع و تفریق •عملگر های رشته ای : تنها عملگر رشته ای ( & ) است. از این عملگر برای ترکیب رشته ها استفاده میشود. • عملگر های آدرس : از این عملگر زمانی استفاده میشود که بخواهیم محدوده ای را مشخص کنیم که ابتدا آدرس ابتدای محدوده را نوشته و سپس علامت ( : ) را میگذاریم و بعد آدرس انتهای محدوده را مینویسیم. ( از این عملگر در درسهای آتی استفاده میکنیم ) ایجاد فرمول و مشاهده نتیجه : در Excel به چند روش میتوان فرمولها را نوشت : 1- در خط فرمول ( یا در سلول ) قبل از فرمول علامت = را تایپ کرده سپس فرمول را تایپ میکنیم و بعد Enter میزنیم. 2- فرمول را در خط فرمول یا و بعد علامت = در خط فرمول سلول نوشته ( بدون علامت = ) سپس بر روی علامت میکنیم. پنجره ای باز ، Click که نتیجه را نمایش می دهد. در صورتی که بخواهیم نتیجه نمایش داده شودمیشود ، OK را میزنیم. 3- در خانه ای که میخواهیم فرمول نوشته شود، Click میکنیم ، علامت تساوی را تایپ کرده ، سپس با ماوس بر روی خانه ای که میخواهیم عمل بر روی آن انجام شود Click میکنیم ، سپس عملگر را تایپ کرده و سپس بر روی عملوند بعدی Click میکنیم. فرض کنید در سلول A1 عدد 2 و در سلول A2 عدد 5 را نوشتیم و میخواهیم در سلول A3 حاصل جمع این دو را بدست آوریم ، برای این کار ابتدا در سلول A3 علامت = را تایپ کرده سپس بر روی سلول A1 ( اولین عملوند ) کلیک کرده تا آدرس آن در سلول A3 نوشته شود. سپس علامت + ( عملگر ) را تایپ کرده و بعد بر روی سلول A2 ( دومین عملوند) کلیک می کنیم و در انتها Enter می کنیم. ویرایش سلول : برای ویرایش محتویات یک سلول به یکی از روشهای زیر عمل می کنیم : روش اول : بر روی سلول کلیک کرده و سپس در نوار فرمول در محل مورد نظر کلیک کرده ، ویرایش را انجام می دهیم. روش دوم : بر روی سلول double Click کرده و ویرایش را انجام می دهیم. انتخاب یک یا چند خانه 1- توسط صفحه کلید : – برای انتخاب یک خانه کافی است با جهت نما (Arrow key)بر روی آن برویم. – برای انتخاب تعدادی خانه مجاورکافی است دکمه Shift را پایین نگه داشته و با کلید های جهت نما ( Arrow Key)بر روی آن حرکت کنیم. – برای انتخاب سطر جاری کافی است کلید های Shift + Spacebar را بفشاریم. – برای انتخاب یک ستون کافی است کلید های Ctrl+ Spacebar را بزنیم. – برای انتخاب کاربرگ جاری کافی است کلیدهای Ctrl + Shift+ Spacebar را بزنیم. 2- توسط ماوس : – برای انتخاب یک خانه کافی است با ماوس بر روی آن کلیک کنیم. – برای انتخاب تعدادی خانه مجاور کافی است دکمه سمت چپ ماوس را پایین نگه داشته و روی خانه ها Drag کنیم. – برای انتخاب یک سطر کافی است روی شماره سطر Click کنیم. – برای انتخاب یک ستون کافی است روی حرف ستون Click کنیم. – برای انتخاب یک کاربرگ کافی است از منوی Edit ، گزینه Select All را انتخاب کنیم. نکته برای انتخاب تعدادی خانه غیر مجاور با ماوس به تنهایی یا صفحه کلید به تنهایی نمیتوان انتخاب را انجام داد و باید از ماوس و صفحه کلید ،هر دو استفاده کنیم. برای این کار کافی است کلید Ctrl را پایین نگه داشته و روی خانه های مورد نظر Click کنیم. دستور برگشت : میتوانیم عمل انجام داده شده را برگردانیم . فرض کنید در سلول A1 عدد 10 را می نویسیم و سپس آنرا پاک می کنیم . اگر در این زمان ازدستور Undo استفاده کنیم . عدد 10 بر میگردد . برای استفاده از Undo به یکی از روشهای زیر عمل می کنیم. روش اول: 1- انتخاب منوی Edit 2- انتخاب Undo روش دوم : فشردن همزمان کلیدهای ctrl+z روش سوم : استفاده از آیکون Undo در نوار ابزار Standard ( ) دستور Redo : با این دستور می توانیم عمل Undo را برگردانیم .برای اجرای این دستور به یکی از روشهای زیر عمل می کنیم: روش اول : 1- انتخاب منوی Edit 2- انتخاب Redo روش دوم : فشردن همزمان کلیدهای ctrl+y روش سوم : استفاده از آیکون Redo در نوار ابزار نسخه برداری و انتقال سلولها نسخه برداری از سلولها : 1- موضوعات مورد نظر را انتخاب میکنیم. 2- به یکی از روشهای زیر Copy را انتخاب میکنیم : الف- استفاده از آیکون Copy ( ) ب- انتخاب منوی Edit، گزینه Copy ج- Right Click بر روی موضوع و انتخاب گزینه Copy د- فشردن همزمان کلیدهای Ctrl+C 3- Click بر روی مکانی که میخواهیم اطلاعات اضافه شوند. 4- با یکی از روشهای زیر Paste را انتخاب میکنیم : الف- استفاده از آیکون Paste ( ) ب- انتخاب منوی Edit ، گزینه Paste ج- Right Click بر روی موضوع و انتخاب گزینه Paste د- فشردن همزمان کلید های Ctrl+V انتقال سلولها : 1- انتخاب موضوعات مورد نظر 2- به یکی از روشهای زیر Cut را انتخاب میکنیم : الف- استفاده از آیکون Cut ( ) ب- انتخاب منوی Edit، گزینه Cut ج- Right Click بر روی موضوع مورد نظر و انتخاب گزینه Cut د- فشردن همزمان کلیدهای Ctrl +X 3- Click بر روی محل انتقال موضوعات 4- به یکی از روشهای گفته شده در حالت قبل گزینه Paste را انتخاب حذف سلول وقتی یک سلول را حذف میکنیم محتویات آن به همراه خود سلول حذف میشود که جای این سلول یک فضای خالی ایجاد میشود. این فضای خالی باید توسط سلولهای مجاور پر شود. برای حذف یک سلول به یکی از روشهای زیر عمل میکنیم : روش اول : 1- انتخاب موضوعات 2- انتخاب منوی Edit 3- انتخاب گزینه Delete روش دوم : 1- انتخاب موضوعات 2- Right Click بر روی خانه 3- انتخاب گزینه Delete با انتخاب گزینه Delete پنجره ای ظاهر میشود که شامل چهار گزینه زیر است ( در این پنجره میتوانیم تعیین کنیم که محل خالی سلول حذف شده با کدام یک از سلولهای مجاور پر شود. ) : الف- Shift Cell Left : باعث انتقال خانه سمت راست خانه پاک شده به جای آن میشود. ب- Shift Cells Up : خانه زیرین خانه پاک شده را بجای آن منتقل میکند. ج- Entire Row : سطر زیرین خانه پاک شده را به جای سطری که خانه پاک شده در آن قرار دارد منتقل میکند. د- Entire Column : ستون سمت راست خانه پاک شده را به جای ستونی که خانه پاک شده در آن قرار دارد منتقل میکند. نکته اگر محیط فارسی باشد بجای ستون سمت راست , ستون سمت چپ جایگزین میشود. پاک کردن سلول : در این حالت خود سلول حذف نمیشود و فقط محتویات داخل آن یا قالب بندی آن یا توضیحات آن و یا هر سه پاک میشوند. 1- خانه های مورد نظر را انتخاب میکنیم. 2- از منوی Edit ، گزینه Clear را انتخاب میکنیم. 3- زیر منویی باز میشود که شامل گزینه های زیر است : الف- All : هم محتوای خانه ، هم Format خانه و هم توضیحات را پاک میکند. ب- Format : فقط Format خانه های انتخابی را پاک میکند. ج- Comment : فقط توضیحات را پاک میکند. د- Content : فقط محتوای خانه های انتخابی را پاک میکند .
بخش سوم
ویرایش سطر و ستون اضافه کردن سطر : روش اول : 1- بر روی سطری که میخواهیم سطر جدید قبل از آن اضافه شود ، کلیک میکنیم. 2- منوی Insert را انتخاب میکنیم. 3- گزینه Rows را انتخاب میکنیم. روش دوم : 1- بر روی سطری که میخواهیم سطر جدید قبل از آن اضافه شود کلیک راست میکنیم. 2- از منوی باز شده Insert را انتخاب میکنیم. نکته سطرهای زیرین به پایین رانده میشوند. اضافه کردن ستون : روش اول : 1- بر روی ستونی که میخواهیم ستون جدید قبل از آن اضافه شود ، کلیک میکنیم. 2- منوی Insert را انتخاب میکنیم. 3- گزینه Column را انتخاب میکنیم. روش دوم : 1- بر روی ستونی که میخواهیم ستون جدید قبل از آن اضافه شود Right Click میکنیم. 2- گزینه Insert را انتخاب میکنیم. نکته ستون قبلی به جلو رانده میشود. تغییر ارتفاع سطر : برای تغییر ارتفاع سطر به دو روش میتوان عمل کرد : روش اول : کافی است به مرز بین سطر مورد نظر و سطر بعدی رفته تا مکان نما به صورت یک فلش دو سر در آید. سپس مرز سطر را به محل مورد نظر Drag میکنیم. روش دوم : در این روش ارتفاع به اندازه دقیق تنظیم میشود . برای این کار مراحل زیر را انجام میدهیم: 1- انتخاب منوی Format 2- انتخاب زیر منوی Row 3- انتخاب گزینه Height 4- در کادرباز شده اندازه دلخواه را وارد میکنیم. نکته به طور پیش فرض ارتقاع سطر 1275میباشد. تغییر پهنای ستون : برای تغییر پهنای ستون به یکی از دو روش زیر عمل میکنیم : روش اول : کافی است به مرز بین ستون مورد نظر و ستون بعدی رفته تا مکان نما به صورت یک فلش دو سر در آید سپس مرز ستون را در جهت مورد نظر Drag میکنیم. روش دوم : در این روش پهنا را به صورت دقیق تنظیم میکنیم . برای اینکار مراحل زیر را طی میکنیم : 1- انتخاب منوی Format 2- انتخاب زیر منوی Column 3- انتخاب گزینه Width 4- در کادر باز شده مقدار دلخواه را وارد میکنیم. نکته به طور پیش فرض پهنای ستون 843میباشد. ( کاردرکارگاه 3 ، تمرین 32 ) تغییر پهنای استاندارد ستون : میدانیم که پهنای استاندارد ستونها 843 میباشد اگر بخواهیم این پهنای استاندارد را کم یا زیاد کنیم به ترتیب زیر عمل میکنیم : ( فقط به یاد داشته باشید این تغییر بر روی ستونهایی اعمال میشود که پهنای آنها را تغییر نداده باشیم.) 1- انتخاب منوی Format 2- انتخاب زیر منوی Column 3- انتخاب گزینه Standard Width 4- در کادر باز شده پهنای مورد نظر را وارد میکنیم. جستجوی داده ها اگر بخواهیم رشته کاراکترهای خاصی را در کاربرگ خود پیدا کنیم، مشاهده هر یک از سلولها کار سختی خواهد بود. پیدا کردن یک رشته از کاراکتر ها که باید تغییر یابند نیز مشکل تر میباشد. اکسل ویژگیهایی دارد که به ما در یافتن داده ها و تعویض آنها کمک میکند. استفاده از Find : برای فعال کردن Find به یکی از دو روش زیر عمل میکنیم : روش اول : 1- انتخاب منوی Edit 2- انتخاب find روش دوم : فشردن همزمان کلید های Ctrl + F جهت جستجوی داده ها مراحل زیر را انجام میدهیم : 1- لغتها یا عددهایی را که میخواهیم مکان یابی کنیم در کادر متن Find What وارد میکنیم. 2- دکمه Find Next را کلیک میکنیم و Excel اولین مورد از شرط جستجو را پیدا میکند و آن را انتخاب مینماید. کادر مکالمه Find بر روی صفحه نمایش باقی می ماند تا بدین ترتیب بتواند جستجو برای متن یا اعداد مشخص شده را ادامه دهیم. 3- جهت جستجو برای مورد بعدی داده های مشخص شده Find Next را مجدداً کلیک میکنیم. 4- جهت برگشت به محیط دکمه Esc را فشرده و یا بر روی دکمه Close کلیک میکنیم. تا کادر مکالمه Find بسته شود و سپس با داده های داخل سلول به کارمان ادامه میدهیم. 5- جهت جستجو پس از بستن کادر مکالمه ، با فشار دادن Ctrl + F کادر مکالمه را میتوانیم مجدداً باز نماییم. نکته اگر محدوده ای از سلول ها را در یک کاربرگ , قبل از باز نمودن کادر مکالمه Find را انتخاب کنیم ، جستجو را برای این سلولها محدودکرده ایم . برقراری شروط بیشتر برای Find : کادر مکالمه Find با ارائه گزینه های زیر جستجو را با تخصصی تر نمودن آن محدود میسازد. • Search : میتوان جهت جستجو را مشخص کرد. جستجو به صورت سطری باشد (By Row) یا به صورت ستونی باشد(By Column) • Look In : با استفاده از این گزینه میتوانیم جستجو را به یک عنصر خاص محدود کنیم در این کادر گزینه های Formula , Values, Comments را خواهیم داشت. • Match Case : با انتخاب این گزینه محیط به حروف بزرگ و کوچک حساس شده و کلماتی را پیدا میکند که از نظر حروف بزرگ و کوچک مطابق متن تایپ شده در کادر Find What باشد. • Find Entire Cell Only : این گزینه از Excel میخواهد سلولهایی را که داده های اضافه بر رشته کاراکتر جستجو دارند نادیده بگیرد. تعویض داد ه ها استفاده از Replace : اگر بخواهیم داده پیدا شده توسط Find را با داده های دیگر جایگزین کنیم می توانیم پس از هر بار جستجو پنجره جستجو را بسته ، ویرایش را انجام داده ، دوباره پنجره Find را باز کنیم و عمل جستجو را ادامه دهیم که این کار وقت گیر میباشد. Excel دستوری ساده برای انجام این کار در نظر گرفته است. با استفاده از Replace میتوانیم این کار را انجام دهیم. جهت انجام جایگزینی مراحل زیر را انجام میدهیم : 1- متن جستجو را در کادر Find What وارد میکنیم. 2- متن تعویضی را در کادر متن Replace With وارد میکنیم. 3- جهت تایید هر یک از تعویض ها مراحل زیر را دنبال میکنیم. الف- Find Next را کلیک کرده، Excel به مورد بعدی داده جستجو حرکت میکند و سلول را انتخاب می کند. ب- در صورتی که بخواهیم تعویض را انجام دهد دکمه Replace را کلیک میکنیم . ج- Find Next را جهت حرکت به موردبعدی کلیک می کنیم. د- جهت تعویض تمام موارد داده های جستجو با با دادههای تعویضی ، Replace All را کلیک می کنیم. پر کردن خودکار چند خانه یکی از مفید ترین ویژگیهای برنامه Excel ، قابلیت پر کردن داده های متوالی بصورت خودکار میباشد. که به این عمل Auto fill گویند. داده های متوالی میتوانند مجموعه ای از داده ها بصورت 1و2و3و; یا 4و5و;. یا از حروف A و B و C و ; تشکیل شده باشند. همچنین میتواند تاریخ یا روزهای هفته یا ماههای سال باشند. حتی میتوان مجموعه ای از داده های خاص را تعریف کرد. برای این کار مراحل زیر را انجام میدهیم : 1- چند نمونه اولیه از مقادیر متوالی مزبور را مینویسیم. 2- این مقادیر را انتخاب میکنیم. 3- مکان نمای ماوس را به گوشه پایین سمت راست قسمت انتخابی می آوریم تا به شکل ( + )در آید. به اشاره گر ماوس در این حالت Fill Handle می گوییم. 4- حال به طرف پایین یا راست Drag میکنیم. 5- به این ترتیب با رها کردن کلید ماوس ، خانه های مورد نظر با مجموعه داده های متوالی پر میشوند. ایجاد لیست جدید خودکار: اگر برای حروف الفبا Auto fill را اجرا کنیم ، پر کردن خودکار انجام نمی شود. چون حروف الفبا جزء لیستهای آماده نیست پس باید ایجاد شود. برای ایجاد لیست جدید مراحل زیر را انجام میدهیم : 1- انتخاب منوی Tools 2- انتخاب گزینه Options 3- انتخاب Custom list : Tab 4- انتخاب New List در کادر Custom List 5- تایپ اطلاعات در قسمت List Entries ( بعد از وارد کردن هر اطلاعات Enter میکنیم.) 6- انتخاب دکمه Add 7- OK ایجاد یک لیست خودکار بر اساس لیست موجود در صفحه : اگر لیستی بر روی صفحه داشته باشیم و بخواهیم بصورت لیست دائمی در آوریم باید مراحل زیر را انجام دهیم. : 1- انتخاب منوی Tools 2- انتخاب گزینه Options 3- انتخاب Custom list : Tab 4- روی دکمه Collapse dialog ( )که در انتهای کادر فهرست Import List From Cells قرار دارد Click میکنیم. تا پنجره مینیمایز شود. 5- انتخاب لیست ها در صفحه 6- روی دکمه Collapse Dialog ( )که در انتهای کادر فهرست Import list From Cell قرار دارد Click میکنیم. تا Resize شود. 7- انتخاب دکمه Import 8- OK نکته میتوانیم بجای انجام مراحل 4و 5و 6، در کادر Import ، آدرس سلولهایی که لیست در آنها قرار دارد را تایپ کنیم. ویرایش لیست خودکار میتوانیم لیستهایی را که ایجاد کرده ایم ویرایش کنیم . یعنی اطلاعاتی را حذف کنیم ، ویرایش کنیم یا اضافه کنیم. برای این کار مراحل زیر را انجام میدهیم : 1- انتخاب منوی Tools 2- انتخاب گزینه Option 3- انتخاب :Custom list Tab 4- انتخاب لیست مورد نظر در کادر Custom list 5- کلیک در محل مورد نظر در کادر List Entries 6- ویرایش متن 7- OK پاک کردن لیست خودکار: اگر بخواهیم یک لیست خودکار حذف کنیم تا دیگر پر کردن خودکار بر روی آن عمل نکند مراحل زیر را طی میکنیم : 1- انتخاب منوی Tools 2- انتخاب گزینه Options 3- انتخاب :Custom list Tab 4- انتخاب List مورد نظر در کادر Custom List 5- انتخاب دکمه Delete 6- OK غیر فعال کردن Auto Fill : Auto Fill بطور خودکار فعال است. جهت غیر فعال نمودن آن مراحل زیر را طی میکنیم : 1- انتخاب منوی Tools 2- انتخاب منوی Options 3- انتخاب : Edit Tab 4- کادر انتخاب Allow Cell Drag and Drop را غیر فعال میکنیم آدرس دهی نسبی درExcel دو مدل آدرس دهی به نامهای : آدرس دهی مطلق و آدرس دهی نسبی داریم. آدرس دهی نسبی : فرض کنید سلولهای Excel را به صورت زیر پر کرده ایم : در سلول B1 فرمول A1+A2 را می نویسیم .اگر این فرمول را copy کرده و در سلول B2 .Paste کنیم و یا با استفاده از Auto fill محتوای سلولهای B2 تا B4 را پر کنیم .اعداد 5و7و4 به ترتیب برای سلولهای B2 تا B4 ظاهر میشوند. حال میخواهیم بدانیم این اعداد از کجا بدست آمده اند. وقتی ما در سلول B1 فرمول A1+ A2 را تایپ میکنیم، در حقیقت سلول سمت چپی و یک سلول پایین آن با هم جمع میشوند. پس برای سلول B2 ، سلول سمت چپی ( A2 ) و سلول پایینی آن ( A3) با هم جمع میشوند که جواب 5 میشود. برای سلولهای بعدی هم به همین ترتیب محاسبات انجام میشود. به این نوع آدرس دهی ، آدرس دهی نسبی گفته میشود چون نسبت به مکان هر سلول ، فرمول سلول عوض میشود و در حقیقت فرمول درون سلول B2 ، A2+A3 میشود.
بخش چهارم
آدرس دهی مطلق فرض کنید میخواهیم حقوق افراد یک اداره را حساب کنیم. حقوق با استفاده از فرمول زیر حساب میشود : حقوق پایه * 7% – حقوق پایه = حقوق حقوق پایه را در ستون B مینویسیم. برای محاسبه حقوق میتوانیم در سلول C1 فرمول B1-B1*7% را بنویسیم و برای تمام افراد Auto fill کنیم. در این حالت در حقیقت از آدرس دهی نسبی استفاده کرده ایم. ولی فرض کنید که درصد مالیات عوض شده و 10% شود. حالا باید دوباره فرمول جدیدی در سلول C1 نوشته و مجدد Auto fill کنیم. برای اینکه نخواهیم در هر بار عوض شدن درصد مالیات فرمول را عوض کنیم میتوانیم درصد مالیات را در سلول جدا نوشته و از آدرس آن در فرمول استفاده کنیم. پس مثلاً در سلول A1 عدد 7% را مینویسیم و در سلول C1 فرمول B1-B1*A1 را مینویسیم حال Auto fill میکنیم. ولی میبینیم که برای بقیه سلولها جواب همان حقوق پایه میشود. چرا؟ چون با آدرس دهی نسبی میخواهد عمل کند و چون در سلول C1 فرمول B1-B1*A1 بوده ، برای C2 فرمول B2-B2*A2 میشود که مقدار A2 صفر است. پس جواب همان مقدار حقوق پایه میشود. برای رفع این مشکل باید سلول A1 ثابت شود. یعنی در تمام فرمولها A1 در ستون حقوق پایه ضرب شود. در این حالت از آدرس دهی مطلق استفاده میکنیم. برای ثابت کردن سطر یا ستون در کنار حرف ستون یا عدد سطر علامت $ میگذاریم. اگر بخواهیم سلول را ثابت کنیم در کنار حرف ستون و عدد سطر هر دو علامت $ میگذاریم. یعنی در سلول C1 مینویسیم : B1-B1*$A$1 قالب بندی خانه ها در Excel در Excel این توانایی را داریم که قالب بندی یا فرمت یک سلول را تغییر داده و فرمت آن سلول را مثلاً تاریخ یا درصد یا زمان یا متن یا ;. کنیم. همچنین میتوانیم دور سلول کادر بیاندازیم یا رنگ زمینه آنرا عوض کنیم. برای قالب بندی خانه ها در Excel مراحل زیر را طی میکنیم : روش اول : 1- انتخاب منوی Format 2- انتخاب گزینه Cells روش دوم : بر روی خانه های مورد نظرکلیک راست کرده و گزینه Format Cells را انتخاب میکنیم. با اجرای یکی ازسه روش بالا پنجره ای باز میشود که دارای Tab های زیر است : روش سوم : فشردن کلیدهای ctrl +1 الف – Number : توسط این Tab میتوانیم نوع اطلاعات ورودی را تعیین کنیم. این Tab شامل گزینه های زیر میباشد : – Sample : هر فرمتی را که انتخاب کنیم، بر روی محتوای سلول انتخابی نمایش میدهد. – Category : در این قسمت نوع داده را مشخص میکنیم که شامل انواع زیر میباشد : 1- General : این گزینه عددها را به صورت رشته ای از رقمهای متوالی و بدون هر گونه قالب بندی نشان میدهد. و اگر عددی در سلول جا نشودآنرا به صورت نمایی نشان میدهد. 2- Number : مقادیر را بصورت رشته ای از رقمهای متوالی نشان میدهد. در این حالت اگر عدد در سلول نگنجد سلول بزرگتر میشود. همچنین در این قسمت میتوانیم تنظیمات زیر را انجام دهیم : – Decimal Places : در این قسمت میتوانیم تعداد ارقام بعد از اعشار را تعیین کنیم. – Negative Number : در این حالت میتوانیم مشخص کنیم که عدد منفی به همان صورت نشان داده شود یا به رنگ قرمز یا سیاه با علامت منفی نشان داده شود. یا به رنگ قرمز بدون علامت منفی نشان داده شود. ( توجه داشته باشید که این گزینه فقط روی اعداد منفی عمل میکند. ) – Use 1000 Separator : اگر در کنار بگذاریم اعداد را سه رقم ، سه رقم از سمت راست این گزینه میگذارد. 3- Currency : مقادیر را همراه با جدا کرده و علامت (، ) پول رایج نشان میدهد. در این حالت میتوان تنظیمات زیرسمبل را انجام داد : – Symbol : نوع واحد پول را مشخص میکنید. در این قسمت واحد پول کشورهای مختلف نمایش داده شده و میتوانیم واحد دلخواه خود را انتخاب کنیم. – Negative Number : اعداد منفی چطور نمایش داده شوند. 4- Accounting : مانند حالت Currency است . این قالب بندی ، قالب بندی حسابداری میباشد و علامت پولی در منتهاالهیه سمت چپ آن نوشته میشود. 5- Date : تاریخ را با قالب بندی خاص تاریخ نشان میدهد. و ما میتوانیم انواع قالب بندی های تاریخ را دیده و انتخاب کنیم. مثلاً مدلی را انتخاب کنیم که فقط روز و ماه را نشان دهد. و یا مدلی را انتخاب کنیم که روز را به عدد و ماه را به حروف نشان دهد. 6- Time : زمان را با قالب بندی های خاص زمان نشان میدهد. انواع قالب زمانی در این قسمت وجود دارند. ما میتوانیم مدلی را انتخاب کنیم که ساعت را از 1 تا 12 با برچسب صبح و بعد از ظهر نمایش دهد و یا مدلی را انتخاب کنیم که ساعت را از 1 تا 24 نمایش دهد. و یا ;. 7- Percentage : عددها را همراه با علامت درصد نشان میدهد. نکته در تمام قالب بندی ها بجز Percentage فرقی نمیکند که ابتدا اطلاعات را در سلول وارد کنیم یا اول قالب بندی را تنظیم کنیم. ولی در حالت Percentage اگر ابتدا عدد را نوشته و سپس فرمت را Percentage کنیم ، عدد را در 100 ضرب میکند. ولی اگر ابتدا فرمت را Percentage کنیم، و بعد عدد را بنویسیم، تغییری در عدد نمیدهد. 8- Fraction : مقادیر را بصورت عدد صحیح نشان میدهد که بدنبال آن نزدیک ترین کسر به مقدار واقعی ظاهر میشود. برای نوشتن یک عدد مخلوط کافی است ابتدا قسمت صحیح را نوشته سپس یک فاصله بدهیم و بعد صورت کسر را نوشته و بعد علامت (/) را بگذاریم و بعد مخرج کسر را بنویسیم. اگر عدد 6 5/10 را بنویسیم، پس از Enter کردن مقدار سلول 6 1/2 میشود. اگر بخواهیم همان مقدار اولیه باقی بماند، کافی است، در قسمت Fraction مقدار 3/10 را انتخاب کنیم. در این حالت نگاه میکند ببیند مخرج اصلی باید درچند ضرب شود تا مخرج انتخابی شود سپس صورت را هم در همان عدد ضرب میکند. 9- Scientific : مقادیر را با قالب بندی علمی نشان میدهد. 10- Text : مقادیر را به همان صورتی که وارد شده اند نشان میدهد. اگر فرمولی را به صورت متن قالب بندی کرده باشیم، Excel آن را به صورت متن نشان میدهد و مقادیر آنرا محاسبه نمیکند. (کاردرکارگاه 7 تمرین 8 تا 13 ) 11- Special : مقادیر را با استفاده از قواعد قالب بندی خاص ( مانند کد پستی ، کد پستی به اضافه چهار رقم، یا شماره تلفن، شماره تامین اجتماعی) نشان میدهد. مثلاً اگر در یک سلول یک شماره تلفن ( در حالت 10 رقمی) تایپ کنیم ، با انتخاب این فرمت به صورت قالب بندی تلفن در می آید. مثلاً اگر شماره IT (3116681184) را وارد میکنیم، به فرمت تلفن در آمده (1184-668 (311) ) و می فهمیم که 311 کد شهرستان ، 668 کد محله و 1184 شماره تلفن IT میباشد. 12- Custom : برای ایجاد یک قالب بندی جدید از این گزینه استفاده میکنیم که خارج از بحث ما میباشد. ب- Alignment : توسط این Tab میتوانیم جهت قرار گرفتن اطلاعات در سلول را تعیین کنیم. این Tab شامل قسمتهای زیر است : 1- Horizontal : محل قرار گرفتن افقی
متن را تعیین میکند. این قسمت شامل گزینه های زیر است : • General : هم ترازی پیش فرض • Left : هم ترازی داده ها را به سمت چپ ( استفاده برای ارقام) • Center : هم ترازی داده ها در مرکز • Right : هم ترازی داده ها به سمت راست ( برای متون ) • Fill : تمام سلول را با متنی که در آن نوشته شده است ، پر میکند. • Justify : یک تراز مناسب برای سلول در نظر میگیرد . معمولاً برای زمانی است که اطلاعات در سلول نگنجد. • Center Across Selection : وسط متن را در وسط سلولهای انتخابی میگذارد. 2- Vertical : محل قرار گرفتن اطلاعات را بطور عمودی تنظیم میکند. این گزینه شامل قسمتهای
زیر است : • Bottom : هم ترازی داده ها در پایین سلول • Top : هم ترازی داده ها در بالای سلول • Center : هم ترازی داده ها در وسط یا مرکز سلول • Justify : داده ها در داخل سلول هم تراز میشوند. ( بدین معنی که داده ها در داخل سلول بصورت مساوی جاسازی میشوند. مانند متون موجود در روزنامه ها ) 3- Orientation : شامل قسمتهای زیر است : • زاویه
متن را نسبت به افق بوسیله ماوس میتوان تعیین کرد. • Degrees : زاویه متن را نسبت به افق بوسیله تایپ زاویه یا با کلید های Increase و Decrease تعیین کرد. 4- Text Control : شامل قسمتهای زیر است : • Wrap Text : اگر اندازه متن بیشتر از سلول باشد توسط این گزینه میتوان آنرا شکست. در نتیجه ارتفاع سطر افزایش می یابد. • Shrink to Fit : اگر اندازه متن از سلول بیشتر باشد با انتخاب این گزینه متن به اندازه ای کوچک می شود که در داخل سلول بگنجد. • Merge Cells :
اگر اندازه متن از سلول بیشتر باشد میتوان سلولهایی را که متن اشغال کرده را انتخاب نمود و سپس در کنار این گزینه تیک زد. این عمل باعث میشود که این سلول ها بهم پیوسته و یک سلول شوند. ج- Font : توسط این قسمت میتوان نوع خط ، اندازه، رنگ و ; خطوط را تعیین نمود. این Tab شامل گزینه های زیر است : 1- Font : در این قسمت نوع خط را تعیین میکنیم. 2- Font Style : در این قسمت میتوانیم تعیین کنیم که خط کج ( Italic) یا تو پر(Bold) یا کج و تو پر (Bold Italic) و یا
معمولی (Regular) باشد. 3- Size: در این قسمت سایز قلم را تعیین میکنیم. 4- Underline: در این قسمت میتوانیم تعیین کنیم که زیر متن خط کشیده شود یا نه. و نوع خط را تعیین میکنیم. • None : خط نمیکشد. • Single : خط تکی زیر متن میکشد. • Double : دو خطی زیر متن میکشد. • Single Accounting : تک خط زیر کشیده ترین حرف کشیده میشود.( یعنی
تمام حروف بالای خط نوشته میشوند.) • Double Accounting : دو خطی زیر تمام حروف و زیر کشیده ترین حرف کشیده میشود. 5- Color : در این قسمت رنگ خطوط را متن را تعیین میکنیم. 6- Effect : شامل قسمتهای زیر است : • Strike Through : بر روی متن خط میکشد. • Super Script : برای بالا نویسی استفاده میشود. اگر بخواهیم A2 بنویسیم کافی
است A2 را نوشته . سپس 2 را انتخاب کنیم و این گزینه را فعال کنیم. • Sub Script : برای زیر نویسی استفاده میشود. 7- Preview : پیش نمایشی از انتخابات را نشان میدهد. د- Border : توسط این Tab میتوانیم حاشیه بندی انجام دهیم. که شامل قسمتهای زیر است : 1- Style : در این قسمت نوع خط حاشیه را مشخص میکنیم. 2- Color : در این قسمت رنگ حاشیه را مشخص میکنیم. 3- Presets : در این قسمت محل خطوط را مشخص میکنیم. • None : حاشیه نمیگدارد. • Outline : دور سلولها حاشیه میگذارد. • Inside : داخل سلولهای انتخابی را حاشیه میگذارد. 4- Border : در این قسمت میتوانیم تعیین کنیم که کدام قسمت از سلول حاشیه داشته باشد. نیز میتوانیم تعیین کنیم که فقط سمت چپ سلول خط بیفتد و یا فقط بالا و یا پایین سلول حاشیه داشته باشد. نکته برای انداختن حاشیه ابتدا رنگ و نوع خط را تعیین میکنیم و سپس بر روی Icon های مورد نیاز برای افتادن حاشیه Click میکنیم. هـ – Patterns : در این قسمت میتوانیم رنگ زمینه را تعیین کنیم. که شامل گزینه های زیر است : • Color : در این قسمت رنگ مورد نظر را انتخاب میکنیم. • Pattern : در این قسمت میتوانیم از الگوها ( هاشورها) استفاده کنیم. همچنین رنگ هاشور را تعیین کنیم. حذف قالب بندی سلولها : همانطور که در فصل سوم گفته شد برای پاک کردن قالب بندی سلول کافی است سلول یا سلولهای مورد نظر را انتخاب کرده سپس از منوی Edit زیر منوی Clear ، گزینه Formatting را انتخاب میکنیم. توسط این دستور می توانیم اعمال
ریاضی، منطقی و دیگر توابع را بر روی داده ها داشته باشیم. برای استفاده از توابع به یکی از روشهای زیر عمل میکنیم : روش اول : 1- بر روی Paste Function , Icon ( )کلیک می کنیم. 2- در پنجره باز شده در قسمت Function Category نوع تابع را مشخص می کنیم. کلیه توابع در 8 دسته طبقه بندی شده اند. در دسته All همه توابع قرار دارند و در دسته Most Recently Used توابعی که به تازگی از آنها استفاده شده است قرار دارند. اگر گروه تابع را ندانیم میتوانیم آنرا در All پیدا
کنیم. 3- در قسمت Function name تابع را مشخص می کنیم. 4- در پنجره ای که باز می شود به دو طریق می توانیم عمل کنیم: الف : در کادر Number 1 ،محدوده آدرس اعداد را وارد کنیم. برای وارد کردن محدوده آدرس کافی است ابتدا آدرس اولین خانه محدوده را وارد کرده سپس عملگر آدرس ( : ) را تایپ کنیم و بعد آدرس آخرین سلول محدوده را وارد کنیم.
همچنین میتوانیم بر روی Collapse Dialog این کادر کلیک کرده و محدوده را با Drag انتخاب کنیم. ب : در هر کادر یک آدرس وارد کنیم. برای این کار در کادر اول آدرس اولین سلول را تایپ کرده. بر روی کادر دوم کلیک کرده ،آدرس دومین سلول را تایپ
میکنیم. و الی آخر ;. معمولاً زمانی از این روش استفاده میکنیم که سلولها پراکنده باشند. 5- OK را می زنیم. روش دوم :
1- منوی Insert را انتخاب می کنیم. 2- زیر منوی Function را انتخاب می کنیم. 3- بقیه مراحل مانند مرحله 2 به بعد روش
اول است. روش سوم: 1- در خانه تابع را همراه با آرگومانهای آن تایپ می کنیم. ( توابع و آرگومانهایش در قسمت بعد توضیح
داده شده اند. ) 2- اگر قبل از آن = گذاشته باشیم که Enter می کنیم در غیر این صورت بر روی = در نوار فرمول Click می کنیم. روش چهارم: 1- در یک خانه (خانه ای که می خواهیم حاصل نوشته شود) علامت = را تایپ می کنیم یا علامت = در خط فرمول را می زنیم. 2- در کادر اول نوار فرمول ( Name Box ) توابع ظاهر می شوند، کافی است بر روی drop down آن
Click کنیم تا همه توابع را ببینیم. تابع مورد نظر را انتخاب می کنیم. 3- بقیه مراحل مانند مرحله 4 به بعد روش اول است. چند تابع معروف 1- تابع مجموع (SUM ) : برای فعال کردن این تابع یا آنرا تایپ کرده یا به یکی از روشهای گفته شده در بالا عمل می کنیم. در پنجره Function Category گروه Math & Trig را انتخاب می کنیم و در پنجره Function name ،SUM را انتخاب می کنیم فرمت کلی این دستور به شکل زیر است: ( از این دو فرمت زمانی که بخواهیم فرمول را تایپکنیم استفاده میکنیم. ) 1- SUM -number 1 : number 2 2- SUM -number 1;number2;.. نکته معمولاً برای زمانی که اطلاعات در سلولهای مجاور باشند از فرمول اول و اگر اطلاعات در سلولهای غیر مجاور و پراکنده باشند از فرمول دوم استفاده میکنیم. 2- تابع میانگین(Average ) : از این تابع برای محاسبه میانگین استفاده میشود .این تابع جزء گروه Statistical است. شکل کلی آن بصورت زیر است : 1- Average – number 1 ; number 2 ;; 2- Average – number 1 : number 2 3- تابع ماکزیمم (Max): از این تابع برای پیدا کردن ماکزیمم چند مقدار استفاده میکنیم : این تابع نیز جزء گروه Statistical است. و شکل کلی آن به صورت زیر است : 1- Max – number 1 ; number 2 ; …. 2- Max – number 1 : number 2 4- تابع مینیمم (Min) : از این تابع برای محاسبه میانگین اعداد استفاده می شود و جز توابع گروه Statistical میباشد. شکل کلی آن به صورت زیر است : 1- Min – nu
mber 1 ; number 2 ; …. 2- Min – number 1 : number 2 5- تابع شمارنده (Count) : از این تابع برای شمارش تعداد خانه های پر شامل اعداد استفاده میشود . این تابع نیز جز توابع گروه Statistical میباشد و فرم کلی آن به صورت زیر است : 1- Count – value 1 ; value 2 ; …. 2- Count – value 1 : value 2 6- تابع Round : از این تابع برای گرد کردن اعداد استفاده می شود و جز توابع گروه Math & Trig می باشد و شکل کلی آن به صورت زیر است : Round – number 1 ; num_digits قسمت Number برای معرفی عدد و قسمت Num_digits معرف تعداد ارقامی است که باید گرد شوند، Excel هنگام گرد کردن نگاه به اولین رقم بعد از رقم حذفی می کند اگر کوچکتر از 5 بود که خود اعداد را می نویسد ولی اگر بزرگتر از 5 بود یک رقم به آخرین رقمی که میماند اضافه می کند. Auto sum : توسط این دستور می توانیم تعدادی خانه را با هم جمع کنیم در این حالت کافی است در خانه ای Click کنیم، Excel خانه های در محدوده خانه انتخابی ما را در نظر می گیرد و مجموع آنها را حساب می کند و خانه های انتخابی را به ما نشان می دهد. اگر این خانه ها مورد نظر ما نبودند، خودمان محدوده را انتخاب می کنیم. برای فعال کردن این دستور کافی است آیکون Auto sum ( ) را از نوار ابزار Standard انتخاب کنیم.
بخش 5
مرتب کردن لیست ها ما میتوانیم لیست موجود را بر اساس هر یک از ستونهای آن به صورت صعودی یا نزولی مرتب کنیم. برای این کار کافی است به یکی از دو روش زیر عمل کنیم : روش اول : 1- یک سلول از ستونی را که میخواهیم لیست بر اساس آن مرتب شود انتخاب میکنیم. 2- برای مرتب سازی صعودی از آیکون Sort Ascending ( ) و برای مرتب سازی نزولی از آیکون Sort Descending ( ) در نوار ابزار Standard استفاده میکنیم. نکته باید توجه داشته باشیم که در این حالت نباید یک ستون انتخاب شود بلکه فقط یک سلول از ستونی که میخواهیم بر اساس آن لیست مرتب شود را انتخاب میکنیم. روش دوم : 1- کل جدول یا یک سلول از جدول را انتخاب میکنیم. 2- منوی Data را انتخاب میکنیم. 3- گزینه Sort را انتخاب میکنیم. 4- پنجره ای باز میشود که باید قسمتهای زیر را با توجه به نیاز در آن پر کنیم : الف- Sort By : در این کادر ستونی را که میخواهیم لیست بر اساس آن مرتب شود ، انتخاب میکنیم. ب- Then By : در این کادر ستونی را تعیین میکنیم که اگر اطلاعات ستونی که در کادر اول مشخص شده برای مرتب سازی مانند هم بود لیست بر اساس این ستون مرتب شود. ج- Ascending : با انتخاب این گزینه لیست به صورت صعودی مرتب میشود. د- Descending : با انتخاب این گزینه لیست به صورت نزولی مرتب میشود. هـ- My List Has : در این قسمت دو گزینه Header Row ، و No Header Row وجود دارد. اگر Header Row انتخاب شده باشد هنگام باز شدن پنجره Sort کل لیست به غیر از سطر اول که سطر عنوان است انتخاب میشود و در کادر های Sort By , Then By عناوین قرار میگیرند. ولی اگر No Header Row را انتخاب کنیم هنگام باز شدن پنجره Sort کل جدول حتی سطر اول که سطر عنوان است انتخاب میشود و در کادر های Sort by , Then By بجای عناوین, نام ستونها قرار میگیرند. در حقیقت در این حالت عناوین جزء اطلاعات در نظر گرفته شده و در مرتب سازی شرکت داده میشوند. درج انواع اشیاء در Excel میتوانیم تصاویر ، چارتهای سازمانی و ; را اضافه کنیم. برای این کار از منوی Insert ، Picture را انتخاب میکنیم. زیر منویی ظاهر میشود که شامل گزینه های زیر است : 1- Clip Art : میتوانیم از تصاویر موجود درClip Art ، Office استفاده کنیم. با انتخاب این گزینه پنجره ای باز میشود که شامل دسته های مختلف تصاویر است. مثلاً اگر دسته Animals را انتخاب کنیم ، تصویر کارتونی چند حیوان نمایش داده میشود. برای اضافه کردن تصویر بر روی صفحه ، بر روی تصویر کلیک کرده تا منوی آن ظاهر شود. سپس آیکون Insert Clip ( اولین آیکون ) را انتخاب میکنیم. 2- Form File : با استفاده از این گزینه میتوانیم هر تصویر دلخواه را از روی هارد کامپیوتر یا CD یا Floppy بر روی صفحه اضافه کنیم. 3- Auto Shape : با انتخاب این گزینه نوار ابزاری ظاهر میشود که گزینه های آن مشابه همان Auto Shape نوار ابزار Drawing است. 4- Organization Chart : با استفاده از این گزینه میتوانیم چارت سازمانی رسم کنیم. 5- Word Art : با استفاده از این گزینه میتوانیم کلمات را با فرمتهای زیبا و خاص بنویسیم. این گزینه کار همان Word Art موجود در نوار ابزار Drawing را انجام میدهد. 6- From Scanner or Camera : با استفاده از این گزینه میتوانیم تصاویر را مستقیماً از دوربین یا اسکنر بگیریم. انتخاب اشکال : برای انتخاب اشکال کافی است روی آنها کلیک کنیم. جابجا کردن اشکال : برای جابجا کردن یک شکل ابتدا آنرا انتخاب کرده سپس بر روی شکل میرویم تا مکان نما به صورت ( )در آید. سپس شکل را در جهت مود نظر Drag میکنیم. تغییر سایز شکل : ابتدا شکل را انتخاب کرده سپس بر روی یکی از 8 لنگری (مربع کوچک) که دور تا دور شکل ظاهر میشود میرویم. تا مکان نما به صورت ( ) در آید. سپس در جهت مورد نظر Drag میکنیم. نکته اگر بر روی لنگر های چهار گوشه برویم , شکل هم در جهت افقی و هم در جهت عمودی تغییر سایز میدهد. ولی اگر بر روی لنگر های وسط اضلاع برویم شکل یا در جهت افقی یا در جهت عمودی , بسته به انتخاب ضلع بزرگ یا کوچک میشود. نوار ابزار Drawing برای ترسیم یک سری از اشکال خاص میتوانیم از نوار ابزار Drawing استفاده کنیم. این نوار ابزار شامل آیکونهای زیر است : Free Rotate : از این آیکون برای چرخاندن شکل استفاده میشود. با کلیک روی این آیکون ، بر روی شکل علائمی به صورت دایره های سبز رنگ ظاهر میشود. مکان نمای ماوس را بر روی این دایره ها میبریم تا مکان نما به شکل دایره در آید سپس شکل را در جهت مورد نظر Drag میکنیم. تا شکل تغییر زاویه دهد. نکته برای فعال شدن این آیکون باید یک شکل رسم شده باشد و انرا انتخاب کردن باشیم. Auto Shape : این آیکون شامل قسمتهای زیر است : Line : برای کشیدن خط صاف , فلش , فلش دو سر , خط منحنی , خط منحنی و خط شکسته , خط آزاد Connector : برای کشیدن انواع اتصال دهنده ها Basic Shapes : برای کشیدن اشکال مختلف Block Arrows : برای ترسیم انواع جهت نما ها Flow chart : برای رسم قسمتهای مختلف یک فلوچارت Stars and Banners : برای رسم شکلهای مختلف Callouts : برای کشیدن اشکالی که میتوان داخل آنها متن نوشت . برای کشیدن اشکال این قسمت از Drag استفاده میکنیم. Line : توسط این آیکون میتوانیم خط رسم کنیم. کافی است در یک نقطه کلیک کرده که این، نقطه شروع خط میشود ، سپس به طرف انتهای خط Drag میکنیم. Arrow : توسط این آیکون میتوانیم فلش رسم کنیم که مانند رسم خط میباشد. Rectangle : توسط این آیکون میتوانیم مربع یا مستطیل رسم کنیم برای این کار روی یک نقطه کلیک کرده و Drag میکنیم تا مربع یا مستطیل مورد نظر را بکشیم. ( اگر در حین رسم کلید Shift را پایین نگه داریم ، مربع رسم میشود. ) Oval : توسط این آیکون میتوانیم بیضی یا دایره رسم کنیم. برای این کار روی یک نقطه کلیک کرده و Drag میکنیم. ( اگر در حین رسم دکمه Shift را نگه داریم دایره ترسیم میشود. ) Text box : توسط این آیکون میتوانیم Text Box یا کادر متن ایجاد کنیم. از این آیکون برای نوشتن روی تصاویر یا اشکالی که نمیتوانیم داخل آنها بنویسیم استفاده میشود. Insert word Art : توسط این آیکون میتوانیم متن گرافیکی زیبا ایجاد کنیم. کافی است در کادر باز شده نوع خط و سایز آن را تعیین کنیم سپس متن را تایپ کنیم و OK کنیم. Insert Clip Art : با فشردن این آیکون پنجره Word art باز میشود. Fill Color : توسط این آیکون میتوانیم داخل موضوع را رنگ کنیم. Line Color : توسط این آیکون میتوانیم کادر دور موضوعات را تغییر رنگ دهیم. Font Color : توسط این آیکون میتوانیم رنگ متن را تغییر دهیم. Line Style :توسط این آیکون میتوانیم ضخامت خطوط ترسیمی را تعیین کنیم. ( همچنین فلش ها یا خطوط دور مربع ها و ;) Dash style: توسط این آیکون میتوانیم نوع خطوط را تعیین کنیم. Arrow Style : توسط این آیکون میتوانیم نوع فلش ها را تعیین کنیم. Shadow Style : توسط این آیکون میتوانیم به اشکال سایه بدهیم. tree – D style: توسط این آیکون میتوانیم به اشکال حجم دهیم و آنها را سه بعدی کنیم. نکته با Double Click بر روی هر موضوع میتوانیم در پنجره Format که Word art پس از انتخاب این گزینه پنجره ای با نام Word art gallery باز میشود که مدلی که میخواهیم متن به آن مدل نوشته شود انتخاب میکنیم. سپس OK میکنیم. پنجره ای به اسم Edit Word art text باز میشود که متن را در کادر text آن نوشته و در کادر Font ، فونت نوشته و در کادر سایز ، سایز آنرا تعیین میکنیم و سپس OK میکنیم. متن بر روی صفحه ظاهر میشود. نوار ابزار Word Art : با انتخاب متنی که بوسیله Word art نوشته شده نوار ابزاری ظاهر میشود که شامل ایکونهای زیر است : Insert word art : یک Word Art دیگر میتوانیم ایجاد کنیم. Edit text : با انتخاب این آیکون پنجره Edit Word Art text ظاهر میشود . تا بتوانیم متن نوشته شده یا سایز و فونت آنرا ویرایش کنیم. Word art Gallery : توسط این گزینه میتوانیم طرح Word Art را عوض کنیم. Format Word Art : میتوانیم تغییراتی بر روی متن اجاد کنیم مانند رنگ و ضخامت خط دور نوشته , رنگ نوشته , سایز نوشته و ; Word Art Shape : طرز نوشتن متن را عوض میکنیم. Word Art Same Letter Heights : کشیدگی کلیه حروف را اندازه هم میکند. Word Art Vertical Text : جهت نوشتن متن را عوض میکند. Word Art Alignment : متن را تراز میکند. Word Art Character Spacing : فاصله بین حروف را کم و زیاد میکند .
بخش 6
نمودارها برای ترسیم نمودار ، ابتدا باید در مورد نوع نمودار تصمیم گیری کرد. نوع نموداری که انتخاب میکنیم به نوع داده هایی که باید ارائه شوند و روش استفاده از آنها بستگی دارد. تمام نمودارها برای نشان دادن همه انواع داده ها مناسب نیستند. بعضی از آنها برای نشان دادن نحوه تغییر موارد مورد بحث در طول زمان و بعضی دیگر برای نشان دادن صفت های مجموعه ای از مقادیر نسبت به کل مناسب میباشند. انواع نمودار ها : 1- نمودار خطی (Line Chart) : این نوع نموداربرای تاکید بر روند و تغییرات مقادیر در طول زمان بکار میرود. این نوع نمودار ابتدایی ترین نوع نمودار میباشد. نمودار خطی در واقع فقط از یک خط تشکیل شده است که نقطه های ایجاد شده بر اساس اطلاعات موجود بر روی محور های X , Y را به یکدیگر متصل میکند. 2- نمودار ستونی ( Column Chart ) : مشابه نمودار نواری است . این نمودار برای تاکید روی اختلاف بین اقلام استفاده میشود. اگر بخواهیم عنصری را با عنصر دیگر مقایسه کنیم از این نمودار استفاده میکنیم. 3- نمودار مسطح یا دایره ای ( Pie Chart ) : این نمودار برای نشان دادن نسبت بین اجزاء و یک کل بکار میرود . این نمودار میتواند از یک سری داده های منفرد تشکیل شده باشد که نقطه های داده های آن حداکثر میتوانند 7 نقطه باشند. اگر چه برنامه میتواند با مقدار بیشتری از نقطه ها نیز کار کند اما برشهای بسیار نازک موجب میشود که خواندن نمودار مشکل شود. 4- نمودار پراکنده توزیعی ( Scatter Chart ) : این نمودار شبیه نمودار خطی است. از این نمودار برای تاکید بر اختلاف بین دو سری از مقادیر استفاده میشود. در این نمودار برخلاف نمودار خطی ، داده هایی که بر روی محور X قرار میگیرند دیگر نمیتوانند نشان دهنده نقطه های مربوط به داده های مختلف باشند بلکه محور X باید در واقع نشان دهنده تغییرات یکنواخت یک نوع داده منفرد باشد. 5- نمودار میله ای یا نواری ( Bar Chart) : از این نوع برای مقایسه مقادیر در مقطعی از زمان استفاده میشود. این نمودار مانند نمودار ستونی است که ستونهای آن بجای محور X نسبت به محور Y ترسیم شده اند. یعنی مانند ستونی است که در جهت Land scope چاپ شده باشد. 6- نمودار راداری ( Radar Chart) : نوعی از نمودار خطی است. با این تفاوت که نمودار مزبور بجای اینکه نسبت به محور ترسیم شود، نسبت به یک نقطه مرکزی ترسیم میشود. یعنی خط افقی در نمودار خطی ، در نمودار راداری بصورت دایره نشان داده میشود. 7- نمودار حبابی ( Bubble Chart) : مانند نمودار پراکندگی است و بصورت ترسیم تغییرات مداوم داده های محور های X, Y نسبت به یکدیگر میباشد. در نمودار های حبابی بر خلاف نمودار پراکندگی میتوان به ازای هر نقطه از محور ، بخشهای مختلفی از داده ها را مورد استفاده قرار داد. 8- نمودار های انباشته (Stack Chart) : برای نشان دادن اثر عنصر های داده های متعدد بر روی یک عنصر گرافیکی منفرد مورد استفاده قرار میگیرد. اصطلاحات نمودارها : 1- Gird Line : خطوطی هستند که در امتداد مقادیر محور X , Y ظاهر میشوند. این خطوط در تعیین مقدار دقیق یک نقطه به ما کمک میکنند. 2- Tick : خطوط کوتاهی هستند که با محور متقاطع بوده و قسمتهایی از یک مقیاس سری با گروه را جدا میکنند. 3- Chart Title : متن بکار برده شده برای شناسایی عنوان نمودار میباشد. 4- Axis : به محور ها در نمودار ها گفته میشود. 5- Legend : هر نمودار دارای راهنمایی است که نشان دهنده این است که هر رنگ مربوط به کدام سری است. روشهای ایجاد نمودار : روش اول : 1- انتخاب منوی Insert 2- انتخاب گزینه Chart روش دوم : 1- انتخاب آیکون Chart Wizard ( ) نکته در زمان ایجاد نمودار با کلیک بر روی دکمه Next به صفحات بعدی میرویم و کلیک بر روی دکمه Back باعث برگشت به صفحه قبلی میشود و با کلیک بر روی Finish کادر نمودار ها بسته میشود. نکته میتوانیم اطلاعاتی را که میخواهیم بر اساس آن نمودار رسم کنیم ابتدا انتخاب کنیم بعد به یکی از دو روش بالا عمل کنیم. میتوانیم هم در حین کار انتخاب را انجام دهیم. با انجام یکی از دو راه بالا پنجرهای زیر به ترتیب باز میشود : • پنجره Chart Type : این پنجره شامل دو Tab زیر میباشد : 1- Standard Type : که شامل قسمتهای زیر است : الف- Chart Type : که در این قسمت نوع اصلی نمودار را انتخاب میکنیم. ب- Chart Sub-Type : در این قسمت نوع فرعی نمودار را مشخص میکنیم. ج- Press and Hold to View Sample : در این قسمت پیش نمایشی از نمودار با اطلاعاتی که خودمان داده ایم نشان میدهد. برای این کار کافی است روی این دکمه Click کرده و نگه داریم. 2- Custom Type : در این قسمت میتوان از نمودارهای سفارشی استفاده کرد یا یک نوع نمودار ایجاد کرد. • پنجره Chart Source Data : این پنجره شامل دو Tab زیر میباشد : 1- Data Range : که شامل قسمتهای زیر است : الف- Data Range : در این قسمت آدرس داده هایی را که قرار است نمودار برای آنها کشیده شود، میتوان تغییر داد همچنین میتوانیم آدرس را با کلیک بر روی Collapse Dialog و با Drag کردن وارد کنیم. و یا میتوانیم با استفاده از فرمت زیر آدرس را تایپ کنیم. شماره سطر پایان $ نام ستون پایان$ شماره سطر شروع$ نام ستون شروع$! نام Sheet = ب- Series in : این قسمت جهت نمایش داده ها را مشخص میکند. یعنی کدام یک از این دو برچسب از داده ها در پایین نمودار قرار خواهد گرفت. اگر Row را انتخاب کنیم سطر ها به عنوان سری و اگر Column را انتخاب کنیم ستونها به عنوان سری قرار میگیرند. 2- Series : که شامل قسمتهای زیر است : الف- Series : در این قسمت نام سری های موجود نوشته شده است. ب- Name : توسط این قسمت میتوانیم نام سری را عوض کنیم. ج- Value : در این قسمت میتوانیم آدرس مقادیر هر سری را مشخص کنیم. همچنین میتوانیم مقادیر را تایپ کنیم. برای تایپ مقادیر باید مقدار سری را در علامت { } وارد کنیم. ( کار در کارگاه 11 تمرین 18 ، 19 ، 20 و 21 ) (این تمرینات را در پایان مبحث انجام دهید. ) د- Category(x) Axis labels :
در این قسمت میتوان آدرس خانه هایی را داد که محتوای آنها بر روی محور X نوشته میشوند. ه- دکمه Add : یک سری جدید ایجاد میکند. و- دکمه Remove : بر روی نام هر سری در قسمت Series کلیک کنیم و سپس این دکمه را بزنیم ، سری حذف میشود. • پنجره Chart Option : این پنجره شامل 6 Tab زیر است : 1- Titles : این قسمت شامل موارد زیر است : الف- Chart Title : در این قسمت عنوان نمودار را مینویسیم. ب- Category(x) Axis labels : در این قسمت عنوان محور X را مینویسیم. ج- Value (Y) Axis : در این قسمت عنوان محور Y را مینویسیم. 2- Axes : این قسمت شامل گزینه های زیر است : الف- Category(x) Axis اگر در کنار این کادر تیک خورده باشد ، مقادیر روی محور X نشان داده میشوند و اگر تیک نخورده باشد نشان داده نمیشوند. ب- Value (Y) Axis اگر در کنار این کادر تیک خورده باشد، مقادیر روی محور Y نشان داده میشوند در غیر این صورت نمایش داده نمیشوند. 3- Grid Line : که این Tab شامل قسمتهای زیر است : الف- Category(x) Axis که خود شامل دو قسمت است : – Major Gridline : اگر این قیمت تیک خورده باشد ،
خطوط شبکه رسم میشوند ( تمامی خطوط رسم نمیشوند) – Minor Gridline : اگر این قسمت تیک خورده باشد خطوط دیگری بین خطوط بالا رسم میشوند. این دو قسمت برای خطوط شبکه موازی محور Y ها هستند. ب- Value (Y) Axis : که شامل دو قسمت زیر است : – Major Gridline : خطوط شبکه را به موازات محور X رسم میکند. – Minor Gridline : خطوط دیگری را به موازات محور X بین خطوط بالا رسم میکند. 4- Legend : این Tab شامل قسمتهای زیر است : الف- Show Legend : اگر این گزینه تیک خورده باشد راهنما نمایش داده میشود. ب- Placement : مکان راهنما را نشان میدهد. Bottom : پایین ، Corner : گوشه بالا سمت راست، Top : بالا، Right : سمت راست، Left : سمت چپ 5- Data Label : شامل قسمتهای زیر است : الف- None : هیچ مقداری را بر روی ستونها نمایش نمیدهد. ب- Show Value :
مقدار هر سری رابر روی ستون آن نشان میدهد. ج- Show Label : برچسب هر سری را روی آن نشان میدهد. د- Legend Key Next to Label : اگر یکی از حالتهای ب و ج را انتخاب میکنیم. این گزینه فعال شده و در کنار هر مقدار رنگ سری نمایش داده میدهد. 6- Data Table : شامل قسمتهای زیر است : الف- Show Data Table : اگر این گزینه فعال شود ، جدولی مشابه آنچه که ما ، در Sheet کشیده ایم در زیر نمودار ظاهر میشود. ب- Show Legend Keys : اگر گزینه الف فعال باشد ، این گزینه نیز فعال میشود. و اگر در کادر آن تیک بزنیم، رنگ هر سری را در کنار اطلاعات آن سری در جدول نشان میدهد. نکته باید توجه داشته باشیم که که با توجه به نوع نمودار گزینه های موجود در این پنجره میتوانند متفاوت باشند. • پنجره Chart Location : الف- As New Sheet : این گزینه نمودار را در یک Sheet جدید با اسم دلخواه ( اسم پیش فرض Chart 1 است) ایجاد میکند. نموداری که در این حالت ایجاد میشود، قابل جابجا شدن و تغییر سایز نیست ولی هر گونه تغییرات بر روی اطلاعات اصلی بر روی نمودار تاثیر دارد. ب- As Object in : این گزینه نمودار را در هر Sheet که ما انتخاب میکنیم ، ( از Sheet های موجود ) رسم میکند و قابل جابجا کردن و تغییر سایز نیز میباشد. تغییر بر روی نمودار ایجاد شده : برای تغییر نمودار ایجاد شده باید ابتدا نمودار را انتخاب کرد. سپس مجدداً دکمه Chart Wizard راکلیک کرد. یا از روی Toolbar ، Chart که باز میشود، تغییرات را اعمال کرد. نوار ابزار Chart این نوار ابزار را میتوانیم در صورتی که فعال نبود با Right Click بر روی نوار ابزار ها و انتخاب گزینه Chart فعال کنیم این نوار ابزار دارای آیکونهای زیر است : Chart Object : در این قسمت میتوانیم قسمتی از نمودار را که میخواهیم بر روی آن تغییر دهیم انتخاب کنیم. با انتخاب هر گزینه قسمت مربوط به آن روی نمودار انتخاب میشود. Format : با توجه به اینکه در Chart Object چه انتخاب شده باشد این آیکون پنجره Properties آن را باز میکند. نکته با Double کلیک کردن بر روی هر موضوع از نمودار نیز پنجره Properties آن باز میشود. Chart Type : در این قسمت میتوانیم نوع نمودار انتخاب شده را تغییر دهیم.
legend : توسط این آیکون کادر راهنما را ظاهر یا پنهان میکنیم. Data Table : توسط این آیکون میتوانیم جداول داده ها را فعال یا غیر فعال کنیم. By Rows :با انتخاب این آیکون سطر ها به عنوان سری انتخاب میشوند. By Column : با انتخاب این آیکون ستونها به عنوان سری انتخاب میشوند. Angle Text up : جهت متن نمودار را تغییر میدهد. یعنی متن از بالا به پایین ، کج نوشته میشود. به شرطی این آیکون فعال است که قسمتهای متنی نمودار انتخاب شده باشد. Angle Text down : متن نمودار را تغییر جهت میدهد. یعنی متن از پایین به بالا و کج نوشته میشود. به شرطی این آیکون فعال است که قسمتهای متنی نمودار انتخاب شده باشد. تغییر اندازه : 1- روی نمودار کلیک میکنیم تا انتخاب شود. 2- روی یکی از مربع های سیاه اطراف نمودار کلیک میکنیم. 3- مربع را تا زمانی که به اندازه دلخواه تغییر اندازه دهد Drag میکنیم. انتقال نمودار : 1- روی نمودار کلیک میکنیم. 2- نمودار را به محل مورد نظر Drag میکنیم.