دانلود مقاله فعالیت بدنی ونقش أن در پیش گیر? از ناهنجاریها و أسیب های اجتماعی word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله فعالیت بدنی ونقش أن در پیش گیر? از ناهنجاریها و أسیب های اجتماعی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله فعالیت بدنی ونقش أن در پیش گیر? از ناهنجاریها و أسیب های اجتماعی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
فعالیت بدنی ونقش أن در پیش گیر از ناهنجاریها و أسیب های اجتماعی
فعالیت بدنی میتواند کیفیت زندگی را در تمام سنین برای همگان بهبود بخشد.شیوه زندگی فعال باعث میشود افراد مسن دوستان جدیدی پیدا کنند،در فعالیتهای اجتماعی باقی بمانند و با سایرین در تمام سنین مراوده داشته باشد.بهبود انعطاف پذیری،تعادل و قوام عضلانی به پیشگیری از افتادن که دلیل عمده ناتوانی در افراد مسن است کمک میکند.مشخص شده است که شیوع بیماریهای مغزی در افرادی که از نظر بدنی فعال هستند کمتر است.فعالیت بدنی میتواند کمک شایانی به درمان برخی اختلالات فکری مثل افسردگی بنماید.جلسات ورزشی برنامه ریزی شده مطابق با سطح تناسب بدنی هر فرد یا پیاده روی ساده میتواند فرصت یافتن دوستان جدید و اتصال با جامعه و کاهش احساس تنهایی و محرومیت اجتماعی را به فرد بدهد.فعالیت بدنی میتواند خود اتکایی و اطمینان به خود را که معیارهایی مبنایی در سلامت روح است افزایش دهد.
از فواید فعالیت بدنی میتوان حتی در سنین بالا نیز استفاده برد.با آنکه فعال بودن از سنین پایین از بسیاری بیماریها جلوگیری میکند،تحرک و فعالیت منظم در سنین بالا نیز به کاهش درد و ناتوانی مرتبط با بیماریهای نظیر آرتربت،استئوپروز و فشار خون بالا کمک کند.
پندارهای غلط د رمورد فعالیت های بدنی
1- داشتن فعالیت بدنی هزینه بالایی دارد.نیاز به وسیله،کفش و لباس مخصوص دارد.
گاهی باید هزینه پرداخت تا ورزش کرد.فعالیت بدنی را میتوان هر جا و بدون هیچ وسیله ای انجام داد.جا به جا نمودن وسایل،چوب،کتابها و کودکان به عنوان فعالیت بدنی تکمیلی معادل بالا رفتن از پله ها میباشند.پیاده روی به عنوان فعالیتی که بیشتر از همه انحام میشود و بیش از همه توصیه میشود کاملاً بی نیاز از این موارد است.بیشتر مناطق شهری دارای پارک،آب نما یا پیاده روهایی ایده آل برای پیاده روی،دویدن یا ورزش و بازی هستند.نیازی نیست برای این کارها باشگاه،استخر یا سایر مکانهای ورزشی مراجعه کرد.
2- سرم خیلی شلوغ است فعالیت بدنی وقت زیادی میگیرد.
حداقل30 دقیقه فعالیت بدنی متوسط در هر روز برای بهبود و حفظ سلامتی توصیه میشود.البته این به معنای قطع فعالیت بدنی پس از نیم ساعت نمی باشد.بیشتر فعالیتها را میتوانید با کارهای روزمره مثل محل کار،مدرسه،خانه یا بازی و تفریح ممزوج کنید.بیشتر فعالیتها را میتوانید با امور روزانه خود انجام دهید.10 دقیقه پیاده روی سریع،3بار در روز یا 20 دقیقه در ابتدای صبح و 10 دقیقه در طول روز.حتی اگر مشغله شما زیاد باشد باز هم میتوانید 30 دقیقه فعالیت در روز را به برنامه هایتان اضافه کنید.
کودکان طبیعتاً دارای تحرک بالایی هستند و به ندرت یک جا مینشینند.نیازی به صرف وقت و انرژی برای آموختن چیزهایی در مورد فعالیت بدنی به آنها نیست.به اندازه کافی فعال هستند.مطالعات اخیر در مورد کودکان سراسر جهان نشان داده که آنها در مناطق شهری فقیر در حال غیرفعال شدنند.وقت و منابع مصروف برای آموختن ورزش به آنها قطع میشود و بازیهای کامپیوتری و تلویزیون جای تفریحات فعال آنها را میگیرد.تخمین زده شده که در بسیاری از کشورها چه توسعه یافته و در حال توسعه بیش از جوانان از تحرک بدنی ناکافی برخوردارند.فعالیت بدنی ناکافی در کودکان می تواند عواقب طولانی مدتی روی سلامتی به جای بگذارد.فعالیت بدنی منظم باعث فواید جسمی،روحی و اجتماعی بسیارس برای جوانان میشود.فعال بودن بصورت بالقوه باعث کمک به جوانان و کودکان در داشتن استخوان ها،عضلات و مفاصل سالم میشود.وزن بدن را تنظیم کرده و چربی را کاهش میدهد و عملکرد موثر قلب و شش ها را فراهم میکند.بازی،ورزش و سایر فعالیتهای بدنی این فرصت را به جوانان میدهد که ابراز وجود کنند،خودشان را باور کنند و موفقیت و همکاری جمعی را تجربه کنند.همچنین این ها کمک میکنند تا از اضطراب و افسردگی پیشگیری شود.انجام ورزش و فعالیت های بدنی هدایت
شده و منظم میتواند پذیرش سایر رفتارهای بهداشتی نظیر پرهیز از سیگار،الکل و مواد مخدر و رفتارهای خشن را تسریع کند.الگوهای فعالیت بدنی که در کودکی و دوران بلوغی کسب میشوند بیشتر در طول زندگی باقی میمانند و پایه ای برای زندگی فعال و سالم هستند.از طرف دیگر،زندگی غیر سالم مثل غیر فعال بودن،تغذیه نامناسب و سوءمصرف مواد که در دوران جوانی پذیرفته شوند بیشتر در دوران بزرگسالی باقی میمانند.
فواید فعالیت بدنی
فواید فعالیت بدنی منظم برای سلامتی بسیار است.حداقل30 دقیقه فعالیت بدنی متوسط مثلاً پیاده روی سریع،برای بدست آوردن بسیاری از این اثرات کافی است.اگر چه با افزایش سطح فعالیت،فواید آن نیز افزایش می یابد.
فعالیت بدنی منظم:
خطر مرگ و میر قبل از بلوغ را کاهش میدهد.
خطرمرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی یا سکته مغزی را کاهش می دهدکه مسوول یک سوم تمام مرگ ها هستند.
خطر ایجاد بیماری های قلبی یا سرطات روده ها را تا 50 درصد کاهش میدهد.
خطر ابتلای به دیابت نوع 2 را 50 درصد کاهش میدهد.
کمک میکند تا احتمال ابتلای به فشار خون بالا را که یک پنجم جمعیت بالغ دنیا را گرفتار کرده کاهش یابد.
به پیشگیری یا کاهش استئوپروز کمک میکند،خطر شکستگی لگن را تا 50 درصد در زنان کاهش میدهد.
خطر ایجاد دردهای ناحیه کمر را کاهش میدهد.
باعث ترفیع سلامت روحی و روانی میشود.اضطراب،استرس و احساس افسردگی و تنهایی را کاهش میدهد.
کمک میکند تا از عادات خطرناک مثل مصرف سیگار،الکل و سوءاستفاده از مواد مخدر و رژیم غذایی بد و خشونت مخصوصاً در کودکان و نوجوانان جلوگیری شود.
کمک میکند تا وزن بدن را تنظیم کرده و خطر چاقی را 50 درصد نسبت به افراد بی تحرک کاهش میدهد.
کمک میکند تا استخوانها،عضلات و مفاصل سالمی داشته باشیم و افراد دچار حالات ناتوان کننده مزمن را از نظر قدرتی تقویت میکند.
میتواند به درمان حالت های دردناک مثل کمردرد و زانودرد کمک کند.
همه ما میدانیم که فعالیت بدنی مثل پیاده روی،دوچرخه سواری و بازیهای مختلف باعث میشود شما احساس خوبی داشته باشید ولی فعالیت بدنی منظم فواید بسیار دیگری نیز دارد.این کار نه تنها باعث بهبود و حفظ سلامت می شود،بلکه اثرات مفید اقتصادی و اجتماعی خود را دارد.فعالیت بدنی منظم به کشورها و اقتصاد کمک میکند تا هزینه های مراقبت های بهداشتی کاهش یابد،تولید افزایش یابد،مدارس بهتر شوند،غیبت از محل کار و تعویض شغل کمتر شود و مشارکت در ورزش و تفریحات سالم افزایش یابد.در بسیاری کشورها،هزینه بهداشتی به علت نبود فعالیت بدنی و چاقی بالاست.
زنان و فعالیت بدنی
فعالیت بدنی منظم و عادات غذایی خوب می تواند سلامت زنان را ارتقاء داده و از بسیاری بیماریها و حالاتی که علت عمده مرگ و میر و ناتوانی زنان جهان است پیشگیری کند.
فعالیت بدنی منظم به پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی کمک میکند.این بیماریها که شامل بیماری قلبی،فشار خون بالا و سکته های مغزی می باشد.باعث یک سوم مرگ و میر زنان در سراسر جهان هستند.بیماریهای قلبی عروقی باعث نیمی از مرگ های زنان بالای 50 سال در کشورهای در حال توسعه هستند.توام بودن فعالیت بدنی منظم و تغذیه کافی اصلی ترین و اثرگذارترین راه تنظیم چاقی خفیف تا متوسط و حفظ وزن ایده آل در زنان است.
دیابت 70 میلیون زن را در سراسر جهان مبتلا کرده است.این میزان در سال 2025 به 2 برابر افزایش می یابد.دیابت علاوه بر بیماریهای قلبی عروقی میتواند به کوری،آسیب عصبی،نارسایی کلیه،زخم پای دیابتی و قطع پا منجر شود.تحقیق جدیدی نشان داده است حتی فعالیت بدنی منظم و اندک وتغییر رژیم غذایی میتواند از نیمی از موارد دیابت غیر وابسته به انسولین جلوگیری کند.
فعالیت بدنی میتواند تا حد زیادی به پیشگیری و درمان استئوپروز کمک کند.استئوپروز بیماری خاصی است که در آن استخوان ها شکننده شده و در مقابل شکستن،مقاومت ضعیفی از خود نشان میدهند.زنان مخصوصاً در دوران یائسگی در معرض خطر ابتلای بالاتری نسبت به این بیماری هستند.
فعالیتهایی که در آن وزن بدن را تحمل می کنیم مثل پیتده روی،آهسته دویدن برای بلوغ طبیعی استخوان بندی در دوران کودکی و نوجوانی لازم هستند و باعث کاهش از دست رفتن استخوان می شوند.همچنین قدرت عضلانی و تعادل را بهبود می بخشند و خطر افتادن را کاهش داده و به همین خاطر از خطر شکستگی می کاهند.
فعالیت بدنی منظم کمک میکند تا استرس،اضطراب و افسردگی و تنهایی کاهش یابد.این مخصوصاً در زنان مهم است چون میزان افسردگی زنان نسبت به مردان چه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دوبرابر است. فعالیت بدنی به عزت نفس،اعتماد و اطمینان و بهبود مناسبات اجتماعی و وضعیت روانی کمک میکند.
اگر چه فواید بهداشتی و اجتماعی فعالیت های بدنی باید زنان را در مشارکت اینگونه فعالیتها تشویق کند،اما نباید از این حقیقت که در مناطق بومی و روستایی و حاشیه شهر که درآمد اندکی دارند زنان ممکن است نیاز به تعادل بهتری از اعمال حمایتی مثل تغذیه کافی،ابتکار برای درآمدزایی،توصیه هایی متناسب با وضعیت فرهنگی خاص خودشان داشته باشند.
آرتریت(التهاب مفاصل) علت مهمی برای محدودیت فعالیت در افراد بالغ و مسن است.فعالیت بدنی راهی عمده برای تنظیم و کنترل تورم و درد مفاصل در آرتریت است و بنابراین نتیجه آن در بهبود فعالیت روزانه خوب است.
فعالیت بدنی و جوانان
فعالیت بدنی منظم برای جوانان فوائد جسمی،روحی و اجتماعی مهمی از نظر بهداشت و سلامت به همراه دارد.تمرین های منظم فعالیت بدنی به کودکان و نوجوانان کمک میکنند تا استخوانها،عضلات و مفاصل سالمی داشته باشند.وزن و بدنشان تنظیم شود و چربی آنها کم شود و فعالیت قلب و ریه ها موثر باشند.این امر در ایجاد هماهنگی حرکت مشارکت نموده و به پیشگیری و تنظیم اضطراب و افسردگی کمک میکند.
بازیها،ورزش ها وسایر انواع فعالیت بدنی به نوجوانان این فرصت را میدهد که خود باوری و اتکاء به نفس داشته باشند.موفقیت و مشارکت و اتحاد جمعی را احساس کنند.این اثرات مثبت همچنین به کاهش مضرات و خطرات ایجاد شده بوسیله روشهای زندگی مصرفی،رقابتی،پر از استرس و بی تحرک که در جوانان امروزی بسیار شایع است کمک میکند.مشغول بودن به فعالیت بدنی هدایت شده میتواند باعث پرورش سایر رفتارهای بهداشتی مثل پرهیز از سیگار،الکل و مواد مخدر و رفتارهای خشونت بار گردد،پرورنده تغذیه مناسب،استراحت کافی و فعالیتهایمطمئن و برتر باشد.
برخی تحقیقات نشان داده که در طول دوران بلوغ،هر چه بیشتر در فعالیت بدنی شریک باشند،کمتر به مصرف سیگار روی می آورند.همچنین کودکانی که فعالیت بدنی بیشتری دارند نتایج تحصیلی بالاتری نشان داده اند.بازیهای گروهی باعث تعامل اجتماعی مثبت شده و ظهور مهارت های اجتماعی در دوران نوجوانان را تسهیل می کنند.
الگوهای فعالیت بدنی که در دوران کودکی و بلوغ کسب می شوند بیشتر در طول زندگی هر فرد باقی می مانند بنابراین
باعث فراهم آمدن پایه ای فعال و سالم در زندگی می شوند.برعکس،عادات غیر سالم مثل زندگی بی تحرک،تغذیه نامناسب و سوءمصرف مواد که در دوران جوانی بوجود بیایند در دوران بزرگسالی نیز معمولاً امتداد می یابند.
فعالیت بدنی در جوانان در کشورهای مختلف دنیا کاهش یافته است و این مخصوصاً در مناطق فقیرنشین شهری دیده میشود.تخمین زده میشود کمتر از یک سوم جوانان دارای فعالیت کافی برای سلامت و شادابی حال و آینده شان هستند.
تربیت بدنی و سایر فعالیت بدنی مدارس در حال کاهش است.تنها کشورهای اندکی هستند که حداقل 2 ساعت در هفته را اختصاص به ورزش میدهند.این وضع ناپسند همچنان ادامه دارد و حتی در برخی مناطق بدتر نیز شده است و کشورهای بیشتری به این وضع مبتلا شده اند.
این کاهش عمدتاً مربوط به افزایش شیوه زندگی بی تحرک میباشد مثلاً کودکان اندکی هستند که برای رسیدن به مدرسه دوچرخه سواری میکنند و یا بیشتر وقتشان به تماشای تلویزیون،انجام بازیهای کامپیوتری و استفاده از کامپیوتر می گذرد.
بسیاری عوامل هستند که مانع فعالیت بدنی منظم در جوانان میشوند:
فقدان وقت و محرک.
حمایت و راهنمایی ناکافی بزرگترها.
احساس خجالت و بی لیاقتی.
فقدان وسایل و محل های ایمن برای فعالیت بدنی.
بی اطلاعی از فوائد فعالیت بدنی.
زندگی بی تحرک
یک مشکل جهانی برای سلامت جامعه است. زندگی بی تحرک علت عمده مرگ و میر،بیماری و ناتوانی میباشد.حدود 2 میلیون مرگ هر سال به علت عدم فعالیت بدنی اتفاق می افتد و یافته های اولیه از تحقیق سازمان بهداشت جهانی حاکی از آنست که زندگی بی تحرک یکی از 10 علت عمده مرگ و میر در جهان می باشد.عدم فعالیت بدنی باعث افزایش تمام انواع مرگ ومیر،دو برابر شدن خطر بیماریهای قلبی عروقی،نوع 2 دیابت و چاقی میشود.همچنین خطر سرطان روده و پستان،بالا رفتن فشار خون،اختلالات چربی،استئوپروز،افسردگی و اضطراب را افزایش میدهد.میزان بی تحرکی در تمام کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه بالاست.در کشورهای توسعه یافته بیش از نیمی از بالغین به اندازه کافی تحرک ندارند.
این مسأله در شهرهای بزرگ کشورهای توسعه یافته که به سرعت هم رشد می کنند مشکل عمده تری میباشد.شلوغی،فقر،جنایت،ترافیک،آلودگی هوا و فقدان پارک و امکانات ورزشی و تفریحی و پیاده رو،انتخاب فعالیت بدنی را مشکل میسازد. برای مثال در سائوپائولوی برزیل70 درصد جمعیت غیر فعال هستند.حتی در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه وقت گذرانی غیر فعال مثل تماشای تلویزیون در حال افزایش است.نتیجه این تغییرات در زندگی افزایش میزان چاقی،دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی است.در کل دنیا بجز مناطق جنوبی صحرای آفریقا بیماریهای مزمن جزو علل اصلی مرگ و میر هستند.غذای غیر سالم،اضافه کالری،بی تحرکی،چاقی و سایر بیماریهای مزمن مربوط به آنها عمده ترین مشکل بهداشتی جامعه در اکثر کشورهای جهان می باشد.
اطلاعات جمع آوری شده در تحقیقات بهداشتی تمام مناطق جهان تقریباً ثابت می باشند.نسبت افراد بزرگسال که بی تحرک یا نزدیک به آن هستند بین 60 تا 85 درصد متغیر است.
سازمان بهداشت جهانی اخیراً مقادیر جهانی بیماری ایجاد شده از 22 عامل خطرساز که شامل بی تحرکی بدنی نیز میباشد را مورد ارزیابی قرار داده است.نتایج این تحقیق در گزارش بهداشت جهانی سال 2002 منتشر خواهد شد.
مشخص است که بی تحرکی بدنی مشکل بهداشتی عمومی عمده ای میباشد که تعداد بسیاری از مردم را در تمام نقاط جهان مبتلا کرده است.اقدامات موثر بهداشت عمومی به صورت فوری برای ترویج انجام فعالیت بدنی و بهبود بهداشت عمومی در سراسر نقاط جهان مورد نیاز است.
فعالیت بدنی و افراد مسن
برای مردم در تمام سنین فعالیت بدنی باعث بهبود کیفیت زندگی به طرق مختلف می شود.فواید جسمی شامل بهبود و افزایش تعادل،قدرت،هماهنگی،انعطاف پذیری و تحمل میباشد. فعالیت بدنی باعث بهبود بهداشت روانی،تنظیم حرکتی و عملکرد تشخیص نیز میشود.
شیوه زندگی فعال باعث میشود افراد مسن دوستان جدیدی پیدا کنند.در شبکه اجتماع باقی بمانند و با سایر مردم در سنین مختلف تعادل داشته باشند و انعطاف پذیری،تعادل و قدرت عضلانی را بهبود می بخشد که میتواند از افتادن جلوگیری کند که علت عمده ناتوانی در افراد مسن میباشد.مشخص شده که شیوع بیماریهای روحی و روانی در افرادی که از نظر جسمی فعال هستند کمتر است.
از فوائد فعالیت بدنی حتی در صورتی که دیر نیز شروع شوند می توان بهره برد.بیماریهای شایع سالمندان شامل بیماریهای قلبی عروقی،آرتریت،استئوپروز و فشار خون بالاست.با وجود اینکه فعال بودن از اوان جوانی میتواند از بسیاری بیماریها جلوگیری کند ولی فعالیت منظم میتواند از ناتوانی و درد ناشی از بیماریهای فوق جلوگیری کند.
فعالیت بدنی میتواند در درمان بیماریهای مغزی مثل آلزایمر ئ افسردگی کمک کننده باشد.جلسات ورزشی سازماندهی شده متناسب با سطح آمادگی فرد،یا پیاده روی ساده میتواند شانس یافتن دوستان جدید و داشتن ارتباط با جامعه و کاهش احساس تنهایی روحی و روانی لازم هستند افزایش می دهد.
همانگونه که برای سایر سنین مطرح است سالمندان میتوانند با مشارکت در فعالیت بدنی از آن لذت ببرند.هرکس با موقعیت یا ناتوانی خاص که میتواند توانایی وی را در فعال بودن تحت تاثیر قرار دهد باید قبل از انجام فعالیت بدنی با پزشک مشاورت کند.پیاده روی،شنا،نرمش وکشش،باغبانی، رقص،گردش و دوچرخه سواری بهترین فعالیت برای سالمندان میباشد.
تعداد افرادی که بالای 60 سال سن دارند تا20 سال آینده دو برابر میشود.بیشتر آنها نیز در کشورهای در حال توسعه خواهند بود.کاهش و به تأخیر انداختن ناتوانی مربوط به سالمندی یک مساله عمده در بهداشت عمومی است و فعالیت بدنی میتواند نقش مهمی را در ایجاد و حفظ سلامت در تمام سنین داشته باشد.
فوائد ورزش چیست؟
ورزش به شما کمک خواهد کرد تا چربی از دست داده و لاغر شوید. اما باید دلایل مهم بیشتری برای ورزش کردن وجود داشته باشد. شما نه تنها برای کسب و حفظ سلامتی ورزش بلکه برای زندگی و زندگی کردن ورزش می کنید.
فوائد دال بر صحت و سلامتی ورزش
نقطه چربی خود را دوباره تنظیم میکند
فیزیولوژیست ها معتقدند که یک نوع از آمونیوآلکائیل ها که در جایی از مغز ذخیره شده اند زمان و مقدار خون را تنظیم می کند. این ماده “نقطه چربی” (همچنین به عنوان “نقطه تنظیم” نیز شناخته شده است) را کنترل می نماید و سطح چربی که بدن شما سابقا کسب نموده را مشخص می کند.
بدن شما می داند برای محافظت از شما در مقابل اوقاتی که ممکن است غذای کافی به بدنتان نرسد که فقط نیاز به این سطح چربی نیاز دارد. اعتقاد بر این است که این سطح چربی برای حفظ سلامتی بسیار مهم است و بدن شما سعی خواهد کرد تا آن را بدست آورده و حفظ نماید. بنابراین بدن شما در برابر هر کوششی که برای کم کردن وزن و پایین آوردن این نقطه چربی بکنید مقاومت خواهد کرد و این یکی از دلایلی است که وقتی افراد وزن کم می کنند تمایل به دوباره جایگزین کردن و بدست آوردن آن دارند. اگر شما ناگهان شروع به کم خوردن کنید بدنتان فکر خواهد کرد که حتما قحطی شده بنابراین دستور به حفظ چربی بدن می دهد. میزان سوخت و ساز بدن شما کم خواهد شد و اشتهایتان افزایش می یابد.
شما ممکن است تقلا کنید تا سر رژیم خود بمانید و به آن ادامه دهید اما نقطه چربی شما اصرار در ذخیره کردن دارد. سوزاندن چربی و در نتیجه کم کردن وزن خیلی سخت می شود. اگر شما از اشتهای خود تبعیت کرده و بیشتر بخورید ممکن است نقطه چربی خود را بالاتر هم ببرید.
آنچه شما باید انجام دهید نوعی کلک زدن به نقطه چربی بدنتان می باشد. یعنی با کم کردن کالری روزانه خود به تدریج چربی را مجبور به پایین آمدن نمایید. نقطه چربی بتدریج کم شده و آمونیوآلکائیل با فکر و ایده سوزاندن ذخائر چربی راحتر عمل می کند. زیرا به اندازه کافی غذا به بدن رسیده و فکر قحطی زدگی سلول های بدن منتفی می شود. زمانیکه بدن شما به گرفتن کالری کمتر عادت کرد، استفاده بیشتر از انرژی به جای ذخیره سازی آن موثر تر خواهد شد.
(نکته): کلید اصلی لاغر شدن و لاغر ماندن تنظیم نقطه چربی می باشد. یعنی بدن شما بیشتر چربی سوز شود تا ذخیره ساز چربی . چطور؟ با درست خوردن و بیشتر ورزش کردن.
ورزش نقش مهمی را در تنظیم دوباره میزان آمینوآلکائیل ایفا می کند.
اگر شما به طور مداوم در حال رژیم گرفتن و از دست دادن وزن بوده اید اما به یک نقطه رکود و سکون رسیده اید احتمالا بدن شما تصمیم گرفته تا تعادل نقطه چربی در بدنتان حفظ شود. با افزایش میزان ورزش شما می توانید بدن را دوباره به حالت چربی سوزی برگردانده و به کم کردن وزن ادامه دهید.
خطر و شدت ابتلا به بیماری دیابت غیر ارثی را کاهش می دهد
ورزش ملایم و آرام که فقط 200 کالری در روز می سوزاند مانند یک پیاده روی 30 دقیقه ای می تواند خطر ابتلا به دیابت غیر ارثی را بکاهد. ورزش تاثیرانسولین را با کمک در رفع قند از خون قبل از اینکه به عنوان چربی ذخیره شود افزایش می دهد. انسولین از تغییر و بازگشت چربی به گلوکز هم ممعانت می کند. تاثیر بیشتر انسولین با میزان پایین فشارخون ، میزان بالای کلسترول خوب(بی ضرر) و احتمال کم ابتلا به بیماری های قلبی نیز ارتباط دارد.
ایمنی و مصونیت بدن را افزایش می دهد
ورزش مرتب و ملایم تعداد سلولهای گلبول سفید را افزایش می دهد تا توانایی بدن در برابر عفونت ها بیشتر شود. ورزش همچنین تعداد سلول های کشنده (سلولهای بخصوصی که برای جنگ با بیمارهای جدی و خطرناک تجهیز می شوند) را افزایش می دهد و تولید پادزهر ها را در بدن می افزاید. راه دیگری که ورزش توسط آن ایمنی بدن را افزایش می دهد کاستن استرس و نگرانی است. زیرا استرس به خودی خود می تواند سیستم ایمنی بدن را تحت فشار و تاثیر منفی خود قرار دهد.
میزان کلسترول خون را می کاهد
ورزش همراه با یک رژیم کم چربی می تواند میزان کلسترول بد(مضر) را دوبرابر بیشتر از رژیم تنها کم کند. ورزش میزان کلسترول خوب خون را افزایش می دهد. ورزش یکی از معدود چیزهایی است شما را به هردو هدف می رساند. زندگی زناشویی را بهتر می کند.
ورزش تاثیر غیرقابل انکاری در تحکیم بخشیدن به زندگی زناشویی و حفظ سلامت روانی افراد دارد.
بنیه شما را تقویت می کند
افرادی که یک برنامه مرتب ورزشی را دنبال می کنند معتقدند که انرژی خیلی زیادی دارند. در سطح عضلانی ، ورزش کارایی ماهیچه را با استفاده بیشتر از اکسیژن می افزاید. ورزش همچنین به بدن شما کمک می کند تا اکسیژن بیشتری به دیگر اندام های مهم بدن مانند شش ها، مغز، قلب و عضلات برساند. به طورخلاصه ورزش در انتقال اکسیژن در سرتاسر بدن و به درون سلولها تاثیر به سزایی دارد.
قلبی سالم برای شما می سازد
ورزش ماهیچه را ساخته و محکم می کند و وقتی که شما ورزش می کنید در واقع در حال ساختن و محکم کردن عضلات قلب خود هستید. یک قلب قویتر خون بیشتری را در هر بار(ضربه) پمپاژ می کند و بنابراین همین قلب با ضربات کمتر همان میزان خون را می تواند پمپاژ نماید. براساس تحقیقاتی که روی 13000 زن و مرد انجام شده احتمال بروز حمله قلبی یا ابتلا به سرطان در افرادی که در هفته 3 تا 4 بار روزانه 30 دقیقه پیاده روی می کنند تا 50 درصد کاهش می یابد. در افرادی که فشار خون بالا دارند ورزش مداوم و مستمر در پایین آوردن فشار خون به طور متوسط ده برابر موثرتر می باشد. ورزش همچنین میل به لخته شدن سلول های خون را ضعیف کرده و بنابراین از لخته شدن خون جلوگیری می کند. ورزش با این عمل از بروز سکته یا حملات قلبی جلوگیری می کند.
روند پیری را کند می نماید
تقریبا تمام تغییرات فیزیولوژیکی که به پیر شدن کمک می کند باضافه حجم عضلانی تحلیل یافته ، چربی ذخیره شده بالا، ضعف عضلانی بالا ، حجم استخوانی کاهش یافته، میزان متابولیسم که باعث افزایش میل به ذخیره سازی چربی می شود، سلامت قلبی تضعیف شده، مشکلات خواب، مشکلات جنسی، کاربرد و بهره برداری درست از اکسیژن که در ماهیچه تقلیل یافته، هوشیاری و تیزی روحی روانی ضعیف شده با ورزش بهبود می یابند. ورزش مانند یک تقویت کننده بسیاری از علائم پیری را مرتفع می نماید.
طول عمر را افزایش می دهد
افرادی که ورزش را به طور مرتب و منظم انجام می دهند عمر طولانی تری نسبت به افرادی که ورزش نمی کنند دارند. آمار مرگ با افزایش تعداد کالری که در ورزش می سوزد کاهش می یابد. تحقیقات نشان داده که کاستن میزان کالری ورودی به بدن نیز می تواند طول عمر شخص را افزایش دهید. بنابراین ترکیب یک رژیم غذایی کم کالری با ورزش برای سوزاندن کالری ها، نتیجه را مضاعف می کند. با بالا رفتن سن ، حجم عضلات تحلیل می رود بنابراین شما باید ورزش را با بالا رفتن سن خود افزایش دهید.
عضلات را می سازد
ورزش عضلات را می سازد و عضلات بزرگترین منبع چربی سوز بدن می باشند. عضلات کالری ها را مصرف می کنند البته نه تنها در طی زمان ورزش کردن بلکه وقتی که در حال استراحت کردن هستید، عضلات به طور اتوماتیک کالری ها را می سوزانند. هر قدر حجم عضلانی بیشتری داشته باشید کالری بیشتری (چربی بیشتر) نیز می سوزانید حتی هنگامیکه خواب هستید. با ورزش ملایم شما می توانید حجم عضلانی خود را برای سوزاندن اتوماتیک صد کالری اضافه در روز که همان سوزاندن اتوماتیک چربی حدود 05 کیلو در یک ماه می باشد افزایش دهید. بنابراین هنگامی که لاغر شدید شما شانس لاغر ماندن خود را افزایش می دهید. بهترین ورزش برای ساختن عضلات آموزش مقاومت و ایستادگی است که ماهیچه ها در برابر وزن سنگینی انجام می دهند. مانند تعلیم وزنه برداری. ورزش به اندازه کافی عضله و ماهیچه می سازد و آنها را حفظ می کند و برای لاغر ماندن آنها را همیشه آماده نگه می دارد. ورزش سرعت متابولیسم را زیاد می کند. شما هنگام ورزش کردن نه تنها چربی می سوزانید بلکه میزان متابولیکی افزایش یافته شما بین 6 الی 12 ساعت پس از ورزش هم باقی می ماند.
ورزش همچنین استخوان سازی هم می کند
فضانوردان که در جاذبه صفر فضا کار می کنند حجم استخوانی خود را از دست می دهند. ورزش وزنه برداری در روی زمین استخوان هارا محکم تر می کنند. ورزش وزنه برداری روش خوبی برای جلوگیری از پوکی استخوان یا نرمی استخوان می باشد. یک دلیل اینکه ورزش به ساخت استخوان در بدن کمک می کند این است که هنگام ورزش کردن بدن شما تمایل کمتری به از دست دادن کلسیم از کلیه ها دارد تا هنگامیکه ساکن و بی تحرک هستید.
نکته: عضله (ماهیچه) بسازید و چربی بسوزانید
بهترین داد و ستد تغذیه ای در بدن شما این است که هر چه ماهیچه بیشتری بسازید، چربی بیشتری هم از دست می دهید. دلیل این است بافت های ماهیچه حتی هنگامیکه شما در حال استراحت هستید کالری بیشتری نسبت به بافت های چربی می سوزانند. هر کیلو ماهیچه اضافی که شما می سازید بطور اتوماتیک روزانه 100- 200 کالری می سوزاند. پس با تنها ساختن یک کیلو ماهیچه شما می توانید سالیانه 5 کیلو چربی بسوزانید. پایه سلولی برای اصطلاح “پروار” این است که ورزش باعث افزایش آنزیمهای چربی سوز در عضلات می شود بنابراین “پروار شدن” واقعا به معنی افزایش توانایی بدن در سوزاند چربی می باشد.
حوصله و اخلاق شما را بهبود می بخشد
ورزش مواد شیمیایی ضد درد را در بدن آزاد می کند این مواد شیمیایی هورمونهای آرام بخش درد، روحیه بخش و مسکن و خواب آور درونی خود بدن هستند. ورزش کشش و تنش های روحی شما را آرام کرده و استرس و نگرانی را در شما مرتفع می سازد. آرام بخش ها و مسکن ها حتی جلوی اشتها و اشتیاق شما به غذا را می گیرند. مواد شیمیایی اعصاب که در طی ورزش کردن ترشح می شوند نه تنها شخص نگران و مضطرب را آرام می سازد بلکه آنها شما را از افسردگی نیز نجات می دهند. مطالعات و تحقیقات نشان داده اند که علائم بیماری افسردگی در زنانی که مرتب ورزش می کنند مانند پیاده روی تند، بالا و پایین پریدن و دویدن، بلند کردن وزنه یا رقص 3 تا 4 بار در هفته به مدت 8 الی 10 هفته ، کاهش می یابد. روانشناسان اغلب برای مبارزه با افسردگی ورزش را تجویز می کنند. این روش ارزان، فوائد و محاسن بسیاری بر روی فرد افسرده باقی می گذارد.
مغز را به فعالیت وامی دارد
چون ورزش جریان خون را به سمت مغز افزایش می دهد ، ورزش برای مغز و سر شما به اندازه بدن شما مفید می باشد. ورزش می تواند به تمرکز حواس شما و همچنین استراحت و آرامش مغز شما حتی در هنگام خواب کمک کند.
وضعیت مزاجی شما را بهبود می بخشد
ورزش وضعیت گوارشی را بهبود بخشیده و عبور غذا از روده ها را تسریع می کند. افرادی که دچار یبوست هستند اغلب پس از ورزش، شاهد بازگشت روده ها به حالت عادی خود هستند. بنابراین مرتب ورزش کنید تا وضع مزاجی و گوارشی و دفع مواد زائد بدن شما مرتب انجام شود.
خطر ابتلا به سرطان را کاهش می دهد
ورزش نه تنها خطر و احتمال ابتلا به سرطان روده را می کاهد بلکه با تحقیقاتی که دانشمندان انجام داده اند متوجه شدند که کلا بروز همه انواع سرطان ها کاهش می یابد.
ورزش و یک رژیم غذایی کم چرب همراهان خوبی در بدست آوردن سلامتی شما هستند. رژیم غذایی بدون ورزش مقدار کمی چربی از شما می سوزاند و احتمالا دوباره چربی را بدست خواهید آورد. ورزش بدون تغذیه خوب معادل لاغری کم و یا از دست ندادن چربی است. رژیم غذایی خوب باضافه ورزش برابر است با از دست دادن مقدار زیادی چربی. هنگامیکه ورزش می کنید شما چربی زیادی نمی سوزانید . شما در ورزش کردن بیشتر قند می سوزانید. جریان چربی سوزاندن در طی دوازده ساعت پس از ورزش کردن که میزان متابولیسم شما افزایش یافته شروع می شود. به همین دلیل است که در ورزش صبحگاهی میزان بیشتری می سوزد تا ورزش هنگام غروب یا قبل از خواب. خواب میزان متابولیسم شما را دچار رکود و سکون می کند.
بنابراین ، بهترین زمان برای ورزش هنگام صبح می باشد. اواخر بعداز ظهر قبل از شام نیز اوقات خوبی برای ورزش کردن است. هنگام شام کمتر خواهید خورد و کالری های بدست آمده در تمام غروب و بعد از ظهر را می سوزانید. این تسریع متابولیسم برای افراد 40 سال یا بالاتر بسیار مهم می باشد. چون متابولیسم در میان سالی آرام می شود و ورزش به این رکود طبیعی متابولیسم سرعت دوباره می بخشد.
نقش تغذیه در انجام ورزش ها
هرم غذایی ورزش
شاید فقط یک ورزشکار حرفه ای از ارزش تغذیه در انجام ورزش ها آگاه باشد و به خوبی نقش تغییراتی را که رژیم غذایی در بهبود انجام تمرینات دارد را درک کند.
شواهد بسیاری نشان دهنده رابطه بین مصرف غذا و انجام ورزش ها هستند. همچنین یک رژیم غذایی بد، به طور یقین اثر منفی بر انجام حرکات ورزشی، حتی اگر به صورت غیر حرفه ای باشند، دارد. یک رژیم غذایی که شامل مقدار کافی از کالری، ویتامین ها، مواد معدنی و پروتئین باشد، انرژی لازم برای انجام یک مسابقه و یا یک ورزژش تفریحی را تامین می کند.
توصیه های لازم در این زمینه:
ترکیبات یک رژیم غذایی که برای یک ورزشکار توصیه می شود، تا حدودی با رژیم غذایی افراد معمولی تفاوت دارد. اگرچه هرم غذایی راهنمای بسیار خوبی در این زمینه است، با این حال مقدار مصرف هر گروه از غذاها، بسته به نوع ورزش و میزان تمرینات و همچنین زمان انجام آنها متفاوت است. علاوه بر این، کالری مورد نیاز بسته به سایز، سن، جنسیت و میزان انجام ورزش ها و حرکات ورزشی دارد و به همین دلیل، تعداد وعده های غذا نیز از فردی به فرد دیگری متغییر است.
کربوهیدرات ها:
کربوهیدرات های مرکب، جزء اصلی یک رژیم هستند که در غذاهایی چون پاستا، ماکارونی، انواع نان های شیرینی، نان های سبوسدار و برنج وجود دارند. کربوهیدرات ها تامین کننده انرژی، فیبر، ویتامین ها و مواد معدنی هستند و در عین حال، دارای مقدار ناچیزی چربی هستند. یک رژیم غذایی مملو از کربوهیدرات ها، باعث افزایش ذخیره انرژی بدن از کربوهیدرات ها (که گلیکوژن نامیده می شود) می شود. و همین موضوع باعث انجام هرچه بهتر ورزش های استقامتی، به ویژه در زمان های بیش از یک ساعت می شود.
امروزه روش کلاسیک و سنتی ذخیره کربوهیدرات ها، منسوخ شده است و به جای آن از روش جدید و اصلاح یافته استفاده می شود که در افزایش گلیکوژن ماهیچه ها کم ضررتر و موثر تر است. مهم ترین عاملی که ذخیره گلیکوژن را افزایش می دهد، سوزاندن 50 تا 60 درصد از کربوهیدرات ها و تبدیل آن به انرژی در طول روز است.
قندهای ساده که در موادی نظیر نوشابه های غیر الکلی، انواع مرباها و ژله ها و آبنبات ها هستند، اگرچه کالری بسیار زیادی را به بدن می رسانند، اما از نظر غذایی ارزش چندانی ندارند. و در حقیقت، اگر دقیقا” پیش از انجام ورزش ها مصرف شوند، باعث کاهش کارآیی ورزشکاران می شود و حتی ممکن است منجر به هیپوگلیسما (کاهش میزان قند خون) شوند.
پروتئین ها:
مهم ترین نقش پروتئین ها در در بدن، رشد و ترمیم بافت های بدن است. بسیاری از مردم بر این عقیده هستند که ورزشکاران به مقدار زیادی پروتئین نیاز دارند و رژیم آنها باید از مقدار پروتئین بالایی برخوردار باشد، تا ماهیچه های آنها رشد کنند. اما محققان بارها و بارها در آزمایشات و تحقیقات خود، چنین نظریه ای را غلط بر شمرده اند و این موضوع که رژیم پروتئین باعث رشد و افزایش ماهیچه ها می شود، نادرست است. تنها عاملی که باعث افزایش حجم عضلات بدن می شود، انجام تمرینات شدید و مداوم است.
مصرف پروتئین در ورزشکاران و افرادی که به تمرینات بدنسازی می پردازند، در مقایسه با افراد معمولی، تنها مقدار بسیار کمی افزایش می یابد و البته اغلب آنها این مقدار ناچیز را از راه خوردن غذای زیاد جبران می کنند. به طوری که اغلب ورزشکاران آمریکایی بیش از نیاز بدنشان پروتئین مصرف می کنند و حتی این مقدار به دو وعده در روز می رسد.
بنابراین بدن افراد برای افزایش عضلات و ماهیچه ها، پیش از آنکه شروع به ورزش های سنگین و سخت کنند، نیاز به پروتئین دارد. البته باید یادآور شد که پروتئین اضافی تبدیل به انرژی شده و حتی در بعضی مواقع به شکل چربی در بدن ذخیره می شود. به همین دلیل مصرف بالای اسیدآمینو ها وپروتئین ها به هیچ عنوان توصیه نمی شود. زیرا ممکن است علاوه بر ایجاد کمبود کلسیم، بار زیادی بر روی کلیه ها میگذارند که نیازمند تصفیه بیشتر مواد پروتئینی نیتروژن دار است.
آب و مایعات:
آب مهم ترین ماده برای بدن است و علیرغم اهمیت آن از سوی ورزشکاران نادیده گرفته می شود. آب و مایعات برای آب رسانی به اندام های بدن و تنظیم دمای آن بسیار ضروری هستند. آبی که بدن از راه تعریق از دست می دهد تا خنک بماند، ممکن است در طول مدت یک ساعت ورزش، به چبدین لیتر برسد.
افراد بالغ و بزرگسال، هرگونه کاهش وزن در طول ورزش را که به علت از دست دادن آب بدن است، باید از طریق نوشیدن آب و دیگر مایعات جبران کنند. بهترین روش برای آنکه مطمئن شوید آب کافی به بدن شمادر حین ورزش می رسد، آنست که ادرار شما شفاف باشد.
چند توصیه برای رساندن آب کافی به بدن:
• به مقدار کافی آّب، آبمیوه و شیر بنوشید.
• از نوشیدن آشامیدنی های کافئین دار، جدا” خودداری کنید. زیرا کافئین یک ماده ادرار آور است و باعث از دست رفتن آب بدن می شود.
• قبل، بعد و در حین ورزش به مقدار کافی مایعات بنوشید.
• در طول ورزش به کودکان مقدار کافی مایعات بخورانید. زیرا آنها مانند افراد بزرگسال در مقابل تشنگی ممکن است واکنش نشان ندهند.
[استروئیدها و داروهای نیروزا در ورزش]
عوارض جانبی استروئیدها
عوارض جلدی و پوستی
پوست به عنوان وسیعترین ارگان بدن در برابر عوارض جانبی استروئیدها بسیار آسیب پذیر است. مشخص ترین تاثیر این دسته از داروها بر روی پوست به صورت ناهمواری و زبر شدن پوست دیده می شود که این عارضه غالبا برگشت ناپذیر است. عارضه دیگری که معمولا با مصرف استروئیدها در پوست نمایان می شود آکنه و جوشهای پوستی است. در صورتی که پوست شخص در حالت طبیعی صاف و عاری از جوش باشد ، با مصرف استروئیدها احتمال بروز آکنه وجود داشته و در صورتی هم که فرد در حالت طبیعی از جوشهای پوستی رنج می برد ، مصرف استروئیدها شرایط را به مراتب بدتر می کند . عوارض جانبی استروئیدها مستقیما به میزان مصرف و همچنین ویژگیهای منحصر به فرد ژنتیکی افراد بستگی داشته و از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما در یک کلام می توان گفت که آکنه و کلا عوارض جانبی پوستی ناشی از مصرف استروئیدها بیشتر در زنان دیده می شود.
پارگی شدید و کشیدگی پوست نیز با مصرف این داروها دیده می شود که این عارضه غالبا مربوط به اثرات مستقیم دارو نبوده و در اثر افزایش ناگهانی و سریع حجم رخ می دهد . تنها راه مقابله قطعی با این عارضه تعدیل سرعت رشد حجمی عضلات است که البته این ترفند چندان هم مورد پسند ورزشکاران نمی باشد.
استفاده از کرمها و ژلهای نرم کننده نیز در کاهش شدت این عارضه مفید واقع می شود.
ریزش موی سر و طاسی
مصرف استروئیدها باعث طاسی سر نمی شود اما در مورد کسانی که مستعد ریزش مو و طاسی سر باشند باعث تشدید عارضه یا بروز زودرس این عارضه می گردد. برخی از استروئیدها در بدن به راحتی تبدیل به « دی هیدروکسی تستوسترون » می شوند و این ترکیب باعث تشدید ریزش مو در انسان می گردد. نکته امیدوار کننده اینکه ریزش موس سر که متعافب مصرف استروئیدها در انسان رخ می دهد ، به طور طبیعی ، 99 درصد موقتی بوده و با قطع مصرف دارو به مرور زمان بر طرف می گردد.
دانلود مقاله بهداشت روانی word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بهداشت روانی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بهداشت روانی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بهداشت روانی
مقدمه :
بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. همچنان که از جسم خود مراقبت می کنیم روح خود را نیز باید مقاومت تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. در زندگی «چگونه بودن» خیلی مهم تر از «بودن یا نبودن» است. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. جوامع مختلف سعی می کنند تا سیاست های مربوط به بهداشت روانی و سازماندهی کنند. اصل کلی در این تلاش، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است که افراد جامعه را در بر می گیرد. این نگرش حکم می کند که خانواده ها بیش از پیش با بهداشت روانی خانواده و چگونگی پیشگیری و درمان بیماری های روحی آشنا شوند.
چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما براساس ویژگی های روانی خود با آنها برخورد می کنیم، هر چه از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشیم به یقین آسیب پذیری ما کمتر خواهد بود. امید است با برخورداری از سلامت فکر و روان به موفقیت های بیشتری رسیده و بیش از پیش بر مشکلات غلبه کنیم.
«سلامت باشید»
تعریف بهداشت روانی :
سازمان جهانی بهداشت می گوید بهداشت روانی عبارتست از «توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمی» . این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شود.
اهداف بهداشت روانی د رخانواده :
– تأمین سلامت جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی اعضای خانواده
– تلاش برای شناخت رفتار خود و افراد خانواده .
– برقراری روابط حسنه بین اعضای خانواده .
– ایجاد ارتباط صمیمانه و حفظ اسرار خانواده، به طوری که اعضای خانواده در داخل خانه به یکدیگر تذکر بدهند ولی در بیرون مدافع هم باشند.
– تقویت اعتماد و عزت نفس اعضای خانواده و احترام به شخصیت دیگران
– به وجود آوردن احساس رضایت از زندگی
– آموزش خانواده ها برای کمک به پیشبرد اهداف صحیح اجتماعی
ویژگی های فردی که بهداشت روانی دارد:
– نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.
– با دیگران سازگاری دارد.
– شاد و مثبت اندیش است.
– به خود و دیگران احترام می گذارد.
– بد بین نیست.
– به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.
– انعطاف پذیر است.
– شناخت او از واقعیت نسبتاً دقیق است و برای رسیدن به هدفهای خود براساس عقل و احساس عمل می کند.
– نسبت به خود نگرش مثبت دارد و ناکامی ها را تحمل می کند.
– توانایی حل مشکلات خود را د ارد.
– از اوقات فراغت خود به نحو مطلوب استفاده می کند.
– در مواجهه با مشکلات اجتماعی، کنترل و تعادل خود را از دست نمی دهد.
– استعدادهایش به طور هماهنگ و به خوبی رشد می کند.
– نه بنده کسی است، نه کسی را بنده خود می کند، می داند که خدا او را آفریده و برای خود ارزش قائل است.
– دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.
– رابطه اش با دیگران سازنده و مثبت است.
– نیازهایش را از طریقی برآورده می کند که با ارزش های اجتماعی منافات نداشته باشد.
– صابر، صادق ، درستکار بخشنده، استغفار کننده و فرزند خویشتن خویش است.
– در نظر دیگران فرد موجهی محسوب می شود، زیرا در همه کارها متعادل است.
عوامل مؤثر در بهداشت روانی:
«تغذیه»
حالات روحی ما در انتخاب نوع غذایی که می خوریم مؤثرند. ما در حالات مختلف غذاهای متفاوتی را طلب می کنیم، هنگام احساس قدرت و پیروزی به غذاهای گوشتی، هنگام احساس تنوع و تحول به غذاهایی با انواع سس و هنگام اضطراب یا پرخاشگری به خوراکی های گاز زدنی تمایل داریم در حالی که وقتی خسته هستیم چای و قهوه را ترجیح می دهیم. بنابراین با شناخت خود و سوخت و ساز بدن می توانیم با انتخاب مواد خوراکی مناسب به آرامش بیشتری دست یافته و از خوردن لذت ببریم:
«ایمان»
اعتقادات و باورهای مذهبی قادر است در مصیبت های زندگی، از فرد افسرده و مأیوس ، انسانی امیدوار و محکم بسازد، چنانکه هرگز خود را تنها و بیمناک احساس نکند. او باور دارد که خدا پیوسته با اوست، در رویارویی با سختی های زندگی تنها نیست و خدای مهربان به او علاقه و توجه دارد. این باور موجب می شود که فرد علیه انزوا طلبی و گوشه گیری که بسیاری از مبتلایان به امراض خطرناک را از پای در می آورد، ایمن شود.
«مدرسه»
مسؤولیت اولیای مدرسه فقط در پرورش نیروی عقلی و آشنا کردن دانش آموزان به مسائل اجتماعی و اخلاقی خلاصه نمی شود. مدرسه مسؤول تغییر و اصلاح رفتارهای ناسازگارانه و تأمین بلوغ عاطفی و سلامت روانی دانش آموزان نیز می باشد.
در مدرسه فرزندان دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه می کنند، معلم با تکریم شخصیت، محبت و توجه، آنان را در مسیر صحیح هدایت می کند، دانش آموز در مدرسه چگونگی برقراری روابط درست عاطفی، سازگاری با دیگران و مسئوولیت پذیری را می آموزد و راههای مبارزه با کینه توزی، دیگر آزاری و حسادت را یاد می گیرد.
«ورزش»
ورزش یکی از رموز سلامت جسمانی و روانی است. افراد دارای آمادگی جسمانی از لحاظ احساسات، عواطف ، شخصیت اجتماعی و نوعدوستی کاملتر و در فعالیتهای شغلی و حرفه ای موفق ترند. ورزش موجب تقویت اعتماد به نفس در فرد شده ، او را متعادل، متفکر و سازگار با محیط می کند. با ورزش، شخص کمتر دچار حسادت ، حقارت و ستیزه جویی می شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد بود.
راهها تقویت بهداشت روانی فرزندان:
– اگر با ناراحتی های روانی کودکان ، نوجوانان و جوانان روبرو شدیم با حوصله و متانت آن ها را رفع کنیم و از تصمیم های عجولانه بپرهیزیم.
– در ناراحتی های شدید، درد دل و گریه کردن باعث تخلیه روانی و آرامش می شود، در این شرایط از یک دوست صمیمی می توانیم کمک بگیریم.
– مشارکت جو باشیم تا دوستان جدید بیابیم.
– از مشاهده فعالیت های جدید فرزندانمان لذت ببریم.
– با پرورش ابعاد روحی، معنوی و مذهبی شخصیت خود و فرزندانمان به سلامت روانی بالاتری دست یابیم.
– با احترام به دیگران به بهداشت روانی خود و دیگران کمک کنیم.
– زمینه های اعتماد را فراهم کنیم.
– به احساسات فرزندانمان توجه کنیم و ویژگی های آنها را بشناسیم.
– محیط زندگی را در حد توان جذاب و پرنشاط کنیم.
– فرصت های مناسب برای بروز احساسات و شخصیت فرزندانمان ایجاد کنیم.
– به دست آوردن بهداشت روانی منوط به روبرو شدن با واقعیت، سازگار شدن با تغییرات، ظرفیت داشتن برای مقابله با اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن به دیگران و ; ا ست، بکوشیم این شرایط در خانواده فراهم شود.
– رفتار والدین در خانواده بگونه ای باشد تا فرزندان خود را در زندگی شاد، خوشحال و فارغ از گرفتاری های احساس کنند.
بهداشت روانی دوران بلوغ
نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق میشود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری میبایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است میرهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال
بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. – او را آماده کنند که
به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. – به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. – از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. – به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. – خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود ام
ا زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . – به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشا
ن صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای
پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محولهاش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاریشان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بینقص میدانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به
اعمال و رفتار نادرستشان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند. آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه میدهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها میخواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه میافتد و یا از دوستانشان میشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط
نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاشهایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ میکند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در
غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثهجویی و .. تخلیه میکند. تشویق نوجوانان به انجام
ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث میشود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بیعلاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ; بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست.. لذا علت بیتوجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به
تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم میشوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیدهای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانوادهاش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و میخواهد که توقعاتش را برآورده کنند. لذا حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکلآفرین میشود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیمگیری میکنید آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه میتواند برایش آموزنده باشد.
بلوغ روانی در نوجوانان
سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.
قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. این هورمونها سایر غدد مترشحه داخلی را تحریک می کند و این غدد هورمونهای مربوط به رشد و جنسیت را که شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است تولید می کند. سن شروع و دوران جهش نموی نوجوانی در قد و وزن در میان کودکان بهنجار فرق می کند. سن متوسط شروع این دوران در دختران یازده سالگی و در پسران 13 سالگی است، میزان رشد یک سال بعد از این به اوج خود می رسد.
استقلال از خانواده از تکالیف نوجوانان است. والدین قاطع و اطمینان بخش که برای خودمختاری و رفتار منضبط به یکسان ارزش قایلند برای نوجوان توضیح می دهند که چرا از او انتظاراتی دارند و یا او را از کارهایی منع می کنند و با این کار احساس استقلال را در او پرورش می دهند. نوجوانانی که والدین خودکامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.
از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات مشابه فراهم می کنند، پذیرفته شدن از سوی همسالان و داشتن چند دوست نزدیک در زندگی نوجوان اهمیت بسیاری دارد. دوستان نزدیک معمولا هم سن و هم جنس هستند و زمینه های خانوادگی و ارزش ها و هدفهای مشابهی دارند، ولی استثناء هم وجود دارد ( جذابیتهای آدم هایی که خصوصیاتی مخالف خصوصیات نوجوان دارند).
بر خلاف عقیده رایج، همسالان ارزش های اساسی والدین را تقویت می کنند و با آن مخالف نیستند، هر چند که ممکن است از لحاظ سلیقه یا آداب و رسوم اختلافاتی داشته باشند. گروههای همسالان نوجوان شامل جمعیت بزرگتر و غیر شخصی و نیز دسته کوچکتر و دوستی های فردی است. بسیاری از عوامل در پذیرفته شدن نوجوانان از سوی همسالانشان تاثیر می گذارد و این عوامل عبارتند از هوش، شکل ظاهری و مهارتها، موقعیت اجتماعی و استعداد های خاص. به طور کلی، نوجوانان همسالانی را ترجیح می دهند که بدشانس، انعطاف پذیر، خوش طینت و مشتاق باشند، افرادی از نظر آنها محبوبند که به دیگران یاری دهند تا احساس کنند از سوی سایرین پذیرفته شده اند. روابط ضعیف با همسالان در دوران کودکی و نوجوانی پیشگویی ناسازگاریهای عاطفی دوران بزرگسالی، بزهکاری، اختلالات در سازگاری جنسی و سایر رفتارهای ناسازگارانه است.
یکی از مسائل عمده نوجوانان شکل گیری هویت است. بر طبق نظریه اریک اریکسون، افرادی که احساس هویت قوی ای دارند خود را افرادی مجزا و متمایز از دیگران می دانند که د رنیازها و انگیزه ها و رفتار آنان انسجامی وجود دارد. استنباطی را از نوجوانان دارند که نوجوانان از خودشان دارند.
شکل گیری هویت در جوامع صنعتی مدرن بسیار پیچیده است، زیرا نوجوان در اینگونه جوامع با اوضاع و احوالی روبرو می شود که به سرعت در حال تغییر است و به ناچار باید نقش های متنوعی را ایفا کند. مشکلاتی که بر سر راه شکل گیری هویت وجود دارد عبارت است از هویت یابی زودرس و سردرگمی در هویت یابی یا ناتوانی در ایجاد هویتی با ثبات. غالبا زمانی انسان به هویتی رشد یافته دست می یابد که دورانی پر از جستجو و عدم اطمینان را گذرانیده باشد. فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.
از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات مشابه فراهم می کنند، پذیرفته شدن از سوی همسالان و داشتن چند دوست نزدیک در زندگی نوجوان اهمیت بسیاری دارد.
بهداشت روانی دوران بلوغ
نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق میشود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه
و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری میبایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است میرهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج
منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. – او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. – به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد
شده طبیعی است. – از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. – به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. – خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . – به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد،
بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند.
در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محولهاش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاریشان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بینقص میدانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند.
آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه میدهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها میخواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه میافتد و یا از دوستانشان میشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان
دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاشهایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ میکند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثهجویی و .. تخلیه میکند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث میشود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بیعلاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ; بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست.. لذا علت بیتوجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به
تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم میشوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیدهای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک
موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانوادهاش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و میخواهد که توقعاتش را برآورده کنند. لذا حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکلآفرین میشود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیمگیری میکنید آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه میتواند برایش آموزنده باشد.
دانلود مقاله انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس
این انگل در تمام نقاط جهان بخصوص مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر بیشتر دیده می شود.در ایران هم دیده می شود.این انگل دارای زندگی اختیاری است.(آزاد و انگلی)
نام میزبانها و محل جایگزینی:میزبان اصلی آن فقط انسان است ولی در موارد نادر گونه میمونی بنام استروژیلوئیدس فولبورنی نیز دیده شده است.میزبان واسط ندارد.محل جایگزینی آن روده باریک است.
فرم بیماری زا لارو فیلاری فرم و راه آلودگی از طریق پوست است.
مرفولوژی:این انگل به دو صورت آزاد و انگلی وجود دارد که از نظر شکل شناسی تفاوتهای کمی بین آنها دیده می شود.
در فرم انگلی کرمها کوچک،شفاف،بیرنگ،رشته ای شکل با کوتیکول ظریف و مخطط هستند.اندازه کرم نر 07 میلی متر و ماده ها 22 میلی متر است.کوچکترین نماتود روده ای است.
ابتدا و انتهای بدن نسبت به سایر قسمتهای بدن نازک تر است.کرم نر دارای 2 اسپیکول کوتاه و ضخیم است.یک گوبرناکولوم دارد.ماده ها از رحم خود تخم حاوی لارو را دفع می کنند که به علت نازکی پوشش تخم در روده باریک پوشش تخم متلاشی شده لارو آزاد می شود.بنابراین فرد آلوده به جای تخم،لارو رابدی توئید دفع می کند.
سیر تکاملی:این انگل بدلیل داشتن زندگی آزاد و انگلی دارای سیر تکاملی پیچیده ای می باشد.
1-سیر تکاملی انگلی
2-سیر تکاملی آزاد
در سیر تکاملی انگلی دو مسئله مطرح است:1-آلودگی خودی –داخلی 2-آلودگی خودی –خارجی
در سیر تکاملی آزاد نیز دو حالت داریم:1-سیر تکاملی مستقیم (شرایط نامساعد) 2-سیر تکاملی غیر مستقیم(شرایط مساعد)
سیر تکاملی در شکل انگلی:
الف)آلودگی خودی داخلی:تخم انگل از رحم کرم ماده دفع شده در داخل روده باریک تبدیل به لارو رابدی توئید شده در همان روده باریک در عرض 1 تا 2 روز پوسته اندازی می کند و تبدیل به لارو فیلاری فرم می شود.لارو فیلاری فرم دیواره روده را سوراخ کرده گردش قلبی ریوی را طی و مجددا به محل اصلی جایگزینی خود برگشته و مجددا جفتگیری و تخم ریزی می نماید.چون این سیر تکاملی در داخل بدن انسان اتفاق می افتد به آن آلودگی خودی داخلی می گویند.
ب)آلودگی خودی خارجی:گاهی لاروهای رابدی توئید از روده خارج شده در ناحیه پری آنال قرار گرفته تبدیل به لارو فیلاری فرم آلوده کننده می شوند.این لارو پوست ناحیه پری آنال را سوراخ و وارد بدن همان شخص شده گردش قلابی ریوی را طی نموده در محل اصلی جایگزینی مستقر ،بلوغ نهایی را طی ،کرمهای نر و ماده جفت گیری و تخم ریزی می نمایند.در این شکل از سیر تکاملی چون لارو از بدن خارج می شود به آن آلودگی خودی خارجی می گویند.
سیر تکاملی در شکل آزاد:
الف)سیرتکاملی مستقیم(شرایط نامساعد):در این حالت لارو رابدی توئید همراه مدفوع به خارج دفع گشته چنانچه شرایط از لحاظ حرارت،اکسیژن و ;.. منماسب نباشد سریعا به لارو غلاف دار فیلاری فرم که آلوده کننده می باشد تبدیل می گردد.این لارو چنانچه به میزبان خود برسد از راه پوست وارد و انسان را مبتلا و سیر تکاملی ادامه می یابد.
ب)سیر تکاملی غیر مستقیم(شرایط مساعد و در طبیعت):چنانچه شرایط محیط مناسب باشد لاروهای رابدی توئید دفع شده از طریق مدفوع فدر محیط خاک قرار گرفته تبدیل به کرمهای بالغ نر و ماده گشته در بیرون جفت گیری کرده ماده ها مجددا تخم ریزی می نمایند و تا زمانی که شرایط مطلوب باشد این سیر تکاملی ادامه می یابد.
اپیدمیولوژی:
مهمترین عامل گسترش آلودگی وجود لاروهای فیلاری فرم است.
بیماریزایی:
طی سه مرحله ایجاد می شود:
1-مرحله ورود لاروها به داخل پوست.که مربوط به ورود لاروهای فیلاری فرم می شود.علائم بصورت سوزش ،خارش،گاهی کهیر،همچنین نقاط خونریزی که جای آنها تغییر می کند(به علت حرکت لاروها).به این نقاط خونریزی بثورات خزنده می گویند.creeping eruption
2-مرحله مهاجرت:که مربوط به وجود و حرکت لاروها در ریه است.علائم مانند آنکلستوم،آسکاریس می باشد(سندرم لفلر).
3-مرحله ناراحتی گوارشی:در آلودگی های خفیف علائم ظاهر نمی شود ولی چنانچه تعداد انگل و یا لاروها زیاد باشد باعث تورم مخاط روده،اسهال همراه با سوء جذب ایجاد می شود که در این حالت قطعه ای از روده به وسعت 05 تا 1 سانتی متر کنده شده همراه مدفوع دفع می شود به این حالت تروپیکال اسپرو Tropical sprue.ائو.زینوفیلی تا 70% بالا می رود.در اثر کاهش و یا از بین رفتن ایمنی عفونت منتشره ایجاد می نماید یعنی لارو در تمام قسمتهای بدن قرار می گیرد که در این حالت مرگ ـور و کشنده می باشد.در بیماری ایدز که فرد دچار نقص ایمنی می باشد در برخی موارد علت مرگ را همین نوع انگل دانسته اند.همچنین در بیماریهایی مثل سرطان،مننژیت،جذام،سل،سیفلیس که دفاع بدن کم می شود هم می توانئ منجر به مرگ شود.
تشخیص:آزمایش میکروسکوپی از مدفوع تازه و دیدن لاروهای رابدی توئید متحرک.
روشهای مختلف دیگری نیز برای دیدن لاروها وجود دارد مثل روش بائرمن Bearman و یا روش انتروتست Entro.test.
درمان:
داروی انتخابی تیابندازول است.
استرونژیلوییدس استرکورالیس (Strongyloides Stercoralis) نسبت به سایر کرمها ظرفیت تکثیر غیر معمولى در انسان دارد. این ظرفیت باعث ایجاد چرخههاى متداوم ایجاد عفونت در خود (Autoinfection) از لاروها تولید اندوژن مىشود. به همین علت استرونژیلوئیدیاز مىتواند دهها سال باقى بماند؛ در مواقع تضعیف ایمنى میزبان لارو مىتواند بهطور گستردهاى پخش شود و نتایج وخیمى (سندرم ایجاد عفونت در خود) را ایجاد نماید.
اپیدمیولوژى
اپیدمیولوژى این ارگانیسم بهطور غیر یکنواخت در مناطق استوائى و سایر نواحى گرم و مرطوب دیده مىشود و در قسمتهائى از جنوب ایالات متحده اندمیک است. این نماتود در میان ساکنین آسایشگاههاى روانى که بهداشت پائینى دارند و در میان افرادى که در مناطق اندمیک خارج زندگى کردهاند هم یافت مىشود.
چرخه زندگی
ریخت شناسی
در حالی که کرم نر حداکثر تا 9/0 میلی متر رشد می کند،کرم ماده می تواند تا 2 تا 5/2 میلی متر رشد کند. در هر دو جنس دارای کپسول و مری عضلانی وجود دارد.
بیماریزایی
پاتوژنز لارو فیلاریفرم (Filariform Larva) موجود در خاک آلوده به مدفوع در پوست انسان نفوذ مىکند، از طریق جریان خون به ریهها مىرسد، آلوئولها نفوذ مىنماید، از مجارى هوائى بالا مىرود، بلعیده مىشود، به روده کوچک مىرسد و در آنجا به کرم بالغ تبدیل مىشود. در ایجاد عفونت در خود، لاروها به جدار کولون یا پوست دور مقعد تهاجم مىکنند.
تظاهرات بالینى
تظاهرات بالینى استرونژیلوئیدیاز بدون عارضه ممکن است بدون علامت باشد یا علائم خفیف پوستى و / یا شکمى داشته باشد، از جمله: کهیر عودکننده (بهویژه در مچها و / یا سرین)، ‘لارو دونده’ (Larva Currens) (نوع پاسخ پاتوگنومونیک به لارو مهاجر پوستى است که گاهى تا 10 سانتىمتر در ساعت مىِسد)، تهوع، اسهال، خونریزى گوارشی، و درد اپىگاستر که با خوردن غذا بدتر مىشود. ائوزینوفیلى شایع است و ممکن است در طى زمن نوسان داشته باشد. نشانههاى ریوى ناردند. در سندرم ایجاد عفونت در خود لاروها مىتوانند به لوله گوارش، ریهها، CNS، کبد، کلیهها، و صفاق تهاجم پیدا کنند و ممکن است بروز سپیس گرم منفی، پنومونی، یا مننژیت را تسهیل نمایند. استرونژیلوئیدیاز منتشر بهویژه در دریافتکنندگان استروئید مىتواند کشنده باشد.
تشخیص
تشخیص در استرونژیلوئیدیاز بدون عارضه یافت لارو رابدیتیفرم (Rhabditiform Larva) در مدفوع یا آسپیرههاى روده تشخیصى است. تخمها تقریباً هیچوقت در مدفوع یافت نمىشوند. نوعى الیزاى حساس براى آنتىژنهاى استرونژیلوئیدس موجود مىباشد. در موارد مشکوک به استرونژیلوئیدیاز منتشر بایستى در مدفوع، خلط و دیگر محلهاى احتمالى منتشر بهدنبال لارو فیلاریفرم گشت.
درمان
حتى اگر استرونژیلوئیدیاز بدون علامت باشد بایستى درمان شود. ایورمکتین (روزانه 200g/kg بهمدت 2-1 روز) نسبت به تیابندازول (25mg/kg خوراکى هر 12 ساعت بهمدت 12 روز) مؤثرتر و قابل تحملتر است. در عفونت منتشر درمان حداقل باید 7-5 روز ادامه یابد.
لارو مرحله L3
کرم بالغ در بافت روده(بزرگنمایی400x)
دانلود مقاله چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم word دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم
چکیده :
چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم؟این پرسش از قرن هجدهم به بعد ، هنگامی که متفکران اجتماعی و علمای دینی تصور کردند نفوذ دین به شدت رو به زوال می رود در فرهنگ غرب طنین افکند.برای مدتی نزدیک به دو هزار سال ، مسیحیت چهار چوبی اخلاقی و معنوی برای توسعه ی غرب عرضه کرده بود- انگیزه ی جنگ های بی شمار و نیز موجبات آسایش خاطر و هدایت مومنان را فراهم ساخته بود.
ما معمولا در دوران کنونی فراموش میکنیم که مسیحیت حضور مادی نیرومند نیز داشت.تا دوران اخیر ، کلیسا ها با پادشاان و حکومت ها از لحاظ قدرت سیاسی که اعمال می کردند و ثروتی که می توانستند انباشته کنند رقابت میکردند و اغلب بر آنها پیشی می جستند.کشیشان مهارتهای سواد ،تحقیق و تنبع و اموزش را در انحصار خود داشتند . حتی هنگامی که آموزش و پرورش توسعه ی بیشتری یافت ، کلیساها هم چنان نقش بر جسته ای در سازماندهی ان داشتند.با پیشرفت صنعتی شدن ، جایگاه دین نیز ،مانند بسیاری از حوزه های دیگر زندگی اجتماعی تغییر کرد.کلیساها و مجامع دینی در کشور های غربی مقدار زیادی از قدرت دنیوی را که پیش از ان اعمال کرده بودند از دست دادند.حکومتها بسیاری از وظایفی را که قبلا توسط کلیسا انجام می شد ،از جمله فراهم کردن اموزش و پرورش ،بر عهده گرفتند.
در سطح اندیشه ها ،تفکر علمی و تکنولوژی به گونه ی فزاینده ای دین و جادو به عنوان شیوه های درک و برخورد با جهان را به رویارویی فراخواند.در دوره ی قرون وسطی بسیاری از مردم نه تنها به اندیشه های مسیحی ،بلکه به اشباح ، ارواح ، جادوگران و دیوان اعتقاد داشتند.(camporesi 1988) .
هر چه علم تبیینهای مادی بیشتری ارائه می کرد ،جهان کمتر تحت حاکمیت ارواح یا اشباح تصور میگردید.در اعصار میانه ،تجربیات اسرار امیز در میان عامه مردم معمول بود.برای مثال غیر عادی نبود که ژاندارک ادعا کند که صدای فرشتگان را شنیده استکه به او گفته اند که فرانسه را از دست انگلیسی های غارتگر نجات دهد..سه قرن بعد ، نه تنها به ندرت ممکن بود کسی ادعا کند حالات پوشیده و اسرار امیز را تجربه کرده است ،بلکه این گونه تجربیات نشانه ی اختلال روانی تلقی می گردید.
نزدیک به پایان قرن نوزدهم ،فیلسوف المانی فریدریش نیچه اعلام داشت که “خدا مرده است “آموزشهای مسیحیت اصل راهنمایی بود که به زندگی ما هدف و معنی می بخشید .از این پس ،به اداعای نیچه ما باید بدون این امنیت ، و در واقع بدون هیچ گونه اصول راهنمای ثابت اخلاقی زندگی کنیم . زندگی در دنیای بدون خدا به معنای آن است که ارزشهای خودمان را خلق کنیم و به آنچه نیچه “تنهایی وجود” می نامید عادت کنیم- یعنی درک این که زندگی ما بدون هدف است ، و این که موجودات برتر به زندگی ما نظارت نمی کنند.
دنیوی شدن فرآیندهای را توصیف میکند که از طریق انها دین نفوذ خود را بر حوزه های مختلف زندگی اجتماعی از دست می هد.
دنیوی کردن پدیده ی پیچیده ای است ،و روشن نیست انطور که نیچه تصور میکرد نفوذ دین تا مرحله ای تنزل کرده باشد که به کلی محو گردد.
تعریف دین و جادو :
انواع اعتقادات و سازمانهای دینی آنقدر فراوان است که محققان رسیدن به یک تعریف عموما پذیرفته شده از دین را بسیار دشوار یافته اند.در غرب ، اکثر مردم دین را با مسیحیت یکی می دانند – اعتقاد به وجود متعالی که به ما فرمان می دهد در این دنیا به شیوه ای اخلاقی زندگی کنیم ، و وعده فرا رسیدن یک زندگی بزرگ پس از مرگ را می دهد.با وجود این ما نمیتوانیم دین را به طور کلی با این اصطلاحات تعریف کنیم .این اعتقادات ، و بسیاری از جنبه های دیگر مسیحیت ، در بیشتر ادیان جهان وجود ندارد.
دین چه نیست :
برای احتراز از افتادن در دام تفکر یکسویه فرهنگی درباره ی دین شاید بهتر باشد بحث را با گفتن این مطلب به طور کلی آغاز کنیم که دین چه نیست.(Wilson,1972).نخست ، دین نباید با یکتا پرستی (اعتقاد به یک خدا) یکسان دانسته شود.نظریه ی نیچه در باره ی مرگ خدا شدیدا قوم مدارانه بوده ، تنها به عقاید دینی غربی مربوط می شود.بیشتر ادیان خدایان متعدد دارند.حتی در بعضی از گونه های مسیحیت ، صور متعددی با ویژگی های مقدس وجود دارند: خدا ، عیسی ، مریم ، روح القدس ، فرشتگان و قدیسان .در برخی ادیان اصلا هیچ خدایی وجود ندارد.
دوم ، دین نباید به دستور العمل های اخلاقی که ناظر بر رفتار مومنان است – مانند فرماهایی که موسی از خداوند دریافت کرد- یکسان پنداشته شود . این اندیشه که خدایان توجه زیادی به چگونگی رفتار ما در این دنیا دارند در بسیاری از مذاهب حضور ندارد.برای مثال ،از نظر یونانیان باستان خدایان تا اندازه ی زیادی به فعالیت های بشر بی تفاوت بوده اند.
سوم ، دین لزوما به تبیین این موضوع نمی پردازد که دنیا بدین گونه که هست چگونه به وجود آمده است . در مسیحیت ، هدف اسطوره ی ادم و حوا تبیین منشا وجود ادمی است.و بسیاری از ادیان از این گونه اسطوره های مبدا دارند؛ اما به همان اندازه بسیاری از ادیان نیز فاقد چنین اسطوره هایی هستند.
چهارم،دین را نمی توان با امور فوق طبیعی ، که ذاتا متضمن اعتقاد به جهانی “فراسوی قلمرو حواس ” است یکسان پنداشت.برای مثال ، آیین کنفوسیوس ، به پذیرش هماهنگی طبیعی جهان توجه دارد ، نه به یافتن حقایق که “در پس آن قرار دارند”.
دین چه هست :
ویزگی هایی که به نظر می رسد همه ادیان در آن مشترک اند از این قرار اند.ادیان متضمن مجموعه ای از نمادها هستند ، که احاسات حرمت یا خوف را طلب می کنند،و با شعایر یا تشریفات(مانند مراسم کلیسا ) که توسط اجتماع مومنان انجام می شود پیوند دارند.هر یک از این عناصر نیاز به اندکی شرح و تفسیر دارد.
خواه اعتقادات یک دین شامل خدایان باشد یا نباشد ، عملا همیشه موجودات یا اشیایی وجود دارند که حالات خوف یا حیرت را القا می کنند.برای مثال،در بعضی از ادیان مردم به یک نیروی الهی اعتقاد دارند و به آن « حرمت می گذارند،و نه خدایان شخصیت یافته.در ادیان دیگر ، شخصیت هایی وجود دارند که خدا نیستند،اما با حرمت در باره ی انها می اندیشیند –مانند بودا یا کنفوسیوس.
شعایر مرتبط با دین بسیار گوناگون است .اعمال شعایری ممکن است شامل دعا خواندن ،سرود خواندن ، اواز خواندن ،خوردن انواع معینی از غذاها _ یا خود داری از خوردن بعضی غذا ها – روزه گرفتن درروزهای معین ، و مانند ان باشد . از آنجا که اعمال شعایری معطوف به نمادهای دینی هستند ،معمولا کاملا متمایز از عادات و شیوه های عمل زندگی معمولی در نظر گرفته می شوند . روشن کردن شمع برای احترام کردن یا فرو نشاندن خشم یک خدا از لحاظ معنا و مفهوم کاملا با انجام دادن این کار برای ایجاد روشنایی فرق می کند .شعایر دینی اغلب توسط افراد در خلوت انجام می شود،اما همه ادیان متضمن تشریفاتی نیز هستند که به طور جمعی توسط مومنان اجرا میگردد . تشریفات منظم معمولا در مکان های ویزه – کلیساها ، معابد یا میدانهای ویژه ی تشریفات – انجام می شود.
جامعه شناسان معمولا وجود تشریفات جمعی را به عنوان یکی از عوامل اصلی که دین را از جادو متمایز می کند در نظر می گیرند، اگر چه مرزهای این دو به هیچ وجه مشخص نیست . جادو به معنی تاثیر نهادن بر رویدادها به استفاده از معجونها ، سرود ها یا اجرای شعایر است. جادو معمولا توسط افراد انجام می شود ، نه توسط اجتماعی از مومنان .مردم اغلب در وضعیت های بد بختی و خطر تصمیم می گیرند و به جادو متوسل می شوند .بدین سان مطالعه کلاسیک برونیسلاو مالینووسکی درباره یساکنان جزایر تروبریاند در اقیانوس ارام انواع مناسک گوناگون جادویی را که قبل از هر سفر مخاطره آمیز با کرجی اجرا می شود توصیف می کند.(malinowski,1982) . جزیره نشینان هنگامی که تنها برای ماهی گیری روی آبهای بی خطر و آرام یک مرداب محلی می روند این گونه مناسک را حذف می کنند.
اگر چه اعمال جادویی به طور عمده از جوامع امرو ز رخت بر بسته اند ، اما در موقعیت های خطر ، هنوز خرافات جادو مانند معمول است .بسیاری از کسانی که در مشاغلی کار می کنند که یا خطر ناک است یا این که عوامل اتفاقی ممکن است به طور جدی بر عملکرد شخص تاثیر بگذارد – مانند معدنچیان ،ماهی گیران دریاهای عمیق یا بازیکنان ورزشی – به شعایر خرافه آمیز مختصری تن می دهند یا اشیا خاصی را به هنگام سختی با خود حمل می کنند .نمونه ی انها می تواند یک بازکن تنیس باشد که اصرار دارد خاصی را در طی مسابقات بزرگ در دست داشته باشد . اعتقاد به طالع بینی ، که میراث اندیشه های جادویی در اروپای قرون وسطی است، هنوز پیروانی دارد ؛ اگر چه احتمالا بیشتر مردم آن را خیلی جدی نمی گیرند.( adorno , 1974 ).
انواع دین :
در جوامع سنتی دین معمولا نقشی اساسی در زندگی اجتماعی دارد . نمادها و شعایر دینی غالبا با فرهنگ مادی و هنر ی جامعه – موسیقی ، نقاشی یا کنده کاری ، رقص ، قصه گویی و ادبیات _ در امیخته است . در فرهنگهای کوچک ، هیچ گونه روحانیت حرفه ای وجود ندارد ،اما همیشه افراد معینی هستند که در دانش اعمال دینی (و اغلب جادویی ) متخصص می شوند .اگر چه انواع مختلفی از این گونه متخصصان وجود دارند ، یک نوع متداول شمن است(این واژه در اصل به سرخپوستان آمریکای شمالی تعلق دارد.)شمن فردی است که به اعتقاد مردم می تواند ارواح یا نیرو های غیر طبیعی را از طریق اجرای شعایر هدایت کند .اما ،شمنها گاهی اساسا جادوگرند ،نه رهبران دینی، و اغلب افرادی به انها نراجعه می کنند که از انچه در شعایر دینی اجتماع ارائه میگردد ناراضی اند.
توتم آیینی و همزاد آیینی
دو شکل دین که غالبا در فرهنگ های کوچکتر دیده می شوند توتم آیینی و همزاد آیینی است. واژه ی “توتم ” در اصل در میان قبایل سرخپوست آمریکای شمالی پدید آمد، اما به گونه ای فرا گیر برای اشاره به انواع حیوانات یا گیاهانی به کار برده می شود که گمان میرود دارای قدرت های فوق طبیعی هستند . معمولا هر گروه خویشاوندی یا کلان در درون یک جامعه توتم خاص خود را دارد ، که فعالیت های شعایری گوناگونی با آن مرتبط است. اعتقادات توتمی ممکن است برای انها که در جوامع صنعتی زندگی می کنند بیگانه به نظر برسد ، با وجود این در برخی گروه های نسبتا کوچک ،نمادهای همانند با توتمیسم رواج دارد-مانند هنگامی که یک تیم ورزشی حیوان یا گیاهی را به عنوان علامت خود دارد.نظر قربانیها نیز توتم هستند.
همزاد آیینی اعتقاد به ارواح یا اشباح است،که تصور می شود در دنیای انسانها ساکن اند .این گونه ارواح ممکن است مهربان یا بد خواه در نظر گرفته شوند،و ممکن است رفتار انسان را از جهات متعدد تحت تاثیر قرار دهند.برای مثال در بعضی فرهنگ ها این اعتقاد وجود دارد که ارواح موجب بیماری یا دیوانگی می شوند، و ممکن است افراد را نیز تسخیر کرده یا بر انها مستولی شوند به شیوه ای که رفتار انها را تحت اختیار خود در اورند. اعتقادات همزاد گرایانه به فرهنگ های کوچک محدود نیم شود ، بلکه تا اندازه ای در بسیاری از محیط های دینی نیز یافت می شود.در اروپای قرون وسطی ، افرادی را که گمان می رفت ارواح شریر در جسمشان وارد شده اغلب به عنوان جادو گر یا ساحره مورد تعقیب و آزار قرار می دادند.
جوامع کوچک ظاهرا ساده اغلب دارای نظامهای پیچیده اعتقادات دینی هستند. توتم آیینی و همزاد آیینی در میان این جوامع بیشتر از جوامع بزرگتر متداول است.اما در بعضی جوامع کوچک مذاهب به مراتب پیچیده تری دارند.برای مثال ، نوئرهای جنوب سودان که توسط اوانز پریچارد توصیف گردیده اند ، مجموعه عقاید مذهبی پیچیده ای دارند که مبتنی بر وجود یک خدای بالا یا روح اسمان است(evans-pritchard.1956 ). اما ادیانی که به یکتا پرستی متمایل اند، کمتر در میان فرهنگ های سنتی کوچک تر یافت می شوند.این فرهنگ ها اکثر چند خدا گرای هستند – یعنی در آنها اعتقاد به خدایان متعدد وجود دارد.
یهودیت ، مسیحیت و اسلام :
پر نفوذ ترین ادیان سه گانه یکتا پرست در تاریخ جهان یهودیت ، مسیحیت و اسلام است.خواستگاه همه ی انها در خاور نزدیک بوده و هر یک بر دیگری تاثیر گذارده است.
یهودیت :
دین یهودی کهن ترین این سه دین است، که قدمت ان تقریبا به 1000 سال پیش از میلاد مسیح می رسد.
عبرانیها مردمی بیابان گرد بودند که ر مصر باستان و اطراف ان زندگی می کردند .پیامبران یا رهبران دینی آنها ، ات اندازه ای عقاید خود را از اعتقادات دینی موجود در آن ناحیه گرفته ،اما در نظر اعتقاد به یک خدای قادر متعال با انها تفاوت داشتند. اکثر همسایگان انها چند خدا گرای بودند.عبرانیها اعتقاد داشتند که خداوند خواستار اطاعت از قوانین اکید اخلاقی است و سخت مدعی بودند که حقیقت تنها نزد آنهاست، و به اعتقادات خود به عنوان یگانه دین حقیقی می نگریستند(1984، zeitlin).
تا اینجا کشور اسرائیل ، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم ، هیچ کشوری وجود نداشت که دین یهود مذهب رسمی آن باشد.اجتماعات یهودی در اروپا ،افریقیای شمالی . آسیا وجود داشتند ،اگر چه اغلب مورد تعقیب و آزار قرار می گرفتند – که با قتل میلیونها یهودی در اردوگاه های متمرکز به دست نازیها طی جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید .
مسیحیت :
بسیاری از عقاید یهودی توسط مسیحیت اخذ شده و به صورت جزئی از این دین در امد.عیسی مسیح یک یهودی درست ایین بود و مسیحیت به عنوان فرقه ای از دین یهود آغاز گردید؛ روشن نیست که عیسی می خواسته دین جداگانه ای را بنیان نهد.حواریون او را مسیح می دانستند – مسیح واژه ای عبری به معنای تدهین شده است که اصطلاح یونانی ان کریست بود- که یهودیان در انتظار او بودند .پل ، یک شهروند رومی یونانی زبان ،یکی از نخستین رواج دهندگان مهم آیین مسیحیت بود،که به گونه ای فرا گیر در آسیای صغیر و یونان به موعظه پرداخت. اگر چه مسیحیان در آغاز به طرز وحشیانه ای مورد تعقیب و آزار واقع گردید ند ،اما سر انجام امپراتور کنستنتین مسیحیت را پذیرفت و به عنوان دین رسمی امپراتوری روم انتخاب کرد.از آن پس مسیحیت گسترش یافت و برای دو هزار سال بعد به صورت نیرویی مسلط در فرهنگ غرب در آمد.
امروز مسیحیت بیشترین پیروان را دارد ، و عموما بیش از هر مذهب دیگری در سراسر جهان گسترش یافته است.بیش از هزار میلیون نفر خود را مسیحی می دانند، اما تقسیمات متعددی از لحاظ الهیات و سازمان کلیسایی وجود دارند ، که شاخه های اصلی آن مذهب کاتولیک رومی،آیین پروتستان و مسیحیت ارتودوکس شرقی است.
اسلام :
خاستگاه اسلام ،که امروز دومین مذهب بزرگ در جهان است ،با خاستگاه مسیحیت تا اندازه ای همانندی دارد.اسلام از آموزش های پیامبر محمد (ص)در قرن هفتم میلادی سر چشمه می گیرد.خدای یگانه اسلام ،الله ، بر تمامی زندگی بشری و طبیعی سلطه دارد.ستون های دین اسلام پنج وظیفه اصلی مسلمانان است.نخست شهادت،خدایی بجز الله نیست،و محمد رسول خداست؛دوم گذاردن نماز پنج بار در روز ،بعد از گرفتن وضو.مومن به هنگام نماز همیشه باید رو به شهر مقس مکه در عربستان سعودی بایستد،صرف نظر از اینکه تا چه اندازه از آن فاصله دارد.
ستون سوم گرفتن روزه در ماه رمضان است که در طی آن از خوردن غذا و آشامیدنی در طول روز میباید خودداری شود.چهارم دادن زکات (پول به فقرا ) است ،که در شریعت اسلام مقرر گردیده،و اغلب به عنوان یک منبع مالیات توسط دولت مورد استفاده قرار گرفته است.سر انجام ، این انتظار که هر مومن حداقل یک بار ،به زیارت مکه برود.
مسلمانان معتقدند که الله قبل از محمد (ص)،توسط پیامبران پیشین – از جمله موسی و عیسی – که تعلیماتشان مستقیما اراده ی او را بیان می کند،پیام فرستاده است.دین اسلام بسیار گسترش یافته است و نزدیک به 600 میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.اکثریت آنها در شمال و شرق افریقا ،خاورمیانه و پاکستان متمرکز گردیده اند.
ادیان خاور دور :
آیین هندو
اختلافات عمده ای میان دین یهود ، مسیحیت و اسلام و ادیان خاور دور وجود دارد. کهن ترین همه ی ادیان بزرگ که هنوز در دنیای امروز برجسته است آیین هندو است ،که اصول اعتقادی آن به 6000 سال پیش می رسد .آیین هندو یک دین چند خدا گرای است .این آیین از نظر درونی آن قدر گوناگون است که برخی محققان اظهار کرده اند باید بیشتر به عنوان مجموعه ای از ادیان مرتبط با یکدیگر در نظر گرفته شود و نه تنها یک آیین مذهبی؛ در این آیین کیشهای محلی و اعمال مذهبی متعدد به وسیله معدودی اعتقادات عموما پذیرفته شده با یکدیگر پیوند یافته اند.
بیشتر هندو ها اصل دور تناسخ را می پذیرند – یعنی این باور که همه موجودات زنده جز یک فرایند ابدی تولد، مرگ و تولد دوباره هستند .دومین ویژگی اصلی آن نظام کاستی است که مبتنی بر این اعتقاد است که افراد در موقعیت خاصی در یک سلسله مراتب اجتماعی و شعایری ،بر طبق ماهیت فعالیت هایشان در تناسخ های قبلی ،متولد می شوند. مجموعه ای از وظایف و شعایر متفاوت برای هر کاست وجود دارد و سرنوشت شخص در زندگی بعدی اساسا بستگی دارد به این که این وظایف تا چه اندازه به خوبی انجام شود . ایین هندو و امکان عقاید دنی مختلف و متعدد را می پذیرد ،مومنان و غیر مومنان را صریحا از یکدیگر متمایز نمی کند. تعداد هندو ها به اندازه ی مسلمانان است – حدود 600 میلیون نفر ،اما انها عملا همگی در شبه قاره هند استقرار یافته اند.بر خلاف مسیحست و اسلام ، ایین هندو در صدد ان نیست که دیگران را به کیش خود مومنان حقیقی در اورد.
ایین بودا ایین کنفوسیوس ایین تائو
ادیان اخلاقی شرق شامل آیین بودا،آیین کنفوسیوس و آیین تائو است . این ادیان خدایی ندارند.آنها بیشتر بر آرمانهای اخلاقی تاکید میکنندکه مومن را با انسجام طبیعت و وحدت عالم پیوند می دهد.
آیین بودا از آموزش های سیدهارتاگوتاما ، بودا به معنی (دارای اندیشه ی روشن ) سرچشمه میگیرد که شاهزاده ای هندو در کشوری کوچک در جنوب نپال در قرن ششم پیش از میلاد بود.به گفته ی بودا انسانها می توانند با دور افکندن خواهش ها از دور تناسخ رهایی یابند.راه رستگاری ،زندگی همراه با ریاضت نفس و تفکر ،و به دور از وظایف این جهانی اسن.هدف کلی ایین بودا رسیدن به نیروانا ، یا ارضای کامل روحی است.بودا شعایر و اقتدار کاست ها را رد کرد .مانند آیین هندو ،دین بودا بسیاری از تفاوتهای محلی ،از جمله اعتقاد به خدایان محلی را تحمل کرده ئ تنها بر یک عقیده اصرار نمیورزد.امروزه آیین بودا در چندین کشور خاور دور ،از جمله تایلند ،برمه ، سریلانکا ، چین ، ژاپن و کره نفوذ زیادی دارد.
ایین نفوسیوس اساس فرهنگ گروه های حاکم را در چین قدیم تشکیل می داد کنفوسیوس (صورت لاتینی شده نام کونگ فوتسو)،در قرن شیشم پیش از میلاد ، همزمان با بودا ، می زیست مانند لائوتسه، بنیاد گذار آیین تائو ، کنفوسیوس نیز معلم بود ، نه یک پیامبر دینی به شیوه رهبران دینی خاور نزدیک پیروان کنفوسیوس به او نه همچون یک خدای ، بلکه به عنوان “فرزانه ترین فرزانگان ” می نگرند. یین کنفوسیوس بر آن است که زندگی بشر را با هماهنگی درونی طبیعت سازگار کند،و بر احترام به نیاکان تاکید می ورزند.آیین تائو اصول مشابهی باآیین کنفوسیوس دارد و بر اندیشه و تفکر و عدم خشونت به عنوان راهی برای رسیدن به زندگی متعالی تر تاکید می کند.اگر چه برخی از عناصر این ایین ها در اعتقادات و شیوه های عمل بسیاری از چینیها همچنان وجود دارند ،اما در نتیجه مخالفت جدی از جانب حکومت ، آیین کنفوسیوس و آیین تائو تا حد زیادی نفوذ خود را در چین از دست داده اند.
نظریه های دین :
رویکرد های جامعه شناختی نسبت به دین هنوز شدیدا تحت تاثیر اندیشه های سخ نظریه پرداز ”کلاسیک” جامعه شناسی ، یعنی مارکس، ورکهایم و وبر است. هیچ یک از این سه جامعه شناس خود مذهبی نبودند، و همگی فکر می کردند که اهمیت دین در دوران امروزی کاهش خواهد یافت.آنها بر این باور بودند که مذهب اساسا یک توهم است.طرفداران مذاهب مختلف ممکن است به طور کلی در مورد اعتبار اعتقاداتی که دارند و شعایری که در آ« مشارکت می کنند متقاعد شده باشند،با وجود این اصل گوناگونی مذاهب ،و ارتباط آشکارشان با انواع مختلف جامعه ،به عقیده یاین سه متفکر ،این ادعاها را ذاتا غیر قابل توجیه می سازد.کسی که در یک جامعه استرالیایی شکار گر و گرد آورنده ی خوراک به دنیا می آید آشکارا عقاید مذهبی متفاوتی با فردی خواهد داشت که در نظام کاستی هند یا جامعه کاتولیک اروپای قرون وسطی متولد شده است.
مارکس و دین :
کارل مارکس با وجود این که در این زمینه تاثیر زیادی بر جای گذاشته ،اما هر گز مذهب را به تفصیل مطالعه نکرده است اندیشه های او اکثرا از نوشته های تعدادی از مولفان علوم الهی و فلسفی اوایل قرن نوزدهم سر چشمه می گرفت یکی از این مولفان لودویگ فویرباخ بود ، که کتاب معروفی به نام جوهر مسیحیت نوشت.(feuerbach , 1841 , 1957 ) .بنا بر نظر فویرباخ ،دین عبارت است از عقاید و ارزشهایی که به وسیله انسانها در تکامل فرهنگیشان به وجود امده ، اما اشتباها به نیروی الهی یا خدایان نسبت داده شده است.از آنجائیکه انسانها تاریخ خود را کاملا درک نمی کنند ، معمولا ارزشها و هنجارهایی را که به طور اجتماعی ایجاد شده اند به اعمال خدایان نسبت می دهند.بدین سان داستان ده فرمن که توسط خداوند به موسی داده شده تفسیر اسطوره ای سرچشمه های اخلاقی است که حاکم بر زندگانی مومنان یهودی و مسیحی است.
فویرباخ می گوید مادام که ما ماهیت نمادهای دینی ای را که خودمان ایجاد کرده ایم درک نمی کنیم ،محکوم هستیم که اسیر نیروهای تاریخ که توانایی کنترل آنها را نداریم باشیم.فویرباخ اصطلاح بیگانگی را برای اشاره به وجود آوردن خدایان یا نیروهای الهی متمایز از انسانها به کار می برد.ارزشها و عقایدی که به وسیله ی انسانها به وجود آمده اد ناشی از موجودات بیگانه یا جداگانه – یعنی نیروهای دینی و خدایان – پنداشته می شوند.در حالی که اثرات بیگانگی در گذشته منفی بوده اند ، درک دین به عنوان بیگانگی ، به گفته ی فویرباخ ، نوید امید های فراوانی را برای آینده میدهد.به محض اینکه انسانها دربابند که ارزشهایی که به مذهب داده شده در واقع ارزشهای خود انهاست ، آن ارزشها به جای اینکه به زندگی پس از مرگ در جهان دیگر موکول گردند ، در این جهان قابل تحقق می شوند. قدرتهایی را که بنا بر باور های مسیحیت تنها خداوند داراست خود انسانها می توانند داشته باشند. مسیحیان معتقدند در حالی که خداوند قادر مطلق و مهربان مطلق است ، انسانها خود غیر کامل و ناقص هستند. اما فویر باخمعتقد بود توانایی بالقوه محبت و خوبی ، و قدرت کنترل زندگی خودمان ،در نهاد های اجتماعی انسانی وجود دارند و به محض اینکه ما ماهیت حقیقی آنها را درک کنیم ،می توانند تحقق یابند.
مارکس این نظر را می پذیرد که دین نشان دهنده از خود بیگانگی انسان است . اغلب تصور شده است که مارکس دین را رد می کرد ، اما این به هیچ وجه حقیقت ندارد.او می نویسد دین قلب یک دنیای بی قلب است – پناهگاهی در برابر خشونت واقعیت های روزانه. از نظر مارکس ، دین به صورت سنتی آن ناپدید خواهد شد ، و باید بشود ؛اما این از ان روست که ارزش های مثبتی که در دین تجسم یافته می تواند به صورت آرمانهای راهنمای بهبود سرنوشت بشریت در این جهان در آید،نه به این علت که خود آزمانها و ارزش ها اشتباه هستند.ما نباید از خدایانی که خودمان آفریده ایم بترسیم ، و باید از بخشیدن ارزشهایی به انها که خودمان میتوانیم تحقق دهیم خود داری کنیم.
دانلود مقاله پیروزی انقلاب word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله پیروزی انقلاب word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله پیروزی انقلاب word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
پیروزی انقلاب
انقلابها، ذائقهی انسانها و نگاه و تلقی آنان را نسبت به جهان، جامعه و خویشتن تغییر میدهند و همین دگرگونی، دگرگونی در <زبان و احساس> و حتی در قلمرو <قالب و شکل> را نیز در پی دارد. انقلاب بزرگ صنعتی در اروپا، انقلاب مارکسیستی در شوروی و انقلاب مشروطه در ایران، نمونههای روشنی هستند که گواه حضور تفکر تازه در عرصهی اجتماعی و فروریختن باورهای قبلی و در نتیجه آفریدن هنر و ادبیاتی متناسب با فضای تازه و نیازهای تازه هستند. در عصر مشروطه، گسترده شدن افق نگاه شاعر و نویسنده به دلیل تجربههای تازهی اجتماعی، ظهور موضوعاتی تازه و بیسابقه یا
کمسابقه را در حوزهی ادبیات باعث میشود و قلمرو سرودن و نوشتن را وسعت میبخشد، عرصهای که پیش از آن حساسیت هیچ نویسنده و شاعری را برنمیانگیخت. پرداختن به مساءلهی آزادی، بروز احساسات ملی و وطنگرایانه، طرح نابسامانیهای اجتماعی و دردها و رنجهای رنجبران و کارگران و بهرهگیری از قالبهای نوین مانند تصنیفها، نمایشنامهها،
رمانها و; پدیدههایی هستند که پیش از آن سابقه نداشتهاند. گرچه فضای ادبی و هنری به شدت متاءثر از فرهنگ فرنگ است و شیفتگیها و غربباوریها بر شیوهی زندگی و نگرش جامعه و در نتیجه بر سیاست، اقتصاد، وضعیّت فکری و فرهنگی
جامعه اثر گذارده است. به همین دلیل در نقد و تحلیل آثار ادبی و ذوقی، همچون همهی مقولههای دیگر، باید زمینهها، شرایط، تحولات اجتماعی و سیاسی و دگرگونیهای فرهنگی و حتی معیشتی را فراچشم داشت تا نقد و تحلیل، همه سونگرانه و واقعبینانه باشد. بنابراین اگر موقعیت تاریخی تولّد یک اثر ادبی و هنری را نشناسیم، بررسیها و قضاوتها فاقد ارزش و اصالت خواهد بود.
شعر انقلاب اسلامی، پارهای از پیکر انقلاب اسلامی و فرزند و میوهی آن است و باید متناسب با نشیب و فرازها و تحولات سریع و شتابناک جامعه، بررسی و مطالعه گردد. بنابراین شعر اوایل انقلاب (دورهی مبارزه و تظاهرات و درگیریهای خیابانی) باید با حال و هوای خاصّ خودش سنجیده شود. آنان که با فضای امروز و احساس امروزین، شعر دیروز را محک میزنند در داوری خویش به کژراهه خواهند رفت. شاعر، درونمایه شعر خویش را از تجربیات درونی و دریافتهای بیرونی مییابد و به مدد توانمندی خویش در مضمونیابی و آفرینندگی و احیاناً تاءمل انتقادی در آثار گذشتگان میپرورد و عرضه میکند. اگر شاعر در لحظههای متفاوت خویش، احساسهای گونهگون و گاه متناقض دارد طبیعی است در تحولات ژرف و بنیادین هم در طرح و ساختار کلی شعر و حتی هم در واژگان و اوزانی که با جوششهای شعری او همزمانند تفاوت و تحول احساس شود. <همفری هاوس> در کتاب خود به نام دنیای دیکنز(1) که نمونهی شایان تحسینی از نقد جامعه شناختی است – نظر خود را به تناوب بین بخشهایی که گزارش صحنهی متغیر تاریخی روزگار دیکنز است و ارائهی انعکاس این دگرگونی در رمانهای دیکنز، بیان میکند.(2) نویسنده در تحلیل خویش، تاءثیر موفقیتهای صنعتی بین سالهای 1870 – 1812 را بر آثار دیکنز کاملاً نشان میدهد.
انقلاب اسلامی واقعهای بزرگ، تحولی بنیادین و آرمانی در جامعه بوده و هست و حادثهها و لحظههای آن، آشکار و پنهان، به دنیای شعر راه مییابند. وقوع حادثههای بزرگ، لحظههای خطیر و سترگ، لحظههایی که با حیات و مرگ انقلاب و جامعه پیوند داشت نمیتوانست و نباید بر سرودهها و احساس شاعران بیتاءثیر باشد. سخن از نوع دریافت و نحوهی بازتاب حادثهها و لحظهها نیست بلکه سخن از ناگزیری تاءثیر و تاءثر شاعر است و همین مطالعهای دقیق و عمیق میطلبد تا میزان تاءثر شعر و شاعر و تاءثیر متقابل شاعران در مجموعهی حوادث و جریانهای انقلاب شناخته شود. جز این، باید دید شاعر چقدر خود با لحظهها زیسته و از تجربههای عاطفی بهره گرفته است. چرا که شعر عصر ما از فقدان تجربههای حسّی شاعرانه رنج میبرد و جماعت شاعر و نویسنده بیش از گذشته به تجربهها و احساسات عینی(objective) نیازمند است.
نکتهای که نباید از آن غفلت ورزید جدّی گرفتن <امروز> است و نقد و تحلیل عالمانه و صادقانهی ادبیات انقلاب اسلامی. واگذار کردن این مهم به فردا، تنها به این بهانه که هنوز یک دوره پایان نیافته است تا به جمعبندی و تحلیل آن نشست، کاری ناسنجیده و ناصواب است. بسیاری از تذکرهنویسان دیروز – با همهی ضعفهای اغماضناپذیر – شاعران عصر خویش را معرفی کرده و گاه نیز به نقل و نقد سرودههایشان پرداختهاند. هیچکس نمیتواند ابوالفضل بیهقی را به دلیل نگارش تاریخ ارزشمندش در دورهی غزنوی، دورهای که در هنگام نگارش تاریخ، پایان نیافته بود و برخی حادثهها نیز به یک یا دو دهه فاصله نقل و طرح میشد، محاکمه کند. متاءسفانه کسانی که ناباورانه یا اصولاً ناهمخوان و ناهمخون با این دورهاند و یا زحمت مرور و مطالعهی آثار این دوره را به خویش ندادهاند چنین انگاره و القایی دارند.
اگر این ضرورت امروز تحقق نیابد، نسلهای بعد که احیاناً در چنین فضایی تنفس نکردهاند بیشک نخواهند توانست به خوبی و دقت آنهایی که در حادثهها زیسته و تنفس کردهاند به بیان و تبیین شعر و هنر این دوره بپردازند. اگر آگاهی ما از زوایای زندگی و آثار بسیاری از چهرههای بزرگ علمی و ادبی و تاریخی کشورمان کم است شگفتآور نیست؛ یا شگفتانگیزتر و دردآورتر آن است که اطلاعات ما نسبت به برخی از بزرگان معاصر نیز کم و ناچیز و گم گوشهها در زندگی و اندیشه و آثار آنان فراوان است. حلقههای مفقوده در ادبیات نزدیکترین دوره به ما یعنی عصر مشروطیت آنقدر زیاد است که فقدان دیوان اشعار دست کم چند نمونه شعر از یک شاعر ما را از دریافت درست تحولات شعر دورهی مشروطیت محروم ساخته است. مجموعهی شعر خانم شمس کسمائی گم شده است. از سرودههای <میرزادهی عشقی>، <لاهوتی>، <تقی رفعت> اندکی در دست ماست و این تاءسف و دریغ را کسانی به خوبی درمییابند که در اندیشهی تحقیق و تتبع جدی در این دوره برمیآیند.
باید ادبیات عصر انقلاب را جدیتر و دقیقتر پیگرفت. در همین جا به نکتهای که ضرورت جمعآوری آثار و پیگیری تحولات فکری و روحی شاعران و نویسندگان این دوره را ضروریتر میسازد باید اشاره کرد و آن حذف برخی سرودهها و آثار، توسط خود شاعر و نویسنده است. برخی از شاعران و نویسندگان امکان ردیابی و رصد را از پژوهشگران به هر دلیل میگیرند. در مجموعه دفترهای چاپ شدهی شعری، سرودههایی آشنا از شاعران دیده نمیشود؛ سرودههایی که با حافظهی مردم گره خورده و گاه نیز بسیار ارزنده و خاطرهانگیز است. گاه نیز شعری مثله شده و غیرقابل انطباق با اصل یافت میشود.
ثلاً برخی شاعران، سرودههای دورهی جنگ هشت ساله را در چاپ مجموعه شعرهایشان قلم گرفتهاند! احیاناً برخی شعارهای تحقق نایافته یا مسائلی که در تحولات سیاسی فرهنگی پیش آمده و یا نشیب و فرازهای روحی و فکری شاعر نیز در این پالایش و زدایش! مؤثر بوده است. به هر حال این کار به لحاظ اخلاقی و اجتماعی، ستوده یا نکوهیده، از نظر گاه ادبی، بستن پنجرهها و کور کردن روزنههایی است که به شناخت بهتر و دقیقتر این دوره کمک میکند.
سیر تحول در محتوای شعر انقلاب
نخستین سرودههای عصر انقلاب را اگر به سال شروع جدّی انقلاب، یعنی سال 1357 برگردانیم، حال و هوای شعاری چشمگیرتر و پررنگتر است. در این سال، برخی شعارها که سازندهی عمدهی آنها شاعران مطرح نیستند از جوهرهی شعری برخوردارند. جامعهی ایرانی قرنهاست که با شعر خوگر و زندگیش آمیخته با نغمههای آسمانی حافظ، سوگسرودههای عاشورایی و ضربالمثلهایی است که ایجاز و اعجاز در آنها موج میزند. شعر، آن چنان با فرهنگ ما آمیخته است که از لایلای گهواره تا سنگ مزار با ما همراه است به تعبیر نزار قبّانی شاعر معاصر عرب: <اگر نیشتر بر رگمان بزنند چیزی سبز میجوشد. تصور نکنید نفت است، شعر است!> گرچه این سخن را در توصیف عرب و گرایش او به شعر گفته است اما بر روح هنرمند و ذائقهی شعرگرای ایرانی نیز منطبق است.
در دورهی حرکتهای مردمی و تظاهرات خیابانی و دیوار نوشتهها، این جوششها کاملاًمحسوس است. شعارهای ارتجالی در کنار سرودههای تند و شعاری و عموماً مقطعی، سرودههای انقلابی که شبیه تصنیفهای دوران مشروطه و گاه متفاوت با آن است نیز دیده میشود. شعر برخی از <سرودهها> از شاعران مشهور عصر مشروطه مانند فرّخی یزدی و برخی از شاعران گمنام و به ندرت مشهور است. از مهمترین ویژگیهای سرودههای این دوره به ویژگیهای ذیل میتوان اشاره کرد:
1
– ترسیم افقهای روشن پیروزی
فضای یاءس آلود و سراسر بنبستی که شاعر پیش از انقلاب ترسیم میکرد فرو میشکند. شاعر با بهرهوری از شکوه و شور حرکتهای مردمی و باورهای عمیق مذهبی که پیروزی حقطلبان را حتمی و <صبحی قریب>(3) را نوید میدهد با سرانگشت شعر، فرداهای روشن را نشان میداد:
هان ای خدایان!
در روز بار عام
حتی
تمثال بیمثال شما را
یارای ادای تظلم نداشتیم
آری حتی خری به دست تظلم
زنجیر عدل و داد شما را تکان نداد!(4)
باری هرجا قدم به خاک نهادید
صدها نهال عاطفه خشکید
صدها درخت فاجعه رویید
اینک
هرچند تاج تخمه به گهواره بستهاید(5)
باری امید بس عبثی دارید!
زیرا که شب
آبستن طلوع شگفتی است!(6)
شعر این دوره دیگر از شب و زمستان و وحشت و بنبست آکنده نیست. اگر هم از وحشت و انجماد و زمستان و پاییز سخن میرود، سرانگشت شعر به سمت <روشنی> است. شاعر چشمانداز فضایی بیزندان و آسمانی بیسقف را دریافته است. شعر سیاسی دیروز – اگر این عنوان رسا و فراگیر باشد – عمدتاً سایههای یاءس و مرگ و خزانهای بیبرگی با خویش دارد. در شعر اخوان ثالث – که باید او را پیشقراول سرایندگان شعر اجتماعی و سیاسی در حوزهی شعر نیمایی خواند – و در شعر فروغ و دیگران این دریافت و استنتاج مشهود است. حتی سرودههای شاعران معترض قبل از انقلاب کمتر توفندگی و جوشندگی و خروش و خشم سرودههای این دوره را دارند.
2- طرح فقر و محرومیت و زراندوزی و غارت سرمایههای جامعه
پیش از این برخی از شاعران که عمدهی آنها گرایشهای سیاسی خاص داشتند در کنار دو جریان شعری روشنفکران غیرمذهبی و شاعران مذهبی با زبانی نمادین و تمثیلی و گاه عریان و شعارگونه، از فقر و محرومیت، استثمار و غارت تودههای جامعه، و زراندوزی و چپاول سرمایههای ملّی توسط عوامل حکومت و سرمایهداران سخن میگفتند. در سرودههای خسرو گلسرخی، سیاوش کسرایی، اخوان ثالث، شاملو، فروغ و شاعران مذهبی همچون نعمت میرزازاده (م.آزرم)، طاهره صفارزاده، موسوی گرمارودی، حمید سبزواری و; نمونههایی از این دست مسائل میتوان یافت. گاه نیز اینگونه سرودهها نوعی <ژست سیاسی> برای شاعران محسوب میشد.(7)
در هنگامهی طرح این فقر طاقتسوز، گاه شعلههای اعتراض، دامن سکوت و سکون مخاطبها را فرامیگرفت. شاعر آشفته و خشماگین، سکوت، اضطراب و ترس، به انتظار حادثه نشستن محرومان و ستمدیدگان را محکوم میکرد:
در سجاف کوچه باغ
اضطراب
گامهای عابران خسته را،
شماره میکند
رهگذر
غروب را به روی شاخههای خشک
روبروی چشمههای بیتپش
نظاره میکند.
برزگر، خیال خویش را،
به بوی نان گرم آفتاب،
پر نمیدهد
سایهی پرندهای
از بهارزایی قنات خشک
روستای خفته را خبر نمیدهد
فقر
خوش نشسته روبرو:
روبهروی زرد زخم آفتاب
روبهروی سایههای ممتد ملال
روبهروی باغهای خواب
روبهروی ریگ، شن، سراب
در هجوم هول
پشت پلک روستا
میتوان شکوفههای خواب را، نظاره کرد
میتوان کلاف ابر را
دور دوک صبحدم، هماره دید(8);
3- غلبه شعارگونگی و عنصر تفکر بر دیگر عناصر شعری
ضرورتها، نیازها و عطش اجتماعی، فضای سیاسی و مبارزاتی و هیجانها و التهابهای شاعرانهای که متاءثر از اوضاع و شرایط خیزش و قیام مردمی بود، به شدّت شعر را تحت تاءثیر قرار داد. سرودههای آغاز انقلاب، گاه سیاسی محض و فاقد ویژگیهای لازم شعری مانند زبان استوار، ایماژها و صور خیال زنده و تازه هستند. سرودهها از این جهت به دورهی مشروطه بسیار شبیه میشوند. شاعر به پیام بیش از هر چیز میاندیشد. لحن شعر خطابی است و عنصر تفکر و تکیه بر پیام مشخص سیاسی، عرصه را بر دیگر عناصر شعر تنگ میکند. در حالی که در یک شعر خوب، هیچ عنصری نباید عرصه را بر عنصر دیگر تنگ کند؛ عاطفه پا به پای تخیّل، آهنگ و زبان پا به پای هم و همهی عناصر همدست و همراه در یک مجموعهی همخوان باید به انتقال پیام شاعر کمک کنند. این گونه سرودهها از انسجام و گاه ایجاز لازم برخوردار نبودند. شعر در مدار تکرار میچرخید و تنها پاسخی به تشنه کامی و عطش جامعه به این نوع سرودهها بود. برخی از این سرودهها، بینام و بینشان، در کنار پیامها و اطلاعیهها بر دیوارها نصب میشد و یا در تظاهرات خوانده میشد و بعدها که اندکی فضا برای تنفس باز شد در روزنامهها و مجلات به چاپ میرسید.
4- محتوا و مضامین محدود
به دلیل تنفس در فضای واحد (مبارزه با حاکمیت و نظام ستم)، درونمایه و محتوای شعر حول محور موضوعاتی معدود و محدود میچرخید. سوژه وموضوع عمدهی سرودهها، مبارزه، وحدت، خودآگاهی، شهادت و; بود. گاهی تصویرها به دلیل شباهت موضوع نیز به هم نزدیک میشد.(9) در حوزهی قصهها و داستانهای همین سالها نیز مشابهت و محدودیت موضوعات کاملاً محسوس است. اما در عمدهی این سرودهها خیزش، جوشش و تپندگی واژهها بر تندخوئی و هیجان مخاطب میافزود و همین سرودههای برانگیزاننده و حرکت بخش، نقش جدّی و شگرف در مبارزهی مردم داشت.
5- بیگانهستیزی و غربستیزی (مبارزه با روشنفکری و خودباختگی)
بازگشت به خویشتن که به شکل جدی و دقیق قبلاً توسط سیّدجمال و اقبال لاهوری و سپس در سخنرانیها و نوشتههای دکتر شریعتی مطرح شده بود به قلمرو شعر نیز راه یافت. پیش از انقلاب، سهم هیچکس در ستیز با روشنفکری – روشنفکران بیدرد و خودباخته – در حوزهی شعر، به اندازهی شاعران متعهد و روشناندیش مسلمان نیست. گرچه برخی شاعران دیگر نیز از بیتحرکی و بیدردی اینان نالیدهاند:
مردابهای الکل
با آن بخارهای گس مسموم
انبوه بیتحرّک روشنفکران را
به ژرفنای خویش کشیدند
و موشهای موذی
اوراق زرنگار کتب را
در گنجههای کهنه جویدند.
و در جای دیگر صریحتر و تلختر و گزندهتر:
من میتوانم از فردا
در پستوی مغازهی خاچیک
بعد از فروکشیدن چندین نفس از چند گرم جنس دست اوّل خالص
و صرف چند بادیه پپسی کولای ناخالص
و پخش چند یا حق و یا هو وغ وغ و هوهو
رسماً به مجمع فضلای فکور و فضلههای فاضل روشنفکر
و پیروان مکتب داخ داخ تاراخ تاراخ بپیوندم;(10)
در سروههای طاهرهی صفارزاده، موسوی گرمارودی، میرزازاده، حمید سبزواری و برخی شاعران که در این دوران هنوز نام و آوازهای ندارند – مستقیم و غیرمستقیم – ستیز با روشنفکری محسوس و چشمگیر است. بیهویتی، بریدگی از فرهنگ جامعه، بیدردی و نشستن در حاشیهی حادثهها و به تحلیلی تحلیل رفته بسنده کردن، شناسنامهی روشنفکران است که با سرانگشت شعر ورق میخورد:
هم اکنون که نعش تو را به ناکجا میبرند
او در کافهای نشسته و ودکا مینوشد
و مرگ تو را تحلیل علمی میکند;
بر او ببخش خواهرم!
روشنفکر است.(11)
6- اندیشهها و مضامین مذهبی
در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هویت مذهبی انقلاب، موجی وسیع و گسترده از مضامین و واژگان و در بیانی کلیتر فرهنگ اسلام را به فراخنای شعر کشانید. شعر از آیات و روایات سرشار بود. ستایش و یادکرد از چهرههای
درخشان تاریخ اسلام به ویژه ابوذر، عمار، حرّ، سمیّه، مالک اشتر و مبارزان و مجاهدان و شهیدان بزرگی چون جلال آلاحمد، دکتر شریعتی و; در سرودههای این دوره احساس میشد. احساسات شورانگیز مذهبی در تار و پود شعر تنیده بود و سرودهها با بهرهوری از این اندیشهها و طرح حماسهی شکوهمند عاشورای حسینی به تهییج و تحریک عواطف میپرداخت.
7- طرح چهرههای ملّی و اسطورههای تاریخی
گرچه طرح چهرههای ملّی و اشاره به اسطورهها کم فروغتر از اندیشههای مذهبی در سرودهها چهره مینمود اما اشعار این دوره خالی از این مسائل نیست. اشاره به داستان ضحّاک، کاوهی آهنگر، سیاووش و کاربرد واژگان دیو، اهریمن و;. در شعر و اشعار مردم شنیده میشود.
در برخی از سرودهها و <سرودها> و شعارها، مصراعها و ابیاتی از گذشتگان نیز به کار میرفت که مصراع <دیو چو بیرون رود فرشته درآید>(12) از آن جمله است. احیای برخی مضامین شعر مشروطیت و استفاده از سرودههای شاعران برجستهی عصر مشروطه که مضامین ملّی در شعر آنها وجود دارد مانند فرّخی یزدی، نسیم شمال، عارف و عشقی در لابهلای شعارها و سرودهها به چشم میخورد.
8- مردمگرایی و مردم باوری
در شعر سالهای اختناق، نوعی نفرت و ناباوری نسبت به مردم احساس میشود. شاید مشاهدهی بیتفاوتیها، در خود خزیدنها، نظارهگر بیدرد حادثهها و فاجعهها بودن دستاویز تاختن به مردم است. به دلیل همان یاءس که پیشتر از آن سخن رفت، شاعران نسبت به فردای این مردم چنان یاءسزده و ناباورند که گاه بالحنی تند و شکننده با آنان سخن میگویند:
مردم،
گروه ساقط مردم
دلمرده و تکیده و مبهوت
در زیر بار شوم جسدهاشان
از غربتی به غربت دیگر میرفتند
و میل دردناک جنایت
در دستهاشان متوّرم میشد(13)
شعر شاملو از ناامیدی مطلق و لحن پرخاشگرانه نسبت به مردم لبریز است. در مجموعه هوای تازه و باغ آینه از این دست سرودهها فراوان میتوان یافت. بعدها نعمت میرزازاده در مجموعهی <سحوری> پاسخی نرم به او داد:
نفرین مباد جنگل آتش گرفته را
این رهروان دیده شبیخون
وز چشم زخم اهرمن از هم گسیخته
دیگر سزای سرزنشی نیستند، مرد!
هرگز مباد نفرت از این مردم;(14)
9- بازگشت به عشق عارفانه
دورهی پیش از انقلاب، سرودن شعر گناهآلود (کفرگونه) و در کنار آن غزل عاشقانه زمینی، فراگیر و گسترده در سرودهی شاعران به چشم میخورد. در سرودههای شاملو، نصرت رحمانی، نادرپور و; گاه به حوزهی مقدّسترین ارزشهای دینی حمله میشد. همانگونه که در قلمرو رمانها و داستانهای این زمان همین ویژگی موج میزد. دو جناح روشنفکر غربگرا و روشنفکران شرقگرا با تفکرات مادّی، با زبان طنز و کنایه و تمسخر و گاه صریح و روشن، باورهای مذهبی را به سخره میگرفتند و در کنار آن، خیل شاعران از بیان عریانترین و بیپردهترین لحظهها و صحنههای جنسی و التذاذهای جسمی پروایشان نبود، فریدون توللی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، اخوان ثالث، نادر نادرپور(15) و; از این دست شاعران محسوب میشوند. گرچه برخی از آنها همچون اخوان بعدها رویکردی به سمت سرودههای عمیقتر با نگاهی و تاءملی در مسائل اجتماعی و سیاسی دارند.
در عصر انقلاب، عشق عارفانه با بهرهگیری کمرنگتر از اصطلاحات رایج عرفان سنتی دوباره شعر را باز مییابد. در دوران اوجگیری مبارزه، عشق هماره با شهادت، خون، ایثار و وصال محبوب و; همراه است. این دست سرودهها با عاشقانهترین حماسهی تاریخ اسلام یعنی عاشورا امتزاج و پیوند مییابند و با آمیزهای از عشق و حماسه، فضایی تازه و بابی نو در شعر انقلاب میگشایند.
شیرمردا به تو در بیشهی آهن چه گذشت؟
بر تو در حجم شب دشنه و دشمن – چه گذشت؟
پشت آن پنجرهی منفعل از تابش ماه
بر تو ای اختر پاک شب میهن چه گذشت؟
زیر آوار جنون آور شلاق و سکوت
چه به روح تو فرود آمد و بر تن چه گذشت؟
بر دلت؛ – روزنهی عاشق خورشید بهار-
در سیه چال بدون در و روزن چه گذشت؟
بر لبت: در دل تاریکترین لحظهی عشق
جز پیام گل و آیندهی روشن چه گذشت(16);
شعر در سال 1357 باید پیش از این کاویده و مطالعه و شناسانده شود. گرچه در حوزههای دیگر ادبی مانند قصهنویسی (قصه کودکان، نوجوان و بزرگسالان)، طنز، شعارگویی و شعارنویسی، سرود و; میدان تحقیق فراخ است و متاءسفانه کاری درخور و شایسته انجام نپذیرفته است. با این همه، پیشتر از آن که آثار این دوره محو و گم و فراموش شود باید با دقت و وسواس، و رها از سمتگیریها و حبّ و بغضهای متداول دقیقاً مطالعه و بررسی گردد.
پانوشت:
149 1 Humphrey House, The Dickens1World, Oxford university press,
2- دیچز دیوید. <شیوههای نقد ادبی> ترجمهی محمد تقی صدقیانی، دکتر غلامحسین یوسفی، چاپ سوم، انتشارات علمی، صص 553-554
3- الیس الصبح بقریب؟
4- شاعر اشاره به افسانهای انوشیروان عادل دارد و تظلّم خری به بارگاه او! پیش از شاعر شریعتی نیز گفته بود: عدالت انوشیروان را تنها خری باور کرد!
5- وقتی ولیعهد کوچک بود تاج را به گهوارهی او میبستند.
6- امینپور، قیصر، <تنفّس صبح>، چاپ دوم 1364، صص 66-67 (شاعر این شعر را در تیرماه 57 سروده است.)
7- به عنوان مثال به کارو میتوان اشاره کرد که از زبان کارفرما میگوید: دوستان، همکاران/ پند این پیر جهاندیده همه گوش کنید/ تا به پایان نرسد سال و مه غارتگر/ خون انسان ستمدیده به نیرنگ و فسون/ بچکانید و قدح پشت قدح نوش کنید.
8- باقری، عباس <صبح در پرگار> چاپ اول، 1368، صص 32-33
9- تصویر آینده به طلوع خورشید و ترسیم نظام ستم به شب و ضحّاک و دیو و; از این دست تصاویر مشابه است.
10- فرخزاد، فروغ، <تولدی دیگر> چاپ هفدهم 1370، انتشارات مروارید، ص 91، ص 140
11- موسوی گرمارودی، علی <در فصل سرخ مردن> ص 2
12- مصراع دوم این بیت حافظ است که:
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
13- تولّدی دیگر، ص 92
14- میرزازاده، نعمت <سحوری> چاپ اول، انتشارات رواق، 1357، ص 102 و آوازهای نسل سرخ، عبدالجبار کاکایی – روزنامهی اطلاعات
15- از نمونه سرودههایی که پاس حرمت ارزشهای اعتقادی نداشتهاند به سرودههای نصرت رحمان، و شعر <قم> نادرپور و; و شعر گناه آلود و عریان، به بسیاری از سرودههای فروغ فرخزاد تا قبل از <تولدی دیگر> و حتّی در تولّدی دیگر میتوان اشاره کرد.
16- صالحی، بهمن، دفتر، <کسوف طولانی> (این سروده دربارهی زندانیان سیاسی پس از آزاد شدن در بهمن 1357 سروده شده است
اشعار انقلابی
راه ما
بدان ای دوست
در این دنیااگر رنج، غم ودرد ها
فزون تر از خوشی باشد
چه باید کرد؟
چه باید کرد
به جز از انقلاب سرخ و قهر آمیز!
چه راه و چاه برما، باقی است دیگر؟
چه کاری بهتر از این، انقلاب برما
مفید و سودمند باشد
و خواهد بود.
ما رهروان راه رهایی بسوی صبح
با توده فقیر و نستوه این وطن
راهنده ایم بسوی سحر
تا جانرا از شبستان ی چو این حالا
بیرون بکشایم
ن د.
……………………………….
خدمت
خدمت مظلوم کنیم تا جان ماست
این عمل لازم بر انسانها ست
توده است بر ما بزرگ محترم
بهترین قاضی بما وجدان ماست
خون مردم می خورند این خائنین
همچو افیون دشمن ایمان ماست
کار ما باشد همه خدمت به خلق
ورنه ای دوست زندگی زندان ماست
رنج و غم از همه بر ما بیشتر است
ما به آزادی خلق کوشیم تا توان ماست.
خدمت مردم کنیم تا زنده ایم
در ره خورشید ما پوینده ایم
ما برای مطلب و مقصود به پیش
را و رسم نو را جوینده ایم
همت و غیرت به ما رهیاب گشت
عاقبت خورشید را یابنده ایم.
ن د.
……………………..
• جنبش شعـله؟
تو ای همرزم و هم زنجیر وهم سنگر
بجنب و فکر کاری کن
که همرزمان تو محکوم میسازندفطرت را
بدر کردندگنج از قعر خاک و اوقیانوسها
وبشکستند آن ذرات ریزی را، که عقل از درک او در وادی حیرت
فرورفته
بریدند، مرز اتموسفیر با تیر فلک پیمای، تند راکت و اقمار
و بشکستند، طلسم عظمت دیرینهء اورانوس و مریخ وعطارد را
و آوردند پیک از پشت ماه و آن سوی کیهان
تو تاکی خوابی و مسموم در بند خرافاتی
تو ای همرزم و هم زنجیر خیز و فکر کاری کن
و تاکی اینقدر محروم و با فقر و مرض دست و گریبانی
نمیدانی که این نا راحتی ها از کجا گردیده دامن گیر
و نانت را که دزدیده
نجات تو بدست توست و کن عزمی به پیکاری
” گناهت این که میگویی،
افق تار است و شب تار است و راه تار است و نا هموار
امید پیش تازی نیست در این راه ظلمت بار”
نگر همرزمان، شکستند این دژ بیداد
و بگزیدند، راه پیش تازی و رهایی بخش
نمیدانی که حق گیرند، با ایمان و ایثار و فداکاری
مترس از این هیولای، ستم کاران و دژخیمان
که نبود پایه اش سنگین و مستحکم
که دایم چون حباب و کف بلرز از موج خلق بیکران باشند
در این مرزی که زندان جهانش نام بگذاریم
که هستی مرگ تدریجی است
که مشت خاینین از حاصل رنج تو و مردم به پا سازندقصر و جایگاه
عیش لبخندی زنند بر عقل و طرز فکر و کردارت
گناه توست چون تن داده ای با سستی و ذلت
و قانع گشته ، با این شکل وضع نا به سامانی
که این فعل تو جرئت داده دشمن را
که دست تعرض بر زنند، بر ذهن و روح و جسم و وجدانت
پژوهش کن تا آن اصلی که این عزلت به بار آورده و ما را زبون کرده
شنو حرفی زما و زود درفکر عمل بر خیز
تا بنیاد بیداد و ستم را بشکنیم و خورد سازیم این طفیلی ها
و بگذاریم سنگ نو ، به ایجاد جهانی
کاندرو نظم و مساوات و اصول و ارتقا دارد
هم آهنگی.
شهید بزرگ دوکتور رحیم محمودی
زمانی که اولین جرقههای انقلاب اسلامی زده شد و به دنبال آن سیل عظیم مردم خسته از جور ستم، خودشان را به صفوف به هم پیوسته انقلابیون رساندند بسیاری از مسائل دچار تغییر وتحول شد که از آن جمله میتوان به تحول عظیم در شعر و پدید آمدن ادبیات انقلاب اسلامی اشاره کرد؛ آن طور که شاعران جوان و حتی شناخته شدهای با سرودن اشعار مختلف انقلابی و در قالبهای گوناگون در بیدار ساختن مردم نقش مهم و بسزایی داشتند.
بیشک یکی از مسائل به وجود آمده در انقلاب اسلامی که در کنار آن رشد فزایندهای پیدا کرد، بحث سرودهای انقلابی و اسلامی است؛ به طوری که سرودهای آن دوره که برخاسته از دل مردم بود در بیداری و نیز قوت و نیرو دادن آحاد ملت از بسیاری هنرهای دیگر پیش افتاد.
از آنچه در خاطرات خوانندگان، آهنگسازان و شاعران سرودهای انقلابی روزهای بهمن سال 57 و بعد از آن بر میآید، این نکته را میتوان استنباط کرد که این سرودها اغلب به صورت بداهه سروده شده و در همان روز با آهنگسازی و یکی، دو بار تمرین کردن ضبط میشده و فردای آن روز در اختیار مردم قرار میگرفته است. پس به همین خاطر از تازگی و طراوت همراه با نوآوری و خلاقیت خاص برخوردار بوده و چون از عمق جان و دل شاعر و هنرمند بر میآمده، بیتردید بر عمق جان و دل مخاطبان مینشسته و در ایشان شور و هیجان انقلابی ایجاد میکرده است.
حال باتوجه به آنچه بیان شد، قصد داریم در یک نگاه و نگرش کلی سرودهای آن روزهای پرحماسه را مورد بررسی قرار دهیم، باشد که توانسته باشیم حق مطلب را ادا کنیم؛
بیتردید یکی از حوادث مهم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حادثه شهادت عدهای از مردم بیگناه در هفدهم شهریور سال 57 بود که به نوعی میتوان آن حادثه را سرآغاز کلی حضور میلیونی مردم در خیابانها دانست. پس از این حادثه غمانگیز بود که آن سرود با این ابیات زبانزد همگان شد که:
درود، درود، درود
به روان پاک شهید راه خدا
درود، درود، درود
به جوان که کشته شد به میدان شهدا
ای که پرپر میکنی جوانهها
میزنی آتشی به خانهها
هفده شهریور روز ننگ تو
هفده شهریور افتخار ما
پس به همین خاطر است که سرودهای انقلاب اسلامی حس و حال خاصی دارد؛ یعنی در آن سرودها شهدا جایگاه خاص و ویژهای دارند، سرودهایی چون:
برخیزید، ای شهیدان راه خدا
ای کرده، بهر احیای حق، جان فدا
کز قطره، قطره خون پاک شما
میروید تا ابد در وطن لالهها
برخیزید، برخیزید
برخیزید رهبر آمد کنون در کنارتان
تا سازد، غرق در بوسه خاک مزارتان
تا گیرد خون بهای شهیدان ز اهرمن
بازآمد، رهبر ما پی یاری وطن
و گاهی هم با استفاده از آرایههای ادبی چون استعاره، از شهدا این چنین یاد میشود:
به لالهی در خون خفته
شهید دست از جان شسته
قسم به فریاد آخر
به اشک لرزان مادر
و نیز در برخی سرودها هم واژه مقدس شهید با واژههای بهار و آزادی گره میخورد؛
شهید، شهید، شهید، راه تو افتخار، نام تو ماندگار
عزتت پایدار، مرگ سرخت، خروش روزگار
ای غمت جاودان، در دل عاشقان
خون تو در جهان، میکند گلفشان
هر بهار، هربهار
و در برخی موارد شهید و شهادت همراه با داستانی کودکانه بوده است، چون:
بابا آب داد دیگه شعار ما نیست
بابا خون داد
تو کتابا دیگه، نمیخونیم بابا
بابا نون داد
بابا فریاد کشید، بابا جنگید تاشب
بابا جون داد
یقینا محور انقلاب اسلامی و پیروزی آن، حضرت امام(ره) بوده است. پس ایشان و شخصیت والای آن بزرگوار در سرودهای انقلاب اسلامی نقش و جایگاه خاصی داشته و به همین دلیل است که بسیاری از سرودهای مطرح و ماندگار آن زمان، پیرامون امام خمینی(ره) و جایگاه والای ایشان است، سرودهایی چون:
خمینی ای امام، خمینی ای امام؛
ای مجاهد، ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون نجات انسان شعار توست
مرگ در راه حق، افتخار توست
این تویی، این تویی پاسدار حق
خصم اهریمنان، دوستدار حق
بود شعار تو، به راه حق قیام
ز ما تو را درود، ز ما تو را سلام
آنچه برای همگان مسلم است روز بزرگ پیروزی میباشد و آن روز، روزی نیست جز بیست و دوم بهمن سال 57 که نقطه عطف انقلاب و رهایی ملت از چنگ طاغوت زمان بوده است. این روز در اغلب سرودها دیده شده و حتی در برخی سرودها هم به صورت مستقل به آن پرداخته شده است؛ سرودی چون:
بیست و دوی بهمن، بیست و دوی بهمن
روز از خود گذشتن
روز پیروزی ما
روز نجات میهن
این یک امر مسلم و قطعی است که هر انقلاب برخاسته از دل مردم باشد و همراه با آرمانهای الهی و ناب حرکت کند، سرانجامی جز پیروزی نخواهد داشت و این پیروزی خود دلگرم کننده مردم و گردانندگان انقلاب است تا هرچه بهتر و سریعتر به هدف نهایی خود نایل شوند. این امر در روند پیروزی انقلاب اسلامی کاملا مشهود است؛ یعنی از همان آغازین روزهای انقلاب و به تبع آن در اوج روزهای به یاد ماندی انقلاب اسلامی سخن از ظفر و پیروزی است و این نوید پیروزی در اغلب سرودها موج میزند؛ سرودهایی که با آمدن حضرت امام(ره) پیروزی و سربلندی انقلاب اسلامی را نوید و مژده میداد ؛
بوی گل سوسن و یاسمن آید
عطر بهاران کنون از وطن آید
جان ز تن رفته باز، سوی تن آید
رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
بگذرد این روزگار تلختر از زهر
بار دگر روزگار چون شکر آید
البته ناگفته نماند که این پیروزی و ظفر با همت مردم، رهبری امام خمینی(ره) و ریخته شدن خون شهدای بسیاری به دست آمد و برگ زرینی در تاریخ چندین هزار ساله این مرز و بوم به یادگار گذاشت؛
آمده موسم فتح ایمان
شعله سر زد افق، نور ایمان
در دل بهمن سرد تاریخ
لاله سر زد ، ز خون شهیدان
لالهها قامت سرخ عشقند
سرنوشت تو با خون نوشتند
پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
در ادامه این مقال باید یادآور شد که قالب اغلب اشعار مورد استفاده به صورت مثنوی، مستزاد، شعر نیمایی و یا قصیده و دو بیتیهای پیوسته بوده و از وزن و آهنگ چکشی یا همان حماسی برخوردار بوده و چون اغلب به شکل گروه کر خوانده میشده مناسب برای استفاده از راهپیماییها بوده است.
به هر حال روزها و ساعات دهه مبارک فجر، یادآور حماسهسازی مردان و زنان و حتی کودکان و سالخوردگانی است که برای نجات دین و میهن و برافراشته ساختن پرچم آزادی و استقلال دست به کاری بزرگ زدند، کاری که بهت و حیرت همگان را برانگیخت و به تبع آن حماسهای بزرگ را رقم زد. باشد با تداعی خاطرات باشکوه آن دوره و نیز عمل کردن به رهنمودهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری همواره پیرو خط شهدا و آرمانهای والای انقلاب اسلامیمان باشیم.
علل پیروزی انقلاب اسلامی:
1 . ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی جامعه ایران: ساختار ایران از لحاظ اجتماعی و بافت فرهنگی با ساختار فرهنگی کشورهای دیگر از جهاتی متمایز است جامعه ایران به لحاظ برخورداری از فرهنگ اصیل اسلامی شیعه، از انسجام و وحدت و یکدلی بینظیری برخوردار است، فرهنگ حیاتبخش شیعه و اعتقاد به اصل امامت و ولایت از امتیازات برجسته جامعه ایرانی است که به نوبه خود عناصر و اقوام اجتماعی را در کنار هم متحد و یکدست در برابر توطئهها بیدار و منسجم نگه میدارد.
2 . رهبری: یکی از اساسیترین عوامل پیروزی انقلابها رهبران انقلابها هستند، رهبرانی که با هدایت ارگانیسم، نیروهای اجتماعی و احزاب سیاسی را با برنامهریزی منظم به سوی اهداف مشخص شده سوق میدهند که در نهایت این هدایتهای پیشروانه منجر به پیروزی انقلاب میگردد.
در میان رهبران تمامی انقلابها قدرت و نفوذ معنوی امام خمینی که از آن به نیروهای «کاریزما» تعبیر مینمایند یکی از مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی بوده است که در طول تاریخ انقلابها این نفوذ بسیار کمنظیر بوده است.
3 . نارضایتی عمومی در اجتماع ایران، بطوریکه تمام طبقات اجتماعی و احزاب سیاسی را بر آن میداشت که با تشکیلات خاص خود مردم ار در رسیدن به اهداف و خواستههایشان تهییج نموده و در قالبهای مختلف مبارزاتی به مبارزه دعوت مینمایند و در نتیجه مردم نیز با صفوف مستحکم در مبارزه علیه استبداد دیر پای کوشیده و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی را ایفاء نمودند، رفتار ظالمانه استبداد نیز مخالفت مردم و مبارزات مردمی را بر علیه فضای حاکم شدیدتر مینمودند، بطوریکه تمام آزادیهای تعریف شده مردم از جمله آزادی آنها در مراسم مذهبی و عزاداری نادیده گرفته شده بود و سلولهای زندانهای بزرگ مملو از جوانان بود. که عزت و آزادی مردم را جریحهدار نموده و مردم را در مقابل این رژیم مستبد وابسته به استعمار به مبارزه میکشانید.
عوامل دیگری نیز در پیروزی انقلاب اسلامی دخیل بودند که زیر مجموعهای از عوامل فوق محسوب میشوند که در نقش گروهای مختلف تبیین خواهند شد.
– نقش علماء و بزرگان:
علمای شیعه چونان حلقههای محکم زنجیرهای آهنین به همدیگر متصل بوده و شبکه وسیع فرهنگی را بوجود آورده بودند. ابزاری که در میان علمای شیعه وجود دارد در اختیار هیچ گروه اجتماعی نبوده است، طبقات مختلف علماء اعم از علمای مذهبی و بزرگان فرهنگی کشور اجزای یک پیکری محسوب میشدند که پیوسته با محور اصلی هدایتگر انقلاب یعنی، رهبری مرتبط بوده و برنامههای مورد تأیید او را در میان تمام اقشار اجتماعی اعم از بازاری و کسبه و کشاورز و دانشگاهی و طبقات دیگر اعلام نموده و نقش ابزار ارتباطی را ایفاء نموده و مردم را با اهداف رهبری هماهنگ مینمودند اساتید متعهد دانشگاهی و روحانیون مستقر در مساجد سراسر کشور که از شهرهای کلان گر فته تا دور افتادهترین نقاط روستایی حضور داشتند به طور منظم و سیستماتیک با مردم مرتبط بوده و آگاهیهای فرهنگی را به مردم القاء مینمودند، مراجع تقلید حوزههای علمیه قم و نجف و شهرهای بزرگ دیگر چون مشهد و اصفهان و تبریز و; مردم را با بیانههای شرعی در صحنه و در جریان مبارزات نگه میداشتند بزرگانی از تجار و بازرگانان و کشاورزان و عشایر و تمام طبقات در پیروزی انقلاب اسلامی و بسیج مردم نقش مهمی داشتند.
– ارتباط متقابل علماء با مردم:
چنانچه گفته شد علماء، در میان مردم نفوذی بسیار دیرپا و مستحکم داشتند چون خاستگاه علماء از میان اقشار مختلف بوده است، و هرگز علماء و روحانیون از یک قشر برنخواستهاند که مُنقطع از اقشار مردم باشند، بلکه علمای شیعه و طلاب علوم دینی و اقشار مختلف جذب حوزههای دینی شده و به درجات علمی نائل شده و پس از کسب مدارج علمی به میان مردم برگشته و همواره به تبلیغ و ارشاد مردم اقدام کردهاند، این سنت دیرپای حوزههای دینی شیعه است، چون علماء و مردم در فرصتهای مختلف به علت ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی اجتماع ایران ارتباط بسیار نزدیک داشتهاند، و منازل علماء یکی از پناهگاههای حل مشکلات مردم بوده است. حسینیهها، تکایای مذهبی و مساجد سراسر کشور از جمله مراکز ارتباط دهنده مردم با علماء بوده است.
براساس فرهنگ اصیل اسلام، مردم مسلمان روزانه سه بار در مساجد حضور یافته و روزهای جمعه در نماز جمعه حاضر شده و با روحانیت مرتبط بودند. برگزاری هیأت مذهبی و مراسم عزاداری در ایام محرم و صفر و سایر مناسبتهای مذهبی و اعیاد نیز از جمله ابزارهای ارتباطی میان اقشار مردم و علماء بوده است، این ارتباط به خاطر عوامل متعدد بسیار ناگسستنی است که در طول تاریخ شیعه در ایران به وضوح دیده میشود.
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»
انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخی در قرن بیستم است. جهان در سال 1357 شمسی شاهد ظهور یک جهان بینی و خیزش یک ایدئولوژی با نام انقلاب اسلامی شد. قطعا در حافظه تاریخی ملت ایران و ملل دنیا خواهد ماند که رادمردی از تبار ائمه(ع) و فقط با پشتوانه ایمان، با مبارزات پانزده ساله خود توانست تمام افکار جهانیان را به خود جلب نماید. او در آخرین یادگاری های خود می گوید: این انقلاب دستاورد میلیونها انسان ارزشمند است. این انقلاب سیطره استعمار را در ایران برای همیشه از بین برد و سعادت فرزندان کشور را بیمه نمود.
رهبری فرهمند کاریزماتیک با رویکرد اسلامی امام خمینی توانست بر کلیه فرمولهای حسابگرانه غربی ها در جهان پیروز گردد. او علاوه بر اینکه خود را سرباز دین و مکتب می دانست، از مشروعیت مردمی نیز بهره می جست و رفراندوم او برای تائید انقلاب اسلامی یکی از بی نظیرترین جلوه های حضور مردم در عرصه اجتماعی است.
یاد آن روزی که بهمن گل ببار آورده بود
وان زمستانی که مستان را بهار آورده بود
یاد باد آن دل تپید ن های مشتاقان یار
وان عجب نقشی که آن زیبانگار آورده بود
ما بر این اعتقادیم که انقلاب اسلامی ریشه ای کاملا فرهنگی دارد علی رغم اینکه واقفیم حضور فرهنگی غرب از جمله آمریکا و انگلیس در ایران یک توالی چند صد ساله دارد، اما این حضور در دهه های قبل از پیروزی انقلاب رنگ و جلوه ویژه ای به خود گرفته بود. تسلط فرهنگی و حقوقی و تدوین قانون کاپیتولاسیون، پوشش کاملا غربی، در محاق ماندن و در حاشیه ماندن فرهنگ دینی که با باور مردم گره خورده بود سبب شد تا عاملین فرهنگی کشور یعنی فرهنگیان و معلمان در خط مقدم مبارزه به جنب و جوش بیفتند. هزاران فرهنگی از جمله دانش آموزان با تاسی به پیام آور انقلاب یعنی امام خمینی، خود را برای حضوری چشمگیر آماده می کردند. شرکت در مجالس و محافل بحث، بسط ایدئولوژی انقلاب، تنویر تفکر انقلابی، مبارزه با فقر فرهنگی، سوق دادن اذهان به تمدن دینی ایرانی، مقابله با توطئه های فرهنگی، پرهیز دادن جوانان و نوجوانان از جذابیتهای فرهنگی غرب از جمله سینما و مجالس لهو و لعب، تبیین خودباوری در جوانان و نوجوانان، تحلیل اندیشه های نویسندگان غرب ستیز و دهها مولفه دیگر که زحمت پرداخت آن را معلمان به دوش می کشیدند. می دانیم چه بسیار معلمانی که در این راه از جان خویش نیز گذشتند حتی می توان چندین استان کشور را نام برد که اولین شهید آن نیز از بین معلمان بوده است.
رسالت دیگر معلمان که بر خلاف سرمایه گذاری غرب در ایران عملی شد پس از ورود امام به ایران بود. پس از پانزده سال فراق و دوری، این بزرگمرد تاریخ به وطن خود بازگشت.
رواق منظر چشم من آشیانه توست