دانلود مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی word :

ارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی
عملکرد شرکت (مطالعه موردی صنعت محصولات دارویی)

چکیده
بهره‌وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع مانند نیروی انسانی به طریقه علمی و کاهش هزینه های تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال، کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آن‌گونه که به سود کارکنان‌، مدیریت و عموم مصرف کنندگان باشد. ارزش افزوده یکی از معیارهای بهره‌وری نیروی انسانی سازمان می باشد.
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نسبت های مبتنی بر ارزش افزوده نیروی کار به عنوان یکی از مهم ترین معیار های بهره وری و شاخص های عملکرد مالی شرکت در هر دو سطح نقدی و تعهدی است.بر این اساس در این تحقیق با استفاده از متغیرهای ارزش افزوده نیروی کار در سه گروه کلی یعنی نسبتهای ساختار اقتصادی، نسبتهای بهره وری ونسبتهای مربوط به کارایی مدیریت، ارزش افزوده نیروی کار محاسبه شد. هر یک از نسبت های این گروه ها نیز برای سه گروه کارکنان مستقیم تولیدی، کارکنان غیر مستقیم تولیدی و کارکنان غیر تولیدی محاسبه گردید . قلمروی زمانی تحقیق دوره 6 ساله از ابتدای سال 1380 تا آخر 1385 و نمونه تحقیق شرکت های صنعت دارویی است. به علت تعدد نسبت ها متوسط شش سال برای هر نسبت محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که نسبت های بهره وری با شاخص های عملکرد تعهدی ونقدی شرکت رابطه دارند اما نکته حائز اهمیت این است که بر خلاف انتظار اولیه رابطه سطوح سود با ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی قوی تر از کارکنان تولیدی است. به عبارت دیگر کارکنان غیر تولیدی بیش از کارکنان تولیدی در افزایش بهره وری و ارزش افزوده شرکت در صنعت دارویی نقش دارند.
واژه های کلیدی: ارزش افزوده نیروی کار،بهره وری نیروی کار، نسبت های ارزش افزوده، شاخص های عملکرد نقدی و تعهدی.

1 مقدمه
ارزش آفرینی در سال های اخیر رویکرد غالب روش های ارزیابی عملکرد شرکت بوده است. این رویکرد ابعاد تازه ای را وارد مطالعات حاکمیت شرکتی نموده است. مفهوم ارزش ایجاد شده در شرکت می تواند جایگزین مفاهیم قبلی مانند سودآوری گردد(حاجیها،1384). ارزش افزوده ثروت ایجاد شده توسط واحد تجاری را اندازهگیری میکند و این ثروت حاصل کار و تلاش گروهی است که به نوعی در واحد تجاری سهیم بودهاند. به عبارت دیگر ارزش افزوده نشان دهنده جمع بازده حاصله موسسه توسط سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، کارمندان و دولت میباشد، که قسمتی از این ثروت یا ارزش ایجاد شده در قالب سود سهام، بهره وامها، حقوق و دستمزد (شامل بیمه بازنشستگی و سایر مزایای کارکنان) و مالیات، به آنان توزیع میشود و قسمت باقیمانده به عنوان ذخایر یا برای سرمایهگذاری مجدد در همان واحد تجاری منظور میگردد. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نسبت های مبتنی بر ارزش افزوده نیروی کار و شاخص های عملکرد شرکت در هر دو سطح نقدی و تعهدی است.
2 پیشینه تحقیق
مؤسسات مشاوره مالی و مدیریت راه حل بنیادی که به منظور بهبود اساسی در عملکرد شرکتها و حل چالش های جدید پیشنهاد نموده اند، سیستم مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM) می باشد. این سیستم آن گونه که نایتKnight) ،1997) یکی از صاحبنظران این نظریه توصیف می کند عبارت است از:
« VBM یعنی سیستمها و فرآیندهای کلیدی و حتی افراد در یک واحد تجاری به سمت ارزش آفرینی سوق داده شوند و جهت گیری این سیستمها به سمت خلق ارزش باشد. به عبارتی به کلیه افراد در رده های مختلف سازمان این تفکر القا شود که چگونه در بین تصمیمات خود تقدم قایل شوند و تصمیماتی را مقدم بدارند، که در ایجاد ارزش و ثروت آفرینی مؤثرند.»
یکی از ابزارها و معیارهای ارزش در VBM ارزش افزوده است. استفاده از مفهوم ارزش افزوده در اقتصاد بیش از دو قرن قدمت دارد اما اهمیت آن در دهه 1920 میلادی بیشتر آشکار گردید. استفاده از مفهوم ارزش افزوده در حسابداری اولین بار توسطSoujanen در سال 1954 در مجله Accounting Review پیشنهاد گردید.20سال بعد در دهه 1970،به دلیل تغییرات محیط سیاسی انگلستان یعنی پیروزی حزب کارگر در انتخابات و نفوذ اتحادیه های کارگری در دولت وقت،گزارشگری سود که تا آن زمان مورد حمایت بود،کمرنگ شد و ایده جدیدی در حرفه حسابداری انگلستان پدید آمد.بر اساس تفکر جدید درآمد تنها متعلق به سهامداران نیست بلکه به گروههای دیگری مانند کارکنان،دولت و تامین کنندگان مالی نیز تعلق دارد(فرقاندوست حقیقی و بنی مهد، 1379).
عصر کنونی عصر اقتدار دانش و اطلاعات می باشد و دارندگان دانش سرمایه های انسانی سازمان ها می باشند. در سازمان های دانش محور نقش سرمایه های انسانی در ارتقای عملکرد سازمان و رقابتی نمودن آن از طریق گذشتن از مرزهای دانش کلیدی تر می شود.از سوی دیگر سرمایه های انسانی هر سازمان بخشی از سرمایه اجتماعی است که جامعه به سازمانها وام داده است و درخواست گزارشگری در مورد چگونگی تقویت، حمایت، بهینه سازی، بهره وری و رشد و توسعه آنرا می نماید. تحولات اقتصادی سده حاضر خلق ثروت و ایجاد ارزش افزوده را ضامن بقاء سازمانهای نوین میداند. سازمانهای دانش محور خدماتی هستند و نیروی انسانی دانشی بخش محوری از عوامل بقای آنها را تشکیل می دهد (حاجیها،،1386،الف، حاجیها ،1386ب).
دریک بنگاه اقتصادی،ارزش افزوده مقدار باقی مانده از بازده ای است که با بهره گیری از ظرفیت تولیدی مثل کار و سرمایه، بوجود آمده است.ارزش افزوده سهم بنگاه اقتصادی را نسبت به تولید ناخالص داخلی نشان می دهد و توانایی بنگاه در افزایش ارزش کالاها و خدمات تولید شده را ،بیان می نماید.صورت ریاضی ارزش افزوده را می توان به شکل زیر و بوسیله جابجایی ارقام صورت سود و زیان نشان داد.
R=S-B-W-I-DP-DIV-T (1)
S-B=W+I+DP+DIV+T+R (2)
یا
S-B-DP=W+I+DIV+T+R (3)
که در آن :
سود تخصیص نیافته دوره R=
درآمد حاصل از فروش= S
مواد و خدمات خریداری شده از خارج از بنگاه B=
دستمزد=W
بهره =I
استهلاک=DP
سود سهام= DIV
مالیات = T
معادله (2)بیانگر ارزش افزوده ناخالص و معادله (3)نشان دهنده ارزش افزوده خالص است.در هر دو معادله،سمت چپ(سمت تفریق)نماینگر روش محاسبه غیر مستقیم و سمت راست (سمت جمع) نشان دهنده روش محاسبه مستقیم ارزش افزوده است. برخی مزایای کاربرد ارزش افزوده و نسبت های مبتنی بر ارزش افزوده در تصمیمات مالی به شرح زیر است:
الف) اندازه گیری پاداش بهره‌وری: گزارشگری ارزش افزوده روش عملی تری جهت انعکاس پاداش افزایش بهره وری فراهم می‌کند و آنرا به تغییرات در مبالغ ارزش افزوده مربوط می‌سازد (1979 و 1981 و 1979 Morley).
ب) توانایی پیش بینی و تشریح: نسبت‌های مبتنی بر ارزش افزوده می‌توانند برای توضیح و یا پیش بینی رویدادهای با اهمیت اقتصادی شرکت (مانند پیش بینی وضع مالی شرکت)سودمند باشند (1979 Morley، 1987 Cox، 1983 Sinha).
ج) پیش بینی های سرمایه گذاران: گزارشگری ارزش افزوده برای سرمایه گذاران، بعنوان یک ابزار،برای پیش بینی سود آوری، بازده مورد انتظار و ریسک‌های مربوط به اوراق بهادار مفید است (1985 Maunders).
د) شاخص بهتر: نسبت‌های مبتنی بر ارزش افزوده ممکن است شاخص عملکرد بهتری برای اندازه گیری کارایی مدیریت (1968 Ball) و ترکیب عمودی فراهم نمایند (1978 Morely).
تاکنون در تجزیه وتحلیل های مالی استفاده از نسبتهای حسابداری سنتی،یعنی نسبتهای سودآوری،نقدینگی،اهرم و فعالیت مرسوم بوده است،اما استفاده از نسبتهای مبتنی بر ارزش افزوده در کنار نسبتهای حسابداری سنتی در تجزیه و تحلیل وضعیت مالی،عملکرد و جریانات نقدی شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در اینجا بطور خلاصه نسبتهای مبتنی بر ارزش افزوده از نظر می گذرد.
الف)نسبتهای ساختار اقتصادی: نسبتهای ساختار اقتصادی،میزان وابستگی شرکت را به عوامل تولیدی نشان می دهد. بالا بودن نسبتهای فوق بیانگر وابستگی شرکت به هریک از عوامل تولید است، مثلاً اگر نسبت هزینه های پرسنلی به ارزش افزوده بیشتر از دو نسبت دیگر باشد،می توان نتیجه گرفت که شرکت در میان عوامل تولید ،بیشتر از همه به عامل نیروی کار وابسته است.
ب)نسبتهای بهره وری: نسبتهای بهره وری برای ارزیابی کارایی عوامل تولید بکار می روند.
ج)نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت: برای اندازه گیری کارایی مدیریت،نسبتهای مبتنی بر ارزش افزوده متفاوتی را پیشنهاد نموده اند.
3 روش شناسی تحقیق
در این تحقیق نوع مطالعه از نوع اکتشافی و همبستگی است. مقوله ارزش افزوده و نسبت های مالی مبتنی بر آن که رویکرد جدیدی است و رابطه آن با شاخص های عملکرد نقدی و تعهدی مورد توجه این تحقیق است. خصوصا از بین اجزای مولد ارزش افزوده برای شرکت به طور ویژه ارزش افزوده تولید شده توسط نیروی کار از اهداف این تحقیق است . برای محاسبه ارزش افزوده نیروی کار از روش جمع استفاده شده است.
نسبت های ارزش افزوده مورد استفاده در این تحقیق در سه گروه نسبت ها شامل الف)نسبتهای ساختار اقتصادی، ب)نسبتهای بهره وری، ج)نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت بررسی می گردد .
23 قلمروی مکانی و زمانی تحقیق
قلمروی مکانی این تحقیق کلیه شرکت های صنعت دارویی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و قلمروی زمانی دوره 6 ساله از ابتدای سال 1380 تا آخر 1385 می باشد. دلیل انتخاب صنعت دارویی به عنوان نمونه تحقیق کاربر بودن آن است.
33 جامعه و نمونه تحقیق
شرکت های صنعت دارویی جامعه تحقیق می باشند.علت انتخاب صنعت دارویی وجود تعداد مناسب شرکت های تولیدی است که اطلاعات مالی مورد نیاز آنها از طریق سازمان بورس در دسترس می باشد. نمونه تحقیق کلیه شرکت هایی هستند که در گروه دارویی فعال بوده و اطلاعات لازم را دارا باشند.
43 متغیرهای تحقیق
متغیرهای تحقیق نسبت های مالی شرکت های تحت بررسی و همینطور نسبت ها و اقلام مربوط به ارزش افزوده و ارزش افزوده نیروی کارکه محاسبه شده است.
نسبت های ارزش افزوده مورد استفاده در این تحقیق در سه گروه نسبت ها شامل الف)نسبتهای ساختار اقتصادی، ب)نسبتهای بهره وری، ج)نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت بررسی می گردد و به شرح زیر است(حروف لاتین بیانگر نماد استفاده شده متغیر در این تحقیق است):
نگاره 1- نسبت های ارزش افزوده مورد استفاده در این تحقیق
نسبتهای ساختار اقتصادی سودخالص
ارزش افزوده E فروش خالص(ریالی) به ارزش افزوده EC –
نسبتهای بهره وری ارزش افزوده
سودخالص P ارزش افزوده به فروش خالص(ریالی) PR –
نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت ارزش افزوده به جمع داراییها EF ارزش افزوده به سرمایه EFI ارزش افزوده به بدهی ها EFC
منظور از ارزش افزوده در این تحقیق ارزش افزوده نیروی کار می باشد و برای هر نسبت ارزش افزوده به تفکیک گروه های زیر محاسبه گردیده است:
1 ارزش افزوده نیروی کار مستقیم تولید
2 ارزش افزوده نیروی کار غیر مستقیم تولید
3 ارزش افزوده نیروی کار کارکنان غیرتولیدی
به عبارت دیگر برای هر شرکت از گروه دارویی 21 نسبت ارزش افزوده در سه سطح نیروی کار مستقیم، غیر مستقیم و کارکنان غیرتولیدی محاسبه شده است.
4 فرضیه های تحقیق
در این تحقیق 5 فرضیه اصلی و 15 فرضیه فرعی به شرح زیر وجود دارد:
1- بین ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
1-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
1-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
1-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
2- بین ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.

2-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
2-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
2-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
3- بین ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.
3-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.

3-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.
3-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.
4- بین ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
4-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
4-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
4-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
5- بین ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
5-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
5-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
5-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.

5 تجزیه و تحلیل داده ها
در مرحله بعد اطلاعات مربوط به نسبت های ارزش افزوده وارد نرم افزارSPSS شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند.
15 آماره های توصیفی
نگاره های زیر آماره های توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق را ارائه می دهد. در این تحقیق هر متغیر اصلی ود به سه گروه تقسیم شده است که عبارتند از کارکنان مستقیم تولید، کارکنان غیر مستقیم تولید و کارکنان غیر تولیدی. بنابراین آماره های توصیفی در هر سه گروه کارکنان در نگاره زیر ارائه شده است.
نگاره 2- آماره های توصیفی متغیرهای ارزش افزوده نیروی کار(ارقام به میلیون ریال)
نماد متغیر تعداد مشاهدات میانگین انحراف معیار واریانس
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید 25 73388 870964 75858
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیر مستقیم تولید 25 73051 846817 7171
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی 25 351956 5149398 265163
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید 25 380209 4533634 2055384
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید 25 400432 4096214 1677897
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی 25 660959 8380251 7022861
ارزش افزوده به سودخالص کارکنان مستقیم تولید 25 90849 3772817 1423415
ارزش افزوده به سودخالص کارکنان غیر مستقیم تولید 25 150545 5318149 2828271
ارزش افزوده به سودخالص کارکنان غیر تولیدی 25 24424 807673 65234
ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان مستقیم تولید 25 94894 2677101 716687

ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر مستقیم تولید 25 16673 5234217 2739703
ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر تولیدی 25 33389 836063 699
ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان مستقیم تولید 24 51854 1273655 16222
ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان غیر مستقیم تولید 25 84322 2177126 473988
ارزش افزوده به سرمایه کارکنان مستقیم تولید 25 83074 2662538 708911
ارزش افزوده به سرمایه کارکنان غیر مستقیم تولید 25 135519 4473471 2001195
ارزش افزوده به سرمایه کارکنان غیر تولیدی 25 25553 654433 42828

ارزش افزوده به بدهی ها کارکنان مستقیم تولید 25 73974 1942661 377393
ارزش افزوده به بدهی هاکارکنان غیر مستقیم تولید 25 122615 339968 1155782
ارزش افزوده به بدهی ها کارکنان غیر تولیدی 25 29032 713367 50889
تعداد معتبر 24
نگاره 3- آماره های توصیفی متغیرهای مربوط به شاخص های عملکرد شرکت (ارقام به میلیون ریال)
نماد متغیر سود ناخالص سود عملیاتی سود خالص جریان نقدی عملیاتی خالص افزایش یا کاهش نقد
تعداد معتبر 25 25 25 25 25
عدم پاسخ 1 1 1 1 1
میانگین 694975958 710485397 611663953 48506818 33124968
میانه 5443805 405820167 3554535 267708333 4904
نما 1075550(a) 9889.82(a) 8887.92(a) 7751.57(a) 284.85(a)
انحراف معیار 8954706334 1225606346 9906788355 9972106555 6905593
واریانس 8018676552 15021109146 9814445551 9944290914 47687214
دامنه تغییرات 34345488 5829325 38142842 51417436 336613
حداقل 57312 685 -20475 -1047986 -8673
حداکثر 344028 583001 38122367 5036945 32794
a. چندین نما وجود داشته که کوچکترین آنها در جدول ارائه شده است.
لازم به توضیح است که چون همه متغیرها در طی دوره شش ساله 1380 تا 1386 محاسبه شده اند، از میانگین داده های شش ساله برای آزمون فرضیات استفاده شده است.
25آزمون نرمال بودن متغیرهای تحقیق
با توجه به اینکه توزیع متغیرهای سود و جریان نقد هیچ یک نرمال نبود، از لگاریتم متغیرها در آزمون فرضیات استفاده شد. چون سطح معنی داری همه متغیرها پس از لگاریتم گیری بیش تر از 005 می باشد، کلیه متغیرها نرمال هستند.
35نتایج مربوط به آزمون فرضیات تحقیق
با توجه به اینکه هر دو گروه متغیرهای تحقیق یعنی متغیرهای مربوط به ارزش افزوده نیروی کار و شاخص های ارزیابی عملکرد مالی دارای سطح اندازه گیری فاصله ای بوده و توزیع نرمال دارند‏، و همه فرضیه های تحقیق از نوع رابطه ای و همبستگی می باشد از روش همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات در نگاره های زیر ارائه شده است:
نگاره 3- آزمون همبستگی پیرسون برای نسبت های ساختار اقتصادی(ارقام به میلیون ریال)
گروه نسبت آماره های آزمون سودخالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیرمستقیم تولید
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان تولیدی فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر مستقیم تولید فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی

نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .474(*) 0394 -0105 0299 .410(*) .510(**)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0017 0051 0616 0147 0042 0009
سود ناخالص تعداد 25 25 25 25 25 25

نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .474(*) 0395 -0105 0299 .410(*) .510(**)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0017 0051 0616 0147 0042 0009
سود عملیاتی تعداد 25 25 25 25 25 25
نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .497(*) 0395 -0034 035 0387 .507(**)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0011 0051 0871 0086 0056 001
سود خالص تعداد 25 25 25 25 25 25

نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .578(**) .468(*) -007 .413(*) .506(*) .610(**)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0003 0021 0745 0045 0012 0002
وجه نقد عملیاتی تعداد 24 24 24 24 24 24
نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون 0331 0423 -027 0177 0398 .458(*)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0143 0056 0236 0444 0074 0037
خالص ورود یا خروج نقد تعداد 21 21 21 21 21 21
*همبستگی در سطح 5% معنی دار است(دو دامنه) ** همبستگی در سطح 1% معنی دار است(دو دامنه)
همانگونه که از جدول ملاحظه می شود نسبت سودخالص به ارزش افزوده در سطح کارکنان تولیدی معنی دار است و نسبت فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی با سود ناخالص رابطه دارد(سطح معنی داری کمتر از 5% است به ترتیب0017 ،0042 و0009). نکته حائز اهمیت این است که این رابطه ها مثبت است یعنی با افزایش ارزش افزوده نیروی کار سود ناخالص افزایش می یابد. این رابطه برای کارکنان غیر تولیدی قوی تر از کارکنان تولیدی است(رابطه در سطح 1% معنی دار است).
در سطح سود عملیاتی نیز عینا همین رابطه برقرار است.یعنی نسبت سودخالص به ارزش افزوده در سطح کارکنان تولیدی دارای رابطه معنی دار است و نسبت فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی با سود عملیاتی رابطه دارد(سطح معنی داری کمتر از 5% است به ترتیب0017 ،0042 و0009). در سطح سود خالص نیز نسبت سودخالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولیدرابطه معنی داری برقرار است(سطح معنی داری کمتر از 5% است. نسبت فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی نیز در 1% رابطه معنی داری با سود خالص دارد.
در مورد شاخص های عملکرد نقدی یعنی وجه نقد عملیاتی و خالص ورود یا خروج نقد نیز بین نسبت سودخالص به ارزش افزوده و وجه نقد عملیاتی برای کارکنان مستقیم تولید و کارکنان غیرمستقیم تولید رابطه معنی داری برقرار است(سطح معنی داری کمتر از 5% است به ترتیب0003 و 0021 ). این رابطه برای کارکنان مستقیم تولید قوی تر است(در سطح 1% رابطه برقرار است.

از سوی دیگر در گروه نسبت های ساختار اقتصادی نسبت فروش خالص به ارزش افزوده برای همه کارکنان رابطه معنی داری برقرار است که این رابطه برای کارکنان غیر تولیدی قوی تر است.

نسبت فروش خالص به ارزش افزوده در سطوح کارکنان تولیدی، کارکنان غیر مستقیم تولید و کارکنان غیر تولیدی با وجه نقد عملیاتی رابطه معنی داری دارد. اما این رابطه برای خالص ورود یا خروج نقد تنها در سطح کارکنان غیر تولیدی وجود دارد.
در نگاره زیر نتایج آزمون رابطه نسبت های بهره وری ارزش افزوده با شاخص های عملکرد تعهدی و نقدی ارائه شده است:
نگاره 4- آزمون همبستگی پیرسون برای نسبت های بهره وری(ارقام به میلیون ریال)
گروه نسبت آماره های آزمون ارزش افزوده به
سودخالص کارکنان مستقیم تولید
ارزش افزوده به
سودخالص کارکنان غیرمستقیم تولید
ارزش افزوده به
سودخالص کارکنان غیر تولیدی
ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان تولیدی ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر مستقیم تولید ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر تولیدی
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0069 -0069 -0133 -0202 -0158 -.411(*)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0743 0743 0526 0334 045 0041
سود ناخالص تعداد 25 25 25 25 25 25
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون 0069 0069 -0029 -0141 -0101 -0299
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0744 0744 089 0502 063 0146
سود عملیاتی تعداد 25 25 25 25 25 25
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0129 -0092 -0218 -0272 -0185 -.456(*)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0548 0668 0306 0199 0387 0025
سود خالص تعداد 24 24 24 24 24 24
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0071 -0158 -024 -0269 -0248 -.500(*)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0743 0462 0259 0204 0243 0013
وجه نقد عملیاتی تعداد 24 24 24 24 24 24
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0178 -0393 -.487(*) -0289 -.506(*) -.540(*)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 044 0078 0025 0205 0019 0012
خالص ورود یا خروج نقد تعداد 21 21 21 21 21 21
*همبستگی در سطح 5% معنی دار است(دو

دامنه) ** همبستگی در سطح 1% معنی دار است(دو دامنه)
همانگونه که در نگاره بالا ملاحظه می شود تنها نسبت ارزش افزوده به سودخالص با سود ناخالص در سطح کارکنان غیر تولیدی رابطه دارد و رابطه فوق نیز نسبتا ضعیف است.
این درحالی است که بین سود عملیاتی و نسبت های بهره وری در سطح هیچ کدام از گروه های کارکنان رابطه ای مشاهده نمی شود.

بین سود خالص و ارزش افزوده به فروش خالص تنها در سطح کارکنان غیر تولیدی رابطه ای معکوس و نسبتا ضعیف مشاهده می شود. یعنی هر چه ارزش افزوده افزایش یافته سود خالص کاهش یافته است.
بین وجه نقد عملیاتی و ارزش افزوده نیز تنها در سطح کارکنان غیر تولیدی رابطه ای معکوس مشاهده می شود. یعنی هر چه ارزش افزوده افزایش یافته وجه نقد عملیاتی کاهش یافته است. این در حالی است که بین خالص ورود یا خروج نقد رابطه معکوس در هر سه سطح کارکنان وجود دارد.

در نگاره زیر نتایج آزمون رابطه نسبت های کارایی مدیریت در ارزش افزوده با شاخص های عملکرد تعهدی و نقدی ارائه شده است:
نگاره 5- آزمون همبستگی پیرسون برای نسبت های کارایی مدیریت(ارقام به میلیون ریال)
گروه نسبت آماره های آزمون ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان مستقیم تولید
ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان غیرمستقیم تولید


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله اهمیت و ضرورت دوستی برای کودکان و نوجوانان word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اهمیت و ضرورت دوستی برای کودکان و نوجوانان word دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اهمیت و ضرورت دوستی برای کودکان و نوجوانان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله اهمیت و ضرورت دوستی برای کودکان و نوجوانان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله اهمیت و ضرورت دوستی برای کودکان و نوجوانان word :

اهمیت و ضرورت دوستی برای کودکان و نوجوانان

مقدمه :

دوستی به کودکان کمک می کند تا مهارت های عاطفی – اجتماعی خود را گسترش دهند. آنها از داشتن روابط صمیمی و نزدیک با هم سالان شان، به نکات و ارزش هایی پی می برند که نمی توانند از بودن با والدین و اعضای بزرگسال خانواده شان بیاموزند. برای مثال آنها یاد می گیرند که چگونه باید با دیگران رفتار کنند، چگونه باید از قوانین و مقررات پیروی کنند و چگونه باید تصمیم گیری کنند.

کودکان در جمع دیگر دوستان شان با مفهوم ترس، خشم، عصبانیت و اعتراض کردن آشنا می شوند. آنها می آموزند که چگونه باید پیروز شوند، چگونه باید کمبودها را تحمل کنند و چگونه باید رفتار مناسبی داشته باشند. کودکان یاد می گیرند که چگونه از مراجع قدرت بای

د پیروی کنند. آنها یاد می گیرند که چگونه باید نظرات دیگران را بشنوند و درک کنند. دوستی، حس همدلی و نوع دوستی را در دل آنها زنده می کند. آنها در جمع دوستان شان، استعدادها و ویژگی های خود را بهتر می شناسند و می توانند خودشان را با آنها مقایسه کنند. کودکان از طریق مشاهده هم سن و سالان شان به شباهت ها و تفاوت های شان با آنها پی می برند.
کودکان از بودن در جمع به حس تعلق و ارزشمندی دست پیدا می کنند و همین امر موجب افزایش عزت نفس آنها می شود. دلگرمی و حمایت هایی که کودکان از دوستا

ن شان دریافت می دارند، صبر و بردباری آنها را در سازگاری با محیط های ناآش

نا و غریبه (مثل رفتن به مدرسه، ورود به مرحله نوجوانی، مقابله با فشارها و ناکامی و;) افزایش می دهد.
دوستی عاملی برای سلامت و بهداشت روانی کودک است. تحقیقات نشان می دهد کودکانی که در جمع بزرگ می شوند، کمتر دچار مشکلات ارتباطی می شوند. از طرف دیگر، کدن می کنند و در سازگاری با محیط های آموزشی ناتوان تر هستند.

دوست یابی
کودکان اغلب دوستان بی شماری دارند. هر چه تعداد دوستان آنان در دوران کودکی بیشتر باشد، در دوران بزرگسالی برای دوستی ارزش بیشتری قائلند. تقریباً 75 درصد کودکان خود را درگیر دوست شدن با هم سالان شان می کنند و تقریباً 90 – 80 درصد نوجوانان 2 الی 3 نفر از بهترین دوستان شان را از بین هم سالان دوران کودکی خود انتخاب می کنند. اغلب کودکان و نوجوانان بر این باورند دوستی رابطه ای دوطرفه است که هر دو نفر باید بدان پای بند باشند. ( هارتاپ و استیونس، 1999) یک کودک نوپا ممکن است به کودک هم سال خود کمک کند تا با مکعب هایش خانه ای بسازد، یا یک کودک دبستانی ممکن است به دوستش کمک کند تا تکالیفش را انجام دهد، یک نوجوان ممکن است دوست هم سالش را بهتر از پدر و مادرش نصیحت کند. با گسترش دوستی، مفهوم رابطه متقابل هم شکل جدیدی به خود می گیرد و هر یک از دوست ها سعی می کنند در خوبی کردن به دیگری پیشی بگیرند. مهارت های دوست یابی هم از جمله مهارت هایی است که باید از همان دوران کودکی آموخته شود تا جایگاه خود را در زندگی کودک پیدا کند.

دوستی در سنین مختلف
کودکان از همان ماه های آغازین تولد خود درتلاشند با گرداندن سرشان به سوی صدای گفت و

گوی افراد با اطرافیان شان ارتباط برقرار کنند. تعاملات و واکنش های ظریفی که کودک با محیط پیرامونش برقرار می کند، نشان می دهد که کودک قادر است وابستگی های عمیق عاطفی بین خود و اطرافیانش را به وجود آورد. پژوهش های مختلف نشان می دهد کودکانی که در جمع کودکان دیگر بزرگ می شوند، با کودکانی که تنها در جمع افراد بالغ بزرگ می شوند، تفاوت های شخصیتی بسیاری دارند. کودکان در خردسالی، آشنایی و تثبیت روابط شان با یکدیگر را شروع می کنند و سعی می کنند به تدریج ارتباط خود را با چند نفر از دوستان شان صمیمی تر کنند. کودکان پیش دبستانی، دوست های شان را از بین 15 – 10 نفر انتخاب می کنند و در عین آن ک

ه با همه رابطه ای دوستانه برقرار می کنند، با یکی دو نفر نزدیک تر و صمیمی تر می شوند. اغلب دوستی های دوران خردسالی کلامی نیستند، بلکه دوستی آنها به میزان فعالیت مشترکی که با هم انجام می دهند، بستگی دارد. کودکان در دوران پیش دبستانی و سال اول دبستان، با گروهی از بچه هایی دوست می شوند که علایق و سرگرمی های مشترک داشته باشند. کودکان در این سن تمایل دارند روابط گروهی شان را گسترش دهند و بهترین دوست ها، کسانی هستند که بهتر بتوانند روابط جمعی خود را سازمان دهند (در گروه فعال تر باشند و از بودن در جمع دیگر کودکان احساس رضایت و شادمانی کنند). تحقیقات نشان می دهد کودکانی که دارای دوستی های با سابقه طولانی تر بوده اند، برای حفظ و نگه داری دوستی شان تلاش بیشتری می کنند. (لاد، 1990)

ویژگیهای دوست خوب برای کودکان و نوجوانانسبب می گردد دوستان بیشتری در کنار خود داشته باشند. بنابراین با تغییر رفتار خود به جرگه این افراد بپیوندید.
1 یک دوست خوب حرفهایی که به صورت محرمانه به وی زده شده است را نزد خود نگه داشته و راز دار شما می باشد
2 وقت شناس بوده و در قرار ملاقات ها و یا میهمانی ها قابل اطمینان بوده و سر موقع حضور می یابد.
3 یک دوست خوب به موفقیت موفقیت و یا دوستان شما حسادت نمی ورزد.
4 یک دوست خوب هنگامی که دچار بیماری و کسالت می گردید با شما تماس گرفته و حالتان را جویا می شود وبه عیادت شما می آید.
5 وی می داند که چه زمانی صحبت و چه زمانی سکوت نموده تنها گوش دهد.
6 هنگامی که حالتان مساعد نبوده و یا دل و دماغ کاری را ندارید و پکر هستید وی از شما دلخور نمی شود.
7 اگر شما به فضای بیشتری نیاز داشته باشید و یا می خواهید تنها باشید آنها این رفتار شما را طرد شدگی تلقی نکرده و دلگیر نمی شوند.
8 یک دوست خوب همه چیز های بدتان را تحمیل می کند.
9 وقتی نظر او را در مورد مسئله ای جویا شوید با جان و دل و صادقانه نظرات و عقاید خوشد را در اختیارتان قرار می دهد و حتی اگر به نصایحش نیز عمل نکنید ناراحت نمی شود.
10 وی با شما می خندد گریه می کند و کارهای ماجراجویانه انجام می دهد اما به دیگران چیزی در مورد آنها نمی گوید.
11 پیش از سر زدن به منزلتان شما را مجبور نمی کند که خانه را تمیز کنید
12 وی اجازه نمی دهد کسی پشت سر شما و در غیاب شما در موردتان بد گویی کند و به دفاع از شما خواهد پرداخت.

13 شما را به کارهای ماجراجویانه رشد دهنده و پیشرفت در کار تشویق خواهد کرد.
14 هنگامی که خودروی شما دچار نقص فنی گردد شما را به مقصدتان خواهد رساند.
15 روز تولدتان همیشه به یادش بوده و اگر برنامه خاصی برای آن روز تدارک ندیده باشید شما را به بیرون برده و برایتان کیک سفارش می دهد.

16 دوست خوب از شما انتظار ندارد که اتوماتیک وار با عقاید وی در خصوص مسائلی همچون مد لباس باشید. و به عقاید شما حتی اگر بر خلاف عقایدش باشد احترام می گذارد.
17 هیچ گاه شما را نزد دیگران خرد و تحقیر نکرده بلکه همواره به شما احترام می گذارد و در حضور دیگران از شما تعریف می کند.
اگر دوستی را سراغ ندارید که با شما اینگونه رفتار کند شاید یک دلیل آن این باشد که شما نیز با آنان چنین رفتاری تا به حال نداشته اید

منابع :

– مجلات رشد ، پیوند مهر و آبان سال 86
– شناخت کودکان استثنائی ، مراکز تربیت

معلم
– جامعه شناسی آموزش و پرورش ، دکتر علاقه مند
– روانشناسی رشد 1 و 2 دکتر لطف آبادی
– روانشناسی بازی ، دکتر سیامک رضا مهجور


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله َعوامل تأثیر گذار بر ارزش ویژه برندهای صنعتی word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله َعوامل تأثیر گذار بر ارزش ویژه برندهای صنعتی word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله َعوامل تأثیر گذار بر ارزش ویژه برندهای صنعتی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله َعوامل تأثیر گذار بر ارزش ویژه برندهای صنعتی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله َعوامل تأثیر گذار بر ارزش ویژه برندهای صنعتی word :

عوامل تأثیر گذار بر ارزش ویژه برندهای صنعتی

واژه های کلیدی:
ارزش ویژه برندها ،برند،بازاریابی صنعتی،مشتریان صنعتی،برندهای صنعتی

چکیده
در حالیکه ارزش ویژه برند به عنوان معیاری جهت ارزیابی موفقیت برند در سالهای اخیر توجه ویزه ای را به خود معطوف نموده است اما با این وجود تحقیقات اندکی در حوزه برندهای صنعتی صورت گرفته است و بیشتر تحقیقات صورت گرفته معطوف به برند های موجود در بازارهای مصرفی بوده اند .لذا در این مقاله بر آن شدیم تا با مطاله میدانی و با رویکرد مدیریتی به بررسی و مطالعه عوامل تاثیر گذار بر ارزش وِیژه برندهای صنعتی بپردازیم . در این خصوص به بررسی نظرات و دیدگاههای مشتریان

یکی از تولید کنندگان کالای صنعتی با برند شرکت تراکتور سازی ایران که به عنوان نمادی ازشرکتی که همواره با برند قوی و ارزش افزوده بالای برند مطرح می باشد پرداخته و با بهره گیری از تحقیقات پیشین صورت گرفته ضمن ارایه مدلی جهت تعیین عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برندها ی صنعتی به آزمون فرضیات ارایه شده در خصوص اجزا اصلی مدل پرداختیم .نتایج پژوهش نشان داد که ایجاد تصویر برند مطلوب و اعتبار شرکت بر وفاداری مشتریان از طریق ایجاداطمینان و رضایت خاطر آنان از برند افزوده و بر ارزش ویژه برند تاثیر گذار خواهند بود. نتایج تحقیق حاضر با دیدگاه بومی به قضیه نتایج مطالعات صورت گرفته فرامرزی را مبنی بر تاثیر تصویر برند و اعتبار شرکت بر ارزش ویژه برند تائید نمود.
مقدمه
ایجاد یک برند موفق هدف بسیاری از سازمانها و شرکتها می باشد چراکه موفقیت یک برند ، منافع بیشماری برای یک شرکت ازجمله حاشیه سود بالاتر ، آسیب پذیری کمتر در مقابل اقدامات بازاریابی رقبا ، بدست آوردن سهم بیشتر از بازار ، اجراء سریعتر و بهتر استراتژی های بازاریابی ازجمله تقسیم بندی و هدف گیری و جایگاه یابی در بازار ، دسترسی سریعتر به مشتریان ، افزایش اعتبار شرکت ، کاهش شانس تقلید از کالاها ، کاهش موانع ورود و غیره را در پی دارد . اما (( چه چیزی یک برندرا موفق و قابل پذیرش مشتریان می سازد ؟ ))این سؤال یک موضوع برجسته و مهم بوده و مکرراً در ادبیات برندگذاری تجاری طی دو دهه گذشته مطرح گردیده است و هریک از نظریه پردازان بازاریابی از منظر خاصی به آن نگریسته اند.اما چیزی که در پژوهشهای اخیر در خصوص ارزیابی موفقیت برند دیده می شود بکار گیری ملاک ارزش ویژه برندها است.ارزش ویژه برندها به عنوان معیاری جهت سنجش اقدامات مربوط به برندگذاری در سالهای اخیر توجه ویژه ای را بخود جلب نموده است

اما مهمترین ضعف تحقیقات بازاریابی در این زمینه اولا: کمبود بررسی ها و تحقیقات انجام یافته در متن بازاریابی صنعتی و عدم وجود پژوهشی خاص صورت گرفته ای در جهت دستیابی به علل و عوامل تاثیر گذار بر پذیرش برند های تجاری بوده است. بین مشتریان صنعتی با مشتریان مصرفی از لحاظ فرایند تصمیم گیری خرید تفاوت وجود دارد. از یکسو گفته می شود خریداران صنعتی به عوامل تعیین کننده ای مثل عملکرد محصول ،کیفیت محصول ،تحویل ،خدمات توجه دارند از سوی دی

 

گر شرایطی وجود دارد که خریداران صنعتی تحت آن شرایط تصمیمات خرید خودرا بر اساس برند به جای عوامل مذکور اتخاذ میکنند.این امر ممکن است زمانی اتفاق بیافتد که شکست محصولات خریداری شده نتایج نا مطلوبی برای سازمان خریدار و یا فرد خریدار داشته باشد یا هنگامیکه خدمات یا پشتیبانی اساسی مورد نیاز باشد ، محصول بسیار پیچیده باشد و یا خریدار در محدودیت زمانی تصمیم گیری قرار گرفته باشد در چنین شرایط مخاطره آمیزی برند در بازار صنعتی نقش مهمی را ایفا میکنداز سوی دیگر روز به روز بر خرید محصولات صنعتی به صورت آنلاین اضافه میگردد .در چنین شرایطی برند میتواند در بررسی مجموعه ای از عرضه کنندگان بالقوه در اذهان خریداران از اهمیت خاصی برخوردار باشد.

ثانیا بررسی های انجام یافته در این خصوص عمدتاً در کشورهای اروپایی و غربی صورت گرفته است و کمتر تحقیق محلی در این خصوص در کشورماصورت گرفته است از اینرو بکارگیری نتایج ممکن است باتوجه به متن بازار یابی صنعتی و تفاوت فرهنگ خاص و ویژه بازاریابی کشورمان از دیدگاه و فرهنگ غربی مناسب نباشد لذا در این تحقیق کوشیده ایم تا باتوجه به یافته ها و نتایج محققان و استفاده از مدل های ایشا ن به علل و عوامل تأثیر گذاربر ارزش ویژه برندها باتوجه به مفروضات مطروحه دست یابیم .

در این تحقیق ضمن مرور ادبیات تحقیق مدل مفهومی برای موفقیت برند های تجاری ارایه گردیده است سپس به منظور بررسی عوامل تأثیر گذار معرفی شده در مدل، فرضیاتی ارائه گردیده است و در ادامه با استفاده از تجزبه و تحلیل آماری داده های حاصل از پرسش برنده ها و مصاحبه ها فرضیات فوق آزمون گردیده است و در پایان نتایج و یافته های پژوهش همراه با کاربردهای عملی آن و محدودیتهای مواجه با آن در تحقیق و ایده ها و پیشنهادات جهت محققان بعدی ارائه گردیده است .
برند چیست ؟
برندعبارت است از یک اسم ، اصطلاح ، علامت ، نشان یا طرح یا ترکیبی از همه اینها که با هدف شناسایی و تمیز دادن کالاها یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان بکار می رود و موجب متمایز شدن کالاها و خدمات از کالاها و خدماتی می شود که توسط رقبا عرضه می شوند . برندممکن است معانی دیگری هم بسته به نقشی که ایفا میکند، ارزشی که دارد و مهمتر از آنها کسی که به آن مرتبط هست را داشته باشد.برای صاحبان برندیک برند وسیله متمایز سازی :حافظه حیاتی و آینده کالاها می باشد. در نقش بسیار توسعه یافته آن برندها نه تنها محصولات یا خدماتی را که شرکت تولید میکند نشان میدهند بلکه نشان دهنده خود شرکت می باشند برند شرکت بوده و با سیاست شرکت هم معنا هستند .
ارزش ویژه برندها
درخصوص موفقیت برند هاتعابیر مختلفی وجود دارد عده ای موفقیت یک برندرا در توان آن در بدست آوردن سهم بیشتر از بازار ، سود آوری بیشتر و فروش بیشتر می دانند و عده ای موفقیت یک برندرا در تعداد سالهای عمر یک برند(و یا سالهای ماندگاری ) عنوان می کنند. آنچه که مسلم است در ادبیات برند در بررسی برند های موفق و برآورد موفقیت آن بیشتر از سهم بازار و تعداد سالهای ابقا استفاده گردیده است . مورتی در کتاب مدیریت برند پس از بر شمردن محاسن و معایب هریک از معیارهای فوق تعبیری بشکل زیر ارائه می دهد . موفقیت یک برند، توانایی آن برای حفظ سهم بیشتر از بازار برخلاف تعریف مجدد از بازار می باشد او تعریف مجدد بازاررا تغییرات در بازار که شرایط رقابت را خیلی دگرگون میسازند عنوان کرد.
النادلاگادو در مقاله خود برای بررسی تأثیر اعتماد به عنوان یکی از عوامل رفتاری مصرف کنندگان بر موفقیت برنداز معیار سهم بیشتر بازار استفاده نموده است . جان فرینه نیز در 1997 در بررسی خود از این معیار جهت ارزیابی موفقیت یک برندبهره جسته است .دراکثریت بررسی های انجام یافته به صورت مستقیم بر موفقیت برنداشاره نشده است و به صورت غیر مستقیم ارزش ویژه برند های

تجاری را مطرح نموده اند که می توان بالا رفتن ارزش ویژه یک برندرا نیز بعنوان عامل موفقیت یک برندقلمداد نمود .
ارزش ویژه برند یکی از مفاهیمی است که در دهه 1990 اهمیت پیدا کرد.در حالیکه تعاریف بیشماری در خصوص ارزش ویژه برند وجود دارد یکی از پذیرفته ترین تعاریف در این خصوص ارزش ویژه برند را ارزش افزوده متصف به محصول بوسیله برند بیان میکند.

ارزش ویژه برند ها ، ارزش افزوده ای است که به یک محصول در نتیجه سرمایه گذاری گذشته در بازاریابی برنداعطاء می شود . ارزش افزوده یک برنددر ذهن مصرف کنندگان در نتیجه عملکرد استنباطی ایشان درخصوص ابعاد گوناگون بازاریابی ایجاد می شود .محققان بازاریابی از جمله (آکار(1996(بری 2000 ،کلر(1998) ، ون ریل (2005) همگی متفق القول هستندکه ارزش ویژه برندها منبع قدرتمند مزیت رقابتی به جهت افزایش وفاداری ونگهداری مشتریان بشمار میرود.

آکار در مطالعه خود در سال 1991 مدلی را جهت بررسی منابع ارزش ویژه ارائه می دهد او در این مقاله ارزش ویژه علائم و برند های تجاری را ناشی از پنج منبع عمده و مهم می داند این منابع عبارتند از آگاهی از برند های تجاری (Name Awareness ) ، وابستگیهای برند( Branding associations ) ، دیگر داراییهای ملموس و اختصاصی برندها(intangible and other proprietary assets ) ، کیفیت اداراکی ( perceived quality ) و وفاداری به برند ها(brand loyalty )..مد ل ارائه شده توسط وی مبنای کار بسیاری ازپژوهشگران در تحقیقات مربوط به برند قرار گرفته است .

گردن(1993) بر اساس مدل پیشنهادی آکار چارچوبی را درتحقیق خود در زمینه تحول و تغییر برند ارائه نمود اوو همکارش در این تحقیق ایجاد ارزش ویژه برند را بعنوان یک فرایند یادگیری سازمانی 5 مرحله ای عنوان نمودند :
1-تولد برند(Brand Birth)

2- آگاهی از برند (Brand Awareness)
3-کیفیت سازی و ادراکات ارزش
4-ظهور وفاداری به برندEmergence of Brand loyalty ))

5-بسط برند (Brand Extensions)
آنها به شواهدی برای ارزش ویژه برند برحسب افزایش تکرار خریدو قابلیت بسط برنددست یافتند.در تحقیق ایشان وفاداری به برند که بعدی از ابعاد ارزش ویژه در چارچوب آکار بوده است با اختصاص 96 درصد تکرار خرید (به تنها 2 برند نمونه ای )، بسیار قدرتمند عنوان شد.
کلر (1993)در مدل پیشنهادی خود به شکل زیر ارزش ویژه برند را در اثر دانش مربوط به برند در پاسخ به بازاریابی برند دانسته است.

آگاهی از برند بنا به تعریف ایشان توانایی تشخیص و به خاطر سپاری مشتریان در شرایط مختلف می باشد در حالیکه تصویر برند ویژگیها و منافع همراه با برند که یک برند را متمایز نموده می باشد.
فلد ویک (1996) اشاره میکند که سه معنا برای ارزش ویژه برند وجود دارد:
1-ارزش برند :به زبان حسابداری ارزش برند به عنوان یک قلم دارایی که میتواند در ترازنامه گنجانیده بشود.
2-کشش برند:سنجش کشش وابستگی مشتریان به یک برند
3-توصیف برند:مجموعه ای ازنگرشهای خاصی که مشتری نسبت به یک برند دارند.
پاول مایل و ژاک کینگ در مقاله «ارزشهای برند در ارتباط با بازاریابی صنعتی »در سال 2001 نیز براساس مدل پیشنهادی آکار مدلی را ارئه نمودند. آنها این چهار منبع اصلی را در چهار عنصر اساسی به شکل زیر طبقه بندی نمودند.

جان لاو و کیس لویس در 2002 در تحقیق خود بدین تیجه دست یافتند که ارزش ویزه برنداز 4 جزء‌، محصول ، خدمات مربوط به توزیع و تحویل خدمات پشتیبانی و شرکت تشکیل شده است که هریک از اینها اجزاء ملموس وغیر ملموس برندرا شامل می

گردد.این بدان معنی است که یک علامت تجاری و برندبا این اجزاء ارزش مشخصی را برای هر مشتری تداعی می کند علاوه بر یافته های فوق در تحقیق مورد بحث ایشان تفاوتی بین برندهای اصلی (basic brands) و برندهای توسعه یافته(augmented brands ) و برندهای بالقوه(potential brands ) قایل شدند.برندهای اصلی اساسا به اجزا محصول بیشتر وابسته اند و سه جز دیگر باقیمانده کمتر در آن نمایان است .با برندهای توسعه یافته( اضافی) هم خدمات مربوط به توزیع و هم خدمات پشتیبانی دارای اهمیت میگردندو نهایتا برندهای بالقوه هر 4 جز را با یک روش متعادل مشخص میکند.

مثالهایی از ارزش اجزا برند
اجزا ملموس برندلموس
محصول تعداد نقصهاوعمر مفید اعتبار ادراکی
خدمات مربوط به توزیع و تحویل تعداد تاخیرات در تحویل سهولت در سفارش وپاسخگویی در موارد اضطراری
خدمات پشتیبانی تعداد پرسنل موجود و در دسترس ومواقع دسترسی کیفیت ادراکی خدمات
شرکت سود اوری ،سهم بازار اعتبار،کشور مبدا

آلارد و ون ریل نیز در 2005 ارزش ویژه علامت تجاری و برندرا از دیدگاه دیگر مورد بررسی قرار داده اند آنها تحقیق خود را بر مبنای پاسخگویی به 3 سئوال اساسی در خصوص چگونگی اندازه گیری ارزش ویژه ,عوامل ایجاد کننده آن و پیامدهای ایجاد ارزش ویژه برندها قرار داده ، ارزش ویژه برند های تجاری را در ارتباط با 5 پی بازاریابی دانسته و بر طبق مدل پیشنهادی زیر به این نتیجه دست یافته اند که در بازاریابی صنعتی ادراک خریداران در مورد 5 پی به روشی که آنها درک می کنند و برندها را ارزیابی می کنند تاثیر گذار است و این امر تأثیر گذاری خود را در تصمیمات خرید نمایان می سازد و شرکتهای صنعتی می توانند با سرمایه گذاری برروی 5 پی بازاریابی ضمن ایجاد آگاهی از برند های فوق تصور مثبت از آنها ایجاد کرده و به این طریق ارزش ویژه برند ها و وفاداری به آن ایجاد کنند.در یافته های ایشان دو عنصر اساسی ارزش ویژه برندهاازهم متمایز شده است . ارزش ویژه برند های محصول(Product Brand Equity) و ارزش ویژه برند های شرکتی (Corporate Brand Equity).
نتایج یافته های ایشان ، درضمن نشان می دهد که ارزش ویژه برند های محصول بیشتر بوسیله ویژگی های فیزیکی محصول و توزیع آن تحت تأثیر قرار می گیرد و کارمندان و اطلاعات نقش کمتری را ایفا می کنند اما ارزش ویژه برند های شرکتی اغلب به وسیله ویژگی های خدمات و کارکنان تحت تأثیر قرار گرفته و در اینجا توزیع و قیمت محصول نقش مهمی را ایفا نمی کنند . ایشان چنین عنوان می کنند که برندهای تجاری شرکتی اندکی مهمتر از برندهای تجاری محصول در بازاریابی صنعتی به نظرمیرسد.

*مدل پیشنهادی آلارد و ون ریل برای اندازه گیری ارزش ویژه برند صنعتی

فرانز رادولف (2006) بر اساس مدل کلر، مدلی را بشکل زیر پیشنهاد نمود که بر آن اساس آگاهی از برند و تصویر برند از طریق روانشناختی بر رفتار خرید مشتریان تاثیر گذار هستند.یافته های تحقیق ایشان نشان داد که تصویر برند بر رفتار خرید وفادارانه موثر است در حالیکه آگاهی از برند مستقیما بر خرید آینده تاثیر گذار نیست بالنتیجه جهت تضمین خرید یک برند آشنا باید یک ارتباط مثبت با مشتریان برقرار کند .جنبه های مختلف آن ارتباط شامل رضایت از برند و اطمینان به برند است که در وابستگی به برند که یکی از مهمترین عوامل زمینه ساز خرید جاری و آینده می باشند به اوج میرسند.

*.Franz-Rudolf &Tobias Langer perceptual model

مدل تحقیق:
در این بررسی ما ازمدلهای بکار گرفته شده توسط ون ریل (2005) و فرنز رادولف (2006)،اکار و کلر بهره گرفته ایم ما کارآنها را با تاکید صریح بر اعتبار شرکت و تصویر برند توسعه داده ایم .مدل و فرضیات در شکل پایین به تصویر کشیده شده اند.در این مدل تصویر برند محصول همراه با استراتژیهای برند و اعتبار شرکت بر ادارک مشتریان از محصول تاثیر میگذارد و بر وفاداری آنان افزوده و باعث ایجاد اطمینان و رضایت از برند شده و بر ارزش ویژه برند تاثیر گذار خواهد شد.مدل پیشنهادی به شکل زیر ارایه شده است.
در این مدل آمیخته بازاریابی از طریق عواملی چون کیفیت محصول ،توزیع ؛قیمت و خدمات همراه با اطلاع رسانی در خصوص برند فوق بر ایجاد تصویر مطلوب از برند تاثیر گذاشته و این عامل به همراه استراتژیهای برندگذاری واعتبار شرکت از طریق حسن شهرت ،اعتبار مدیران ،سهم بازار و سود آوری ان،بر نگرش مشتریان نفوذکرده باعث ایجاد رضایت و اطمینان خاطر آنان به برند و نهایتا باعث و فاداری آنان خواهد شد .وفاداری مشتریان باعث بالا رفتن ارزش افزوده برند گردیده و متقابلا بر تصویر برند مطلوب تاثیر گذار می باشد.

فرضیات تحقیق:
فرضیات تحقیق با توجه به مدل پیشنهادی به شکل زیر مطرح گردیده اند.
فرضیه اول با توجه به تاثیر گذاری تصویر برند بر وفاداری به برند به شکل زیر ارائه شده است:
بین تصویر برند و وفاداری به برند رابطه وجود دارد .
از آنجاییکه اعتبار شرکت در ایجاد اطمینان به برند و وفاداری به برند موثر می باشد از اینرو فرضیه دوم به شکل زیر مطرح گردیده است .

بین اعتبار یک شرکت و وفاداری به برند آن شرکت رابطه وجود دارد.
با توجه به اینکه استراتژیهای برند تاثیر بسزایی بر ادراک مشتریان دارد با اتخاذ یکدسته از استراتژیهای برند که نوعا اسراتژیهای برند محصول و استرات/زیهای برندینگ شرکتی می باشند به این عامل توجه گردیده و فرضیه سوم به شرح زیر مطرح میگردد:بین برندگذاری تجاری شرکتی و وفاداری به برند رابطه وجود دارد.
و نهایتا افزایش وفاداری مشتریان بر ارزش افزوده برندها در ذهن مشتریان افزوده و باعث ایجاد ارزش ویژه میگردد از اینرو فرضیه چهارم به شکل زیر مطرح گردیده است:
بین وفاداری به برند و ارزش ویژه برندرابطه وجود دارد.
متدولوژی تحقیق


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله روشهای صحیح مطالعه word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله روشهای صحیح مطالعه word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله روشهای صحیح مطالعه word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله روشهای صحیح مطالعه word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله روشهای صحیح مطالعه word :

روشهای صحیح مطالعه
مقدمه :

آیا تاکنون به این موضوع فکر کرئه اید که هنگام مطالعه از چه روشی استفاده می کنید؟ یک روش مطالعه صحیح و اصولی می تواند بسیاری از مشکلات تحصیلی را از بین

برد. بررسیهای بعمل آمده گویای آن است که در زمینه تحصیل موفق بوده اند ، روش صحیحی برای مطالعه داشتند. یادگیری (learning) مسئله ای است که در آن سراسر طول زندگی انسان بویژه در دوران دانش آموزی و دانشجویی اهمیت زیادی دارد .چرا که دانش آموزان و دانشجویان همیشه در مرض امتحان و ازمون قرار دارند و موفقیت در آن آرزوی بزرگشان است.
شاید به افرادی بر خورده باشید که می گویند : همه کتابها و جزوه ها را می خوانند ، اما موقع امتحان آنها را فراموش می کنند، یا من استعداد در س خواندن را ندارم ، چون با اینکه همه مطالب را می خوانم اما همیشه نمراتم پایین است و یا ; . بسیاری از

اینگونه مشکلات به نداشتن یک روش صحیح برای مطالعه باز می گردد. عده ای فقط به حفظ کردن مطالب اکتفا می کنند ف به طوری که یادگیری معنا و مفاهیم را از نظر دور می دارند.این امر موجب فراموش شدن مطالب بعد از مدتی می شوندف در واقع آنچه اهمیت دارد یادگیری معنا و مفهوم است چیزی که نمی توانیم و نباید از آن دور باشیم.
برای آنکه مطلبی کاملا اموخته شده و با اندوخته های پیشین پیوند یابد،باید حتماً معنا داشته باشد ، در این صورت احتمال یادگیری بیشتر و احتمال فراموشی کمتر خواهد شد.
بنابراین قبل از اینکه خود را محکوم کنیم به نداشتن استعداد درس خواندن، کمبود هوش ، کمبود علاقه، عدم توانایی ، و سایر موارد ، بهتر است نواقص خود را در مطالعه کردن بیابیم و به اصطلاح آنها بپردازیم. دراین صورت به لذت بردن درس خواندن پی خواهیم برد.اولین قدم در این راستا آن است با اندکی تفکر عادتهای نامطلوب خود را در مطالعه یافته و سپس عادتهای مطلوب جایگزین آن گردد.

یادگیری:

یادگیری بر اساس رفتار ادمی است. بیشتر رفتارهای مردم ، حاصل آن چیزی است که فرا گرفته اند.به طور کلی انسان با پدیده یادگیری می تواند رفتار اجتماعی ، عاطفی ، روانی، عقلانی و تا حدودی جسمانی خود را بهبود بخشد. چون وضع افراد از لحاظ خصوصیاتی که ذکر شده با هم متفاوت است. به همین جهت جریان یادگیری نیز در افراد مختلف می

باشد. علاوه بر این موقعیت یادگیری نیز در جریان یادگیری موثر است.

عوامل موثر در یادگیری و مطالعه:

1- تعیین هدف
یکی از مسائل مهم در امر یادگیری و مطالعه ف تعیین هدف است و چنانچه در مطالعه ، هدف مشخص نباشد، سرعت یادگیری ، یاد آوری ، حفظ و نگهداری مختل می شود.هدفی که انتخاب می کنید باید عاقلانه و قابل دسترسی باشد و برای رسیدن به اهداف خود باید حتما تلاش کنید.
2- انگیزه و علاقه
آنچه در یادگیری و مطالعه نقش بسیار مهمی دارد، علاقع و انگیزه . انگیزه میا و رغبتی است که از درون شخصی بر می خزید و رفتار شخص را تحریک و آن را در جهتی مشخص هدایت می کند. زمانی که افراد با علاقه دنبال موضوع ومطلبی می روند، توجه و کوشش آنها برای یادگرفتن مطلب چندین برابر می شود.اگر برای رفتن به دانشگاه ، انگیزه ی کافی ندارید سعی کنید با تحقیق بیشتر در مورد دانشگاه و رشته های دانشگاهی ، این انگیزه و علاقه را در خود ایجاد کند. مثلااز خود سوال کنیم چرا باید به دانشگاه بروم؟ و ; از راههای دیگری که می توانید در خود ایجاد انگیزه کنید، این است که یادگیری ها و دیگر نقد های خود را به منظور افزایش علاقه نسبت به موضوع مطالعه به دیگران هم بیاموزید برای انجام این کار می توان از قدرت تصور و تخیل استفاده کرد .به عنوان مثال برای یادگیری بهتر شیمی ، می توان اتم ها و مولکول ها در ذهن تجسم کرد.

3- توجه و ادراک
یادگیری باید همراه با توجه و ادراک صورت گیرد . توجه یعنی متمرکز کردن حواس برای فهم مطالب یا موضوع یادگیری و ادراک فرایند فعالی است که توسط آن تجربه ی کنونی با گذشته ارتباط می یابد ومعنا پیدا می کند.

4- زمینه معلومات قبلی، تمرین و تکرار
برای یادگرفتن مطلب یا موضوعی ،لازم است مقداری معلومات قبلی برا

ی یادگیری فعلی وجود داشته باشد.یعنی توانایی ها ،آموخته ها و تجارت قبلی هر فرد پایه و اساس یادگیری بعدی او را تشکیل می دهد.از طرفی لازم است مطالبی را که یاد می گیریم ، در موقعیت های متععد و اشکال مختلف تکرار کرده و به صورت ذهنی و عینی تمرین کنیم .یادتان باشد که یادگیری فرایند چند مرحله ای است که مدخل ورودی آن ، حافظه کوتاه مدت است و برای برخورداری از یک یادگیری عمیق باید از قانون طلایی یادگیری که همان تکرار و تمرین مطالب آموخته شده است ، کمک گرفت.
فراموشی ، طبیعت ذهنی آدمی است. ولی با استفاده از قانون طلایی یادگیری ، می توانید آن را به حداقل برسانید.

5- اضطراب و حالت هیجانی
شخصی که در اثر یک تجربه به هیجان می آید، دچار اضطراب میشود و تعادل روحی و روانی خود را ازدست می دهد و حتی ممکن است راجع به دلیل اصلی ناراحتی خود دچار گیجی و ابهام شود و به دنبال آن انگیزه اصلی خود را ازدست داده و در یادگیری دچار اختلال شود.
6- پاداش و تنبیه
پاداش ئ تنبیه از دیگر عوامل موثر در یادگیری است. یاد گیرنده اگر در حین یادگیری مورد تشویق قرار گیرد ف تقویت خواهد شد و یادگیری بهتر صورت می گیرد و اگر در حین یادگیری تنبیه شود، سرد می شود.
7- روش سرتاسری یا یک پارچه
برای اینکه یادگیری بهتر صورت گیرد ، به جای اینکه قسمتی از موضوع یا مطلبی را یاد بگیریم ، کل آن را یاد بگیریم . مطالبی که برای بار اول خوانده می شود، بهتراست در فعه اول سریع و اجمالی خوانده شود. (بدون توجه به جزییات ) و در دفعات بعدی به جزییات آن توجه شود. دانش آموزان موفق بر روی مطلب اساسی متن تمرکز می کنند و می توانند مطلب اصلی و جزیی را از هم متمایز کنند.
8- وجود مشکلات و مسایل عاطفی و روانی
افرادی که مسایل و مشکلات عاطفی و روانی دارند، به علت توجه فراوان به مشکلات خود نمی توانند با دقت لازم به مسایل دیگر بپردازند و در نتیجه یادگیری آن ناقص می شود. در این جا لازم است پدران و مادران عزیر نقش خود را به عنوان بزرگترین حامی یک دانش آموز فراموش نکنند.خانواده نقش اساسی برقبولی یا ردی آنان دارد. همراهی و همدلی خانواده ف چیزی جدا از پولی که برای یک دانش آموز صرف می شود.
9- تمرکز

تمرکز حالتی است که در آن تفکر در محور و مرکز سایر افکار شخص قرار می گیرد .معمولا افراد به دو دلیل عمده نیم توانند تمرکز کنند. اول اینکه فرد، خود را مجبور به انجام کاری می بیند که اشتیاق چندانی به آن ندارد. تمرکزش به صورت خود به خود از مو

ضوع دور می افتد و این عدم تمایل باعث چندگانگی در فکر می شود دیگر این که فشارهای روانی باعث تشویق فکری و عدم تمرکز شود. در هر صورت ذهن شما قادر نیست در لحظه به دو موضوع بپردازد.
پس یا اینکه مطالعه کنید و به چیز دیگری فکر نکنید یا اینکه مشکلات و نگرانی ها این است که فهرست افکار اضافی را روی کاغذ یادداشت کنید و بعد از مطالعه به آنها فکر کنید. تند خوانی نیز باعث تمرکز حواس می شود.بهتر است در موقع درس خواندن ، ذهن شما به موضوع دیگری که مورد علاقه شماست درگیر نباشد، تلویزیون که از تمرکز شما بر روی موضوع مورد مطالعه می کند. در طی رعایت بهداشت مطالعه نیز از ضروریات تمرکز است.

برای تغییر عادات مطالعه مراحل زیر را باید در نظر گرفت:

1 آگاهی (درباره موضوع)
2 علاقه
3 ارزیابی (ارزیابی اطلاعات بدست آمده با در نظر گرفتن موقعیت های موجود)
4 آزمایش (بکار بستن فکر)
5 مطابقت خود با فکر تازه و اختیار و قبول آن

انواع روش های مطالعه

روش پس ختام

این روش یکی از مهمترین و معروف ترین روشهای بهسازی حافظه است. نام این روش همانند نام انگلیسی آن (pq4r) متشکل از حروف اول شش مرحله آن است.

مراحل پیش خوانی

در این مرحله کتاب یا مطلب بصورت یک مطالعه اجمالی و مقدماتی مطالعه شود . از جمله موارد این مرحله خواندن عنوان فصل ها ، خواندن سطحی فصل ، توجه به تصاویر ، بخش های اصلی و فرعی و خلاصه فصل ها می باشد. هدف در این مرحله یافتن یک دید کلی نسبت به کتاب و ارتباط دادن بخش های مختلف کتاب با یکدیگر می باشد.

مرحله سوال کردن

پس از مطالعه اجمالی موضوعات و نکات اصلی، به طرح سوال در مورد آنها بپردازید. این کار باعث افزایش دقت و تمرکز فکر و سرعت و سهولت یادگیری می گردد.

مرحله خواندن

در این مرحله به خواندن دقیق و کامل مطالب کتاب پرداخته ، که هدف فهمیدن کلیات و جزئیات مطالب و نیز پاسخ گوی به سوالات مرحله قبل می باشد. در مرحله خواندن برای فهم بهتر مطالب می توان از کارهای مثا یادداشت برداری، علامت گذاری و خلاصه نویسی بهره جست.

مرحله تفکر
دراین مرحله هنگام خواندن ، ساختن سوالها و ایجاد ارتباط بین دانسته های خود، درباره مطلب فکر کنید. در این مورد نیز مهمترین اصل همان بسط معنایی است . بسط معنایی ممکن است در مراحل پنجم و ششم نیز یعنی در مراحل حفظ گفتنی و مرور کردن نقشی داشته باشد.
مرحله از حفظ گفتنی

در این مرحله باید بدون مراجعه به کتاب و از حفظ به یاد اوری مطالب خوانده شده پرداخته شود و بار دیگر به سوالاتی که خود فرد طرح کرده بود پاسخ دهد. در اینجا باید مطالب اموخته شده را در قالب کلمات برای خود کرده ف در غیر این صورت لازم است که مجددا به خواندن مطالبی که آموخته نشده پرداخته شود. مرحله از حفظ گفتنی در پایان هر بخش انجام می گیرد و وقتی بخشهای یک فصل به اتمام رسید به مرحله بعد ، یعنی مرور کردن یا آزمون وارد می شویم.

مرحله مرور کردن

این مرحله، که مرحله آزمون نیز می باشد. در پایان هر فصل انجام می گیرد. در اینجا به مرور موضوعات اصلی و نکات مهم و نیز ارتباط مفاهیم مختلف به یکدیگر پرداخته و در صورت برخورد با موضوعات مورد اشکال به متن اصلی یا مرجع مراجعه شود . یکی از راههای کمک به این مرحله پاسخگویی به سوالات و تمرینات پایان فصل است. اجرای این مرحله می تواند مقداری از اضطراب امتحان را کاهش دهد.
روش دقیق خوانی

هدف از این مرحله این است که مطالب کامل و دقیق درک شده و بصورتی سازمان یافته و منظم در حافظه نگهداری شود.برخی از فنون موجود که می تواند به روش دقیق خوانی کمک کند.

تکنیک خلاصه برداری

به نوشتن عبارتف مفاهیم و موضوعات کلیدی متن پرداخته ، بطوری که در مرور مطالبف با نگاه کردن و خواندن خلاصه ها ف همه مطالب خوانده شده را یاد آوری کند. یک روش بسیار مطلوب این است که از خلاصه ها نیز دوباره خلاصه برداری شود.

طریقه یادداشت برداری و خلاصه نویسی

خلاصه ای از مطالب هر درس را به دست آورید:

امروزه اکثر درس ها به طوری ارائه می شود که رئوس مطالب آن از قبل مشخص است. می توانید رئوس مطالب و درس ها را مطابق جدول زمان بندی هر ترم یا سال تحصیلی تعیین کرده و دریابید که هر هفته چه درسی باید خوانده شود و از قیل خود را آماده آن بکنید.

آمادگی قبل از هر درس

کار ذهنی محتاج امادگی از پیش می باشد. نوعی از آمادگی که این بار بیشتر ذهنی است و به آمادگی مغز و فکر شما در برخورد با مطالب ومباحث درسی بر می گردد. متاسفانه این نکته ای است که اکثر دانش آموزان و دانشجویان از ان غافل اند.این کار آنها درست مانند ان است که در یک ایستگاه شلوغ قطار به دنبال کسی باشیم که او را نمی شناسیم، در حالی که داشتن یک عکس می تواند باعث شناسایی چهره مورد نظر دربین انبوه مردمی شود که در حال تردد هستند.
برای دانش اموزان و دانشجویان که از قبل خود را برای کلاس آماده نکرده اند ار تباط دادن مباحث ، کار دشواری است. ذهن انها نسبت به مطالب آینده کاملا ناآشناست و به سادگی از مطلب دور می شوند .در مقابل ، دانش اموزان و دانشجویان آشنا با مباحث درسی علاوه بر پیگیری مطالب درسی می توانند در فرایند آموزش شرکت جستهو به بیان نظر خود نیز بپردازند.
علاوه بر انداختن نظری اجمالی به مباحث و عناوین درسی که در قبل به آن اشاره نمودیم با نگاه کردن به یاد داشت های جلسه قبل ، ارتباط بین مباحث را نیز در نظر داشته باشیم و می توانید به کل موضوع احاطه نسبی پیدا کنید.
گفتارهای علمی استادان : در حالی که هر گفتار علمی تا حدی در شکل و ساختار تفاوت می کند، اما می توان اکثر گفتارهای علمی را به سه بخش تقسیم کرد:
– مقدمه
– گفتار اصلی

– خلاصه

مقدمه شروع هر بحث علمی گفته می شود و معمولا نمایی کلی از بحث اصلی به دست می دهد.بحث اصلی در هر مورد باشد، مقدمه شما را آماده پذیرش ان می کند. وظیفه شما دراین بین به دقت گوش کردن به مقدمه مورد نظر است تا بتواند به راحتی با فضای بحث و مفاهیمی که در آن به کا رمی رود آشنا شوید. دریافت واژه های کلیدی هدایت کننده بسیار خوبی برای آشنایی با متن اصلی است ومی توانید از آن در آمادگی ذهن خود استفاده ببرید. افزودن بر امادگی فکری برای درک و دریافت مقدمه، در این مدت می توانید به آماده سازی وسایلی که برای یادداشت برداری مورد نیاز است، بپردازید. داشتن دوخود کار که یکی از آنها حتما رنگیتند داشته باشد تا عناوین را با ان مشخص کنید، دفتر چه یاد داشت مناسب که به راحتی ورق بخورد یا استفاده از ورقه های کلاسور ، ماژیک برجسته نما و ابزاری مانند آن که در یاد داشت برداری هر چه صحیح تر و سریع تر به شما کمک می کنند.
زمینه اصلی درس ها ، بسته به اصول آن متفاوت است.زمینه اصلی مباحثی مانند ریاضیات با دروس اصلی هنر تفاوت دارد، در هر یک از انواع گفتار علمی یا هنری وظیفه شما یاد داشت برداری است. باید با دیدی تحلیلی با مسایل برخورد کنید و در جریان بحث از خود بپرسید .معنای این کلمات استاد چیست؟ پرسش شما را یاری میدهد.تا دامنه تفکرات خود را بسط داده و به دریافت بهتری از بحث مطرح شده برسید. وباعث می شود شما طی جریان بحث هشیار و آگاه باشید.
خلاصه مطلب ؛ قسمتی از بحث است که متاسفانه برای بسیاری به منزله پایان مبحث وبستن ذهن و فراموشی تعبیر می گردد ، در حالی که استاد با ذکر خلاصه ای از درس قصد دارد، باعث تقویت حافظه کوتاه مدت شماشود وباعث نگاه کردن شما به یاد داشت هایتان و نوشتن نکات از قلم افتاده می شود.
هنگام صحبت های استاد بایستی تمرکز کرد، علاوه بر این که بایستی دقت و تمرکز را لازمه حضور در کلاس و هنگام مرور کردن دروس خود قرار دهیدف نکات دیگری نیز وجود دارد.سرعت متوسط گفتار بین 120 بار 180 کلمه در دقیقه است ، اما قدرت فرایند سازی اطلاعات ذهن شما تا حدود چهار برابر این میزان است. مشکلی که در این بین ممکن است رخ دهد، خسته شدن شما است. برای جلو گیری از خستگی توجه خود را به این ترتیب جلب کنید که مسیر بحث و انتهای آن را حدس بزنید. پرسیدن هر پرسش فرضی ، خستگی را از شم

ا دور می کند. از خود بپرسید ارتباط بین عناوین بحث چیست

؟ و چگ.نه می توان رابطه ای منطقی بین آنها برقرار کرد؟ هر پرسش فرضی ، خستگی را از شما دور می کند. از خود بپرسید ارتباط بین عناوین بحث چیست؟ و چگونه می توان رابطه ای منطقی بین آنها برقرار کرد؟ هر پرسشی به طور ناخودآگاه تمر کز شما رابیشتر می کند و اجازه می دهد در جریان بحث باقی بمانید.

سرعت یاد داشت برداری:ان استفاده از دوره های سریع نویسی را ندارند. از این رو می توانید برای خود نظامی از علامت ها و نشانه ها ابداع ک

نید تا بوسیله آن بتوانید سرعت خود را در نوشتن افزایش دهید و از صحبت های استاد عقب نیفتید.
استفاده از علایم ریاضی و علاماتی که نگریستن به انها بلافاصله مفهومی را در ذهن تداعی می کند، بهترین ابزار برای افزایش سرعت شما در نوشتن است. مثلا برای کلمه افزایش، اضافه و این قبیل علامت + و برای مفهوم کاهش ، نزول، کاستی علامت – را بگذارید و بسیاری از علامت ها که خود شما را به طور سلیقه ای در طی زمان می توانید در ذهن خود جاسازی نمایید. هم چنین استفاده از مخفف سازی ، مثلا به جای کلمه میکرو بیولوژی می گذاریم: م . ک 0

سکوت یک علامت مثبت :

معلمان و استادان زبده و با تجربه اغلب از مکث های طولانی و سکوت به دلیل مختلف استفاده می کنند. تاکید بر نکته ای خاص یا دادن فرصت به دانش آموزان و دانشجویان برای فکر کردن در مورد آن یا تکمیل و تصحیح یاد داشت های خود. اما برخی از افراد در برابر سکوت عکس العمل مکانیکی از خود نشان داده و هر بار سکوت استفاده ، فکر خود را متوقف کرده و متوجه علت سکوت و مکث نیستند. انها تنها به محرک کلامی استاد پاسخ می دهند و از نکته مهمی که قبل از سکوت ممکن است گفته شده باشد غافل هستند. نکته مهم ف ممکن است مورد امتحانی باشد سا مفهومی کلیدی در یادگیر یکل مبحث بوده ، که باید بر آن تاکید می شد.

نکات کاربردی برای یاد داشت برداری مفید :

– از قبل متن را نگاه کنید تا دریابید چه عناوینی تدریس خواهد شد.
– مشخصات درس ، تاریخ و زمان کلاس را در بالای
– در روی هر برگ یاد داشت مقداری جای سفید بگذارید تا برای تک

میل یاد داشت های خود جا داشته باشید.
– یاد داشت های خود را نظم دهید.
– چند خودکار با رنگ های متفاوت داشته باشید تا نکات مهم را از هم تفکیک کنید.
– در برابر یاد داشت های خود نکات مهم را با عبارات زیر مشخص کنید. عباراتی چون، «مهم برای امتحان»، «یک سوال خوب » ، «مبهم»،«پرسیده شود».
– مطوئن شوید که طرح ها ، الگو ها و نمودار ها را یاد داشت کر

ده اید. اگر وقت کافی برای ترسیم این قبیل موارد ندارید از استاد بخواهید تا مرجع مورد نظر را معرفی کند.
– انعطاف پذیر باشید و مطابق سبک کار استاد با او پیش بروید.
– از دوباره نویسی یاد داشت های خود اجتناب کنید . این کار مقدار زیادی از وقت شما را تلف می کند. بهترین راه،افزایش مهارت خود در جریان یاد داشت برداری است تا سخنان استاد عقب نیفتید.

همواره اگر افزودن نکته ای تکمیلی به متن ضروری می نماید مقداری کافی جای خالی در یادداشت های خود باقی بگذارید تا در یادداشت های خود جا کم نیاورید.
وقتی با درس های پیچیده ای روبه رویید حتما کتاب خود را همراه داشته باشید تا بتوانید از تصاویر و نمودار های آن استفاده کنید.
ظرف 24 ساعت بعد از درس حدود 80% از مطالب از حافظه شما پاک می شود . حال خود تصور کنید که تاپایان هفته چه میزان مطلب در حافظه تان باقی مانده است. برای جلو گیری از پاک شدن کلی حافظه باید در انتها ی هر هفته چند ساعت را به مرور درس ها و یاد داشت های خود اختصاص دهید. این نحوه خواندن تناوبی ، حافظه را قوی می کند. علاوه بر این در انتهای ترم یا سال تحصیلی شما را از مواجههکردن با کوهی از مطالب ناآشنا باز می دارد.قبل از امتحان جدای از این که شما چه میزان درس خواند اید، یاد داشت هایی را که برداشته اید مهمترین منبع طمالعه شما می شود اما نباید تصور کنیدفقط یک بار نگاه کردن به انها باعث کسب نمره خوب و عالی می شود . باید یاد داشت هایتان را چهار یا پنج دفعه نگاه کنید و آنها را با متن اصلی مطابقت داده و هر جا نکته مبهمی وجود دارد آن را رفع نموده و با تسلط کامل خود را برای روز امتحان آماده نمایید.

بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید :
(( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم))ویا ((10 بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا” باید 10 بار کتاب را خواند آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایدد

هها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا” اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیمبا یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .

شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
1- زمان مطالعه را کاهش میدهد.
2- میزان یادگیری را افزایش میدهد .
3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.
4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.

برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره کتاب رانخوانده ودر زمانی

کوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور کرد .

یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز
1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد.
باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .
2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا” درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .
3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است
و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بر

وی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.

شرایط مطالعه
((بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطا

لعه ))
شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :
1- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید.
2- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .
3- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .
4-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میکند.
5- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است .))
6- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .
7- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.
8- دوری از مشروبات الکلی : مصرف مشروبات الکلی موجب ضعف حافظه می شود .
9 – ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است .
10-خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند.
11 –درک مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است .

چندتوصیه مهم که بایدفراگیران علم ازآن مطلع باشند.
1- حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند بیش از 30 دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه بروی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجددا” با همین روال شروع به مطالعه کرد.
2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خونرسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته میشود . از مصرف الکل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند.
3- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا” یادداشت برداری ننمائید .

منابع:

Htpp://www.leitnerbox.ir/

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php
http://www.learningskills.blogfa.com/post-3.aspx


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله سازمانهای یاد دهنده word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله سازمانهای یاد دهنده word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله سازمانهای یاد دهنده word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله سازمانهای یاد دهنده word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله سازمانهای یاد دهنده word :

سازمانهای یاد دهنده

سازمان ها همواره تحت تأثیر عوامل محیط پیرامونی هستند که از آن با عنوان ( عوامل تأثیر گذار ) یاد می شود و این عوامل و متغییرها غالباً کمتر تحت نظارت و کنترل سازمان می باشد . چنان چه سازمانی بتواند این عوامل محیطی تأثیر گذار را درست شناسایی و کنترل کند و از پیچیدگی آن ها بکاهد ، بهتر می تواند ماندگاری خود را تداوم بخشد ، از این رو مناسب ترین روش برای حفظ حیات سازمانی ، جلوگیری از زوال و کسب امکان غلبه بر رقبا ، افزایش رهبران و اشاع

ه دانش و اطلاعات در بین کارکنان سطوح مختلف سازمان و آشنا سازی آن ها با مسائل و موضوعات مختلف کسب و کار در محیط دائماً در حال تغییر و دگرگونی است . از سوی دیگر به نظر می رسد که صرفاً یاد گیرنده بودن و دانش آفرینی ، برای سازمان ها پیشرفت همه جانبه ای را فراهم نمی آورد و چه بسا سازمان و افراد چنان غرق یاد گیری و جمع آوری اطلاعات شوند که زمینه ها و مکانیزم های انتقال دادن آموخته ها را که مهمترین رویکرد یاد گی

ری است ، فراموش کنند . از این رو می توان گفت سازمان یاد گیرنده و فراسوی آن ( سازمان یاد دهنده ) بودن ، لازم و ملزم یکدیگرند و سازمانی برنده و موفق است که ویژگی های هر دو سازمان را داشته باشد .
سازمان های یاد دهنده با سازمان های یاد گیرنده در این هدف که هر فرد یا گروهی باید به طور دائم ، دانش و مهارت های جدیدی کسب کند مشترک

هستند ، اما سازمان یاد دهنده به صورت خود کار یاد گیرنده نیز هستند ، اما سازمان یاد گیرنده نوعاً یاد دهنده نیست و به صورت نظام مند اهتمامی در جهت یاد دادن و انتقال دانش و مهارت های کسب شده خود به دیگران به عمل نمی آورد .
سازمان یاد دهنده چه نوع سازمانی است ؟
یاد دادن عبارت است از یکسری فعالیت های نظام مند که به منظور ایجاد تغییرات مورد نظر در رفتار و پندار یاد گیرنده صورت می گیرد . سازمان یاد دهنده سازمانی است که رهبران آن به منظور ایجاد تغییردر رفتار و نگرش افراد به طور مستمر ، استناط خود را از تجربیات و دانش خود به صورت کاربردی به آن ها انتقال می دهند . رهبران در سازمان های یاد دهنده ، آموزش را جزء مسئولیت های اصلی خود قلمداد می کنند ، زیرا اولاً آن را بهترین کار می دانند و دوماً آن را راهی برای توسعه مستمر منابع انسانی یک سازمان تلقی می کنند که این افراد می توانند راه حل ها و عقاید موثری درباره کسب و کا آن شرکت ارائه دهند .
افراد در سازمان های یاد دهنده ، یاد دادن را عامل مهم موفقیت در کسب و کار می دانند و سعی می کنند فرصت هایی را به وجود آورند که از آن طریق به آموزش بپردازند . آموزش باعث می شود نکات مبهم و نا مشخص کسب و کار روشن شود و کارکنان از سر درگمی بیرون بیایند . رهبران در سازمان های یاد گیرنده به یاد دادن مسائل و موضوعات مهم کسب و کار ، آن اندازه که در سازمان های یاد دهنده مطرح است ، نمی پردازند ، در سازمان های یاد دهنده ، رهبران از طریق یاد دادن ، موثر واقع می شوند و از طریق آموزش افراد نسبت به م

سائل و موضوعات مهم کسب و کار و نحوه پیش بینی تغییرات و راه های مقابله با آن ها ، نسل بعدی رهبران سازمان را تربیت می کنند .
در چنین سازمان هایی فرآیند تحول تنها از طریق جایگزینی و جذب نیروی انسانی جدید و تعویض مدیران ارشد امکان پذیر نیست ، بلکه نیازمند شناخت جامع سازمان و اتخاذ تصمیم های عقلانی و منطقی است ، بدین منظور باید رهبران ارشد را نسبت به استراتژی شرکت آگاه ساخت و تمام کارکنان را به طور کامل در این زمینه آموزش و توسعه داد .

سازمانهای یادگیرنده چه نوع سازمانهایی هستند ؟
سازمان یاد گیرنده سازمانی است که در آن افراد به طور مستمر توانایی های خود را افزون می سازند تا به نتایج مورد نظر دست یابند . سازمان های یاد گیرنده ، سازمان های دانش آفرین هستند، سازمان هایی که در آنها تولید دانش و آگاهی های جدید ، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی نیست ، بلکه نوعی رفتار همگانی است .
سازمان دانش آفرین :
سازمانی است که هر فردی در ان انسانی خلاق و دانش آفرین است . سازمان هایی با چنین ویژگی ها و خصوصیات ، سازمان هایی آرمانی و خواستنی هستند .
سئوال اینست که چگونه می توان به چنین سازمان هایی دست یافت و چه برنامه ها و سیاست هایی باید اعمال شوند تا سازمان ها از وضع کنونی به این وضعیت برسند ؟
1- یادگیری : فرآیندی است که در آن افراد رفتارها و پندارشان تغییر می یابد و بگونه ای دیگر می اندیشند و عمل می کنند .
2- با گذشت زمان سازمان می آموزد که تفسیر کند و عملکرد هایش متحول شود . به طور کلی می توان سازمان یاد گیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد ، کسب و انتقال دانش مهارت داشته و در تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهی های جدید عمل کند .
3- توجه به ویژگیهای سازمانهای یاد گیرنده و رعایت اصول آن
به طور کلی : سازمان های موفق و کامیاب امروز ، سازمان هایی هستند که دانش جدید را خلق کرده و یا کسب نموده و آن را به طرق و شیوه های کار بردی برای بهبود فعالیت هایشان تبدیل کرده اند .
ویژگی های سازمان های یاد دهنده
در ایجاد سازمان یاد دهنده ، رهبران باید توان و ویژگی های منحصر به فرد موجود در سازمان خود را شناسایی و ارزیابی نمایند . سازمانهای یاد دهنده دارای ویژگی های معینی هستند از جمله :
الف- توسعه رهبران در سطوح مختلف سازمان بعنوان شایستگی

اصلی : این سازمانها به توسعه رهبران در سطوح مختلف توجه می کنند و آن را یک شایستگی رقابتی می نمایند .
ب- برخورداری رهبران از دیدگاهها و نقطه نظرهای قابل یاد دادن : این سازمانها واجد نقطه نظرات و دیدگاههای لازم و شایسته آموزش در مورد نحوه اداره و رشد شرکت و نحوه آموزش و توسعه دیگران جهت رهبر شدن و گسترش این نقطه نظرات هستند .
ج- وجود روشهای نهادینه شده برای یاد دادن در مقیاس

وسیع : در این سازمان ها روش های آموزش در مقیاس وسیع طراحی و اجرا می شود و اطمینان حاصل می گرددکه در پرتو این آموزش علاوه بر ایجاد مهارت های فنی ، توسعه و گسترش توانایی های رهبری افراد محقق گردد .
ویژگی های سازمان یاد گیرنده
1- سازمان یاد گیرنده درد و عشق آموختن دارد
الف) سازمان یاد گیرنده نیاز به آموختن را احساس می کند و در پی یاد گیری است .
ب) سازمان یاد گیرنده همچون انسانی است که به علت نیاز شوق آموختن دارد .
ج) سازمان یاد گیرنده اگر احساس کند برای بقاء و ادامه حیات و رشد در یک محیط پر از چالش باید بیاموزد مسلماً به دنبال یاد گیری خواهد بود .
د) سازمانی که حیاتش وابسته به بودجه ثابت سالیانه است ، سازمانی که رقابتی را احساس نمی کند ، سازمانی که ارزیابی نمی شود و سازمانی که از حمایتی غیر منطقی برخوردار است ، نیازی به یادگیری احساس نمی کند و حیاتش به مخاطره می افتد .
2- سازمان یادگیرنده با مشکلات مأنوس و خوگیر نمی شود
الف ) سازمان یاد گیرنده حساس و هوشیار است و به محض رسیدن به مشکل در پی رفع آن بر می آیند .
ب) بعضی از سازمان ها چنان با مشکلات انس می گیرند که به تدریج آن را طبیعی دانسته و از احساس مشکلات قاصر و ناتوان می شوند . چنین سازمان هایی بدون آنکه احساس کند به سراشیبی سقوط و نزول خواهند افتاد . ( نظریه سنج Senge )
ج) سازمانهای یاد گیرنده باید ساز و کارهای هشدار دهنده را درون خود تقویت کنند .
د) گاهی اوقات برای احساس مشکلات لازم است مدیران خود را به جای مشتریانشان قرار دهند . از دریچه چشم کارکنانشانبه سازمان بنگرند و نقاط ضعف و قوت آن را واقع بینانه دریابند .
3- سازمانهای یاد گیرنده کارکنانی یاد گیرنده و خلاق دارند
الف) سازمان از طریق کارکنان و اعضایش فرایند یاد گیری را تحقق می بخشد .
ب) در همه انسانها یروهای خلاقه شگفت آوری نهفته است که اگر بتوانیم آنها را شناخته و رشد دهیم سازمان از این نیروها بهره بسیا

ر خواهد برد .
د) روح سازمان یاد گیرنده انسانهای یاد گیرنده و خلاق است .
هـ) انسانهای خلاق محیط متحول را می شناسند و از تغییرات مستمر آن به نفع اهداف خود بهره می گیرند .
و) انسانهای خلاق می آموزند که چگونه تغییرات را پذیرفته و از آنها بهره برداری نمایند .
ز) بدون اعضاء شایسته سازمانهنی وینده ای برخوردار است .
الف) سازمان یاد گیرنده باید به ساز و کارهایی مجهز باشد تا الگو های ذهنی خود را نسبت به مسائل شناسائی کرده و آنها را دائماً مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد .
ب) یکی از دلایل شکست سازمانها ، عدم سازگاری الگوی ذهنی آنها با واقعیات محیطی است .
ج) ممکن است الگوی ذهنی سازمانی نسبت به مشتریانش عدم اعتماد باشد یا بالعکس .
د) الگوهای ذهنی می توانند موجب پیشرفت و رشد سازمان شده و همچین قادرند سازمان را به ورطه نیستی بکشانند .
هـ ) الگوهای ذهنی عوامل قدرتمند و نافذی در رفتارها و عملکرد سازمان هستند .
و ) سازمان ها برای رشد و ترقی در دنیای متحول و دگرگون شونده امروزی نیازمند شناخت ، ارزیابی و تکمیل الگوهای ذهنی خود هستند . به عنوان مثال الگوی ذهنی کارخانجات اتومبیل سازی
ز) برای یک سازمان هیچ چیز خطرناک تر از الگوی ذهنی خشک و غیر قابل انعطافی نیست .
5- سازمان یاد گیرنده تجربه و علم را به کار می گیرد
الف) سازمان یاد گیرنده از تجربه های خود پند می گیرد ، اما صرفاً بر تجربه متکی نیست .
ب) سازمان فعال سازمانی است که علم را بر تجربه مقدم می دارد و از آمیختن این دو با هم بیشترین نتیجه را می گیرد .
ج) اگر تصمیم گیری در سازمان صرفاً بر اساس خطا صورت بگیرد علاوه بر افزایش هزینه ها ، سازمان به ورطه نابودی کشانیده می شود .
د) سازمان باید به کمک دانش و تخصص افراد خود گزینه های موفق را انتخاب کرده و به تصمیم بخردانه بردازد .
هـ ) استفاده از دانش در تصمیم گیری ها باعث افزایش س

رعت ، دقت و هزینه های کمتر را به سازمان ارزانی می دهد .
6- سازمان یاد گیرنده علت مشکلات را در خود جستجو می کند .
الف) اغلب انسان ها تمایل دارند مشکلات و شکست های خود را به عوامل خارجی و غیر قابل کنترل نسبت داده و موفقیت ها را حاصل تلاش و عملکرد خود بدانند .
ب) تا انسان علل مشکلات را در خارج از خود جستجو کرده و خود را بری از هر گونه کاستی بداند چنین فردی انسان موفقی نخواهد بود .
ج) سازمان ها نیز دچار این مشکل می شوند . بدین ترتیب که مسائل و مشکلات را به عوامل غیر قابل کنترل خارج از سازمان نسبت می دهند .

د) اینگونه برخورد ها باعث می شود که علل مشکلات در درون سازمان و عملکرد های آن جستجو نشده و تحلیل درستی از مسائل و ضعف های سازمان به عمل نیاید .
هـ ) اگر سازمان یاد گیرنده باید کمبودها را شناسایی کرده و برای رفع و جبران آنها مجهز شود، این آماده شدن همان یاد گیری است .
ز) سازمانی که ضعف خود در یش بینی درست مسائل اقتصادی را بی ثباتی بازار می داند و سازمانی که بی خبری خویش از ارزشها و هنجارهای اجتماعی را به دگرگونی جامعه منتسب می سازد ، هیچگاه یاد گیرنده نخواهد شد .
7- سازمان یاد گیرنده یادگیری گروهی را تسهیل و ترغیب می کند .
الف) سازمان یاد گیرنده با استفاده از ساز و کار مباحثه ( Dialogue ) و مناظره (Discussion ) یاد گیری گروهی را ترویج و در سازمان استمرار می بخشد .
ب) باید به گروه های سازمانی گفته شود که مجموع تلاش های آنان به عنوان یک گروه بیش از جمع مساعی تک تک آنهاست .
ج) بحث و گفتگو موجب می شود تا افراد گروه ها از طرز تفکر یکدیگر آگاه شوند ، و بحث و گفتگو تجربه و دانش افراد را به یکدیگر منتقل می سازد .
د) رکن دیگر یاد گیری گروهی مناظره است ، مناظره جزء لازم و مکمل مباحث است .
هـ ) در مناظره نظرات متفاوت بیان شده و هر کسی از نظر خود در مقابل نظر مخالف دفاع می کند .
و) بر خلاف مباحثه که کوشش می شود تا نظرات مطرح شده و به اعضاء گروه انتقال یابد ، در مناظره سعی می شود تا نظرات ارزیابی شده و به تصمیمی دست یافته شود .
ز) نکته مهم در مناظره ایجاد این فضا در جلسات است که هدف مناظره پیروزی یک طرف و شکست طرف دیگر نیست .

8- سازمان یاد گیرنده تلفیق کننده اهداف فردی و سازمانی است .
الف) سازمان یاد گیرنده تحقق نمی یابد مگر آنکه اهداف انسان های خلاق و دانش آفرین با اهداف سازمان یکی شده و در این یک سوئی و هم جهتی ، رشد و یاد گیری پدیدار گردد .
ب) هم دلی و هم ذهنی یک دیدگاه فردی و شخصی یا گروهی نیست ، بلکه دیدگاهی مشترک و جمعی برای همه اعضاء سازمان است .
ج) رهبری موثر در سازمان عامل اصلی و اساسی در ایجاد هم ذهنی و هم دلی است .
د) رهبران موفق کسانی هستند که بتوانند افراد متفاوت را در زیر چتر فکر و نظر واحدی گرد آورند .
هـ) در صورتی که اهداف غایی و نهایی افراد یکی باشد ، اختلاف در هدف های جزئی تعارض آفرین نبوده و اختلاف محسوب نمی شود .

و) سازمان یاد گیرنده نمودی است از آن نهاد گروه ها که با هم و به همراه هم ، همچون جانمایی در یک تن واحد عمل می کنند و در این دنیای پر تلاطم که مملو از تحول است راه خود را به سوی تعالی و ارتقاء باز می گشاید و پیش می رود .
سازمان یاد دهنده و یادگیرنده در این مقوله که هر فردی یا گروهی باید بطور دائم دانش و مهارت جدید کسب کنند مشترک هستند. اما هدف سازمان یاددهنده چیست؟ ویژگی رهبران در سازمانهای یاددهنده چیست؟ و چگونه میتوان یک دیدگاه قابل یاددهی تدوین نمود؟
با توجه به اهمیت این موضوع برای توسعه سازمانی، سازمان های یاددهنده با توسعه موثر مهارتهای رهبری در کارکنانشان، به طور مداوم خود را بهبود می بخشند. رهبران باتجربه آموزش را سرلوحه کار قرار میدهند و به یادگیری و یاددهی مشتاق هستند.
کارکنان در محیطی که جستجوی دانش و دیدگاههای جدید، یک هنجار قابل قبول محسوب می‌شود بیشتر راغب هستند تا تغییرات بازار را جستجو کنند و برای آنها پاسخ‌های جدید بیابند. وظیفه رهبران نیز در سازمان‌های یاددهنده در اختیار گرفتن سرمایه انسانی و ایجا

د ارزش افزوده برای آن است و اینکار فقط با یاددهی امکان‌ پذیر می‌باشد.
بسیاری از مدیران سازمانی از درک این موضوع که بهبود سازمانی نیاز به تعهد به یادگیری مداوم دارد، ناتوان هستند. سازمانهای یاددهنده منسجمتر از سازمانهای یادگیرنده هستند زیرا عقیده‌ای فراتر از این دارند که هرکسی در سازمان بایستی به طور مستمر دانشها و

مهارتهای جدید را کسب کند.
سازمان یادگیرنده افراد سازمان را به یادگیری سازمانی سوق میدهد اما سازمان یاددهنده از مدیران ارشد خود که نقش آگاهان در سازمان را دارند، میخواهد که آموختههای خود را به دیگران بیاموزند. همانگونه که در آموزه‌های دین اسلام آمده است باید همیشه « دانش و آگاهی خود را از دانشمندان و آگاهان به امور بگیریم ».
سازمان یاددهنده به طور خودکار یادگیرنده نیز می باشد اما سازمان یادگیرنده نوعاً یاددهنده نیست و تلاشی نظامند جهت یاددادن و انتقال دانش و مهارت خود به دیگران بعمل نمیآورد. در سازمان‌های یاددهنده رهبران سازمانی برای بلند مدت باید به پرورش رهبران نسل بعد بپردازند و این پرورش را توسعه دهند. برای اینگونه رهبران یاددهی یک فعالیت دائمی محسوب می‌گردد.
اطلاعات :
به دادههایی اطلاق میشود که بین آنها ارتباط منطقی برقرار شده و معنی و مفهوم خاصی به ذهن متبادر میکنند. به گفته پیتر دراکر:«داشتن ارتباط و هدف مهمترین ویژگی اطلاعات است».
دانش :
ترکیبی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی و نظام یافته که چارچوبی را برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربه ها و اطلاعات جدید به دست میدهد. و در دو دسته ضمنی و صریح طبقه‌بندی می‌شود.
دانش ضمنی :
دانشی است که در ذهن افراد وجود دارد و به رمز درآوردن و نوشتن آن به سختی امکانپذیر است.
دانش صریح :
دانشی است که قابلیت به رمزآورده شدن را داشته باشد.
مدیریت دانش :
هنر یا علم جمع آوری دادههای سازمانی، تبدیل آنها به اطلاعات قابل دسترس و مفید، به صورتی که قابل پخش باشد و از محصور شدن دانش در ذهن تعداد کمی از افراد جلوگیری میکند.( امیری، 1387)
سازمان یادگیرنده :
سازمانی است که به طور مداوم باعث یادگیری اعضای خود میشود(Pedler, 1997) این سازمان برای مقابله و حفظ توان رقابتی در محیط کسب و کار بوجود آمده است(

O’Keeffe, 2002) و دارای 5 خصوصیت است: تفکر سیستمی، مهارت شخصی، مدلهای ذهنی، دیدگاه مشترک و یادگیری تیمی(Senge, 1990).
سازمان یاددهنده :
سازمانی میباشد که هر یک از اعضای آن علاوه بر شاگرد بودن، یک معلم هستند و یادگیری و یاددهی متقابل در تمام فعالیتهای روزمره آنها تنیده شده است(Tichy, 2002).
سازمانهای مربیگر :
سازمانهای هستند که به دنبال ایجاد محیط میباشند که در آن

رفتار و فعالیتهای تشویق کننده یادگیری مداوم، تبادل دانش صریح و ضمنی، مربیگری دوطرفه و خود رهبری گسترش مییابد. تفاوت بین سازمان های یاددهنده و مربیگر در آن است که سازمانهای یاددهنده مدیریت دانش را انجام می‌دهند در حالیکه سازمانهای مربیگر فراتر از مدیریت دانش قدم برمیدارند و بیشتر به جای اینکه بیاندیشند چه چیزی را بدست بیاورند، در مورد چگونگی بدست آوردن آن نیز اندیشه می‌نماید.
یاددهی شرافتمندانه :
چرخهای است که هر روز کارکنان را در سازمانهای یاد دهنده زیرکتر، همسوتر و پر انرژیتر می سازد و با درگیرسازی تعداد بیشماری از کارکنان، دانش را گسترش میدهد. چرخه یاددهی شرافتمندانه وقتی ایجاد میشود که رهبران سازمان متعهد به یاددهی میباشند و برای یادگیری خود و کمک به یادگیری فراگیران شرایطی را ایجاد میکنندکه همه اعتماد به نفس پیدا کنند.
ضرورت گذر از سازمان های یادگیرنده به سازمان های یاد دهنده
اجرای این چرخه مستمر یاددهی و یادگیری، مستلزم داشتن اعتماد به نفس و جرئت است. در چرخه یاددهی شرافتمندانه، رویدادها فرآیندی را آغاز میکنند تا چیزی بهتر و مفیدتر از قبل را ایجاد نمایند؛ در حالیکه در یاددهی رذیلانه4، افراد ساکتتر شده و سرمایه علمی آنها تهی میگردد(tichy, 2004).
سازمان های دست اندر کار امور اقتصادی در دهه 80 و 90 در رویارویی با تحولات پرشتاب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به این نتیجه رسیدند که باید برای مقابله با این معضلات و هماهنگی با شرایط جدید به یادگیری روی آورند، زیرا تداوم فعالیت سازمان های فعال در امور اقتصادی به شناخت عمیق آنها از این واقعیت انکارناپذیر تاریخی بستگی داشت. افزون بر این باید به این نکته نیز توجه می نمودند که سرعت یادگیری سازمانی، باید بیشتر از سرعت تغییرات محیطی باشد. از همین رو، با آگاهی از این شرایط تاریخی و ضرورت ایجاد تحولات اساسی در کسب و کار مفهوم یادگیری سازمانی، فراگیر گردید و به سرعت مورداستقبال قرارگرفت. اما در هزاره جدید بسیاری از سازمانهای جهانی بر این باورند که وجود سازمان یادگیرنده در پاسخگویی به نیازهای سازمان ها به تنهایی کافی نیست. از همین رو، سازمان های یادگیرنده باید به سازمان یاددهنده تغییر یابند. به همین علت پدیده دیگری که در این ارتباط نظر کارشناسان علوم مدیریتی را به خود معطوف نموده است، موضوع “یادگیری” است! یادگیری از این دیدگاه به مفهوم کسب مهارتها، دانش و توانائیهایی است که به تغییراتی نسبتاً پایدار در رفتار افراد و به تبع آن در عملکرد سازمان ها منجر می گردد. در طول دهه گذشته سازمانهای بسیاری تلاش کرده اند که به سازمان یادگیرنده ارتقاء یابند و برای انطباق با تغییرات محیطی، مفهوم سازمان

یاد گیرنده به طور روزافزونی شهرت پیدا کرد. اما باید این نکته را در نظر داشت ک

ه یادگیری سازمانی پدیده ای فراتر از مجموع توان یادگیری افراد است. به بیان دیگر در این حالت سازمان توانایی یادگیری خود را با خروج افراد سازمان از دست نمی دهد. از این رو، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده مفاهیم مترادفی نمی باشند. یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروههای درون سازمان و سـازمان یادگیرنده به معنی یادگیری سازمان به عنوان سیستمی کلی است. از همین رو، می توان گفت سازمان یادگیرنده حاصل فرآیندیادگیری سزمانی است. سازمان یادگیرنده دارای توانایی کسب دانش و انتقال آن است و رفتار خود را طو

ری تعدیل می کند که منعکس کننده دانش و دیدگاههای جدید باشد. در قرن بیست و یکم، یادگیری برای توسعه منابع انسانی فراتر از توانائی سازمانهای یادگیرنده است. به همین علت در این مقطع تاریخی سازمانهای یاددهنده پدید آمدند. برای مثال برخی از صاحب نظران ساماندهی شرکت ها پس از تجزیه و تحلیل برخی از شرکتهای جهانی نظیر جنرال الکتریک، پپسی، آلید سیگنال و کوکاکولا دریافتند که سازمانهای یاددهنده منسجم تر از سازمانهای یادگیرنده هستند. زیرا این سازمان ها به گونه ای برنامه ریزی می کنند که هرکسی در سازمان موظف است مستمراً دانش و مهارتهای جدید را کسب کند. افزون بر این سازمان یاددهنده

از مدیران ارشد می خواهد که آموخته های خود را به دیگران بیاموزند. براساس دیدگاههای نوین مدیریت، مدیر یک مربی و رهبر است. وظیفه مدیر ایجاد انگیزه و تجهیزکردن افراد عادی است تا با شکوفا شدن توانائیهای بالقوه و پرورش آنها کارهای فوق العاده انجام گیرد. این تکامل ضرورتاً تدریجی است نه ناگهانی. در سازمانهای یاددهنده، رهبران رسالت خود را در آموزش افراد جستجو می کنند. این دسته از مدیران آموزش می دهند، زیرا از نظر آنها آموزش بهترین روش پیشرفت کارکنان و بهره گیری از دیدگاههای هوشمندانه کارمندان در حل معضلات و مشکلات کارشان است. در سازمانهای یاددهنده کارکنان در رویاروئی با مسایل پیش روی سازمان تجربه کسب می کنند و آموزش به صورت روزانه است، آموزشهای روزانه در رابطه با مسائل و موانعی که ممکن است در مسیر دستیابی سازمان به اهدافش ایجاد خلل کند، متفاوت از تلا

شهایی است که سازمانهای یادگیرنده در گذشته بر آن تاکید داشتند و گاهی اوقات موجب بازگشت این سازمان ها به دهه های 60 و 70 و آموزشهای اولیه روابط انسانی می گردید. نمونه های زیادی در رابطه با نحوه اجرای این آموزشها از سوی رهبران موفق وجود دارد. بهترین نمونه “جک ولش” از شرکت جنرال الکتریک است. او نزدیک به 30 درصد از وقتش را به آموزش و توسعه اختصاص داد. پافشاری او در ادامه این راهکار سازنده موجب شد که همه مدیران جنرال الکتریک نیز به آموزش روی آورند. مثال دیگر، “لاری باسایدای” است که از رویکردی مشابه جک ولش پیروی کرد. هنگامی که “لاری باسایدای” ایجاد تحول در شرکت را آغاز کرد، آموزش مدیران ارشد شرکت آلاید سیگنال را در اولویت قرار داد و چندین سال را صرف این کار نمود. او در اولین سال فعالیت خود بیش از 15 هزار کارمند این شرکت را آموزش داد و به کارکنانش آموخت که چگونه می توان برای تحرک بیشتر کسب و کار در یک بازار فعالیت نمود و از ذهن خلاق بهره اثربخش گرفت. بنابراین درسازمان یاددهنده، مدیران ارشد در انتقال تجربیات و آموخته های خود به کارکنان نقش فعالی دارند زیرا در مدیریت امروز هدف مدیر شکوفا کردن توانائیهای بالقوه افراد

است. از همین رو، در سازمانهای یاددهنده، مهمترین مسئولیت رهبران ساماندهی آموزش به کارکنان سازمان است. زیرا استمرار آموزش نقش اساسی در بهره گیری از دیدگاه کارکنان هر سازمان و مشارکت آنان در حل معضلات و مشکلات دارد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید