دانلود مقاله گسترش عملکرد کیفیت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله گسترش عملکرد کیفیت word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله گسترش عملکرد کیفیت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله گسترش عملکرد کیفیت word

گسترش عملکرد کیفیت

تاریخچه پیدایش QFD

معرفی QFD به سازمان

فرایند QFD

شنیدن صدای مشتری

مرحله اول: طرح‌ریزی محصول (خانه کیفیت)5

مرحله دوم: طراحی محصول

مرحله سوم: طرح ریزی فرایند

نظریه حل خلاقانه مسئله و جایگاه آن در روش QFD

تعهد مدیریت

نتیجه‌گیری

پانوشت‌ها

منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله گسترش عملکرد کیفیت word

1 Day, Ronald, G, “Couality function deployment: Linking a company with Its customers”, MC Graw_Hill (1396)

2. Revelle, Jack B. “Manufacturing hand book of Best practices”

3. Akao. Y., Mizuno. S. “QFD: Tlie customer Driven Approach to quality planning and deployment”. Asian Productivity Organization.(1994)

4. March, S. Moran. 1. W. Nakui. S. Holflicrr, G.D. “Facilitating and Training in Quality Function Deployment”. GOAL/ QPC. (ITOl)

5. Terninko. 1., “Step by Step OFD: Customer Driven Product Design”. St. Luicc Press. (1997)

6 . آشتیانی، حسین. رضایی، کامران. هوشیار، محمد (1380). QFD رویکردی مشتری‌مدار به طرح‌ریزی و بهبود کیفیت محصول. تهران: نشر آتنا

7 Revclle. .1. B. .Moran. .1. W. .Colt, C.A. “The QFD Handbook”. John Wilcy & Sons. (1998)

گسترش عملکرد کیفیت

در دهه‌های اخیر با پیشرفت روزافزون علوم و فنون، توسعه فناوری‌های جدید و گسترش ارتباطات، رقابت میان شرکت‌های تولیدی و خدماتی جدی‌تر شده است. لری سلدن1 و یان مک میلان2 در مقاله‌ای با عنوان: «مدیریت نظام‌مند نوآوری مشتری‌مدار» آورده‌اند: امروزه رویکرد شرکت‌ها به نوآوری، با وجود تلاش‌های فراوان از سوی این شرکت‌ها به رشد پایدار، سودآور و مورد رضایت سهام‌داران منتهی نمی‌شود. برنامه‌های کسب و کار بسیاری از شرکت‌ها متناسب با انتظار بازار رشد آنان نیست. شرکت‌ها به جای تلاش برای شناسایی نیازهای مشتریان و استفاده از این درک حاصله در جهت نوآوری، پول خود را در آزمایشگاه‌های جزیره‌ای تحقیق و توسعه، هزینه می‌کنند. امروزه کیفیت و مشتری‌مداری به عنوان یکی از چالش‌های جدی رقابتی مطرح شده است و حفظ و گسترش بازارهای داخلی و خارجی، مستلزم ارائه محصولات و خدمات با کیفیت قابل اعتماد از طریق تأمین نیازهای مشتریان در طراحی و تولید محصولات یا ارائه خدمات است. گسترش عملکرد کیفیت (QFD)ا3، به عنوان یکی از ابزار مدیریت کیفیت جامع4 امکان تحقق خواسته‌های فوق را برای صنایع تولیدی و خدماتی فراهم می‌کند

 تاریخچه پیدایش QFD

QFD برای اولین بار به عنوان مفهومی برای توسعه محصولات جدید براساس کنترل کیفیت جامع (TQC) به وجود آمد. QFD، ترجمه واژه کنجی (Kanji) است که ژاپنی‌ها برای توصیف تعمیم گسترش کیفیت از آن استفاده می‌کنند. تعریف QFD با توجه به منابع آموزشی مؤسسه GOAL/QPC (یکی از بزرگ‌ترین مراکز مشاوره QFD) عبارت است از: «روش و فرایندی نظام‌مند و ساخت‌یافته به منظور شناسایی و استقرار نیازمندی‌ها و خواسته‌های کیفی مشتریان در هر یک از مراحل تکوین محصول از طراحی‌های اولیه تا تولید نهایی که برای استقرار مناسب آن نیاز به همکاری همه جانبه بخش‌های مختلف سازمان از جمله بازاریابی، فروش، برنامه‌ریزی، مهندسی، تولید، خدمات پس از فروش و; می‌باشند»

در تعریفی دیگر آمده است: «اگر چه QFD اغلب با فعالیت‌های بهبود محصول همراه است، اما کاربردهای تولیدی نیز دارد. ابزار و مفاهیم QFD برای افرادی که در مسیر تولید، درگیر تقاضای بلندمدت می‌باشند مفید است

QFD به سازمان برای جهت‌گیری مؤثر درخواست‌ها به سمت مباحث با اهمیت برای مشتریان کمک می‌کند تا بتواند به صورت بهتری برنامه‌ریزی کند (شکل 1)

به‌طور خلاصه می‌توان وظیفه QFD را در دو جمله تعریف کرد

- تبدیل و ترجمه نیازمندی‌های مشتریان به مشخصات فنی محصول

- تعیین فعالیت‌های کیفیتی متناسب با مشخصات فنی محصول

تصویری از مسیر تدریجی تکامل QFD با برخی از فعالیت‌های صورت گرفته در این زمینه عبارتند از

1966: آغاز اولین تلاش‌ها به منظور استفاده از مفاهیم گسترش کیفیت

1972: معرفی روش تکامل یافته در شرکت کشتی‌سازی کوبه QFD

1978: تشکیل کمیته‌ای مستقل در مؤسسه کنترل کیفیت ژاپن (چاپ اولین کتاب)

1980: اهدای جایزه دمینگ به شرکت کابایا

1983: انتشار اولین مقاله امریکای شمالی (آشنایی 80 مدیر) QFD

1984: برگزاری اولین دوره یک روزه در امریکا QFD

1985: استفاده از این روش در شرکت فورد

1997: انتشار کتاب توسط جان ترنینکو

در 1987 اهداف به‌کارگیری QFD از دید این کتاب به صورت زیر تعیین شد

1 . تنظیم کیفیت طراحی و کیفیت برنامه‌ریزی شده

2 . انجام Benchmarking برای محصول رقابتی

3 . توسعه محصول جدید

4 . تحلیل اطلاعات کیفی بازار

5 . شناسایی نقاط کنترلی

6 . کاهش تغییرات طراحی

7 . کاهش هزینه‌های توسعه

8 . افزایش سهم بازار

از 1983 بیشتر شرکت‌های امریکایی نظیر: دی‌ای‌سی، جنرال موتورز، مزدا، موتورولا، کداک، زیراکس، آی‌بی‌ام، هیولت پاکارد و; QFD را به کار گرفتند

 طراحی سنتی در مقابل طراحی به کمک QFD


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان word دارای 112 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان word

فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
فرآیند تاریخی موضوع

فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
پیشینه تحقیق
مروری بر ادبیات تحقیق
چهارچوب نظری تحقیق
مدل علّی تحقیق
فرضیه های تحقیق
متغییرهای تحقیق
تعاریف نظری و عملی متغییرها
تعیین ابعاد و شاخص ها

فصل سوم: مبانی روش شناسی تحقیق
قلمرو تحقیق
روش تحقیق
تکنیک گردآوری داده ها
ابزار گردآوری داده ها
سوالات تحقیق
جامعه آماری
حجم نمونه

فصل چهارم: آمار توصیفی و استنباطی
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
ارائه پیشنهادها و راه حل ها
کتابنامه

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان word

1 فورد ، دبی ، جدایی معنوی ، ترجمه سوسن اورعی ، تهران ، انتشارات
2 ساردوخانی ، باقر ، طلاق پژوهشی درشناخت واقعیت و عوامل آن ، تهران ، انتشارات
3 مطهری ، مرتضوی ، نظام حقوق زن در اسلام ، تهران ، انتشارات
4 شاملو ، بهداشت روانی ، رشد ، انتشارات ، فصل چهارم
5 حقاین زنجاین ، حسین ، طلاق یا فاجعه انحلال خانواده ، دفتر نشر فرنگ اسلامی ، انتشارات
6 برنز ،والچاک ، ترجمه : فرزانه طاهری ، طلاق از دید فرزند ، چاپ پنگوئن ، انتشارات
7 مجله زن در منظر مطبوعات
8 بولتن مرجع فمنیسم ، سردبیر مهدی مهریزی تهیه کننده مدیر مطالعات اسلامی المهدی
9 اینترنت
10 صدیق ، غلامحسین ، جامعه شناسی مسائل اجتماعی جوانان

 

مقدمه

تا توانی پا منه اندر فراق           ابعض الاشیاء عندی الطلاق 1

آنچه درسیرت پیشوایان دین مبین اسلام مشاهده شده این است که حتی الامکان سعی داشته اند از طلاق پرهیز نمایند و اگر به ندرت طلاقی صورت گرفته علت منطقی و معقولی داشته است . چنانچه امام محمد باقر (ع) زنی را اختیار می کند که بسیار مورد عاقه ایشان بوده است در طول زندگی زناشویی حضرت متوجه می شوند که این زن با حضرت امیرالمومنین  علی (ع) دشمنی داشته و بغض آن حضرت را در دل دارد نهایتا            ً حضرت امام باقر (ع) همسر خود را طلاق می دهد . وقتی که از امام سئوال می شود که با وجود علاقه ای که به همسرتان داشته اید چرا او را مطلقه کردید ؟ پاسخ دادند

« نخواستم قطعه ای از آتش های جهنم در کنارم باشد »

طلاق در عین اینکه امری مغبوض و مورد نفرت است و زیان های عظیم برای فرد و جامعه در پی دارد . خالی از فواید و مزایا نیست ، نخستین فایده آن این است که از زندان زندگی خانوادگی دریچه ای به سوی فضای آزاد و باز می گشاید. به هنگامیکه در خانه ای سازش و الفت نباشد آن خانه جهنمی سوزان و حتی از آن نیز خطرناک تر و وحشت انگیزتر است . اگر بنا بود زن و شوهر در عین نفرت نسبت به هم مجبور به زندگی می بودند مرگ بر این زندگی ترجیح داشت مفاسدی پدید می آمد که موجب بدبختیهای عظیم می شد و حتی ممکن بود درمواردی به شرف و عزت آدمی لطمه وارد سازد

طلاق می تواند زمینه ای برای آگاهی و تنبیه فرد باشد و او را از وضعی که در آن است بیدار کرده و هوشیار سازد. معمولاً پس از طلاق اندیشه ها تعدیل ، فکرها منظم تر و از ادامه اشتباهات جلوگیری به عمل می آید

بیان مسأله : 1

طلاق پدیده ای ناپسند است و یکی از مشکلات جوامع بشری که متاسفانه روزبه روز در حال افزایش است . طلاق را از مهمترین پدیده های حیات انسانی تلقی می کنند این پدیده اضلاعی به تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامع انسانی دارد . طلاق یک پدیده روانی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی است همچنین طلاق یک پدیده ارتباطی است بدینسان که در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم ، درست  طبیعی است پیوند زناشویی نیز استثناء نیست . پیوندهای ازدواج به زودی برقرار می شود و به زودی نیز قطع می گردد . پدید طلاق پدیده ای  دقیقاً چند عاملی است بدینسان که هرگز یک عامل به تنهایی نمی تواند موجبات پیدایی آنرا فراهم کند در بسیاری از خانواده ها زن و شوهر و حتی فرزندان آنها قادر نیستند بدون جنجال با یکدیگر گفتگو کنند و غالباً مردها به واسطه تربیت و فرهنگی که ریشه تاریخی در سرزمین ما دارد برای زن نه تنها ارزش قائل نیستند بلکه خود را رئیس خانواده ، عقل کل و صاحب امتیاز و مالک زن و فرزند خود می پندارند و حتی اعمال خشونت به زن را جزئی از حقوق طبیعی خود می دانند و به این واسطه زنان نیز اعتماد به نفس خود را از دست می دهند و غالباً وضعیت خود را پذیرفته اند و زورگویی ها ، توهین ها و تحقیرها و حتی کتک های شوهر را تحمل می کنند

هنوز در مناطقی از کشورها قیود خانوادگی ، آداب و رسوم و سنت های دیرپای اجتماعی حتی در بدترین شرایط مانع از دادخواهی زنان است در مناطقی از ایران زنان از شدت فشار زندگی و جفای مردان دست به خودکشی می زنند و در مواردی هم زنان در جستجوی رهایی دست به دامن قانون می شوند و از همس خود جدا می شوند

طلاق هر چند پدیده ای  ناپسند است ولی واقعیتی اجتماعی که در مواردی نیز حتی گریز ناپذیر و مفید و لازم است که نیازمند برخورد صحیح می باشد به طلاق می توان به عنوان پابان همه چیز به عنوان آغاز یک زندگی جدید و پرشور همراه با روابط سالمتر نگریست . همچنین طلاق را می توان به عنوان یک برد و نه باخت نگاه کرد . بسیاری از زنان مطلقه از این شکست در روابط خود درس می گیرند و راهی برای روابط جدید و امکانی برای موقعیت های آینده می دانند . برای بسیاری از این زنان طلاق تجربه ای سرشار از رحمت است بسیاری از این زنان که اینک زندگی سرشار از رنج و مشقت به واسطه ی طلاق رهایی می یابند انگیزه ای جدید برای ادامه زندگی پیدا می کنند و اگر نگرش ها به این امر واقع گرایانه نباشد سطح وسیعی از زنان را از نظر روحی دچار مشکل می کند

تا به حال تحقیقات زیادی راجع به طلاق عوامل و پیامدهای آن شده است هدف در این تحقیق تاکید بر جنبه های مثبت طلاق از دیدگاه زنان مطلقه است

اهمیت تحقیق

زن در جامعه ما هنوز به عنوان موجودی که وابسته به مرد و نه یک انسان مستقل شناخته می شود و همین امر باعث عدم اطمینان لازم به این قشر از سوی جامعه است . زنان دچار فقدان اعتماد به نفس شده و ترس در میان آنها رسوخ پیدا کرده و مشکلات اقتصادی فراوانی دارند . فرهنگ غلط در خصوص زنان مطلقه مشکلات جدیدی را برای زنان ایجاد کرده است که این فضا زنان ما را رنج می دهد

زن مطلقه باید با دید باز و بدون در نظر رفتن افکار و دیدگاههای غلط به صورت منطقی با این معضل برخورد  نماید و خود را اسیر قیود غلط جامعه ناشی از تفکرات جاهلانه بکنند

مسلماً نقش زنان در تغییر این فرهنگ و نگرش ها نقشی اساسی  و اصلی است و جامعه باید آگاهی های لازم را به زنان بدهد تا بتوانند به راحتی مشکلات را شناسایی کنند و به صورت منطقی با آنها برخورد کنند

اگر زمینه های قانونی و اجتماعی به گونه ای باشد که زن بتواند به حقوق خود دست یابد بسیاری از خلأ ها جبران می شود

توجه به نیازهای عاطفی زن پس از طلاق می تواند کمک بزرگ یبه سلامت معنوی زنان مطلقه باشد . مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است . اداراک کنند زنان بیشتر احتمال می رود که آن را به عنوان نقط پایانی بر یک فرایند طولانی قلمداد کنند به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی ر ا دربار طلاقشان گزارش می کنند

این تحقیق سعی بر آن دارد تا با تاکید بر جنبه های مثبت طلاق برروی زنان مطلقه قدمی هر چند کوتاه  در راه تغییر نگرش منفی جامعه نسبت به طلاق و خصوصاً زنان مطلقه بردارد

اهداف تحقیق

هدف اصلی در این تحقیق این است که داشتن پشتوانه مالی چه نقشی در نگرش مثبت زنان مطلقه به طلاق دارد

اهداف فرعی :

تحصیلات زنان مطلقه چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد ؟

داشتن حضانت فرزند چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد ؟

گرفتن مهریه چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد؟

شاغل بودن زنان مطلقه چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد ؟

فرآیند تاریخی طلاق1

کلمه طلاق از نظر لغوی به معنای مطلق شدن و جدایی می باشد ولی در کل به  معنای نتیجه و آخرین چاره ناسازگاری ، تفرقه ، تنفر ، اختلاف نظر ، برآورده نشدن توقعات و انتظارات زوجین و همچنین عدم آشنایی زوجین به نقش ها و وظایف خود است

مسأله طلاق در مسیحیت

مذاهب سه گانه ( کاتولیک ، ارتودکس ، پروتستان ) که اکثریت قرب به اتفاق پیروان دین مسیح از این 3 مذهب خارج نیستند دید خاصی به این مسأله مهم خانوادگی داشتند

مذهب کاتولیک طلاق را حرام می داند و تحت هیچ عنوان حتی در صورت خیانت زن و شوهر پیوند زناشویی را قابل انحلال نمی داند و تنها راهی که اصحاب کلیسا در صورت خیانت در پیان زناشویی پیشنهاد می کند این است که تفرقه جسمانی بین آن دو برقرار شود یعنی جدا از یکدیگر زندگی کند اما هیچ کدام از زن و مرد نمی توانند مجدداً ازدواج کنند

اما دو مذهب ارتودکس و پروتستان طلاق را در موارد نادری جایز می دانند در مورد خیانت در زناشویی اما بعد از وقوع طلاق زن و شوهر هر دو از ازدواج حتی با افراد بیگانه محروم می باشند!

همان طور که ملاحظه می کنید کشیشان چه مشکلاتزیاد طاقت فرسایی برای پیروان خود ایجاد کرده اند و چطور آنان را به سوی زنا و فحشا سوق داده و بردامنه اختلاف خانوادگی و آمارجنایت و خیانت افزوده اند به طوریکه دانشمند مسیحی فرانسوی مسیو بلانیول در کتاب « مکنون مدنی فرانسه » می نویسد

« قانون کلیسا در مورد عدم جواز طلاق کاری انجام داد که زن و شوهر همواره بسوزند و بسازند و در اجباری همواره باقی باشند»

ولتر نویسنده و شاعر شوخ طبع و طنز گوی فرانسوی در سخنان اعتراض آمیز خود به قوانین کلیسا چنین می گوید

« ازدواج و طلاق در این جهان تقریباً با هم متولد شده اند جز اینکه شاید چند روزی ازدواج جلوتر متولد گردید

بدین معنی که پس از زناشویی و گذشت چند روز کار زن و شوهر به زد و خورد و طلاق کشید »

«این حقیقت است که ازدواج و طلاق با هم به دنیا آمده اند و هر دو از قدیم بوده اند و هر دو برای بشر ضروری و لازم اند. »

از این رو در تمام قوانین و تواریخ ملل قدیم یونان ، ایران باستان ، آیین یهود و قوانین حمورابی مسأله طلاق وجود داشته و غالباً در دست مرد بوده و زن اختیاری در آن نداشته

طلاق در آیین برهما :

در آیین برهما طلاق جایز و به عهده مرد بوده و در مواردی مانند نازایی امری لازم شمرده می شود


1 .مولوی

1 . finding problem

1 . turgets

1 . Historical Process

1 . حقوق و حدود زن در اسلام


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی word

چکیده  
مقدمه  
ارزش عدالت  
مفهوم‌شناسی عدل  
وظیفه دولت و دیدگاه‌ها  
عدالت، رسالت اصلی  
تعریف دولت دینی  
وظایف حکومت دینی  
حوزه‌های عدالت اجتماعی  
1 عدالت اقتصادی  
2 عدالت مدیریتی  
3 عدالت سیاسی و امنیتی  
4 حاکمیت ارزش‌ها و معنویت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی word

ـ نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، پارسایان، 1379

ـ آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی، به کوشش محمدحسین عرب، بیروت، دارالفکر، 1417 ق

ـ ابراهیمی، محمد و همکاران، اسلام و حقوق بین‌الملل عمومی، تهران، سحت، 1372

ـ الاحسائی (ابن ابی جمهور) محمدبن علی بن ابراهیم، غوالی اللنالی العزیز یه فی الاحادیث الدینیه، قم، سیدالشهداء(ع)، 1403 ق

ـ احمدبن یعقوب، تاریخ یعقوبی، قم، مؤسسه نشر فرهنگ اهل‌بیت، بی‌تا

ـ ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، نیل، 1337

ـ اسحاقی، سیدحسین، «شاخصه‌های عدالت گستری در حکومت دینی»

ـ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد بن، غررالحکم و درر الکلم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1407ق

ـ ثقفی، ابن‌هلال، الغارات، تحقیق حسینی، بیروت، دارالاضواء، 1407ق

ـ حرعاملی، محمدبن حسن، وسائل‌الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ پنجم، 1403

ـ حقیقت، سیدصادق و سیدعلی میرموسوی، مبانی حقوق بشر، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1381

ـ خوانساری، جمال‌الدین محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم، تصحیح میرجمال‌الدین حسینی ارموی، تهران، دانشگاه تهران، چ سوم، 1360

ـ دلشاد، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه‌های سیاسی و سیره حکومت علی(ع)، تهران، خانه اندیشه جوان، 1377

ـ راسل، برتراند، تارخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، کتاب پرواز، 1373

ـ راعی، مسعود، «از عدالت تا انصاف راهی به عدالت توزیعی»، در: مجموعه مقالات همایش مالک اشتر، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1387

ـ راولز، جان، عدالت به مثابه انصاف، ترجمه عرفان ثابتی، تهران، ققنوس، 1383

ـ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1363

ـ شریعت‌پناهی، ابوالفضل، بایسته‌های حقوقی اساسی، تهران، نشریه یلدا،

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1417 ق

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، بررسی‌های اسلامی، مقاله اسلام و آزادی، قم،‌ دارالتبلیغ اسلامی، 1396ق

ـ طبری، محمدبن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه، ابوعلی بلعمی، تهران، اساتید، 1350

ـ غزالی، محمد، نصیحه الملوک، تحقیق جلال‌الدین همایی، تهران، بابک، 1361

ـ فاستر، مایکل(ب)، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، تهران، امیرکبیر، 1358

- فیرحی، داود، «دولت بحران، مشروعیت و رقابت‌های سیاسی»، 1387،

ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سید‌جلال‌الدین مجتبوی، تهران، سروش، چ سوم، 1375

ـ کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ چهل و ششم، 1384

ـ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ق

ـ لک زانی، نجف، «عدالت مهدوی، تداوم رسالت انبیاء»، پژوهه، ش 13، مهرداد و شهریور 1384

ـ مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق

ـ مسعودی، علی‌بن‌الحسین، اثبات الوصیه الامام علی بن ابی طالب(ع)، بیروت، دارالاضواء، چ دوم، 1409ق

ـ مصباح، محمدتقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره نظام سیاسی اسلام، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1380

ـ مصباح، محمدتقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1377

ـ مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی اقتصاد اسلامی، تهران، حکمت، 1403 ق

ـ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، قم، صدرا، چ هشتم، 1361

ـ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم، صدرا، چ هشتم، 1375

ـ مقتل الامام‌امیرالمؤمنین‌علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، تحقیق محمدباقر محمودی، مؤسسه طبع و نشر، 1411 ق

ـ نائینی، محمدحسین، تنبیه الامه و تنزیه اکمله، تصحیح سیدمحمود طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ نهم، 1378

ـ نادری، محمدمهدی، «آموزه‌هایی در مدیریت دولتی بر مبنای رویکرد اسلامی»، در: مجموعه مقالات همایش مالک‌اشتر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388

ـ نعمان، محمد بن محمد (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفه حجج ا; علی العباد، تصحیح سیدکاظم موسوی، تهران، دارالکتب الاسلامی، 1377 ق

ـ هاشمی، سیدمحمد، حقوق بشر و آزادی‌های اساسی، تهران، میزان، 1384

، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1388، 101 ـ

 

چکیده

عدالت، مقدس‌ترین آرمان بشری در طول زندگی اجتماعی اوست. نیم‌نگاهی به تلاش مصلحان و اندیشه‌های فرهیختگان جوامع انسانی، به خوبی ترسیم‌گر این آرمان‌شهر است. در فراز و فرودهای تاریخی، هیچ‌گاه نمی‌توان به تعریف و تبیین واحدی از عدالت دست پیدا کرد. این اختلاف، پیامدهای متعددی در زندگی اجتماعی و نهادهای مدنی داشته است، ‌و علی‌رغم وحدت نظر اولیه، شاهد اختلافات بسیاری در نهادهای اجتماعی هستیم. یکی از این اختلافات، مربوط به وظایف دولت و مبنای کارکردی آن وظایف است. ایجاد صلح، تحقق جامعه مدنی، ایجاد حق و آزادی و تحقق مردم‌سالاری دینی، از جمله پاسخ‌های ارائه شده به سؤال مزبور است. این مقاله درصدد است با تکیه بر ماهیت عدالت، به عنوان اصلی‌ترین وظیفه دولت دینی، به تعیین مصادیق آن بپردازد و با تکیه بر آموزه‌های دینی در خصوص عدالت اجتماعی و با ملاحظه عنصر انصاف، وظایف دولت را ترسیم نماید

کلید واژه‌ها: دولت، دولت دینی، عدالت، انصاف، تلازم حق، تکلیف

 

مقدمه

سخن از عدالت، سخن از مفهومی است که قدمتی به طول هستی دارد. برخورداری از چنین سابقه‌ای، عدالت را با فراز و فرودهایی، هم در مباحث آکادمیکی و هم در مباحث اجرایی، همراه کرده است، به گونه‌ای که به جرئت می‌توان گفت، هیچ مفهومی از چنین وضعیتی برخوردار نمی‌باشد. آنچه بیت‌الغزل این مسیر طولانی را شکل می‌دهد، پذیرفتن اجماعیِ عدالت و ارائه آن به عنوان مطلوب همه انسان‌ها است، اما در خصوص اینکه ماهیت چنین واژه‌ای کدام است، نمی‌توان به مرز مشترکی رسید، به گونه‌ای که باید گفت: این پذیرش کلی و همگانی، تنها در حد واژه است و آنگاه که از این مرز عبور می‌کنیم، سؤالات متعددی خودنمایی می‌کند. محور تمام سؤالات، به ماهیت عدالت بر می‌گردد؟ در رویکردی جزئی‌نگر، در خصوص عدالت این سؤالات مطرح است: معیار تشخیص رفتار عادلانه کدام است. راه‌کار اجرایی کردن ماهیت عدالت چیست؟ نسبت عدالت و تساوی و نسبت عدالت و انصاف، چگونه تعیین می‌شود؟ در نگاه دینی، عدالت چگونه تعریف شده و معیار اجرایی آن کدام است؟ اینها و سؤالات متعدد دیگر، همگی عوامل بر هم خوردن وحدت نظر در رابطه با تبیین ماهیت عدالت است. از بین سؤالات قابل پژوهش و تحقیق در رابطه با عدالت، نوشتار فعلی قصد دارد تا با تکیه بر آموزه‌های دینی و استمداد از تعالیم آسمانی، ضمن تعریف و تبیین ماهیت عدالت، به اثبات دو موضوع مرتبط و مکمل، یعنی اثبات این نکته که وظیفه اصلی دولت، ایجاد عدالت در جامعه و در قبال شهروندان است و تعیین مصادیق رفتار عادلانه، بپردازد

 

ارزش عدالت

ضرورت هر واژه را می‌توان از نوع آثار وجودی آن و نیز تعدد کاربرد چنین واژه‌ای شناخت؛ عدالت، حقیقتی است ماندگار در تاریخ و رمز ماندگاری دولت‌ها، میزان کارآمدی دولت‌ها به میزان پای‌بند آنها به عدالت بستگی دارد، التزام عملی دولت‌ها به اجرای تعهدات عدالت‌خیز، به میزان عدالت‌گرایی و عدالت‌محوری آنها وابسته است و عدالت، سمت و سوی فعالیت دولت در جهت ایجاد مدینه فاضله را نشان می‌دهد

با رجوع به آموزه‌های آسمانی، اهمیت عدالت نمایان خواهد شد. قرآن کریم از مؤمنان می‌خواهد، نگه‌دار عدالت باشند و در دعاوی و اختلافات، بر مبنای عدالت شهادت دهند، هر چند نتیجه چنین رفتاری، بر ضرر فرد یا بستگان درجه یک او باشد. (نساء: 135) در جای دیگر، خداوند به مؤمنان دستور اجرای عدالت را صادر می‌کند (نحل:9) و در سوره‌ «شوری» از نمونه عینی اجرای عدالت سخن به میان می‌آورد.( شوری:15) این آیه از قول پیامبراکرمبیان می‌کند که مأموریت انجام و تحقق عدالت را بر عهده دارد. علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در خصوص این آیه می‌فرماید: «یعنی همه شما را به یک چشم ببینم؛ قوی را بر ضعیف، ثروتمند را بر فقیر، سفید را بر سیاه ترجیح ندهیم. پس حقیقت دعوت، متوجه همه و عموم مردم در برابر دعوت مساوی هستند». امام علی(ع) در راستای اهمیت عدالت می‌فرماید: «برترین بندگان خدا در پیشگاه او رهبر عادل است که خود هدایت شده و دیگران را هدایت می‌کند، سنت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بمیراند». در نامه، 53 امام(ع) خطاب به مالک می‌فرماید: «دوست داشتنی‌ترین امور در نزد تو، در حقْ میانه‌ترین و در عدلْ فراگیرترین و در جلب خشنودی مردمْ گسترده‌ترین باشد». امام در خطاب اتمام حجت‌گونه خویش، عدم رعایت عدالت و انصاف را به مثابه ظلم بر بندگان خدا تلقی کرده و آن را مساوی دشمنی با خدا تعریف می‌کند که در نتیجه، خدا خصم او خواهد شد. امام در خطبه 126، خطبه 5 و نیز نامه 45، کاملاً به اهمیت این موضوع توجه کرده و آن را تبیین کرده‌اند. در یک جمله باید گفت: به دلیل اینکه ظلم و جور، محوکننده همه ارزش‌ها است (الجور ممحاه شیء)، در مقابل، عدالتْ بنیاد دین و بنیاد حکومت است

با لحاظ آنچه در کلمات آسمانی بیان شده است، می‌توان گفت: عدالتْ زیربنای همه حوزه‌های اجتماعی است البته مهم‌تر از خود عدالت، اجرای آن و نهراسیدن در انجام این وظیفه است. امام با درک صحیح از این موضوع، در نامه 53 به مالک اشتر گوشزد می‌کند که شجاعانه در راه عدالت اقدام کند، از هیچ پیشامدی نهراسد، همه مشکلات را تحمل کند، تنها به عاقبت نیک و فرجام بایسته آن توجه کند. امام علی(ع)، آرامش حاکم را در این نکته خلاصه می‌کند که عدالت در حیطه او حاکمیت پیدا کرده باشد

نکته قابل ذکر آنکه، پررنگ‌ بودن عدالت، منافاتی با ارزشمند بودن اصل محبت و اخوت حاکمان و مردم، و تلاش برای حل مشکلات از طریق محبت ندارد، چرا که عدالتْ یک اصل حقوقی و محبتْ یک اصل اخلاقی است؛ در نتیجه، همه آزادی‌ها و حقوق در پرتو عدالت شکل می‌گیرند و جهت خود را پیدا می‌کنند. ناگفته نماند، اصل عدالت در بسیاری از مکاتب حقوقی هم مطرح است، اما ریشه اصلی اختلاف، معیار عدالت و عامل پیدایش حق در جامعه و در نهایت، نوع وظایف حکومت ناشی از معیار پذیرفته شده در خصوص عدالت می‌باشد، برای مثال، لیبرالیسمْ عدالت را به معنای برتری‌های طبیعی و توجه به امیال و مکتب مارکسیسم، عدالت را به معنای کار و تلاش اقتصادی تعریف می‌کند

مفهوم‌شناسی عدل

ضرورت تعریف عدالت و شناخت ماهیت آن، به دلیل وجود ابهام‌هایی متعددی است که در این حوزه، خودنمایی می‌کند. اشاره به برخی از این موارد، بیانگر ضرورت تعریف می‌باشد، برای مثال، آیا عدالت یک امر ذهنی فاقد ملاک و معیار است، یا امری است، عینی و دارای ملاک؟ آیا عدالت قابل تقسیم به عدالت مثبت و منفی می‌باشد؟ آیا عدالت همین توافقات جمعی است؟ و بالأخره، آیا انجام رفتار عادلانه در هر حالی مطلوب است؟ و سؤالات متعدد دیگری که همگی از ضرورت تعریف و شناخت ماهیت عدالت،حکایت دارند

در نگاه سقراط، عدالتْ همسازی بین اصالت فرد و اصالت جامعه است؛ بدین معنا که با بهتر ساختن خویش، می‌توان دیگران را بهتر کرد، بدون اینکه نیازی به از پای در‌آوردن دیگران باشد. اتخاذ روش مدارا و اقناع افکار، راه‌کار عملی اجرای عدالت در حوزه فلسفه سیاسی است

در اندیشه سیاسی افلاطون، عدالتْ سپردن امور به دست فیلسوف شایسته است و نه داشتن دموکراسی، که شیوه‌ای بیخردانه و لاابالی‌گرانه می‌باشد. از نظر ارسطو، فلسفه سیاسی در تحقق خیر کثیر است که از طریق حاکمیت قانون شکل می‌گیرد و این روش موجب می‌شود فرمانروا به جای تبعیت از هوا و هوس، به تبعیت از قانون وادار شود و قانونْ خردی است پیراسته از همه هوا و هوس‌ها. در نگاه سیسرون (106-43 ق.م) عدالت، حاکمیت قانون، و آزادی است. قانون، محصول قدرت فائقه پادشاه و اختیار طبقه ممتاز است. در باور اندیشمندان مسیحی قرون وسطی، از جمله سنت اوگستین و سن‌توماداکن عدالت آن است که وفق خواسته‌های یزدانی عمل شود و قوانین طبیعی نیز در صورت هماهنگی با مشیت الهی، معتبر می‌باشند

در نگاه فارابی مدینه فاضله براساس عدالت و تعاون اجتماعی شکل می‌گیرد و عدالت به معنای تقسیم مساوی خیرات عمومی است و وظیفه دولت، تصویب قانونی برای اجرایی شدن این توزیع است. خیرات عمومی از نظر فارابی شامل: امنیت، سلامت، کرامت، آبرو و مانند اینها می‌باشد. در نگاه فارابی، توزیع مساوی به معنای نادیده گرفتن شایستگی فردی نیست، که وجود این شایستگی‌ها خود عاملی در راستای تحقق توزیع مساوی است

بنابراین، می‌توان درباره ماهیت عدالت، این موارد را با در نظر گرفتن اندیشه‌های گوناگون اشاره کرد

الف: عدالت به معنای قواعد موجود در طبیعت است که از اراده حاکم یا قرارداد اجتماعی؛

ب: عدالت به معنای دریافت‌های عقلی؛

ج: عدالت به معنای زندگی آرام؛

د: عدالت به معنای فراهم شدن خیر و صلاح عموم؛

ه‍ : عدالت یعنی مطابقت با نظم؛

و: عدالت به معنای مشیت الهی

ز: عدالت به معنای برخورداری از توسعه پایدار

اکنون این سؤال مطرح است: از منظرگاه دینی چه تعریفی از عدالت می‌توان ارائه کرد؟ با رجوع به آموزه‌های وحیانی، می‌توان گفت: عدالت به معنای ایجاد فرصت مناسب در راستای تحقق شایستگی‌های افراد است. رسیدن به این هدف منوط، بسته به ایجاد رقابت سالم بین شهروندان، توسط دولت است. افراد جامعه از استعدادها و توانمندی‌های متفاوتی برخوردار هستند و عدالت، یعنی بروز این استعدادها از طریق فراهم ساختن شرایط یک مسابقه سالم با توزیع امکانات لازم و مناسب و مدنظر قرار دادن وضعیت افراد؛ از این رو، برخی به دلیل شایستگی و برخی به دلیل نیاز، مستحق برخورداری از عدالت می‌شوند. بنابراین، هم باید زمینه عدالت معاوضی و هم عدالت توزیعی توسط دولت فراهم آید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله مقایسه دبیرستان های دخترانه دولتی و غیرانتفاعی از نظر میزان برخورداری از ویژگی‌های سازمان یادگیرنده word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله مقایسه دبیرستان های دخترانه دولتی و غیرانتفاعی از نظر میزان برخورداری از ویژگی‌های سازمان یادگیرنده word دارای 155 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مقایسه دبیرستان های دخترانه دولتی و غیرانتفاعی از نظر میزان برخورداری از ویژگی‌های سازمان یادگیرنده word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله مقایسه دبیرستان های دخترانه دولتی و غیرانتفاعی از نظر میزان برخورداری از ویژگی‌های سازمان یادگیرنده word

فصل اول: کلیات تحقیق 
تعریف و بیان مسأله 
اهمیت مسأله 
هدف تحقیق 
سوالات تحقیق 
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق 
فصل دوم: ادبیات تحقیق 
بخش اول: پیشینه نظری تحقیق 
سیر تحولات نظریه‌های سازمان ومدیریت 
سابقه سازمان یادگیرنده 
تئوری یادگیری سازمانی 
تعاریفی از یادگیری سازمانی 
سازمان یادگیرنده 
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده 
نقش مکاتب فکری در سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی 
اصول سازمان‌های فراگیر از نظر «پیترسنج» 
تفاوت سازمانهای یادگیرنده با سازمان‌های سنتی 
بررسی و مقایسه نظریه پیترسنج با نظریه صاحبنظران دیگر 
چگونه یک سازمان یادگیرنده با سازمان‌های دیگر متفاوت است؟ 
اجزای سازنده سازمان یادگیرنده 
سازمان یادگیرنده در آینده 
راهبردهای ایجاد و گسترش سازمان یادگیرنده 
راهکارهای اجرایی سازمان‌های یادگیرنده 
مزایای ایجاد سازمان یادگیرنده 
تغیرات ساختاری لازم براساس سازمان یادگیرنده در درون سازمان موجود (مدارس) 
مدارس یادگیرنده 
ویژگی‌های مدرسه یادگیرنده 
مقایسه‌ مدارس دولتی و غیرانتفاعی 
بخش دوم: بررسی پیشینه تحقیق 
نتیجه‌گیری 
فصل سوم: روش تحقیق 
روش تحقیق 
جامعه آماری 
نمونه و روش نمونه‌گیری 
روش جمع‌آوری اطلاعات  
روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 
فصل چهارم: تجزیه وتحلیل یافته‌ها 
اطلاعات توصیفی گروه نمونه 
جمع‌بندی 
فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهادات 
بحث و نتیجه‌گیری 
محدودیت‌های پژوهشی 
فهرست منابع 
ضمائم 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله مقایسه دبیرستان های دخترانه دولتی و غیرانتفاعی از نظر میزان برخورداری از ویژگی‌های سازمان یادگیرنده word

 1 ابویی اردکانی، محمد، نظریه سازمان‌های یادگیرنده ،  بهار 1379

2 الوانی، مهدی، سازمان‌های کامیاب امروز، سازمان‌های یادگیرنده و دانش آفرین، مجله مدیریت دولتی، شماره

3 الوانی، مهدی، ؟دانش آفرین، ضرورت بقا در سازمان‌های امروز،مجلس و پژوهش، سال 10، شماره 41، سال 1383

4 الوانی،مهدی، مدیریت عمومی، ناشرنی، جلد دوم، 135

5 الهی شعبان، احمدی علی‌اکبر، مستندسازی تجربیات در فرآیند مدیریت استراتژیک، مدیریت دولتی، شماره 49و48، تابستان و پاییز 1379

6 بهرام‌زاده حسینعلی، یادگیری سازمانی و تفکر سیستمی، مدیریت، شماره44، مرداد وشهریور 1379

7  کارل، سازمان یادگیرنده، روزنامه گسترش صنعت، سال سیزدهم شماره600، اردیبهشت، 1381

8 ترک‌زاد جعفر، مدرسه یادگیرنده، فصلنامه مدیریت آموزش و پرورش،‌دوره ششم، پاییز و زمستان، 1378

9 جدنزگلن، ایجاد سازمان پیشگام بارسالت یادگیری، فضل‌اله نبی، نشر افراء، پاییز 1380

10 جهاندیده مهرداد،خلق سازمان‌های یادگیرنده،نشریه مدیریت مدرن

11 دفت‌ریچادال، تئوری و طراحی سازمان، علی پارسیان، اعرابی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، جلد2،چاپ اول،

12 دفت ریچاردال، سازمان یادگیرنده، تئوری و طراحی سازمان، محسنی جاجرمی زاده ، آموزش هماهنگ، 1378

13 دمیرچی، فریبا، بررسی وضعیت دانشگاه شهید بهشتی بر اساس اصول سازمان یادگیرنده (پیترسنج) از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی 1381

14 رابینز استیفن، رفتار سازمانی، علی پارسیان و محمد اعرابی، نشر دفتر پژوهش‌های فرهنگی، چاپ

15 رهنورد فرج‌اله، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، مجله مدیریت دولتی، شماره 43، بهار

16 زمردیان اصغر، مدیریت تحول، انتشارات مدیریت صنعتی، جلد اول، پاییز

17سحرخیز حمید، سازماندهی مجدد بخش‌هاس مهندسی طراحی بر پایه فرآیندها با رویکرد به سازمان‌های یادگیرنده، تربیت مدرس، بهار

18 سنج پیتر، پنجمین فرمان،حافظ کمال هدایت،محمد روشن،انتشارات سازمان مدیریتی صنعتی، جلد اول،

19 سنج پیتر، کارجدید، سازمان فراگیرنده، عزیز کیلوند، تدبیر، شماره 61،اردیبهشت

20 شفاعی رضا، موانع ایجاد سازمان‌های یادگیرنده در ایران،تربیت مدرس، مهر

21 شیروانی علیرضا، خلیفه سلطانی سیدمحسن، چگونه یک سازمان را به یک سازمان یادگیرنده تبدیل سازیم. مجله فولاد،شماره

22 صمدآقایی جلیل، سازمان‌های کارآفرین، مرکز آموزش مدیریت دولتی، جلد اول،

23 طالبی کهدونی فضل‌اله، سازمان یادگیرنده(سازمان متحول، پویا و مطلوب)،نشریه مدیریرت(انجمن مدیریت ایران)، شماره64و

24 فارغ‌زاده معصومه،بررسی و تعیین شاخص‌های سازمان‌های یادگیرنده در مدارس ایران (توسط خبرگان تعلیم وتربیت) موسسه عالی آموزش مدیریت و برنامه‌ریزی، 1385

25 قهرمانی محمد، سازمان یادگیرنده،برآیند نیم قرن تحول سازمانی، مجله مدیریت توسعه، شماره19، تابستان

26 مشایخ فریده، دیدگاه‌های نو در برنامه‌ریزی آموزشی، انتشارات سمت، تهران

27 معینی بشیری،  بررسی ومقایس میزان یادگیری سازمانی مدارس متوسطه قم، 82،

28 موسوی علی، نسل جدید سازمان یادگیرنده، فصلنامه مطالعات مدیریت،

29 میرسپاسی ناصر، دانش فرد کرم‌اله، طراحی وتبیین الگوی به کارگیری ویژگی‌های سازمان یادگیرنده در نظام اداری ایران، اقتصاد و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، شمار 57، تابستان 1382

30هندی چارلز،مدیریت سازمان‌های یادگیرنده،مهدی ایران‌نژاد پریزی، مجله مدیریت توسعه،شماره 3،

31 هندی چارلز،«عصر سنت‌گریزی مدیریت و سازمان در قرن بیست ویکم،عباس مخبر،سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1374

32 علی علاقه‌بند، مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی،نشر روان، 1385

 

سازمان‌های آینده به دلیل ماهیت عمری که در آن به سر می‌بریم، تفاوت‌های بسیار زیادی با سازمان‌های گذشته دارند. عصر حاضر را می‌توان با 2 مشخصه‌ی اصلی آن، یعنی شتاب فراوان تغییرات وا فزایش عدم قطعیت تعریف نمود، به تبع این ویژگی‌های محیطی،اداره‌ی سازمان‌های امروز بسیار پیچیده شده وراه‌حل‌های دیروز ضرورتاً به کار حل مسائل امروز نمی‌آیند. به قول تافلر: «در شرایط امروز هیچ چیز خطرناک‌تر از دل‌بستن به کامیابی‌های دیروز نیست» در سازمان‌های امروز وظایف پیچیده و فکری، جایگزین وظایف ساده و فیزیکی قبل شده است. کارکنان تحصیل کرده ومتخصص در جای کارگران بدون سواد و بی‌مهارت گذشته قرار گرفته‌اند. برای شناخت، فهم مسائل و ویژگی‌های سازمان‌ها، اطالع از روند تغییرات در سازمان‌های امروزی وتوسعه‌ی افق دید به سازمان‌های فردا،ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران است.در بررسی نظر محققین و مطالعاتی که پیرامون تغییرات سازمان‌ها و مدیریت آنها با توجه به تحولات سریع جهانی پرداخته‌اند،دو نکته را در می‌یابیم یکی آنکه سازمان‌ها مثل گذشته قابل پیش‌بینی نیستند و امروزه نام‌های دیگری متناسب با عصر حاضر به خود گرفته‌اند سازمان‌هایی با عنوان‌های سازمان‌های یادگیرنده، فراجو، فراگیر، پیشگام، اعتماد آفرین، دانایی محور، بدون مدیر، تندآموز، یادگیری محور، دانش مدار، سازمان فردا ، ; و بدنبال آن مدیریت دانش مطرح شده است و طراحان آنها به بیان ویژگی‌های این سازمان‌ها و مدیریت در آنها پرداخته‌اند اما آنچه مشترک بین مباحث مطرح شده این سازمان‌ها بوده و ویژگی‌ اساسی همه این سازمان‌ها می‌باشد تاکید بر امر یادگیری و یادگیرنده بودن در سازمان است و بی‌اغراق هم طراحان و تخصصین سازمان‌های مطرح شده، یادگیری در سازمان را اساس و بنیان سازمان‌های عصر تحولات پیچیده می‌شمرند و باید اعتراف کرد که سازمان‌های کامیاب آینده با هر نامی که باشند باید سازمانی یادگیرنده باشند و یعنی باید یادگیری در این سازمان‌ها اصل اساسی معرفی شود که نهایت منجر به پیدایش سازمان مطلوب گردد

برای ایجاد وتوسعه سازمان‌های یادگیرنده لازم است گام‌های اولیه را از مدارس وایجاد عادت به تفکر خلاق و یادگیری دائمی در تربیت شوندگان آغاز کنیم چنانکه فریده مشایخ در کتاب «برنامه‌ریزی» استفاده می‌کند که : از دهه 1980 در قالب پنداره‌«آموزش برای همه» یا «یادگیری مداوم» تلاش برای بهبود کیفیت آموزش افزایش یافته است

اشاعه فن‌آوری اطلاعات، بتدریج ارتباطات میان افراد و جهان پیرامون را متحول می‌سازد انتقال ارتباطات، به تدریج ارتباطات از راه دور، نقش انسان‌ها را در دستیابی به اطلاعات گسترش می‌دهد. اطلاعات با سرعت بیشتر وا نسان‌ها بات وانایی بیشتر به برقرار ارتباط قادر خواهند بود. برای بهره‌گیری درست از عصر اطلاعات، لازم است از هم‌اکنون برنامه‌های درسی فرآیند- محور، پرورش مهارت‌های درست شناختی را در مدرسه مدنظر قرار دهند

در قرن بیست‌‌ویکم، افرادی که از یادگیری مداوم سود نمی‌جویند، بدون شغل خواهند ماند و سازمان‌هایی که به سازمان‌های یادگیری مداوم مبدل نشوند از ادامه حیات باز خواهند ایستاد. با تایید هشدار یاد شده، می‌توان آن را چنین تکمیل کرد که نهاد خانواده نیز اگر به محیط یادگیری مداوم مبدل نشود، آسیب‌پذیر خواهد بود

کسب اطلاعات درست یادگیری در سنین خردسالی و در سال‌های نخستین مدرسه شکل می‌گیرد و در طول حیات ادامه می‌یابد. مهارت‌های شناختی درست، لازمه پیشرفت تحصیلی و ایجاد رغبت و انگیزه برای یادگیری شناخته شده است. یادگیری به سال‌هایی که در مدرسه می‌گذرد اختصاص ندارد. در جهان در حال تغییر و رقابت‌پذیر، دانش‌آموختگان ملزم به یادگیری مداوم برای تقویت وافزایشس دانش و مهارت‌های خود هستند. ایجاد فرهنگ یادگیری، تبدیل مدارس به سازمان‌های یادگیری برای اعضای جامعه محلی ویادگیری مداوم نخست،  مستلزم نگاهی دیگر به آموزش و برنامه‌ریزی آن است. (مشایخ، 1380، ص135-164)

لذا در این پژوهش نگاه کلی به سازمان یادگیرنده (از جمله مدارس)است که در آن سازمان، یادگیری سازمانی جزء جدایی‌ناپذیر آن سازمان می‌باشد

بخش اول: پیشینه نظری

سیر تحولات نظریه‌های سازمان و مدیریت:

 مدیریت، به عنوان یکی از فعالیت‌های اجتماعی بشر سابقه‌ای بس دیرینه دارد. اما آنچه که به عنوان تاریخچه وسیر تحولات نظریه‌های سازمان و مدیریت بیان می‌شود، از زمانی است که نظریه‌ها و تئوری‌های مدیریت و سازمان پا به عرصه‌ی وجود نهادند و مدیریت به صورت رشته‌ای علمی در میان سایر رشته‌های علوم مطرح گردید

در موضوع نگرش تاریخی به موضوع سازمان ومدیریت، تقسیم‌بندی‌های بسیاری انجام گرفته است که غالباً سه مکتب اصلی مدیریت علمی، مدیریت روابط انسانی ومدیریت سیستم‌ها در تمامی آن‌ها ملاحظه می‌شود

اما سیر تحولات مدیریت همچنان ادامه دارد و هر روز که می‌گذرد نظریه‌ای نو و تئوری تازه پا به عرصه‌ی وجود می‌نهد. چنانچه روندها نشان می‌دهد در سال 2020 هر هفتاد روز حجم دانش بشری دو برابر می‌شود. این مطلب نشان دهنده‌ی سرعت کهنه شدن مطلب علمی در سال‌های پیش رو می‌باشد.علم مدیریت نیز در همین راستا به سرعت در حال تحول است. به گفته دراکر : «اصولی که در علم مدیریت می‌آموزیم، به سرعت قدیمی می‌شوند.» وی نیز می‌گویند: «تغییر را نمی‌توان مهار کرد، ولی می‌توان از آن پیش افتاد. امروزه سازمان‌ها می‌بایستی به پیشواز از تغییرات بروند، نه این که در برابر آنها بایستند.»  مدیران پیروز آینده، گروهی هستند که همواره گوش به زنگ این تحولات بوده و خود وسازمانیشان را برای رویارویی با چالش‌های فرد آماده می‌کنند. در این ایام نظریه‌ی سازمان‌های یادگیرنده سازمان‌هایی که همچون انسانها می‌آموززند و رخدادها را تجربه می‌کنند، در میان نظریه‌ها خودنمایی می‌کند. وبه زعم گروهی این سازمان‌ها، سازمان‌های کامیاب امروز و فردا هستند. (الوانی ، 1374، ص28)

رویارویی با محیط پویا، برخی از پژوهشگران را تا بدان جا برده است که به باور آنها تنها راه چاره‌ی سازمان‌های آینده تبدیل خود به یک سیستم یادگیرنده دائمی است. نخستین کسی که مقوله‌ی سازمان‌های یادگیرنده را دست کم به شکل نتیجه‌گیری از بحث وگفتگو درباره‌ی چگونگی تحول سازمانی مطرح ساخت، پیترسنج (1990) بود که در کتاب پرآوازه‌ خودبه نام «دیسپلین پنجم» با طرح نظام‌های پنج گانه‌ای که دست در دست هم سازمان را یاری می‌دهد تا زیربنای تفکر وساختار ذهنی خود را دگرگون سازد و با پیروی از چهارچوب‌های نوینی به شکل یک سیستم پویا وفعال درآید. در این باب سخن گفت. در واقع کارسنج دست‌یابی به مفهوم تازه‌ای از کاربرد سیستم‌ها برای دگرگون‌سازی زیربنای فکری سازمان و به تبع آن رفتار و طرز عمل آن است

سابقه‌ی سازمان یادگیرنده:

 اهمیت یادگیری اولین بار توسط فیلسوف چینی، کنفسیوس (551-479 قبل از میلاد) مطرح شد.او عقیده داشت که همه باید از یادگیری بهره ببرند. «بدون یادگری انسان باهوش، احقی بیش نیست وبا یادگیری، انسان احمق به انسا باهوش مبدل می‌شود.»

«همیشه در حال یادگیری باش، تا حدی که هیچ گاه برایت کافی نباشد و تا حدی که مبادا چیزی را از دست دهی.» دلیل زیر بنایی تاکیدات اخیر، بر یادگیری سازمانی، به علت سرعت رو به افزایش تغییرات است. در قدیم، این طور تصوی می‌شد که باید در کار به طورمحافظه کارانه عمل کرد و ایجاد تغییر، کار مشکلی بود. یادگیری چیزی جدا از کار بود وا بتکار اگر چه ضروری می‌نمود، اما به عنوان عاملی مختل کننده در راه تغییرات دیده می‌شد شرکتی که می‌تواند به سرعت یادبگیرد و سپس کارش را در جاهانی دیگر بگستراند، می‌تواند شیوه‌های کاری خود را تغییر دهد و در محیط دائماً متغیر بهرت عمل کند.تغییرات در حال حاضر، ماه به ماه صورت می‌گیرند نه چون گذشته سال به سال. اصلاحات تجاری بیشتر بر حذف کارهای بیهوده تاکید دارند، تا این که بر عملکرد بهتر و یادگیری تاکید کند. (معینی، 1382، ص14)

«یادگیری سازمانی[1]» و به دنبال آن «سازمان یادگیرنده[2]» از واژه‌هایی هستند که بیش از دو دهه از طرح آنها توسط دانشمند بزرگ عرصه مدیریت و پدر یادگیری سازمانی یعنی «کریس آرجریس» نمی‌گذرد. (طالبی، 1364)

نظریه‌ سازمان‌های یادگیرنده توسط صاحبنظران طی مراحل زیر شکل گرفته

- نظریه یادگیری سازمانی، مارج و اولسون، 1975

- نظریه یادگیری دوحلقه‌ای، آرجریس و شان، 1978

- نظریه یادگیری سازمانی از طریق مدل‌های ذهنی، ارجریس وشان، 1978

- نظریه فرامین سازمانی، پیترسنج، 1992

تئوری سازمان یادگیرنده که توسط دانشمندانی چون «آرجریس» و«دونالدشان» مطرح وبوسیله «پیترسنج» فراگیر شده است. (میرسپاسی- دانش‌فرد، 1382، ص 1)

گرچه می‌توان برای «آموزش سازمانی» تاریخچه‌ای طولانی را شناسایی کرد لیکن تاکید رسمی بر آموزش رشد وبالندگی سازمن به اواسط دهه 1940 باز می‌گردد.در سال‌های بعد برنامه‌ریزی و اجرای دوره‌های آموزش سازمانی گسترش بیشتری یافت ; وبه منزله یکی از معیارهای مهم سنجش اثر بخشی سازمانی به شمار آمد. در این دوره مفاهیمی چون «آموزش سازمانی»، «یادگیری فردی» و «یادگیری گروهی» از ابعاد مختلف مطرح و مورد بحث کارشناسان بهبود سازمانی قرار گرفتند. مباحث فوق به پیدایش مفهوم «یادگیری سازمانی» منجر گردید.یادگیری سازمانی از سال 1963 که اولین بار «مارچ» تعریفی از آن به دست داده تا اوایل دهه 1990  که «ویک ورابرتس»تعریف جدید از آن ارایه کردند، مورد بحث و تجزیه وتحلیل صاحبنظران مدیریت بوده است. (قهرمانی، 1380، ص80)م آمدآـآـمدآمدتینیایتا

نظریه سازمان یادگیرنده اساساً با تکمیل نظریه‌های مربوط به یادگیری و یادگیری سازمانی شکل گرفته است و از اینرو محققین متعددی در شکل‌گیری این نظریه نقش داشته‌اند. اما به اقرار کلیه صاحبنظران نظریه پرداز اصلی سازمان یادگیرنده »پیترسنج« از دانشگاه MIT می‌باشد. «سنج» ابتدا در سال 1990 مقاله‌ای تحت عنوان «کارجدید رهبر: ساختن سازمان‌های یادگیرنده» را منتشر کرد و سپس در همان سال کتاب «اسلوب پنجم: هنر و مهارت‌ سازمان یادگیرنده» را به رشته تحریر درآورد که نظریه خود را در رابطه‌ با سازمان یادگیرنده در این مقاله و کتاب به طور مبسوط شرح داده است. (ابویی، 1379، ص76)

تئوری یادگیری سازمانی:

 برای بسیاری از سازمان‌ها، نتیجه مثبت از آزمایش با کیفیت‌ها و استراتژی‌های گوناگون، فهم این موضوع است که راه موثر در کسب اهداف، بررسی مجدد راه‌ها در آنچه استخدام شدگان در سازمان‌ کار می‌کنند و می‌آموزند. می‌باشد (پرسیکل و ترس، 1999)


تعاریفی از یادگیری سازمانی:

 همانطور که پیش از این گفته شد تاکید رسمی بر آموزش در رشد وبالندگی به اواسط دهه‌ی 1940 باز می‌گردد. در آن‌ سال‌ها کارشناسان آموزش معتقد بودند که آموزش ضمن خدمت باید به نحوی طراحی واجرا شود که بتواند در بهبود کلی سازمان موثر باشد. برای دست‌یابی به این هدف، آموزش باید هم در تشخیص نارسایی‌های سازمان و هم در درمان مشکلات موثر باشد. (سلطانی، 1378، ص200)

در سال‌های بعد، برنامه‌ریزی و اجرای دوره‌های آموزش سازمانی گسترش بیشتری یابد.«تشکیل دوره‌های آموزش به عنوان یک قلمرو از انگلستان و آمریکا آغاز گردید وبه تدریج از دو مسیر دانشگاهی و شرکت‌های بزرگ و چند ملیتی به سایر کشورهای جهان راه یافت. (مهرداد، 1380، ص8).  با وجود این، با آغاز فعالیت‌های «توسعه سازمانی»آموزش به عنوان عنصر اساسی تمامی برنامه‌های مدیریت منابع انسانی تلقی گردید، و میزان تاکید بر آموزش به منزله‌ی یکی از معیارهای مهم سنجش اثر بخشی سازمانی به شمار آمد

در این دوره مفاهیمی چون «آموزش سازمانی»، «یادگیری فردی» و «یادگیری گروهی» از ابعاد مختلف مطرح ومورد بحث کارشناسان بهبود سازمانی قرار گرفته‌اند

مباحث فوق، به پیدایش مفهوم «یادگیری سازمانی» منجر گردید. یادگیری سازمانی، از سال 1962 که اولین بار «مارچ»تعریفی از آن به دست داده، تا اوایل دهه‌ی 1990 که «ویک ورابرتس» تعریف جدیدی از آن ارائه کرده‌اند، مورد بحث و تجزیه و تحلیل صاحب‌نظران مدیریت بوده است، برخی از مهم‌ترین تعاریف ارائه شده برای یادگیری سازمانی به شرح زیر است

- یادگیری سازمانی، عبارت از فرآیندی است که طی آن اعضای سازمان‌ها خطاها را کشف و برای اصلاح آن اقدام می‌کنند. (آرگریس و اسکن، 1978، ص 53)

- یادگیری سازمانی، عبارت از فرآیند بهسازی عملکردها از طریق دانش ودرک بیشتر است. (فانویل ولایلس، 1985،ص35)

- یادگیری سازمانی، از تعاملات آگاهانه‌ی افارد که در نتیجه آن،‌«هوش جمعی» سازمان به وجود می‌آید، تشکیل شده است (ویک ورابرتس، 1993، ص19)

-مبانی نظری مربوط بیان می‌دارد، که یادگیری سازمانی یک ابزار برای رسیدن به سازمان یادگیرنده است(فینجر، 1999،ص80)

- ویک (1991)می‌گوید: که ویژگی‌ تعریف یادگیری، وجود یک محرک وپاسخ است. هرچند که این موضوع در سازمان‌ها کم دیده می شود یعنی این که سازمان یا یاد نمی گیرد و یا یاد می گیرد اما به روش‌های غیر سنتی، او اضافه می‌کند که :«شاید سازمان‌های یادگیری تاسیس نمی‌شود، و به جای آن،آنها الگوهایی از روابطی هستند که برای ایجاد یک پاسخ متداول به محرک‌های مختلف ایجاد می‌شوند. الگویی مخالف الگوی یادگیری در شکل قدیم.» (ویک، 1991، ص7)

- روندی در سازمان که باعث بالا رفتن علم ما نسبت به رابطه‌ی عملکرد- نتیجه‌ و تاثیر محط بر این رابطه می‌شود. (دون وویس، 1979، ص 205)

-یادگیری فردی هنگامی اتفاق می‌افتد که افراد پاسخ‌های متفاوتی به یک محرک می‌دهند، اما یادگیری سازمانی هنگامی اتفاق می‌افتد که گروهی از افراد پاسخ یکسانی به محرک‌های مختلف می‌دهند. (ویک، 1991، ص 119)

 سازمان یادگیرنده: Learning organization

همانند واژه‌هایی که در دیگر موارد به کار می‌گیریم ، واژه‌ی «سازمان یادگیرنده» یک گروه‌بندی کلمه‌ای است که در زبان ایجاد می‌کنیم. همانند هر گروه‌بندی واژه‌ای، واژه‌ مورد نظر ما می‌تواند، مانند شمشیر دولبه به کار رود. بدین معنی که هم نقش مسکن را داشته باشد و هم نقش خلاق وتواناساز. تفاوت در این است :آیا ما واژه را به عنوان برچسبی برای تشریح حقایق موجود به کار می‌گیریم؟و یا آن که آن را ابزاری برای بیان الگوهای نوین به کار می‌بریم؟

سخن ما درباره «دیدی» است برای آفرینندگی آن نوع سازمانی که واقعاً می‌خواهیم داشته باشمی و در آن کار کنیم.سازمانی که در دنیای متحول، پیروزمندانه تلاش می‌نماید. هر چقدر عدم اطمینان محیطی (پیچیدگی و تغییرات محیطی) بالا باشد.سازمان‌ها نیاز بیشتری به دانش و آگاهی گسترده از عوامل محیطی دارند تا بتواننند خود را با تغییر و تحولات محیی تطبیق دهند.سازمان یادگیرنده را نوعی از سازمان به شمار می‌آورند که هدف اصلی آن یادگیری است و آموزش و یادگیری در آن نهادینه شده است.«سازمان یادگیرنده، در طول زمان می‌آموزد، تغییر می‌کند و عملکردش را متحول می‌سازد، سازمان یادگیرنده، سازمانی است که عملکردهایش از طریق آگاه شدن و درک بهتر، بهبود می‌یابد و اصلاح می‌شود.»

سازمان‌ها زمانی یادگیرنده و«دانش آفرین» شمرده می‌شوند که بتوانند استنباط‌هایی را از تاریخ و تجربیات خود به دست آورند وآنها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند .(الوانی، 1378، ص3)

حرکت وفعالیت‌ سازمان‌های یادگیرنده عمودی و پر جنب‌و جوش است.هر جزء سازمان در حال انجام دادن کارهای خود است و پس از مدتی ارتباطات به صورت سیستمی وماتریسی ایجاد می‌شوند. در سازمان‌های یادگیرنده تمامی اجزا به هم ربط و پیوندی عمیق دارند

هر سازمان یادگیرنده باید بر سه شالوده زیر استوار باشد

- فرهنگی که فراتر از ارزش‌های متداول انسانی جای دارد

-  یک سلسله از روندهایی که آفریننده گفتگو و هماهنگی هستند

ظرفیت و توان شناخت و کارکردن با جریان‌های زندگی به شکل یک سیستم

رهبری، مفهوم برجسته ونوین در سازمان‌های یادگیرنده دارد. فشرده مطلب این است که رهبران، سازندگان سازمان نوین وقابلیت‌های آن هستند. آنها انسان‌هایی هستند که بدون توجه به نقش وشغلی که دارند جلودار می‌باشند. مقوله‌ رهبری در سازمان یادگیرنده، بدون تردید رهبری گروهی است.رهبری متداول وسنتی بر رهبری قهرمانانه‌ فردی اتکا دارد.  افراد بزرگ که به جامعه و سازمان با داشتن اراده فردی، مصمم بودن و هوشیاری خدمت می‌کنند. با آن که تلاش‌های این رهبران، جای قدردانی دارد به باور پژوهشگران چسبندگی به مفهوم فردی رهبری در واقع سدی برای پدیدار شدن رهبری گروهی است که در نهایت باعث می‌شود که سازمان‌ها وجامعه به مرحله خود رهبری برسند. در حالی که نقش رهبر فردی برای زمان ویژه (غالباً کوتاه) کارساز است. باید اعتماد و قدرت لازم را به گروه‌ها داد تا راه را برای پیشرفت سازمان‌های یادگیرنده هموار کنند. یادگیری سازمان با انجام دادن و تمرین میسر است. کافی نیست که تنها افراد آموزش دهیم  و انتظار داشته باشیم که افراد بتوانند دیدگاه‌ها و روش‌های نوین را به کار گیرند. نیز تنها خبرگی مشاوری که حاصل تغییرهای اساسی است، برای تداوم این متغیرها بسنده نمی‌باشد.به نظر پژوهشگران ایده راهنما برای طراحی‌های دوباره کار، فضاهای یادگیری و یا «میدان تمرین مدیریت» است

نتیجه‌گیری کلی این است که حرکت به سمت سازمان یادگیرنده،حرکتی است گروهی ونه فردی. هدف دست‌یابی به توازن لازم با آفرینندگی راهکارهایی است که کار و زندگی را با هم آمیخته کند (فارغ‌زاده، 1385، ص 62)

«آرگریس و اسکن» با توضیح دونوع «یادگیری تک حلقه‌ای»و «یادگیری دو حلقه‌ای» مبنایی را برای تفکیک سازمان یادگیرنده از سایر سازمان ها عرضه کرده‌اند. به طور خلاصه از نظر آنان زمانی که آموزش در یک جریان مرسوم و عادتی صرف، به حفظ پایداری و ثبات سازمان کمک می‌رساند، آموزش تک حلقه‌ای است و زمانی که فرآیند آموزش از راه شناسایی و تحلیل علت مشکلات و تلاش برای برطرف ساختن آنها به ایجاد تغییرات ساختاری در ارزش‌ها و هنجارهای سازمانی منجر می‌گردد، یادگیری دو حلقه‌ای است. (معینی، 1382، ص19)

پیترسنج در کتاب «پنجمین فرمان» سازمان یادگیری را مطرح وپیشنهاد می‌کند که : یادگیری سازش‌پذیر باید با یادگیری خلاق، یعنی یادگیری‌ای که ظرفیتها را برای خلاقیت افزایش می‌دهد، پیوند زده شود. وی اعتقاد دارد که به طور کلی »در سازمان یادگیرنده پنج اصل یا فرمان وجود دارد که جریان تفکر سیستمی، از قواعد مهم در این سازمان‌هاست. این پنج قاعده عبارتند از :«الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی، قابلیت و مهارت فردی ودر نهایت تفکر سیستمی.» با توجه به مطالب یاد شده ملاحظه می‌گرددکه کسب دانش و توزیع آن در بخش‌های مختلف سازمان برای آن که سازمانی یادگیرنده قملداد شود، شرط لازم به شمار می‌آید، اما کافی نیست ضمن آن که در سازمان‌ یادگیرنده علاوه بر کسب و توزیع دانش، به خلق و آفرینش دانش پرداخته می‌شود. مهمتر از آن تلاش می‌گردد تا دانش و اطلاعات در رفتارها و عملکردهای سازمانی تجلی یابند ودر فرآیند بهسازی سازمانی به طور مستمر به کار گرفته شوند بنابراین در نتیجه‌گیری نهایی می‌توان سازمان یادگیرنده را به صورت زیر تعریف کرد

سازمان یادگیرنده، سازمانی است که در آن یادگیری، نیاز همیشگی کلیه‌ی کارکنان تلقی می‌شود و در آن ضمن تاکید به «آموختن چگونه آموختن» و جذب و توزیع دانش نو، به خلق و تولید اطلاعات و دانش جدید و مورد نیاز پرداخته می‌شود و تمامی این دانش‌ها در رفتارها و عملکردها متجلی می‌گردد، تا از این راه ضمن نهادینه‌سازی آموزش و یادگیری در کلیه‌ی سطوح سازمانی، زمینه‌ی لازم را برای اصلاح مستمر ساختارها و فرآیندها و در نتیجه، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان فراهم آورد. (قهرمانی، 1380، ص10)

به طور کلی می‌توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد، کسب و انتقال دانش مهارت داشته باشد و در تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهی‌های جدید حاصله عمل کند

نکته‌ی مهم دیگر در مورد سازمان‌های یادگیرنده آن است که در آنها خلق دانش و آگاهی‌های جدید، ابداعات و خلاقیت و نوآوری، یک کار تخصصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی وروشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می‌کنند. در واقع عموماً افراد سازمان خلاق و دانش آفرین هستند، کارکنان در تمام سطوح تشویق می‌شوند تا به طور منظم و جدی از محیط کار برون سازمانی ودرون سازمانی و نتایج عملکرد سازمان و واحد سازمانی خود بیاموزند وبراساس نتایج آن، آینده‌ی بهتری را خلق کنند وبه افزایش کارایی و اثر بخشی سازمان خود بپردازند. (الوانی، 1372، ص 65)

در مجموع می‌‌توان گفت: سازمان یادگیرنده سازمانی است که با ارتقای دائمی یادگیری فردی، گروهی ودر نتیجه یادگیری سازمانی کارکنان، موجبات تکامل، بالندگی وپویایی افراد وسازمان را در تعامل با محیط متغیر فراهم می‌سازد عناصر اساسی هر سازمان یادگیرنده آموزش و یادگیری وبه کارگیری یافته‌هاست هر آنچه به آموزش کمک کند و هر آنچه در جهت تقویت یادگیری باشد از ملزومات سازمان یادگیرنده است

یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده:

 وقتی از سازمان یادگیرنده صحبت می‌شود به سیستم‌ها و ویژگی‌های سازمان‌هایی اشاره می‌شود  که یاد می‌گیرند ولی یادگیری سازمانی به مهارت‌ها و رویه‌های ساخت و استفاده‌ از دانش دلالت می‌کند به این ترتیب یادگیری سازمانی یکی از ابعاد سازمان یادگیرنده است

یادگیری سازمانی و سازمانی یادگیرنده مفاهیم مترادفی نیستند (جونز وهندی، 1994). باید بین «یادگیری سازمانی» به مفهوم یادگیری افراد و گروههای درون سازمان و «سازمان یادگیرنده» به معنی یادگیری، سازمان به عنوان سیستمی کلی، فرق گذاشت.تسانگ، (1997)، می‌گوید که دو اصطلاح یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، بعضی وقتها به جای یکدیگر به کار گرفته می‌شوند. وی یادگیری سازمانی را مفهومی می‌داند که برای توصیف انواع خاصی از فعالیتهای که در سازمان جریان دارد به کار گرفته می‌شود در حالیکه سازمان یادگیرنده به نوع خاصی از سازمان اشاره می‌کند. به عبارت دیگر باید گفت سازمان یادگیرنده حاصل یادگیری سازمانی است. (رهنورد، 1378، ص11)

همانطور که از «تسانگ» نقل شد، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده دو مفهوم متفاوت اند به این معنی که اولی به فعالیتهای (فرآیندهای) خاصی در داخل سازمان اشاره می‌کند،درحالی که دومی نوع خاصی از سازمان است. «مارکورات» تفاوت دو عبارت «یادگیری سازمانی» و «سازمان یادگیرنده» را به زیبایی توضیح می‌دهد. در بحث از سازمان یادگیرنده تمرکز ما برچیستی است و سیستم‌ها، اصول و ویژگی‌های سازمان‌هایی را که به عنوان یک هویت جمعی یاد می‌گیرند واقدام به تولید می‌کنند مورد بررسی قرار می‌دهیم. ازطرف دیگر یادگیری سازمانی به چگونگی وقوع مهارت‌ها و فرآیندهای ساخت وبهره‌گیری ازدانش‌، اشاره دارد در این معنی یادگیری سازمانی تنها یک بعد یا عنصر از سازمان یادگیرنده است. (ابویی،1379، ص3-2)

یادگیری سازمانی فرآیندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد در طول زمان رخ می‌دهد. به طور کلی می‌توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد،کسب وانتقال دانش مهارت داشته باشد ودر تغییر واصلاح رفتارهایش به کمک آگاهی ای جدید مکتسبه عمل کند در این تعریف از سازمان یادگیرنده ایجاد وخلق دانش، نوآوری وخلاق بودن رکن اساسی را تشکیل می‌دهد. اما آفرینندگی و کسب دانش به تنهایی برای آنکه سازمانی یادگیرنده قلمداد شود کافی نیست، بلکه سازمان باید بتواند آن دانش را در رفتارها وعملکردهایش به کار گیرد وبهبود و اصلاح فعالیت‌هایش را به کمک آن میسر سازد.(الوانی، 1379، ص3) . یادگیری سازمانی فرآیند بهبود اقدامات از طریق دانش و شناخت بهتر است. (فایول ولایز، 1985،ص803)

- یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده مفاهیم مترادفی نیستند. باید بین یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروه‌های درون سازمانی وسازمان یادگیرنده به معنای یادگیری سازمان به عنوان سیستم کلی فرق گذاشت (تیزور، 1381، ص33)

- توانایی سازمان در کسب بصیرت از تجربه‌های ناموفق وموفق خود وسایر سازمان‌ها می‌باشد. (محمد آقایی، 1378، ص 138)

باتوجه به تعاریف فوق می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که:یادگیری سازمانی عبارت از فرآیند مستمر بهسازی و انطباق سازمان از طریق رشد دانش بینش و مهارت کارکنان است که منجر به افزایش کارآمدی سازمان در تحقق اهداف می‌گردد

نقش مکاتب فکری در سازمان یادگیرنده ویادگیری سازمانی:


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید