دانلود مقاله تخصیص بهینه منابع در آموزش و پرورش کشورهای در حال توسعه word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تخصیص بهینه منابع در آموزش و پرورش کشورهای در حال توسعه word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تخصیص بهینه منابع در آموزش و پرورش کشورهای در حال توسعه word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
تخصیص بهینه منابع در آموزش و پرورش کشورهای در حال توسعه
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
پیشینه
بخش اول: مشکلات کیفی و کمی آموزش و پرورش ایران در قرن 21
– بودجه آموزش و پرورش ایران
– کلاسهای مخروبه و آمو زشگاه ها و فاصله50/ تا حد مطلوب
– محرومیت از تحصیل ترک تحصیل و میزان مردودی
– وضعیت نیروی انسانی در مدارس
– وضعیت تغذیه دانش آموزان
بخش دوم: نیازها ،چالشها وفرصتها
– شرایط ورویکرد های متفاوت
– چالش ها و فر صت های تقاضای اجتماعی آموزش عالی در ایران
نتیجه
منابع و ماخذ
چکیده :
آموزش و پرورش برای دستیابی به هدف نهایی اش که همان احیای مدرسه زندگی است، طرحی را به دولت ارائه کرده که در حال بررسی است.
در توضیح باید افزود: فردی که از مدرسه زندگی خارج می شود طبق برنامه ریزی هایی که باید صورت بگیرد فردی توانا از لحاظ علمی و حرفه ای، امیدوار و توانمند در زندگی، خلاق، متدین و کارآفرین و درنهایت شهروند نمونه خواهد شد.
دو راهکار عمده برای این منظور درنظر گرفته شده نخست مناسب سازی و بهینه سازی فضاهای آموزشی که در آن به دنبال بسط و گسترش امکانات و فضای آموزشی، به روز کردن آنها و نیز حفظ و مقاوم سازی امکاناتی هستیم که در اختیار هست در مرحله بعد که از اهمیت ویژه ای برخوردار است، باید سعی خواهیم کرد تا به عوامل تشکیل دهنده نظام آموزشی که همان فرهنگیان و معلمان هستند پرداخته شود.
محدث درباره چگونگی رسیدن به این هدف، گفت: ما طرحی با عنوان طرح استفاده تمام وقت پیشنهاد شده که بر مبنای آن سعی در رضایتمندی شغلی و بالا بردن توانایی های علمی معلمان شده است، که در این باره با دانشگاه پیام نور توافقنامه هایی صورت گرفته است.
پیشنهاد شده برای مدارس دوره های راهنمایی و دبیرستان، معلمانی با مدارک کارشناسی ارشد و مدیران با تحصیلات بالا به کار گرفته شوند، تأمین این نیروها و جذب آنها از سوی آموزش و پرورش از سوی دو مجتمع دانشگاهی پیامبر اع
ظم و شهید رجایی که زیرنظر این وزارتخانه است انجام می شود و برای رضایتمندی شغلی این دسته از معلمان و مدیران با تحصیلات بالا یکسری فوق العاده خاص محسوس درنظر گرفته شده است.
معاون برنامه ریزی آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: تمامی این قبیل اقدام ها برای رسیدن به هدف احیای مدرسه ای ص
ورت می پذیرد که در آن معلمان دیگر دغدغه کمبودهای مالی و یا فشارهای زندگی را نخواهند داشت، بنابراین می توانند با کیفیتی بهتر به آموزش بپردازند که متعاقب آن دانش آموزان جذب محیط مدرسه می شوند.
کسری بودجه در آموزش و پرورش ما را تأیید می کنم، ما بیش از 1700 میلیارد تومان کسری بودجه دارد و راهکار حل این مسأله این است که دولت اگر بدهی های گذشته خود را که از سال های گذشته به فرهنگیان و معلمان پرداخت نشده و مربوط به 2 درصد عوارض آموزشی است و به وزارت آموزش و پرورش تعلق دارد، به این وزارتخانه بپردازد، ما بیش از رقم کسری مورد نظر به دست خواهیم آورد و حتی اگر 2 درصد عوارض مربوط به سال 85 را به آموزش و پرورش اختصاص دهند مبلغی نزدیک به یک هزار میلیارد تومان خواهد بود که بخش زیادی از کمبود های این وزارتخانه را در سال 85 جبران می کند.
پیش بینی ها با اختصاص 2 درصد عوارض سال 86 تمامی کمبودهای مالی تأمین می شود.
در مقایسه نظام آموزش در کشورهای توسعه یافته با کشورمان می توان گفت: در کشوری مثل آلمان کارخانه ها و ارگان هایی که در تعامل مستقیم با نظام آموزش آن کشور برای جذب نیروهای تربیت شده از سوی آن نظام آموزشی مبالغی به گروه های
آموزشی می پردازند و یا به عنوان نمونه در ژاپن در ابتدا تمامی امکانات به مدارس و معلمان اختصاص می یابد تا رمز موفقیت و پیشرفت این کشورها برمبنای بها دادن به نظام آموزش آنها تضمین شود.
و در آخر : مسئولان و ملت ما باید باور کنند که رسیدن به قله های افتخار و پیشرفت بدون توجه به نظام آموزش و پرورش ممکن نیست.
مقدمه
در کشور ما ایران، فراگیرترین نهادی که به امر آموزش و تربیت نیروی انسانی میپردازد، وزارت آموزش و پرورش است که نزدیک به یکچهارم جمعیت ایران را تحت پوشش خود قرار داده است.هفته گذشته سال تحصیلی 85- 86، برای حدود 15 میلیون دانشآموز مقاطع مختلف، 6 میلیون نفر در مقطع ابتدایی، 4 میلیون و 300هزار نفر در مقطع راهنمایی تحصیلی و 4 میلیون و 600 هزار نفر در مقطع متوسطه و پیشدانشگاهی، در کنار1میلیون و , هزار 180معلم آغاز شد. که بر اساس اعلام خبرگزاری ایلنا در 48 هزار مدرسه و 455 هزار کلاس درسی به امر تحصیل اشتغال دارند. از میان 15 میلیون دانشآموزکشور، یک میلیون و 200هزار نفر اختصاص به نوآموزانی دارد که نخستین سال تحصیلی خود را امسال آغاز کردند.
در قرن 21 ، در نظام ولایت فقیه، یک چهارم از جوانترین مقطع سنی جمعیت ایران ، در شرایطی به امر تحصیل مشغول است که تصور آن نیز برای انسان مشکل و موجبات حیرت است.
مشکلات کیفی آموزش در ایران ، در کنار کمبودهایی کمی، از قبیل وجود 32هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین و26هزار و 610 مدرسه غیرمقاوم و هزینه های آموزشی و شهریه های سر سام آور و نیز وجود نابسامانیهای از قبیل اعتیاد، مواد دخانی ، مسائل جنسی ، خشونت ، فقر و سوء تغذیه و …از جمله آسیبهایی است که جوانترین قشر جامعه ما در معرض آن قرار دارند.
بودجه آموزش و پرورش ایرانسعه پایدار و مبناى رشد و پیشرفت جامعه است، ملاحظه مى شود که در ایران همواره به دلیل کثرت نیروى انسانى و گستره وسیع دامنه عملیات آن ، بودجه آموزش و پرورش با کسری مواجه است . در سال 84 آخرین سال حکومت آقای خاتمی این وزارت خانه با کسرى شدید 3300 میلیارد تومانى مواجه بود و بودجه سال 85 با وجود افزایش تعداد دانش آموزان و بالتبع افزایش نیازها تنها 1700 میلیارد تومان از کسری 3300 تومان را تامین کرده است. بنابراین هنوز وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه روبرو است. شایان توجه است درحالی که بودجه وزارت آموزش و پرورش در امسال تنها 15 درصد افزایش داشته است ، بودجه برخی نهادهای مذهبی تا 200 درصد افزایش یافته است!
محمدرضا محدث معاون از برنامهریزی و توسعه مدیریت وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: طی سالهای 1370تا 1374این وزارتخانه از لحاظ اعتباری دوران رکود را گذارند و بدترین دوران سال 1383بود که سهم این وزارت آموزش و پرورشاز تولید ناخالص ملی به 2/5 درصد رسید. اکنون سهم این وزارتخانه از تولید ناخالص ملی از به 3 درصد ارتقاء یافته است و محمود رشیدی “وزیر” آموزش و پرورش نیز اعلام کرد که بودجه سال 85 آموزش و پرورش را قریب به 6 هزار و 100 میلیارد تومان اعلام کرد.برای اینکه وضعیت نابسامان آموزش و پرورش کشور مشخص گردد لازم است خاطر نشان خوانندگان محترم سازم که در سال 59 در دوران حکومت اولین منتخب آزاد ملت که برنامه عدم وابستگی به فروش نفت و کاستن از حجم آن را ب
ه اجرا در آورده بود و کشور دچار جنگ نیز میبود و خرانه کشور همچون سال 85 ، از اضافه درآمدهای میلیاردی از قبل قیمت 70 دلاری هر بشکه نفت برخوردار نبود، سهم آموزش و پرورش را از تولید ناخالص ملی صرفا بعلت اهمیتی که حکومت وقت برای رشدکیفی نیروی انسانی قائل بود ، 4.3 درصد قرار داده بود.کمبودهای کمی در مدارس کنونی زمانی بخوبی آشکار میگردنند که بدانیم برای نمونه فیروز رضایی رییس سازمان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در مصاحبه با ایرنا ” متوسط سرانه دانش – آموزی برای مقاطع سهگانه تحصیلی دراین استان را 110هزار ریال ذکر میکند ومی افزاید که این رقم برای حمل یک بشکه نف
ت در زمستان به مدارس روستایی آذربایجانشرقی هم کافی نیست!و مجموع 80میلیارد ریال سرانه دانشآموزی این استان در بین 750هزار دانشآموز مشغول به تحصیل این استان تقسیم میگردد .”جهت مقایسه لازم است توجه خوانندگان گرامی را به این امر جلب نمایم که در سال 84، حکومت خاتمی بودجه دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه را به میزان 100 میلیارد ریال افزایش داد و میزان بودجه نهادهاى مذهبى در بودجه سال 85 حکومت احمدی نژاد به طور متوسط “صد در صد” افزایش یافته است!
کلاسها ی مخروبه و آموزشگاه هاو فاصله 50 درصدی تا حد مطلوب
عباس رهی مدیرکل دفتر پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش” از حضور 15 میلیون دانش آموز و حدود یک میلیون نفر جمعیت فرهنگی در 596 هزار و 370 کلاس درس در مدارس سراسر کشور خبر داد. تعداد آموزشگاه های سراسر کشور را 85 هزارو 455باب مدرسه اعلام کرد و گفت: این تعداد مدرسه در محاسبات آموزش و پرورش و با در نظر گرفتن شیفت های آموزشی 150هزار نوبت آموزشگاهی محسوب می شود و برای رسیدن به حد مطلوب آموزشی با کمبود 50 درصدی آموزشگاه روبرو هستیم.سال تحصیلی 85-86 درحالی آغاز میشود که 26هزار و 610 مدرسه غیرمقاوم، 32هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین و 5 هزار مدرسه در کل کشور استیجاری هستند.”درواقع از مجموع 15 میلیون جمعیت دانش آموزی ایران تعداد 9 میلیون و 200 هزار نفرشان از آموزش مناسب برخوردار نیستند و در مدارس دونوبته تحصیل میکنند. برای حذف تمام مدارس دو نوبتی، 210 هزار میلیارد ریال اعتبار مورد نیاز است که تاکنون هیچ اعتباری به آن اختصاص نیافته است. مطابق اظهار نظر شمسایی معاون سازمان نوسازی،توسعه و تجهیز مدارس، در حال حاضر 152 هزار و 484 کلاس در کشور در شرایط 2 نوبته قرار دارند. 300 میلیارد تومان تعهد خیرین مدرسهساز خیرین مدرسهساز امسال نیز همانند سالهای تحصیلی گذشته سهم بزرگ و تاثیرگذار خود را در تحویل مدارس ایفا کرده اند. 30 درصد مدارس احداث
ی کشور توسط خیرین بنا شده است.در سال 84 نیز یکهزار و 136 پروژه توسط مردم و خیرین به صورت مشارکتی احداث شد که در مقابل، دولت تنها یکهزارو 383 پروژه را در این زمینه عملیاتی کرد. همچنین خبرگزاری ایران نیوز اعلام کرد در آستانه سال تحصیلی جدید 31 درصد مدارس عشایر برای 53 هزار نفر دانش آموز عشایری در چادر و 8 درصد در کپر تشکیل میشود. 52 درصد مدارس عشایر سیار و نیمه سیار هستند وتعداد دانشآموزان عشایری در حال حاضر 176 هزار نفر میباشد.
محرومیت ازتحصیل ،ترک تحصیل و میزان مردودی
هرچند سیستم آماری کشور دچار ضعف شدید اطلاع رسانی است، ولی با مشاهده اظهار نظر های منفرد برخی از روسای آموزش و پرورش استانها میتوان پی به میزان ترک تحصل کنندگان در گوشه و کنار کشور برد. برای نمونه محسن حاجآقایى رئیس سازمان آموزش و پرورش مازندران اعلام کرد: در چند سال اخیر¬ 90هزار دانشآموز مقاطع مختلف تحصیلى این استان به دلایلى ترک تحصیل کردند. این دانشآموزان ¬ 11تا 17سال سن دارند و بالاترین ترک تحصیل دانشآموزان مازندران مربوط به دوره متوسطه بوده است. و این معضل زنگ خطرى جدى محسوب میشود. وى همچنین از کسرى حدود هزار میلیارد ریالى این سازمان برای 620 هزار دانش آموز این استان در سال جارى خبر داد و گفت: علاوه براین براى رفع مشکل 600مدرسه تخریبى این استان 130 میلیارد ریال اعتبار نیاز است.. همچنین مدیر آموزش و پرورش شهرستان «اهر» معتقد است که 43 درصد از دانش آموزان روستایی این شهرستان ترک تحصیل کرده یا بازمانده از تحصیل هستند.به گزارش ایلنا، فتاح نیازی، معاون آموزشی موسسه آموزش از راه دور اعلام کرد که در سطح کشور بیش از 13 میلیون فرد کمسواد بین 11 تا 45 سال نیز وجود داردکه سه میلیون نفرآن دانش آموز لازم التعلیم 11 تا 17 سال را تشکیل میدهد. که به دلایل محیطی، جسمی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین دسترسی نداشتن به مدرسه، امکان جذب آنان در آموزش و پرورش وجود ندارد.محمد محمدی معاون نظری و مهارتی آموزش و پرورش شهر تهران نیزدر گفتگوبا خبرگزاری فارس اعلام کرده است که در سال گذشته 19 درصد دانشآموزان پایه اول دبیرستان در تهران مردود شده اند.همچنین مجید قدمی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی اعلام کرد: در ایران حداقل 150 هزار نفر کم توان ذهنی داریم که فقط 30 تا 35 درصد را توانسته ایم تحت پوشش قرار دهیم. هم اکنون 5 تا 20 درصد دانش آموزان مشکل اختلالات یادگیری دارند که نوع افت نشان می دهد که آمار این دانش آموزان بالا است.
وضعیت نیروی انسانی در مدارس
علی عباسپورتهرانی فرد رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هفتم در گفتوگو با خبرگزاری فارس معتقد است : در حال حاضر وضعیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش از نابسامانی شدید رنج میبرد و دارای معلم مازاد و کمبود معلم در آموزش و پرورش هس
تیم! مسئولان آموزش و پرورش عنوان میکنند که تعداد معلمان مازاد در آموزش و پرورش 19 هزار نفر است اما ما معتقد هستیم که این آمار بیشتر است. وقتی آزادیان رییس آموزش و پرورش بخش کوچک 23هزار نفری کجور نوشهر اعلام میکند که این نهاد با کمبود شدید نیروی انسانی مواجه است و از 68معلم مورد نیاز برای مقطع ابتدایی ، فقط 58معلم به تدریس دانشآموزان مشغول هستند. و نیروی انسانی مورد نیاز در بخش اداری این نهاد را 20نفر میباشند. میزان کمبود نیروی آموزشی در بخشهای دیگر کشور آشکار میگردد.
وضعیت تغذیه دانش آموزان
لیلا عیوض زاده عضو انجمن تغذیه ایران در گفتگو با ” مهر” : اعلام کرد که بیش از 50 درصد دانش آموزان کشور صبحانه نخورده مدرسه می روند..وفقط نزدیک به 36 درصد کودکان از همه گروه های غذایی مصرف می کنند .بگزارش ایسنا هر دختر و پسر 7 تا 18 ساله ایرانی باید در ماه 3 کیلوگرم گوشت در سبد غذایی ماهانه خود داشته باشند تا ضمن تامین استاندارد نیازهای غذایی خود ، بتوانند به رشد مطلوب دست یابند. همچنین بایستی ماهانه 10 لیتر شیر و 4.5 کیلوگرم ماست ،3 کیلوگرم گوشت در جیره غذایی ماهانه دانش آموزان دختر ایرانی یافت شود. در سال تحصیلی جدیدحکومت احمدی نژاد مقرر داشته است 11میلیون دانشآموز مقطع ابتدایی و راهنمایی کشور شیر رایگان دریافت میکنند و به همین منظور سقف اعتباری برای توزیع
165 هزار تن شیر (سرانه 14 کیلوگرم) در مدارس، در نظرگرفته شده است.اما وقتی هفت میلیون و 465 هزار نفر از جمعیت کشور ما یعنی 5/10 درصد جمعیت شهرى و 11 درصد جمعیت روستایى زیر خط فقر مطلق قرار دارند ویک میلیون و 983 هزار نفر از جمعیت کشور در سال 84 زیر خطر فقر شدید قرار داشتند وخط فقر شدید بر اساس ناتوانى در تامین 2300 ک
الرى در روز و خط فقر مطلق براساس حداقل درآمد مورد نیاز براى تامین نیازهاى اساسى خوراکى و غیر خوراکى از قبیل پوشاک و مسکن تعیین میشود و اختلاف دهک بالاى درآمدى با دهک پایین در ایران 17 برابر است ، میتوان پی برد که دانش آموزانی که در خط فقر شدید و مطلق قرار دارند، روزانه دچار چه میزان زجر و عذاب جسمی بر اثر گرسنگی میباشند و سرانه 14 لیتر شیر اهدایی حکومت احمدی نژاد با نیاز 10 لیتر ماهانه هر دانش آموز فاصله بسیار داردو بی سبب نیز که طبق اعلام مدیرکل دفتر فعالیتهای ورزشی آموزش و پرورش از بین 40 ناهنجاری، 8 ناهنجاری اصلی در بین دانش آموزان کشور شناسایی شده است ودر مجموع 5/11 درصد یک میلیون و 59 هزار دانشآموز دختر 22 استان کشور حداقل به یکی از ناهنجاریها مبتلا میباشند.وقتی مجید یارمند مدیرکل دفتر سلامت و رفاه سازمان مدیریت و برنامهریزی اعلام میکند که از هر 100 نفری که به مراکز درمانی مراجعه میکنند، سه نفر آنان به علت هزینههای درمانی سنگین به زیر خط فقر سقوط میکند، میشود حدس زد که بطور روز افزون چه تعداد کثیری از جوانان کشور حتی از حق حیات محروم میشوند.
آیا برای ایرانیان قابل تصور است که ایرانی که دومین دارنده منابع عظیم نفت و گاز میباشد، چنان دولت بیکفایتی بر آن حکومت کند که50 درصد دانش آموزان آن گرسنه بر سر کلاسهای درس آنهم مخروبه حاضر گردند .
طرح نیازسنجی نیروی انسانی متخصص و سیاستگذاری توسعه منابع انسانی کشور از سوی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری در سال 1380 به اجرا درآمده است. موضوع طرح <انجام مطالعات و پژوهشهای مرتبط با تدوین برنامه جامع ده ساله تربیت نیروی انسانی متخصص کشور>، موضوع تبصره 36 قانون برنامه دوم تو
سعه منابع انسانی و ردیف اعتباری 503029 قانون بودجه سال 1378 کل کشور بوده است.
نکته مهم در اجرای این طرح، استفاده از حداکثر ظرفیت پژوهشی کشور بوده است، که این امر از طریق فراخوان عمومی برای تهیه پیشنهاد طرحهای مربوط به هر یک از موضوعهای پژوهشی به انجام رسیده است.
ضرورت انجام طرح حاضر، فزونی تقاضا برای آموزش عالی نسبت به عرضه محدود خدمات آن، به ویژه در بخش دولتی است. تداوم عوامل مؤثر بر رشد تقاضا برای آموزش عالی از جمله تغییرات جمعیتی و ترکیب سنی جوان آن، محدودیت اعزام به خارج برای ادامه تحصیل و عدم برنامهریزی مناسب برای ایجاد فرصتهای شغلی کافی، روند شهرنشینی و انتظارات جامعه در خصوص بهرهمندی از حقوق اجتماعی-اقتصادی همه، حاکی از تداوم روند تقاضای آموزش عالی است. به عبارتی، علیرغم توسعه بخش آموزش عالی غیردولتی، همچنان تقاضا برای ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی دولتی، نقطه ثقل تقاضای آموزش عالی را تشکیل میدهد.
برنامهریزی برای پاسخگویی به تقاضای اجتماعی، به عنوان یکی از رویکردهای برنامهریزی توسعه آموزش عالی مطرح است و این مهم خود ضرورت شناخت ابعاد مختلف این پدیده و برآورد حجم تقاضای اجتماعی را در سالهای آتی مطرح میکند.
با توجه به این ضرورتها، تحلیل و برآورد تقاضای اجتماعی آموزش عالی، یکی از محورهای اصلی طرح جامع نیازسنجی و توسعه منابع انسانی قرار گرفت که در آ
ن پنج طرح پژوهشی مأموریت تحلیل و شناخت همه جانبه ابعاد مختلف تقاضا، تأثیر تحولات مختلف بر آن و در نهایت برآورد کمی آن در دوره 88-1380 را برعهده گرفتند.
این طرح :
– تحولات نهادهای اجتماعی و سیاسی و تأثیر آن بر تقاضای اجتماعی آموزش عالی، مجری،مقصود فراستخواه؛
– تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در ایران، عوامل مؤثر و پیامدهای اجتماعی، مجری، هوشنگ مهریار؛
– تحلیل رابطه فضایی و برآورد تقاضای اجتماعی آموزش عالی در دوره 88-1380، مجری، نعمتالله اکبری؛
– ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانوار در ایران و تحلیل الگوی سرمایهگذاری خانوار بر منابع انسانی،مجری، زهرا ملاعلی؛
– برآورد تقاضای اجتماعی آموزش عالی در دوره 88-1380؛
مجری، معصومه قارون را شامل میشود. نتایج این مطالعات، به صورت مختصر در گزارش این مجموعه آورده شده است.
در سالهای اخیر، جهانیکردن و اتحادهای منطقهای در همهجا به تغییرات مهمی در سیاست ملی اقتصادی منجر شده است و پیامدهایی درهمه زمینههای سیاستگذاری به ویژه آموزش و پرورش به طور عام و آموزش عالی به طور خاص داشته است.
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در اکثر کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی پس از اینکه با گسترش وسیع امکانات آموزش عالی و دسترسی روز افزون افراد، با خیل عظیم متقاضیان مواجه شدند، سعی کردند که با برنامهریزی آموزش متوسطه، اکثریت دانشآموزان را به سمت کسب مهارتهای عملی مورد نیاز بازار سوق دهند و فقط اقلیتی را که هوش و استعداد برتری داشتند به دورههای نظری و سپس دانشگاهها گسیل دارند، در حالیکه در کشورهای در حال توسعه تنها نمونههای معدودی در این کار موفق بودند. در کشورهای توسعه یافته نیز علیرغم این جهتگیری، به دلایلی، از جمله نگرش عمومی به تحصیلات نظری به عنوان راه تضمین برخورداری از تحصیلات عالی و ورود به طبقات اجتماعی بالاتر، تمایل عمومی به ادامه تحصیل در سطح متوسطه و عالی شکل گرفته و روندی فزاینده پیدا کرد.
دانلود مقاله تاثیر کلاس بندی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان word دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تاثیر کلاس بندی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تاثیر کلاس بندی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
– مقدمه 2
فصل اول :
– تاریخچه تشکیل مدارس در ایران 4
– تاریخچه کلاس بندی در ایران 9
– مساله تحقیق 10
– اهمیت و ضرورت تحقیق 12
– فرضیه (های ) تحقیق 13
– تعریف عملیاتی اصطلاحات تحقیق 13
– طرح تحقیق 14
فصل دوم :
پیشینه تحقیق 15
فصل سوم :
– روش تحقیق 16
– جامعه آماری 16
– نمونه آماری 16
– حجم نمونه و روش نمونه گیری 16
– ابزارهای تحقیق 16
– روش تجزیه و تحلیل 17
مقدمه :
بچه با حرکات دست و پا کم کم مهارتها را یاد می گیرد و با مشاهده رفتار و حرکات اطرافیان , عادات و آداب آنها را جذب میکند و با رد یا قبول دنیایی که برای خود ساخته , آن را تجربه می کند . پس بیشتر از طریق آزمایش تا خطا , شادی تا غم , تجربه تا تلقین و گفتگو تا هدایت , مسائل را فرا می گیرد .
در نتیجه کودک بیشتر از طریق عشق ,از راه شکیبایی ,از طریق درک و فهم ,از راه احساس تعلق داشتن به دیگری ,از طریق عملی و از راه احساس موجودیت کردن ,مسائل را می آموزد .با گذشت هر روز از زنمدگی ,طفل اندکی از آنچه از دیگران م
ی دانند ,می اندیشند و درک می کنند ,را فرا می گیرد .
اگر خوب دقت کنیم می بینیم بچه ها از نظر استعدادها یی که دارند با یکدیگر متفاوتند .دو کودک را نمی توان پیدا کرد که از همه لحاظ شبیه هم باشند .مثلاً اگر در کلاس درس سوالاتی از آنان شود هر کدام از این دانش آموزان به وسیله هوش و استعداد های ذاتی که دارند ,جوابهای گوناگونی را خواهند داد.
لذا روانشناسان و جامعه شناسان با کمک علم زیست شناسی ,پرونده تحصیلی را جهت هر یک از محصلین اتداع نموده اند که هر یک از این پرونده ها ,می توانند بیانگر خصوصیات و شایستگی های فرد فرد دانش آموزان باشد .
امروزه همه تلاش ها کنکا شها و تحقیقات به این جهت است که تمام نو نهالان برای تعلیم و تربیت بهتر و ترقی و تکامل باید از همه متمایز و شناخته شوند .
آگاهی از تفاوتهای فردی می تواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد ,وقتی قبول کردیم که انسانها از نظر تواناییهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند ,در پی این نخواهیم بود که از همه ,رفتارهای یکسانی را انتظار داشته باشیم .
اگر کلاس بندی هر یک از دانش آموزان در پایه ها و مقاطع تحصیلی به صورت به صورت علمی و شایسته انجام گیرد ,امکان غفراگیری و کسب مهارت ,با توجه به کلاس بندی صحیح و مدون ,وجود خواهد داشت .
دنیای ما دریاست هر کودکی ماهیست
دنیای بی ماهی یک ذره زیبا نیست
هر ماهی دریا رنگی به خود دارد
بعضی سفید و سرخ بعضی سیاه و زرد
این ماهیان با هم یک رو و یک رنگند
بیگانه با گینه بیگانه با جنگد
آنها نمی خواهند دریا شود بی آب
از غصه می میرند در خشکی و دریا
حیف است اگر ماهی باشد زدریا دور
ماهی گریزان است از حوض و بنگ و تور
زیبایی ماهی زیبایی دریاست
با آب و آزادی دنیای ما زیباست
اسد الله شعبانی
تاریخچه تشکیل مدارس در ایران
در زمانتهای قدیم که تقریبأ مردم بی سواد بوده و حتی از سواد خواندن قران نیز بی بهره بودند ,در کشور های آسیایی و کم کم در ایران و هند ثروتمندان کم کم به فکر تحصیل سواد افتاده و علاقمند وراغب به تحصیل قران و سایر کتب مذهبی گردیدند .ثروتمندان آن زمان ,فرزندذان خود را برای تعلیم و قران و سایر فرائض دینی به مکانهایی که بعدأ به نام مکتب خوانده
شد ,می فرستادند .مکتب خانه های اولیه ,عموماً تاریک و بدون نور و روشنایی بوده است ,مردم هم بدون در نظر گرفتن شرایط ,فرزندان پسر خود را به مکتب خانه می فرستادند .گاهی به مکتب خانه ملاخانه گفته می شد .ماهانه مبلغی به عنوان شهریه به ملا می پرداختند و کسانی که پول برای پرداخت شهریه فرزندان خود را نداشتند ,مقداری مایحتاج روزانه از قبیل تخم مرغ ,برنج ,…..را به جای پول به ملا می دادند .
بچه ها در اتاقهای کوچک و تاریک ,روی فرش های کهنه و پوسیده ای که اغلب از جنس حصیر ,گلیم و جاجیم بود می نشستند و تعداد آنها در اتاقهای کوچک گاهی بالغ بر 50 الی 60 نفر می شد . به مدرس مکتب خانه ,آخوند می گفتند ,که بعد ها به او “”آمیرزا “لقب دادند .
عمل خواندن و نوشتن از کنج مساجد و یا تکایای مذهبی به بعضی از خانه ها رسوخ پیدا کرد , و این عمل کم کم در شهرهای کوچک و حتی در قصبات و روستاها انجام می گرفت . البته اهالی محل از فرستادن دختران خود به این مکتب خانه ها ابا می کردند .
در این میان زنان قدیمی , فقط قرآن را به صورت طوطی وار می خواندند و از نعمت نوشتن محروم بودند . کم کم بر اثر روابط با کشورهای همجوار و حتی با اروپا و بر اثر مطالعه کتب روان شناسی و علوم دیگر , مردم این زمان به این فکر افتادند که نشستن بر روی حصیر های کهنه و فرسوده و یا روی زمینی که رطوبت دارد , فرزندان آنها را به عوارض جسمی از قبیل رماتیسم و بیما ریهای قلبی مبتلا می سازد .
بعضی فرنگ رفته های آن دوره که به ایران آمده بودند , و مطالعات ا
ندکی در امر تعلیم و تربیت داشتند , کم کم به فکر تاسیس مدارس نیمه رسمی و نیمه ملی در ایران افتادند ,
که معروفترین آنها مرحوم میرزا حسن رشدیه است . حاج میرزا حسن رشدیه به پسر میرزا مهدی در سال 1276 در تبریز متولد شد , پدرش از مجتهدین با سواد
آن عهد بود و فرزند خود را از کودکی با علوم دینی آشنا ساخت .
میرزا حسن به سبب حافظه قوی که داشت در مکتب خانه آن
شهر از روزهای آغازین درس , به جانشینی مدرس بر گزیده شد . تحصیل اولیه او با آموزش کتابهای جامع عباسی –ابواب الجنان –گلستان –جامع المقدمات –ترسل شروع شد
به زودی ابو نصر فراهانی جوانی رشید شد و عمامه بر سر گذاشت و بر منبر رفت . پدر او را به بیروت فرستاد . و در سال 1298 هجری قمری در بیروت داخل یکی از مدارس فرانسویان شد و با اصول جدید اروپایی به ادامه تحصیل پرداخت .
در همین سالها آرزوی ایجاد مدارس به سبک جدید در ایران در دل او پیدا شد .
وی در جایی می نویسد : ( در اروپا از هر صد نفر یک نفر با سواد , و در ایران از هر ده هزار نفر یکنفر با سواد است . پس عیب در مکتب خانه ها است . باید مدارسی به سبک جدید بسازیم . در سال 1300 به شهر اسلامبول رفت و مدارس آنها را بازدید کرد و با روش اداره آنها آشنا شد .و همچنین با سازمان و تشکیلات آنها آشنا شد و سازمان و تشکیلات آنها را پسندید و تصمیم گرفت به ایران بیاید و مدارس شبیه آن مدارس را ایجاد کند . در سر راه به ایران اول به ایروان رفت و در آنجا آشنایی داشت و برای ایرانیان مدرسه ای با اصول جدید تاسیس کرد .
چهار سال بعد از تاسیس این مدرسه ناصر الدین قاجار هنگام بازگشت از سفر فرنگ از آن مدرسه بازدید کرد .
اما ناصر الدین شاه این مدرسه ( رشدیه ) را نپسندید و دستور تعطیل مدرسه و اعزام رشدیه به تبریز کرد . پس از آمدن رشدیه به تبریز با شخصیتی به نام میرزا عبد الرحیم نجار زاده طالبوف کتابی به نام کتاب احمد اولین بار برای کودکان نوشت . کتاب غنه سپهری ( تاریخ اسلام و پیامبر ) و در فیزیک نیز کتاب نوشته است و با کمک و دستیاری او در تبریز مدرسه ای به نام مکتب رشدیه باز می کند اما متاسفانه طالبوف به کلات تبعید می شود و مکتب به حالت نیمه تعطیل در می آید . تا آن که یکی از سران دولت قاجار معروف به امین الدوله که مردی خیر خواه و دور اندیش بود رشدیه را به تهران دعوت می کند و به او کمک می کند تا مدرسه اش را در سال 1315 قمری در تهران پی ریزی کند و بسیاری ازآزاد اندیشان تهران نیز به یاری او می شتابند و گذشته از آنکه محل مناسبی را در اختیارش می گذارند ( باغ کربلای عباس علی ) کمکهای مالی دولتی و غیر دولتی نیز به او می شود و نیز به همت امین الدوله هیئت امنای مدرسه رشدیه تشکیل می شود که بعد ها به وزارت علوم منتقل می گردد و هسته اصلی انجمن معارف را تشکیل می دهد .
اما متاسفانه بعد از عزل امین الدوله رشدیه مورد بی مهری واقع می شود و در سال 1319 بعد از انحلال مدرسه تهران را به قصد زیارت خانه خدا ترک می گوید رشدیه در سالهایی که پس از میرزا علیخان امین الدوله در تهران زندگی می کرد در گیرودار سیاست نیز افتاد و فعالانه در جامعه حضور یافت و در کنار فعالیتهای سیاسی خود به تاسیس دیگر مدارس دست زد و تا پایان عمر زندگی پر فراز و نشیبی را گذراند . و بارها تبعید شد و با زندان افتاد و الحق او را می توان بنیان گذار و یا یکی از بانیان آموزش و پرورش جدید در ایران نامید .
مرحوم رشدیه در سال 1323 شمسی در قم از دنیا رفت . بعد ها مدارسی به افتخار آن مرحوم به نام رشدیه در مشهد , قم , اهواز , اردبیل , خوی و نیز در تهران تاسیس شد که در زمان طاغوت به مدرسه مروی تبدیل شد .
از مدارس تهران قدیم که نامی از آنها در تاریخ مانده می توان چند مدرسه زیر را نام برد :
1- مدرسه حکیم باشی که در میدان ارک قرار داشت
2- مدرسه امامزاده زید که در اوایل دوره قاجار تاسیس شده بود .
3- مدرسه پا منار در محله پا منار .
4- مدرسه دار الشفا.
5- مدرسه امین الدوله در محله چال میدان .
در کنار این مدارس , مدارسی نیز وجود داشت که از سوی خارجیان تاسیس شده بود این نوع مدارس پیش از تهران در مناطقی مسیحی نشین , در ارومیه تاسیس شده بود و در دوره محمد شاه قاجار در تهران دو مدرسه یکی از سوی انگلیسی ها بنام کالج تاسیس گردید . در کنار این مدارس از سوی اندیشمندان و صاحبنظران تعلیم و تربیت در تهران مدارسی جهت تدریس علوم جدید به شیوه نوین تاسیس شد که نخستین آن مدارسی بنام رشدیه که از سوی میرزا حسن رشدیه اول در تبریز و سپس در تهران تاسیس یافت . شیوه تدریس در مدارس رشدیه به این صورت بود که در کنار صرف و نحو عربی , دانش جدید اروپایی نیز تدریس می شد و مدارس با نظم و انضباط خاصی اداره می شد .
تاریخچه کلاس بندی در ایران
در زمانهای نه چندان دور , در دوره قاجار کلاس بندی با توجه به سن و قد کودکان صورت می گرفته , بدون آنکه کیفیت تحصیلی آنه در نظر گرفته شود .
یعنی کلاسها را به دو یا سه قسمت تقسیم می کردند و دانش آموزان را از لحاظ بزرگی و کوچکی و کوچکی قد و هیکل تقسیم می نمودند , بدون اینکه استعدادهای ذاتی آنها در نظر گرفته شود .
کم کم در اثر پیشرفت علم و کشفیات گو نا گون و به وجود آمدن شناسنامه , که تاریخ تولد و مشخصات هر کس در آن مشخص و معلوم بود , کلاس بندی به صورت الفبایی و یا با توجه به چگونگی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان صورت گرفته است و تا به امروز که ملاکها , میزان تحصیلات والدین , شغل والدین , وضعیت اقتصادی , نوع مسکن , خصوصیات علمی و اخلاقی دانش آموز , سلامت جسمی و سلامت روانی و … را می توان نام برد .
مساله تحقیق :
بیان مساله :
در این تحقیق ما در پی پاسخ این سوال هستیم که کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد :
دبستان خانه شاگرد و معلم و محلی است که بنای زندگی اطفال در آن پی ریزی می شود و یادگارهای گوناگون از دوره پرشور و هیجان طفولیت در خاطره ها به جای می گذارد . در همین خانه بزرگ است که مغز کوچک اطفال شکل اجتماعی
می گیرد و به آهنگ با انضباط زندگی آشنا می شود .
اگر دبستان را به ساده ترین صورت آن در آوریم , واحد کوچکی از آن باقی می ماند که کلاس درس نامیده می شود . آنجا نیز قاعدتا”” عده ای طفل خرد سال با شخصی به نام معلم گرد هم نشسته اند و مقدمات کتاب زندگی را ورق می زنند
طبقه بندی شاگردان در دبستانهای معمولی از مهمترین وظایف مدیر دبستان است .
در طبقه بندی باید به رشد جسمی و قدرت فکری و عقلی و رشد ذهنی و اجتماعی و سازگاری روحی و اخلاقی کودکان توجه شود , تا اطفال که بهتر می توانند با یکدیگر کار کنند در یک اتاق قرار گیرند و بین آنان اختلافاتی که به ناسازگاریها منجر می شو
د , بوجود نیاید .
حال باید دید که :
اگر کلاس بندی صرفا””بر مبنای تراز علمی صورت گیرد و معدل کل دانش آموزان در سال قبل ملاک باشد , آیا این کلاس بندی ایده آل است ؟
اگر کلاس بندی صرفا بر مبنای تراز اخلاقی صورت گیرد و چگونگی رفتار دانش آموزان با دیگران و سازگاری وی با محیط مدرسه و کلاس مد نظر باشد , و دانش آموزانی که برای مدرسه ایجاد مشکل می کنند , در کلاسهای هم پایه به نسبت تساوی تقسیم شوند , آیا چنین کلاس بندی می تواند مناسب باشد ؟
اگر در کلاس بندی , فقط شرایط سنی دانش آموزان در نظر گرفته شود , آیا این کلاتس بندی بهینه است ؟
و یا اگر در کلاس بندی و تقسیم دانش آموزان بین کلاسها , صرفا به میزان تحصیلات والدین دانش آموز توجه شود , آیا چنین کلاس بندی می تواند موفق باشد و موجب هم تراز بودن کلاسها شود و رضایت معلمین همپایه را به دنبال داشته باشد .
برای رسیدن به این پاسخ , در تهران به مناطق مختلف آموزش و پرورش رفته و از نزدیک با نحوه کلاس بندی مدارس آشنا شدیم , که متعاقبا به ذکر آنها خواهیم پرداخت .
اهمیت و ضرورت تحقیق
دکتر ابراهیمی استاد دانشگاه تهران می گوید :
((در بعضی از مدارس , بخصوص در امر کلاس بندی پایه اول دبستان , نحوه تقسیم دانش آموزان در بین کلاسها , فقط بر مبتای تحصیلات والدین صورت می گیرد و دلیلشان این است که دانش آموزانی که پدر و مادر تحصیلکرده باشد , هیچ گونه زحمتی بر دوش معلم ندارد و معلم فقط باید به دانش آموزانی رسیدگی کند که دارای پدر و مادر بی سواد یا کم سواد هستند ))
در بیشتر مدارس ما , کلاس بندی بر اساس معدل کل دانش آموزان صورت می گیرد , باید دید که آیا این روش کمی تواند در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر باشد .
فرضیه های تحقیق :
1- بین مدارسی که کلاس بندی دارند , با مدارسی که کلاس بندی ندارند از نظر آموزشی تفاوت وجود دارد
2- سن و جنس دانش آموزان بر روی کلاس بندی آنان تاثیر می گذارد .
تعریف عملیاتی اصطلاحات تحقیق :
دانش آموز : افرادی که در یکی از پایه های تحصیلی , مشغول کسب علم و دانش هستند
معدل کل : مجموع نمرات درسی تقسیم بر تعداد دروس
پیشرفت تحصیلی : رفتن دانش آموز از پایه ای تحصیلی به پایه ای بالاتر و کسب معدل بالای 15
کلاس بندی : تقسیم دانش آموزان در بین کلاسها بر مبنای معدل کسب کرده در سال قبل که این معدل کسب شده باید :
– دانش آموزانی که معدل سال قبل آنها بالاتر از 18 باشد در یک کلاس
– دانش آموزانی که معدل سال قبل آنها بین 18 تا 14 باشد در یک کلاس
– دانش آموزانی که معدل سال قبل آنها کمتر از 14 باشد در یک کلاس
طرح تحقیق :
در کشور ما چندین مدرسه وجود دارد که از نظر کلاس بندی با مشکل مواجه هستند ما بر آنیم تا روش صحیحی برای حل این مشکل بیابیم .
در ابتدا باید بدانیم که کلاس بندی چیست و چه نقشی بر پیشرفت تحصیلی دارد و بین مدارسی که کلاس بندی دارند با دیگر مدارس چه تفاوتی وجود دارد و وظایف معلمان در اینگونه مدارس چگونه است .
در این تحقیق منظور ما از کلاس بندی تقسیم دانش آموزان در بین کلاسها بر اساس معدل سال قبل آنها می باشد . ما می خواهیم بدانیم آیا این روش صحیح است یا خیر؟
بهمین دلیل به سراغ پایه های ابتدایی در چند مدرسه تهر
ان رفته ایم و تحقیق خود را با پرسشنامه و پرونده تحصیلی دانش آموزان شروع کرده ایم .
فصل دوم :
پیشینه تحقیق :
لطف آبادی (1374 ) بر روی نقش کلاس بندی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تحقیق کرده است او می گوید :
در نحوه کلاس بندی باید خیلی دقت کرد . چون اولین و مهمترین کار در تحصیل می باشد نباید دانش آموزان زرنگ و تنبل را از یکدیگر جدا کرد . چون بتعث سر خوردگی در دانش آموزان ضعیف می شود و اشتیاق درس خواندن را از همان ابتدا از آنها می گیرد و در دانش آموزان قوی باعث بوجود آمدن غرور می شود و باعث می شود آنها به خود مغرور شوند و در خواندن درس کاستی نشان دهند .
بایددر هر کلاس به طور متوسط از هر سه گروه : زرنگ , متوسط و ضعیف دانش آموزان استفاده شود تا شاهد رقابت و پیشرفت تحصیلی آنان باشیم .
فصل سوم :
روش تحقیق :
ما در این تحقیق از روش همبستگی استفاده کرده ایم .
جامعه آماری :
تمام مدارس ابتدایی شهر تهران
نمونه آماری :
از مدارس ابتدایی شهر تهران که از منطقه 20و16 آموزش و پرورش را انتخاب کرده ایم و 100 نفر از دانش آموزان این منطقه که 50 نفر آنها دختر و 50 نفر آنها پسر می باشند .
حجم نمونه و روش آمارگیری :
حجم نمونه ما 100 نفر دانش آموز می باشد و در این تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله استفاده می کنیم .
ابزارهای تحقیق :
ابزارهای تحقیق ما در این تحقیق عبارت اند از :
پرسشنامه و پرونده تحصیلی دانش آموزان
روش تجزیه و تحلیل :
در این تحقیق برای گزارش ویژگی های جمعیتی آزمودنی ها از شیوه های آمار توصیفی استفاده خواهد شد . اما در تحلیل نتایج از آمار استنباطی استفاده خواهیم کرد .
طرح کلاس بندی دانش آموزان اول دبستان (منطقه 20 طرح)
در سال تحصیلی 73-72 طرحی از طرف گروههای آموزشی منطقه 20 , به مدارس تابعه ارسال شده که در آن نحوه تست کودکان سال اول دبستان , بیان شده است . در این طرح از آزمون بینه – سیمون استفاده شده که از سن سه سالگی شروع می شود و تا ده سالگی ادامه دارد . این طرح شامل موارد زیر است :
1- در مورد کودکان سه ساله , شامل :
گفتن نام خانوادگی , بازگو کردن دو عدد , نام بردن اجزای یک تصویر ,
بازگو کردن جمله شش سیلابی , نشان دادن بینی , چشم و دهان .
2- در مورد کودکان چهار ساله , شامل :
بازگو کردن سه عدد , بیان جنسیت , نام بردن اسم چند شئ , مقایسه طول دو خط
3- در مورد کودکان پنج ساله شامل :
بازگو کردن جملات ده سیلابی , شمردن چهار سکه ساده , مقایسه دو وزن با هم , ترسیم یک مربع از روی مدل , تنظیم تصاویر .
4- در مورد کودکان شش ساله , شامل :
شمردن سیزده سکه , توصیف از نظر کار برد , تشخبص صبح و عصر , ترسیم یک لوزی از روی مدل مقایسه از نظر زیبایی .
5- در مورد کودکان هفت ساله , شامل :
توصیف یک تصویر , شمردن سکه ای که سه عدد آن مضاعف باشد , تشخیص دست راست و گوش چپ , تشخیص چهار رنگ , اجرای سه دستور .
6-در مورد کودکان هشت ساله , شامل :
بازگو کردن پنج عدد, شمردن معکوس از بیست به صفر , تشخیص کمبود تصویر , تاریخ روز , مقایسه دو چیز به طور ذهنی .
6- در مورد کودکان نه ساله , شامل :
تشخیص سکه های پول , برگرداندن بقیه از پنج تومان , توصیف بدون در نظر گرفتن مصرف , چرا باید درس خواند , در خانه چه کسی را بیشتر دوست داری ,
نام بردن ماههای سال .
7- در مورد کودکان ده ساله , شامل :
اگر به جایی که می خواهیم برویم دیر شد چه کنیم , ردیف کردن پنج عدد , ترسیم حفظی دو تصویر , انتقاد جملات احمقانه و سه کلمه در دو جمله جداگانه ( ر.ک به بخش ضمائم ضمیمه شماره 1و2 )
البته برای هر یک از موارد یاد شده , امتیازی در نظر گرفته شده و از طریق مجموع امتیازات کودک , بهره هوشی او محاسبه می گردد , و بر حسب بهره هوشی بدست آمده در بین کلاسها تقسیم می شود .
دانلود مقاله اکتینوباسیلوز (زبان چوبی) word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله اکتینوباسیلوز (زبان چوبی) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله اکتینوباسیلوز (زبان چوبی) word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
اکتینوباسیلوز (زبان چوبی)
اکتینوباسیلوز بیماری عفونی مشخصی است که خصوصیات آن در گاو التهاب زبان و بمیزان کمتری التهاب عقده های لنفاوی حلقی و ناودان مری می باشد. در گوسفندان جراحات بیماری محدود به بافتهای نرم سر و گردن و ندرتا بینی می شود و معمولاً ابتلاء زبان صورت نمی گیرد. اکتینوباسیلوز در گاو معمولاً بصورت انفرادی در یک گله ظاهر می شود و نظر به اینکه قابل درمان می باشد
خسارات کمی وارد می سازد. بیماری در گوسفند بطور تصادفی و انفرادی بروز می کند ولی رد بعضی از گله ها ممکن است میزان ابتلاء به 25 درصد بالغ شود.
مناطق جغرافیایی:
اکتینوباسیلوز گاو رد تمام نقاط دنیا شیوع دارد. بیماری در گوسفندان اسکاتلند زیاد دیده می شود و در اغلب کشورهای گوسفند خیز گزارش دیده شده است.
عامل بیماری:
عامل این بیماری اکتینوباسیلوس لین یرزی می باشد که اولین بار در سال 1902 بوسیله
لین یر و اسپیتز از گاوان آرژانتین که مظنون به اکتینومیکوز بودند جدا گردید.
شکل و خصوصیات رنگ پذیری
در چرک و جراحات دامهای مبتلا دانه های کوچک پنیری شکلی وجود دارد که خیلی به دانه های گوگردی که در اکتینومیکوز دیده می شود شبیه می باشد فقط از آنها ریزتر و متحدالشکل تر است و در حدود یک میلی متر قطر دارد. هرگاه دانه های مزبور را بین لام و لامل خرد و در زیر
میکروسکوپبا عدسی خشک بررسی کنند اشکال دوکی شکل به نظر می رسد که اشعه مانند پهلوی دیگر قرار گرفته و منظره ای نظیر گل مینا بوجود آورده اند، در صورتی که گسترش مزبور را پس از رنگ آمیزی مشاهده کنند تعداد زیادی باسیل های کوتاه گرم منفی در مرکز آن مشاهده می گردد که همان اکتینوباسیل های عامل بیماریست. این میکروب در محی
ط های مایع اغلب به شکل دیپلوکک و یا کوکوباسیلهای کوتاه دیده می شود. در محیط جامد کلنی های عمیق اغلب میله ه ای طویل و خمیده ای را تشکیل می دهد. به طور کلی طول این میکروب در محیط های کشت از یک تا 15 میکرون تغییر می کند و عرض آن در حدود 4/0 میکرون است. میکروبی است غیر متحرک، گرم منفی با رنگهای عادی به سهولت رنگ می گیرد.
خصوصیات کشت
اکتینوباسیلوس لین یرزی میکروبی است هوازی و کشت آن در شرایط بی هوازی همواره با عدم موفقیت همراه می باشد با وجود این در کشتهای اولیه در محیط م
ایع و یا عمق محیط های جامد بیش از سطح آن احتمال رشد موجود است. به طور کلی اگر در ابتدا آنرا در محیطی که حاوی 10 درصد گاز کربنیک باشد کشت دهند موفقیت بیشتری در جدا کردن آن خواهند داشت. این میکروب خیلی بسرم عادت دارد و در صورتی که سرم و یا خون به محیط کشت اضافه نشود رشد آن بسیار مختصر خواهد بود.
در آبگوشت سرم و گلوکزدار کشت به شکل دانه های کوچک خاکستر
ی رنگی در امتداد و دیواره داخلی لوله در می آید و با تکان دادن لوله به آسانی می توان دانه های مزبور را در داخل محیط کشت پخش کرد.
در آگار سرم دار پرگنه های سفید متقابل به آبی خیلی کوچک، ظریف، نرم، براق و محدبی ایجاد می کند که 5/0 تا یک میلی متر قطر دارد.
خواص بیوشیمیائی
در روی ژلاتین سرم دار بدون اینکه آنرا ذوب نماید بخوبی رشد می کند شیرتورنسل دار را تغییر نمی دهد ولی در بعضی از مواقع آن را کمی اسیدی می نماید. در روی سرم منعقد بخوبی می روید ولی آنرا ذوب نمی کند. قندهای دولستیول گلوکز، مالتوز، مانیتول، فروکتوز، وسوکروز را اسیدی می نماید و قندهای دولستیول، اینولین و سالیسین را تخمیر نمی کن
د. به مقدار بسیار کمی اندل تولید و نیتراتها را به نیتریت تبدیل می نماید.
مقاومت میکروب
حرارت 65 درجه شانتیگراد در مدت 15 دقیقه میکروب را از بین می برد و در برابر مواد ضدعفونی کننده نور خورشید و یا خشک شدن مقاومتی ندارد. به منظور نگهداری این میکروب در آزمایشگاه باید هفته ای یک بار آن را تجدید کشت نمود.
دامهای حساس :
این بیماری در گاو دیده می شود ولی به ندرت آنرا در گوسفند نیز مشاهده کرده اند . سوتر (6) اکتینوباسیلی از سگ جدا ساخت ولی خواص میکروب مزبور با اکتینوباسیلوس لین یرزی اندکی متفاوت بود . در انسان نیز حالاتی از این بیماری گزارش شده ولی ظاهرا بیماری زایی این میکروب برای انسان چندان زیاد نیست .
این میکروب دارای قدرت بیماری زایی ضعیفی برای خوکچه هندی و خرگوش است ولی برای موش سفید و موش صحرایی به کلی بی آزار می باشد . تزریق داخل صفاقی این میکروب در خوکچه نر تولید ورم پرده صفاق در ناحیه اطراف بند بیضه می کند و بیضه ها نیز متورم می گردند و آثاری نظیر نشانی اشتراوس (7)در مشمشه به وجود می آید .
طرز انتقال بیماری :
ترشحات آلوده منبع عفونت می باشد و انتقال در نتیجه چرا در مراتع و یا خوردن مواد غذایی آلوده صورت می گیرد . در اینجا نیز مانند بیماری اکتینومیکوز وجود جراحات دهانی دخول عامل بیماری را تسحیل می کند . در زلاندنو موارد زیادی اکتینوباسیلوس در گاوانی که در مزارع سوخته چرا می کردند گزارش شده است ، این قبیل چراگاه ها دارای شن و خاکستر کافی بوده اند و به خوبی قادر به ایجاد جراحات دهانی می باشند . اشاعه زیادی نیز رد گوسفندانی نیز که با نوع گلابی تیغ دار (8) تغذیه شده اند مشاهده گردیده است .
طرز ایجاد بیماری :
در نتیجه عفونت عمومی به وسیله عامل بیماری واکنش التها
بی هادی بروز کرده و در اثر آن جراحات دندانه داری ایجادمی گردد که در آن چرک ه وجود می آید و اغلب موجب سر باز کردن چرک به خارج می گردد . معمولا عفونت تا عقده های لنفاوی ناحبه مبتلاانتشار می یابد . ابتلا زبان موجب در اشکال در اخذ و جویدن مواد غذایی می شود زیرا در ابتدا زبان ملتهب و در مراحل آخر سخت و پیچ خورده ایپست .
نشانه های بیماری :
در گاو:
شروع اکتینو باسیلوس زبانی معمولا هاد است و دام مبتلا تا مدت 48 ساعت قادر به خوردن غذا نیست بزاغ فراوانی در دهان ایجاد می شود حرکات جویدن آهسته است و مثل اینکه جسم خارجی در دهان موجود باشد در صورتی که زبان را مورد آزمایش قرار دهند در قسمت قائده متورم و سخت گردیده و نوک آن اغلب عادی به نظر می رسد لمس زبان موجب درد و واکنش از طرف حیوان میگردد.گره ها و زخم هایی در اطراف زبان وجود دارد و ممکن است زخمی در لبه قدامی سطح فوقانی زبان تولید شود در مراحل آخر بیماری هنگامی که التهاب هاد جای خود را به بافت فیبروز می دهد زبان چروک می خورد و بی حرکت میشود این امر تاثیر زیادی بر روی اخذ مواد غذایی دارد . تورم عقده های لنفاوی معمولا بروز کرده اغلب ارتباطی با آثار زبانی ندارد ممکن است عقده های زیر فکی و یا بنا گوش یقابل رویت و لمس باشد تورم های موضعی سختی به وجود می آید که اغلب سر باز نموده و چرک بی بو و رقیقی از آن خارج می گردد التیام جراحات باکندی صورت می گردد . یک شکل غیر عادی پوستی اکتینوباسیلوز در گاو گزارش شده که در آن جراحات در دهان (نه بر روی زبان)سر ، دیواره سینه،پهلو و ران ها وجود داشته و به شکل زخم های بزرگی بوده که چرک زرد رنگی از آن خارج شده و یا به صورت گره هایی به اشکال و ابعاد مختلف (تا15 سانتی متر)و بیشتر بر روی عروق لنفاوی جلوه گر بوده است این
عقده ها همواره مبتلا ولی سخت و ، سرد و بدون درد بوده اند.
در گوسفند:
در گوسفند زبان معمولا مبتلا نمی شود و جراحاتی به قطر تا 8 سانتی متر در فک زیرین صورت و بینی یا در چین های پوستی واقع بین فک زیرین و استخوان جناغ به وجود می آید جراحات ممکن است سطحی یا عمیق باشد و اغلب به طرف عقده ها
ی لنفاوی جمجمه و یا گردن توسعه می یابند . چرک لزج و زرد سبز رنگی که محتوی دانه های کوچکی است از تعداد زیادی از سوراخ های کوچکی که در جراحات ایجاد شده خارج می گردد . جراحات موجب ایجاد بافت فیبروزه می شود که ممکن است به طور فیزیکی در گرفتن غذا و یا تنفس تاثیر سوء داشته باشد و کلفت شدن و دلمه بستن لبها نیز ممکن است مشاهده شود . ابتلا حفره بینی ممکن است موجب ریزش از هر دو مجرای بینی گردد . گوسفندمبتلا با دشواری غذا می خورد و ممکن است در اثر گرسنگی تلف شود .
آثار کالبدگشایی :
معمولا در گاو هایی که مبتلا به این بیمار یمی شوند انجام نمی گیرد گوسفند تورم عروق لنفی و دومل هایی که حاوی چرک غلیظ و چسبنده که به رنگ زرد مایل به سبز میباشد در اطراف جراحات به نظر می رسد در صورتی که مقتعی از بافت های آلوده را تهیه نمایند کانون های دوکی شکلی را می توان دیدو کشت از مواد موجود را موجود در این کانونها وجود اکتینوباسیلوس لین یرزی را آشکار می سازد .
تشخیص و تشخیص تقریبی :
می توان از چرک جراحات گسترش تهیه کرد و یا آنرا کشت داد و وجود اکتینوباسیلوس لین یرزی را کاوش نمود سرم بیماران معمولا دررقت های – تا — میکرب عامل بیماری را اکلوتینه می کند و از این خاصیت می توان در شناخت بیمار ی استفاده نمود .
این بیماری از حیث جراحات و منظره چرک به بیمار ی اکتینومیکوز شباهت زیادی دارد و برای تشخیص باید در نظر داشت که اکتینومیکوز اغلب استخوان ها و مخصوصا استخوان های جمجمه را مبتلا می سازد در صورتی که اکتینو باسیلوز معمولا ر بافت های نرم دیده میشود برای تشخیص باید دانه های موجود در چرک را روی لام خورد کرد و پس از رنگ آمیزی عامل بیماری را در هم کاوش نمود و در نظر داشت که عامل اکتینومیکوز گرم مثبت و دارای اشکال مختلف می باشد و به خوبی از اکتینوباسیلوس که گرم منفی و کوچک اس
ت متمایز می گردد. ریزش بزاغ و وجود حرکات جویدن در دهانو بی اشتهایی در نتیجه فرم زبانی ممکن است با نشانه های مرحله ابتدایی هاری و یا وجود جسم خارجی در دهان بویژه فرورفتن استخوان در آرواره ها شباهت داشته باشد.در گوسفند دمل های فک زیرین که در اثر دخول تخم علوفه در آرواره حاصل می شود ایجاد تورم استخوانی بزرگی در این فک می نماید این جراحات معمولا در قسمت قدامی فک زیرین قرار دارد و موجب جابه جا شدن دندانهای پیشین می گردد .
درمان :
یدورها هنوز داروهای استاندارد برای درمان اکتینومیکوز و و اکتینوباسیلوز می باشند که نتیجه آنها در اولی نسبتا کمتر ولی در اکتینوباسیلوز معمولا خوب و دائمی است و تاثیر ضد میکروبی کمی بر روی اکتینوباسیلوز لینیرزی دارند و اثر سولفونامیدها بیشتر است در حال حاضر سولفونامیدها ، پنی سیلین استر پتو مایسین و آنتی بیوتیک های وسیع الطیف معمولا در درمان هر دو بیماری به کار میرود طبق آزمایش هایی که درباره حساسیت این میکروب نسبت به استر پتو مایسین تتراسیکلین ها ، کلر آمفنیکل واریترو مایسین حساس است ولی نسبت به سایر آنتی بیوتیک ها حساسیتی ندارد . هر نوع درمان دیگری در اکتینو باسیلوز بیشتر از اکتینو میکوز موثر می باشد و در بیماری اخیر درمان جراحی اغلب لازم می گردد . از اشعه مجهول در درمان این بیماری به طور وسیع استفاده گردیده ولی ارزش دائمی آن مشکوک می باشد ممکن است یدورها را از راه دهان و یا بوسیله تزریق داخل وریدی به کار برد . تجویز یدور پتاسیم به مقدار روزانه 6 تا 10 گرم به مدت 7 تا 10 روز درمانی موثر است ترکیبات آلی ید خوشمزه تر است و می توان آن را مخلوط با غذا تجویز کرد درمان را می توان تا بروز آثار مسمومیت ادامه دذاد این آثار عبارت است از ریزش اشک ، بی اشتهایی سرفه و ظهور شوره و معرف این است که مقدار ید در بدن به حد اکثر خود رسیده یدور سدیم به مقدار 2 گرم برای هر 25 کیلو گرم وزن بدن را می توان به صورت محلول 10 درصد از داخل راه وریدی در گاو و گوسفند با یک بار تزریق به کار برد . معمولا یک دوره درمان کافیست و آثار هااکتینو باسیلوز در ظرف 24 تا 48 ساعت پس از شروع درمان از بین م
ی رود و برای جراحات استخوانی لااقل یک و حتی دو بار تکرار داروهای فوق به فاصله 10ذتا 14 روز معمولا ضروری می باشد ندرتا بعضیاز دامها پس از این تزریق عوارضی از قبیل بی قراری تنگی نفس افزایش ضربان قلب و اشکال در حرکت بروز می دهند و در مورد گاو های پا به ماه سقط جنین گزارش شده ولی این اختلال در بیشتر موارد بروز نمی کند تزریق زیرپوستی این محلول موجب تحری
ک شدید موضعی شده و محل تزریق فورا متورم می شود در گوسفند تزریق زیر جلدی متداوم تر است و معمولا مقدار 20 میلی لیتر از محلول 10 درصد در هفته را به مدت 4 تا 5 هفته تزریق می نمایند .
پیشگیری :
بهترین طریق برای محدود ساختن انتشار بیماری در ما
ن فوری دام مبیتلا و جلوگیریاز آلوده شدن چراگاه ها و ظروف غذا خوری است مجزا ساختن و یا از بین بردن حیواناتی که دارای جراحات باز می باشند ضروری است اگرچه اصولا بیماری به سهولت انتشار حاصل نمی کند مگر این که عوامل مستعد کننده محیطی ایجاد جراحات دهانی را تسهیل نماید
بیمار ی شیگلوز کره اسب ها(9)
شیگلوز بیمار یاد و خیلی کشنده کره اسب های تازه متولدشده است و ممکن است تا 25 درصد تمام عفونتهای کره اسب ها را شامل باشد.
در منطقه آلوده گاهی مرتبا و همه ساله کره اسب ها مبتلا می گردند و میزان تلفات به صد درصد نزدیک می باشد کره هایی که چند روز زنده می مانند نشانی های موضهعی شدن بیماری را در اندام های مختلف بروز می دهند .
مناطق جغرافیایی :
بیماری در تمام نقاط دنیا پراکنده میباشد .
عامل بیماری:
اکتینو باسیلوس (شیگلا ) اکواولی (10)می باشد که اغلب در روده ها و بافت های اسب های سالم
یافت می شود این میکروب برای اولین بار از دومل های کلیه اسب در آفریقای جنوب یتوسط میر جدا گردید و باسیلوس نفر یتیدیس اکویی نام گذاری گردید
شکل و خصوصیات رنگ پذیری :
میکروبی میله ای شکل کوتاه که بیشتر به صورت زنجیری کوتاه و رشته ای دیده می شود . اگرچه بعضی از بررسی کنندگان وجود مواد کپسولی را تایید نموده اند ولی عموما معتقدند که این میکروب فاقد کپسول است میکروبی فاقد حرکت و به وسیله رنگ های معمولی به سهولت رنگ می گیرد و گرم منفی می باشد .
خصوصیات کشت :
اکتینو باسیلوس اکواوی در محیط های عادی کشت به میزان نسبتا فراوانی رشد می نماید کلنی ها در سطح آگار صاف و دارای ظاهری خشک و مقاوم می باشد اگر کشت میکروب در محیطی اسیدی و در گرم خانه ای که حرارت زیادی دارد صورت گیرد کلنی ها کوچک و براق می باشند و به سهولت قوام خود را از دست می دهند . در آگار کلنی های میکروبی پراکنده و به رنگ سفید مایل به خاکستری که فوق العده مخاطی هستند دیده می شود . در محیط مایع به شکل رسوب لزج مانند رشد می نمایند و کشت های کهنه خیلی تیره و م
خاطی می شود و در بعضی از مواقع یک پرده خاکستری رنگ قابل رویت می باشد .
خواص بیوشیمیایی:
این میکروب ژلاتین را ذوب نمی کند ، شیر تور نسل دار را به آهستگی اسیدی و گاهی آن را لخته می کنند . تولید اندل نمی نماید و آزمایش وژپرو سکاور آن منفی است خاصیت زهرابهزایی ندارد و در آگار خون دار همولیز ایجاد نمی نماید . قند های گلوکوز، لاکتوز ،سوکروز ، گالاکتوز ، مالتوز ، رافینوز،گزیلوز ، و مانیتول را بدون ایجاد گاز اسیدی می نماید.
مقاومت میکروب
مواد ضد عفونی کننده به سادگی این میکروب را بی اثر می سازد و حرارت 60 درجه سانمتی گراد در مدت 15 دقیقه میکروب را از بین میبرد. به منظور نگهداری کشت اکتینو باسیلوس اکواولی باید هر هفته آنرا تجدید کشت نمود .
دامهای حساس :
اکتینو باسیلوس اکاولی در شرایط طبیعی فقط برای کره اسب ها بیماری زا می باشد در شرایط تجربی برای حیوانات آزمایش گاهی بیماری زا نیست م
گر اینکه مقدار زیادی میکروب تزریق کرد.
طرز انتقال بیماری :
گرچه در بیشتر موارد کره ها در رحم آلوده می شوند ولی ممکن است گاهی در هنگام تولد و از راه بند ناف نیز مبتلاگردند . چون این میکروب به حالت عادی در روده عدهی زیادی از اسب ها وجود دارد دیموک معتقد است که لارو استرونژیلوس وولگار
یس
در ضمن مهاجرت از روده اکتینو باسیلوس اکواولی را نیز حمل می نماید و خون را نیز آلوده می نماید . و بدین ترتیب در کره ها ایجاد بیماری می نماید در عفونت های قبل از تولد ممکن است تهاجم لارو استرونژیلوس از مادر به جریان خون جنین یکی از عوامل مستعد کننده باشد .
مادیان ها از نظر ظاهری آثار بیماری ندارند و میکروب مدت زیادی در رحم باقی نمی ماند . طرز انتشار عفونت معلوم نیست ولی دوام عفونت در داخل رحم در سال های متوالی احتمالا به وسیله کانونی در اندام های دیگر تامین می شود .
طرز ایجاد بیماری :
ای میکروب در کره اسب ها ایجاد سپتی سمی هاد می منماید و در بیشتر موارد قبل از به وجود آمدن جراحات مشخص مرگ فرا می رسد و در یک چن
ین مورادی کمبود هورمون بخش قشری غده فوق کلیوی ممکن است یکی از عوامل مهم در ایجاد مرگ باشد در کره اسب هایی که تا 24 ساعت پس از بیماری زنده می مانند در بخش قشری کلیه و در مفاصل و روده ها جراحات چرکی ایجاد می شود .
نشانی های بیمار ی:
کره اسب ممکن است در هنگام تولد بیمار باشد و
یا نشانه های بیماری را چند ساعت تا 3 روز پس ازر تولد ظاهر سازد تب بروز کزده آثار ضعف ،اسهال و گاهی اسهال خونی پدید می آید ، تنفس سریع می گردد . و کره اسب پستان مادر را نمی گیرد اغلب کره ها هعنگام تولد و یا کمی پس از آن خواب آلوده و در حال اغما می باشند این حیوانات را ممکن است بیدار کرد ولی دوباره به زودی به حالت اغما میافتند و معمولا مرگ در پس 24 ساعت فرا می آید بعضی از کره ها ممکن است در ابتدای بیمار ینشانه های دل درد شدیدی برئز دهند . کره هایی که مرحله هاد و تب دار بیماری را بگذرانند دچار تورم مفصل و در ظرف یک تا دو روز دچار لنگش می شوند و در این موارد مرگ به تعویق افتاده و حیوان بین روز دوم و هفتم تلف می گردد.
آثار کالبدگشایی:
کره اسب هایی که در ظرف 24 ساعت پس از شروع بیماری تلف می شوند آثار سپتی سمی و تورم شدید روده نشان میدهند ولی ممکن است دمل های ریز و سنجاقی در کلیه ها وجود نداشته باشد . غدد فوق کلیوی متورم و قرمز تیره رنگ ی شوند کره ایی که در فاصله بیشتری تلف شده باشند آثار تورم و ترو کیسه های مفصلی و تورم مفصل نشان می دهند در مراحل اولیه مایع کیسه های مفصلی خونین و کدر و بعدابه سرعت چرکین میشود.در این گونه کره ها همچنین اغلب می توان دمل های ریز و سنجاقی را در بخش قشری کلیه مشاهده کرد .
تشخیص و تشخیص تقریقی :
از دهانه رحم مادیان می توان برداشت نمود و به وسیله آزمایش میکروب یوجود عامل بیماری زا را کاوش کرد.وجود دمل های ریز در بخش قشر ی کلیه ها و جدا کردن میکروب اکتینوباسیلوس اکواولی از بافت های جنینی به وسیله تشخیص قطعی بیماری می باشد . به غیر از اینکه تعداد زیادی از کره های خواب آلود مبتلا به شیگلوز هستند مطالب عمده دیگری را نمی توان در مورد اختلاف این بیماری از سپتی سمی های حاصل ا
ز اشریشیاکلی ، سالمونلاتیفی موریوم،سالمونلاابور توس اکوای بیان نمود نارسایی های قلبی مادر زادی ، پارگی مثانه و کم خونی همولوتیک حاصل از هم خونی از جمله مواردی است که باید از این بیماری متمایز گردند.
درمان:
در کره ها تزریق استرپتومایسین در صورتی که زود و به مقدار کافی به کار رود (1گرم هر 6 ساعت ) نتایج بسیار رضایت بخشی دارد . تزریق داخل ورید
ی کلرتتراسیکلین(10 میلی گرم برای هر کیلو وزن بدن)به مدت 5 روز نتایج خوبی دارد . با وجود این آزمایش در لوله نشان داده است که غلظت این دارو در خون هنگامی به حد کافیمی رسد روزی یک بار به مقدار 20 میلی گرم برای هر کیلو وزن بدن تجویز شود. کلر آمفنیکل (روزی 20 میلی گرم برای هر کیلو وزن حیوان از راه داخل عضلانی )نیز خیلی موثر است .انتقال خون نیز به عنوان درمانهای کمکی در معالجه این بیماری توصیه شده است .
دانلود مقاله تعریف رهبری از جوان مسلمان word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تعریف رهبری از جوان مسلمان word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تعریف رهبری از جوان مسلمان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
تعریف رهبری از جوان مسلمان :
تعریف شما از یک جوان مسلمان و خصوصیات او چیست؟چگونه یک جوان می تواند مسیر زندگی را طی کرده و به اهدافش برسد؟ :
من اساساَ در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند ، سه خصوصیت را بارز می بینم ؛ که اگر آنها مشخص بشود و اگر آنها به سمت درستی هدایت بشود به نظر می اید که می توان به این سوال پاسخ داد آن سه خصوصیت عبارتند از :انرژی ، امید ،ابتکار.اینها سه خصوصیت بجسته جوان استاگر رسانه ها بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند ، من خیال می کنم که می شود یک جوان راه اسلامی را پیدا کند چون اسلام هم چیزی که از ما م خواهد این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم. البته
در قران یک نکته بسیار اساسی هست و آن توجه دادن به تقواست تقوا یعنی مراقب خود بودن.تقوا یعنی یک انسان بداند که دارد چه
کار می کند و هر حرکت خودش را با اراده و فکر و تصمیم انتخاب نماید ؛مثل انسانی که بر یک اسب رهوار سوار است دهانه اسب در دستش است و می داند کجا می خواهد برود تقوا این است،آدمی که تقوا ندارد حرکات و تصمیم ها و آینده اش در اختیار خودش نیست ؛ بنا براین اگر بتوانیم از ان سه خصوصیت با تقوا کار بکشیم و درست هدایت بشود خیلی خوب می شود جوانان در شکلی که اسلام می پسندد ، زندگی کنند .
هجوم به هویت نسل جوان مسلمان ، پدیده ای استعماری واستمراری
– موضوع اصلی بحث چگونگی تولید اندیشه دینی مطابق مقتضیات زمان و بر اساس نیازهای جوانان -به ویژه دانشجویان وبه طور خاص دانشجویان ایرانی
درغرب — درآن سال های هجوم افکار سکولار و ضد دینی است . از نکات جالب توجه ، جواب هایی است که هر کدام از متفکران شناخته شده مطرح می کنند. اما به این سوال باید عنایت داشت که چهار متفکراین نشست چه کسانی اند؟ چهار صاحب رای مسلمانی که د و تن آنان به د یار باقی شتافته اند؛ یکی در مرگی مشکوک در خارج و دیگری به تیر تروریست های گروه نفاق یعنی گروهک فرقان در داخل . گرد هم آمدن این چهارنفر نیز در زیر یک سقف، در آن زمان و برای هم ا ند یشی ، ازمنظر روابط وتاثیر متقابل صاحب نظران مسلم
ان اهمیت ویژه دارد.
2- موضوع جلسه نیز هنوز از اهمیت وحساسیت بسزایی برخودار است به ویژه که اینک در عصر حکومت اسلامی – درقالب جمهوری اسلامی – زندگی می کنیم وبه طور طبیعی مسائل تازه وچند وجهی به اقتضای پیشرفت دانش ، گسترش اطلاع رسانی نوین وارتباطات زود هنگام و لحظه ای مطرح است و نسل جوان، تشنه ومنتظر است تا به پرس
ش ها و ابهام ها یش پاسخ دقیق ،عالمانه و منطقی داده شود.
3-اولین نفر از آن چهارنفرمرحوم دکتر علی شریعتی است که با همان ملاحت کلام وزبان عاطفی وگفتار دلسوزانه ، ضمن تشریح موقعیت و وضعیت اندیشه دینی ، ازاین که جوانان درتنگنای افکار غیر دینی و ضد دینی قرارگرفته اند و امکان پاسخگویی ندارند ، اظهار نگرانی می کند. ا و معتقد است در این باره باید فکرعاجل شود و تولید اندیشه دینی مناسب مقتضیات زمان ومکان، ازضرورتهای غیرقابل تاخیراست . وی می گوید که جوانان مهمترین سرمایه جامعه اند که اگر از دست بروند، هیچ چیز دیگری برای فردا باقی نمی ماند.
4- پس ازوی، رهبر کنونی انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ، ضمن تشکر از سخنان حساب شد ه و دلسوزانه دکترشریعتی ، به نگرانی وی پیرامون ازدست رفتن جوانان درپی هجوم مکاتب فکری وارداتی اشاره وبه تفسیر راهکارهای درمان آن می پردازند. جالب است بدا نیم، ایشان آن روز در باب رویکرد جوانان به اندیشه های دینی برنکاتی انگشت می گذارند و امید وارانه به نسل جوان کشورمی نگرند که با آن چه امروز به ع
نوان رهبر یک حکومت توصیه می کنند ، منطبق است. بیانات سا ل 1355 وبیانات امروزایشان درباره لزوم اعتماد به جوانان این مرز و بوم ، نشانگر شناختی عمیق از این قشر است که باور دارد برای برون رفت آنان ازخود باختگی وبی هویتی، باید اتکا به نفس ملی را در آنها تقویت کرد . سخنان ایشان ضمن این که دغدغه هجوم افکارغیربومی وغیردینی به جوانان را باز می گوید، در عین حال به رویکرد جوانان بسیاری اشاره دارد که در آن سال ها به د ین و منابع دینی، متفکران دینی ، مراکز و اماکن د ینی رجوع دارند، به قرآن و نماز روی آورده اند و با اشتیاق و توجه در پی فراگیری معارف اسلامی اند .
آیت الله خامنه ای ، آن روز به عنوان یک روحانی و عالم متفکر دینی که در مبارزه و تبلیغ اسلام اجتماعی نیز پیشرو است،از این که د ر چند سال اخیر- منظورسال های قبل از انقلاب – نسل جوان چنین توجهی به معارف دینی پیدا کرده که یافته های مطالعاتی اش به دیگران و خود وی ، آ موزه های جدید وجدی می دهد، نسبت به آینده اظهار
امیدواری می کنند . گرچه در همین حال معتقدند که باید به موضوع پیشنهادی دکتر شریعتی توسط اندیشمندان مسلمان جواب مناسب داده شود. جوابی که لزوما باید تولید اندیشه های نو،اما برگرفته از منابع اصیل دینی باشد.
5- نفرسوم ، دکتر فخرالدین حجازی است. فردی که در سالیان سیاه ا ستبدا د شاهنشاهی و نظام وابسته پهلوی برای احیای ا ند یشه دینی تلاش بسیاری کرد و یکی از سر پل های ارتباط و اتصال جوانان با اسلام انقلابی و اجتماعی بود. حجازی برنکته ای بسیار حساس و دقیق انگشت می گذارد که آن عنایت خاص به معنویت اسلامی است .اوپای می فشارد که معارف دینی بدون معنویت درونی خویش معنایش را از دست می دهد واز این که در برخی محافل و گروه ها، و افرادی در داخل و خارج کشور سعی دارند اصول و مبانی دین را از معنویت تخلیه وبه تمام آن جنبه مادی بدهند ، اظهار نگرانی می کند.
6- آخرین نفر این نشست ، متفکر بزرگ ، شهید آیت الله مرتضی مطهری است . وی با همان نکته سنجی ها و دقت نظرهای ویژه خویش ، ضمن این که برروزآمد بودن پاسخ به نیازها تاکید می کند، به نکاتی مانند “دشمن” و “رقیب” در بحثهای پیشین سایر سخن وران اشاره وبه کالبد شکافی آن بحث می پردازد. اوسپس بر یکی از اصلی ترین دغدغه های دوران زندگی عالمانه خویش انگشت می نهد ودر باره تفکر التقاطی هشدار می دهد.
نتیجه ای که ازمحورهای مباحث فشرده آن جلسه وشرایط امروز می توان گرفت ؛ غیر از این نیست که هجمه فکری وفرهنگی به نسل جوان همچنان ادامه دارد . تولید اندیشه های متناسب وپاسخگو بر این حمله مستمر فرهنگی وعقیدتی به نسل جوان مسلمان همچنان الزامی است . تقویت دانایی وتعمیق باورها وانگیزه های معنوی، نیاز همگانی و بویژه نسل جوان است . امروز هم التقاط درپوشش های فریبنده تهدیدی خزنده است که مقابله با آن ظرافت و دقت و همت خاص می طلبد. دست آخر اینکه مسائل دیروز ما ، مسا
ئل امروز ماست. با ویژگی هایی که حکومت گران ملزم به تبیین آنند. همراه با روند تحولاتی که در عرصه اطلاع رسانی می گذرد وهرلحظه برابعاد موضوع و تنوع آن می افزاید . راستی چند نفر با امتیازهای یاد شده در میانه میدان دفاع ازمیراث وهویت دینی وملی نسل آینده سازمان داریم؟ نفر داریم، اما گویا منتظراین مانده اند که رهنمود سترگ”جنبش نرم افزاری” به “جهاد نرم افزاری” تبدیل شود!
نامه سرگشاده به جوانان مسلمان
سپاس و ستایش خدا یراکه پس از ضعف و ناتوانای
قوت و نیرو می بخشد. خدای که به مخلوقاتش بسیار مشفق و مهربان است. نعمتهایش از حیطه شمار بیرون است و گنجینه های جود و کرمش از عطا و بخشش پایان نمی یابد. و درود بی پایان و سلام قروان بر مشعل دار نور پیامبر مان محمد صلی الله علیه وسلم و خاندان و یاران با صفا شان باد.
برادرم!
این جزوه را در حالی برایت نوشتم که قلبم آنرا املا نموده و نصیحت و خیر خواهی پس افزون حامل آن بسوی تو می باشد. تا باشد که مطالب و محتویات آن برایت مفید و سودمند واقع گردد.
پس برادر عزیز! یگانه امید من از تو اینست که دروازه های قلبت را بسوی آن بگشا و در اعماق ضمیرت او را جای بده.
برادرم! اگر چنین کردی، پس بیاری خداوند این جزوه دستت را خواهد گرفت و برایت مفید واقع و سودمند واقع خواهد شد.
برادرم! سخنم با تو درین اوراق از زنده گانی دنیا یا تلخی ها و سختی ها و الام و مصایبش خواهد بود. زنگانی که خداوند ج از آن برایت چنین تصویری کشیده است.
ترجمه: زندگی دنیا را برای آنها به آبی تشبیه کن که ا
ز آسمان فرو می فرستیم، بوسیله آن گیاهان زمین سر سبز و در هم فرو می روند. اما بعداز مدتی می خشکد، بگونه که باد ها آنها را بهر سو پراگنده می کند، و خداوند بر هر چیز توانا است.
برادر جوان! مسلماٌ که تو تلخی های زندگی را صبح و شام می چشی، و برادرم، در زندگی دنیا بدتر از ارتکاب معاصی و فرو رفتن در لذایذ مادی و شهوت ها چیزی دیگری تصور نمی شود، چه همین گناهان است که کمرت را شکسته و جو.انی ات را بر تو فاسد کرده است. و عزم و اراده قوی و راسخ را که شایسته یک جوان مسلمان می
باشد از تو سلب نموده است.
برادر جوان! واژه جوانی که به آن در عربی (شاب) گفته می شود آیا می دانی که چه معنا دارد؟.
علماء گفته اند: اصل و ریشه این کلمه (شاب) دلالت بر حرکت و نشاط و پویایی می کند.
برادرم! جوانی از خود یک گرمی و جوشی بویژه دارد که اگر بوسیله سرمای ایمان راستین خاموش کرده نشود صاحبش را هلاک می کند.
و برادرم! بدان که دام های ابلیس لعین در اطرافت تنیده شده است و اگر از یکی آن نجات یابی دام دیگرش را بر سر راهت می تند و به همینگونه ادامه خواهد داشت تا آنکه اسیر دامش گردی و مطیع و فرمانبردارش شوی.
برادرم! جالها و چالها بزرگ ابلیس را من برایت درین جزوه نشان می دهم. جالهای که دیگر شرارتها و زهر پراگنی هایش از آن نشات می کند.
پس برادر جوان! با هوش و حواس بیدار و قلب زنده و هوشیار بیا یکجا با من به تعالیم و رهنمونی های علمای پارسا و خدا پرست درین مورد گوش فرا ده تا حیله ها و ترفند های ابلیس لعین را یکایک برایت شرح دهند.
علی ابن ابی طالب گفته است:
اساس فتنه بر سه چیز است:
اول: زنان، و آنها دام گسترده و آماده ابلیس اند.
دوم: شراب: و آن شمشیر برهنه و بی نیام ابلیس است.
سوم: دینار و درهم، و ان تیرهای آگنده به زهر ابلیس اند.
برادر جوان! خداوند من و ترا از شر فتنه های پنهان و آشکار نگهداردو به رحمت بی بایانش از هوای نفس و تمایلات غریزی محفوظ مان دارد.
برادرم! یگانه سبب هلاکت و تباهی انسانها هوای نفس است. طبیعتاٌ نفس به هر چیز رغبت می کند، هر چند که در آن عصیان و نافرمانی باری تعالی باشد. بویژه نفوس جوانان طوریس که صاحبش را از داخل می جوشاند مانند دیک که بالای آتش جوش بخورد، و بسوی عیش و نوش و لذایذ و شهوات می جهد.
پس برادرم: دریغا بر جوانیکه رونق جوانی اش را در بای پت عیاشی و شهوت رانی قربان می کند.
برادرم: چه بسا جوانانی هستند که بر مرکب هوس و ارزوی های نامشروع شان سوار اند. آری، هوای نفس چه بد مرکبیست. برادرم: هشدارف مرکب هوا و هوس;..
برادرم: آیا گاهی قرآن خوانده ای تا دیده باشی که چگونه الله ج هوا و هوس را در کتابش نکوهش کرده است؟
ترجمه: آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده؟ و خداوند او را با آگاهی گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده ای افگنده با اینحال چه کسی می تواند غیر از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکر نمی شوید؟
حسن بصری گفته است:
“آنکه همه آموزش تابع هوای نفس و خواهشاتش باشد منافق است”. برادر جوان: موقفت را تعیین کن که در کجا ایستاده ای؟ آیا در آستان هوای نفس ایستاده ای و یا در آستان اطاعت و بندگی الله ج ؟.
برادرم: اگر از کسانی هستی که بر آستان هوای نفس ایستاده اند، پس سوگندت می دهم راستی ات را بگو که چه چیز را در جهان هوای نفس دریافتی؟
* آیا آرامش و شادمانی را دریافته ای که به ضمیرو وجدانت سکون و اطمینان بخشد؟
* آیا در قراره نفس خود شوق و رغبت بسوی سرای آخرت و بهشت جاویدان پروردگارت بهشتی که پهنایش به اندازه آسمانها و زمین است. والله ج آنرا برای پارسایان آماده کرده است. احساس نموده ای؟
* آیا در ضمیر و درون خویش محبت به اطاعت پروردگارت و محو شدن در عبادت او را احساس کرده ای؟
برادر جوان: چقدر نیک بخت خواهی بود در آن روزی که شبش را سپری کنی و صبح آنرا به انقیاد و اطاعت الله تعالی استقبال کنی، و هوای نفست را در آنروز بکشی.
پس باید برادرم: این روز را از جمله روزهای نیکویت بشماری، روزی که فردا (روز قیامت) وقتیکه در پیشگاه الله ج ایستاده شوی و به یک نیکی محتاج باشی – آنوقت برایت مفید و سودمند واقع می شود.
برادرم: نه تنها یک روزت با اینگونه باشد و بس بلکه بکوش همه روزهایت به همینگونه روزهای سفید باشند. خداوند چهره من و ترا سفید کند روزی که در آن بسا چهره ها سفید و بسا چهره های سیاه می شوند.
ابو درداء رض گفته است:
” وقتیکه انسان شب را روز می کند عمل و هوای نفسش با هم جمع می شوند، اگر عملش تابع هوای نفسش شد پس روزش روز بدی خواهد بود و اگر هوای نفسش تابع عملش شد پس روزش روز نیکو و خوبی خواهد بود.
برادرم: آیا ترا به اصل مرض و علاج آن رهمایی نکنم؟
ابن سماک گفته است: “اگر می خواهی ترا به اص
ل بیماری ات و علاج آن رهنمایی میکنم”.
بیماری تو هوای نفست است و علاجش ترک آن می باشد. مردی نزد حسن بصری آمد و گفت: ” ای ابوسعید! کدام جهاد افضل است؟ گفت: جهاد با هوای نفس”.
برادرم: لحظه درنگ کن. این سخنان را برادرم، برای تو می نویسم. ای کسیکه در دریای خروشان گناهان و شهوت های زود گذر غرق شده ای، وای کسیکه در برابر زرق و برق دنیای فریب دهنده گیچ و مدهوش مانده ای! لذت و عیش زندگی را ندانستی جز شبی که آنرا در تالار های عیاشی سپری نمودی، یا لحظاتیکه آنرا به عشق و عشق بازی با زنان و دختران رو سبی و فاحشه ضایع کردی و با دقایق و ساعاتی که آنرا در رفت و آمد به سینماها و مراکز فحشا و فساد گذراندی و یافرصت های که آنرا در آواره گی و در بدری در کوچه ها جاده ها از دست دادی و یا هم روز های پر بها و ارزشمند جوانی ات که آنرا در کشور های کفری در میان رقص و شراب و کباب و در وسط صد ها لجنزار کثافات و پلیدی ها گذراندی. آری همین است بهره تو از زندگانی دینا و جز این چیزی دیگری از زندگی دنیا در دفتر اعمالت ثبت نیست.
برادر جوان: گمان می کنم فراموش کرده ای که مسلمان هست، و فراموش کرده ای که بخاطر چه هدف و مقصد آفریده شده ای؟
برادرم: گمان می برم فراموش کرده ای که روزها بسرعت می گذرد و جوانی ات همراه با آن سپری می شود.
برادرم: گمان میکنم فراموش کرده ای که سعادت و نیکبختی ات در چند قدمی است قرار دارد.
از انس رض رواید است که گفت:
رسول صلی الله علیه وسلم فرمودند: “حقت الجنه با لماره و حقت النار بالشهوات” (مسلم و ترمذی)
یعنی “بهشت با دشواری ها احاطه شده است و دوزخ با عیاشی ها و شهوت ها محاط شده است”.
برادرم: جوانی ات سرمایه بسیار ارزشمند تست آنرا بی فایده و رایگان از دست مده، و چون پناه گاه و سنگرت به خطر مواجه شد آنرا خرا
ب مکن.
برادرم: به فرجام معاصی و شهوت پرستی بادید عبرت گیرنده نظر افگن تا عاقبت بد و شوم آنرا دریابی.
امام ابن جوزی می گوید:
“خردمند کسی است که دین و مردانگی اش را با پرهیز از حرام حفاظت کند. وقوت و نیرو اش را در حلال نگهدارد. و آنرا در راه کسب فضایل در قالب علم و عمل بمصرف برساند، عمرش را فنا و قلبش را مشغول به چیزی نکند که عاقبت نیکو ن
داشته باشد”.
برادر جوان! آیا گاهی در مورد عاقبت و انجام معاصی اندیشیده ای؟ که همانا سبب بدبختی و پریشانی و اضطراب در دنیا و شکنجه و عذاب و جهنم سوزان در روز قیامت است:
برادرم: اطاعت پروردگارت را هدف و برنامه زندگی خویش گردانف تا در دنیا نیکبخت شوی و در قیامت روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان ایستاده می شوند به عالیترین درجات نایل گردی.
حسن ابن محمد جریری گفته است:
“تیز ترین مرکب بسوی بهشت تقوا و برهیزگاری در دین است، و تیز ترین مرکب بسوی آتش دوزخ منهمک شدن در شهوات و غرایز جنسی می باشد. پس کسی که بر پشت یکی از شهوات و غرایز جنسی می باشد. پس کسی ک بر پشت یکی از شهوتها سوار شد او را بسوی هلاکت و تباهی سوق می دهد”.
همانا برای هر چیز غایت و انتهایست، هر چند که بعضی مردم لذت و سعادت را در شهوت پرستی می پندارند، زیرا:
برادرم: استمرار بر عیاشی و شهوت رانی سر انجام به از بین رفتن حلاوت شهوت منتهی می شود”.
امام ابن جوزی می گوید:
” وباید دانست که اشخاص عیاش و شهوت ران باالاخره بحالتی می رسند که از شهوت رانی هیچ لذتی نمی برند و در عین حال آنها از آن دست کشیده نمی توانندف زیرا که شهوت رانی برای آنها شکل زندگانی اجباری و اضطراری را اختیار کرده است”.
برادرم! هشدار ! این شهوت ها اس که از هر طرف ترا محاصره کرده اند و در نگاهت بسیار زیبا و دلربا معلوم می شوند و به لباس های رنگارنگ جلو چشمت نمایان می شوند.
برادرم: گمان میکنم فراموش کرده ای که سعادت و نیکبختی ات در چند قدمی است قرار دارد.
و این تو هستی برادر جوان: که بدنبال آنها کور کورانه دست و با می زنی و به آغوش جهنمی شان بدون اندکترین فکر و تدبر خود را می افگنی.
ابراهیم قصار گفته است:
“ناتوان ترین شخص کسی است که از کنترول
و جلوگیری شهوتش عاجز باشد و قوی ترین شخص کسی است که جلو شهوتش را گرفته بتواند”.
پس برادرم: صبر کن و دگران را به صبر توصیه کن، تا سعادت و کامیابی دنیا و آخرت را حاصل کنی. الله ج گفته است:
ترجمه: خداوند در برابر شکیبایی آنان، بهشت و لباسهای حریر بهشتی به آنها باداش می دهد”.
ابو سلیمان دارانی در تفسیر آیه فوق گفته است:
از شهوت صبر کردند
یحی ابن معاذ گفته است: “بهشت به دشواری ها احاطه شده است و تو آنرا دوست نداری، و دوزخ توسط شهوت ها و غرایز جنسی احاطه شده است و تو طالب آن هستی. پس تو به بیمار مزمنی میمانی که اگر بر تلخی دوا صبر کند صحت و عافیتمندی اس را باز می یابد، و اگر در برابر تلخی دوا مقاومت نکند صحتش را باز نمی یابدو بیماری اش سالیان متمادی ادامه پیدا می کند”.
پس برادرم: صبر کن تا در اطاعت و بندگی الله ج استغناء از معاصی و گناهان را دریابی و سیب در صف هدایت یافتگان و قافله توبه کننده گان داخل شوی;. آری این بعید نیست.
برادرم: لحظه توقف کن، و تو ای عاشق دلداده و دلباخته، این چه مرضیست برادرم، که دین و دنیایت را بر تو فاسد کرده است؟
آیا این همان مرضی نیست که شما به آن عشق می گویید؟
مرض کشنده جوانان;; و سرطان مهلک بسا گلهای نو شگفته و عنچه ها ی نو رسنه، آری چه بسا جوانانی اند که رونق و تراوت جوانی شان توسط این مرض سیاه فاسد شده است.
برادرجوان! چقدر مسکین و بیچاره اند که عده جوانانی که به صورت های بی جان عشق ورزیده و درک نکردند که خداوند آنها را برای م
قصد بزرگتر از آن آفریده است.
ترجمه: من جنس و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند. هرگز از آنها نمی خواهم که به من روزی دهند، و نمی خواهم مرا طعام کنند، خداوند روزی دهنده و صاحب قدرت و قوت است”.
برادرم: اینست همان هدف والا ومامول بزرگ و رستگاران باید بسوی آن سعی ورزند.
وبدین سبب حکماء در باره عشق گفته اند.
“هو شغل قلب فارغ” یعنی عشق و
عشق باری کار قلب فارغ است” مس
لماٌ سخن شان در مورد عشق راست و درست است و به یقین عشق در قلبی راه می یابد که از معرفت برودگارش فارغ باشد.
آری قلبی که هدف و مقصد آف
رینش خود را نشناسد. قلبی که به سود و زیان خود پی نبرد، قلبی که از اهداف والا و بزرگ خالی و عاری باشد. پس اینجا است که عشق در چنین یک قلب خالی و فارغ از همه فضایل و خوبی ها جای پیدا می کند.
برادرم: اینک من ترا به اضرار و زیان های عشق در دین و دنیا آگاه می کنم.
ضرر آن در دین : قلب را از معرفت وخشیت الله ج خالی نموده هیبت او را از آن سلب میکند. پس اینجا است که عاشق در حرام می افتد و آخرتش خراب می شودو به عقوبت پروردگار مواجه می گردد.
ضرر آن در دنیا: کسیکه به مرض عشق مبتلا است همیشه فکر می کند، گرفتار غم و تشویش است، کم خواب و بی اشتها است، و سر انجام عشق اثر خود را بر اعضا و جوارح عاشق می گذارد، بر چهره اش زردی نمایان می شود و بر دست و پایش لرزه طاری می شود و زبانش لکنت پیدا می کند که دیگر نمی تواند درست حرف بزند و بسا اوقات عشق صاحبش را بجنون و دیوانگی می کشاند
برادرم: گمان نمی کنم که در جستجوی شناخت دوای عشق و خشکاندن ریشه های این شجره ملعون و فاسد نباشی.
برادرم: اگر خواسته باشی که نسخه دقیق و جامعی برای علاج از مرض عشق داشته باشی پس برایت می گویم که آن نسخه فق
ط از یک عنصر متشکل است که انشاءالله جامع و در برگیرنده تمام عناصر دوای این مرض می باشد. و آن نسخه عبارت است:
از دوری گزیدن از نظر توام با عزم قوی و اراده راسخ بر اغماض چشم و اجتناب از محبوب.
برادرم: اگر به این نسخه نایاب و اکسیر سعادت عمل کنیف پس مطمین باش که دژهای فولادین عشق بلرزه در آمده و فرود خواهند ریخت.
اصمعی گفته است: “مردم در باره عشق چیزهای زیادی گفته اند و نوشته اند. اما جامع ترین آن سخنی است که یکی از زنان عرب در پاسخ سوالی که از او در باره عشق شد گفته است”.
“عشق شرمساری و دیوانگی است”.
برادرم: لحظه درنگ کن لذت بزرگ، لذتیکه بالاتر از آن لذتی وجود نداردف اما دریغا که گروهای زیادی از مردم از ان غافل شده اندف و زهی بر آنانیکه بر این لذت بزرگ دست یافتند.
برادرم: آیا می دانی که این لذت بزرگ چیست؟
به پاسخ متوجه شو. “آری بدون تردید طلبگاران دنیا از لذت واقعی در آن غافل مانده اند. اگر لذت و عیشی در دنیا وجود دارد همانا شرف علم، اخلاق، دفاع از حریم عقیده، رهد و قناعت و دستگیری نیازمندان و مستمندان می باشد و پس و اما لذت و تنعم را منحصر در خوردن و آشامیدن و عیاشی با زنان دانستن، کار کسی است که به مفهوم لذت بی نبرده است.
دانلود مقاله آیه مباهله word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله آیه مباهله word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله آیه مباهله word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
آیه مباهله
دیگر از آیاتى که بر برترى على مرتضى علیه السلام بر همه پیامبران غیر از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم دلالت دارد آیه مباهله است:
فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله على الکاذبین (1) .
«پس هر که درباره آن (قرآن یا عیسى) با تو به بحث و مجادله پرداخت پس از آنکه علم آن به تو رسید،پس بگو:بیایید ما و شما فرزندان و زنان و جانهاى خویش را بخوانیم آن گاه به درگاه خدا زارى کنیم و در حق یکدیگر نفرین کنیم و لعنت خدا را بر هر کدام از ما دو گروه که دروغگوست قرار دهیم».
شأن نزول آیه
از مسائلى که به حد ضروریات اولیه و امور مسلم رسیده است نزول آیه مباهله در حق اهل عبا و پنج تن برگزیده خدا علیهم السلام است،به گونهاى که این مطلب را بسیارى از محدثان و مفسران و مورخان و متکلمان در کتابهاى خود آورده وجزء مسائل مسلم و غیر قابل تردید انگاشتهاند،بلکه بیشتر مسلمانان قائلند که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در داستان مباهله با نصاراى نجران از زنان جز پاره تن خود فاطمه علیها السلام،و از فرزندان جز دو نوه و گلهاى خود حسن و حسین علیهما السلام،و از جانها (کسانى که به منزله جانند یا حکم خود شخص را دارند) جز برادرش على علیه السلام را که نسبت به او منزلت هارون با موسى علیه السلام را داشت،فرا نخواند.اینانند اهل این آیه،و بسیارى از علماى عامه نزول این آیه را درباره آنان ذکر کردهاند،از جمله:
1ـمحمد بن جریر طبرى در تفسیر خود گوید:پیامبر صبح زود بیرون آمد در حالى که حسین را در آغوش و دست حسن را در دست گرفته و فاطمه پشت سر حضرتش حرکت مىکردـدرود خدا بر همه آنان باد. (2)
2ـحاکم نیشابورى در«مستدرک»و ابو نعیم در«دلائل»از جابر بن عبد الله انصارى آوردهاند که گفت:عاقب و سید (دو تن از سران نصاراى نجران) بر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم وارد شدند و حضرت آنان را به اسلام دعوت نمود; (و داستان را ادامه مىدهد تا آنجا که گوید) پس آنها را به نفرین در حق یکدیگر فراخواند و آنان وعده دادند.فردا صبح رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم دست على و فاطمه و حسن و حسین را گرفت و آمد و کسى را نزد آنان فرستاد اما آنان نپذیرفتند; (و در آخر سخن درباره معناى آیه گوید) مراد از انفسنا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و على،و از ابناءنا حسن و حسین،و از نساءنا فاطمه علیهم السلام مىباشد. (3)
3ـجار الله زمخشرى گوید:پس نصاراى نجران نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند در حالى که آن حضرت،حسین را در آغوش و دست حسن را در دست گرفته و فاطمه در پشت سر آن حضرت و على در پشت سر فاطمه علیهم السلام در حرکت بود وپیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به آنان مىفرمود:هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید.اسقف نصارا به همراهان گفت :«اى گروه نصارا،من چهرههایى را مىبینم که اگر خداوند بخواهد کوهى را به خاطر آنان از جا مىکند،با آنان مباهله نکنید که به هلاکت مىرسید»;و در این حادثه دلیلى بر فضیلت اصحاب کساء هست که دلیلى از آن قوىتر وجود ندارد. (4)
4ـفخر رازى گوید:چون پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دلائل کافى براى نجرانیان آورد ولى آنان بر جهل و نادانى خود پافشارى کردند،به آنان فرمود:خداوند مرا امر فرموده که اگر حجت را نپذیرید با شما مباهله کنم.گفتند:ما مىرویم در کار خود مىاندیشیم سپس حضور شما مىرسیم.چون بازگشتند به عاقب که رایزن آنان بود گفتند:اى عبد المسیح،نظر شما چیست؟گفت :اى ترسایان،به خدا سوگند شما به خوبى مىدانید که محمد پیامبرى است که از جانب خدا فرستاده شده است و سخن درستى را هم درباره صاحب شما (عیسى علیه السلام) آورده است;پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در حالى که عبایى از موى سیاه بر دوش داشت بیرون شد و حسین را در آغوش و دست حسن را به دست گرفته و فاطمه پشت سر او و على رضى الله عنه پشت سر فاطمه در حرکت بود،و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مىگفت:هر گاه من دعا کردم شما آمین گویید.اسقف نجران که این صحنه را مشاهده کرد گفت:«اى ترسایان،من چهرههایى را مىبینم که اگر از خدا بخواهند تا کوهى را از جا برکند خداوند چنان کند،پس با آنان مباهله نکنید که هلاک مىشوید و دیگر تا روز قیامت یک نفر نصرانى بر روى زمین باقى نخواهد ماند». ..
و روایت شده است که:«چون پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم با آن عباى مویین بیرون شد حسن رضى الله عنه آمد و پیامبر او را به زیر عبا برد،سپس حسین رضى الله عنه آمد او را نیز زیر عبابرد،سپس فاطمه و سپس علىـرضى الله عنهماـآمدند،آن گاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آیه تطهیر را خواند:انما یرید الله;» (5) .و بدان که این روایت به منزله روایتى است که صحت آن در میان اهل تفسیر و حدیث مورد اتفاق است. (6)
5ـقرطبى گوید.ابناءنا دلیل آن است که نوههاى دخترى را نیز فرزند نامند،زیرا پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم حسن و حسین را با خود آورد و فاطمه پشت سر آن حضرت و على پشت سر فاطمه در حرکت بود و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به آنان مىگفت:هر گاه من دعا کردم شما آمین گویید. (7)
6ـسبط ابن جوزى گوید:«چون آیه ندع ابناءنا و ابناءکم نازل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند و گفت:خداوندا،اینان اهل منند». (8) و عین همین عبارت را ابو حیان اندلسى (9) و احمد حنبل (10) و گنجى شافعى (11) آوردهاند.
این اقوالى که در شأن نزول آیه آوردیم قطرهاى از دریا و ذرهاى از صحراى بىکران است،براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب«احقاق الحق»3/46ـ79و در اینجا خوب است شقوقى را که در آیه احتمال مىرود از زبان محقق دانشمند استاد محمد تقى فلسفىـکه خداوند او را از گزند حوادث مصون بداردـبیاوریم.ایشان گویند:
مباهله پنج تن اهل کساء و برگزیدگان الهى علیهم السلام با نصاراى نجران از نظر عقلىچهار گونه تصور دارد:1) دعاى هر دو طرف مستجاب شود و هر دو دسته هلاک گردند.2) دعاى هیچ کدام مستجاب نشود،و این امر سبب شود تا هر دو گروه که از سردمداران اجتماع و مبلغان دین بودهاند از نظر مردم بیفتند و ارزش آنان ساقط شود.3) دعاى نجرانیان مستجاب شود و گروه مخالف آنان گرفتار عذاب الهى شود.4) دعاى خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مستجاب شود و نجرانیان دچار عذاب و هلاکت گردند.
هر یک از این احتمالات که غالب شود موجب آن است که طرفین دعوا جانب احتیاط گیرند و از اقدام به مباهله خوددارى نمایند،زیرا در این کار احتمال هلاکت و برافتادن از صحنه حیات و گرفتارى به عذاب است.با توجه به این نکته معلوم مىشود که خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در برترین مرحله یقین به حقانیت خود قرار داشتند،و اگر کمترین تردید و اضطرابى در آنان وجود داشت هرگز به این امر خطیر اقدام نمىکردند.زیرا در این اقدام دو احتمال بود:یا به عذاب و هلاکت مىرسیدند و یا از نظر مردم مىافتادند و قدر و قیمت آنان نزد مردم کاهش مىیافت.روى همین وسوسهها و تردیدها بود که نجرانیان بازگشتند و جرأت بر مباهله پیدا نکردند و پس از آنکه به این کار حاضر نشدند رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:«هلاکت بر نجرانیان سایه افکند،و اگر ملاعنه و مباهله مىکردند همگى به بوزینگان و خوکها مسخ مىگشتند و این بیابان بر آنان پر از شعلههاى آتش مىشد،و خداوند نجران و نجرانیان را از ریشه برمىانداخت حتى مرغان بر شاخسار درختان را،و یک سال نمىگذشت که همگى نابود مىشدند». (12) شاید این معنى که هیچگونه وسوسه و شک و تردید و اضطرابى به آن بزرگواران دست نداد و این که مباهله تنها میان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و نجرانیان نبود بلکه همه پنج تن علیهم السلام طرف دعوا بودند از دقت در خود آیه شریفه به دست آید.
علامه طباطبائى رحمه الله گوید:در اینجا نکتهاى است و آن اینکه:خداوند به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرموده است:«پس از آنکه دانش آن به تو رسید مباهله کن»،و این مىرساند که چون تو یقین به حقانیت خویش دارى دل خوش دار که به اذن خدا پیروز مىشوى و خدا یاور توست و هیچگاه تو را تنها نخواهد گذارد.
و نیز گوید:مباهله و ملاعنه گرچه به حسب ظاهر میان احتجاج گونهاى بود میان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و نجرانیان،ولى این دعوت عمومیت داشت و فرزندان و زنان را نیز شامل بود تا دلیل اطمینان داعى به حقانیت و راستى دعوت خود باشد،زیرا خداوند مهر و محبت زن و فرزند را در دل انسان به ودیعت نهاده و انسان در راه نگهدارى آنان جانفشانى مىکند و به خاطر حمایت از آنان و غیرت بر آنان خود را به خطر مىاندازد،ولى مىبینیم که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آنان را به همراه خود مىآورد حتى فرزندان را که طبیعتا علاقه بیشترى به آنان دارد جلو مىاندازد!
و نیز گوید:این که فرموده است:«پس لعنت خدا را قرار مىدهیم»بیان حال ابتهال و زارى آنان به درگاه خداست،و این که فرموده:«قرار مىدهیم»ونفرموده:«از خدا مىخواهیم که چنین کند»اشاره به این است که این دعا غیر قابل رد است و حتما مستجاب مىشود زیرا وسیلهاى است براى امتیاز حق از باطل.
و نیز گوید:منظور از الکاذبین (دروغگویان) گروه خاصى از آنهاست نه هر دروغگویى در هر جا و هر که باشد،مراد دروغگویانى است که در طرفین این احتجاج میان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و نجرانیان قرار دارند،که یک طرف دعوا مىگفت:خدا یکى است و عیسى بنده و رسول خداست،و طرف دیگر دعوا مىگفت:عیسى خدا یا پسر خداست و خدا یکى از اقنوم است.بنا بر این واضح است که اگر دعوا و مباهله میان شخص پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و نصاراى نجران بودـیعنى یک طرف دعوا یک نفر و طرف دیگر دعوا گروهى بودندـباید طور دیگرى تعبیر مىآورد که قابل انطباق بر مفرد و جمع باشد،مثلا مىفرمود:فنجعل لعنه الله على من کان کاذبا.در صورتى که چنین نگفت،و همین دلالت دارد که هر دو طرف دعوا جمع و گروه بودهاند.و این مىرساند که حاضران در مباهله همگى شریک در دعوا بودهاند و عنوان کذب بر همگى اطلاق مىگردیده است.پس معلوم شد که کسانى که با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در این مباهله شرکت داشتند یعنى على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام در این دعوا و دعوت شریک رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بودهاند،و این برترین و بالاترین منقبتى است که خداوند ویژه خاندان پیامبر خود صلى الله علیه و آله و سلم نموده است همان طور که از میان مردان و زنان و فرزندان امت تنها آنان را به نام جان و زن و فرزند پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم خوانده است. (13)
مراغى در تفسیر خود گوید:این که در مباهله،فرزندان و زنان را بر انفس مقدم داشت با آنکه یک مرد همیشه خود را فداى آنان مىکند و هیچ گاه آنان رابه خطر نمىاندازد،براى آن است که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم اطمینان کامل و یقین قطعى داشت که حق با اوست و در این کار کمترین خطرى متوجه خاندانش نخواهد شد. (14)
زمخشرى گوید:اگر گویى:دعوت به مباهله براى آن بود که دروغگو در طرفین دعوا مشخص شود و این چیزى بود میان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و آنان که او را تکذیب مىکردند،پس چرا فرزندان و زنان را نیز با خود آورد؟گویم:این دلیل آن است که او به کار خود و حقانیت خویش اطمینان کامل داشت،زیرا جرأت کرد که عزیزان و پارههاى جگر خود و محبوبترین مردم در نظر خود را به مخاطره اندازد;و این که در میان همه عزیزان،فرزندان و زنان را انتخاب کرد براى آن است که اینان از همه عزیزتر و دلبندترند و یک مرد همیشه در راه آنان جانفشانى مىکند،و آوردن آنان در این صحنه خطرناک به جهت اطمینان به حقانیت خود است;و این که زنان و فرزندان را بر انفس مقدم داشت مىخواست به مقام والا و منزلت نزدیک آنان آگهى دهد و اعلام بدارد که آنان حتى از جان عزیزترند. (15)
علامه سید شرف الدین رحمه الله گوید:در اینجا نکتهاى است که تنها عالمان علم بلاغت به عمق آن مىرسند و راسخان در علم و عارفان به اسرار قرآن قدر آن را مىشناسند و آن اینکه:آیه کریمه ظهور دارد در عمومیت فرزندان و زنان و انفس چنانکه علماى علم بیان گواهند و کسانى که مىدانند جمع مضاف،حقیقت در استغراق است این مطلب را به خوبى مىدانند.
اما این عمومات از آن جهت در خصوص آنان اطلاق شده است که آنان چندنفر نمونههاى اسلام و کاملترین مردم و برگزیدگان عالم و بهترین بهترینان از فرزندان آدمند و روحانیت اسلامى و خلوص عبودیتى که در آنان است در هیچ یک از آفریدگان وجود ندارد،بنابر این دعوت آنان براى مباهله در حکم دعوت همگان است و حضور همان چند نفر به منزله حضور همه امت است و آمین گفتن آنان بر دعاى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم کافى است و نیازى به آمین دیگران ندارد.با توجه به این مطلب روا مىشود که آن عمومات بر خصوص همین چند تن اطلاق گردد.و هر که در اسرار کتاب با حکمت الهى غور کند و در آن بیندیشد و بر اهداف آن آگاهى یابد خواهد دانست که اطلاق این عمومات بر خصوص آنان نظیر محتواى این شعر است که:
لیس على الله بمستنکر ان یجمع العالم فى واحد
«هرگز از خداوند ناخوشایند و ناممکن نیست که همه عالم را در یک شخص فراهم آورد».
یک نکته جالب:این که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از میان انفس،على و از میان زنان زهرا را برگزید و آورد اما از میان فرزندان دو تن را آورد و اکتفا به یکى نکرد دلیل همان مطلبى است که ما گفتیم که آنان از همه برترند،زیرا چون براى على و فاطمه نظیرى در میان انفس و زنها نبود وجود همین دو تن کافى بود،بر خلاف حسن و حسین که وجود یکى از آندو از وجود دیگرى بىنیاز نمىکرد زیرا هر دو برابر بودند و اگر تنها یکى از آنها را فرا مىخواند ترجیح بلا مرجح بود و این کار با عدل و حکمت سازگارى نداشت.آرى اگر در میان فرزندان کسان دیگرى همتاى آن دو پیدا مىشدند پیامبر آنان را نیز فرا مىخواند چنانکه اگر براى على و فاطمه نیز در میان انفس و زنان نظیرى بود بر اساس قانون حکمت و عدل ومساوات تنها آندو تن را بر نمىگزید و دیگران را نیز با خود مىآورد. (16)
استفاده برترى على علیه السلام از آیه مباهله
بهترین دلیل برترى على علیه السلام از همه افراد بشر حتى از انبیا علیهم السلام غیر از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم همین آیه است،زیرا خداوند او را نفس پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم خوانده است،و از روایات و گفتار مورخان و محدثان بر مىآید که مراد از انفسنا على علیه السلام است.
محمد بن طلحه شافعى ضمن بیانى در فضیلت زهرا علیها السلام در این آیه،گوید:این که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فاطمه را میان خود و میان على علیه السلام که به منزله جان او بوده است قرار داد دلیل بر آن است که مىخواست فاطمه از هر سو حراست گردد و بدین سبب اهمیت شأن او روشن شود،زیرا حراست با احاطه انفس بیش از حراست با احاطه ابناء است . (17)
ابن حجر هیتمى گوید:دار قطنى روایت کرده است که:على علیه السلام در روز شورى با حاضران احتجاج کرد و گفت:شما را به خدا سوگند که آیا در میان شما کسى هست که خویشاوندیش از من به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نزدیکتر باشد؟و غیر از من کسى هست که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم او را نفس خود قرار داده و فرزندان او را فرزندان خود و زن او را زن خود قرار داده باشد؟گفتند:نه،خدایا. (18)
فخر رازى گوید:در رى مردى بود به نام محمود بن حسن حمصى که معلم شیعیان دوازده امامى بود.وى مىپنداشت که على رضى الله عنه از همه پیامبران غیر از حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم افضل است و دلیل او آیه انفسنا بود.مىگفت:مراد از انفسنا نمىتواند خود محمد صلى الله علیه و آله و سلم باشد،زیرا انسان هیچ گاه خودش را دعوتنمىکند،پس مراد از آن کس دیگرى است،و همه اجماع دارند بر آنکه مراد على بن ابى طالب رضى الله عنه است .بنا بر این آیه دلالت دارد بر آنکه نفس على همان نفس محمد صلى الله علیه و آله و سلم است.و نیز نمىتواند نفس او عین نفس آن حضرت باشد پس مراد آن است که نفس او مانند نفس آن حضرت است،و این مقتضى مساوات از همه جهت است،ولى مسأله نبوت و فضیلت به دلایلى از این عموم بیرون است،زیرا محمد صلى الله علیه و آله و سلم پیامبر بود و على نبود و نیز اجماع منعقد است بر آنکه محمد صلى الله علیه و آله و سلم از على رضى الله عنه افضل است،مىماند بقیه فضایل که در آنها با یکدیگر برابرند،و چون اجماع قائم است که محمد صلى الله علیه و آله و سلم از سایر پیامبران علیهم السلام افضل است پس على علیه السلام نیز افضل از آنان مىباشد.این است وجه استدلال به ظاهر این آیه. (19)
در تأیید این استدلال به آیه شریفه حدیثى است که مورد قبول موافق و مخالف است و آن سخن رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم است که فرمود:«هر که مىخواهد به علم آدم،طاعت نوح،محبوبیت ابراهیم،هیبت موسى و برگزیدگى عیسى بنگرد باید به على بن ابى طالب بنگرد».زیرا این حدیث دلالت دارد که همه این صفاتى که در این پیامبران به طور پراکنده موجود است یکجا در على علیه السلام گرد آمده است،و همین دلیل است که على علیه السلام از همه پیامبران جز پیامبر ما صلى الله علیه و آله و سلم افضل است.اما سایر شیعیان از گذشته و حال استدلال مىکنند بر اینکه على علیه السلام مثل نفس محمد صلى الله علیه و آله و سلم است مگر در برخى موارد که به دلیل خاص استثناست.و چون نفس محمد صلى الله علیه و آله و سلم افضل از صحابه است بنا بر این نفس على علیه السلام نیز افضل از سایر صحابه مىباشد.
فخر رازى پس از نقل این مطلب از حمصى،در پاسخ گوید:جواب ایناستدلال آن است که:همان گونه که اجماع میان مسلمانان منعقد است که محمد صلى الله علیه و آله و سلم افضل از على است همچنین پیش از ظهور این شخص (حمصى) اجماع منعقد است که هر پیامبرى از کسى که پیامبر نیست افضل است،و همه اجماع دارند که على رضى الله عنه پیامبر نبوده است،پس قطعا ظاهر آیه مىرساند که همان گونه که محمد صلى الله علیه و آله و سلم افضل از على است سایر انبیا نیز از على افضل مىباشند. (20)
رد سخن فخر رازى
علامه مجاهد شیخ محمد حسن مظفر رحمه الله پیرامون سخن رازى گوید:از سخنان رازى در تفسیر آیه استفاده مىشود که وى دلالت آیه بر افضلیت على علیه السلام از سایر صحابه را پذیرفته است،زیرا استدلال شیخ محمود حمصى را نقل کرد که چون على علیه السلام نفس پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم است و پیامبر از سایر انبیا برتر است پس على علیه السلام نیز از آنها برتر است،و نیز از شیعیان نقل کرد که آنان به این آیه استدلال کردهاند بر افضلیت آن حضرت از سایر صحابه،و فخر رازى تنها مطلب اول (برترى على علیه السلام از سایر انبیا علیهم السلام) را رد کرد و درباره مطلب دوم چیزى نگفت.
اما این که مدعى شده که پیش از ظهور حمصى اجماع منعقد شده بر افضلیت پیامبران بر دیگران،سخن درستى نیست.زیرا اجماع بر آن است که صنف پیامبران از اصناف دیگر بشر برترند و هر پیامبرى از افراد امت خویش برتر است،اما چنین نیست که هر پیامبرى از هر غیر پیغمبرى برتر باشد گرچه آن غیر از امتهاى دیگر باشد;و نیز قول به برترى امیر مؤمنان علیه السلام از پیامبران جزحضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم اختصاص به شیخ محمود حمصى ندارد تا با اجماعى که فخر رازى ادعا نموده منافات داشته باشد،بلکه شیعیان پیش از وجود این شیخ و پس از او قائل به آن بودهاند و در این باره به آیه مباهله و آیات دیگر استدلال نمودهاند . (21)
علامه سید شرف الدین رحمه الله نیز پس از نقل سخن رازى گوید:دقت کن ببین او به روشنى دلالت آیه را بر برترى على علیه السلام بیان نموده است و ناخودآگاه ندا به درستى این استدلال بلند کرده است.وى با آنچه از شیعیان گذشته و حال نقل کرده معارضهاى ننموده و کلمهاى در رد آنان بر قلم نیاورده است،گویى اعتقاد آنان را پذیرفته و به دلالت آیه بر عقیده آنان اعتراف نموده است،و تنها بر محمود بن حسن حمصى خرده گرفته است،در صورتى که اجماعى که رازى آن را بهانه قرار داده و بر حمصى حمله کرده است چیزى است که مورد قبول محمود حمصى و همعقیدههاى او نیست.دقت کنید. (22)
علامه سبیتى مؤلف کتاب«رایه الحق»در کتاب ارزشمند دیگرش«المباهله»پس از نقل تمام سخن رازى گوید:خواننده محترم ملاحظه مىکند و با ما همین نظر را مىپذیرد که فخر رازى در مورد دلالت آیه بر برترى على علیه السلام از سایر صحابه مناقشهاى نکرده است،و نیز در مورد اتفاق مسلمانان بر صحت این حدیث که همه صفات کمال انبیا علیهم السلام در على علیه السلام جمع است،مناقشه ننموده است.و این مطلب از پاسخى که به ادعاى حمصى درباره برترى على علیه السلام از سایر پیامبران غیر از حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم داده روشن مىشود،و نیز استفادهاى را که شیعیان از آیه کردهاند در برترى آن حضرت رد نکرده است،تنها کارى که کرده در مناقشه خود با حمصى آن است که اجماعى را مدعى شده که خود آن را ساخته و بر مسلمانان لازم ساخته است!
و محمود حمصى مىتواند در پاسخ او گوید:اجماعى که نخبگان ممتاز از یاران رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و همه بنى هاشم و شیعیان از آن بیرونند اجماع نیست،هرگونه که فخر رازى بخواهد اجماع را تفسیر کند،و این اجماع در میان دیگر اجماعها که مسلمانان مدعى آنند قدر و قیمتى ندارد.و از نظر عقل روا نیست که اجماعى منعقد شود که تقریبا نیمى از مسلمانان که قائل به برترى على علیه السلام از سایر پیامبران هستند از آن اجماع بیرون باشند.
و نیز مىتواند بگوید:مسلمانان و نخبگان ممتاز از یاران رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم پیش از آنکه خدا این انسان (فخر رازى) و همعقیدههاى او را بیافریند اجماع دارند بر آنکه على علیه السلام از همه پیامبران جز محمد صلى الله علیه و آله و سلم افضل است .و به نظر ما هم این مطلب از جهت واقعنگرى درست است،و این اجماع با توجه به شرایط حجیت اجماع و امکان تحقق و وقوع آن همان اجماع درست و معتبرى است که مسلمانان مىتوانند به آن احتجاج کنند. (23)
سخنى نادرست از صاحب المنار
در تفسیر المنار گوید:روایات بر این اتفاق دارند که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم براى مباهله على و فاطمه و دو فرزند آنان را برگزید،و کلمه نساءنا را تنها بر فاطمه،و کلمه انفسنا را تنها بر على حمل مىکنند.مصادر این روایات شیعیانند و هدف آنان نیز از این روشن است،و تا توانستند در ترویج این روایات کوشیدند تا نزد بسیارى از اهل سنت نیز رائج شد،ولى سازندگان این روایات نتوانستند به خوبى آنها رابا آیه تطبیق دهند،زیرا هیچ عربى کلمه نساءنا را درباره دختر کسى به کار نمىبرد خصوصا زمانى که آن شخص همسرانى هم داشته باشد،و چنین چیزى در لغت عرب مفهوم نیست.و بعیدتر از این تطبیق انفسنا بر علىـعلیه الرضوانـاست! (24)
چه باید گفت درباره مرد هواپرستى که خداوند او را با داشتن علم و دانش گمراه ساخته و بر گوش و دلش مهر زده است؟!
معلوم نیست مراد او از این سخن که«مصادر و منابع این روایات شیعیانند»چیست؟زیرا امام آنها یعنى فخر رازى مدعى است که مفسران و محدثان بر صحت این روایات اتفاق دارند. (25)
ابن طاووس رحمه الله در کتاب ارزشمند«سعد السعود»حدیث مباهله را از کتاب«تفسیر ما نزل من القرآن فى النبى و اهل بیته»تألیف محمد بن عباس بن مروان معروف به ابن حجام یا ابن ماهیار از پنجاه و یک طریق از صحابه و دیگران روایت کرده و گوید که وى همه آنها را نام برده و از جمله اینهایند:1ـابو الطفیل عامر بن واثله 2ـجریر بن عبد الله سجستانى 3ـابو قیس مدنى 4ـابو ادریس مدنى 5ـحسن بن على علیهما السلام 6ـعثمان بن عفان 7ـسعد بن ابى وقاص 8ـبکر بن مسمار (سمال) 9ـطلحه بن عبد الله (عبید اللهـظ) 10ـزبیر بن عوام 11ـعبد الرحمن بن عوف 12ـعبد الله بن عباس 13ـابو رافع خدمتکار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم 14ـجابر بن عبد الله انصارى 15ـبراء بن عازب 16ـانس بن مالک 17ـمنکدر بن عبد الله از پدرش 18ـعلى بن الحسین علیهما السلام 19ـامام باقر علیه السلام 20ـامام صادق علیه السلام 21ـحسن بصرى 22ـقتاده 23ـعلباء بن احمر 24ـعامر بن شراحیل شعبى 25ـیحیى بن نعمان 26ـمجاهد بن عمر کمى 27ـشهر بن حوشب.و ما در اینجا یک حدیث را مىآوریم:
;چون صبح شد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بیرون شد در حالى که دست على را به دست راست و دست حسن و حسین را به دست چپ داشت و فاطمه پشت سر همه حرکت مىکرد،آنان هر کدام حلهاى به تن داشتند و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم عبایى بر دوش داشت،حضرت دستور داد زیر دو درختى را که آنجا بود رفتند،عبا را بر روى آنها گسترد و آنان را زیر عبا برد و شانه چپ خود را نیز زیر عبا برد در حالى که بر روى کمان خود به نام«یقع» (یا نبع) تکیه داده بود و دست راست را براى مباهله به سوى آسمان برداشت.
مردم همگى براى تماشا آمده بودند،رنگ از چهره سید و عاقب (سران نصارا) پرید و چنان مضطرب شدند که نزدیک بود عقل از سرشان بپرد،یکى از آنها به دیگرى گفت:آیا با او مباهله کنیم؟پاسخ داد:مگر نمىدانى که هیچ قومى با پیامبرى مباهله نکردند جز آنکه کودکانشان بزرگ نشدند و بزرگانشان باقى نماندند؟; (26)
نقدى بر صاحب المنار
من معتقدم که صاحب«المنار»این سخن را تنها از روى عناد و دشمنى با امیر مؤمنان علیه السلام گفته استـخداوند با او مطابق عقیدهاش رفتار کندـاو در موارد چندى از تفسیر خود ناخوشایندى خود از اهل بیت علیهم السلام را نشان داده است،از جمله:در جلد 10/460 گوید :هیچ یک از احادیث مهدى صحیح و قابل احتجاج نیست و با این حال با هم تعارض دارند و یکدیگر را رد مىکنند،وریشه همه آن احادیث یک گرایش سیاسى معروفى از سوى شیعیان بوده است،و شیعه در این احادیث خرافاتى دارند که با اصول دین مخالف است. (27)
و در 3/332 گوید:ابن عساکر از جعفر بن محمد از پدرش روایت کرده است که در تفسیر آیه مباهله گفته است:پیامبر ابو بکر و فرزندانش و عمر و فرزندانش و عثمان و فرزندانش و على و فرزندانش را به همراه آورد.
و در 12/53 گوید:درباره شاهد در آیه و یتلوه شاهد منه (28) روایات دیگرى هست;برخى از آنها مىگوید:شاهد على رضى الله عنه است،که شیعیان آنها را روایت کرده و تفسیر به امامت وى کردهاند;و در مقابل،مخالفانشان نیز نظیر آن را درباره ابو بکر روایت کردهاند.
و در 8/426 در تفسیر آیه فأذن مؤذن ان لعنه الله على الظالمین (29)
گوید:روایتى که امامیه از امام رضا علیه السلام و ابن عباس رحمه الله نقل کردهاند که مراد آن مؤذن علىـکرم الله وجههـاست از طریق اهل سنت ثابت نگشته،و از آن امام بعید است که در آن روز (روز قیامت) مؤذن باشد در حالى که در بهشت به سر مىبرد.
و در 8/433 در تفسیر آیه و على الاعراف رجال (30) گوید:مفسران درباره اهل اعراف اختلاف دارند،یک قول این است که آنها عباس و حمزه و على و جعفر ذوالجناحین رضى الله عنهم هستند.این قول را آلوسى ذکر کرده و گوید که ضحاک از ابن عباس روایت نموده است،ولى ما در کتب تفاسیر روائى ندیدهایم،و ظاهرا از تفاسیر شیعه نقل کرده است.
جرم شیعه چیست؟
ما در اینجا از صاحب«المنار»و امثال او مىپرسیم:بر فرض که طبق نظر شما مصادر این احادیث و روایات شیعیان باشندـگرچه این فرض درست نیست،زیرا در کتابهاى صحیح و مسند شما آمده و اهل حدیث و تفسیر و تاریخ بر آنها صحه گذاشتهاندـجرم و گناه شیعه چیست که نباید احادیث آنان را پذیرفت و بدانها احتجاج نمود؟شگفتا از گروهى که احادیث خوارج را مىپذیرند ولى احادیث کسانى را که پیرو کسى هستند که همتاى قرآن و نفس پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم است یعنى على بن ابى طالب علیه السلام را نمىپذیرند!
آرى،شیعه تنها یک گناه دارد و آن هم گناهى بسیار بزرگ و نابخشودنى!و آن ولایت و دوستى خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم است،آنان که خداوند طاعت آنان را طاعت خود و نافرمانى آنها را نافرمانى خویش دانسته است،آنان که پایههاى استوار دین و ستونهاى یقیناند،آنان که خداوند هرگونه پلیدى را از آنان زدوده است،آنان که هر کس به دامان آنان چنگ زد رهایى یافت و هر که از آنان باز ماند غرق گردید،آنان که دروازههاى علم رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و دروازههاى شهر فقه و حکمت و بهشتند،آنان که راه روشن و پهناور الهى هستند.
آرى،جرم شیعه همین است و بس،تا آنجا که مخالفان،این تشیع و محبت را سبب جرح و قدح روایات آنان،و کینه و دشمنى با آنان را سبب عدالت و وثاقت ساختهاند!
مرگ باد بر این عملکرد!اى مخالفان شیعه کجا مىروید؟شما را به کجا مىبرند؟در حالى که نشانههاى حق بر پا،چراغهاى راه روشن و علامتهاى جاده آشکار است و خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم که زمامداران حق و زبانهاى راستیناند درمیان شمایند!
ابن حجر عسقلانى در باب اسباب طعن گوید:تشیع دوستى على و مقدم داشتن او بر صحابه است،هر که على را بر ابو بکر و عمر مقدم بدارد در تشیع غلو کرده و نام رافضى بر او نهند،و گرنه شیعه است. (31)
و نیز گوید:بیشتر کسانى که به نام ناصبى شناخته مىشوند مشهور به راستگویى و دیندارى هستند بر خلاف کسانى که معروف به رافضىاند که غالبا دروغگو و بىپرواى در خبرگزارى هستند.اصل در این امر آن است که:ناصبیان معتقدند على رضى الله عنه عثمان را کشته و به قاتلان او یارى داده است،و این را دیانتى مىپنداشتند و بدان معتقد بودند.البته ستمگران به زودى خواهند دانست که چگونه سرنگون خواهند شد.
علامه سید محمد بن عقیل حضرموتى پیرامون سخن ابن حجر گوید:پوشیده نیست این که وى گوید :«همه دوستان على علیه السلام که او را بر شیخین مقدم مىشمارند رافضىاند و دوستان آن حضرت که او را بر همه صحابه جز شیخین مقدم مىدارند شیعه هستند،و هر دو دسته عدالتشان خدشهدار است»بنا بر این سخن،بسیارى از صحابه بزرگوار مانند مقداد،زید بن ارقم،سلمان،ابوذر،خباب،جابر،ابو سعید خدرى،عمار،ابى بن کعب،حذیفه،بریده،ابو ایوب،سهل بن حنیف،عثمان بن حنیف،ابو الهیثم،خزیمه بن ثابت،قیس بن سعد،ابو طفیل عامر بن واثله،عباس بن عبد المطلب و فرزندان او،بنى هاشم،بنى مطلب،همه و بسیارى دیگر همگى رافضى هستند،زیرا على علیه السلام را بر شیخین مقدم مىشمردند و دوستدار او بودند،و عده بىشمارى از تابعین و تابعین تابعین از بزرگان ائمه و برگزیدگان امت که برخى از آنان امامان معصوم و همتایان قرآنکریم بودهاند نیز رافضى هستند،و سوگند به خدا که خدشهدار نمودن عدالت اینان پشت را مىشکند. (32)
و نیز آن مرحوم درباره این سخن ابن حجر:«اصل در این مطلب آن است که ناصبیان;»گوید :از این عبارت او استفاده مىشود که مىخواهد عقیده ناصبیانـکه خدا با عدلش با آنان رفتار کندـرا توجیه نماید که اعتقاد و دیندارى آنان مبنى بر دشمنى على علیه السلام که نفس پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم است براى آنان رواست.و بدیهى است که این سخن فاسد است و هیچ با انصافى در بطلان آن شک نمىورزد،زیرا اگر کسى در اعتقاد به باطل معذور بود و خداوند او را معذور مىداشت بىشک یهود و نصارى نیز در کفر و بغضشان نسبت به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم عذر بزرگى داشتند،زیرا آنان به پیروى از دانشمندان و راهبان خود معتقد بودند آن حضرت پیامبر دروغین است و بدین مطلب اعتقاد داشتند.در صورتى که بطلان این مطلب بدیهى است. (33)
برخى از شخصیتهاى متهم به جرم تشیع
در اینجا به ذکر پارهاى از شخصیتهاى شیعه که به جهت دوستى اهل بیت علیهم السلام مطرود و خدشهدار گردیده و مورد کینه و دشمنى قرار گرفتهاند مىپردازیم.خداوند همه آنان را از سوى صاحب ولایت بهترین پاداش دهد.
1ـابن عقده
ذهبى (در گذشته به سال 747) که از علماى بزرگ عامه است گوید:ابن عقده:وى حافظ عصر و محدث دریا علم و ناپیدا کرانه ابو العباس احمد بنمحمد بن سعید کوفى از وابستگان بنى هاشم است که دانشمند نحو و مردى شایسته و ملقب به عقده بود;او در نهایت قوه حافظه و کثرت حدیث بود;از او روایت است که گفته:من درباره هشتصد هزار حدیث از احادیث اهل بیت و بنى هاشم پاسخ مىگویم.و نیز گفته است:من صد هزار حدیث با سند آنها در حفظ دارم .هنگامى که مىخواست نقل مکان کند کتابهایش ششصد بار (شتر) شد.وى را به خاطر شیعه بودنش دشمن داشتهاند. (34)
2ـشیخ مفید
خطیب بغدادى گوید:محمد بن محمد بن نعمان ابو عبد الله معروف به ابن معلم شیخ رافضیان است.وى کتابهاى بسیارى در عقاید ضاله آنان و دفاع از اعتقاداتشان نگاشته است;او یکى از پیشوایان ضلالت بود.گروهى از مردم به دست او به هلاکت رسیدند تا آنکه خداوند مسلمانان را از شر او خلاص کرد. (35) و نیز گوید:و به من خبر رسیده که ابو القاسم معروف به ابن نقیب،هنگامى که ابن معلم شیخ رافضیان در گذشت مجلس جشنى ترتیب داد و گفت:حال که مرگ ابن معلم را دیدم دیگر باک ندارم که مرگ کى به سراغ من آید. (36)
اینها دو نمونه بود و به زودى در این باره سخن خواهیم گفت.
نمونههایى از تحریف احادیث مناقب
و از دسیسههایى که دشمنان اهل بیت علیهم السلام براى ابطال مطالبى که درباره فضیلت على علیه السلام وارد شده به کار بردهاند آن است که آنان نشانه تشیع و بدعتراوى را نقل فضائل على علیه السلام دانسته و آنچه را که وى نقل نموده دلیل بدعتگذارى او شمردهاند،بنا بر این چنین راویى از نظر آنان مردود است گرچه از افراد موثق باشد.و دلیل و تأیید تشیع در نزد آنان ذکر فضائل على علیه السلام است،بنا بر این نقل حدیث در فضیلت آن حضرت درست نیست،زیرا موجب تأیید بدعت راوى در نظر آنان است.
روى این حساب،هرگاه به حدیث متواترى برخورند یا حدیثى را در کتابهاى صحیحشان مشاهده کنند و راهى براى طعن و طرد آن نیابند دست به حیله دیگرى زده آن را تأویل کنند و الفاظ حدیث را آن گونه که مطابق میل خود است تغییر دهند.ما در اینجا چند نمونه مىآوریم تا به باطن پلید و عناد آنان با خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به ویژه با امیر مؤمنان علیه السلام پى برده شود:
1ـابن حجر عسقلانى از اسماعیل بن عیاش که گفت:از حریز بن عثمان شنیدم که مىگفت:این حدیث که مردم از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم روایت مىکنند که به على فرمود:«تو نسبت به من مانند هارون با موسایى»حدیث درستى است ولى شنونده اشتباه کرده است.گفتم:پس درست آن چیست؟گفت:به جاى«هارون»«قارون»بوده است. (37)
2ـحافظ محدث حسنى مغربى (در گذشته به سال 1380) گوید:ابو سعد استرآبادى در دمشق وعظ مىکرد،مردى برخاست و گفت:اى شیخ،نظرت درباره حدیث پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم :انا مدینه العلم و على بابها چیست؟وى لختى سر به زیر افکند،سپس سر برداشت و گفت:آرى،این حدیث را به طور کامل کسى نمىداند مگر آن کس که در اسلام صدرنشین باشد!پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرموده است:أنا مدینه العلم،و على بابها،و ابو بکر اساسها (پى و پایه آن) ،و عمر حیطانها (دیوارهاى آن) ،و عثمان سقفها.شنوندگان هم پذیرفتند و آن را بیانى زیبا و درست دانستند. (38)
دشمنان آن حضرت به این هم بسنده نکردند بلکه این را نیز افزودند که:و معاویه حلقتها (حلقه در آن) .یکى دیگر از آنان حدیث را چنین تحریف کرده است،گوید:مراد از«على»على بن ابى طالب نیست بلکه على از علو است،گویى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مىخواهد بفرماید:«در آن شهر بسیار بلند است»! (39) و علامه مذکور در ص 109 گوید:به جان خودم سوگند که این یک دسیسه و نیرنگ شیطانى است که مىخواهد بدین وسیله باب احادیث صحیح از فضائل عترت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بسته شود.
مؤلف گوید:بنگر که چگونه حدیث را وقتى تنها درباره فضیلت على علیه السلام است انکار مىکنند ولى هنگامى که ابو بکر و امثال او بدان ضمیمه مىگردند آن را مىپذیرند؟!آیا این جز از روى عناد با سرور اولیا و همسر با وفاى او فاطمه زهرا علیها السلام است؟
3ـحافظ محدث جوینى خراسانى روایت کرده است که:رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم عمامه سحاب خود را بر سر على بن ابى طالب علیه السلام پیچید و دنباله آن را از جلو و عقب او انداخت و فرمود:پیش بیا،پیش آمد،فرمود:عقب برو،عقب رفت،فرمود:فرشتگان (در جنگ بدر) به همین صورت نزد من آمدند. (40) و نیز از على علیه السلام روایت کرده است که فرمود:در روز غدیر خم پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم عمامهاى بر سر من نهاد و ادامه آن را بر دوشم افکند و فرمود:خداوند در جنگبدر و حنین مرا به فرشتگانى مدد رساند که این گونه عمامه بسته بودند. (41)
حلبى در کتاب«سیره»آورده است:پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم عمامهاى داشت به نام«سحاب»،آن را به على علیه السلام بخشید،و بسا بود که على با آن عمامه از راه مىرسید و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مىفرمود:«على در سحاب نزد شما آمد»و منظور حضرت همان عمامه سحاب بود که به او بخشیده بود. (42)
منظور شیعه که مىگوید:«على علیه السلام در سحاب است»همین است و سخن درستى هم هست،نه آنچه عبد الکریم شهرستانى تحریف نموده و گفته است:شیعیان مىگویند:على در سحاب (ابر) مىآید و رعد صداى اوست و برق خنده او»! (43)
ابن منظور در لسان العرب ماده«عمم»گوید:عربها به مردى که آقایى یافته گویند:عمامهدار شد.و هرگاه بخواهند مردى را آقایى دهند عمامه بر سرش نهند.و مرد عمامهدار شد یعنى آقایى یافت،زیرا تاج عربها عمامه است،و هر جا که در عجم لفظ تاج را به کار برند در عرب لفظ عمامه به کار برده مىشود. (44)
این که در«المنار»گفته است:«در زبان عربى کلمه«نساء»درباره دختر به کار نمىرود به ویژه هنگامى که دختر شوهر داشته باشد،و بعیدتر آنکه مراد از«انفسنا»على رضى الله عنه باشد»سخن سستى است که در نظر محققان هیچ ارزشى ندارد،و شگفتا از کسى که از مفسران به شمار مىآید و شاگردانى در زمینه تفسیر داردولى سخنى مىگوید که در نظر اهل فن بسیار سست و بىارزش است!و به نظر من این سخن از خود شیخ محمد عبده نیست بلکه از شاگرد و جمع کننده تفسیر او سید رشید رضاست که دشمنى با شیعه از خصوصیات اوست.گویى وى این آیه را ندیده و نخوانده است که مىفرماید:و ان کانوا اخوه رجالا و نساء فللذکر مثل حظ الانثیین; (45) یعنى«هرگاه وارثان میت چند برادر و خواهر بودند (پسر و دختر بودند) پسر دو برابر دختر مىبرد».در این آیه کلمه نساء درباره دختران به کار رفته است و کسى در این باره اختلافى ندارد.
و نیز فرموده:یوصیکم الله فى اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نساء فوق اثنتین ; (46) در این آیه نیز کلمه نساء بر دختران اطلاق گردیده است.پس چگونه وى گفته است:هیچ عرب زبانى کلمه نساء را درباره دختران به کار نمىبرد؟مگر قرآن به زبان عربى فصیح و روشن نیست؟چرا،او مىداند ولى دلبستگى به زمین و مادیات،و پیروى از هواى نفس او را بدین سخن کشانده است .و کسى را که خدا روشن نکند هیچ گاه روشن نخواهد شد.