دانلود مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان word دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان word :

بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان

چکیده :
میزان ناسازگاری در میان دانش‌آموزان مدارس شهرتهران 3ˆ8 درصد است و ناسازگاری در میان پسران بیشتر از دختران بوده‌است . 2 – بین مرتبه ولادت و ناسازگاری رابطه معتبری وجود ندارد. 3 – بین ناسازگاری و نقایص و معلولیتهای جسمانی رابطه معنی‌داری به لحاظ آماری وجود ندارد. 4 – بین سن والدین و ناسازگاری دانش‌آموزان رابطه معنی‌داری وجود ندارد. 5 – بین سطح تحصیلات والدین و میزان ناسازگاری دانش‌آموزان رابطه معنی‌داری وجود دارد. 6 – بین وضع اشتغال والدین و ناسازگاری کودکان رابطه معنی‌داری وجود ندارد. 7 – رابطه

معنی‌داری از لحاظ آماری بین حجم خانواده و میزان ناسازگاری کودکان وجود دارد. 8 – بین خویشاوندی والدین و میزان ناسازگاری کودکان رابطه معنی‌داری به لحاظ آماری وجود ندارد. 9 – بین رابطه والدین با یکدیگر و تاثیر آن در تفاوت گروههای دانش‌آموزان به لحاظ میزان ناسازگاری رابطه بسیار معتبر آماری وجود دارد. 10 – بین دو متغیر تنبیه بدنی شدن در منزل و میزان ناسازگاری دانش‌آموز رابطه بسیار معتبری به لحاظ آماری وجود دارد. 11 – در خصوص فوت والدین و تاثیر آن بر ناسازگاری رابطه معنی‌داری وجود ندارد. 12 -بررسی رابطه بین طلاق والدین

و میزان ناسازگاری کودکان از نظر آماری رابطه معنی‌داری وجود ندارد. 13 – بررسی پرونده تحصیلی دانش‌آموزان نشان میدهد که بین سابقه مردودی و میزان ناسازگاری به لحاظ آماری رابطه معنی‌داری وجود ندارد. 14 – نتایج آزمون هوش ریون نشان میدهد که تفاوت میانگین نمرات خام دو گروه آزمایشی و کنترل در سطح 99 درصد > P به لحاظ آماری معتبر است . 15 – اختلالات رفتاری دانش‌آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهرتهران بیشتر از نوع سازگاریهای اجتماعی بوده و به صورت رفتارهای ضداجتماعی بروز می‌کنند.

عوامل ناسازگاری دانش آموزان
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
«نه هر کس که به لغزش گرفتار آید، شایسته سرزنش باشد» «از سخنان مولای متقیان علی (ع)»

گاهی اوقات دیده می شود که بعضی از دانش آموزان دچار ناراحتی و باعث اشکالاتی می شوند و بنای ناسازگاری می گذراند. این دانش آموزان را ناسازگاران اجتماعی می گویند. علائم ناسازگاری عبارتند از: غیر اجتماعی بودن، ترس ، سوء ظن ، پافشاری دررفتار بد، واکنشهای خیلی قوی، عدم تماس و قبول واقعیت افسردگی و رفتاری در این ردیف
برای کمک و راهنمایی این افراد، ابتدا باید به شناسایی آنها پرداخت و به نیازهای آنها پی برد زیرا در بسیاری از موارد عدم ارضای نیازها موجب ناسازگاری می گردد. این نیازها عبارتند از:

1 نیازهای جسمانی: دانش آموز باید از نظر جسمانی تأمین باشد تا برای یادگیری آمادگی لازم را به دست آورد. در محیطهای آموزشی پر سر و صدا یا در محیط هایی که نور به اندازه کافی به دانش آموزان نمی رسد و یا آنها به دلایلی گرسنه و تشنه هستند، نمی توان انتظار داشت که یادگیری خوب صورت گیرد و اغلب این دانش آموزان به بد رفتاری می پردازند.
2 هویت: دانش آموزان چه در خانه و چه در آموزشگاه باید احساس شخصیت و ارزش کند و هر گاه این نیاز تأمین نشود و دانش آموز احساس بی ارزشی نماید، به طریقی با جلب توجه دیگران سعی در کسب شخصیت برای خود می نماید که بعضاً با ناراحتی و بدرفتاری بروز می نماید. قبول دانش آموز با تمام نقاط ضعف و خصوصیاتی که دارد در ارضای این نیاز مؤثر است.

3 امنیت: دانش آموز چه در منزل و چه در آموزشگاه باید احساس امنیت کند. چنانچه دانش آموز محیط را تهدید آمیز و ناامن بداند، دچار ناراحتی شده وبرای دیگران نیز ایجاد ناراحتی می کند

4 استقلال: دانش آموز ضمن وابستگی محدود به والدین و مربیان، باید احساس استقلال نیز بنماید. در بعضی موارد اتخاذ تصمیم را باید به خود او واگذار کرد. نظریات نباید تحمیل شود، بدین وسیله و با محول ساختن کارهایی در حد توان دانش آموز به وی، نیاز استقلال دانش آموزان تأمین شده و ایجاد ناراحتی نخواهد کرد.
5 تعلق و وابستگی: دانش آموز وابسته به خانواده، آموزشگاه و اجتماع است و باید احساس تعلق نموده و بداند که تنها نیست . چنانچه دانش آموز احساس تعلق نکند دچارناراحتی شده و بنای ناسازگاری را می گذارد.

6 محبت: دانش آموز باید از دیگران محبت ببیند و به دیگران نیز محبت بنماید، چنانچه دانش آموز از محبت لازم محروم بماند دچار ناراحتی شده و ایجاد ناراحتی خواهد کرد.
7 تجارب متنوع: هر فردی نیاز به تنوع و تازگی دارد و دانش آموز نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه دانش آموز را در چهار چوب برنامه های آموزشگاه اسیر کنیم خسته شده و ناسازگاری می کند. بنابراین فعالیت های فوق برنامه، ورزشهای گوناگون، بازدیدها و ; موجب تنوع در برنامه شده و به ارضای این نیاز کمک می کند.

8 موفقیت: موفقیت در زندگی منجر به اعتماد به نفس می گردد. در مواردی که برنامه آموزشگاه بیشتر جنبه تنبیهی دارد و یا خارج از توانایی دانش آموز است، به دست آوردن موفقیت دشوار و منجربه شکست شده و در نتیجه شکستهای مداوم به شخصیت دانش آموز لطمه وارد می آورد و او با شروع ناسازگاری ناراحتی خود را بروز می دهد.
9 آزادی: آزادی یکی از نیازهای اصلی انسان است و دانش آموزان نیز باید آزادی داشته باشند و هیچ گاه احساس نکنند که امور به انها تحمیل می شود. البته آزادی محدود و در سطحی که به آزادی دیگران و برنامه های آموزشگاه لطمه نزند.

10 فقر: فقر اغلب نتایج نامطلوبی به بار می آورد که از این جمله ناسازگاری است و می توان گفت که فقر و محرومیت های محیطی در یادگیری، سازگاری و بطور کلی در رفتار شخص موثر است.
11 اختلافات خانوادگی: زیربنای شخصیت اولیه دانش آموز در سالهای نخستین تشکیل می شود و چنانچه دانش آموز در این دوره، از نظر عاطفی تأمین نشود، احتمالاً از یک شخصیت سالم و طبیعی محروم خواهد بود.

12 نواقص جسمانی: گاهی اوقات ناسازگاریها ریشه جسمانی دارد. عدم قبول نقض عضو ممکن است موجب اختلالاتی در رفتارفرد بشود و باید با ایجاد اعتماد به نفس به آنها کمک کرد تا خود را آنگونه که هستند بپذیرند.
13 طردشدگی: دانش آموزانی که از طرف خانواده وآموزشگاه طرد می شوند، از این احساس رنج برده و آن را به صورتهای گوناگون مانند انزوا طلبی، پرخاشگری، عدم کنترل رفتار و ; نشان می دهند.

برنامه آموزشی و تربیتی جهت دانش آموزان ناسازگار
بعضی از اقدامات در ایجاد تغییرات رفتاری دانش آموز ناسازگار مؤثر است از جمله:
معاینه پزشکی: در مواردی که احتمال ناسازگاری می رود باید یک معاینه پزشکی از دانش آموز به عمل آید تا اگر ریشه جسمانی دارد مرتفع گردد.
تماس با والدین و نزدیکان: لازم است افراد مسئول با والدین دانش آموز تماس گرفته، محیط خانواده را دقیقاً مطالعه کنند تا موجبات ناسازگاری را چنانچه از خانه سرچشمه گرفته باشد بیابند و در رفع آنها اقدامات و پیشنهادات لازم را بنمایند.

کلاسهای تقویتی : با ایجاد کلاسهای تقویتی می توان به افرادی که در بعضی از دروس دچار اشکال هستند کمک نمود تا از شکست و ناراحتیهای ناشی از آن جلوگیری شود.
ارجاع برای مشاوره: در بعضی موارد برای کمک به دانش آموز باید از مشاوران مجرب کمک گرفت. بطور خلاصه میتوان گفت باید قبل از هر چیز علل ناسازگاری را شناخت و درصدد رفع آن برآمد، زیرا چنانچه فرد ناسازگار مورد ملامت و تنبیه قرار گیرد نه تنها رفع ناسازگاری او نمی شود، بلکه موجب احساس عناد و دشمنی در او و یا عکس العمل های دیگر نیز می گردد و به طور کلی از فعالیتهای فوق برنامه نباید غافل بود زیرا درکنار این برنامه ها افراد بهتر احساسات و تمایلات خود را ارضاء می کنند و در نتیجه در کلاس و محیط درس آرامتر می باشند.
طرز برخورد با دانش‌آموزان ناسازگار

هر نوزادی که پا به دنیای هستی می‌گذارد، از عالی‌ترین و کامل‌ترین امکانات رشد برخوردار است. او در بهترین حالت خود آفریده می‌شود، فقط کافی است خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا به کمال برسد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از سلامت ، معلمان اغلب رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان خود را با صفاتی مانند لجباز، پرخاشگر، گستاخ، حاضرجواب، قانون‌شکن، بهانه‌گیر، دروغ‌گو، شلخته، بی‌اعتنا، عصبی و… بیان می‌کنند. اغلب، مربیانی ‌که برای دانش‌آموزپروری آموزش‌ندیده باشند، برای برخورد درست و سازنده با رفتارهای ناسازگارانه آنان آمادگی و مهارت لازم را ندارند.

عده‌ای از مربیان با محکوم کردن خطاها و ناسازگاری‌های دانش‌آموزان، به زور و تهدید متوسل می‌شوند. برخی با طبیعی پنداشتن رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان، پرچم تسلیم را بالا می‌آورند. عده‌ای نیز با آزمایش و خطا تلاش می‌کنند تا روش بهتری را برای کنترل آنان پیدا کنند. طبیعی‌است که به دلیل وجود تفاوت‌های فردی و ویژگی‌های منحصر به فرد هرکدام از آنان، شیوه ثابتی برای تربیت همه شاگردان وجود ندارد ولی با تکیه بر نقاط مشترک تمام کودکان و نوجوانان می‌توان از شیوه‌های تربیتی و برخورد صحیح با ناسازگاری‌های دانش‌آموزان که از سوی متخصصان ارایه شده ‌است، بهره گرفت تا شرایط پرورش آرام و لذت‌بخش آنان بیش از پیش مهیا شود.
رفتارهای ناسازگارانه

رفتارهای ناسازگارانه رفتارهایی هستند که با نظر والدین، مربیان، مدرسه و جامعه سازگاری ندارد. رفتار دانش‌آموز ناسازگار احساس بدی را در اطرافیان ایجاد می‌کند، به‌طوری که خود نیز تحت‌تأثیر واکنش‌های ناخوشایند حاصله از سوی دیگران واقع می‌شوند.
روان‌شناسان به‌طور معمول رفتارهای ناسازگار را در سه طبقه تقسیم‌بندی‌ می‌کنند: اختلال بیش‌فعالی و کمبود توجه، اختلال لجبازی و نافرمانی و اختلال سلوک. گرچه شباهت‌های زیادی میان آنها وجود دارد ولی ویژگی‌های متمایزکننده‌ای هم در آنها به چشم می‌خورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک دانش‌آموز دیده شود. برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هر کدام اشاره می‌کنیم:

دانش‌آموزان بیش‌فعال و کم‌توجه
• نمی‌توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند.
• نمی‌توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان از خود نشان دهند.

• با علامت‌هایی مانند کم‌توجهی، حواس‌پرتی و کمبود تمرکز همراه هستند.
• در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با هم‌سالان خود ندارند.
• خیلی سریع به وسیله محرک‌های خارجی دچار حواس پرتی می‌شوند و از کار و وظیفه خود (اغلب تکالیف مدرسه) بازمی‌مانند.
• اغلب وسایل‌شان را گم می‌کنند و فراموشکارند.
• مرتب حرکت می‌کنند و آرام و قرار ندارند.

• میان صحبت دیگران می‌پرند و تأمل ندارند.
• نوبت را رعایت نمی‌کنند.
• سریع از کوره در رفته و اشیا را به‌سوی دیگران پرتاب می‌کنند.
• رفتارهای جسورانه و خطرناکی از خود نشان می‌دهند.
• در توجه به جزییات ناتوان‌اند.

• در صحبت کردن مستقیم با آنان، به‌نظر می‌رسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمی‌کنند.
• قادر به پیگیری دستورات نیستند و کارها را نیمه‌کاره رها می‌کنند.
• از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد، اجتناب می‌کنند.
• کارهای خود را ناتمام رها می‌کنند.
کودکان لجباز و نافرمان

• رفتارهای منفی و نابهنجار از آنها زیاد دیده می‌شود.
• از قوانین روزمره سرپیچی می‌کنند.
• زود قهر می‌کنند و قشقرق به راه می‌اندازند.
• با بزرگ‌ترها بیش از حد بحث و جدل می‌کنند.

• دیگر‌ان را در امور مقصر می‌دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند.
• عصبانی و زودرنج‌اند.
• رفتارهای خشونت‌آمیز دارند.
• کینه‌توز و انتقام‌گیر هستند.
کودکان دچار اختلال سلوک

• به‌طور معمول به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند.
• رفتارهایی مانند قلدری و تهدید دیگران دارند.
• در نزاع و کتک‌کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و… استفاده می‌کنند.
• اغلب دست به سرقت می‌زنند.
• به اموال عمومی آسیب می‌رسانند.

• فرار از خانه و مدرسه در آنها بیشتر دیده می‌شود.
علل و انگیزه‌های ناسازگاری فرزندان

1) علل ارثی: گروهی معتقدند که بسیاری از ناسازگاری‌های دانش‌آموزان، ریشه در سرشت و طینت آنها دارد که به‌ همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل می‌شود.
2) علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاه‌های عصبی، پیش یا حین یا پس از تولد می‌تواند از دیگر عوامل باشد.
3) علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در مدرسه، به خصوص زمانی‌که دانش‌آموز خود را بی‌پناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن در او مشاهده می‌شود.

4) علل عاطفی: مانند احساس محرومیت ازمحبت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، فقدان امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.
5) علل اجتماعی: مانند نابه‌سامانی و اختلاف و درگیری میان اعضای خانواده، متارکه والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، فقدان مقبولیت در میان دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه هم‌سالان، نداشتن نظارت کافی والدین، فقدان قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و…
6) علل تربیتی: مانند نبود یا افراط در محبت، ناهماهنگی میان عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواسته‌های دانش‌آموز بدون چون و چرا و یا به عکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش دانش‌آموز و…

چگونه با رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان برخورد کنیم؟
1 – اگر خود تحت‌ فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی‌توانیم رفتار وگفتار خود را کنترل کنیم، بهتراست پیش از انجام هرکاری درباره دانش‌آموز به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم. تحقیقات نشان داده ‌است اگر مربیان بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند، فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
2 – نباید افکار غلط و انحرافی درباره دانش‌آموز خود نداشته باشیم. به طور مثال: «شاگردم این کار را می‌کند تا حرص مرا دربیاورد یا او موجب تمام مشکلات در کلاس است.» چنین افکاری زمینه به‌وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به آن دانش‌آموز مهیا می‌کند و به طور یقین بر رفتار ما و او اثر منفی می‌گذارد.

3 – باید از ارایه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم. برای مثال، به جای اینکه بگوییم: «منظم باش»، شفاف و مشخص بگوییم که از او چه می‌خواهیم.
4 – به جای سخنرانی و بحث و جدل، باید کوتاه و مؤثر بالحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد، چه عاقبتی در انتظار اوست.

5 – بهتر است به یاد داشته باشیم که عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه‌مدت باشد. برای مثال نگوییم: «برای همیشه از این کلاس خواهم رفت.»
6 – نباید انجام دادن خواسته‌هایمان را وظیفه او بدانیم بلکه پس از انجام دادن دستوراتمان باید او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق کنیم.
7 – می‌توانیم با مشارکت دانش‌آموزان فهرستی از مهم‌ترین قوانین در کلاس و مدرسه به ‌ترتیب اهمیت و همراه با روش انجام دقیق آن تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادن‌شان، آن را با قاطعیت اجرا کنیم.

8 – باید عوامل مشکل‌ساز را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کنیم.
9 – به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و… دانش‌آموزان باید بیشتر توجه کنیم.
10- باید سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا دانش‌آموزان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.
11 – بهتر است که ارتباط مربیان و مسوولان مدرسه را با والدین بیش از پیش تقویت کنیم.

12- باید از تنبیه ‌بدنی به طور جدی خودداری کرده و درصورت نیاز از محروم‌سازی‌های کوتاه‌مدت استفاده کنیم.
13 – خوب است که برای شنیدن مسایل و مشکلات دانش‌آموزان وقت بگذاریم.
14 – بهتر است از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسه‌ دانش‌آموزان به طور جدی خودداری کنیم.

15- باید ضمن تقویت ابعاد معنوی در دانش‌آموزان، روش‌های آرامش‌دهی دینی را به آنها آموزش دهیم.
16- باید علایم هشداردهنده خشم را به دانش‌آموزان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند.
17- بهتر است روش‌های «آرامش‌دهی» را به آنها آموزش دهیم، ازجمله (تنفس عمیق، حرف زدن‌های مثبت باخود و…)
18- یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی دانش‌آموزان این است که نمی‌توانند احساسات خود را به درستی بیان کنند. می‌توانیم با کمک عکس و فیلم و نقاشی انواع احساسات مانند خشم، ترس، شادی، غم و… را به آنها آموزش دهیم.

19- چون بسیاری از ناسازگاری‌های دانش‌آموزان به دلیل ناآشنایی مربیان و والدین با مهارت‌های زندگی است، توصیه می‌شود مهارت‌های ارتباطی مانند گوش دادن، ابراز وجود، حل مسأله و تصمیم‌گیری و دیگر مهارت‌های زندگی را خود بیاموزیم و به دانش‌آموزان نیز آموزش دهیم.
درباره دانش‌آموزان بیش فعال علاوه بر موارد فوق، رعایت موارد زیر تأکید می‌شود:

• دارو درمانی مستمر زیرنظر روان‌پزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد چرا که با تشخیص و مراقبت درست، بیشتر آنان تا پایان دوره نوجوانی درمان می‌شوند.
• تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده.
• پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشابه گازدار، کاکائو، چیپس و پفک.
• آموزش والدین در زمینه‌ شیوه برخورد با آنها و شیوه‌ کمک کردن به فرزند بیش‌فعال‌شان در انجام کارهای روزانه

علل تنبلی و افت تحصیلی

1-علل بدنی یا جسمانی 2-علل تربیتی یا ذهنی 3-علل عاطفی 4-ضعف خود آگاه«من»دانش آموز 5-ابراز مخالفت با محیط.

علل جسمانی یا بدنی علل جسمانی یا بدنی از علل تنبلی و افت تحصیلی می باشدکه با معاینه دقیق پزشک مشخص می شود. علل موقت شامل خستگی زمان بلوغ ،بی خوابی ،فشار عصبی ، ناسازگاری خانوادگی، نداشتن تغذیه ی مطلوب همچنین اختلالات داخلی مثل منظم نبودن غدد مترشحه و یا اختلال در گوارش و کم خونی ، صرع و اختلالات مغزی که با آزمایشات پزشکی مشخص می شود . جنون زودرس که اولیا به علت عدم آگاهی ازبیماری کودک و نوجوان خودرا سرزنش می کنند درصورتی که علل قطعی این بیماری فراموشی می

باشدو یا گاهی درزمینه شنوایی و بینایی ضعف دارد و نمی تواند با معلم و هم کلاسی هایش رابطه برقرارکند و تکالیفش را به نحواحسن انجام دهد این قبیل دانش آموزان در مقایسه با سایر دانش آموزان کارهای خود را به موقع و بهتر انجام می دهند تا مورد سرزنش دیگران قرار نگیرند امّا مشکل اصلی آنها به مرور زمان اعتماد به خود را از بین می بردلذادلسردشده که درنهایت باعث عقب ماندگی درسی وافت تحصیلی دانش آموز می شود. کودکان چپ دست ،کج نویس و کج خوان، بچه هایی که خوب می نویسند ولی نمی توانند بخوانند.

علل تربیتی وذهنی

در زمینه تربیتی گاهی معلم ومربی با روش وعملکرد اشتباه خود دانش آموز را به تنبلی محکوم می کند در حالی که شایدعوامل نا مساعد تربیتی اعم ازخانه ومدرسه باعث تنبلی دانش آموزشده است بطور مثال رعایت نکردن اصول روان شناختی درزمینه تعلیم و تربیت که کلید موفقیت هر معلم است، نادیده گرفتن روشهای درست تربیتی و آموزشی ،بکار بردن تبعیض های غلط تشکیل کلاسهای دوسه نوبته با کیفیت آموزشی پایین ، گنجاندن درس ریاضی و;..در چند ساعت پی درپی ، تنظیم برنامه های سنگین آموزشی و تدریس فشرده و

سطحی مواد درسی، بکارگیری ضوابط نامناسب ،اعمال تنبیه های شدید انظباطی ، توقعات بیش از حد معلم، خشکی نحوه ی تدریس در دروسی مثل ریاضی ، فیزیک و شیمی و بی روحی کلاس درس بدون درنظر گرفتن توان جسمی و روانی دانش آموز . دانش آموزان کودن و عقب مانده نمی توانند مراحل تحصیلی خود را به طور عادی پشت سربگذارند ،افزون بر زمینه عقلی در نحوه ایجاد ارتباط با دیگران نیز ضعیف هستند و دچار کندی ادراک وبی ثباتی روانی می شوند پس نمی توانند روابط عاطفی ایجاد نمایند چون چنین خصوصیاتی در همه ی این دسته از کودکان یکسان نیست، باید مدارس خاصی زیر نظرمربیان ویژه ای برای هر گروه از اینان در نظرگرفته شود،حتی در هرمدرسه نیز باید کلاس بندی ها به تناسب وضعیت

جسمی و روانی بخصوص ضرایب هوشی دانش آموزان رده بندی شود تا در بچه های تند ذهن ایجاد خستگی و در بچه های کند ذهن ایجاد دلسردی نشود. در ضمن معلم و مربی خشن علاوه براینکه باعث افت تحصیلی دانش آموزمی شود گاهی ترس از معلم سخت گیر و خشن به صورت لکنت زبان یا اختلال در دستگاه گوارشی وتنفسی نیز ظاهر می شود.

علل عاطفی افت تحصیلی

اکثر دانش آموزانی که از سوی معلمان خود به تنبلی محکوم شده اند دارای ضریب هوشی خوب و یا در حد متوسط بودند که به شرط برخورداری از توجه و کار آیی معلمان به آسانی می توانستند مراحل تحصیل را پشت سر بگذارند و چه بسا از موفقیت هم بهره مند گردند. تجربه و تحقیق نشان می دهد که علل افت در اکثر اینگونه دانش آموزان به مسائل عاطفی و آشفتگی خانواده هایشان بستگی دارد و برخی نیز چوب ندانم کاری و کوتاهی معلم و مربی و نارسائیهای مواد درسی را خورده اند زیرا آشفتگی های ذهنی از جمله نابسامانی کانون

خانواده و ترس از فروپاشی آن و وحشت از معلم و بیزاری از فضای نامساعد آموزشی آغاز می گردد، و کارآیی هوش راکند یا متوقف می سازد. دانش آموزانی که به دلیل عاطفی تنبلی می کنند در زمینه هوشی و تربیتی و بدنی ضعف ندارند تنها نیازهای شدید عاطفی شان آنهارا کم حوصله وکم کار و به اصطلاح تنبل وانمود می کند. درکنار هر نوع فعالیتی یک کشش عاطفی وجود دارد چنانچه به هر علتی درآن سستی بوجود آید فرد نسبت به آن کار بی علاقه و به اصطلاح تنبل می شوند. کشش عاطفی و علاقه فرد به پرداختن هر کاری مهمترین

نقش را درشخص به عهده دارد و کار مهم مربی و معلم ایجاد علاقه جهت هرکاری قبل از اقدام آن می باشد و با تشویق مناسب او را به ادامه کارترغیب نماید، مهمترین عللی که باعث بی علاقگی در شخص می شود عبارتند از : 1-فرداحساس کند که توان و لیاقت انجام کار مورد نظر را ندارد . 2-گماردن به کاری که درحد و توان جسمی و روحی فرد نباشد . 3-ترس از تنبیه وسرزنش وریشخند بزرگترها. 4-وجوداضطراب روحی وآشفتگی روانی .5-ضعف اعتماد به نفس. 6-احساس حقارت.7- مهر طلبی. 8- خیالبافی. ضعف خود آگاه «من»دانش آموز

نخست باید من و خود آگاه فرد تقویت شود وقتی منِ خودآگاه بر قوه ی اراده حاکم باشد دیگر تحت تأثیر انگیزه ی ناخود آگاه قرار نمی گیرد و در انجام کار دقت کافی را ارئه می دهد و هر چه چیرگی «من» بر علاقه واراده بیشتر باشد تمرکز شدیدتر و دقت عمیق تر می شود در دوره بلوغ من یا خود آگاه شخص بیشتر به فعالیت های ذهنی و احساسی او معطوف است . به همین خاطر اشخاصی که«من»خود آگاه آنان ضعیف مانده باشد به صورت تنبلی درسی مشاهده می شود.

ابرازمخالفت با محیط

انتظارات بیش از حد خانه و مدرسه و اشتباهات تربیتی محیط سبب می شود که دانش آموز از مکانیزم دفاعی تنبلی استفاده ناروا نماید دانش آموزان بازیگوشی که دراثر تهاجم محیط دلسرد می شوند واکنش هایشان را به صورت تنبلی ارائه می دهند. اشتغال مادران بر دختران تأثیر مثبت داشته ولی تأثیرآن بر پسران منفی می باشد به گفته مولر، بی توجهی وسهل انگاری درنظارت، بیشتر بر پسران تأثیر منفی دارد تا بر دختران ، زیرا پسران فعالتر بوده وبیشتر احتمال گرفتار شدن در مشکلات را دارد لذا کاهش نظارت والدین در اثر اشتغال

مادر، موجب افت تحصیلی در پسران می شود تا دختران. برخی نیز معتقدند که پسرانی که مادر شاغل دارند در مقایسه با سایرین بیشتر با مادر و خواهر و برادرن دچار جدل و درگیری می شوند که دلیل این امر را به افزایش تقاضا از جوان برای کار در خانه نسبت می دهند . پسران بیش از دختران به کار کردن درخانه اعتراض دارند در آن صورت در مدرسه عملکرد ضعیف تری دارند. باشدروزی که ما معلمان و اولیا به یاری همدیگر و خداوند منان تمام عوامل بازدارنده ی تحصیلی را شناسایی و از میان برداریم .«اِنْ شَاءالله

میزان وعلل نا هنجاریهای اجتماعی دانش اموزان
عنوان: میزان وعلل نا هنجاریهای اجتماعی دانش اموزان مقطع راهنمایی و روشهای مقابله با آن
محقق:غلامرضا حسنی

بیان مسئله:نا هنجا ریهای اجتماعی از جمله عواملی است که بتدریج نظم اجتماعی را مختل می سازد.بنابراین شناخت میزان و علل ناهنجاریها در هر اجتماعی می تواند در تصحیح روند جامعه پذیری و نظم اجتماعی موثر باشد.تحقیقات متعدد نشان دهنده این است که عوامل مختلف فردی و اجتماعی در بروز ناهنجاریها موثرند.از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: به نقش هنجارهای فرهنگی ,روابط اجتماعی,گروههای همسالان,دیگران مهم,زندگی در خیابان,و وقت گذراندن در سر کوچه و محله,
تضعیف کنترل اجتماعی غبر رسمی,ارزوهای بی حد و حصر,تعارضات والدین و فرزندان,ناسازگاری والدین,پایگاه اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی خانواده,سطح تحصیلات خانواده,دلبستگی جوانان به دوستان بزهکار خود,بیکاری و…

با توجه به این مطالب تحقیق حاضر بدنبال بررسی میزان ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان در محیطهای اموزشی و غیر اموزشی بوده و نیز در پی شناخت ویژگیهای محیهای اجتماعی که نوجوانان با انها در ارتباط هستند,می باشد تا از این طریق به تبیین عوامل تـاثیر گذار بر ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بپردازد.www.zibaweb.com

اهداف تحقیق:
1-شناخت نا به هنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان مقطع راهنمایی شهر مشهد.
2-شناخت عوامل تاثیر گذار بر هنجاریهای دانش اموزان در مقطع راهنمایی شهر مشهد.
3-مقایسه نتایج تحقیق حاضر با سایر تحقیقان انجام شده و بررسی میزان انطباق ان با نظریه های فرهنگی,کنترل اجتماعی و فشار و تضاد در زمینه انحرافات اجتماعی.
4-ارائه راهکارهای متناسب با نتایج حاصل از تحقیق به منظور کاهش میزان نا بهنجاریهای رفتاری دانش اموزان.

سوالات تحقیق:

1-میزان نابهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان دانش اموز مقطع راهنمایی چقدر است؟
2-عوامل موثر بر میزان نا بهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان دانش اموز کدامند؟
3-راهکارهایی که میتواندموجب کاهش نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان گروه,کدامند؟

فرضیات تحقیق:

1-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب جنسیت انان تفاوت معناداری وجود دارد.
2-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموزوسن انان رابطه معناداری وجود دارد.
3-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب ویژگیهای شخصیتی انان تفاوت معناداری وجود دارد.

4-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب وضعیت جسمانی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
5-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان تقید مذهبی انان رابطه معناداری وجود دارد.
6-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ناهنجاریهای رفتاری اعضای خانواده انان رابطه معناداری وجود دارد.
7-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان تقید مذهبی اعضای خانواده رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
8-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب سطح تحصیلات والدین تفاوت معناداری وجود دارد.

9-میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب وضعیت اقتصادی خانواده انان تفاوت معناداری وجود دارد.
10-میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب امکانات اموزشی و تربیتی محیطهای اموزشی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
11-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان نابهنجاریهای اجتماعی در محیطهای اموزشی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
12-بین میزان نا بهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان کنترل اجتماعی در محیطهای اموزشی رابطه معنادارومعکوسی وجود دارد.

13-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ساعات استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط انان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
14-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز وکیفیت استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط انان رابطه معناداری وجود دارد.
15-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموزومیزان تقید مذهبی دوستان انان رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
16-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز ومیزان نابهنجاریهای دوستان انان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

17-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و تعداد دوستان انان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
18-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ساعات تماس انان در شبانه روز با دوستانشان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.www.zibaweb.com

پیشینه تحقیق:

زمانی پور در بررسی خود(1366)نتیجه می گیرد که بین از هم گسیختگی خانواده،فقر اقتصادی و اعتیاد با جرائم سرقت و فروش مواد مخدر رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.نتایج تحقیق شکری(1373)نیز حاکی از ان است که عوامل فردی(سن،جنس،قدرت و عوامل ژنتیک)،(عوامل روانی(ترس،خود پسندی،نفرت،هیستری و;)و عوامل محیطی(خانواده نابه سامان،طلاق،کمبود محبت،محبت بیش از حد،سابقه بزهکاری والدین،بیکاری و..)به نحوی در بروز انحراف اجتماعی مؤثرند.در تحقیقی تحت عنوان((بزهکاری و انحراف جوانان ،عوامل و راه حلها))(خیری،1372)نتایج زیر بدست اموده است.

مهمترین عوامل انحراف عبارتند از:
1- خانواده
2-دوستان ناباب
3-دین گریزی و هوا پرستی
4-راهنمایان و الگوهای نامناسب
5-جهالت
6-هجوم فرهنگی
7-فقر اقتصادی و بیکاری
8-محیط اجتماعی نامناسب

نتایج تحقیق موسوی(1377)نیز حاکی از ان است که بین وضعیت تحصیلی،وضعیت تأهل،وضع زندگی والدین،تفاوت سطح سواد فرد با همسر،تأثیر گروه دوستان،تفاوت سنی فرد با والدین،میزان پایبندی فرد به شعائر مذهبی با احتمال انحراف اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
در تحقیق که به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان اصفهان (1373)پرداخته شده است.
نتایج زیر قابل ملاحظه است:

1-میزان بهره مندی بزهکاران از امکانات زندگی در مقایسه با غیر بزهکارانکمتر بوده است.
2-پایگاه اجتماعی خانواده بزهکاران و درامد ماهیانه انان در مقایسه با غیر بزهکاران پائین تر بوده است.
3-میزان گسیختگی در خانواده های بزهکاران به نسبت بیشتر از خانواده های غیر بزهکار می باشد.

4-میزان رسیدگی و توجه والدین بزهکاران راجع به حل مشکلات فرزندانشان نسبت به والدین غیر بزهکار کمتر است.
5-میزان اگاهی والدین از وضعیت دوستان و معاشرین فرزندان در خانواده های بزهکاران به نسبت کمتر از خانواده های غیر بزهکار است.
6-بزهکاران نسبت به غیر بزهکاران تمایل بیشتری به تیپهای کجرو دارند.
7-میزان تماس افراد بزهکار در مقایسه با غیر بزهکاران با دوستان کجرو بیشتر است.

نتایج سایر تحقیقات مطرح شده در پیشینه نیز حاکی از انست که :

1-میزان جامعه رنجوری و افسردگی جوانان معتاد به مواد مخدر در مقایسه با جوانان عادی بیشتر است.(شایسته 1375).
2-بین دلبستگی های جوانان (به ویژه پسران)به دوستان بزهکار خود و رفتار بزهکارانه رابطه وجود دارد(شیری،1376)
3-میزان مشارکت جوانان(بویژه دختران)که دلبستگیهای ضعیفی به قواعد حاکم بر خانواده و مدرسه داشته اند،در فعالیتهای بزهکارانه افزایش داشته است.(همان)
4-دخترانی که موفقیت تحصیلی در مدرسه نداشته اند یا عضو خانواده نابسامان بوده اند،رفتارهای بزهکارانه انها افزایش داشته است.(همان)
5-بین مهاجرت و رفتار بزهکارانه رابطه وجود دارد.(همان)

6-میان ستیز والدین،سطح تحصیلات خانواده و پایگاه اجتماعی خانواده و بزهکاری دانش اموزان رابطه وجود دارد.(نقدی،1374)
7-ناهنجاریهای اجتماعی در میان پسران بیش از دختران بوده است.(;،1377مشهد)
8-بین حالتهای گوشه گیری و افسردگی ،هیجان پذیری،پرخاشگری،بی قراری و تمایلات ضداجتماعی نوجوانان بزهکار پسر و نوجوانان غیر بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد.(؟،؟)
9-میان اعتقادات،تجربیات و التزام مذهبی با کجروی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.(طالبان،1378)

برخی نتایج تجقیقات خارجی در این زمینه نیز نشان میدهد که:

1-هر چه مجازاتها بیشتر باشد،احتمال کار انحرافی کاهش می یابد.(ویزه،1994).
2-گروههای همسالان و دیگران مهم بر رفتار انحرافی جوانان تأثیر دارند(ماتسودا،1992).
3-زندگی در خیابان و وقت گذراندن در سر کوچه و محله ها بر انحرافات تأثیر دارند.(هگمان و مک کارتی1992)
4-تضعیف کنترل اجتماعی غیر رسمی و ارزوهای بی حد موجب پیدایش انحرافات در بین جوانان میشود.(هگمان و همکاران1992)
5-ارتباط با دوستان منحرف بر پیدایش رفتار انحرافی در فرد مؤثر است.(مستروکروهن1990).

6-همبستگی اعضای خانواده (والدین و فرزندان)به عنوان یک عامل کنترل کننده از رفتارهای نابهنجار جلوگیری میکند.(همان)
7-تلویزیون بر رواج خشونت و گرایش به پرخاشگری مؤثر است.(دیویدسن و اسپرافکینگ،1982)
روش تحقیق:
تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تبیینی است.
جامعه اماری،حجم نمونه و شیوه نمونه گیری:
جامعه اماری پژوهش حاضر کلیه دانش اموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی در نواحی هفتگانه مشهد و حجم نمونه 800نفر میباشد. شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب است.

نتایج تحقیق:Ab-normal students

1-در مدارس دخترانه
رعایت نکردن بهداشت
مطالعه نکردن دروس
مبادله عکس و فیلمهای غیر مجاز
توجه نکردن به سخنان معلمین و مدیر و معاونین

تخریب و اسراف اموال مدرسه
دعوا و رفتارهای خشونت امیز
غیبت غیر موجه
به ترتیب بیشترین فراوانی را در میان رفتارهای نابهنجار اجتماعی در محیط مدرسه به خود اختصاص داده اند.

2-در مدارس پسرانه
به ترتیب اولویت

رعایت نکردن بهداشت محیط مدرسه ،
دعوا و رفتارهای خشونت امیز،
تخریب و اسراف اموال مدرسه،
توجه نکردن به سخنان معلمین هنگام تدریس،
توجه نکردن به سخنان مسئولین مدرسه،
مبادله فیلمهای مبتذل و ویدئویی،


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله زمین لرزهدرزلزله word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله زمین لرزهدرزلزله word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله زمین لرزهدرزلزله word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله زمین لرزهدرزلزله word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله زمین لرزهدرزلزله word :

یکی از عوامل مهم و موثردر برنامه ریزی و انجام اقدامات حفاظتی در خصوص ابنیه تاریخی ، زمین لرزه است . درکشور ما بسیاری از بناهای ارزشمند تاریخی در معرض فرسایش توسط عوامل طبیعی و به خصوص زلزله می باشند و تاکنون نیز با وجود اقدامات مرمتی صورت گرفته ، آسیب های جبران ناپذیری از این موضع بر میراث فرهنگی وارد شده است. این نوشتار با طرح تئوریک مبحث زلزله در ارتباط با ابنیه تاریخی میراث فرهنگی ، حال به شناخت طبیعت این پدیده و ابعاد و وجوه آن می پردازیم .

زلزله چیست:
حالت خاصی از تغییر شکل توده های سنگی است که در آن پدیده های گسیختگی در مقیاس متفاوت رخ می دهد. یا هر نوع لرزش زمین در اثر عبور امواج لرزه ای زلزله است. عامل ایجاد مواج لرزه ای پاسخ زمین به انرژی های اندوخته است. نظریه Elastic rebound که پس از زلزله 1906 سن فرانسیسکو توسط راید (Reid) ارائه گردیده و قادر است نحوه بروز زلزله را به وسیله اعمال تنش به طرفین یک گسل، به صورت ذیل توجیه نمایند: اجسام در برابر نیرو تا حد الاستیک مقاومت کرده و انرژی را در خود ذخیره می کنند اما با افزایش تنش در بیش از حدالاستیک، سنگ می شکند و امواج لرزه ای را آزاد می کند و بعد به شکل اولیه خود برمی گردند. اگر این نیرو در اعماق به سنگ وارد شوند سنگ خاصیت شکل پذیر از خود نشان می دهند. عمقی که در آن زمین لرزه رخ می دهد زون لرزه زا( (schisosphere نامیده می شود.

مشخصات زلزله
کانون ژرفی یا مرکز زلزله ( Hypocenter) یا (Focus): جایی است که در اثر گسیختگی در پوسته امواج لرزه ای آزاد می شود.
کانون سطحی زلزله (Epicenter): نزدیکترین فاصله کانون به سطح زمین است که به طور طبیعی دارای بیشترین شدت لرزش است.

ژرفای زلزله (Focal Depth): فاصله بین کانون ژرفی زلزله تا سطح زمین است.
فاصله زلزله (R): فاصله بین مرکز سطحی تا ایستگاه ثبت زلزله است.
زلزله ها بر پایه ژرفا به انواع زیر تقسیم می شوند:
- زلزله های کم ژرفا: با عمق کمتر از 70 کیلومتر
-زلزله های با ژرفا متوسط: عمق 300-100 کیلومتر
-زلزله های باژرفای بیشتر از 300 کیلومتر

گروه زلزله:( Earthquake group)
زلزله یک لرزش واحد نیست بلکه به صورت دسته ای از لرزشها ست.اگر نمودار گروه زلزله را در طول زمان رسم کنیم یک لرزه شاخص یا وجود دارد که بزرگترین لرزش است .زمین لرزه هایی قبل از لرزش اصلی ( Main shock ) پیش لرزه و لرزه بعد از زلزله اصلی را پس لرزه گویند.معمولا پس لرزه ها فراوان ترند.


شکل(1): مشخصات زلزله
عوامل موثر در ایجاد زلزله :

الف) زلزله های مصنوعی
به طور خلاصه عوامل زیر باعث ایجاد این زلزله ها می شوند:
- پر و خالی کردن مخازن و دریاچه های سدهای بزرگ با طول تاج بیشتر 100 m
- ایجاد چاههای بهره برداری و تزریق آب
- انفجارات هسته ای
- انفجارات معادن و باربرداری از آنها به صورت برداشتن حجم زیادی از سنگها
ب ) زلزله های طبیعی
- فورانهای آتشفشانی
-فروریختن غارهای زیرزمینی
- زمین لرزه های تکتونیکی : که 90% زلزله ها از این نوعند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه محمد خیابانی word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه محمد خیابانی word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه محمد خیابانی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه محمد خیابانی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه محمد خیابانی word :

زندگی نامه محمد خیابانی
شیخ محمد خیابانی ( 1259 ش. / 1338 ه.ق. – 1299 ش. / 1297 ه.ق.) از روحانیون آزادی‌خواه تبریز در خامنه در نزدیکی تبریز متولد شد. خیابانی از فعالان سیاسی در دوره انقلاب مشروطه ایران بود. او در مجلس دوم به وکالت رسید و بعد از دوره دوم به تبریز رفت و قیام نمود، که سرانجام این قیام به شکست و کشته‌شدن وی منتهی شد.[1]
وی در جنگ جهانی اول در برابر فشار روس‌ها مقاومت کرد و پس از آن نیز بر علیه حکومت وقت داخلی شورید. عاقبت با ورود والی جدید مخبرالسلطنه در تبریز کشته شد.

زندگینامه

شیخ محمد، فرزند حاجی عبدالحمید نامی بود. او پس از تحصیل فقه و اصول تا نزدیک مرحله اجتهاد، هیئت و نجوم را آموخت. مدتی نیز حکمت و طبیعیات و تاریخ و ادبیات تحصیل کرد. عموی او توسط قزاقهای تزاری کشته شده بود و او خود، روحانی مسجد جامع تبریز بوده‌است.

زندگی شیخ محمد خیابانی پس از پیروزی مشروطه در سال 1285 ش، با تأسیس انجمن ایالتی در تبریز، وارد مرحله تازه‏ای گردید و در جریان محاصره تبریز، در دفاع از شهر نقش مهمی ایفا کرد. در زمان خیابانی اوضاع ایران، به خاطر دخالت‏های بیگانگان از جمله روسیه، انگلیس و آلمان، آشفته بود. پس از خلع محمدعلی شاه از سلطنت، خیابانی در سی سالگی به عنوان نماینده مردم تبریز راهی مجلس شورای ملی گردید.

اولین حرکت سیاسی بزرگ خیابانی، مخالفت با اولتیماتوم روسیه در مجلس دوم طی یک نطق بلند یک ساعته بود. او پس از قبول اولتیماتوم توسط دولت و تعطیلی مجلس، در سبزه میدان تهران میتینگی برگزار کرد و بلافاصله برای فرار از دستگیری توسط وثوق الدوله، به خراسان گریخت. در شش سال ایام فترت مجلس، مشغول تجارت شد و با تاجگذاری احمدشاه به تشکیل مجالس ادبی و مذاکرات فلسفی مشغول شد و طی این جلسات گروههایی را به دور خود جمع کرد. در ماجرای اشغال تبریز توسط عثمانی از مخالفان پان‌ترکیزم بود و به

همین مناسبت مدتی توسط قوای عثمانی در ارومیه زندانی گردید. شیخ محمد خیابانی، با قرارداد وثوق‌الدوله با دولت انگلستان (قرارداد 1919) نیز به مبارزه برخاست و از آنجا که حکومت مرکزی را ضعیف و وابسته می‏دید، ایجاد یک تحول اساسی در سیستم حکومت ایران و احیای آزادی را گام نخست برای خانه تکانی ایران و بیرون راندن اشغالگران خارجی می‏دانست. ولی برداشتن گام اول را از طریق مذاکره سیاسی امکانپذیر نمی‏شمرد و تنها راه را در قیام و مقاومت در برابر استبداد و دخالت خارجی می‏دانست. از این رو، بعد از قبول

قرارداد 1919 م از سوی دولت ایران، در تبریز دست به قیام زد.
سخنرانی‌ها
1 حاکمیت ملت لزوم تشکیلات در هیئت اجتماعیه پافشاری و استقامت
2 افکار عمومی
3 لزوم مرکزیت
4 بیاد شهدای آزادی، فکر باید هادی انقلاب و تکامل باشد
5 آزادی با خونسردی فرق دارد

6 خائن باید مجازات شود
7 باید بفهمیم که چه می‌خواهیم
8 آزادی قبل از همه چیز، اراده ملت مافوق همه چیز است
9 برای اجرای اصلاحات خودمان را باید قبلاَ اصلاح کنیم
10 آزادی و امنیت

11 سقوط و اعتلا
12 و بیش از 100 سخنرانی دیگر و مقالات متعدد.
قیام خیابانی

روز 17 فروردین 1299 قیام مسلحانه شیخ محمد خیابانی علیه دولت وثوق الدوله در تبریز آغاز شد . شیخ محمد خیابانی از جمله مبارزینی بود که در سالهای پایانی حکومت قاجار در نقاط مختلف کشور به مقابله با استعمار و استبداد پرداخت. خیابانی در 1256 ش. در خامنه ـ‌از توابع تبریزـ متولد شد. او پس از چند سال کار و تحصیل مقدماتی در روسیه که محل اقامت پدرش بود به تبریز بازگشت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی علاوه بر فقه و اصول، ادبیات ـ عرب را فرا گرفت و به کسوت روحانیت درآمد. مدتی امام جماعت مسجد جامع تبریز شد و سپس به دوره دوم مجلس شورای ملی که در آبان 1288 آغاز به کار کرد، راه یافت. هنگام اولتیماتوم روسیه تزاری برای بیرون راندن مستشاران خارجی و ادامه اقامت

مستشاران روسی در ایران که با موافقت احمد شاه رو به رو شد و به تعطیلی مجلس دوم انجامید، شیخ محمد خیابانی به مبارزه علیه حضور استعماری بیگانگان ادامه داد. او طی نطق‌های پرشوری در مجلس، نمایندگان را از تسلیم شدن در برابر روسها برحذر داشت. پس از تعطیلی مجلس دوم به تبریز بازگشت و مبارزات سیاسی خود را سازمان تازه‌ای بخشید.
مهمترین بخش این مبارزات، قیام وی در برابر پیمان 1919 وثوق‌‌الدوله بود.

پس از پایان جنگ جهانی اول که با تخلیه مناطق شمالی ایران از نیروهای روس همراه بود، دولت انگلیس ـ رقیب دیرینه روس‌ـ به بهانه‌های مختلف، از جمله مبارزه با یکی از دولت‌های متحدین (عثمانی) یا مبارزه با نفوذ بلشویسم به ایران، به تقویت روز‌ افزون نیروهای خود در ایران پرداخت و برای تسلط بیشتر و بسط و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود دولت وثوق‌‌الدوله را برای انعقاد قراردادهای گوناگون تحت فشار قرار داد. یکی از پیمانهای استعماری دربار لندن که موجب افزایش قابل ملاحظه سلطه سیاسی انگلیسی‌ها در ایران شد، پیمان موسوم به

«قرارداد 1919» بود. به موجب این قرارداد که در مرداد 1298 با دولت وثوق‌الدوله منعقد شد، امتیاز راه‌آهن و راههای شوسه در سراسر کشور به انگلیس واگذار شد و ارتش و دستگاه مالیه ایران زیر نظر مستشاران سیاسی و اقتصادی بریتانیا قرار گرفت. کابینه وثوق‌الدوله به دنبال تحمیل این قرارداد ننگین با موج مخالفت‌های عمومی و اعتصابات صنفی و کارگری در کشور سقوط کرد. روحانیون مبارز از جمله شیخ محمد خیابانی و سید حسن مدرس در جریان مخالفت‌ها و اعتراضات عمومی مردم علیه پیمان 1919، به وثوق‌الدوله که عاقد این پیمان بود، به شدت اعتراض کردند.

این افشاگری‌ها به شناخت بیشتر مردم از ماهیت اهداف بیگانگان در ایران انجامید. شیخ محمد خیابانی در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس، مردم را از رأی دادن به سیاسیون وابسته به انگلیس یا روسیه برحذر داشت. او قرارداد 1919 را مضر به حال مملکت و ناقض حاکمیت ملی و استقلال ایران خواند و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله به تشریح ابعاد خطرناک این پیمان پرداخت. او برای واداشتن وثوق‌الدوله به لغو معاهده، در بهار 1299ش. به مبارزه مسلحانه روی آورد و در روزهای میانی فروردین همان سال در برنامه‌ای از پیش طراحی شده، تمامی ادارات و مراکز دولتی تبریز را تصرف کرد. وی با گسترش این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان، توانست، این خطه را از حاکمیت دولت وثوق‌الدوله خارج سازد.

در کشاکش قیام شیخ محمد خیابانی، دولت وثوق‌الدوله سقوط کرد و کابینه مشیرالدوله زمام امور را به دست گرفت. مشیرالدوله برای پایان دادن به قیام خیابانی، مخبرالسلطنه حاکم تبریز را مأمور فرو نشاندن این قیام کرد. مخبرالسلطنه پس از چند دوره مذاکره بی‌حاصل با شیخ محمد خیابانی، سرانجام به کمک قوای قزاق عملیات نظامی بزرگی را علیه نیروهای وفادار به خیابانی به راه انداخت. در جریان این نبرد نیروهای شیخ سرکوب شده و شیخ محمدخیابانی نیز در 22 شهریور 1299 به شهادت رسید.

دولت مشیرالدوله از بیم عکس‌العمل مردم قتل خیابانی را تا مدتها «خودکشی» اعلام کرد، اما این ترفند، بی حاصل بود به طوری که مشیرا‌الدوله و مخبرالسلطنه که هر دو در مجلس چهارم وکیل بودند، نزد بسیاری از نمایندگان به «قاتل» مشهور شده و روزنامه «طوفان» نیز در مقاله‌ای این دو را عامل قتل خیابانی و آشوبهای تبریز معرفی کرد.

دلیل اصلی قیام آن بود که وثوق‌الدوله برای تصویب قرارداد نیاز به مجلسی یکدست داشت ولی خیابانی موفق شده بود علی رغم اعمال نفوذ وثوق، شش نفر از اعضای حزب دموکرات آذربایجان را به مجلس بفرستد. وثوق تصمیم گرفت ابتکار عمل را بدست بگیرد و حزب دموکر

ات را غیرقانونی اعلام نمود. همین امر موجب آغاز قیام گردید. [2]
وی در دو روز این قیام که از 17 فروردین 1299 شمسی، آغاز شد، نهادهای دولتی تبریز را به تصرف خود درآورد و شهر را از دست دولتیان خارج ساخت. قیام بیش از پنج ماه ادامه داشت. مخبرالسلطنه هدایت به ولایت آذربایجان منصوب گردید. به فرمان مخبرالسلطنه فرستاده ویژه مشیرالدوله، صدراعظم وقت، قزاق‌ها قیام‌گران را منکوب نمودند. خیابانی که انتظار درگیری با مخبرالسلطنه که از مخالفان قرارداد بود را نداشت، غافلگیر شد و حکومت وی بر آذربایجان تنها ظرف سه ساعت در دوشنبه 22 شهریور 1299 برابر با 29 ذی‏حجه 1338ق پس از درگیری و دخالت قزاق‌ها به شکست انجامید. شیخ محمد خیابانی نیز در در خانه یکی از دوستانش کشته شد.[3] (و یا خودکشی کرد) [4]

در آخرین نطق خیابانی چنین آمده‌است: [5]
«تبریز می‌خواهد حاکمیت بدست ملت باشد. تمام ایران. فعلاً با زبان حال خود این تقاضا را می‌نماید. هرگاه تهران از قبول این نظریه سرپیچی کند، ما با اصول رادیکالیسم ایران را تجدید بنا خواهیم نمود، ما می‌گوئیم حاکمیت دموکراسی باید در سراسر ایران جاری باشد. اهالی ایالات و ولایات باید رأی خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه این حق، آخرین مرحله مردن است و مردن در این راه را ما بر زندگی بی‌شرمانه ترجیح می‌دهیم.»
کتاب عبدالحسین ناهیدی آذر به نام «جنبش آزادیستان و شیخ محمد خیابانی» مستقل ترین اثری است که در این باره و به تازگی به چاپ رسیده است.[6]

ماهیت قیام
درباره ماهیت قیام خیابانی نظرات مختلفی وجود دارد. گروهی او را وطن‌پرستی می‌دانند که برای جلوگیری از انعقاد قرارداد اقدام به قیام نمود و قصد گسترش قیام خود را به مرکز داشت و در آرزوی آزادی همه ایران بود. در مقابل گروهی دیگر اورا تجزیه طلبی می‌دانند که حتی نام آذربایجان را به «آزادی‌ستان» تغییر داد و قصد داشت رشته اطاعت از مرکز را بگسلد.[7]
قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان
در آن زمان که جز دست های شوم روس و انگلیس بر سر این سرزمین سایه نمی افکند، تنها با آفتاب نگاه تو بود که بذر امید و شاخه روشنایی در دل ها جوانه می زد. تنها جمال آسمانی تو بود که روشنایی صبح امید را در غبار و آتش و خون، در عمق باورهای خشکیده بارور می نمود و تو، شیخ محمد خیابانی می شدی تا در فضای خفقان و جهل آلود و هراس انگیز، به واژه جرأت، رسمیّت بخشی.صدای رعدآسای تو بود که سکوت ورم کرده نگاه ها را در هم فرو می ریخت. آن زمان که سایه های سرد و سنگین استبداد و استعمار، از سرزمین ما سر برآورده بود، تو بودی که ایستادی بر سر راه سیاهی ها و سودای چیرگی همیشگی را در گمان مرگ خشکاندی.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله تصمیم گیری در سیستم های چندعامله برای شبکه های هوشمند برق درحضور منابع انرژی تجدید پذیر با استفاده از منطق فازی نو


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تصمیم گیری در سیستم های چندعامله برای شبکه های هوشمند برق درحضور منابع انرژی تجدید پذیر با استفاده از منطق فازی نوع دوم word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تصمیم گیری در سیستم های چندعامله برای شبکه های هوشمند برق درحضور منابع انرژی تجدید پذیر با استفاده از منطق فازی نوع دوم word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تصمیم گیری در سیستم های چندعامله برای شبکه های هوشمند برق درحضور منابع انرژی تجدید پذیر با استفاده از منطق فازی نوع دوم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله تصمیم گیری در سیستم های چندعامله برای شبکه های هوشمند برق درحضور منابع انرژی تجدید پذیر با استفاده از منطق فازی نوع دوم word :

چکیده

یکی از مشخصههای شبکههای هوشمند الکتریکی، وجود واحدهای انرژی پراکنده مبتنی بر منابع تجدیدپذیر و پاک مانند : توربین های بادی، سلول های خورشیدی و; میباشد. بهینهسازی استفاده از این واحدها، از جمله مسائل مهم در بهره-برداری از شبکه های هوشمند است. به همین منظور اخیرا از تکنولوژی سیستم های چند عامله استفاده شده است که به طور موفقیتآمیزی به سیستم های تولید انرژی اعمال گردیده است. سیستمهای چند عامله، سیستمهایی متشکل از چندین عامل هوشمند و مختلف است که به طور مستقل کار میکنند تا هدف سیستم محقق گردد.

یک انتخاب مناسب برای تصمیمگیری در سیستمهای چند عامله، استفاده از سیستمهای تصمیمگیری مبتنی بر منطق فازی می باشد. زیرا کنترل بر مبنای منطق فازی قادر است الگوریتمها را با استدلال های زبانی ترکیب کرده و در نتیجه کنترل یکپارچه سیستم را برای ما به ارمغان میآورد. همچنین تصمیم گیری بر مبنای منطق فازی، قابلیت فائق آمدن بر مشکلات ایجاد شده توسط عدم قطعیتها را نیز دارد. با وجود آن که منطق فازی نوع اول حاوی مفهوم عدم قطعیت میباشد، تحقیقات اخیر نشان دادهاند که محدودیتهایی در توانایی مجموعه های فازی نوع اول برای مدل سازی و مینیمم کردن اثرات عدم قطعیت وجود دارد. این بدان علت است که یک مج موعه فازی نوع اول، قطعی است؛ بدین معنا که درجههای عضویت اعضای آن، اعداد ثابتی هستند . اخیرا، مجموعه های فازی نوع دوم با این ویژگی که خود توابع عضویت آنها نیز فازی هستند، توجه بسیار زیادی را به خود جلب نمودهاند. نتایج شبیه سازی در این مقاله، بهینهسازی استفاده از واحدهای تولید پراکنده مبتنی بر منابع تجدیدپذیر و پاک در یک شبکه هوشمند الکتریکی با بهرهگیری از قابلیتهای تصمیمگیری مبتنی بر منطق فازی نوع دوم نشان می دهد. همچنین در این مقاله مدل طراحی شده برای سیستم های چند عامله نیز مشخص می گردد.

کلمات کلیدی : سیستم های چند عامله، شبکه هوشمند، منطق فازی نوع دوم، واحدهای تولید پراکنده، منابع انرژی
تجدیدپذیر و پاک ; .

1

مجموعه مقالات هفتمین کنفرانس ملی انرژیهای تجدیدپذیر، پاک و کارآمد 31 اردیبهشت 1394، ایران، تهران، مرکز همایشهای صدا و سیما مجری: هم اندیشان انرژی کیمیا تلفن تهران: 88671676 و 09197556424

-1 مقدمه

شبکه برق سنتی که در حقیقت یک شبکه تک سویه با جهت تبادل انرژی از سمت تولیدکننده به سمت مصرفکننده میباشد، در صد سال گذشته پاسخ گوی نیاز جوامع بوده است. این شبکه ها نیازمند نظارت دولت بوده و از جنبه های فنی، اقتصادی و زیستمحیطی دچار مشکل میباشند. جامعه مدرن امروزی خواستار یک سیستم قابلاعتمادتر، مقیاسپذیرتر و قابل کنترل میباشد که در عین حال مقرون به صرفه، امن و سازگار نیز باشد.

انتظار میرود نسل آینده سیستم های قدرت الکتریکی که با نام شبکههای هوشمند P1P0Fشناخته میگردد، انقلابی در تولید، انتقال و توزیع انرژی برق با مسیر دو سویه انرژی الکتریکی و اطلاعات ایجاد کند. همچنین شبکههای هوشمند میتوانند از منابع انرژی تجدیدپذیر به جای منابع انرژی سوخت فسیلی استفاده کند تا از ایجاد گازهای گلخانه ای و آلودگی بیشتر جلوگیری گردد. علاوه بر آن هر یک از این منابع انرژی تجدیدپذیر دارای اندازه نسبتا کوچک بوده و میتوانند در اطراف مراکز بار پراکنده قرار بگیرند. از این رو به چنین واحدهای تولیدکننده برق، واحدهای تولید پراکنده اطلاق میگردد. نصب واحدهای تولید پراکنده در شبکه های هوشمند برق، باعث افزایش قابلیت اطمینان و کاهش تلفات توان می شود و این امر به نوبه خود،

افزایش پیچیدگی سیستم قدرت را به دنبال دارد.

یکی از مسائلی که در شبکههای هوشمند انرژی مورد توجه قرار گرفته است، بهینه سازی استفاده از منابع میباشد. جهت

استفاده مفید و کارآمد از این شبکه ها، نیاز به استفاده از اطلاعات کافی در مورد عملکرد شبکه به همراه دادههای زمینهای
دیگر همانند دادههای محیطی می باشد و تغییر هوشمندانه نقطه کار شبکه لازم است بر این اساس انجام گیرد. به همین
منظور اخیرا از تکنولوژی سیستمهای چند عامله 2F1 استفاده شده است که به طور موفقیتآمیزی به سیستمهای تولید انرژی
اعمال شده است. سیستمهای چند عامله، سیستم هایی متشکل از چندین عامل هوشمند و مختلف است که به طور مستقل
کار میکنند تا هدف سیستم محقق گر دد. یک عامل به تنهایی قادر به بیان یک سیستم پیچیده نمیباشد بنابراین از
سیستمهای چند عامله استفاده می شود که هر کدام بطور مستقل در ارتباط با یکدیگر فعالیت می کنند تا هدف تعریف شده
برای سیستم برآورد گردد. هر منبع انرژی و بار در سیستم توسط یک عامل مستقل بیا ن شده است که یک راه ارتباطی

مشترک برای تمامی عوامل دیگر که بیانگر مولفههای دیگر شبکه میباشد را فراهم میکند. هماهنگی بین این عاملها یکی از مهمترین مسائل در مدلسازی سیستمهای انرژی پراکنده به وسیله سیستمهای چند عامله میباشد. سیستمهای تصمیمگیری این امکان را به هر یک از عوامل میدهد تا با استفاده از مجموعه قواعد از پیش تعیین شده، تصمیمگیری نمایند. بر اساس این قواعد از پیش تعیین شده، هر عامل سیاست عملکرد خود را به منظور بهرهبرداری بهینه از سیستم اتخاذ میکند.

یک انتخاب مناسب برای تصمیمگیری در سیستمهای چند عامله، استفاده از سیستمهای تصمیمگیری مبتنی بر منطق فازی می باشد. زیرا کنترل بر مبنای منطق فازی قادر است الگوریتمها را با استدلال های زبانی ترکیب کرده و در نتیجه کنترل

1Smart Grid 2Multi Agent System

2

مجموعه مقالات هفتمین کنفرانس ملی انرژیهای تجدیدپذیر، پاک و کارآمد 31 اردیبهشت 1394، ایران، تهران، مرکز همایشهای صدا و سیما مجری: هم اندیشان انرژی کیمیا تلفن تهران: 88671676 و 09197556424

یکپارچه سیستم را برای ما به ارمغان میآورد. همچنین تصمیمگیری بر مبنای منطق فاز ی، قابلیت فائق آمدن بر مشکلات ایجاد شده توسط عدم قطعیت ها را نیز دارد. به دلیل وجود مصرفکنندهها و تولیدکنندههای گوناگون و مخصوصا عوامل انسانی در شبکه های هوشمند، این شبکهها در معرض عدم قطعیتهای پیچیده قرار دارند.

سیستمهای فازی نوع 1 به دلیل دارا بودن توابع عضویت با مقدار دقیق، توانایی محدودی در کاهش اثر عدم قطعیت در قواعد فازی دارند. در عمل ممکن است قسمت های توصیف کننده قواعد فازی دارای عدم قطعیت باشند. این عدم قطعیت ممکن است از مواردی از قبیل نظرات متفاوت افراد برای قواعد زبانی، عدم قطعیت در اندازهگیری ها و یا نویزی بودن دادهها نشأت گرفته باشد. برای کاهش عدم قطعیت در قواعد فازی از منطق فازی نوع 2 استفاده می شود. در منطق فازی نوع 2 مجموعه های فازی دارای مقادیر عضویت فازی هستند. از این رو به آنها مجموعههای فازی- فازی نیز میگویند. در منطق فازی نوع 2 علاوه بر کاهش عدم قطعیت در قوانین فازی، به علت فازی بودن توابع عضویت امکان مدل کردن عدم قطعیت ها

به نحو موثری بهبود یافته است.

به نظر می رسد با وجود عدم قطعیت در شرایط موجود در این پژوهش، بازدهی سیستم های فازی نوع 2 نسبت به نوع 1 بیشتر باشد. از اینرو در این مقاله قصد داریم برای نخستین بار از سیستم فازی نوع 2 به عنوان سیستم تصمیمگیری در شبکه هوشمند مدلسازیشده با سیستم های چند عامله استفاده کنیم. به همین منظور سیستم فازی نوع 1 و 2 به طور جداگانه به عنوان سیستم تصمیمگیری بر روی شبکه هوشمند اعمال ش ده و نتایج با یکدیگر مقایسه خواهند شد. همانطور که در نتایج مشخص شده ، استفاده از منطق فازی نوع 2 نتایج به مراتب بهتری برای مدیریت منابع انرژی نسبت به حالتی که از منطق فازی نوع 1 استفاده میشود، به همراه داشته است.

-2 پیشینه مطالعات و کارهای انجام شده

در مقالات [1] و [2]، قابلیتهای سیستم های چند عامله در بهره برداری از ریز شبکه با حضور منابع انرژی تجدیدپذیر توضیح داده شده است. نویسندگان این مقالات، سیستم طراحی شده را بر روی یک ریز شبکه در آزمایشگاه تست نمودهاند.

آنها همچنین یک روش نوین با نام آموزش تقویتی چند عامله برای افزایش هوش و بازده ریز شبکه، پیشنهاد دادهاند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله آشنایی با افراد بی منطق word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله آشنایی با افراد بی منطق word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله آشنایی با افراد بی منطق word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله آشنایی با افراد بی منطق word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله آشنایی با افراد بی منطق word :

فهرست:
تعریف منطق
مصنف و مدون منطق
فایده منطق
شخصیت انسانهای بی منطق
رفتار و رابطه بی منطقان نسبت به واقعیت و حقیقت
رفتار و رابطه نسبت به جامعه
تفأل در اروپا کار بی منطقان خرافی
بی منطقان تکیه گاه روحی و روانی می خواهند
چگونه به استراتژی منطق پی ببریم
انسانهای بی منطق و فال

 

تعریف منطق
فکر انسان پیوسته در معرض خطا و لغزش است و ممکن است در مسیر تفکر و استدلال و استنتاج که پایه فلسفه و همه علوم بر این اعمال ذهنی آدمی است، به اشتباه بیفتد.پس انسان، برای کشف حقیقت و مصون ماندن از خطای درتفکر، نیازمند و محتاج به یک سلسله اصول و قواعد عام و فراگیر است که او را در همه جا راهنمایی کند و مانع از گمراهی وی در تفکر گردد.مجموع این اصول و قواعد، منطق (logic) نام دارد . منطق در لغت به معنی کلام و گفتار است.اما در تعریف مصطلح فلاسفه و منطق دانان، منطق به معنی قانون صحیح فکر کردن است و راه و روش صحیح فکر کردن و درست اندیشیدن و نتیجه گیری کردن را می آموزد.به همین دلیل است که این علم، منطق نامیده می شود؛ زیرا از واژه نطق مشتق شده که به معنی سخن گفتن، ادراک کلیات و نفس ناطقه انسانی اطلاق می شود.

به سخن دیگر، قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس و معیار و ابزاری برای سنجش است که هر گاه بخواهیم درباره موضوعی؛ اعم از علمی، فلسفی و یا حتی امور روزمره زندگی، تفکر و استدلال کنیم، باید استدلال ها و استنتاج های خود را با این مقیاس و معیار بسنجیم و ارزیابی کنیم تا به طور غلط نتیجه گیری نکنیم. منطق یک ابزار است.
منطق در شمار علوم آلی یا ابزاری است. علوم آلی و ابزاری، به آن دسته از دانش ها گفته می شود که در خدمت علم یا علوم دیگر بوده و اساسا برای همین مقصود به وجود آمده اند.
مثلا علم جبر یک علم ابزاری است؛ زیرا خود این علم به تنهایی فایده ای ندارد؛ بلکه هنگامی که در خدمت ریاضیات درآمده و شیوه ها و قالب های حل معادلات ریاضیاتی را بیان می کند، کار ساز می شود. منطق نیز یک علم آلی و ابزاری است؛ زیرا عهده دار بیان راه های صحیحی است که فکر و اندیشه بر طبق آن، بر حقایق نامعلوم دست می یابد و اگر علم و فلسفه و تفکر انسانی نباشد، این علم نیز خود به خود منتفی می گردد.

این علم بیش از هر علم دیگری، در خدمت فلسفه است و اساسا اولین قواعد منطقی توسط فلاسفه کشف و تدوین شد.
بر این اساس، منطق را این گونه تعریف می کنند:
منطق، ابزاری است از نوع قاعده و قانون که مراعات کردن و به کار بردن آن، ذهن را از خطای در تفکر مصون نگه می دارد.
مصنف و مدون منطق
نخستین کسی که قواعد ذهن آدمی را به دست آورد و با ترتیبی خاص و منظم، مدون ساخت و بسیاری از قوانین آن را خصوصا در مبحث قیاس، با دقت اعجاب انگیز و ابتکار خویش استخراج کرد، ارسطو است. باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن این که درست نیست ارسطو را موسس و سازنده یا خالق منطق بخوانیم؛ زیرا منطق، قواعد ذهن انسانی است که همه انسان ها بر اساس این قواعد، فکر و استدلال می کنند و زندگی خود را بر پایه آن ها بنا نهاده اند.به عبارت دیگر، منطق همانند قواعد و قوانین طبیعی است که در تمامی اشیا و جانداران، برقرار است و دانشمندان، می کوشند تا این قوانین را به دست آوردند. ا ارسطو تنها کاری که کرد،

این بود که این قواعد را با جهد و کوشش فکری بسیار، استخراج کرد و آن ها را منظم و مدون ساخت.شاهد این امر، این که خود وی این دانش را تحلیل نامید؛ یعنی چیزی وجود داشته و سپس او به تجزیه و تحلیل آن پرداخته است. عنوان منطق را اولین بار، شارحان آثار ارسطو به این فن اطلاق کردند و بعد از اسکندر افرودیسی، استعمال لفظ منطق برای این علم، عمومیت یافت.متفکران مسلمان، برای منطق، ارزش و اعتبار بالایی قائل بودند و گاهی آن را منطق و گاهی میزان می نامیدند.چنانکه در نظر فارابی، این علم در راس تمام علوم جای دارد؛ زیرا احکام و قوانین منطقی در تمام علوم و رشته ها جاری و برقرار است.و در نظر غزالی، منطق، معیار است برای هر علمی و نزد برخی دیگر از فلاسفه، منطق، هنر اندیشیدن است.

فایده منطق
امتیاز انسان بر سایر جانوران، به قوه نطق، یعنی قوه تعقل و تفکر است و همین مزیت است که به انسان امکان می دهد تا حقایق جهان را درک کند موجب می شود تا وی با استفاده از دانسته های خود، به نادانسته ها و مجهول هایش پی ببرد؛ بر وسعت معرفت خود افزوده و دایره علم و تمدن را توسعه بخشد.بنابراین، تفکر، یک امر فطری در وجود انسان و ناشی از طبیعت انسانی است؛ چنانچه هیچ کسی بدون تفکر و به کار گیری عقل، نمی تواند زندگی کند.

با تمام این احوال، انسان در افکار و اندیشه ها و استدلالات خود همیشه در مسیر صحیح حرکت نمی کند و بسیار اتفاق می افتد که به اشتباه چیزی را می پذیرد و یا نتیجه گیری می کند.یعنی در موارد بسیاری، حق و باطل یا صواب و خطا برای ذهن، یکی جلوه کرده و به اصطلاح، امر بر انسان مشتبه می گردد.مثلا آنچه را که در واقع علت یک پدیده نیست، علت آن می پندارد و یا آنچه را که نتیجه افکارش نیست، نتیجه افکارش به شمار می آورد؛ استدلال سفسطی را برهان صحیح قلمداد می کند و گاهی نیز مقدمات باطلی را کنار هم نهاده و به واسطه آن ها، به مطلبی نادرست معتقد می شود و به همین ترتیب; . بنابراین، می بینیم که ذهن ما از خطای در تفکر، مصون نیست.

و اساسا به همین جهت است که اختلافی عظیم میان عقاید و آراء انسان ها و مکاتب مختلف مشاهده می شود و مکتب های متضاد به وجود می آیند.چنانکه یکی با یک سری مقدمات به نتیجه ای می رسد و دیگری، با مقدماتی دیگر، به نتیجه ای مخالف آن نتیجه دست می یابد. حتی یک نفر، در طی زندگی خویش، افکار متناقص با هم پیدا می کند و گاه افکار و آراء سابق خود را مورد ریشخند قرار داده و آنها را ناقص یا اساسا باطل اعلام می کند. بنابراین،

انسان نیازمند ابزار و قانونی است تا مانع از انحراف و خطای او شود و او را به راه و روش صحیح فکر کردن و درست نتیجه گرفتن راهنمایی کند.این قانون که محافظ ذهن انسان از خطاست، علم منطق است.به عبارت دیگر، ما در خصوص درست سازی افکار و اندیشه هایمان و حرکت در مسیر صحیح تفکر و تعقل، به منطق نیاز مندیم. اساسا تفکر عبارت است از این که انسان میان چند معلوم و دانسته خود، برای بدست آوردن معلوم جدید و کشف مجهول، ارتباط برقرار کند. چنان که در تعریف فکر گفته اند:

تفکر، عبارت است از سیر و حرکت ذهن از دانسته های خود به سمت نادانسته ها تا آن ها را کشف کند. ذهن در این جریان، یعنی آن گاه که فکر می کند و می خواهد از ترکیب کردن معلومات خویش، مجهولی را تبدیل به معلوم کند، باید بر اساس راه و روش خاصی حرکت کند. به سخن دیگر، معلومات قبلی ذهن، تنها در صورتی نتیجه بخش می شوند که شکل خاصی بدان ها داده شود.منطق، قواعد و قوانین این نظم و شکل را بیان می کند. یعنی منطق به ما توضیح می دهد که معلومات ذهنی،

تنها در صورتی نتیجه می دهند که بر اساس مقررات منطقی شکل و صورت گرفته باشند. به طور کلی، چنانچه ذکر شد، عمل فکر کردن، چیزی جز نظم دادن به معلومات و پایه قرار دادن آن ها برای کشف یک امر جدید نیست.پس وقتی که می گوییم: “منطق، قانون صحیح فکر کردن است” و از طرف دیگر می گوییم که: “فکر، عبارت است از حرکت و سیر ذهن از مقدمات به سوی نتایج”، معنی اش این می شود که منطق، کارش این است که قوانین درست حرکت کردن ذهن را نشان دهد.

بنابراین، فایده اصلی منطق این است:
جلوگیری ذهن از خطای در تفکر.
جدا از این فایده که فایده اصلی و اساسی این علم است، منطق فواید بسیار دیگری نیز دارد که به چند نمونه از این فواید اشاره می کنیم:
1- دانستن قواعد و قوانین منطقی، بسیار بیشتر از وقتی که آنها را نمی دانیم، ما را از خطای در تفکر مصون نگاه می دارد؛ چرا که ما را وامی دارد تا آن ها را اعمال کنیم و با دقت بیشتری فکر کنیم.

2- ممکن است گفته شود که:
“ذهن ما انسان ها در غالب موارد، خود بخود نتایج درست را پیدا می کند؛ چنانچه بیشتر آدمیان، منطق نخوانده اند و با این حال، در امور روزمره زندگی خویش مشکلی ندارند و ذهنشان به طور خودکار، به نتیجه مطلوب دست پیدا می کند. یعنی همه انسان ها دارای عقل سلیم هستند و بنابراین، احتیاج خاصی به منطق نیست.”

در پاسخ می گوییم:
درست است که انسان در امور روزمره و ساده زندگی که احتیاج به تفکر سخت و پیچیده ندارد، خودبخود حقایق را کشف می کند؛ اما غالبا از چرایی و چگونگی فرایند ذهنی خود غافل است. یعنی نمی داند چرا و چگونه به این حقیقت(در هر زمینه ای که می خواهد باشد) رسیده است.

گذشته از این، معمولا عقل سلیم(یعنی عقل همگانی که همه انسان ها دارند)، به تنهایی قادر به حل تمام اشکالات و ابطال و رد مطالب ناصحیح نیست.مثلا انسان ممکن است دریابد که فلان استدلال باطل است، اما نمی تواند بفهمد که بطلان آن به چه سبب است و رد آن چگونه امکان دارد.در صورتی که منطق موجب می شود که ما بتوانیم پرده از روی مغالطه ها برداریم و به راز و رمز اشتباه کاری مغالطه کاران پی ببریم و به مدد برهان، دیگران را نیز با عقیده خود شریک و همساز گردانیم. (به اصطلاح موجب می شود که ما به عقیده خود، هویت جمعی ببخشیم.)

3- ذهن معمولی که با منطق ممارست نداشته است، فقط استخراج نتایج ساده برایش امکان پذیر است و یا تنها می تواند براهینی را که اشتباهشان به طور نمایانی آشکار و واضح است، رد کرده و اشتباهشان را معلوم سازد. اما اگر رشته مقدمات و استدلالات به درازا بکشد و پی در پی و متوالی گردد، عاجز می ماند.در صورتی که منطق از ادامه استدلال و دنبال کردن سیر استدلالات تا نتایج دور، واهمه ای ندارد و وظیفه خود می داند تا استدلال را تا آن جایی که امکان دارد، تعقیب کند؛ مبادا چیز اشتباهی در آن باشد و به علت پیچیدگیش، برای آدمی حق جلوه نماید. خلاصه آنکه منطق، ذهن افراد را به حد اعلی می پرورد و در اعمال ذهنی سریع و استوار می سازد.

آنچه را که آدمی پیش از آموختن منطق به نحو ناقص و مبهم می دید، پس از آموختن این علم آن به طور کامل در می یابد و حقایقی تازه را که وصول بدان ها بدون استمداد منطق میسر نبود، در می یابد.بنابراین، دانستن منطق برای کسی که بخواهد به مطالعه علم و معرفت و دانش بپردازد و در جستجوی حقیقت باشد، ضروری است. علاوه بر فواید مذکور ، تحصیل منطق و ممارست در آن، نوعی ورزش فکری است و همچنان که ورزش بدنی، موجب تقویت بدن و تناسب اندام می شود، بررسی قواعد منطق و مطالعه و به کار بستن آن ها، موجب تقویت تعقل و تفکر می شود. گذشته از این، منطق کلید فلسفه است و بدون آن، تحصیل فلسفه امکان پذیر نیست؛ زیرا اصطلاحات و مطالب آن، پیوسته در فلسفه و حکمت به کار می رود.

شخصیت انسانهای بی منطق
به شخصیت انسانى از زاویه هاى مختلف مى توان برخورد کرد و یا به بیان دیگر مى توان براى انسان شخصیت هاى مختلف تصور نمود، مانند شخصیت اخلاقى، شخصیت علمى، شخصیت عملى و غیره. براى ارزیابى هریک از این شخصیت ها یعنى براى تشخیص آنکه فرد مورد ارزیابى ما انسان مثبتى است یا منفى، لایق است یا نالایق، داناست یا نادان، مترقى است یا مرتجع،منطقی یا بی منطق، ملاک هائى ضرور است تا با انطباق آن ملاک ها بر کردار ممتد و نمونه وار حیاتى آن فرد، بتوان قضاوت و نتیجه گیرى کرد.

هدف ما در این مقاله بحث در باره ملاک هاى ارزیابى شخصیت اخلاقى یا به بیان دیگر شخصیت بشرى و انسانى افراد است. چگونه مى توان دانست کسى منطقی است یا بی منطق؟
انبوهى از صفات انسانى نیکو وجود دارد مانند عاطفه و وفادارى ، صداقت و صراحت، سادگى و فروتنى، عفت و خوددارى، بزرگوارى و جوانمردى، دلسوزى و مهربانى، بذل و بخشش، گذشت و فداکارى، ادب و نزاکت، منطق و غیره و غیره. برخى یک یا چند از این صفات را مطلق مى کنند و آنرا الگوى قضاوت قرار مى دهند و واجد آن را نیک و فاقد آن را بد می شمرند.
برخى، خیالپرورانه، در جستجوى انسان هاى کاملند که همه صفات پسندیده را دارا و از همه خصائل نامحمود مبرى باشند. چنین خیالپرورانى بناچار در زندگى بسیار سر مى خورند.
برخى ملاک قضاوتشان عینى نیست ذهنى است یعنى حکم و قضاوت آنان بسته به محاسبات و اغراض شخصى آنهاست. اگر شما با این محاسبات و عواطف برخوردى ناساز نداشته باشید آدم خوبى هستید و الا بی منطقید.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید