دانلود مقاله فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن word :

فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن
1- تسلیم محض خدا
وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ‏(1).
و مطیعانه براى خدا قیام کنید.
إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً قَانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ‏(2).
ابراهیم، بزرگوار مردى که [به تنهایى‏] یک امت بود، مطیع فرمان خدا و صاحب دین حنیف و از مشرکان نبود.
فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ‏(3).

پس زنان شایسته، فرمانبردارند و در غیبت شوهر، عفیفند و فرمان خدا را نگاه مى‏دارند.
وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ ; لَهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْراً عَظِیماً(4).
مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان اهل طاعت و زنان اهل طاعت،; (خداوند) براى آنان آمرزش ومزدى بزرگ آماده کرده است.
أَلصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ و الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ(5).

شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان وآنان که در سحرگاهان آمرزش مى‏طلبند.
وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَآ أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ‏(6).

هر کس از شما که مطیع خدا و پیامبرش شود و کار شایسته کند، دوبار به او پاداش دهیم.
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرینَ‏(7).
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر که از شما از دینش باز گردد، چه باک، زود باشد که خدا مردمى را بیاورد که دوستشان بدارد و آنان نیز خدا را دوست بدارند. آنان در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش.
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ‏(8).

به تحقیق مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نمازشان خشوع مى‏ورزند.

وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَّدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ; لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظِیماً(9).
مردان شکیبا و زنان شکیبا و مردان خدا ترس و زنان خدا ترس;، براى آنان آمرزش و پاداشى‏بزرگ (از سوى خدا) در نظر گرفته شده است.
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِىَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَهٍ وَ أَجْرٍ کَرِیمٍ‏(10).
تنها، تو کسى را بیم مى‏دهى که از قرآن پیروى کند و از خداى رحمان در پنهانى بترسد، چنین کسى را به آمرزش و مزدى گران مژده بده.
فَلاَ تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بَایاتِى ثَمَناً قَلِیلاً(11).
از مردم نترسید. از من بترسید و آیات مرا به بهاى اندک مفروشید.
فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏(12).
اگر ایمان آورده باشید، سزاوارتر است که از خدا بترسید و بس.

 

فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِى وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ‏(13).
از ایشان مترسید. از من بترسید تا نعمت خویش بر شما تمام کنم، باشد که هدایت شوید.
وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَآئِزونَ‏(14).
و کسانى که از خدا و پیامبرش اطاعت مى‏کنند و از خدا مى‏ترسند و پرهیزگارى مى‏کنند، از رستگارانند.
أَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ کَفَى‏ بِاللَّهِ حَسِیباً(15).
کسانى‏که پیامهاى خدا را مى‏رسانند و از او مى‏ترسند و از هیچ کس دیگر نمى‏ترسند، خدا براى حساب کردن اعمالشان کافى است.
إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ(16).
تنها دانشمندان از او مى‏ترسند و خداوند پیروزمند آمرزنده است.
رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ‏(17).
خداوند از آنها راضى و آنها از خدا راضى‏اند و این حال کسى است که از خدا بترسد.
2- فداکارى
وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفِسِهمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ(18).
و دیگران را بر خویش ترجیح مى‏دهند، هر چند خود نیازمند باشند.

3- انفاق
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِى السرَّآءِ والضرَّآءِ(19).
کسانى که در توانگرى و تنگدستى انفاق مى‏کنند.
وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لاَنْفُسِکُمْ‏(20).
و به سود خود از مالتان انفاق کنید.
فَاَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏(21).
کسى که بخشید و پرهیزکارى کرد و بهترین را تصدیق نمود، پس براى بهشت آماده‏اش مى‏کنیم.

لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى‏ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‏(22).
نیکى را نخواهید یافت، مگر آن‏که از آنچه دوست مى‏دارید انفاق کنید.
4- عفت و حیا
یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغنِیآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ‏(23).
آن‏چنان در پرده عفافند که هر که حال ایشان نداند، پندارد که از توانگرانند.

مَنْ کانَ غَنِیّاً فَلْیَسْتَعْفِفْ ;(24).
هر که [از سرپرستان یتیم‏ها] توانگر است، عفت ورزد. [و از مال یتیم ارتزاق نکند];.
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّى‏ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏(25).
آنان که استطاعت زناشویى ندارند، باید پاکدامنى پیشه کنند تاخدا از کرم خویش توانگرشان سازد.
وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‏(26).

و اگر پاکدامنى پیشه کنند، بر آنها بهتر است. و خدا شنوا و داناست.
; تَمْشى‏ عَلى اسْتِحْیاءٍ ;(27)
(حضرت موسى(ع)) باحیا راه مى‏رفت;.

5- عفو و گذشت
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ اِنَّ اللَّهَ یُحبُّ الُْمحْسِنینَ‏(28).
از آنان درگذر (عفوشان کن) که خداوند نیکوکاران را دوست مى‏دارد.
وَ اِنَّ السَّاعَهَ لَأتِیَهٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ‏(29).
بى‏تردید قیامت فرا مى‏رسد، پس گذشت کن، گذشتى نیکو.
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُوْنَ‏(30).
پس از آنان درگذر و بگو در امان هستید، آرى به زودى خواهید دانست.
و الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الُْمحْسِنِینَ‏(31).
و کسانى که از خطاى مردم مى‏گذرند، خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد.
فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ‏(32).
پس کسى که عفو کند و آشتى ورزد، مزدش با خداست.
و لیعفوا وَ لیَصفحوا ألا تُحِبّونَ أنْ یَغفِرَ اللّهُ لَکُم‏(33).
و درگذرند و ببخشایند، آیا دوست ندارید که خداوند شما را ببخشد.
فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتّى‏ یَأْتِىَ اللَّهُ بِاَمْرِهِ‏(34).
عفو کنید و گذشت کنید، تا خداوند فرمانش را بیاورد.
6 – حلم و بردبارى
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلاَمٍ حَلیمٍ‏(35).
پس او را به فرزندى بردبار مژده دادیم.
اِنَّ اِبْراهیمَ لَحَلیمٌ أَوَّاهٌ منیبٌ‏(36).
ابراهیم بردبار و بسیار به درگاه خدا تضرّع داشت.
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ اِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ(37).
و آن‏که صبر کند و از خطا درگذرد، این از کارهاى پسندیده است.
فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ اُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ;(38)
پس صبر کن، هم‏چنان‏که پیامبران اولوالعزم صبر کردند، و در عقوبتشان عجله مکن;.
سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ(39).
سلام بر شما، به خاطر آن همه شکیبایى که ورزیدید، سراى آخرت چه نیکو سرایى است.
وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدوهِ وَ الْعَشِىّ یُریدُونَ وَجْهَهُ‏(40).
و همراه کسانى‏که هر صبح و شام پروردگارشان را مى‏خوانند و خشنودى او را مى‏طلبند، خود را به صبر وادار کن.
فَاصْبِرْ عَلى‏ ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ ءَانَاىِ الَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى‏(41).
بر آنچه مى‏گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن به پاکى بستاى و در ساعات شب و اول و آخر روز تسبیح بگو، امید است که خشنود گردى.
وَ اصْبِرْ عَلى‏ مآ اَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ(42).
و بر هر چه که به تو مى‏رسد، صبر کن، که این از نشانه تدبیر در کارهاست.
فَاصْبِرْ اِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ‏(43).

پس صبرکن که وعده خدا حق است، مبادا آنان که به مرحله یقین نرسیده‏اند تو را بى‏ثبات و تحقیر کنند.
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ‏(44).
در برابر فرمان پروردگار صابر و استوار باش و چون صاحب ماهى (یونس) مباش.
وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلاً(45)

.
و بر آنچه مى‏گویند صبور باش و به گونه‏اى پسندیده از ایشان دورى بجوى.
یآ اَیُّها الَّذِینَ ءَامَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‏(46).
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، شکیبا باشید و دیگران را به شکیبایى فرا خوانید و منسجم شوید [تا در جنگهاپایدارى کنید] و از خدا بترسید، باشد تا رستگار شوید.

وَ اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ‏(47).
اگر از شما بیست تن باشد و در جنگ پایدارى کنند، بر دویست تن غلبه خواهند کرد.
یآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوهِ اِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ‏(48).
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از شکیبایى و نماز مدد جویید، که خدا با شکیبایان است.

الصَّابِرینَ وَ الصَّادِقینَ وَ الْقانِتینَ وَ الْمُنفقینَ وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحارِ(49).
شکیبایان وراستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان و آنان که در سحرگاهان آمرزش مى‏طلبند.
وَ الصَّادِقینَ وَالصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرینَ وَالصَّابِرَاتِ ; أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً و أَجْراً عَظیماً(50).

مردان راستگو و زنان راستگو، مردان شکیبا و زنان شکیبا; براى همه آنها خدا آمرزش و پاداش بزرگ مهیا ساخته است.
وَ کَاَیِّنْ مِنْ نَبِىٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِمآ اَصابَهُمْ فِى‏ سَبیلِ‏اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ‏(51).
چه بسا پیامبرانى که خدا دوستان بسیار همراه آنان به جنگ رفتند و در راه خدا هر چه به آنها رسید سُستى نکردند و ناتوان نشدند و سر فرود نیاوردند و خدا شکیبایان را دوست دارد.
اِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ‏(52).

تنها، مزد صابران بى حساب ادا مى‏شود.
وَ اِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَاِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ(53).

اگر شکیبایى کنید و پرهیزگار باشید، به راستى که این نشانه قدرت اراده شماست.

7 -راستى و صداقت
وَ الَّذِى‏ جآءَ بِالصِّدقِ وَ صَدَّقَ بِه اُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ‏(54).
و کسى که سخن راست بر او آمد و تصدیقش کرد، هم آنها پرهیزگارند.
وَ قُلْ رَبِّ اَدْخِلْنى‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ اَخْرِجْنِى‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ‏(55).
و بگو اى پروردگار من، مرا به راستى و صداقت داخل کن و به راستى و صداقت بیرون بر.
وَ الْقَانِتینَ وَ القَانِتَاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقَاتِ‏(56).
مردان فرمانبردار و زنان فرمانبردار، مردان راستگو و زنان راستگو.
فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ * وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ * فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏(57).
و اما کسى که بخشایش [انفاق‏] و پرهیزگارى کرد و آن بهترین را تصدیق کرد، پس به راحتى براى بهشت آماده‏اش مى‏کنیم.
قالَ اللَّهُ هذَا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقینَ صِدْقُهُمْ‏(58).
خدا فرمود: این روزى است که راستگویان را، راستى گفتارشان سود دهد.
لِلْفُقَرآءِ الْمُهاجِرینَ الَّذِینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ اَمْوالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْواناً وَ یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ‏(59).
[غنایم‏] از آن مهاجران فقیرى است که از سرزمین و اموالشان در طلب فضل و خشنودى خدا رانده شده‏اند و خدا و پیامبرش را یارى مى‏کنند، اینان راستگویانند.
لِیَجْزِىَ اللَّهُ الصَّادِقینَ بِصِدْقِهمْ;(60)
تا خدا راستگویان را به سبب راستى گفتارشان پاداش دهد;.

8 – مهربانى و دلسوزى
لَقَدْ جآءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَءُوفٌ رِحیمٌ‏(61).
البته پیامبرى از خود شما بر شما مبعوث شد، هر آنچه شما را رنج مى‏دهد، بر او گران مى‏آید سخت به شما دل بسته است و با مؤمنان رؤوف و مهربان است.
ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى‏ ءَاثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّیْنا بِعیسَى ابْن مَرْیَمَ وَ ءَاتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ وَ جَعَلْنا فى‏ قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَهً وَ رَحْمَهً(62).
سپس پیامبرانمان را پس از ایشان فرستادیم و عیسى بن مریم را از پى آنها روانه کردیم و به او انجیل را دادیم و در دل پیروانش رأفت و رحمت نهادیم.
فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ‏(63).

به سبب رحمت خداست که تو با آنها [مردم‏] این چنین خوش‏خو و مهربان هستى.
فَقُولَا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أوْ َیَخْشى‏(64).
با او به نرمى سخن گویید. شاید پند گیرد یا بترسد.
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذینَ ءَامَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَهِ(65).
و از کسانى باشند که ایمان آورده‏اند و یکدیگر را به صبر و مهربانى سفارش کرده‏اند.

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ اَشِدّآءُ عَلَى الکُفَّارِ رُحَمآءُ بَیْنَهُمْ‏(66).
محمد پیامبر خداست و کسانى‏که با او هستند، بر کافران سختگیر و با یکدیگر مهربانند.
وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیمٍ‏(67).
و تو راست خُلقى عظیم [و نیکو].

9 – اعتدال

وَ اقْصِدْ فِى‏ مَشْیِکَ‏(68).
در رفتارت راه متعادل را برگزین.
وَ اِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمَّا نَجَّیهُمْ اِلىَ الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ;.
و چون موجهاى‏(69) عظیم، همانند ابرها، آنها را فرو پوشد، خدا را از روى اخلاص در دین بخوانند و چون نجاتشان دهد و به خشکى برد، برخى متعادل شوند [و راه تشکر و سپاس پیش گیرند].
وَ لَوْ اَنَّهُمْ اَقامُوا التَّوْریهَ وَ الْإِنْجیلَ وَ مَآ اُنْزِلَ اِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فوقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ اَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ اُمَّهٌ مُقْتَصِدَهٌ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ سآءَ ما یَعْمَلُونَ‏(70).
و اگر تورات و انجیل را و آنچه را که از جانب خدا بر آنها نازل کرده‏ایم بر پا دارند، از بالا و زیر پاهایشان روزى بخورند، بعضى از ایشان مردمى متعادل هستند و بسیارشان بدکردارند.
فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ اَقْسِطُوا اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ‏(71).
میانشان صلحى عادلانه برقرار کنید و عدالت ورزید که خدا عادلان را دوست دارد.
اِعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏(72).
عدالت ورزید که به تقوا نزدیکتر است.

10 – شجاعت
قَالَ لا تَخافَآ اِنَّنى‏ مَعَکُمَآ اَسْمَعُ وَ أَرى‏(73).
گفت مترسید، من با شما هستم، مى‏شنوم و مى‏بینم.
یا مُوسى‏ أَقْبِلْ وَ لَا تَخَفْ إِنَّکَ مِنَ الْأَمِنِینَ‏(74).
اى موسى پیش آى و مترس؛ تو در امان هستى.
; یُجَاهِدُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَ لاَ یَخَافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ‏(75).
[مؤمنان‏] در راه خدا جهاد مى‏کنند و از ملامت هیچ ملامتگرى نمى‏هراسند.
إِنَّمَا ذلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَآءَهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏(76).
آن شیطان است که در دل دوستان خود بیم مى‏افکند. اگر ایمان آورده‏اید از ایشان مترسید، از من بترسید.
فَمَنْ تَبِعَ هُدَاىَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ‏(77).
بر آنها که از راهنمایى من پیروى کنند، بیمى نخواهدبود و خود اندوهناک نمى‏شوند.
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ‏(78).
هر آینه آنان که گفتند پروردگار ما اللَّه است و سپس پایدارى کردند، بیمى بر آنها نیست و اندوهگین نمى‏شوند.
أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏(79).
آیا از آنها مى‏ترسید و حال آن که اگر ایمان داشته باشید، سزاوارتر است که از خدا بترسید.
إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْأَخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلَوهَ وَ ءَاتَى الزَّکَوهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ‏(80).
مساجد را کسانى آباد مى‏کنند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده‏اند و نماز مى‏گذارند و زکات مى‏دهند و جز از خدا نمى‏ترسند.
أَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ کَفَى‏ بِاللَّهِ حَسِیباً(81).
کسانى‏که پیامهاى خدا را مى‏رسانند و از او مى‏ترسند و از هیچ کس جز او نمى‏ترسند، خدا براى حساب کردن اعمالشان کافى است.

آنچه که نمى‏داند مى‏پرسد
فَسْئَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ‏(82).
اگر خود نمى‏دانید، از اهل کتاب بپرسید.
وَ إِذَا جَآءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى‏ أُوْلِى الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ‏وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَنَ إِلَّا قَلِیلاً(83).
و چون خبرى، چه ایمنى و چه ترس به آنها رسد، آن را همه جا فاش مى‏کنند، و حال آن که اگر به پیامبر و الوالامرشان رجوع مى‏کردند، حقیقت امر را از آنان در مى‏یافتند. و اگر فضل و رحمت خدا نبود، جز اندکى همگى از شیطان پیروى مى‏کردند.

ب) رذایل اخلاقى و ضد ارزشها در قرآن
1- تکبّر
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الْأَرْضِ‏(8).
به راستى که فرعون در آن سرزمین برترى و تکبر ورزید.
إِنَّ الّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادتى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ‏(9).
کسانى که در پرستش من سرکشى مى‏کنند. به زودى در عین خوارى به جهنم در آیند.
فَلَمّا جَآءَهُمْ نَذیرٌ مَا زادَهُمْ اِلَّا نُفُوراً * اِسْتِکْباراً فِى الْأَرْضِ;(10).
سپس آن گاه که بیم دهنده‏اى آمد جز به نفرتشان افزوده نگردید و به سرکشى آنان در زمین انجامید.
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُوْنُ لَکَ اَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها(11).
گفت [: به ابلیس‏] بیرون شو از این مقام، تو را چه رسد به اینکه گردنکشى کنى.
وَ اِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِ ءَایاتُنا وَلَّى‏ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها(12).
و هنگامى که آیات ما بر آنها خوانده شود با خود پسندى از آن روى برگردانند، چنان‏که‏گویى نشنیده‏اند.
عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنیمٍ‏(13).
خشن مردى [متکبر] ناشناخته نسب.
إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً(14).
هر آینه خدا متکبران و فخر فروشان را دوست ندارد.

2- بخل
وَ لَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَیهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَمَهِ(15).
آنان که بُخل مى‏ورزند، از آنچه که خدا به آنها عطا کرده، پندارند که بخل ورزیدن بر ایشان خیر است، بلکه شراست، در قیامت آنچه را که در بخشیدنش بخل مى‏ورزیدند، چون طوقى به گردنشان خواهد آویخت.
وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ و اسْتَغْنَى‏* وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنَى‏* فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏(16).
و امّا آن کس که بخل و بى‏نیازى ورزید و آن بهترین را تکذیب کرد، او را براى دوزخ آماده‏مى‏سازیم.
وَ مَنْ یَبْخَلُ فَإِنَّمَا یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِىُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَرآءُ(17).
و هر کس بُخل ورزد، در حقیقت در حق خود بُخل ورزیده است؛ زیرا خدا بى‏نیاز است و شما نیازمند.
إِنَّ اللَّه لاَ یُحِبُ مَنْ کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً أَلَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بَالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَآ ءَاتَیهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏(18).
خداوند خودپنسدِ متکبر را دوست نمى‏دارد؛ کسانى که خود بُخل مى‏ورزند و دیگران را نیز به بخل وا مى‏دارند و مالى را که خداوند به آنها داده پنهان مى‏کنند.

3- حرص
; فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَهٍ حِدَادٍ أَشِحَّهً عَلَى الْخَیْرِ أُوْلَئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً(19).
و هنگامى که وحشت از میان برود، از حرص غنایم، با زبان‏تیز خود، شما را برنجانند. اینان ایمان نیاورده‏اند و خداوند اعمالشان را تباه کرده است و این کار بر خدا آسان بوده است.
وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَ‏(20).
و بخل و فرومایگى بر نفوس [مردم‏] غلبه دارد.
وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‏(21).
و آنان که از بُخل و حرص نفس خویش در امان مانده باشند از رستگارانند.
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى‏ حَیَوهٍ(22).
و آنان را از مردم دیگر حتى مشرکان، بر زندگى این جهانى حریص‏تر خواهى یافت.

4- حسد
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ(23).
و [به پروردگارم پناه مى‏برم‏] از شرّ حسود، آن‏گاه که رشک مى‏ورزد.
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى‏ مَآءَاتَیهُم اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ ءَاتَیْنَآ ءَالَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَ ءَاتَیْنَاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً(24).
یا بر مردم به خاطر نعمتى که خدا از فضل خویش به آنان ارزانى داشته، حسد مى‏برند، در حالى که ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایى بزرگ ارزانى داشتیم.
وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُ‏(25).
گروهى از اهل کتاب بر شما حسد مى‏ورزند، با آن‏که حقیقت بر آنها آشکار شده، دوست دارند شما را از راه خود به کفر باز گردانند.

5- شتابزدگى
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ‏(26).
آدمى شتابکار آفریده شده است.
وَ کَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولاً(27).
و آدمى تا بوده شتابزده بوده است.
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَى‏ إِلَى‏ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسَفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِى مِنْ بَعْدِى أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ‏(28).
و هنگامى که موسى خشمگین و اندوهناک نزد قوم خویش بازگشت، گفت: در غیبت من‏چه بد جانشینانى بودید. آیا در امر خداى خود عجله نمودید؟
أَتَى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ‏(29).
فرمان خدا دررسید به شتابش مخواهید، او منزه است و از هر چه شریک او مى‏سازید برتر است.
وَ مَایُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَرِیبٌ، یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لاَیُؤْمِنُونَ بِهَا(30).
و تو چه مى‏دانى، شاید قیامت نزدیک باشد، آنان که باورش ندارند، آن را با شتاب مى‏طلبند.

6 – کرشمه در سخن گفتن
فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ‏(31).
پس به نرمى سخن مگویید تا آن مردى که در قلب او مرضى هست به طمع افتد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.