دانلود مقاله بررسی عوامل موثر بر دین گریزی در جوانان word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی عوامل موثر بر دین گریزی در جوانان word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی عوامل موثر بر دین گریزی در جوانان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی عوامل موثر بر دین گریزی در جوانان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بررسی عوامل موثر بر دین گریزی در جوانان word :

بررسی عوامل موثر بر دین گریزی در جوانان

چکیده
پدیده دین گریزی یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی جدی برای نسل جوان محسوب می شود. این پدیده نامیمون مشکل امروز یا دیروز بشر نیست، بلکه سابقه دیرینه دارد و همواره جوامع بشری با آن دست به گریبان بوده اند. دین گریزی در سده های اخیر، بویژه در قرن بیستم بخش عظیمی از شرق به غرب عالم را فراگرفت و مکتب های فلسفی الحادی گوناگونی مانند «کمونیسم»، «لیبرالیسم» و «سکولاریسم» در غرب ظهور پیدا کرده است. در این مقاله سعی بر آن شده است تا با استفاده از منابع اسلامی و با تاکید بر کتاب علل گرایش به مادی گری از شهید مطهری به تعریف از دین گریزی، نظریات مربوط به پیدایش دین، علل و عوامل جامعه شناختی و روانشناختی موثر بر آن و در نهایت راهکار هایی را در جهت جلوگیری از دین گریزی ارائه داده شود.

طرح مساله

فرار از بندگى خداى سبحان یا دین گریزی از جمله مسائل مهمى است که بشریت از آغاز آفرینش با آن دست به گریبان بوده است. انسان داراى دو بعد فردى و جمعى است. بُعد فردى انسان در علم روان شناسى و بُعد جمعى زندگى وى در جامعه شناسى مورد بررسى قرار مى گیرد. بر اساس آنچه از «آیات قرآن»( فاطر: 25 / انعام: 123و124) به دست مى آید، دین گریزى به اشکال گوناگون، در میان همه ملت ها وجود داشته و پدیده اى نوظهور و مختص به قرن هاى اخیر نیست. به همین دلیل، دین گریزى یک «پدیده اجتماعى و روانشناختی» است و مثل دیگر پدیده هاى اجتماعى و روانشناختی، کیفیت پیدایش، تحوّل، نتایج و پیامدهاى آن مورد مطالعه قرار مى گیرند. روشن است که در این بین، توجه به یک عامل خاص، ناشى از عدم توجه به ابعاد دیگر این پدیده است. بنابراین، بروز چنین پدیده اى ممکن است عوامل زیادى داشته باشد که مى توان با نگرش جامعه شناختى و روانشناختی، آن ها را از قرآن و کتابهای شهید مطهری استخراج کرد و تحلیل خاص قرآن و شهید مطهری را در این زمینه به دست آورد. به دلیل آن که شخصیت انسان در اجتماع شکل مى گیرد و ارزش ها، گرایش ها، عقاید، عادات و رفتار، تشکیل دهنده شخصیت او به شمار مى آیند، عواملى در تکوین این شخصیت تأثیرگذارند که جامعه شناسان از آن ها به «عوامل مؤثر در اجتماعى شدن انسان» ذکر کرده اند که عبارتند از: خانواده، مدرسه، همسالان، رسانه هاى جمعى، مسجد، تماس با دوستان و همکاران، گروه هاى مرجع، گروه هاى همدرد، صمیمى و ; (بروس کوئن، ص 110).
اکنون این سؤال مطرح است که چرا انسانی که ذاتاً مشتاق دین است و فطرت او با عناصر درون دینی ارتباط تکوینی و ماهوی دارد، به دین گریزی روی آورده و به این پدیده شوم دامن می زند، و چرا این موضوع در جوانان شیوع و نمود بیشتری یافته است؟
بدون تردید در ذات دین هیچ عنصر دین گریزانه ای وجود ندارد. اگر انسان ها به دریافت دینی نایل آیند، در هیچ رتبه ای، از دین نمی گریزند، علاوه براین عقل و عشق که دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در این دو حوزه و براساس این دو معیار رخ می دهند، هردو در درون دین وجود دارد و دین با هر دو گروه باقی مانده است. دین هم ذهن انسان را تغذیه می کند و هم دل آدمی را حیات و حرکت و نشاط می بخشد.
بنابراین پدیده دین گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلکه علت یا علل دین گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه های دینی باید جست و جو کرد. بی شک عوامل متعددی مانند ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی زمینه گریز جوانان از دین را فراهم می نماید.
پدیده دین گریزی یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی جدی برای نسل جوان محسوب می شود. دین گریزی در سده های اخیر، بویژه در قرن بیستم بخش عظیمی از شرق به غرب عالم را فراگرفت و مکتب های فلسفی الحادی گوناگونی مانند کمونیسم مولود آن هستند.
اگرچه در تعریف «دین» بین اندیشمندان اختلاف نظرهاى فراوانى وجود دارد، ولى «دین یعنى شیوه رفتار صحیح انسانى، آن گونه که خدا مى خواهد.» از منظر قرآنى، کسى دیندار است که اعمال و رفتار او موجب رضایت خداى سبحان شود. به همین دلیل، دین گریزى یعنى عدم اعتقاد، پذیرش و اطاعت نسبت به هر آنچه خداى سبحان توسط انبیا(علیهم السلام) و ائمّه اطهار(علیهم السلام) براى جامعه بشرى نازل کرده است.

اگر دین در جوابگوئی به انتظارات جامعه پیروانش عاجز باشد و نتواند احتیاجات دینی آن‌ها را برآورده سازد طبیعی است که نیازمندان به دین سراغ دین دیگر، یا مکتب و تفکری که بتواند جای خالی دین را پر کند خواهند رفت. بنابراین اگر هر دینی انتظارات و نیازهای پیروانش را آنگونه که باید، نتواند برآورده سازد و یا اگر نتواند آنچه را که ادّعای انجام آن را دارد به انجام رساند مسلماً هر پیرو عاقلی سر از پیروی آن دینی بر خواهد تافت. عمده‌ترین راز نسخ ادیان منسوخ و افول مکاتب و مذاهب

شکست خورده را باید در همین عامل جستجو کرد و راز ماندگاری دین نیز در همین موضوع است. شهید مطهری می‌فرماید: «القسر لایدوم، اگر در قرآن این خصلتی که واجد آن است نمی‌بود، اگر قرآن نیازهای بشر را برنمی‌آورد، همان نیم قرن اوّل از بین رفته بود. اوضاع سیاسی و اقتصادی که عوض شد و دگرگونی فوق‌العاده پیدا کرد باید از قرآن هم اثری نباشد اینقدر طبقاتی بالا بودند پائین رفتند طبقاتی پائین بودند بالا آمدند نظاماتی تغییر کرد، نژادهایی از بین رفت نژادهایی روی کار آمد آن

قدرت رفت این قدرت آمد هزاران جریان شد ولی قرآن خودش باقی ماند نه اینکه مثل یک امر بی‌حقیقت، یک نیروی خارجی او را نگه داشته باشد نیروی قرآن همان حقیقت قرآن است همان انطباقش با نیازهای بشر است آن خصلت نیاز برآوری است»(ویژه نامه مطهری). استاد شهد این مطلب را با استدلال به این منطق قرآنی اثبات می‌نماید که می‌فرماید: «کذلک

یضرب الحق بالباطل وامّا الزَّبد فیذهب جفاءً وامّا ماینفع الناس فیمکث فی الارض»(رعدآیه 17). قرآن حق را به آب تشبیه کرده و باطل را به کف‌های روی آب، که کف‌ها از بین می‌رود و آنچه سودمند است باقی می‌ماند. پس حق و قرآن و دین چون سودمند است و برآورنده نیاز مردم است باقی می‌ماند.

قرآن مجید بر همین مبنا استدلال کرد، و مدعی است که دین کامل، اسلام است: «الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیتُ لکم الاسلام دیناً»(مائده آیه3).امروز دین شما را کامل گردانیدم و نعمت را بر شما تمام نمودن و اسلام را برای شما بعنوان دین انتخاب کردم که «انّ‌الدین عندالله الاسلام» [4] قرآن مدّعی است که؛ در قرآن همه آنچه مردم به آن نیاز دارند موجود می‌باشد: «ونزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیءٍ» [5] قرآن را بر تو نازل کردیم که برای هر چیزی روشنگر و بیان کننده است.
راز پویائی، ماندگاری، بالندگی و شکوه اسلام و تمدن اسلامی را بعد از هزار سال را باید در همان حقیقت کامل و بی‌نقص بودن دین ارزیابی کرد.
به علّت اهمیّت همین موضوع در گریز دادن مردم از دین است که دشمنان و مخالفان دین به شکل‌ها و روش‌های گوناگون سعی در القای شبهه عدم کامل و جوابگو بودن دین را دارند.
گاه از عدم توانائی فقه اسلامی در اداره اجتماعی کنونی سخن می‌گویند و گاه از ناتوانی کل دین برای حلّ معضلات بشر حرف می‌زنند زمانی قرآنی را قدیمی و مخصوص زمان خود و فقط جوابگوی نیازهای عصر نزول می‌دانند و گاه از جدایی دین و سیاست و عدم وجود قدرت سیاسی در دین اطاله کلام می‌دهند و سعی می‌کنند با جلوه و تزئینات ادبی و نشان دادن کثرت همفکران خود، جوانان پاک دل را مرعوب خود سازند و هدف اکثر شبهات مطرح شده، ایجاد تزلزل در اعتقاد به جوابگوئی و کامل بودن دین برای حل مسائل بشر، در راه رسیدن به خوشبختی و ایجاد عدالت کامل است که دین داعیه رهبری آن‌ها را دارد.
نمونه چنین مطالبی را در ادیان مختلفی می‌توان پیدا کرد. دین مسیحیت بعنوان یکی از بزرگترین ادیان جهان بخاطر نارسائی مفاهیم الهی‌اش باعث تردید و خروج بسیاری از پیروانش از حیطه دین‌داری گشته است.
شهید مطهری(ره) در کتاب علل مادیگرائی می‌نویسد: کلیسا چه از نظر مفاهیم نارسایی که در الهیّات عرضه داشت و چه از نظر رفتار غیر انسانی‌اش با توده مردم، خصوصاً طبقه دانشمند و آزاد فکران، از علل عمده گرایش جهان مسیحی و بطور غیر مستقیم– جهان غیر مسیحی به مادّیگری است(مطهری، 1366).
در قرون وسطی که مسأله خدا به دست کشیش‌ها افتاد یک سلسله مفاهیم کودکانه و نارسا درباره خدا بوجود آمد که به هیچ وجه با حقیقت وفق نمی‌داد و طبعاً افراد با هوش و روشنفکر را نه تنها قانع نمی‌کرد، بلکه متنفّر می‌ساخت و بر ضد مکتب الهی برمی‌انگیخت(همان).

کلیسا به خدا تصویر انسانی داد و خدا را در قالب بشری به افراد معرّفی نموده افراد تحت تأثیر نفوذ مذهبی کلیسا، از کوکی خدا را با همین قالب‌های انسانی و مادی تلقی کردند و پس از رشد علمی دریافتند که این مطلب با موازین علمی واقعی و عقلی صحیح سازگار نیست(همان).

و از طرف دیگر توده مردم طبعاً این مقدار قدرت نقادی ندارند که فکر کنند ممکن است مسائل مربوط کلیسائی با مقیاس‌های علمی تطبیق نمی‌کند. مطلب را از اساس انکار کردند»(همان).

استاد شهید از آقای والتر اُسکار لندبرگ مطلبی را نقل می‌کند که قسمتی از آن چنین است:
«فکر انسان همیشه تحت تأثیر توهّمات قرار دارد ; در خانواده‌های مسیحی اغلب اطفال در اوائل عمر بوجود خدایی شبیه انسان ایمان می‌آورند، مثل اینکه بشر به شکل خدا آفریده شده است این افراد هنگامی که وارد محیط علمی می‌شوند و به فرا گرفتن و تمرین مسائل علمی اشتغال می‌ورزند، این مفهوم انسانگونه و ضعیف از خدا نمی‌تواند با دلائل منطقی و مفاهیم علمی جور دربیاید و بالنتیجه بعد از مدّتی که امید هرگونه سازش از بین می‌رود، مفهوم خدا نیز بکلّی متروک و از صحنه فکر خارج می‌شود. علّت مهم این کار آن است که دلایل منطقی و تعریفات علمی، وجدانیات یا معتقدات پیشین این

افراد را عوض نمی‌کند و احساس اینکه در ایمان به خدا قبلاً اشتباه شده و همچنین عوامل دیگر روانی باعث می‌شوند که شخص از نارسایی این مفهوم بیمناک شود و از خداشناسی اعراض و انصراف حاصل کند.»(اثبات و جود خدا)استاد مطهری(ره) از فلاماریون از کتاب «خدا و طبیعت» نقل کرده می‌گوید: «کلیسا به این شکل خدا را معرّفی کرد که در چشم راستش تا چشم چپش، شش هزار فرسخ فاصله دارد».

بدیهی است افرادی که از دانش بهره‌ای داشته باشند ولو بسیار مختصر به چنین موجودی نمی‌توانند معتقدند شوند. استاد در ادامه به برداشت غلط «اگوست کنت» از خدا می‌پردازد که «طبق تعالیم مسیحیت خدا را پدر طبیعت می‌داند و تنها علل مجهوله را از آن خدا می‌داند و می‌گوید: در علم پدر طبیعت و کائنات را از شغل خود منفصل کرد و او را به محل انزوا سوق داد و در حالی که از خدمات موقت او اظهار قدردانی می‌کرد، او را تا سرحد عظمتش هدایت نمود». شهید مطهری از گفته اگوست کنت چنین نتیجه می‌گیرد: «در مجموع گفته اگوست کنت نشان می‌دهد که خدا در نظر او یعنی چیزی مانند جزء از جهان و عاملی در عرض سایر عوامل جهان، ولی عاملی مجهول و مرموز، از طرف دیگر پدیده‌های جهان نیز به دو قسم است. معلول و مجهول، هر پدیده مجهولی را باید به آن عامل مرموز و مجهول نسبت داد. طبعاً هرچه پدیده‌ها در اثر علم، مکشوف و معلوم می‌گردند از حوزه تأثیر آن عامل مجهول کاسته می‌گردد.
این طرز تفکر، تفکر او تنها نبوده است. تفکر محیط و عصر و زمان او بوده است.»(مجموعه آثار شهید مطهری).آنچه نقل شد تنها یک نمونه از این مفاهیم نارسا بود، پس عرضه مطالب غیر قابل پذیرش برای عقل انسانی از علل دین‌گریزی است. استاد شهید نارسائی مفاهیم فلسفی غرب را نیز از بزرگترین عوامل دین‌گریزی اندیشمندان غرب می‌داند که بخاطر عدم حلّ مسأله واجب الوجود دین را کنار گذاشته‌اند.
نتیجه اینکه به هر طریقی اگر کسی متوجه شود یا گمان کند و لو به غلط، که این دین کامل نیست و ناقص است و جوابگوی تمام نیازهائی که یک دین باید پاسخگو باشد نیست کم‌کم از آن دینی فاصله خواهد گرفت و این از اصلی‌ترین پایه‌های دین‌گریزی است که دشمن با ایجاد شبهه و القای تفکرات تزلزل‌آور سعی کند این اعتقاد را خدشه‌دار کرده و پیروان را از دین گریزان سازد. پس القای نارسائی و ناکارآمدی دین و تهی بودن دین از سیاست و جدائی دین و سیاست می‌تواند علت دین‌گریزی برخی از جوانان گردد.

نظریات درباره علل پیدایش دین
زمانی گفته می شده که دین زاییده ی ترس است، بشر از طبیعت می ترسیده، و نتیجه ی ترس پیدایش فکر دین در سر مردم شده است. یکی از حکمای قدیم روم به نام «لوکرتیوس» گفته است: « نخستین پدر خدایان ترس است».( مطهری، 1374)
برخی علت پیدایش دین را جهل و نادانی بشر می دانند و معتقدند که بشر می خواسته حوادث جهان را تعلیل کند و برایشان علت ذکر کند و چون علت ها را نمی شناخته، علت ماوراء طبیعی برای حوادث فرض کرده است(همان).
بعضی دیگر گفته اند علاقه بشر به نظم و عدالت او را به سوی دین کشانده است و وقتی در دنیا ازطرف طبیعت یا اجتماع بی عدالتی می بیند، برای تسکین آلام درونی خویش دین را می جوید.
صاحبان فرضیه های فوق گفته اند: علم را توسعه بدهید، دین ازمیان می رود؛ عالم شدن مساوی است با بی دین شدن(همان).
مارکسیستها دین را وسیله ای می دانند برای کسب امتیاز در جامعه های طبقاتی.آنها گفتند بشر در ابتدا، زندگی اشتراکی داشتند؛ زمانیکه زندگی ابتدایی و قبیله ای بوده است، در آن زمان اساساً دینی وجود نداشته؛ به علل خاصی مالکیت پیدا می شود،جامعه طبقاتی بوجود می آید، فئودالیسم به وجود می آید، بعد از فئودالیسم کاپیتالیسم پیدا می شود، طبقه حاکم و محکوم بوجود می آید؛ بالاخره در جامعه فئودالیستی و کاپیتالیستی طبقه حاکم برای حفظ منافعش دین را اختراع می کند تا طبقه محکوم در مقابل او قیام نکند؛ دین وسیله ایست برای طبقه مظلوم از طرف طبقه ظالم(همان).
در فرضیه های دیگر گفته شده علم چاره کننده دین است؛ اگر علم بیاید دین از میان می رود. اینها بعد ازاینکه دیدند علم آمد و دین باقی ماند و دیدند دانشمندان طراز اولی همچون پاستور در برابر دین زانو زدند، گفتند علم چاره کننده دین نیست، مولود جهل و ترس نیز نیست، مولود علاقه فطری انسان به نظم و عدالت هم نیست، دین اختراع طبقه حاکم دربرابر طبقه محکوم است. تا وقتی که جامعه طبقاتی وجود دارد حتی اگر علم به عرش هم برسد باز دین هست؛ پس جامعه اشتراکی بوجود آورید، طبقات را که ازمیان ببرید دین هم خود به خود ازمیان خواهد رفت؛ دین ابزاریست که طبقه حاکم نصب کرده است، وقتی خود آن طبقه ازبین برود ابزار کارش نیز ازبین خواهد رفت یعنی با برقراری مساوات کامل دین ازمیان خواهد رفت(همان).

این فرضیه نیز نتوانست در دنیا جایی برای خود باز کند زیرا ازطرفی در همان دوران اشتراک اولیه و پیش از پیدایش جامعه های طبقاتی هم دین بوده است و پرستش وجود داشته؛ و از طرف دیگر این توجیه و تفسیر با واقعیت تاریخ تطبیق ندارد و حتی تاریخ خلاف آن را نشان می دهد؛ دین همیشه از میان طبقات ضعیف و محکوم ظهور کرده است و رهبران دینی اشخاصی چون موسی بوده اند با گروهی زیردست و بیچاره در مقابل قومی حاکم و مسلط یعنی فرعون و فرعونیان.
نظریه فروید:

دین نه ناشی از ترس است، نه از جهل است، نه عکس العمل در مقابل بی نظمی هاست و نه عاملی است در راه کسب امتیازات طبقاتی.او همان طور که همه حوادث اجتماع را با غریزه جنسی تحلیل و توجیه می کرد، خواست دین را هم از این راه توجیه کند و نتیجتاً گفت: بشر در اجتماع از نظر جنسی محرومیت هایی پیدا می کند که موجب می شود غریزه عقب رانده شده و به شعور ناخودآگاه برود. وقتی آنجا رفت قیود اجتماعی جلویش را می گیرد که بیرون نیاید، در آنصورت این محرومیت ها از راهها و به شکل های دیگری بروز می کند که یکی از آنها دین است.وی ریشه دین و اخلاق را تمایلات جنسی می دانست.اما طولی نکشید که فروید خود از گفته خویش پشیمان شد شاگردانش نیز ازاو نپذیرفتند و در اینجا بود که نظریه فطری بودن دین پیدا شد(همان).

 

نظریه فطری بودن دین
در مورد فطری بودن دین دانشمندان زیادی نظر داده اند. یونگ، روان شناس معروف جهانی می گوید: تراوش دین از نهاد ناخودآگاه بشر طبق دیدگاه فروید درست است ولی اینکه عناصر روان ناخودآگاه بشر منحصر به تمایلات جنسی ای که به شعور باطن گریخته اند می باشد بی اساس است.انسان یک روان ناخودآگاه فطری و طبیعی دارد. روان ناخودآگاه جزء سرشت بشر است ، عناصر رانده شده بدان جا میروند و به آن ملحق می شوند؛ دین جزء اموری است که در روان ناخودآگاه بشر به طور فطری و طبیعی وجود دارد(مطهری، 1374).
روان شناس و فیلسوف معروف امریکایی «ویلیام جیمز» میگوید:
«درست است که سرچشمه بسیاری از امیال درونی ما امور مادی طبیعی است، ولی بسیاری از آنها هم از دنیایی ماورای این دنیا سرچشمه می گیرد.»
او همچنین می گوید:
«دلیل اینکه اصولاً بسیاری از کارهای بشر با حساب های مادی جور در نمی آید همین است. »
می گوید: «من در هر امر(مذهبی) همیشه نوعی وقار و صمیمیت ، وجد و لطف، محبت و ایثار می بینم.حالات روانی- مذهبی خواصی دارد که آن خواص با هیچ حالت از حالات بشر تطبیق نمی کند. »
می گوید:
«به همان دلیل که یک سلسله غرایز مادی مارا با این دنیا پیوند می دهد، غرایز معنوی هم مارا با دنیای دیگر پیوند می دهد. »
این مرد تعبیرات عجیبی دارد.گاهی می گوید:
«این فلسفه هایی که بشر بوجود آورده (یعنی فلسفه های ماورای طبیعی) به منزله ترجمه هایی است که انسان از زبان دیگری انجام داده باشد. »

یعنی اینهایی را که بشر خیال می کند در مسائل ماورای طبیعت با فکر و عقل خود بدان رسیده، در واقع ندای دل خود اوست؛ فلب و دل او با زبان دیگری، با نور و روشنایی دیگری آنها را دریافته و بعد با زبان عقل به آنها شکل فلسفی داده است.
راجع به منشا‍‍‍‍‍‍‍‍ دین و اینکه دین ناشی از چیست، آیا ناشی از ترس است، ناشی از جهل است، و یا چیز دیگری است، وحدت نظری وجود ندارد و ثانیا بسیاری از دانشمندان معروف و مشهور جهان به فطری و طبیعی بودن حس دینی نظر داده اند و آن را جزء لاینفک وجود بشر به شمار آورده اند.

فیزیسین و ریاضی دان معروف و بزرگ عصرما، آلبرت اینشتاین، مدعی است که احساسات موجد مذهب متفاوت است، علت گرایش به مذهب را نمی توان در همه طبقات یکسان دانست. او می گوید:

«برای یک انسان ابتدایی ترس- ترس از مرگ، ترس از گرسنگی، ترس از جانور وحشی، ترس از مرض-ایجاد کننده زمینه مذهبی است. فکر محدود و عدم رشد عقل انسان بدوی برای خود موجودات کم وبیش شبیهی می سازد. این موجودات را با دست و فکر خود می سازد و بعد از این آفریدن به این فکر می افتد که چگونه از خشم آنها جلو بگیرد، چطور بر سر لطفشان بیاورد. این گونه مذهب را مذهب ترس باید نامید و خدایی که در این مذهب پرستیده می شود خدای واقعی نیست، منجر به نوعی بت پرستی می شود.»

می گوید:
«خصیصه اجتماعی بشر نیز یکی از تبلورات مذهب است. یک فرد می بیند پدر و مادر، خویشان و رهبران و بزرگان می میرند، یک یک اطراف او را خالی می گذارند، پس آرزوی هدایت شدن، دوست داشتن، محبوب بودن و اتکاء و امید داشتن به کسی، زمینه قبول عقیده به خدا را در او ایجاد می کند.»

به عقیده اینشتاین خدایی که ناشی از این احتیاج است نیز خدای واقعی نیست. صفاتی که برای او فرض می شود همه صفات انسانی است. کتاب مذهبی یهودیان و همچنین انجیل اینچنین خدایی را معرفی می کنند. این مذهب نسبت به مذاهب ترس یک درجه تکامل یافته است.آنگاه چنین می گوید:

«ولی فراموش نشود که در این بین عده قلیلی از افراد و اجتماعات یافت می شوند که یک معنی واقعی از وجود خدا را ورای این اوهام دریافته اند که واقعا دارای خصائص و مشخصات بسیار عالی و تفکرات عمیق و معقول بوده به هیچ وجه قابل قیاس باآن عمومیت عقیده نیستند. »

مقصودش این است که گمان نرود در میان اجتماعاتی که آن دو مذهب وجود داشته و دارد همه افراد فکرشان درباره خدا سطحی است، افرادی هم در همان جماعات یافت می شوند که خدا را آنچنان که شایسته قدس و جلال اوست در نظر می آورند و پرستش می نمایند. آنگاه چنین می گوید:

«یک عقیده و مذهب ثالث، بدون استثناء در ذهن همه وجود دارد، گرچه با شکل خالص و یکدست در هیچکدام یافت نمی شود. من آن را« احساس مذهبی آفرینش یا وجود» می نامم. بسیار مشکل است که این احساس را برای کسی که کاملا فاقد آن است توضیح دهم، بخصوص که در اینجا دیگر بحثی از آن خدا که به اشکال مختلفه تظاهر می کند نیست. در این مذهب، فرد به کوچکی آمال و هدف های بشر و عظمت و جلالی که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید پی می برد. او وجود خود را یک نوع زندان می پندارد چنانکه می خواهد از قفس تن پرواز کند و تمام هستی را یکباره به عنوان حقیقت واحد دریابد.»

مطابق این بیان در انسان ـ و حداقل در افراد رشد یافته انسانها ـ چنین احساسی وجود دارد که می خواهد از وجود محدود خود خارج شود و خود را به قلب هستی رساند. در انسان میلی وجود دارد که آرام نمی گردد مگر آنکه خود را با خدا و منبع هستی متصل ببیند. قرآن کریم فرموده است:

«تنها با یاد خدا و جای گرفتن خدا در قلب است که آدمی آرامش خویش را باز می یابد.»(همان)

آسیب شناسی دینی از دید گاه شهید مطهری

هر نهاد اجتماعی باید به پناهگاههای امن پرسشهای پنهان در لایه های ذهن تبدیل شود تا اینها امکان پاسخگویی را پیدا کنند. نظام دینی نظامی است مبتنی به راههای سهل و قابل پیمودن. بهترین کارها، آن اموری است که ابتدایش تکیه بر سهولت است و خاتمه آن با نیکویی و آثار آن با ستایش. در این مورد شهید مطهری آسیب شناسی دینی را از چندین بعد یررسی می کند.
ایشان چهار ویژگی و آسیب مهم را مانع تربیت دینی در میان جوانان می داند.
الف ـ جایگزینی تعلیم به جای تفکر. استاد مطهری می گوید این مسأله که رشد شخصیت فکری و عقلانی باید در افراد پیدا شود و بالا برود یک مطلب اساسی است که معمولاً در جامعه ما مورد غفلت قرار گرفته است. ما کار نداریم که اسلام به صراحت این را گفته یا نگفته که باید به شخصیت فکری و عقلانی تکیه کرد. در بین علما من به کسانی که خیلی معلم و استاد دیده اند و این را مایه افتخار خود می دانند خیلی اعتقاد ندارم. فکر و مغز انسان درست به معده او شباهت دارد. معده باید غذا را از خارج بگیرد و به کمک ترشحات درونی آن را بپروراند. معده ای که پی درپی غذا به آن تحمیل می شود فرصت و امکان حرکت را برای درست عمل کردن از دست می دهد. مغز انسان هم چنین است. پس در تعلیم و تربیت بایستی به جوان مجال اندیشه داد و آن را ترغیب به فکر کرد. درحالی که نظام تعلیمی و تبلیغی ما تعلیم را به جای تفکر گذاشته است و در حقیقت منتهی شده است به انباشت محفوظات.
ب ـ دومین آسیبی که استاد مطهری اشاره می کند عدم توجه به حس کاوش و حقیقت جویی است. انسان به هرحال گرایش به دانستن حقیقت دارد. معمولاً منکوب کردن، تشرزدن، چرا آنقدر می پرسی یا نپرس، روشی است که در برابر فکر حقیقت جویی وجود دارد و چون پاسخی دریافت نمی کند در پی این می رود که خود تجربه پیدا کند.
ج ـ سومین آسیب غفلت از تربیت به آداب زمان است که استاد اشاره می کند و می گوید انسان غیر از مسأله اخلاق به یک امور اکتسابی که باید اسم آنها را فنون گذاشت هم احتیاج دارد. یعنی بحث هنجارها و دگرگونی ها که ما به آن توجه نمی کنیم و به گونه ای تمام آداب زمان خویش را به نسل بعد از خودمان تحمیل می کنیم و این منجر به یک نوع جمود یا ثبات آداب می شود. درحالی که مقتضیات زمان آداب را عوض می کند. یعنی شکل بروز و ظهورش را متفاوت می کند.
د ـ چهارمین آسیب دینی سرکوب غرایز است. افرادی که فن تربیت را نمی دانند، نمی دانند که در تربیت تمامی قوایی که در وجود انسان است حکمت و مصلحتی است. باید غرایز شهوانی را در حد طبیعی اشباع کنیم. بچه احتیاج به بازی دارد و

این احتیاج به بازی از حکمتهای خداوند است. در نتیجه برآورده شدن احتیاجات طبیعی منجر به نوعی تراکم و واکنش می شود یا همان مکانیزم طرد که امروزه هم شاهد هستیم. خود ایشان تعبیری که به کار می برد این است که به بچه همه اش گفته اند خدا. همه اش گفته اند آتش جهنم؛ تا در سنین بیست و چندسالگی این قوای ذخیره شده و این شهوات و تمایلات اشباع نشده یک مرتبه زنجیر را پاره می کند. بچه ای که در 12 سالگی در اثر تلقین پدر نمازش 20 دقیقه طول می کشید یک دفعه در 25سالگی یک فاسق از آب درمی آید.

 

علل اعراض گروه زیادی از مردم از دین چیست؟
والتر اسکارلند برگ، دانسمند امریکایی، دو علت برای اعراض از دین و خدا ذکر کرده است: یکی نامساعد بودن بعضی از محیط های اجتماعی که الزاما ماتریالیسم را یک عقیده رسمی می شناسند. دیگر سوءتفاهمی است که در مسئله خدا برای دانشمندان پیدا می شود.علت این سوءتفاهم آن است که فکر و عقیده خدا را در کودکی از کسانی فرا می گیرد که مدعی خداشناسی هستند ولی خدا را نمی شناسند.ذات خدا و صفات خدا و طرز دست اندرکار بودن خدا در کار عالم را

طوری تعلیم می دهند که با عقل و علم و منطق جور نمی آید؛ به عبارت دیگر مفهومی نامعقول از خدا و دین به مردم تعلیم می کنند. بدیهی است دانسمند پس از آشنایی با علم و عقل و منطق نمی تواند معانی و مفاهیم نامعقول و غیر منطقی را بپذیرد.ناچار انکار ونفی جای آن ایمان نامعقول را در ذهن دانشمند خواهد گرفت؛ چون می پندارد عقیده به خدا جز به همان شکل غیر منطقی نباید باشد.

بسیاری از افراد تحت تاثیر تلقینات پدران و مادران جاهل یا مبلغان بی سواد، افکار غلطی در زمینه مسائل مذهبی در ذهنشان رسوخ کرده است و همان افکار غلط اثر سوء بخشیده و آنها را درباره حقیقت دین و مذهب دچار تردید و گاهی انکار کرده است(مطهری، 1374).

یکی دیگر از چیزهایی که موجب اعراض و تنفر مردم از خدا و دین و همه معنویات می شود آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت پرستی و هوا پرستی است.محیط آلوده همواره موجبات تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می آورد. بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست حیوانی با هرگونه احساس تعالی، اعم از تعالی مذهبی یا اخلاقی یا علمی یا هنری، منافات دارد. آدم شهوت پرست نه تنها نمی تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند، احساس عزت و شرافت و سیادت را نیز از دست می دهد، احساس شهامت و شجاعت و فداکاری را نیز فراموش می کند.آنکه اسیر شهوات است جاذبه های معنوی ، اعم از دینی و اخلاقی و علمی و هنری، کمتر در او تاثیر دارد. در زبان دین این مطلب اینطور بیان شده که «وقتی دلها را کدورت و تیرگی و قساوت می گیرد نور ایمان در دلها راه نمی یابد»(همان).
یکی دیگر از موجبات اعراض و روگرداندن از دین، جنگ و ستیزی است که برخی از داعیان و مبلغان دینی بی خرد میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی بشر ایجاد می کنند و دین را به جای اینکه مصلح و تعدیل کننده غرایز دیگر معرفی کنند آن را ضد و منافی و دشمن سایر فطریات بشر معرفی می کنند. بشر فطریات زیادی دارد. در سرشت بشر تمایل به خیلی چیزها نهاده شده. همه این تمایلات مربوط به اموری است که بشر در سیر تکاملی خود به آنها احتیاج دارد؛ یعنی هیچ تمایل بیهوده و لغوی که احتیاج به کشتن و میراندن داشته باشد در وجود بشر نهاده نشده، همچنانکه هیچ عضو بیهوده ای در بدن بشر خلق نشده است. این تمایلات شامل تمایل به ثروت، تمایل به محبوبیت اجتماعی، تمایل به علم و حقیقت جویی، تمایل به تشکیل خانواده و انتخاب همسر و امثال اینها. تمایل دینی نیز یکی از تمایلات طبیعی انسان است. هیچیک از این تمایلات باهم سر جنگ ندارند و بینشان تضاد و تناقص واقعی نیست. هر کدام از آنها سهمی و حظی و بهره ای دارد که اگر سهم و حظ و بهره ی هر یک به عدالت داده شود هماهنگی کامل بین آنها برقرار میشود. یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته، هیچکدام را از قلم نینداخته و برای هیچکدام سهمی بیش از حق طبیعی نداده است. معنی فطری بودن قوانین اسلامی هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشر است؛ یعنی اسلام گذشته از اینکه از نظر ایمان و پرستش خدا پرورش دهنده ی یک احساس فطری است، از نظر قوانین و مقررات نیز با فطرت و طبیعت و احتیاجات واقعی بشر هماهنگ است(همان).

بعضی از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به نام دین با همه چیز به جنگ بر می خیزند؛ شعارشان این است: اگر می خواهی دین داشته باشی پشت پا بزن به همه چیز،گرد مال و ثروت نگرد، ترک حیثیت و مقام کن، از علم بگریز که حجاب اکبر است و مایه ی گمراهی است، شاد مباش و شادی مکن، از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر و امثال اینها. بنابراین اگر کسی بخواهد به غریزه دینی خود پاسخ مثبت بدهد باید با همه چیز در حال جنگ باشد. بدیهی است وقتی که مفهوم زهد، ترک وسائل معاش و ترک موقعیت اجتماعی و انزوا و اعراض از مردم باشد؛ وقتی غریزه جنسی پلید شناخته شود و منزه ترین افراد کسانی باشند که در همه عمر مجرد زیسته اند؛ وقتی علم دشمن دین معرفی شود و علما و دانشمندان به نام دین در آتش افکنده شوند و یا سرهاشان زیر گیوتین برود مسلما و قطعا مردم به دین بدبین خواهند شد(همان).

مربیان دین باید اول بکوشند خودشان عالم و محقق و دین شناس بشوند و به نام دین مفاهیم و معانی نامعقولی در اذهان مردم وارد نکنند که همان معانی نامعقول منشا حرکتهای ضد دینی می شوند؛ ثانیا در اصلاح محیط بکوشند و از آلودگیهای محیط تا حدود امکان بکاهند؛ ثالثا از همه مهمتر و بالاتر به نام دین با فطریات مردم معارضه و مبارزه نکنند؛ آن وقت است که خواهند دید که «مردم گروه گروه وارد دین خدا می شوند»(همان).

 

علل گرایش به مادی گری و دین گریزی از دید شهید مطهری

1- سخت گیری دینی: نوعی از سخت‌گیری دینی وجود دارد که برخاسته از ماهیت دین نیست بلکه مربوط به عملکرد دین‌داران و متولیان امور دینی است. در این باره نیز قرآن به پیامبر(ص) که اولین متولّی دین و مجری آن بود دستور می‌دهد که با نرمی و عطوفت و اخلاق خوش با مردم مدارا کند نمونه بارز این گروه از آیات زیاد، این آیه شریفه است «ولو کنت فظّاً غلیظ القلب لأَنْفَذُّوا من حولک» اگر تو سخت‌گیر و خشن بودی هر آینه از گرد تو می‌گریختند. آیات زیادی در قرآن دستور داده است به؛ صبر، مهربانی، حلم، مدارا، عفو، گذشت، اغماض، استغفار، جدال با أحسن، سخن نیکو و ; که همگی جهت جلوگیری از خشونت و نفی سخت‌گیری‌های بی‌مورد و تنفّرزاست.
گفتنی است پایداری و جدّیت در حفظ پایه و اصول دینی مسئله‌ای است که بقای دین متوقف بر آن است و هرگونه سستی در این مطلب موجب تزلزل و زوال یا انحراف اصل دین خواهد شد و در همه ادیان و مکاتب اصلی مسلم است امّا خشونت متولیان دینی در کلیسا در تاریخ بسیار مشهور است که باعث گشت جامعه اروپائی به شدّت از دین‌گریزان گردد تا آنجا که پیروان ادیان دیگر نیز تحت تأثیر این پدیده قرار گرفتند.
2- خشونت کلیسا: شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگرائی دومین عامل گرایش به مادیگری را خشونت کلیسا معرفی می‌کند و می‌نویسد: کلیسا از نظر دیگر نیز نقش مهمی در سوق دادن مردم به ضدّ خدایی دارد که از نارسایی مفاهیم اسمی کلیسایی بسی مؤثر بوده است و آن تحمیل عقاید و نظریّات خاصّ مذهبی و عملی یک کلیسا به صورت اجبار و سلب هرگونه آزادی عقیده در این دو قسمت است کلیسا علاوه بر عقاید خاص مذهبی، یک سلسله اصول علمی مربوط به جهان و انسان را که غالباً ریشه‌های فلسفی یونانی و غیر یونانی داشت و تدریجاً مورد قبول علمای بزرگ مذهب مسیح قرار گرفته بود، در ردیف اصول عقاید مذهبی قرارداد و مخالفت با آن دو علوم رسمی را جایز نمی‌شمرد، بلکه به شدّت با مخالفان آن عقاید مبارزه می‌کرد. اینکه اصول دینی باید تحقیقی باشد نه تقلیدی تزی است که اسلام طرفدار آن است بر خلاف مسیحیّت که اصول دین را برای عقل در منطقه ممنوعه اعلام کرده است.
خطای عمده کلیسا در دو جهت دیگر بود: یکی اینکه کلیسا پاره‌ای معتقدات علمی بشری موروث از فلاسفه پیشین و علمای کلام مسیحی را در ردیف اصول مذهبی قرار داد و مخالفت با آن‌ها را موجب ارتداد دانست؛ دیگر اینکه حاضر نبود صرفاً به ظهور ارتداد اکتفا کند و هرکس که ثابت و محقّق شد مرتد است او را از جامعه مسیحیّت طرد کند بلکه با نوعی رژیم پلیسی خشن در جستجوی عقاید و مافی الضمیر افراد بود و با لطایف الحیل کوشش می‌کرد کوچکترین نشانه‌ای از مخالفت با عقاید مذهبی در فردی یا جمعی پیدا کند و با خشونتی وصف‌ ناشدنی آن فرد یا جمع را مورد آزار قرار دهد.
این بود که دانشمندان و محقّقان جرأت نداشتند بر خلاف آنچه کلیسا آن را علم می‌داند بیندیشند، این فشار شدید بر اندیشه‌ها که از قرن 12 تا 19 در کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان، هلند، پرتغال، لهستان و اسپانیا معمول بود، بالطّبع عکس‌العمل بسیار بدی نسبت به دین و مذهب بطور کلّی ایجاد کرد(مجموعه آثار شهید مطهری).
ویل دورانت می‌گوید: « شماره قربانیان – از سال 1480 تا 1488 (یعنی از مدت 8 سال بالغ بر) 8800 تَن سوخته و 96494 تن محکوم به مجازات‌های دیگر، و از سال 1480 تا 1808 بالغ بر 1912 تن سوخته و 29145 تن محکوم به مجازات‌های دیگر تخمین زده شده است(تاریخ تمدن).
استاد شهید بعد از استناد به چند مطلب در مورد چگونگی شکنجه و اعدام و کشف مظنونین توسط کلیسا چنین می‌نویسد: «مذهب که می‌بایست دلیل هدایت و پیام‌آور محبت باشد، در اروپا به این صورت درآمد که مشاهده می‌کنیم تصوّر هرکس از دین و خدا و مذهب، خشونت بود و اختناق و استبداد. بدیهی است که عکس‌العمل مردم در مقابل چنین روشی جز نفی مذهب از اساس و نفی آن چیزی که پایه اوّلی مذهب است، یعنی خدا، نمی‌توانست باشد.
هر وقت و هر زمان که پیشوایان مذهبی مردم – که مردم در هر حال آن‌ها را نماینده واقعی مذهب تصوّر می‌کنند – پوست پلنک می‌پوشند و دندان ببر نشان می‌دهند و متوسّل به تکفیر و تفسیق می‌شوند. مخصوصاً هنگامی که اغراض خصوصی به این صورت درمی‌آید، بزرگترین ضربت بر پیکر دین و مذهب به سود مادّیگری وارد می‌شود(مجموعه آثار شید مطهری).
3 – احساس کاذب بى فایده بودن دین وعقاید دینى در زندگى انسان
برخى مى پندارند دین کاربردى در زندگى بشر امروزى ندارد: «در گذشته، زندگى مواجه با هزاران مصائب و مشکلات از یک طرف و هزاران مسائل ومجهولات از طرف دیگر بود، بشر خود را عاجزو محتاج و متواضع مى دید. رفع مشکلات وبیچارگى ها و حل مجهولات و ابهام ها را ازخدایان و موجودات فوق طبیعى و روحانیون مى خواست; در زمین نیز اداره و نظام امور،کم و بیش با دستگاههاى دینى بود. بنابراین به این مطالب، احتیاج و انس خاص داشت. ولى بعدها که ترقیات صنعت و پیشرفت وسایل مبارزه با عوامل طبیعت و دفاع انسان،توسعه و تکامل یافت و زندگى نسبتا مرفه ومطمئنى نصیب بشر گشت و اکتشافات علمى به نوبه خود، پرده از بسیارى از اسرار ومجهولات برداشت; و از طرف دیگر اموراجتماعى و مدنى از دستگاههاى دینى منفک شد، رفته رفته یک حالت بى نیازى، بلکه بى اعتنایى در مردم نسبت به خدا و دین وآداب دینى شیوع یافت »
4 – عدم توانایى و نارسایى فلسفه هاى غیر اسلامى در ارائه جهان بینى صحیح
آیت الله شهید مطهرى در باره نارسایى فلسفه غرب در ارائه جهان بینى صحیح مى گوید: «بسیارى از مفاهیم فلسفى که دراروپا سروصداى زیادى به پا مى کند، از جمله مسائل پیش پا افتاده فلسفه اسلامى است. درترجمه هاى فلسفه غربى به مطالب مضحکى برمى خوریم که به عنوان مطالب فلسفى ازفیلسوفان بسیار بزرگ اروپا نقل شده است وهم به مطالبى برمى خوریم که مى بینیم فیلسوفان (غربى) دچار برخى مشکلات درمسائل الهى بوده اند و نتوانسته اند آنها را حل کنند. یعنى معیارهاى فلسفى شان نارسا بوده است. بدیهى است که این نارساییها زمینه فکرى را به نفع ماتریالیسم آماده مى کرده است. » شهید مطهرى پاره اى از مهم ترین مباحث فلسفى را که فلاسفه غرب به خوبى نتوانسته اند به تبیین آن ها بپردازند، مطرح کرده است. شبهاتى که در باره عدم استحکام ادله اثبات وجود خداوند، مخصوصا برهان نظم ارائه شده است و مکاتب الهى غربى توانایى پاسخ به آن ها را نداشته اند نیز از جمله علل گرایش به مادیگرى است.
5 – عدم تبیین صحیح و دقیق معتقدات مذهبى
اگر تبیین دقیق و روشنى از جهان بینى مذهبى و جایگاه خداوند و انسان و ارتباط میان آن دو به دست ندهیم و به تشریح زوایاى وحى و وساطت آن در راستاى تکامل انسان و نقش امام در هدایت انسان ومعاد ومباحث مربوط به آن نپردازیم و سطحى نگرى کنیم، تصویرى عامیانه و مبهم از اسلام ارائه مى شود. چنین تصویرى از دین، موجب گریز بسیارى از مردم، به ویژه دانشجویان وفارغ التحصیلان دانشگاه ها از دین خواهدشد. چنین مباحثى که ارکان مذهب راتشکیل مى دهد، از صدر اسلام تا کنون بابهترین و مناسب ترین برهان ها در قرآن،روایات و کتب کلامى و فلسفى و عرفانى مطرح شده است. کافى است در این زمینه بعد ازمراجعه به قرآن مجید و تفاسیر و کتب روایى،به کتاب هاى متقنى چون «دلائل الصدق »،«حق الیقین »، «الحکمه المتعالیه »، «فصوص الحکم »، و نظایر آن رجوع شود تا دایره تحقیق و نقض و ابرام هایى که در باره اصول دین و مباحث مبدا و معاد مطرح شده است،مشخص گردد و اتقان و استحکام این اصول مذهبى بیش از پیش هویدا شود.
عدم اطلاع درست از معارف ناب اسلامى وبراهینى که در باره اصول عقاید عنوان شده است، ویژه عوام نیست. بسیارى ازدانش آموزان و دانشجویان هم دچار این ضعف هستند. استاد مطهرى قدس سره دراین زمینه مى گوید: «براى بنده بسیارروشن است که افرادى که تصور صحیح از این مسائل داشته باشند مخصوصا الهیات اسلامى، بسیار کمند. مرحوم دکتر محمداقبال پاکستانى بحق مردى است متفکر واندیشمند ولى این مرد بزرگ با فلسفه اسلامى آشنا نبوده است. کتابى تالیف کرده به نام «سیرفلسفه در ایران » که به هر چیزى دیگراز «سیرفلسفه در ایران » شبیه تر است; درمجموعه اى که از او به نام «احیاى فکر دینى در اسلام » ترجمه و چاپ شده است، مقاله اى دارد تحت عنوان «محک فلسفى تجلیات تجربه دینى ». در آن مقاله، برخى براهین فلسفى براثبات خدا از آن جمله برهان معروف «وجوب و امکان » و به تعبیر آن کتاب «برهان جهان شناختى » و دیگر «برهان اتقان صنع » و به تعبیر آن کتاب «برهان هدف شناختى » را انتقاد مى کند. تامل در بیانات اقبال مى رساند که وى تصور صحیحى از این مسائل نداشته است و مخصوصا از مفهوم اسلامى اینها آگاه نبوده است. »
6 – تند خویى و خلاهاى روحى و عاطفى
یکى از عوامل گرایش به مادیگرى،خلاهایى است که از لحاظ عاطفى گریبانگیرانسان شده است. عوامل بسیارى در ایجاد ورشد این خلاها نقش دارند. یکى از آن هاتندخویى است. اگر پدر فردى، مذهبى ولى تند خو و بى احساس باشد، فرزندانش معمولاکم عاطفه بار مى آیند و این گونه به آنان القامى گردد که باورهاى مذهبى منشاواکنش هاى تندخویانه پدر است. قرآن درباره جاذبه و اخلاق نیکوى پیامبرصلى الله علیه وآله در گرایش مردم به مذهب مى فرماید: «و لو کنت قظا غلیظا القلب لانفضوا من حولک »; ترجمه: اگر خشن و تندخوبودى، مردم از اطراف تو پراکنده مى شدند.
7 – تحریف و وارونه و ناهنجار نشان دادن معارف دینى
ارائه تصویر ناصحیح و مکدر و آمیخته باتحریف، کاستى و خرافه از مذهب و عقایدمذهبى – به طور عمدى از سوى دشمنان داخلى وخارجى و به طور سهوى از سوى جاهلان و غیر اهل فن – تاثیر مستقیمى درعدم پذیرش معارف دینى از سوى مردم،خصوصا قشر تحصیل کرده دارد. این مساله ریشه تاریخى دارد. نمونه اى از آن را در روش یهود و تحریفاتى که در تورات براى عدم تصدیق پیامبراسلام صلى الله علیه وآله نمودند، مى توان دید.
8 – شبهه هاى واهى، منشا پیدایش دین ومعتقدات دینى
همانطور که گفته شد در میان متفکران غربى درباره منشا پیدایش دین، نظریاتى ارائه شده است ازجمله فرویدکه اخلاق و علم و حتی دین را با غریزه جنسی توجیه کرد. اگر از او مى پرسیدیم:آیا به عقیده شما دین چه موقعى از میان مردم خواهد رفت، مى گفت: آزادى جنسى مطلق بدهید، به طورى که هیچ محرومیت جنسى وجود نداشته باشد; در آن صورت، دین هم وجود نخواهد داشت. فروید این تحلیل را ارائه کرد اما دیرى نگذشت که از حرف خویش پشیمان شد. ازهمین جا مى توان به نظریه فطرى بودن دین و این که دین جزو نهاد بشر است، پى برد».
9 – عدم سعه وجودى
هرفردى سعه وجودى و ظرفیت محدودى دارد و توانایى و تحمل بیش از آن را ندارد. که در برخى از روایات منسوب به پیامبرصلى الله علیه وآله آمده است: اگر ابوذر به آنچه در قلب سلمان مى گذرد، آگاه باشد، او را به قتل مى رساند. نیزدر برخى احادیث آمده است: «نحن معاشرالانبیاء امرناان نکلم الناس على قدر عقولهم »; ما گروه پیغمبران فرمان یافته ایم که با مردم به اندازه عقل هایشان سخن بگوییم. نیز در برخى روایات آمده است: «اسکتوا عماسکت الله عنه »; نسبت به مسایل و مطالبى که خداوند مسکوت گذارده است، خاموش باشید و از آن ها پرسش نکنید. نیز آمده است که یکى از علل کفر بنى اسرائیل این بود که از امورى که خداونددر باره آن ها اصلا سخنى نفرموده بود،پرسش مى کردند و چون پاسخ آن ها رامى شنیدند، به انکارش مى پرداختند. محدوده فکرى و وجودى انسانى مى توانداز جمله عوامل کفر و انکار حقایقى باشد، که در وراى آن محدوده وجود دارد.
10 – انتظارهاى نامعقول از مذهب وعدم تعیین حد و مرز دین از علم
برخى به سبب اطلاعات ناقص و غلط ازمعارف دینى، انتظارهاى نا معقول از خداونددارند و چون به آرزوها و امیالشان دست نمى یابند، به انکار حقایق مى پردازند. برخى چون از حد و مرز دین آگاهى ندارند، پاسخ تمام پرسشهاى خویش را از آیات و روایات انتظار دارند، غافل از این که هر علمى، حتى علوم دینى و معارف الهى حد و مرز خاصى دارد. دین بر سه محور – اصول عقاید، اخلاق واحکام – استوار است و به فراتر از آن نظرى ندارد. علوم دیگر نیز برپایه محور خاصى مى چرخد. همان گونه که از دانش فیزیک نمى توان انتظار داشت که نیازهاى شیمى راحل کند، از معارف الهى نیز نباید توقع داشت که مثلا درباره مثلثات و تاثیر آن در مهندسى ساختمان سخن بگوید.
11 – شبهه تعارض مفاهیم دینى با علوم تجربى و پیشرفت هاى علمى
عده اى گمان مى کنند که دین اسلام همانند مسیحیت قرون وسطایى با علوم تجربى و پیشرفت هاى علمى مخالف است. غافل از این که قرآن به مناسبت هایى ازمطالبى که امروزه از آن ها تحت عنوان کلى علوم تجربى یاد مى شود، یاد کرده است: «طنطاوى » در تفسیر خود،از آیه 4 سوره قیامت، «بلى قادرین على ان نسوى بنانه »; آرى ما تواناییم سرانگشتان انسان رابه طور کامل بسازیم. مى گوید: «حکمت ذکرسرانگشتان فقط در عصرما معلوم مى شود وکسى تا این اواخر نمى دانست که خطوط سرانگشت هر فردى، منحصر به خود اوست. ودر این جهت، میان دو نفر هیچ گاه شباهتى نیست و انگشت نگارى به همین علت مرسوم و متداول شده است; پس عجبى نیست اگردوست من، «محمود بک سالم » از اروپا خبرمى دهد که این آیه یک نفر آلمانى را مسلمان و معتقد به قرآن نمود. » همچنین در قرآن مجید درباره آسمان وزمین و نحوه خلقت آن ها و این که آسمان هادر آغاز به صورت توده گاز به هم پیوسته بودندو سپس به قدرت الهى از هم جدا شدند، و نیزگردش هریک از کرات در مدارى معین و بارعایت فواصلى که با یکدیگر تصادم نکنند واین که نور خورشید از خود اوست و نور ماه ازخورشید است و این که نور خورشید از انوارمتعددى ترکیب شده و نظیر آن یاد شده است (برای نمونه سوره فصلت، آیه 11; سوره انبیاء، آیه 30 – 33و سوره یس، آیه 40). در بسیارى از روایات نیز در باره نظام خلقت و آفرینش جالب و عجیب موجودات سخن گفته شده است. شاید خواندنى ترین آن ها روایت مفصلى است که «مفضل » آن رااز حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که به «توحیدمفضل » معروف است. البته علل دیگرى نیز وجوددارد که عامل گریز از مذهب است.

عوامل جامعه شناختى دین گریزی

الف. خانواده:
خانواده شامل طیف وسیعى از نزدیکان نَسَبى (پدر، مادر، برادر، خواهر، پدربزرگ، مادربزرگ، عمّه، عمو، خاله، دایى و;) و سببى (همسر، نزدیکان و اقوام همسر و;) مى شود. در میان اعضاى خانواده، پدر و مادر چون ارتباط زیادترى با فرزند دارند، نقش بیش ترى در شکل گیرى شخصیت فرزند ایفا مى کنند. به همین دلیل، اولین عامل زمینه ساز گریز از دین، رفتار و منش پدر و مادر مى باشد. این مطلب را با استفاده از بعضى از آیات و نیز بعضى از روایات مى توان به دست آورد:هنگامى که نوح(علیه السلام) از قوم خود ناامید شد، به درگاه خداى سبحان عرضه داشت: «;رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الاَرْضِ مِنَ الکافرین دَیَّاراً.»(نوح: 26); ; پروردگارا، هیچ کس از کافران را بر روى زمین مگذار. در آیه بعد، یکى از علل درخواست نابودى کفار را چنین بیان مى فرماید: «; وَلا یَلِدُوا إِلاّ فَاجِراً کَفّاراً» (نوح: 27); ; جز پلیدکارِ ناسپاس نزایند.با توجه به آیه مزبور، این احتمال در ذهن انسان تقویت مى شود که پدر و مادر در دین گریزى فرزند نقشى اساسى دارند، به گونه اى که پایه و اساس آن، حتى به پیش از تولد نیز باز مى گردد. به عبارت دیگر، پدر و مادر ممکن است به جایى برسند که همانند پدران و مادران قوم حضرت نوح(علیه السلام)، همه فرزندانى که از دامن آنان به دنیا مى آیند، همگى انسان هاى پلید و بى دین باشند.

از سوى دیگر، در همین زمینه (گمراهى فرزند) روایتى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است: «کلُّ مولود یُولَد على الفطرهِ فاَبواهُ یَهوّدانهِ او یُمجّسانه» ترجمه:«هر کودکى بر فطرت [اسلام] به دنیا مى آید، سپس پدر و مادرش او را یهودى یا مجوسى مى کنند.»( شیخ طوسى، التبیان، ج، ص 247 ).هر انسانى که به دنیا مى آید، در ذاتش به خداپرستى گرایش دارد. اما پدر و مادر او را از خالق هستى دور کرده، باعث انحراف وى از دین مى شوند.بنابراین، اگر آیه و روایت مزبور را در کنار آیه پانزدهم از سوره «لقمان» قرار دهیم، این نظر تأیید مى شود که گفتار و رفتار پدر و مادر مشرک، تأثیرى بسزا در دین گریزى فرزندان دارد. گاه ممکن است والدین پا را از این فراتر گذاشته، انسان را به کفرورزى و شرک فرا خوانند; چنان که خداى سبحان مى فرماید: «وَ إِنْ جَاهَداکَ على أنْ تُشْرِکْ بِى مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما» (لقمان:15)ترجمه: «و اگر تو را وادارند تا درباره چیزى که تو را بدان دانشى نیست به من شرک ورزى، از آنان فرمان مبَر;» یعنی اگر پدر و مادرت اصرار ورزیدند چیزى را که به آن علم ندارى و یا حقیقت آن را نمى شناسى شریک من بگیرى، اطاعتشان مکن و براى من شریکى مگیر.

ب. گروه هاى صمیمى:
گروه هاى صمیمى عبارتند از: دوستان و اطرافیان و کسانى که گفتار و رفتار آنان به دلایل گوناگون، از جمله احساس همدردى و جلب اطمینان، در تصمیمات انسان تأثیر مى گذارند(بروس کوئن، ص 138). با نگاهى گذرا به سرگذشت پر فراز و نشیب قوم بنى اسرائیل، نقش گروه هاى صمیمى در دین گریزى انسان بیش از پیش آشکار مى شود.قرآن کریم براى نمونه مى فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبین إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشید» (هود: 96ـ97)ترجمه: «و به راستى، موسى را با آیات خود و حجتى آشکار به سوى فرعون و سران قوم وى فرستادیم، ولى سران از فرمان فرعون پى روى کردند و فرمان فرعون صواب نبود.»خداى سبحان موسى(علیه السلام)را به سوى فرعون و سران قوم او فرستاد، ولى سران و بزرگان، که همه از دوستان صمیمى و اطرافیان فرعون بودند، از فرمان فرعون پى روى کردند. با دقت در سیاق آیه، در مى یابیم قرار گرفتن لفظ «فرعون» در کنار لفظ «ملأ»، بیانگر وجود هماهنگى و شباهت فکرى و روحى و رفتارى بین این دو مى باشد; زیرا همگونى هاى روحى، فکرى و رفتارى، عامل اساسى در دوستى ها مى باشند.
به دلیل آن که آیه مذکور، دو لفظ «فرعون» و «ملأ» را در کنار هم و با اشاره به همسویى آنان آورده است، چه بسا بتوان گفت که میان فرعون و سران و اطرافیان وى علاوه بر رابطه کارگزارى و مسؤولیت اجرایى دربار، رابطه دوستى نیز برقرار بوده است. این ارتباط دوستانه موجب شده تا همه آنان موضع گیرى یکسانى در برابر موسى(علیه السلام) داشته باشند. به نظر مى رسد که طمع اطرافیان فرعون به منزلت و ثروت او از یک سو، و نیاز فرعون به اطرافیان براى حفظ حکومت از سوى دیگر، این ارتباط دوستانه را پایدارتر کرد و منجر به تصمیم مشترک آنان در برابر پیامبر خداوند شد. در همین باره، مى توان به روایتى از امام صادق(علیه السلام)تمسّک جست: «المرءُ على دینِ خلیله»ترجمه: «انسان دینى را برمى گزیند که دوستش آن را انتخاب کرده است». به همین دلیل است که گاهى یک فرد فاسق در مدتى کوتاه گروه زیادى را از دین بیزار مى کند. در تأیید مطلب مزبور مى توان به برخى از آیات دیگر، که بیانگر شِکوه و شکایت اهل دوزخ از دوستان و اطرافیان خود مى باشند، اشاره کرد: «; یَا لَیْتَنى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلا یَا وَیْلَتَا لَیْتَنى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْر بَعْدَ إذْ جَاءَنی» (فرقان: 27و28)ترجمه: «اى کاش با پیامبر راهى بر مى گرفتم، اى واى! کاش فلانى را دوست [خود ]نگرفته بودم. او بود که مرا به گم راهى کشانید، پس از آن که قرآن به من رسیده بود». این آیه با صراحت تمام، به نقش گروه هاى صمیمى (دوستان و اطرافیان) فاسد در گم راهى و دین گریزى اشاره مى کند.

ج. ملأ :
سران حکومت ها، صاحب منصبان، اشراف، بزرگان و صاحبان قدرت هاى شیطانى، سومین گروهى هستند که بیش ترین نقش را در ایجاد زمینه دین گریزى داشته اند. گروه هاى مذکور، که در فرهنگ قرآنى، «ملأ» نامیده شده اند، گاه همراه با صفت استکبار در آیات مطرح شده اند.فرعون، که سرامد «ملأ» زمان خود بود، براى دور کردن مردم از دین الهى و در نتیجه، حفظ قدرتِ خود، از هیچ کارى خوددارى نمى کرد. قرآن در این باره مى فرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى اْلاَرْضِ وَ جَعَلَ اَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طَائِفَهً مِنْهُمْ یَذَبِّحُ أَبْنَائَهُم ْوَیَسْتَحْیی نِسَائَهُمْ.» ترجمه:«فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت. طبقه اى از آنان را زبون مى داشت: پسرانشان را سر مى برید و زنانشان را [براى بهره کشى] زنده بر جاى مى گذاشت» (قصص: 4) .توده مردم، که از قدرت هاى دنیایى بى بهره هستند و اکثریت جامعه را تشکیل مى دهند، معمولا تحت تأثیر حرکت هاى سیاسى و اجتماعى قرار دارند. از دیگر سو، کسانى تأثیرگذارى بیش ترى بر این طبقه دارند که از مقام و منزلت ویژه اى در جامعه برخوردار باشند. حق یا باطل بودن موقعیت این افراد، معمولا تأثیر زیادى بر تصمیم گیرى بیش تر مردم ندارد، بلکه مهم آن است که طبقه تأثیرگذار تا چه اندازه از مقام و منزلت اجتماعى، سیاسى و اقتصادى برخوردار باشد; زیرا هر اندازه مقام و منزلت بالاتر باشد، توان و میزان تأثیرگذارى بیش تر خواهد بود.
به همین دلیل، اگر طبقه تأثیرگذار مصلح باشد و در راه حق گام بردارد، مردم را به سوى حق هدایت مى کند; و اگر همانند فرعون مُفِسد باشد، گاهى با توسّل به زور و قلدرى، مردم را به سوى باطل مى برد و گاهى هم همانند معاویه، مردم را با نیرنگ و فریب از حق و دین الهى گریزان مى کند. کسانى که به هر دلیل در رأس هرم جامعه قرار مى گیرند، در حقیقت الگوى مردم در تمام زوایاى زندگى مى شوند. گفتار و رفتار آنان، چگونه زیستن را براى مردم تعریف مى کند، و تفکر و اندیشه آنان جهت گیرى اعتقادات و شناخت مردم را مشخص مى کند. این افراد به قدرى در شکل گیرى شخصیت مردم مؤثر هستند که حتى نحوه سخن گفتن آنان و واژه هایى که به کار مى برند، در گفتار روزمره مردم نقش مى آفریند. این چیزى است که امروزه ما در جامعه خود نیز شاهد آن هستیم و چندان نیازى به اثبات ندارد. زمانى که سردمداران تا این اندازه در روحیات و شکل دهى شخصیتِ مردم نقش آفرینند، تأثیر آنان در دین دارى مردم نیز انکارناپذیر است. چه گویاست این کلام حکیمانه که «الناسُ على دینِ ملوکهم!»ترجمه:رهبران جامعه به هر دینى معتقد باشند، مردم نیز از آنان پى روى مى کنند. حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در این باره مى فرماید: «الناسُ بأُمرائهم اَشبهُ مِنهم بِآبائهم»ترجمه:مردم آن اندازه که از رهبران و حاکمان خود پى روى مى کنند از هیچ کس دیگرى پى روى نمى کنند. بدین روى، گفتار و رفتار مردم بیش تر شبیه حاکمانشان است تا پدرانشان.
آیه دیگرى که به نقش همین عامل اشاره مى کند آیه اى است که در آن گمراهان، خود به تأثیر ملأ در گمراه سازى ایشان اشاره کرده، مى گویند: «; َرَبَّنا إِنّا أَطَعْنا سَادَتَنا وَ کُبَرائَنا فأَضَلُّونا السَبیلا» ترجمه: «و مى گویند: پروردگارا، ما رؤسا و بزرگتران خویش را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند»(احزاب: 67) .
در میان ملأ، ممکن است گروهى باشند که از قدرت مادى برخوردار نباشند، ولى با نفوذ فکرى و علمى خود بر دل هاى مردم، در جهت دهى گرایش ها و انگیزه هاى مردم تأثیر داشته باشند. این عده همان عالمان و اندیشمندان جامعه هستند. دانش اگر با تهذیب و پیرایش انسان از هواهاى نفسانى همراه نگردد، خود حجابى خواهد شد که نه تنها صاحب علم، بلکه جامعه را هم به فساد مى کشاند و موجب بى دینى مردم مى شود. در طول تاریخ، عالمان فاسد همواره مانع بزرگى در برابر انبیا(علیهم السلام) و دعوت کنندگان به راه حق بوده اند. گاه کسى همچون سامرى(طه: 85) بنى اسرائیل را از دین منحرف مى کند; چنان که حتى تلاش حضرت هارون(علیه السلام)( طه: 90) سودى نبخشید. زمانى هم بلعم باعور(اعراف: 175) موجب گم راهى عده زیادى از مردم مى شود; گاهى نیز اندیشمندان اهل کتاب با کتمان حقیقت مردم را از ایمان به رسالت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)بازمى دارند; زمان دیگر افرادى همانند شُرَحْبیل یا شریح قاضى مردم را به نفع حکومت بنى امیّه بسیج مى کنند. امروز هم روشن فکرمآبان غرب گرا و دگراندیشان سکولار و انسانگرا با بهره گیرى از «ایسم»ها و واژه هاى فریبنده و جوان پسند، جامعه را به فساد عقیده و اندیشه مى کشانند. همواره بیش تر روشن فکرنمایان آلت دست ظالمان و مستکبران بوده اند و حُکّام مستبد و ملحد به وسیله این گروه، مردم را به بى دینى تشویق مى کرده اند.
این گروه براى رسیدن به مطامع و لذت هاى زودگذر دنیایى، با تحریف واقعیات دین و تحریک احساسات و عواطف، بسیارى از مردم را از شناخت حقایق بازداشته اند و گاه چنان فضایى علیه دین و دین دارى ایجاد مى کنند که مردم شجاعت شنیدن سخن عالمان ربّانى را به خود راه نمى دهند، چه رسد به پى روى از آنان! کافى است به حوادث سده اخیر ایران، به ویژه رخدادهاى صدر مشروطه، مراجعه شود تا تأثیر عمیق این گروه ها بر گسترش تفکر ضد دینى در ایران آشکار گردد.این گروه به اصطلاح روشنفکر همچون چراغى در دستِ قدرت هاى شیطانى هستند که با علم و هنر خود توانستند ارزش ها را ضد ارزش و هنجارها را ناهنجار جلوه دهند و بهتر و گزیده تر به یغماى سرمایه هاى معنوى مردم بپردازند.خلاصه آن که گروه ملأ از سویى به خاطر انگیزه ها و گرایش هاى درونى و روان شناختى از دین گریزان هستند، و از دیگر سو، براى رسیدن به آمال و آرزوهاى دنیایى خود، زمینه دین گریزى را در جامعه فراهم مى کنند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله دانه ذرت جهت تغذیه دام word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله دانه ذرت جهت تغذیه دام word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله دانه ذرت جهت تغذیه دام word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله دانه ذرت جهت تغذیه دام word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله دانه ذرت جهت تغذیه دام word :

دانه ذرت جهت تغذیه دام , طیور و آبزیان
0 – مقدمه
دانه ذرت یکی از انواع دانه‏های غلات است که به واسطه فراوانی نشاسته در آن ارزش غذایی نسبتا زیادی دارد و از این رو در جیره خوراکی دام و طیور و آبزیان به عنوان ماده اولیه انرژی‏زا به مقدار زیاد مورد استفاده قرار میگیرد . ذرت علاوه بر نشاسته دارای مواد مغذی دیگری مانند مواد پروتئینی , چربی , ویتامین و املاح نیز می‏باشد .
1 – هدف

هدف از تدوین این استاندارد , تعیین ویژگیها , درجه بندی , بسته بندی , نشانه گذاری , نمونه برداری , روش‏های آزمون و انبارداری دانه ذرت جهت تغذیه دام و طیور و آبزیان می‏باشد .
2 – دامنه کاربرد

این استاندارد در مورد دانه ذرت که برای تغذیه دام , طیور و آبزیان مصرف می‏شود , کاربرد دارد .
3 – تعریف
دانه ذرت از گیاه Zea. Mis از خانواده غلات (Graminea) بوده و دارای ارقام مختلفی است که مهمترین آنها به شرح زیر می‏باشد :
3 – 1 – ذرت دندان اسبی (Zea. Mis indentata) که Dent Corn نیز نامیده می‏شود .
3 – 2 – ذرت آردی ( نرم ) (Zea. Mis amylacia) که Flour Corn نیز نامیده می‏شود .
3 – 3 – ذرت مومی (Zea. Mis Ceratina) که رقمی از ذرت دندان اسبی است و Waxy corn نیز نامیده می‏شود .
3 – 4 – ذرت خشن (Zea. Mis indurata) که Flint Corn نیز نامیده می‏شود .
3 – 5 – ذرت شیرین (Zea. Mis Sacchrata) که Sweet Corn نیز نامیده می‏شود .
3 – 6 – ذرت آجیلی (Zea. Mis Everata) که Pop Corn نیز نامیده می‏شود .
4 – واژه‏ها و اصطلاحات
4 – 1 – دانه‏های انواع دیگر ذرت :
دانه‏های انواع یا ارقام دیگر ذرت به دانه هایی گفته می‏شود که از لحاظ نوع و رقم غیر از ذرت مورد نظر باشد .
4 – 2 – دانه‏های سایر غلات :
به دانه هایی از قبیل گندم , جو , یولاف ( جودوسر )، ارزن , چاودار , برنج , ذرت خوشه‏ای و غیره گفته می‏شود .
4 – 3 – بذر علف‏های هرز :

بذر علف‏های هرز , بذرهای مختلفی هستند که در مزارع یافت می‏شوند و ممکن است با ذرت مخلوط گردند .

4 – 4 – مواد خارجی :
به هر گونه موادی غیر از ذرت اطلاق می‏شود مانند خاک , خاشاک ,

کلش , شن , تکه‏های فلزات , فضله پرندگان و جوندگان , حشرات و بقایا و اندام‏های بدن آنها و نظایر آن .
4 – 5 – آفات :
عبارتست از کلیه عوامل زنده که در صحرا , جنگل , مزارع و باغات به طور مستقیم یا غیر مستقیم به محصول صدمه زده و موجب کاهش ارزش کمی و کیفی ذرت می‏گردد .
این آفات عبارتند از حشرات , کنه‏ها , قارچ‏ها , باکتری‏ها و غیره در هر یک از مراحل رشد است که از ذرت تغذیه نموده و یا روی آن رشد و نمو می‏کنند .
4 – 6 – آفت زدگی :
عبارت است از آثار ناشی از عمل آفات که با چشم مسلح یا غیر مسلح , بر روی دانه ذرت قابل رؤیت می‏باشد . این آثار به صورت حفره‏های محل تغذیه حشرات و کنه‏ها , قارچ‏ها , کپک‏ها , فضولات و پوسته لارو بوده که با پوکی و کم وزنی و تغییر وضع ظاهری دانه قابل تشخیص می‏باشد .
4 – 7 – شکستگی :
حالتی است که در اثر ضربه , فشار , کوبیدن و جدا کردن دانه‏های ذرت از چوب بلال ( ذرت ) به صورت ترکیدگی و خردشدن نمودار می‏شود .
4 – 8 – رطوبت اضافی :
میزان آب موجود در دانه ذرت است که با جدا کردن آن تغییری در ماهیت و کیفیت ذرت پیدا نشود .
4 – 9 – وزن حجمی ( وزن مخصوص) :
وزن حجم معینی از ذرت بر حسب هکتولیتر است .
4 – 10 – دانه‏های صدمه دیده در اثر حرارت :
شامل دانه هایی است که در اثر حرارت دستگاه خشک کن تغییر رنگ و ماهیت داده‏اند .
4 – 11 – دانه‏های صدمه دیده در اثر اتواکسیداسیون :
به دانه هایی اطلاق می‏شود که به نحوی از هنگام برداشت تا مص

رف در نتیجه خود سوزی صدمه دیده و تغییرات رنگ و ماهیت داده باشد .
4 – 12 – مانده سموم :

عبارت است از میزان باقیمانده سمومی که پس از عملیات مبارزه با آفات صحرائی و انبارداری در دانه ذرت باقی مانده باشد .
5 – ویژگیها
5 – 1 – ویژگیهای فیزیکی :
5 – 1 – 1 – رنگ :
دانه ذرت بر حسب گونه 1 و ارقام 2 مختلف بوده و دارای رنگ‏های زرد , سفید , قرمز و بنفش می‏باشد که دانه زرد آن مصرف بیشتری داشته و سرشار از کارتنوئید 3 و گزانتوفیل‏ها 4 است که پیش ساز ویتامین A بوده و رنگ زرد مطلوبی را در پوست طیور و زرده تخم مرغ بوجود می‏آورد .
5 – 1 – 2 – بو :
دانه ذرت باید دارای بوی طبیعی مخصوص به خود باشد .
5 – 1 – 3 – وزن حجمی :
اندازه دانه ذرت بستگی به گونه و رقم آن دارد ولی به طور کلی وزن حجمی بر حسب درجه نباید از 60 کیلو گرم در هکتولیتر کمتر باشد .
5 – 1 – 4 – دانه‏های سالم ( درسته) :
دانه ذرت باید درسته باشد به طوری که میزان دانه‏های شکسته در نمونه از حد مندرج در جدول درجه بندی بند 7 تجاوز نکند .
5 – 1 – 5 – خلوص :
در یک محموله ذرت دانه‏ها باید حتی الامکان از یک رقم باشد به طوری که میزان دانه‏های سایر انواع دیگر غلات , بذر علف‏های هرز , مواد خارجی و دانه‏های آفت زده بیش از حد مجاز مندرج در بندهای 6 و 7 این استاندارد نباشد . میزان مجاز مانده سموم در مواد غذایی حد مجاز باقیمانده سموم نباید از حدی که آفات و بیماری‏های گیاهی تعیین می‏کند , بیشتر باشد .
5 – 2 – ویژگیهای شیمیایی :
ویژگیهای شیمیایی ذرت باید مطابق جدول شماره 1 باشد .

یادآوری : ترکیب اسیدهای آمینه مهم موجود در ذرت معمولا به شرح زیر است :

6 – ناپذیرفتنی‏ها

6 – 1 – وجود آفات انباری زنده در هر یک از مراحل رشد به هر مقدار
6 – 2 – وجود قارچ , کپک و میکروارگانیسم‏ها بیش از حد مجاز ( استاندارد شماره 3207 تحت عنوان استاندارد ویژگیهای بهداشتی و میکروبیولوژی مواد اولیه تهیه خوراک طیور و دان آماده )
6 – 3 – وجود سموم حاصله از قارچ‏های سمی ( مایکوتوکسین‏ها ) به خصوص سموم آفلاتوکسین که مقدار کل این سموم بیش از 30 P.P.b. 5 نباید باشد ( استاندارد شماره 2359) .
6 – 4 – وجود بوی غیر طبیعی
6 – 5 – وجود سموم شیمیایی بیش از حد مجاز
یادآوری 1: تا تدوین استاندارد میزان باقیمانده سموم شیمیایی نباید از حدی که موسسه بررسی آفات و بیماری‏های گیاهی تعیین می‏کند , بیشتر باشد .
یادآوری 2: مصرف دانه ذرت بذری که با مواد شیمیایی ضدعفونی شده است و معمولا دارای رنگی غیر از رنگ طبیعی دانه ذرت می‏باشد ( صورتی روشن تا تیره ) بهیچوجه مجاز برای مصرف خوراک دام نیست .
7 – درجه بندی
دانه ذرت بر اساس درصد رطوبت , مواد خارجی , شکستگی , ارقام دیگر ذرت , صدمات ناشی از حرارت و درصد سایر غلات و حداکثر دانه گیاهان سمی و وزن حجمی به دو درجه تقسیم می‏شود ( مطابق جدول شماره 3)

8 – بسته بندی و نشانه گذاری
8 – 1 – برای بسته بندی ذرت باید کیسه هائی که از جنس چتائی یا متقال و یا از الیاف مصنوعی نو بافته شده باشد , بکار برد . وزن خالص بسته با کیسه نباید از 7

5 کیلوگرم بیشتر باشد . ضمنا سر گونی ‏ها باید با ماشین دوخت دوخته شود . در صورت امکان می‏توان ذرت را به صورت فله نیز عرضه نمود . در مورد فله حتی الامکان باید به وسیله کامیون‏های سر بسته یا بوکر حمل گردد .
8 – 2 – نشانه گذاری : مشخصات زیر باید روی بسته بندی الصاق یا درج گردد و در مورد فله همراه مدارک هر محموله باشد .
8 – 2 – 2 – درجه دانه ذرت
8 – 2 – 3 – وزن خالص بر حسب کیلوگرم
8 – 2 – 4 – نام و نشانی موسسه فروشنده و مبداء تولید
8 – 2 – 5 – تاریخ تولید
8 – 2 – 6 – ذکر شرایط نگهداری
9 – نمونه برداری
نمونه برداری ذرت مطابق آخرین تجدید نظر استاندارد شماره 331 ایران انجام می‏گیرد .
10 – روش‏های آزمون
10 – 1 – تعیین مقدار رطوبت مطابق استاندارد 321 ایران
10 – 2 – تعیین مقدار پروتئین خام مطابق استاندارد 457 ایران
10 – 3 – تعیین مقدار چربی خام مطابق استاندارد 415 ایران
10 – 4 – تعیین مقدار خاکستر کل مطابق استاندارد 332 ایران
10 – 5 – تعیین مقدار فیبر خام مطابق استاندارد 520 ایران

10 – 6 – میزان آفلاتوکسین طبق استاندارد شماره 2359 ایران تحت عنوان آرد بادام زمینی انجام می‏گیرد .
10 – 7 – تعیین معایب موجود در ذرت :
ابتدا مقداری از نمونه را که حداقل از 100 گرم کمتر نباشد , وزن کرده سپس با ذره بین نمونه انتخاب شده را برای تعیین وجود آفت زنده بررسی نمائید و بعد از آن که آفت زنده در نمونه مورد نظر وجود نداشت , آن را از الک نمره 4 که قطر چشمه‏های آن 4/76 میلی متر است بگذرانید . آنچه را که از الک گذر کرده یادداشت نمائید و بقیه ذرت را که روی الک مانده است بر روی صفحه‏ای پهن کنید و دانه‏های سایر غلات , بذر علف‏های هرز و گیاهان سمی , مواد خارجی , دانه‏های آفت زده و دانه‏های شکسته را جدا کرده , وزن کنید . همین کار را برای موادی که از الک مزبور عبور کرده است نیز انجام دهید و پس از جمع دو رقم نتیجه حاصل را بر مجموع تقسیم نمائید تا میزان درصد هر یک از معایب تعیین شود .
10 – 8 – روش تعیین وزن حجمی :
در یک مزور یا ظرف استوانه‏ای یک لیتری , دانه ذرت را به طور آزاد و در وسط ظرف ریخته تا به حجم مشخص شده برسد . سپس با ترازوئی که حساسیت آن یک صدم گرم است آن را وزن کنید . این عمل را 5 بار تکرار کرده و میانگین آن را تعیین کنید . میانگین بدست آمده را در عدد 100 ضرب نموده , عدد حاصل وزن یک هکتولیتر خواهد بود .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله انرژی باد word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله انرژی باد word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله انرژی باد word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله انرژی باد word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله انرژی باد word :

انرژی باد

باد هوای در حال حرکت است. باد به وسیله گرمای غیر یکنواخت که سطح کره زمین که حاصل عملکرد خورشید است، بوجود می‌آید. از آنجائیکه سطح زمین از سازنده‌های خشکی و آبی قنوعی تشکیل شده‌اند، اشعه خورشید را بطور غیریکنواخت جذب می‌کند. وقتی خورشید در طول روز می‌تابد، هوای روی سرزمین‌های خشکی سریعتر از هوای روی سرزمین‌های آبی گرم می‌شود. هوای گرم روی خشکی ضبط شده و بالا می‌رود و هوای خنک تر و سنگین تر روی آب جای آنرا می‌گیرد که این فرآیند بادهای محلی را می‌سازد. در شب، از آنجا که هوا روی خشکی سریعتر از هوای روی آب خنک می‌شود، جهت باد برعکس می‌شود.

به همین طریق بادهای بزرگ جوی که زمین را دور می‌زنند به علت اینکه هوای سطحی نزدیک استوا در اثر گرمای خورشید بیشتر از هوای قطب شمال و جنوب گرم شده، بوجود می‌آیند. از آنجا که باد تا زمانیکه خورشید به زمین می‌تابد، بطور پیوسته تولید خواهد شد، آنرا منبع انرژی تجدید شونده می‌نامند. امروزه، انرژی بادی عمدتاً برای تولید برق بکار برده می‌شود.
تاریخچه باد
در طی تاریخ، انسانها باد را به شیوه‌های مختلف به کار بردند. بیش از پنج هزار سال پیش، مصریان باستان از نیروی باد برای راندن کشتی‌های خودروی رود نیل استفاده کردند. بعد از آن، انسان آسیاب بادی را برای آسیاب کردن بذر خود ساخت. جدیدترین آسیاب بادی متعلق به ایران است. این آسیاب شبیه به پاروهای بسیار بزرگ بوده.
قرن‌ها بعد، مردم هلند طرح پایه آسیاب بادی را بهبود دادند. آنها تیغه‌های پروانه مانند ساخته شده از پره‌های نو به آسیاب بادی اضافه کردند و روشی برای تغییر جهت آن مطابق با جهت باد ابداع کردند. آسیاب‌های بادی به هلندی‌ها کمک کردند که در قرن 17 صنعتی ترین کشور جهان باشند.

برخی از کشورها آسیاب‌های بادی را برای آسیاب گندم و ذرت، پمپ کردن آب و قطع درختان به کار می‌بردند. در سال 1920 در کشورهای توسعه یافته از آسیابهای کوچک برای تولید برق روستایی بدون خدمات برق به کار بردند. در سال 1930 زمانیکه خطوط نیرو شروع به انتقال برق از نواحی روستایی کرد، آسیابهای محلی کمتر و کمتر شدند، اگرچه در حال حاضر نیز می‌توان آنها را دید.

ذخایر نفت در سال 1970 تصویر انرژی را برای کشورهای جهان عوض کرد. این امر محیطی بازتر برای منابع جایگزین انرژی خلق کرد و راه را برای ورود مجدد آسیاب‌های بادی به چشم انداز آمریکایی در تولید برق هموار کرد.
مکانیسم‌های آسیاب‌های بادی

آسیابهای بادی چون سرعت باد را کم می‌کنند، می‌توانند کار کنند. باد روی تیغه‌های ورقه مانند نازکی جریان یافته و آنها را بلند می‌کند و باعث چرخش آنها می‌شوند (مانند تأثیر باد روی بالهای هواپیما) تیغه‌ها به میله هدایت متصل است و آن نیز یک مولد برق را چرخانده و الکتریسیته تولید می‌کند.

مکانیسم‌های بادی نو

مکانیسم‌های بادی امروزه از لحاظ فنی بسیار پیشرفته‌تر از انواع قدیمی هستند. در این مکانیسم همچنان برای جمع‌آوری انرژی حرکتی باد از تیغه‌ها استفاده می‌شود اما این تیغه‌ها که از فایبرگلاس یا هر ماده محکم دیگر ساخته شده‌اند.
مکانیسم‌های بادی مدرن هنوز با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند، مثلاً اینکه وقتی باد نمی‌وزد باید چه کرد. توربین‌های بزرگ به شبکه نیرویی خدماتی متصل شده‌اند. برخی از آنها هنگامی که بادی نمی‌وزرد، جمع می‌شوند. توربین‌های کوچک گاهی اوقات به مولدهای الکتریکی ـ دیزلی متصلند و یا گاهی اوقات دارای باتری برای ذخیره برق اضافی جمع آوری شده در هنگام وزش بادهای شدید، هستند.
انواع آسیابهای بادی
امروزه عموماً دو نوع مکانیسم بادی استفاده می‌شود، محور افقی با تیغه‌های شبیه به پره هواپیما و محور عمودی که شبیه به فرفره است.
مکانیسم بادی محور افقی به علت اینکه مواد کمتری برای یک واحد برق نیاز دارد، بیشتر مورد استفاده است. حدود 95 درصد مکانیسم‌های بادی افقی محور هستند. ماشین بادی افقی ویژه‌ای دارای ارتفاعی به اندازه یک ساختمان 20 طبقه و سه تیغه دارد که قطر چرخش آن 200 متر است. بزرگترین ماشین‌های بادی دنیا تیغه‌هایی بزرگتر از یک زمین فوتبال دارند! ماشینهای بادی برای اینکه باد بیشتری را به دام بیندازند، بلند و عریض هستند.

ماشین‌های آسیاب بادی افقی
ماشینهای بادی با محور قائم تنها پنج درصد ماشینهای بادی بکار برده شده در دنیای امروز را به خود اختصاص داده است. نوع نمونه آن 100 متر طول و 50 متر پهنا دارد.
هر ماشین باری امتیازات و ایرادات خود را دارد. ماشینهای با محور افقی نیاز به روشی برای نگهداشتن گرداننده رو به باد دارد. این کار با یک دم روی ماشینهای کوچک انجام می‌گیرد. در ماشینهای بزرگ، یا یک گردانند در بخش پایینی برج قرار دارد که کاری شبیه به بادنمای هواشناسی را انجام می‌دهد و یا یک موتور هدایت کننده به کار برده می‌شود، ماشینهای با محور قائم می‌توانند باد را در هر جهتی قبول کنند.
دستگاههای نیروی بادی
دستگاههای نیروی بادی یا فراری بادی، سری ماشینها بادی است که برای تولید برق بکار برده می‌شوند. یک مزرعه بادی معمولاً دارای چندین ماشین پخش شده در ناحیه وسیعی است. دستگاههای هسته‌ای یا ذغالی و بسیاری از دستگاههای بادی غالباً به شرکت‌های با منافع عمومی داده نمی‌شوند. در عوض آنها توسط تاجرانی که برق تولید شده از مزرعه بادی را برای خدمات رفاهی می‌فروشند، اداره و مدیریت می‌شود. این شرکت‌های خصوصی به عنوان «تولید کننده‌های مستقل نیرو» شناخته می‌شوند.
به کار اندازی یک دستگاه نیروی بادی کار آسانی نیست و مالکان آن باید برای تعیین موقعیت نصب آن به دقت برنامه ریزی کنند. آنها باید میزان وزش باد، شرایط هواشناسی محلی، نزدیکی خطوط انتقال برق و کدهای منطقه‌بندی محلی را در نظر بگیرند.
دستگاههای بادی به زمین‌های زیادی نیاز دارند. یک ماشین بادی حدوداً به دو جریب زمین نیاز دارد. یک دستگاه نیروی بادی صدها جریب زمین نیاز دارد. از طرف دیگر، کشاورزان می‌توانند در اطراف ماشینهای بادی محصولات خود را به بار آورده و یا به چرای گله‌هاشان بپردازند.

وقتی یک دستگاه شناخته شد، هنوز هزینه‌هایی باقی می‌ماند. در برخی حالات، هزینه‌های باقیمانده با بخشش‌های مالیاتی که به منابع تجدیدپذیر انرژی داده می‌شود، حیران می‌شوند. دستگاه سیالیست‌های منظم منافع عمومی یا PURPA هم برای خریداری برق از تولید کننده‌های مستقل نیرو با قیمت‌های منصفانه به شرکت‌هایی نیاز دارد.
منابع بادی

بهترین محل برای نصب یا ساخت دستگاه بادی کجاست؟ میانگین سرعت باد برای به صرفه بودن تبدیل انرژی باد به برق حدود 23 کیلومتر در ساعت است. میانگین سرعت باد در برخی از کشورها16 کیلومتر در ساعت است. به علت دسترسی آسان به باد با دوام و همیشگی، برخی شرکت‌ها نصب ماشینها را در مناطق و دور از ساحل مدنظر دارند

آنمومتر
دانشمندان از وسیله‌ای به نام آنمومتر (anemometer) برای اندازه‌گیری سرعت باد استفاده می‌کنند. آنمومتر شبیه یک بادنمای هواشناسی است با ظاهری مدرن. این وسیله سه پرده با فنجان‌هایی در سد آنها و روی میله چرخانی که با وزش باد می‌چرخد دارد. این وسیله به متری وصل است که سرعت باد را نشان می‌دهد. یک بادنما جهت باد را نشان می‌دهد اما سرعت باد را نشان نمی‌دهد. براساس یک قانون طبیعی سرعت باد در نواحی پهناور و بدون وقفه در وزش باد، با عرض جغرافیایی افزایش می‌یابد. مکانهایی مناسب برای دستگاههای بادی بالای تپه‌های گرد و صاف، دشت یا سواحل باز و فواصل کوهی که مثل قیف عمل می‌کنند، هستند .
تولید باد

چقدر می‌توانیم از باد انرژی بدست آوریم؟ دو اصطلاح وجود دارد که تولید پایه برق را توضیح می‌دهد. عامل کارایی و عامل گنجایش.
کارایی به این موضوع بر می‌گردد که چقدر می‌توان انرژی مفید (در این مورد، برق) از منبع انرژی کسب کرد. یک ماشین انرژی صد درصد کارا، می‌تواند تمام انرژی را به انرژی مفید تبدیل کند و هیچ انرژی را هدر نمی‌دهد هیچ ماشین با کارایی یا بهره وری صد درصد وجود ندارد. بعضی انرژی‌ها همیشه وقتیکه شکلی از انرژی به شکل دیگر تبدیل می‌شود، از دست می‌روند. انرژی هدر رفته معمولاً به شکل گرمای پراکنده شده در هوا است و نمی‌توان از آن بهره اقتصادی مجدد برد. ماشین‌های بادی چقدر کارایی دارند؟ ماشینهای بادی تنها به اندازه دستگاههای دیگر مانند دستگاههای زغال بهره وری دارند. ماشین‌های بادی 30 تا 40 درصد انرژی متحرک باد را به برق تبدیل می‌کند، یک دستگاه مولد نیروی زغال سوز، حدود 30 تا 35 درصد انرژی شیمیایی زغال را به الکتریسیته قابل استفاده تبدیل می‌کند
واژه گنجایش به توانایی دستگاه نیرو در تولید برق بر می‌گردد. یک دستگاه نیرو با گنجایش صد درصد تمام روز و هر روز هفته با تمام نیرو کار می‌کند. در چنین شرایطی هیچ وقتی برای تعمیر یا سوختگیری صرف نمی‌شود که اینچنین چیزی برای هر دستگاهی غیرممکن است. مشخصاً دستگاههای زغالی اگر تمام روزهای سال و بطور شبانه روزی کار کنند، دارای ظرفیت 75 درصد خواهند بود.
دستگاههای نیروی باد متفاوت از دستگاههای مولد نیروی سوخت سوز هستند. بهره‌وری آنها به میزان باد و میزان سرعت باد بستگی دارد. بنابراین ماشین‌های بادی نمی‌توانند در طول سال بطور 24 ساعته کار کنند. یک توربین بادی در یک مزرعه بادی شاخص در 65 تا 80 درصد زمان کار می‌کند، اما معمولاً کمتر از گنجایش کامل خود، زیرا سرعت باد همیشه در بیشترین مقدار خود نیست. بنابراین عامل گنجایش 30 تا 35 درصد است. علم اقتصاد نیز بخش عظیمی از گنجایش را داشته باشند، اما این امر خود اقتصادی نیست. تصمیم در این مورد براساس خروجی الکتریسیته در هر دلار سرمایه‌گذاری است.
یک ماشین بادی می‌تواند 5/1 تا 4 میلیون کیلو وات ساعت (kWh) برق در سال تولید کند. این میزان برق برای 150 تا 400 خانه در سال کافی‌ست. در این کشور، ماشینهای بادی 10 میلیارد کیلو وات ساعت انرژی در سال تولید می‌شود. انرژی بادی حدود 1/0 درصد برق ملت را که مقدار کمی هست تأمین می‌کند. این میزان برق برای کارهای خانگی یک میلیون خانه که به اندازه شهرهای شیکاگو و ایلی نویز است، کافی‌ست. کالیفرنیا بیشترین برق بادی را نسبت به سایر ایالت‌ها تولید می‌کند و تگزاس، منیسوتا و آیوا بعد از آن قرار دارند، 1300 ماشین بادی موجود بیشتر از یک درصد برق کالیفرنیا که حدود نصف میزان برق تولیدی در یک دستگاه نیروی هسته‌ای است را تولید می‌کند.

در سه سال گذشته گنجایش باد کل جهان بیش از دو برابر شده است. متخصصان انتظار دارند در چند سال بعد، تولید انرژی از ماشینهای بادی، سه برابر شود. هند و بسیاری از کشورهای اروپایی در حال برنامه‌ریزی برای تأسیس صنایع بادی جدید هستند. بسیاری از طرحهای جدید باد به علت عدم کنترل قانونی صنعت برق به تعویق درآورند. شرکت‌های خدماتی رفاهی و اجتماعی اطمینان نداشتند که چقدر عدم کنترل (deregulation) روی تکنولوژی‌های جدید تأثیر می‌گذارد. آیا دولت هنوز شرکت‌های خدمات رفاهی برای سرمایه‌گذاری روی طرحهای انرژی‌های تجدیدپذیر تشویق می‌کند؟ آیا بازاری برای انرژی تولید شده وجود دارد؟ چنین سئوالاتی هنوز بی‌جواب مانده. با این وجود سرمایه گذاری روی انرژی بادی به علت هزینه کم و تکنولوژی در حال پیشرفتش در حال افزایش است. باد در حال حاضر یکی از رقابتی‌ترین منابع برای تولید است.

نشانه امیدوار کننده دیگر برای صنعت بادی تقاضای مصرف کننده برای انرژی‌های سبز انرژی‌هایی که به محیط زیست آسیبی نمی‌رسانند) است. بسیاری از شرکت‌های خدماتی به تازگی به مصرف کنندگان اجازه داده که به طور داوطلبانه برای برق تولید شده از منابع تجدیدپذیر پول بیشتری بدهند. صنعت بادی برای برگشت به حالت تعویق یا موازنه درآمده است.
اقتصاد انرژی باد

از لحاظ اقتصادی، خبرهای خوب زیادی برای انرژی بادی وجود دارد، اولین خبر اینکه یک دستگاه بادی بسیار ارزان تر از دستگاه انرژی موسوم از نظر ساخت ساخته شده است. دستگاههای باد می‌توانند به ماشینهای بادی به راحتی اضافه کردند بطوریکه تقاضای برق تقاضا پیدا می‌کند. دومین خبر اینکه هزینه تولید برق از باد در دو دهه گذشته بطور برجسته‌ای کاهش یافته است. برق تولید شده توسط باد در سال 1975، 30 سنت برای هر کیلو وات ساعت بود، اما حالا به کمتر از 5 سنت رسیده است. توربین‌های جدید قیمت را کمتر هم خواهند کرد.

باد و محیط زیست

در سال 1970، ذخایر نفت بر توسعه منابع جایگزین انرژی فشار آورد. در سال 1990، از دیدگاه تجدیدپذیری محیط زیست، در برابر مطالعه دانشمندان که نشاندهنده تغییرات بالقوه آب و هوای جهانی درصورت افزایش استفاده مداوم از سوخت‌های فسیلی فشاری نیز بوجود آمد. انرژی بادی یک گزینه اقتصادی و راهبردی برای دستگاههای نیروی سنتی در بسیاری از نواحی کشور ارائه می‌دهد، باد سوخت پاکی است و مزاع بادی از آنجا که هیچ سوختی را نمی‌سوزانند، هیچ آلودگی آبی با هوایی نیز ایجاد نمی‌کنند.
جدی ترین آسیب زیست محیطی ماشینهای بادی شاید تأثیر منفی آنها روی جمعیت پرندگان وحشی و بر خود دیداری غیرطبیعی در چشم انداز محیط زیست باشد، برای برخی افراد، برق زدن تیغه‌های آسیابهای بادی در افق می‌تواند آزار دهنده باشد و برای برخی دیگر آنها جایگزین زیبایی برای دستگاههای نیروی سنتی هستند.

استفاده بهینه از باد
با تیغه‌هایی که حدود 87 متر قطر دارند، توربین Vestas V44-600 بزرگترین توربین بادی در حال فعالیت است. این توربین که در 96 متری روی برجی در غرب شهر تراورس (Traverse) میشیگان قرار داد، کمتر از یک درصد روشنایی و نیروی خروجی مجموع شرکت‌ها را فراهم می‌کند. اما این تعداد برای حدود 200 مصرف کننده ساکن در شهر کافی‌ست. این دسته از مردم که تمام برق خود را از نیروی باد به دست می‌آورند، با پرداخت حدود 20 درصد بیشتر به عنوان بهای برق به منظور حمایت از این طرح موافقند. توربین در دانمارک ساخته شد. تیغه‌ها طوری طراحی شده‌اند که بیشترین انرژی را از بادها بگیرد و سرعت مولد و موتور چرخاننده می‌تواند برای یکنواخت کردن نوسانات نیرو کمی تغییر کند. در بادهای متوسط 24 تا 25، سالیانه از توربین بادی بین 1/1 تا 2/1 میلیون کیلو وات ساعت تخمین زده می‌شود.

توربین Vestas V44-600
وارپ (WARP)
سیستم متفاوت مبدل انرژی باد به برق بوسیله یک مهندس هوانورد در کنتاکی طراحی شدن بسکوی چرخان شدت یافته بود انکو (Eneco) یا همان WARP (Wind Amplified Rotor Platform) از تیغه‌های بزرگ استفاده نمی‌کند هر مدل یک جفت توربین پر ظرفیت سوار شده روی هردو سطح کانال مدل تشدید کننده هوای مقعر دارد. سطوح مقعر کانال هوا، باد را به سمت توربین‌ها هدایت کرده و سرعت آن را 50 درصد افزایش می‌دهند. انکو، برای بازاریابی تکنولوژی نیروی سکوهای نفتی دور از ساحل و سیستم‌های ارتباطات بی سیم از راه دور برنامه ریزی می‌کند. بنابراین در آینده طرح انکو می‌تواند با تولید نیروی برای خدمات رسانی رفاهی مردم بکار برده شود. نواحی WARP عظیم می‌تواند با برج‌های چندین متری که هرکدام چندین مگاوات برق تولید می‌کند، ساخته شود. حتی توربین‌ها می‌توانند برای تهیه نیروی ساکنین یک ساختمان، با ساختمان یکی شود


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله گزارش کار کارخانه آرد والسی قائن word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله گزارش کار کارخانه آرد والسی قائن word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله گزارش کار کارخانه آرد والسی قائن word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله گزارش کار کارخانه آرد والسی قائن word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله گزارش کار کارخانه آرد والسی قائن word :

مقدمه
فرآیند تولید آرد شامل مراحل مختلف از مرحله ورود گندم به کارخانه تا خروج آرد نهایی میباشد .
آرد، یکی از اجزای مهم در تهیه ی انواع غذاها است. ماده ی پودر مانندی است که از دانه ی غلات یا سایر مواد نشاسته ای بدست می آید. معمولاً آرد را از آسیاب نمودن دانه ی گندم تهیه می کنند؛ اما از دانه ی ذرت، گندم سیاه یا (چاودار)، جو، نخود و برنج هم آرد تهیه می شود.
اساس آرد را نشاسته تشکیل می دهد که خود، یکی از پیچیده ترین انواع هیدرات کربن می ب

اشد. معمولاً وقتی سخن از آرد به میان می آید، منظور آرد گندم است، چون این نوع آرد بخش عمده ی آرد لازم برای تهیه ی نان و پاستا را شامل می شود. دلیل استفاده وسیع از آرد گندم خواص آن می باشد. وقتی این آرد را با آب مخلوط می کنیم، نوعی پروتئین پیچیده به نام گلوتن ایجاد می شود. وجود گلوتن به خمیر خاصیت ارتجاعی می دهد و می توان آن را به هر شک

لی در آورد. همین خاصیت گلوتن، سبب می شود که گازهای حاصله درون خمیر باقی بمانند و وجود این گازهاست که سبب تردی و حالت اسفنجی محصول نهایی می گردد. این خاصیت آرد گندم در تهیه ی انواع نان و کیک بسیار حائز اهمیت می باشد.

اصطلاحات و تعاریف
در این استاندارد اصطلاحات و یا واژه ها با تعاریف زیر بکار می رود :
1- ورودی – موادی که برای تبدیل شدن وارد دستگاه می شود .( خوراک هر دستگاه )
2- مواد خرد شده – تمام مواد حاصل از خرد شدن گندم در

غلتکها
3- مواد شکسته و تکه شده – قسمتی از مواد ریز و تکه شده ای که در هر مرحله خرد کردن در بالای الک بر جای می ماند و وارد مرحله بعدی خرد کردن می شود .
4- مواد خرد شده پس از پوست گیری – شامل سمولینا ، دانه شکری ریز و متوسط و آرد است .
5- سمولینا – ذرات نسبتاً درشت اندوسپرم.

6- دانه شکری متوسط – اندوسپرم که از نظر اندازه ذرات و خلوص در حد بین سمبولینا و آرد باشد واز سیستم خرد کننده بدست می آید .
7- دانه شکری ریز و نرم شده – اندوسپرم با ذرات کوچکتر از دانه شکری ریز و درشتر و زبرتر از آرد ، که باید ریزتز و نرم تر شود تا به اندازه ابعاد آرد نرم درآید .
8- مواد روی الک – ذرات و مواد روی الک .
9- مواد الک شده – مواد و ذرات زیر الک .
10- مواد سبک – ذرات سبکی که بوسیله جریان هوا انتقال داده می شوند .
11- ذرات پوسته گندم – پوسته ریز گندم که طی جابجایی د اثر سائیدگی از آن جدا می شود .
12- تصفیه – جدا کردن ذرات پوسته و ذرات ناهمگن با آرد مورد نظر با استفاده از جریان هوا .
13- درجه بندی آرد – طبقه بندی مخلوط هایی از ذرات آرد با انداز

ه های متفاوت به درجاتی که اجزای هر یک ، دامنه تغییرات کمی از نظر اندازه ذرات دارند .
14- جدا کننده پوسته – دستگاهی که در اثر سایش ، پوسته را جدا می کند .
15- آرد 95 درصد استخراج – آردی است که 5 درصد لایه های خ

ارجی آن جدا شده باشد .
16- آرد قنادی
17- آرد ستاره
18- آرد معمولی
19- آرد تیره
20- درصد استخراج – مقدار آرد حاصل از صد قسمت گندم تمیز و پاک شده .
21- ذرات ریز آرد – ذراتی است که اندازه و ابعاد آن کوچکتر از 40 میکرومتر باشد .
22- اجزاء بزرگتر از اندازه آرد – ذراتی که اندازه آنها از 125 میکرومتر بزرگتر باشد .
23- غلتکهای خرد کننده – غلتکهایی که در سیستم خرد کننده مورد استفاده هستند .
24- غلتکهای خراشنده – این غلتکها در سیستم خراشنده مورد استفاده قرار میگیرند .
25- غلتکهای نرم کننده – این غلتکها صاف بوده و جهت نرم

کردن ذرات اندوسپرم و سبوس مورد استفاده قرار میگیرند .
26- آسیاب غلتکی – سیستم مدرن آسیابانی است که با استفاده از غلتک گندم خرد می شود .
27- الک مرکب یا مجموعه ای از سیستم الکها – ازمحفظه ای تشکیل شده است که تعدادی الک در آن قرار گرفته و بوسیله حرکات دورانی محصولات مختلف حاصل از فرآیند را بر اساس ابعاد الک ، تفکیک می سازد .
28- دستگاه حشره کش – دستگاهی است جهت از بین برد
آزمایشات :
1 ) رطوبت :
gr 5 آرد را در شیشه ساعت وزن می کنیم
در داخل آون می گذاریم بعد از یک ساعت خارج می کنیم بعد در دیسیکاتور می گذاریم تا وزن ثابت شود ، بعد وزن می کنیم – باز دوباره در آون می گذاریم . این کار را تا زمانی انجام میدهیم که وزن ثابت شود وقتی ثابت شد با استفاده از فرمول رطوبت ، میزان رطوبت را اندازه گیری می کنیم .
شیشه ساعت خالی
وزن مرحله ای که ثابت شد .

2) میزان خاکستر :
بوته خالی را وزن کرده وزن این بوته می شود gr 5 آرد را در داخل آن می ریزیم و روی شعله می گذاریم تا بسوزد و خاکستر بجای بماند . برای اینکه فرآیند سوختن کاملتر شود ، داخل کوره می گذاریم بعد از خارج کردن از کوره داخل دیسیکاتور می گذاریم تا به وزن ثابت برسد ، وزن می کنیم می شود بر اساس فرمول سازمان استاندارد

3) اندازه گیری گلوتن گندم و آرد
هر چه گلوتن برای نان ، شیرینی و ماکارونی کمتر باشد بهتر است . gr‌ 100 نمونه را در داخل بشر می ریزیم 55 تا 6 میلی لیتر Nacl 1/0 به آن اضافه می کنیم و میگذاریم یک ساع بماند ، بعد از اینکه یک ساعت مان زیر آب سرد می شوریم تا زمانیکه آبی که خارج می شود شفاف باشد ، بعد از آن مقدار باقیمانده را اندازه می گیریم ، می شود گلوتن .

4) میزان اسیدیته موجود در آرد :
میزان کهنگی را به ما نشان میدهد .
ابتدا 69 میلی لیتر الکل 96‌ را به حجم می رسانیم تایک محلول ا

لکل 67 بدست آید بعد محلول الکل رابا NaoH 1/0 نرمالی تیتر می کنیم تا خنثی شود و بعد gr‌5 از نمونه را در داخل ارلن می ریزیم و به آن 50 میلی لیتر از محلول 67 به آن اضافه می کنیم ، min 10 به شدت هم می زنیم بعد میگذاریم آرد ته نشین شود از کاغذ صافی عبور می دهیم 25 میلی لیتر از محلول بدست آمده را توسط NaoH 1/0 نرمال تیتر می کنیم حجم NaoH مصرفی را یادداشت می کنیم .
( NaOH همان اسیدیته )
روش کار :
الف – کنترل و نگهداری گندم
1- کنترل گندم ورودی
گندم های ورودی به کارخانه با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوای مناطق مختلف و فصل برداشت ، قبل زا ورود به کارخانه باید از نظر یکنواختی و میزان افت به روش ذیل بررسی شود .
جهت تعیین میزان افت و یکنواختی به وسیله بمبوهایی به ارتفاع 5/1 الی 2 متر از نقاط مختلف کامیون نمونه برداری شده و نمونه ها بر روی سطح صاف پهن می گردد و از نظر ظاهری مورد بررسی قرار میگیرد .
به طور کلی برای هر محموله گندم ورودی به کارخانه عوامل زیر در نظر گ

رفته می شود.
1- افت مفید
2- افت غیر مفید
3- وجود دانه های جو و یا چاودار مخلوط با گندم
4- رطوبت
5- گندم های سن زده .
6- گندم های سیاهک زده .
7- آفات زنده

اگر محموله ای از نظر معیارهای ذکر شده ، بیش از حد مجاز باشد ، محموله برگشت داده می شود .

2- جدا سازی و تفکیک گندم
چداسازی و تفکیک گندم بر اساس وارتیه و یا نوع گندم ، رطوبت ، پروتئین ، وزن عکتولیتر و میزان ناخالصی ها صورت می گیرد .
3- ذخیره سازی و نگهداری گندم
شرایط نگهداری گندم بیش از 3 ماه به شرح زیر می باشد :
3- 1 دمای میانی توده گندم نباید از 18 درجه سانتیگراد تجاوز نماید .
3- 2 – رطوبت نسبی محیط نباید از 65 بیشتر باشد .
3-3 – در صورت عدم تحقق شرایط فوق انجام موارد ذیل الزامی است
3-3 -1 – رعایت الویت در مصرف
3-3- 2- تهویه و هوا دهی گندم
3-3-3 – جابجایی
ب – آماده سازی و بوجاری گندم
هدف از این مرحله حذف و جدا کردن موادخارجی همراه باگندم با استفاده از دستگاههای زیر می باشد :
1- جدا کننده مغناطیسی ه است و در طول مسیر بوجاری نصب میگردد تا از آسیب ذرات فلز به ماشین آلات بعدی و ایجاد آتش سوزی جلوگیری به عمل آید . نصب آن در ابتدا و انتهای مسیر بوجاری الزامی است .
2- جداکننده ( سپراتور )
این دستگاه ناخالصی های کوچکتر و بزرگتر از گندم را جدا می کند . ابعاد ناخالصی های جدا شده ارتباط مستقیمی به اندازه روزنه های تعبیه شده بر روی تورهای دستگاه دارد .
3- شن گیر
این دستگاه سنگریزه و شن را بر اساس وزن مخصوص گندم جدا می کند .
4- ترییور ( دستگاه جداکننده بذر اصلی از سایر بذرها و ناخالصی ها )
این دستگاه بذر و علف و سایر ناخالصی ها را از بذر اصلی جدا می کند .
انواع ترییور عبارتند از :
4-1 – اسپیرال ( مارپیچی )
4- 2 – استوانه ای
4-3 – استوانه ای با پره ( اولترا)
4-4 – کارتر یا دیسکی
یادآوری : نصب ترییور کارتر یا دیسکی الزامی می باشد .
5- پوستگیر
این دستگاه به کمک عمل سایش ناخالصی های چسبنده به سطح دانه و قسمتی از پوسته بیرونی گندم را جدا می کند . همچنین ناخالصی های کلوخه ای شکل نیز در این دستگاه متلاشی می شود.
پوستگیر در دو مرحله گندم خشک و گندم مرطوب قابل استفاده است .
6- کانال هوا ( آسپیراتور )
این دستگاه ناخالصی های سبک نظیر کاه ، پوسته و دانه های لاغر و چروکیده را با مکش قابل تنظیم هوا ، از گندم جدا می کند این دستگاه ممکن است به صورت مستقل و یا همراه با پوستگیر و الک بوجاری به کار گرفته شود . به خصوص پس از پوستگیری استفاده از این دستگاه به منظور جداسازی کامل ناخالصی های ضروری است .
7- آسپیراتور ترکیبی
این دستگاه به منظور استخراج بالاتر آرد و تولید آرد با کیفیت ثابت ، دانه های گندم را بر اساس وزن حجمی تفکیک می کند . عمل دیگر ا

ین دستگاه جدا کردن شن و سنگریزه از گندم می باشد .

ج – نم زدن و حالت دادن
هدف از این مرحله بهبود کیفیت آرد با تغییر شرایط فیزیکی دانه بوده ، به نحوی که با ایجاد پوسته لاستیکی چرم مانند ، درجه شکنندگی ان کاسته شده و جداسازی پوسته از ذرات اندوسپرم بهتر و آسانتر گردیده و همچنین اندوسپرم ترد و پوک شده که در نتیجه این عوامل کیفیت پخت آرد نیز بهبود می یابد .

1- فرایند نم زدن و حالت دادن
با توجه به اینکه جهت بهبود کیفیت آرد و انجام فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی ، گندم باید در برخی موارد به مدت چند ماه در شرایط مناسب انبارداری نگهداری شود که در طی این مدت مقداری از رطوبت گندم کاسته شده و ساختمان آن شکننده می گردد و این امر فرایند آرد سازی را با مشکل مواجه می سازد ، لذا باید دانه گندم را قبل از فرآیند آسیابانی ، آماده نمود . ( نم زدن و حالت دادن )
رطوبت بهینه و مطلوب دانه در طی فرایند تهیه آرد به عوامل مختلفی از قبیل رطوبت داده شده ، سختی دانه ، دما و زمان خواب بستگی دارد .
دانه های نرم نسبت به دانه های سخت به رطوبت کمتری نیاز دارند . نفوذ رطوبت در این دانه ها با سرعت بیشتری انجام می گیرد ، همچنین استفاده از آب گرم زمان خواب را کاهش می دهد برای نیل به رطوبت مطلوب دانه عملیاتی باید صورت گیرد .

رطوبت و زمان خواب بهینه برای گندم های سخت بیشتر از گندم های نرم بوده و به طور کلی رطوبت و زمان خواب مناسب بسته به واریته گندم مناطق و فصول مختلف به ترتیب 18-15 و 48-12 می باشد . میزان رطوبت بایستی به گونه ای تنظیم گردد که رطوبت نهایی آرد با ویژگیهای قید شده در استاندارد ملی 103 سال 1380 – آرد گندم ، مطابقت داشته باشد .
1- نم زدن

به منظور آماده سازی گندم جهت آسیابانی ، مقداری رطوبت به گندم اضافه می شود که به همین منظور از نم زن ها استفاده می گردد .
به طور کلی 3 نوع نم زن در صنایع آرد سازی مورد استفاده قرار می گیرد :
2-1 – نم زن پیاله ای / پیمانه ای
این دستگاه بسیار ساده بوده و نیازی به الکتروموتور ندارد ، ریزش گندم از بالا به پایین ، باعث چرخیدن پره دستگاه شده و پیاله های متصل به آن باعث اضافه شدن آب به گندم می شود . جهت اضافه یا کم کردن میزان آب می توان تعداد پیاله ها را اضافه یا کم کرد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله اصول سرپرستی word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اصول سرپرستی word دارای 63 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اصول سرپرستی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله اصول سرپرستی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله اصول سرپرستی word :

اصول سرپرستی

Principles of Administration

مقدمه:
در یک سازمان هر فرد برای پیشرفت و نیل به اهداف تعیین شده شغلی نیاز به آگاهی از موقعیت خود دارد این آگاهی موجب می شود تا او از نقاط ضعف و قوت عملکرد و رفتار خود مطلع گردد و تمهیدات لازم را برای اثر بخشی بیشتر کوششهایش بکار برد.
از طرفی سازمانها نیز نیاز به شناخت کارآئی کارکنان خود دارند تا براساس آن وضعیت نیروی انسانی خود را بهبود بخشند و بدین طریق بر حجم تولید و ارائه خدمات خود بیفزایند.
ارزشیابی ابزاری است که سازمانها و کارکنان را در تامین این نیاز ها کمک میکند حال چنانچه این ابزار به خوبی طراحی و به نحو صحیح مورد استفاده قرار گیرد ، وسلیه مناسب برای تشویق ، آموزش و بهسازی و بعضاً تنبیه کارکنان خواهد بود .
ازجمله مهمترین مسائل دربرنامه‌های ارزشیابی ،تعیین معیارهای شایستگی ومکانیزم سنجش آنهاست .
برای این منظور عمدتا معیارهای مختلفی در ارتباط با صفات افراد و فرآیند و نتایج کار ، تعیین و برای سنجش آنها نیز از مقیاسهای متعدد و متنوع استفاده شده است .
در طراحی نظام ارزشیابی حاضر ، با بررسی مفاهیم ارزشی ، اندیشه منطقی و بهره گیری از تجارب چند ساله ، دیدگاهی نو بدست آمده و برای تحقق آن با تکیه بر تکنیک‌های « مدیریت مبنی بر هدف » و « مقیاس رتبه‌ای ترسیمی » از روش « مدیریت عملکرد » استفاده شده است .
در این دیدگاه نظر نخست آن است که شایستگی کارکنان ، در حاصل و نتیجه کار آنان مشهود متجلی است و موفقیت آنان در پایان کار ، حاکی از شایستگی آنان خواهد بود . ولی صرف این موفقیت ، تصویر کاملی از شایستگی را بدست نمی دهد و تمام شایستگی آنان را نمایان نمی‌سازد بلکه نحوه کسب موفقیت نیز درخور اهمیت است . بنابراین علاوه بر مسئله نیل به هدف و کسب موفقیت ، چگونگی این حرکت و میزان تلاش و کوشش کارمند در طول اجرای فعالیتها ، توانائیها و نیز تصمیمات اخلاقی وی نیز مورد سنجش واقع می شود .
کارمند یک سازمان عضو جامعه بزرگتری ( جامعه ) است که اعضاء آن تحت تاثیر فرهنگ و اعتقادات مخصوص آن جامعه قرار می‌گیرد . بنابراین چگونگی فرهنگ و معتقدات اجتماعی نیز بدون شک تاثیر قابل ملاحظه ای در طرز رفتار افراد و نیل به اهداف سازمانی را به همراه دارد.

تئوریهای ارزشیابی
تعاریف ارزشیابی :
تعریف های متعددی پیرامون ارزشیابی عملکرد کارکنان توسط نویسندگان مدیریت ارائه گردیده است ، که به چندین نمونه ازآنها« درکتابهای مدیریت مذکور است» اشاره می گردد :
1 – ارزشیابی شایستگی عبارت است از سنجش منظم وسیستماتیک کار افراد دررابطه با نحوه انجام وظیفه آنها درمشاغل محوله وتعیین پتانسیل موجود در آنها جهت رشد وبهبود .
2 – فراگردارزشیابی عبارت است از یک سلسله اقدامات رسمی برای بررسی عملکردکارکنان در فاصله زمانی معین وشامل تمامی رفتارهای فرد درارتباط باکارکرد او درآن دوره زمانی می‌گردد .
3 – هرگونه اقداماتی که به گردآوری ، نظارت ، مشارکت و ارائه وکاربرد اطلاعات موجود درمورد کارکنان با هدف افزایش کارآیی می انجامد ارزشیابی گفته می شود.
4 – منظورازتعیین شایستگی ارزیابی درجه کفایت ولیاقت کارکنان از لحاظ انجام وظایف مشاغل محوله وتقبل مسئولیت ها درسازمان است که باید بطور عینی وسیستماتیک بعمل آید .
5- ارزشیابی عملکردمبتنی برکار همان گونه که از عنوان موضوع برمی آید عبارتست از سنجش و اندازه گیری کار ونتیجه بدست آمده از کار با مقیاس وشاخصی که بعنوان کمیت وکیفیت مورد نظر را با دقت وبه گونه ای عینی وبه دور از داوری های شخصی وملاکهای مبهم ارزشیابی بتوان اندازه گیری کرد .
وجوه مشترک درکلیه تعاریف فوق وسایر تعاریفی را که در این جا ذکر نشده را می‌توان به گونه زیرخلاصه نمود :
ارزشیابی عبارت است از:
1 – سنجش واندازه گیری حاصل ازکار ونتایج حاصله
2 – ارزشیابی باید بصورت منظم وسیستماتیک انجام پذیرد
3 – ارزشیابی باید برای یک دوره زمانی مشخص صورت پذیرد
4 – ارزشیابی باید براساس وظائفی که به هریک از کارکنان محول می شود انجام شود .
« ابراهام مازلو » معتقد است که یک فرد عادی ( در فرهنگ غرب ) در کودکی تحت تاثیر نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی قرار میگیرد . در سنین اولیه زندگی نیاز به عشق و محبت در او ظاهر می‌شود ولی در سالهای بعد و در دوران رشد شخصیت ، بتدریج نیازهای قدر و منزلت و خودیابی بر رفتار او حاکم می شود.
به اعتقاد وی ، هرکوششی که باعث وقفه و مانع سیر تکامل رشد روانی به ترتیب مذکور شود برای فرد زیان آور است . در جامعه امروز سازمانها بدون توجه به نیازهای کارکنان خود افراد می‌خواهند که همه وقت و انرژی خود را صرف ازدیاد تولید و ارائه خدمات و افزایش بهره وری کنند که این امر باعث عدم ارضاء نیازهای خودیابی که لازمه رشد شخصیتی آنان است میگردد که نتیجه نهائی آن کاهش کارآئی سازمان و اثربخشی اهداف سازمانی را بدنبال خواهد داشت .
بنابراین توجه مدیران به نیازهای مختلف افراد تحت سرپرستی و ارضاء نیازهای مختلف آنان باعث ایجاد انگیزه و افزایش کارآئی وبهره وری آنان در انجام وظایف شغلی و در نهایت افزایش بهره وری سازمان و به دنبال آن در نیل اهداف سازمان را تسهیل می نماید.
انگیزش : بین آنچه که انسان انتظار دارد و آنچه بدست می آورد ، تفاوت و فاصله وجود دارد لذا برای از بین بردن یا کاهش این اختلالات و فاصله ، انسان به انجام عمل معین یا رفتار خاص ( انگیزش ) دست می زند . برای توضیح این مطلب ، مفاهیمی همچون پاداش ، هزینه ، نتیجه و سطح مقایسه تعریف می شود.
پاداش ( Reward) : کوششی را که یک فرد برای رفع نیازها و ارضاء خاطر خود انجام میدهد به پاداش گویند. شخصی که بدین ترتیب نیاز او ارضاء شده و رضایت خاطری بدست آورده است پاداش گرفته و لیکن پاداش صرفاً به پول و مزایای مادی اطلاق نمی شود.
هزینه ( Cast) : هزینه عبارت از گذشت و محرومیتی که در نتیجه انجام فعالیت معینی ، برای شخصی که آن فعالیت را انجام داده است حاصل می شود ( مانند خستگی و نگرانی )
نتیجه : به تفاضل هزینه ها از پاداشهای حاصل از عمل معینی نتیجه گفته می شود.
اگر نتیجه مثبت باشد آن عمل متضمن فایده و چنانچه نتیجه منفی باشد متضمن ضرر و زیان است
سطح مقایسه : نتیجه همیشه از حداقل مورد انتظار که همان سطح مقایسه است باید بیشتر باشد تا منجر به عمل خاصی شود.
البته به غیرازعوامل صدرالذکر ، عوامل دیگری نیز مانند عوامل فرهنگی ( سنن و عادات دیرینه ) عقاید مربوط به حرفه و شغل ، عادات انجام کار ، آداب و سنن اجتماعی و هنجارهای آن در طرز رفتار اداری فرد موثر می باشند.
کاربرد نتایج ارزشیابی : موضوع بند 4 مصوبه شماره 3140/دش مورخ 28/3/72 شورایعالی اداری به منظور اعمال ضابطه شایستگی در تصمیمات اداری و وضعیت خدمتی کارکنان ، از نتایج ارزشیابی سالانه به طور وسیع در موارد زیر استفاده می شود.
– 1تشخیص خدمت برجسته : ( موضوع بند ه‍ تبصره 4 ماده 3 قانون نظام هماهنگ )
الف : تشخیص از طریق ارزشیابی
ب : تشخیص از طریق بروز لیاقتهای ویژه
– 2انتصاب به پستهای مدیریت و سرپرستی : دستگاهها مکلفند در انتصاب کارکنان خود پستهای مدیریت و سرپرستی به امتیاز ارزشیابی که حداقل 27 امتیاز است دقت وتوجه نمایند. و میانگین امتیازات ارزشیابی سه دوره آخر ارزشیابی اینگونه کارکنان نباید از 25 کمتر باشد.
– 3ارتقاءگروه : به موجب ماده 2 آئین نامه تغییر گروه مستخدمین رسمی و ثابت موضوع تبصره‌های یک و پنج ماده 3 قانون نظام هماهنگ و تبصره 3 ماده مذکور
– 4تعیین نیازهای آموزشی و بهسازی کارکنان : آموزش شغلی ، آموزش اصول سرپرستی و مدیریت ، اموزش معارف اسلامی ، کارآموزی ، آموزشهای بلند مدت
– 5تغییر شغل کارکنانی که در سه دوره متوالی حدنصاب مقرر در ارزشیابی سالانه (17 امتیاز از مجموع 30 امتیاز فرم ارزشیابی ) را کسب ننمایند شغل دیگری متناسب با استعدادها و توانائیهای آنان ، بدون تغییر گروه ، ارجاع میشود.
– 6افزایش فوق العاده شغل برجستگی در اجرای بند 5 مصوبه شماره 3140/دش مورخ 28/3/72 شورایعالی اداری و مصوبه شورای حقوق و دستمزد ، ( 20 درصد و 10 درصد )
– 7تعیین ضریب افزایش سنواتی ، مطابق بخشنامه شماره 5413/ د مورخ 13/9/73 هیات وزیران
– 8کاهش فوق العاده شغل
– 9پرداخت پاداش شایستگی
– 10اخراج
– 11تعیین مسیر ارتقاء شغلی ( کارشناس ارشد ، خبره و عالی)
– 12ضوابط همترازی ( ماده 8 ) قانون ( ن ه‍ پ ک)
– 13طرح ارزیابی مشاغل تحقیقی و تخصصی
معیارهای ارزشیابی :
– 1عوامل عملکردی ( وظایف عمده و ابعاد مهم شغل و فعالیتها و طرحهائی که توسط کارمند در طول یک دوره ارزشیابی انجام میگیرد.
تعداد عوامل عملکری در مشاغل مختلف معمولاً بین 3 تا 8 عامل است .
– 2عوامل فرآیندی : عبارت است از معیارهائی که میزان و کیفیت تلاش و توان کارمند و یا بطور کلی رفتار و نحوه فعالیت وی را در رسیدن به اهداف شغلی و رعایت موازین اسلامی نشان میدهد.

عوامل فرآیندی شامل :
الف: معیارهای رفتار شغلی
ب: معیار رفتار اخلاقی
عوامل فرآیندی فرمهای ارزشیابی متصدیان مشاغل عمومی در چهار سطح سازمانی مدیران ، سرپرستان ، کارشناسان و کارکنان انجام میگیرد.
الف : معیارهای رفتار شغلی کارکنان
رعایت مقررات و انظباط اداری
رفتار و برخورد مناسب با ارباب رجوع و همکاران
پشتکار و جدیت در کار
کوشش در فراگیری مهارتهای شغلی
قابل اعتماد بودن
انعطاف پذیری
خودجوشی
ب: معیار رفتار اخلاقی :
رعایت شعائر ، اخلاق و رفتار اسلامی
عوامل عملکردی عبارت است از وظایف عمده یا ابعاد مهم شغل و یا فعالیتها و طرحهایی که کارمند در طول دوره ارزشیابی انجام آنها را برعهده دارد این عوامل ناظر برنتایج کار بوده و بخشهای مهم و زمینه های کلیدی شغل را شامل می شوند از این رو وظایف جزئی و عرعی مورد سنجش قرار نمی گیرد.
همانگونه که قبلاً گفته شد تعداد عوامل عملکردی در مشاغل مختلف معمولا بین 3 تا 10 عامل است در طرح ارزشیابی برای متصدیان مشاغل عمومی چهار عامل در نظر گرفته شده است و برای متصدیان مشاغل اختصاصی با توجه به ماهیت مشاغل آنها تعداد عوامل عملکردی می تواند حداقل 4 تا 10 عامل تعیین نمود .
به منظور آگاه ساختن کارمند از شرایطی که کار از لحاظ کمی و کیفی در حد قابل قبول یا استاندارد انجام می شود و نیز ایجاد مبنائی دقیق برای سنجش عوامل و تعیین میزان موفقیت کارمند در انجام وظایف و نیل به اهداف شغلی ، حدود و انتظار یا استانداردهای عملکرد یا حدود انتظار برای هر عامل تعیین می شود.
هرچه تعداد استانداردهای عملکرد بیشتر باشد ویژگیهای جنبه های بیشتری از عمکرد مورد بررسی و سنجش قرار خواهند گرفت در صورت وجود استاندارد برای شغل سرپرست می تواند از آن بعنوان ملاک تعیین حد قابل قبول کار ، با توجه به شرایط خاص کار و مقتضیات واحد مربوط استفاده کند.
عوامل فرآیندی :
عبارت است از معیارهائی که میزان و کیفیت تلاش و توان کارمند و یا بطور کلی رفتار و نحوه فعالیت وی را در نیل به اهداف شغلی و رعایت موازین اخلاقی و اسلامی نشان میدهد . عوامل فرآیندی ممکن است عیناً در شرح وظایف کارمند منعکس نباشد ولی وجود آنها دسترسی به اهداف شغلی را تسهیل و یا کیفیت مطلوب تحقق آنها را موجب خواهد شد . عوامل فرآیندی شامل معیارهای رفتار شغلی و رفتار اخلاقی است .
الف –معیارهای رفتار شغلی :
هفت عامل برای ارزشیابی رفتار شغلی متصدیان شاغل عمومی و اختصاصی در نظر گرفته شده است و به منظور ایجاد هماهنگی در برداشت مدیران و سرپرستان از عوامل مزبور ونیز سنجش دقیق آنها مصادیقی برای هر یک از عوامل ذکر شده است معیارهای رفتار شغلی متصدیان مشاغل عمومی در فرمهای 3 گانه مدیران ، سرپرستان ، کارشناسان و کارکنان درج شده است .
تهیه و تدوین معیارهای رفتار شغلی متصدیان مشاغل اختصاصی بر عهده واحد ارزشیابی دستگاه می باشد.
ب : معیارهای رفتار اخلاقی :
معیار رفتار اخلاقی در این طرح ( رعایت شعائر ، اخلاق و رفتار اسلامی است که در کلیه فرمهای ارزشیابی ، اعم از فرمهای متصدیان مشاغل عمومی و اختصاصی در نظر گرفته شده است. ذیلاً به عوامل فرآیندی کارشناسان و کارکنان اشاره می شود.

عوامل فرآیندی کارشناسان براساس طرح جدید :
الف : توسعه فردی شامل :
1 – فعالیتهای آموزشی
2 – انتقال دانش و مهارتهای شغلی خود به دیگران
3 – بکارگیری روشهای جدید فن آوری اطلاعات در انجام وظایف سازمانی
ب : رفتار
1 – پایبندی به ارزشهای دینی و انظباط اداری
2 – رفتار و برخورد مناسب با همکاران
3 – رفتار و برخورد مناسب با ارباب رجوع
ج : پیشنهادها
سطح ملی
سطح دستگاه
سطح واحد
عوامل فرآیندی کارکنان:
الف : رفتار شغلی
رعایت مقررات و انظباط اداری
رفتار و برخورد مناسب با ارباب رجوع و همکاران
پشتکار و جدیت در کار
کوشش در فراگیری مهارتهای شغلی
قابل اعتماد بودن
انعطاف پذیری
خودجوشی
ب : رفتار اخلاقی
رعایت شعائر ، اخلاقی و رفتار اسلامی
فرمهای ارزشیابی :
به منظور ارزشیابی عملکرد متصدیان مشاغل عمومی و اختصاص در سطوح مختلف سازمانی سه نمونه فرم تحت عناوین فرم‌های ارزشیابی مدیران ، فرم ارزشیابی کارشناسان و فرم ارزشیابی کارکنان مربوط به هر یک از سطوح مختلف تهیه شده است .
ازفرم ارزشیابی مدیران جهت ارزشیابی مدیران مشمول طرح ارزیابی مشاغل مدیران استفاده می گردد.
از فرم ارزشیابی کارشناسان جهت ارزشیابی ، رئیس اداره ، گروه و قسمت و کلیه کارشناسان رسته های شغلی مختلف و سرپرستان شامل معاون فرماندار و بخشداران مورد استفاده قرار میگیرد.
اهداف ارزشیابی :
صاحب نظران و نظریه پردازان علم مدیریت هدف از انجام ارزشیابی ها را مانند دیگروظایف مدیریت ، اثر بخشی و افزایش کارایی بهتر مدیریت وسرپرستی کارکنان می دانند .
امروزه در مورد اهداف ارزشیابی اتفاق نظر وجود دارد وبه نظر نمی رسد این اهداف درطول زمان دستخوش تغییرات قرار گرفته باشد .
بطورکلی می توان هدف ها ومنظورهای انجام ارزشیابی را به شرح زیر برشمرد :
1 – ارزشیابی به منظور تعیین نتیجه کارها واقدامات انجام شده
2 – ارزشیابی به منظور تعیین معیاری برای ترفیعات است
3 – ارزشیابی به منظور ایجاد سیستم صحیح برنامه ریزی پرسنلی است
4 – ارزشیابی به منظور شناخت واقعی توانایی کارکنان ومشخص شدن معیارهایی جهت برنامه ریزی درجابجایی افقی وعمودی کارکنان سازمان است .
5 – ارزشیابی به منظور برقراری روش صحیح درامر واگذاری مزایا وامتیازات انجام می شود .
6 – ارزشیابی به منظور علاقمند کردن کارکنان ساعی بکار ، از طریق ایجاد یک نظام تشویق و تنبه منطقی
7 – ارزشیابی بمنظور تشخیص کمبودها ، برآورداحتیاجات آموزشی وپرورشی کارکنان صورت میگرد.
8 – ارزشیابی بمنظور ایجادیک سابقه خدمتی کتبی درباره عملکرد کارکنان
9 – ارزشیابی بمنظور شناخت عملکرد خودوکسب اطلاعات لازم درمورد کارکردکارکنان برای خود آنها
10 – ارزشیابی به منظور بهبود کارایی بالا و بهره وری درسازمان صورت میگیرد.
درکتاب مدیریت حقوق ودستمزد ،کلیه اهداف ذکر شده فوق در مورد ارزشیابی رابه صورت ذیل دسته بندی نموده است .
1 – اهداف اداری :درپیش گرفتن روش منظم جهت تعیین جابجائی های ارتقایی وافزایش حقوق و غیره
2 – اهداف اطلاعاتی :تهیه اطلاعات برای مدیریت درمورد عملکردزیردستان وبرای فرد درموردتوانائی ها ونارسایی های وی
3 – اهداف انگیزشی :برقراری تجربه وموقعیت آموزشی برای زیر دستان وایجاد انگیزه برای پیشرفت آنان همچنین بعضی از صاحبنظران مدیریت ، هدف های ارزشیابی راتحت سه عنوان به صورت زیر خلاصه می کنند .
الف : حفظ ونگهداری توان موجود کارکنان ومدیران
ب : تشخیص ورفع نارسایی هایی که ممکن است از کمبود آگاهی وتوانایی کارکنان یا کمبود علاقه وانگیزه کار درآنها باشد .
ج : آموزش وبهسازی
نظریه های ارزشیابی ( ارزیابی )
درمورد نحوه ارزیابی ،نظرات گوناگونی مطرح شده است که می توان آنها را تحت دو نظریه کلی عنوان نمود .
نظریه اول: طبق این نظریه بهترین روش ارزیابی کار ، اندازه گیری دقیق سیستم کار می باشد که در شغل مربوطه انجام می پذیرد به اعتبار این نظریه معیارکاملاً عینی می تواند عملکردکارکنان رادقیقاً سنجیده ،میزان استحقاق کارکنان رادرمقایسه با یکدیگر مشخص نماید بعبارت دیگر سنجش واندازه گیری کار و نتیجه بدست آمده از آن یا مقیاس وشاخصی که بتوان کمیت وکیفیت مورد نظر را با دقت به گونه ای عینی وبه دوراز داوریهای شخصی وملاکهای مبهم ارزشیابی اندازگیری کرده نمودار زیرتصویری از این طرزتفکر را نشان می دهد .

اندازه گیری و سنجش دقیق
کار انجام شده
تشویق ،تنبیه ، ترفیع، تنزل دریافت
عدم دریافت ، باقی ماندن رهاشدن
نظریه دوم: به استناد این نظریه به علت جمعی بودن انجام بسیاری از کارها ارزیابی عملکرد افراد به صورت انفرادی دشوار وبعضی موارد حتی غیرممکن است از طرف دیگر نتیجه خیلی ازکارها آنچنان غیرملموس است که نمی توان آنرا اندازه گیری نموداینگونه نظریه پردازان ارزیابی مشخصات کارکنان را به اندازه گیری محصول کار آنها ترجیح می دهند .
بنابراین کافیست صفات وویژگیهای اشخاص راشناخت وبرمبنای آن ارزش کار آنها رامشخص کرد.
خلاصه طرح ارزشیابی وچرخه مستمر آن :

«گفتگو یا مصاحبه آغاز دوره »
برنامه ریزی عملکرد، تعیین وظایف یا ابعاد
مهم شغل یا طرحها وتدوین حدود وانتظار با
استانداردهای عملکرد
« بررسی طی دوره »
بررسی مستمر وکوشش ونحوه انجام
وظایف کارمند ، تشخیص و ثبت نقاط قوت
و ضعف ، ارشاد و راهنمائی و ارائه تدابیر
لازم جهت اصلاح بهبود عملکرد
« گفتگو یا مصاحبه پایان دوره »
آگاه نمودن کارمند ازنتیجه ارزشیابی
بحث و بررسی درزمینه نقـاط قوت و
ضعف عملکرد ارائه راهنمائی و
هدایتهای شغلی در جهت بهسازی وی
«سنجش عملکرد »
ارزشیابی عملکرد براساس اطلاعات جمع آوری شده درطول دوره درمقایسه باحدود انتظار یا استانداردهای عملکرد
ویژگیهای طرح ارزشیابی :
– 1ارزشیابی فعالیتی است که بصورت مستمر انجام می شود بدین معنا که عملکرد کارمند درطول دوره یکساله مورد بررسی قرار
می گیرد ازاین رو برخلاف برخی ازنظامهای ارزشیابی که اظهارنظر وارزشیابی دریک مقطع زمانی خاص انجام می‌گیرد دراین طرح قضاوت درباره عملکرد کارمند درطول دوره ودروضعیتهای مختلف فعالیتهای شغلی ورفتارهای سازمانی کارمند به عمل می آید که مزیت آن کاهش خطاهای رایج درارزشیابی رابدنبال خواهد داشت ضمن اینکه ارزشیابی براساس اطلاعات موثق و مستند انجام می گیرد وتدابیری که سرپرست درطول دوره جهت بهبود واصلاح عملکرد ضعیف کارمند به کار می‌برد شانس موفقیت کارمند را درانجام وظایف ونیل به اهداف شغلی بیشتر میکند .
– 2کارکنان درفرآیند ارزشیابی یعنی درتعیین معیارهاوتدوین استانداردهاوسنجش عملکرد مشارکت داشته و بتوانند اظهار نظر نمایند و نسبت به مسائل ارزشیابی ونظر سرپرست نسبت به خود آگاه شوند مشارکت سرپرستان وکارکنان درتدوین برنامه عملکرد ، سازمانها رابه سوی برنامه ریزی هدایت و از اتلاف وقت وانرژی جلوگیری ومبنای اصولی ارزشیابی رافراهم می‌کند .
– 3عملکرد کارمندونتیجه کار اواز لحاظ ارزشیابی اهمیت بسیار درعین حال میزان تلاش و کوشش توان ورعایت موازین شرعی ، اسلامی ، اخلاقی نیزجایگاه درخور توجه درطرح ارزشیابی دارند .
تاکید برعملکرد واستفاده از معیارهای مبتنی برشغل موجب می شود که حتی المقدور از سنجش ویژگیهای شخصیتی پرهیز گردد ونتایج ارزشیابی واقعی و از ذهنیت گرایی دور شود .
– 4مصاحبه میان سرپرستان وکارمندان باعث بوجود آمدن آگاهی وشناخت این دو از دیدگاههای یکدیگر ، شناخت تنگناها ونارسائیها و ابزار مشارکت کارمندان خواهد بود همچنین از مقاومت و تلقی منفی کارکنان نسبت به فرآیند ارزشیابی کاسته وبه احترام ودرک متقابل سرپرستان و کارمندان یاری می رساند .
– 5 دربرقراری نظام ارزشیابی ، سیاست عدم تمرکز رعایت می شود یعنی ضمن ارائه چهارچوب واصول کلی ، اختیار تدوین معیارهاوعوامل ارزشیابی مربوط به بخش قابل ملاحظه ای ازمتصدیان مشاغل به عهده سرپرستان و کارکنان خواهد بود.

مراحل ارزشیابی :
– 1گفتگو یا مصاحبه آغاز دوره :
دراین مرحله ، سرپرست کارمند جلسه مصاحبه‌ای درروزهای نخستین دوره ارزشیابی اوایل فروردین ماه با کارمند تشکیل ودرمورد کارهایی که براساس شرح وظایف شغلی برعهده کارمنداست ودرطول یکسال ( دوره ) باید انجام شود ، برنامه ریزی لازم بعمل می آید .
دراین جلسه ، علاوه برتعیین وظایف یا ابعاد مهم شغل یا طرحها وبرنامه هایی که کارمند بعهده دارد ، استانداردهایا حدود انتظار ازعملکرد وی نیز مشخص می شود . به گونه ای که درپایان این جلسه کارمند بصورت روشن وواضح از وظایفی که قرار است درطول دوره نسبت به انجام آنها اقدام نماید ونیزنحوه انجام آنها وحدود انتظار سرپرست از وی آگاهی می یابد .
توافق حاصل فی مابین کارمند وسرپرست نسبت به موارد فوق بصورت کتبی درفرم ارزشیابی درج می گردد :
– 2بررسی طول دوره :
دراین مرحله ، سرپرست ، به منظور آگاهی از کیفیت ، میزان تلاش وکوشش کارمند درانجام وظایف محوله ونیل به اهداف شغلی ،عملکرد وی را به صورت مستمر ودقت لازم مورد بررسی قرارمی دهد ونقاط ضعف وقوت آن راثبت وحسب مورد ، تدابیر وبازخوردهای لازم راجهت تقویت عملکرد وی اقدامات لازم برای اصلاح وبهبود عملکرد ضعیف کارمند به عمل می آورد .
– 3سنجش
دراین مرحله ، سرپرست با توجه به اطلاعات حاصل ازدوره ارزشیابی ومقایسه کار کارمند با استانداردها و یا حدود انتظار ومشاوره با افرادی که به نحوی با کـارمند ارتباط کـاری دارند ،نسبت به ارزشیابی وی اقدام می کند .
– 4گفتگو یا مصاحبه پایان دوره :
پس از تکمیل فرم ، سرپرست با کارمند جلسه ای را تشکیل می دهد . دراین جلسه عملکرد کارمند درطول دوره ارزشیابی مورد بحث وبررسی قرار گرفته ، نقاط قوت ضعف آن مشخص وکارمند ازنتیجه ارزشیابی خود آگاه می شود . درصورت لزوم با توجه به توضیحات واستدلالهای کارمند ، امتیاز ارزشیابی تعدیل ونهایتاً راهنماییها وهدایتهای شغلی ضروری از سوی سرپرست نسبت به کارمند به عمل خواهد آمد .
اصول سرپرستی (فـروش )
هر سازمانی برای رسیدن به اهدافی فعالیت می کند. مهمترین هدف یک سازمان یا شرکت ارائه کار یا خدمات است. و باید کالاها، تولید یا خدمات را طوری ارائه دهد که برای مصرف کنندگان مقبول افتد. فروش با فنون متاقعد کردن طرف مقابل یا به اصطلاح عام با مشتری مرتبط است. مسلماً با خواندن کتاب درباره روشهای فورش می توان آنها را آموخت و به کار گرفت. ما به بررسی مسایل خواضی که مبتلا به فروشندگی ایرانی است پرداخته ایم. شاهد مثالهای زیر نمایانگر این دو نکته اساسی است که اولاً (فروش مثل هر مهارت دیگر یک تخصص است و باید با آموزش و تمرین آموخته شود، باوری که در یارن ضعیف است. دوم اینکه مواردی پیش می آید که در آنها روشهای گفته شده در کتابها کارائی ندارند و مستلزم ابتکار و نو آوری هستند. تجربیات ما نشانگر انعطاف پذیری شرایط فروش و حضور مشکلات خاص در موقعیت اجتماعی ما می باشد.
احترام به مشتری از نکات کلیدی فروش است
یکی از فعالیتهای عمده شرکت ما، تولید یکنوع وسیله الکتریکی است. از آنجا که این وسیله بطور سفارشی برای مشتریان ما تولید می شود، لذا ضروری است که اکثر خریداران، قبل از خرید، یکبار از محل کارخانه ما بازدیدد کنند و امکانات و توانائیهای شرکت ما را بررسی نمایند.
از جمله مشکلات ما برای فروش اینگونه محصولات، وجود شرکتی رقیب بود. این شرکت 15 سال بیشتر از ما سابقه فعالیت داشت و با امکانات خاص آنموقع، موفق به دریافت مقادیر زیادی ارز، با نرخ بسیار ارزان جهت خرید ماشین آلات و تجهیزات خود شده بود و با سرماه ای اندک امکانات فوق العاده زیادی فراهم آورده بود.
اگر ما تصمیم می گرفتیم ماشین آلات و ابزار مورد نیاز خود را ، معادل کارخانه آنها تهیه کنیم علاوه بر اینکه چنین سرمایه ای در اختیار نداشتیم، تهیه آن میزان سرمایه گذاری، عملاً امکان رقابت را از ما می گرفت؛ زیرا باید ارز به نرخ حدوداً یکصد برابر آنها تهیه می کردیم و در نتیجه، قیمت تمام شده محصولات ما حداقل 20 تا 50 برابر قیمت تمام شده آنها می گشت. بنابر این امکان رسیدن به آنها برای ما به هیچ وجه نه وجود نداشت و نه به فرض وجود، توجیه اقتصادی داشت. اما ما معتقد بودیم و ایمان داشتیم که توان فنی و تخصصی ما، اگر از آها بیشتر نباشد، حداقل کمتر از آنها نیست.
مدتها در این فکر بودم که چگونه بر این مشکل فائق آیم و مشتریان را متقاعد به خرید از شرکت خودمان بکنم. در همین خلال، ظرف مدت یکماه، دو مشتری بزرگ دولتی که هم از کارخانه آنها و هم از کارخانه ما بازدید کرده بودند شرکت ما را بعنوان تامین کننده کالا تایید نمودند. فرصت خوبی بود که از دیدگاه مشترین توانمندیهای خودمان را بفهمم و همچنین، ضعفهای موجود را تا نسبت به رفع نقایص و تقویت توانمندیها اقدام نمایم. هر دو مشتری بر روی دو نکته تاکید داشتند که شاید از نظر من در نگاه اول مهم جلوه نمی کرد، اما بعدها تاکید فراوان بر روی همین دو نکته باعث گردید که تعداد بسیار زیاد و غیر قابل تصوری از مشتریان را به خود جذب کنیم. آن دو نکته به قول مشتریان به شرح ذیل بود:
الف: در مواردی که نقصی بر روی دستگاه شما مشاهده می کنیم و آن را متذکر می شویم شما ضمن احترام به نظرات ما آن را یادداشت می کنید. در صورتی که در شرکت رقیب نه تنها تذکر ما را نمی پذیرند بلکه با ما بحث هم می کنند تا شاید ما را متقاعد سازند که در اشتباهیم.
ب: مدیرعامل شرکت شما را براحتی ملاقات می کنیم و با او مستقیما وارد مذاکره می شویم و با او غذا می خوریم، در صورتی که در شرکت دیگر به دلیل بزرگی از ابتدا تا انتها تنها با یکی از فروشندگان در تماس هستیم و اگر قرار باشد غذایی بخوریم تنها با همان فروشنده یا حداکثر با مدیرفروش غذا می خوریم.
بعد از آن قرار بر این گذاشتیم که اگر بنابر بازدید مشتری از کارخانه و صرف غذا در محل کارخانه باشد حتما غذا را با آنها بخورم و در ضمن متوجه شدم که مشتری بر روی یک نکته اساسی تاکید دارد و آن احترام و اهمیت به نظراتشان است.
2-2- دادن اطلاعات تخصصی به مشتری الزامی نیست
همزمان با تصدی شغل مدیرعاملی برخی از فروشهای شرکت را نیز خودم اداره می کردم تمامی مراحل فروش را از ابتدا تا انتها انجام می دادم و معتقد بودم با این کار علاوه بر اطلاع از موانع و مشکلات فروش و کسب نقطه نظرهای مشتریان باعث ایجاد انگیزه در دیگر فروشندگان نیز می‌شوم هیچگاه فروشندگان نمی توانستند در مقابل من بگویند، فروش دستگاه مشکل دارد یا قیمت دستگاه گران است؛ جملاتی که همواره فروشندگان و یا مدیرفروش به مدیرعامل تحویل می دهند.
در یکی از این پروژه های فروش که مبلغ فروش بسیار قابل توجه نیز بود دستگاه بسیار خوبی را با کیفیت عالی به مشتری عرضه کردم علی رغم تشکیل جلسات متعدد با مشتری و توضیحات فراوان در مورد دستگاه متاسفانه مشتری نه تنها به اطلاعات ذیقیمت و پیشنهاد عالی و استثنایی من توجهی نکرد بلکه با کمال شگفتی در نهایت تعداد زیادی دستگاه با کیفیت و مشخصات فنی بسیار ضعیف، از شرکت دیگری خریداری نمود. این مطلب مدتها ذهن من را به خود مشغول کرده بود. پس از اتمام خرید مشتری از شرکتی دیگر موضوع را تعقیب کردم تا علت را بیابم و بتوانم نقصیه را جبران کنم. سرانجام پاسخ سوال خود را دریافتم. پس از مدتها خریدار علت را برایم چنین توصیف کرد:
«توضیحات فنی زیادی دادی و من واقعا متوجه شدم که اطلاعاتم در این زمینه ضعیف است. نگران شدم که نکند در خرید کلاه به سرم برود لذا از شرکت دیگری خرید کردم.»
بعدها این تجربه برایم مفید واقع شد و متوجه شدم که برای فروش نیازی به این نیست که مشتری را متوجه کنم سواد من از او بیشتر است و اطلاعات بیشتری دارم تنها کافی است در حد دانش مشتری اطلاعات فنی در اختیارش قرار دهم به طوری که مشتری همواره احساس کند معلوماتش از من بیشتر است. با دادن اطلاعات زیاد فنی ممکمن است به مشتری احساس حقارت دست دهد و این امر خود باعث انصراف خریدار شود.
3-2- باید ریشه داشت، ساقه قطور کافی نیست
پنجره پشت اتاقم مشرف به خیابانی است که در آن چند درخت چنار بسیار تنومند، با شاخ و برگهای فراوان، همیشه توجه مرا به خود جلب می کند. هر زمان که به آنها نگاه می کنیم جملات یکی از دوستانم را به خاطر می آروم که «درختان عظیم و تنومند، به منزله شرکتهای بزرگ و قوی هستند آنچه که آنها را برافراشته نگاه می دارد، ریشه هایشان است که هر کدام از آنها تنها ملکول آب جذب می کنند و همین ملکول هایند که درخت را زنده نگه می دارند.
مشتریان کوچک نیز، همانند ریشه های درخت، مولکول به مولکول، برای شرکت سود آوری دارند و نهایتاً شرکت را زنده نگه می دارند. دی نیمه دوم سال 1376 بحران اقتصادی شدیدی بر شرکت حاکم گردید و دلیل آن نیز ، بر گزاری انتخابات ریاست جمهوری و به روی کار آمدن رئیس جمهور و وزرای جدید بود. در نتیجه، تغییرات فراوانی در سطوح مدیریتی سازمانهای دولتی به وجود آمد.
مدیران جدید از تصمیم گیری احتراز می نمودند و مدیران قبلی، چون در خطر تغییر بودند، از تصمیم گیریهای اساسی و از جمله، خرید نیز، خودداری می کردند. در این تنگنا، آنچه که ما را نجات داد، خریدهای مشتریان قدیمی و کوچک بخش خصوصی بود که فارغ از قیل و قال سازمانهای دولتی، به خرید از ما ادامه می دادند و یکبار دیگر نقش ارزنده آنها را بطور جدی تجربه نمودم.در تاکید این مطلب، به یاد دارم که یکی از شرکهایی که در صنف ما فعالیت چندانی نداشت، یکباره شروع به سرمایه گذاری و راه اندازی خط تولید محصولاتی مشابه تولیدات ما را نمود. علت را از مدیر مربوط سئوال کردم. گفت، «یکی از سزمانهای دولتی، سفارش تولید بیش از هزار دستگاه را به ما داده است»(کل تولید این دستگاه توسط سایر شرکتها در سال قبل حدوداً 5000 دستگاه بود) از او سئوال کردم آیا مشتری دیگری دارد، گفت تا این مشتریان بزرگ هستند نیاز به تک فروشی نیست. بعد از دو سال متوجه شدم که این شرکت در حال فروش تجهیزات خط تولید خود می باشد؛ زیرا مشتری بزرگ دولتی خرید خود را انجام داده بود و دیگر نیازی به دستگاه نداشت. ایشان در طول یکسال، هیچگونه بازاریابی برای فروش محصول خود نکرده بود و به امید مشترین بزرگ دیگری بود و نهایتاً موفق به چنین فروشی نگریده بود. اکنون تمامی ریشه هایی که می توانست ایجاد کند، تبدیل به ساقه قطوری کرده بود که آن هم به یکباره قطع شده، و حیات شرکت خود را از دست داده بود. بیاد داشته باشید که در فروش باید ریشه ایجاد نمایید و ریشه ها هستند که درخت تنومند شما را زنده نگه می دارند.
4-2- شکستن قولی که به مشتری داده بودیم.
همه تجربیات ما الزاماً مثبت نبوده اند، چه بسا تجربیات تلخی هم داشته ایم. باید اضافه کنم که از این تجربیات هم، در سها آموخته ایم. اینک یکی از تجربیات آموزنده خود را شرح می دهم:
در شرکت ¬یک دستگاه مارک A داشتیم و یک مشتری، قول خرید این دستگاه را، با پرداخت چک بیست روزه به ما داده بود. یک روز قبل از اینکه دستگاه را به مشتری تحویل دهیم، مشتری دیگری پیدا شد و فروشنده ای آنرا به قیمتی بالاتر و نقدی فروخت. نمی دانستیم به مشتری قبلی چه جوابی بدهیم. جلسه ای تشکیل دادم.
پس از بحثها، همه به این نتیجه رسیدیم که کار خوبی نکرده ایم، به هر حال در مقابل کاری انجام شده قرار گرفته بودیم و می بایست تصمیم گرفت که چه کار کنیم. روشی اتخاذ کردیم که فکر می کردیم موثر خواهد افتاد؛ اما مدیر فروش ما که فردی بسیار با هوش و با تجربه است، گفت محال است این مشتری از ما خرید کند چون که ما بدقولی کرده ایم. روز بعد تصمیم خود را به آزمایش گذاشتیم.
یکی از اعضاء هیات مدیره همراه فروشنده ای پیش مشتری رفتند و واقعیت را بدینصورت به او گفتند:
«فروشنده ای در شرکت، بدون اطلاع ما دستگاه مورد نظر شما را فروخته است. ما از این بابت متاسفیم و حاضریم آنرا جبران کنیم، ما یک دستگاه مارک با همان ظرفیت، به مدت 4 ماه پیش شما به امانت می گذاریم. اگر پس از این مدت از دستگاه راضی بودید، آن را بخرید و اگرنه، آنرا برگردانید و اگر در این مدت تونستیم دستگاه مورد نظر شما را وارد کنیم، یک دستگاه را به شما می دهیم، و اگر نتوانستیم، شما می توانید از جای دیگر خرید بفرمایید. مشتری از پیمان شکنی ما آنقدر عصبانی بود که حتی حاضر نبود هیچ دستگاهی را از ما به هر مدتی به طور امانی و مجانی بپذیرد، تا چه رسد به این که از ما خرید بکند. تجربه تلخی بود، اعتماد مشتری را نسبت به خودمان از دست دادیم، و ضررهای ناشی از آن را شاید نتوانیم به این زودیها جبران کنیم. به فروشندگان یاد آور شدم که (اعتبار بیش از پول ارزش دارد و هیچ کس حق ندارد در تحت هیچ شرایطی، دروغ بگوید یا زیر قولش بزند.)
5-2 فروش چه زمانی تمام و کامل می شود؟

در یکی از کلاسهای فروش که برای فروشندگان شرکت ترتیب داده بودیم، روزی این سئوال را مطرح کردیم:
چه موقعی احساس می کنید که فروش تمام و کامل شده است و یا به اصطلاح فروش بسته شده است. جوابهای گوناون با دلایل خاص داده شد که قابل توجه است.
– موقعی که مشتری راجه به مسائل خصوصی خودش با من صحبت می کند، احساس می کنم که فروش حتمی است؛ زیرا مشترین فقط موقعی راجع به مسائل خصوصی خودش صحبت می کند که بمن اعتماد پیدا کرده باشد. اگر اعتماد پیدا کرد، حتماً می خرد.
– من نمی توانم درست حدس بزنم که مشتری بمن اعتماد کرده است یا نه لذا وقتی که قرار داد را امضا کرد فروش را حتمی و تمام شده می دانم.
– برای من امضای مشتری کافی نیست. باید چک خرید را بدهد چون ممکن است امضا کند و باز هم خرید نکند.
– دریافت چک از مشرتی اگر چه بسته شدن فور شتلقی می شود، اما من تا پورسانت خدم را از شرکت نگیرم و پول دست خودم نیاید، فروش را تمام شده نمی دانم.
فروشنده ای که قویترین فروشنده شرکت و با تجربه ترین آنها بود جوابی داد که پس از تجزیه و تحلیل، مورد قبول همه واقع شد. او گفت : وقتی که دستاگه را فروختم؛ چک را گرفتم، دستگاه را تحویل دادم، دستگاه نصب شد و سه یا چهار ماه، دستگاه بدون اشکال کار کرد و موقعی که به مشتری سرزدم و او گفت که ازدستگاه راضی است، آنوقت احساس می کنم که آن فروش تمام شده است (حتی اگر دیان مدت شرکت پور سانت مرا هم پرداخت نکرده باشد) زیرا فروش، فقط دادن جنس و گرفتن پول نیست، بلکه جلب رضایت کسی است که به جنس نیاز داشته است».
همه حضار در جلسه قبول کردند که این مهم ترین معیاری است که فروش را تمام شده و کامل می سازد. پس فروش موقعی تمام می شود که مشتری از ما راضی شده باشد.
6-2 – جلب رضایت مشتریان موجود سهل تر است
زمانی که یک کالا یا یک محصول بفروش می رسد، اکثراً تصور می کنند که فروش پایان یافته است و بعد از مدتی، بدون اعتنا به مشتری او را رها می سازند. غافل از اینکه مشتری زنجیره ای بی انتها است. اگر شما بهترین کالا را فروختید و برای مدتها بعد هم مطمئن شدید که آن سازمان، دیگر نیازی نارد، به هیچوجه نباید مشتری را رها کنید. دلایل متعددی برای این منظور می توان ذکر کرد.
یکی از آنها این است که با توجه به فرهنگ خاص کشور ما ، اگر محصولی توسط شخص ثالثی مورد تایید قرار گیرد در صد بسیاری از کار فروش انجام گرفته است کافی است یکی از آشنایان شما تعمیر گاهی را به شما معرفی کند که کار تعمیر اتومبیل را خوب انجام می دهد. دیگر ضرورتی به فکر کردن برای تصمیم گرفتن ندارید و بی درنگ، سراغ آن تعمیر گاه می روید. این قاعده در مورد کالا ، محصول یا سرویس سازمان شما نیز صدق می کند. باید به روشی عمل کنید که حتماً مشتری ، شما را به دیگران معرفی کند. علت دیگر این است که حفظ رابطه، مانع از نفوذ رقیب در آن خریدار می گردد و در صورت نیاز مجدد، شما با اطلاعات بهنگام براحتی فروش را انجام می دهید فروش مجدد بمراتب سهل تر از اولین فروش است. علت دیگر، که به نظر من نیز در درجه بالایی از اهمیت قرار دارد، وجود تغییرات سریع سطوح مدیریت در کشور ما است. فردی که در سازمانی، بعنوان مدیر فنی یا مدیر خرید یا مدیر کل، سرویس یا محصول و کالای شما را تایید می کند (بستگی به وسعت سازمان، هر چه سازمان بزرگتر باشد امکان تغییر آن فرد سریعتر است) پس از مدتی به سازمان دیگری منتقل می شود و اگر این ارتباط حفظ شود، فروش به سازمان دوم نیز بسیار ساده تر انجام می گیرد. ما در شرکت خود از ، تکنیکهای متعددی برای حفظ رابطه پس از فروش با مشتری استفاده می کنیم که برخی از آنها را بعنوان تجربه مجزا ذکر می کنم.
آنچه که در اینجا ذکر می شود یکی از این موارد است.
تصمیم گرفتیم که از مشتریان شرکت، برای صرف غذا دعوت کنیم. پس از مدتی بررسی ماه مبارک رمضان را فرصتی مناسب تشخیص دادیم هم به جهت اینکه زمان صرف غذا (افطاری) کاملاً مشخص است و هم باین جهت که افراد روزه دار، با درصد زیادی این دعوت را می پذیرند. در مورد محل دعوت نیز ، هتل آزادی را انتخاب کردیم که مککانی دولتی است و حضور مدیران ارشد دولتی در آن راحت تر است.
به هر کدام از فروشندها، بر اساس میزان فروش ریالی سال قبل، سهمیه ای اختصاص داده شد تا مشتریان خود را دعوت کنند. کد هر فروشنده در پشت کارت دعوت نوشته شد و در انتها نیز کارت های دعوت را کنترل کردیم تا میزان دعوت و حضور میهمانان برای هر فروشنده را رتبه بندی کنیم. ضمناً هدایایی نیز تهیه شد و در دعوت نامه ها ذکر کردیم که از بین حاضرین غرقه کشی بعمل خواهد آمد و بر اساس شماره، به قرعه هدایایی توزیع می شود. استقبال تقریباً بی نظیر بود. 98 درصد دعوت شدگان حضور پیدا کرده بودند و طی صحبت بسیار کوتاهی توسط رئیس هیئت مدیره از مشتریان تشکر بعمل آمد و گفته شد که بخاطر خرید آنهاست که شرکت ما اکنون پا بر جاست و رشد کرده است و تعداد زیادی هنوز مشغول به کار هستند. همچنین شرح بسیار مختصری از فعالیتهای شرکت داده شد و مراسم قرعه کشی بعمل آمد.
در انتهای مراسم و در زمان خداحافظی ، تمامی مدعوین، بلا استثنا، از من تشکر کردند.
سال بعد از آن بنا به دلایلی امکان برگزاری مراسم فوق برای شرکت فراهم نبود. با کمال تعجب، فروشندگان دائماً بمن مراجعه مر کردند و می گفتند مشتریان از ما سئوال می کنند که مراسم امسال شما چه زمانی است. تازه متوجه شده بودیم که این مراسم چه اثر عمیقی در ذهن مشتریان گذاشته است. به یاد داشته باشید که صرف غذا با مشتری یک خاطره بیاد ماندنی است. شاید بی علت نیست که قدما گفته اند «قلمه نانی از سفره ما بخور تا نمک گیر شوی و مرا فراموش نکنی». از آن پس این مراسم همه ساله و بطور ثابت جزء برنامه‌های شرکت قرار گرفته است.
7-2 – راز موفقیت در کمیسیون.
برای اخذ یکی از مجوزهای خاص، ناگزیر بودم د رکمیسیونی مرکب از نمایندگان وزارت صنایع، بازرگانی، گمرک ایران، بانک مرکزی و ریاست جمهوری حضور یابم و برای کسب موافقت اعضای کمیسیون، از طرح خود دفاع کنم.
در روز موعود، به اتفاق رئیس هیئت مدیره شرکت، به محل کمیسیون مراجعه کردیم. در اتاق انتظار، نمایندگان چندن شرکت دیگر نیز حاضر بودندو پس از اندکی صحبت، متوجه شدیم که نمایندگان وزارت خانه های مذکور در جلسه حاضر، در سطح مدیر کل هستند و اکثراً با درخواستهای افراد، پس از بحثهای طولانی، بطور صد در صد موافقت نمی کنند.رئیس هیئت مدیره شرکت بمن پیشنهاد کرد تا در خواستهای خودو را در یک فضای غیر اداری و غیر رسمی مطرح کنیم.بدین دلیل که اولاً ترکیب کاملاً اداری است و ثانیاً زمان حضور ما در جلسه بعنوان آخرین شرکت می باشد و در آن ساعت اعضا بسیار خسته هستند و هر چه از باب فنی و اداری وارد گفتگو شویم، آنها با آن مخالفت می کنند و چون ترکیب اعضا و رویه کاری آنها بر این مبنا قرار گرفته است. در ساعت مقرر ما را به جلسه دعوت نمودند، رئیس هیئت مدیره، بعد از معرفی خود از حاضرین اجازه گرفت که بدلیل خستگی جلسه صبح تا کنون دو لطیفه را مطرح کند و پس از آن صحبت در مورد طرح خودمان شروع گردد. عکس العمل حضار بسیار تعجب بر انگیز بود. همگی با اشتیاق و علاقه به این پیشنهاد موافقت کردند (که ناشی از خستگی آان از چند ساعت جلسه متوالی بود.) بعد از مطرح کردن دو لطیفه، جو خشک و اداری جلسه کاملاً بر طرف شد و چهره‌های گرفته و خشک و خشن، تبدیل به چهر های بشاش و شادمان گردید.
طرح را بسرعت مطرح کردیم، اعضای کمیسیون بر خلاف سایر شرکتها چند سوال راجع به سابقه ما، میزان تحصیلات وضعیت بازار و ; را مطرح کردند که ناشی از اعتماد آنان بود. در نهایت با درخواست ما بدون کوچکترین تعدیلی موافقت کردند.
بعد از ظهر همان روز، منشی کمیسیون، ضمن تماس تلفنی، به من تبریک گفت و با شگفتی اظهار داشت که از بدو تشکیل کمسیون این اولین باری است که اعضا به طور صد در صد، با یک طرح بدون جرح و تعدلی موافقت کرده اند و علت آنرا از می پرسید. در پاسخ به او گفتم، طرح کتبی ما تنها بخشی از کار بود جلب اعتماد اعضا در سایه صحبت دوستانه و غیره اداری راز موقفیت ما محسوب می گردید.
8-2- مشتری باید حق انتخاب داشته باشد.
(فقط موقعی می توان جنسی را به مشتری فروخت که جنس مورد نظر مشتری را موجود داشته باشیم. نباید او را راهنمایی یا وادار کنیم که آنچه را که ما فکر می کنیم به صلاح اوست همان را بخرد) اگر مشتری حق انتخاب نداشته باشد، راهنمایی او معنی ندارد. دو مورد از تجربیات فروشندگان ما موید این نکته است.
1- روزی برای فروش به شرکتی رفته بودم. خریدار خواهان دستگاهی با ظرفیت A بود. اما من برایش دلیل آوردم که برای منظوری که مورد نظر آنهاست، دستگاه مورد نظر او را نداشتیم.
2- شرکتی برای منظوری از من استعلام خواست؛ قیمت دستگاه را 5/3 میلیون تومان دادم. روز بعد پیش مشتری رفتم تا او مرا دید گفت شما مثل دزدهای سر گردنه هستید. فکر می کنید که چه خبره. همین دستگاه را با همین ظرفیت، فلان شرکت 5/1 میلیون قیمت داده است. گفتم آن شرکت دستگاههایش خوب است و قیمت شان هم مناسب است خداحافظ شما. قصد داشتم از در خارج شوم که جلوی مرا گرفت و گفت «بنشین، بگو تفاوت برای چیست؟» گفتم که بمن فرصت ندادید تا شرح بدهم. بالاخره نشستم و گفتم که آن شرکت، شرکت خوبی است. چند نفر از مهندسین آنجا از دوستان ما هستند، اما دستگاهی که آنها می سازند، مناسب کار شما نیست، چون تا حال، هیچ دستگاه داخلی مناسب ساخته نشده است که بتواند در محیط های بار طوبت بسیار زیاد به مدت طولانی کار کند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید