دانلود مقاله مدل مارپیچ دوگانه DNA word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله مدل مارپیچ دوگانه DNA word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مدل مارپیچ دوگانه DNA word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
مدل مارپیچ دوگانه DNA
یک برگ زرین دنیای زیست شناسی به کشف بزرگ این دو دانشمند باز می گردد. اینان ساختاری برای DNA پیشنهاد دادند که امروزه نیز در همه ی مجامع علمی زیست شناسی به کار گرفته می شود. این دو با نتیجه گیری از دانشمندانی نظیر کولینز ،فرانکلین و; این کار را انجام دادند و با ارایه دو مقاله در زمینه ساختار DNA و همانند سازی نیمه حفاظت شده توانستند جایزه نوبل دریافت کنند.
تا دهه 1950، حتی گونههای مختلف DNAنیز شناخته شده بودند، اما سوآل اساسی در مورد DNA همچنان بر جا بود. چگونه این «عامل انتقال دهنده» در واقع خصایص ارثی را انتقال میداد. به عبارت دیگر، اطلاعات ژنتیکی چگونه حمل میشد و چگونه ابلاغ میشد. این همان «رمز» درون DNA بود: رمز خود حیات، و چگونه از نسلی به نسل بعد انتقال مییافت. برای فهم این موضوع لازم بود که ساختمان DNA روشن شود. در یک چنین موقعیتی بود که کریک و واتسون به صحنه آمدند.
کریک و واتسون
حتی در مدرسه فرانسیس کریک دیدگاه خاص خویش را نسبت به آموزش داشت. او در ریاضیات استعداد داشت، اما بیشتر به پاسخ مسایل علاقهمند بود تا روش رسیدن به آنها. این دیدگاه تمامی نگرش کریک را نسبت به معرفت رنگ آمیزی میکرد. کریک همیشه پاسخهای آماده داشت-بسیار زیاد، که با احساس و اعتقاد آنها را ابراز میکرد، هر چند که با همدیگر در تضاد بودند.
فرانسیس کریک در سال 1916 در نورت همپتن به دنیا آمد و پدرش صاحب یک کارخانه کفش سازی بود. در بورس تحصیلی در میل هیل که مدرسهای خصوصی و کوچک در حومهی لندن بود به دست آورد و پس از آن در یونیورسیتی کالج لندن به تحصیل پرداخت. در این جا او پیشرفتهای علمی بزرگ اوایل قرن بیستم را فرا گرفت. متأسفانه او آگاه بود که از آن زمان به بعد پیشرفتهای بیشتری انجام شده است که بسیاری از این پیشرفتها را به کناری نهاده است. کریک با مدرک فیزیک درجه دوم و یک مشکل دیدگاهی فارغ التحصیل شد. در این روزها این دو خصوصیت هر کس را از ادامه تحقیق باز میدارد، اما کریک به این سادگیها ناامید نمیشد.
کریک که به تواناییهای خود اعتقاد داشت، برای کارهای تحقیقاتی اقدام کرد و به زودی کاری به عهدهاش گذاشته شد که با شخصیت و تواناییهایش مناسبت داشت. استاد: «مرا به کسل کننده ترین مسأله قابل تصور گماشت». ساختن یک محفظهای کروی شکل مسی برای تعیین ویسکوزیته آب. کریک که همانند همیشه از این کار هراسی نداشت به یاد میآورد که: «راستش من از ساختن این دستگاه لذت میبردم، اگر چه کسل کننده اما علمی بود، زیرا پس از سالها آموختن محض، انجام کاری عملی واقعاً باعث آسودگی خاطر بود. »کریک یک ذهن مستقل داشت و قصد داشت با آن کاری بکند.
با آغاز جنگ جهانی دوم کریک از ساخت ابزار کنترل آب در توالت فرنگی آزاد شد. او به نیروی دریایی رفت تا بر روی طراحی مینها کار کند. کریک در سال 1940 ازدواج کرد. پس از جنگ، آماده بازگشت به تحقیقات شد. در سال 1946 او در سخنرانی لاینوس پاولینگ حضور یافت که معمولاً به عنوان بهترین شیمیدان قرن شناخته میشد. این سخنرانی کریک را به امکان تحقیق در زمینه شیمی آگاه کرد. در همان موقع او کتاب حیات چیست؟ اروین شرودینگر فیزیکدان اتریشی و یکی از بنیان گذاران مکانیک کوانتوم را نیز خواند. در این کتاب پیشنهاد میشد که چگونه فیزیک، بیشتر از همه مکانیک کوانتوم، میتواند در ژنتیک به کار گرفته شود. اگر چه بیشتر پیشنهادهای هوشمندانه او بعدها «اصلاح شد» اما حتی اشتباههای او برای نسل آینده دانشمندان پس از جنگ الهام بخش بود.
مولکولهای آلی، شیمی ژنتیک، مکانیک کوانتوم-این مخلوط گیرای امکانات پژوهشی به زودی جای خود را به ابزار کنترل آب توالت فرنگی داد. در سال 1947 کریک از همسرش جدا شد و برای پژوهش در کمبریج ثبت نام کرد. در این جا او سعی کرد تا خود را با بخش زیستشناسی فیزیک زیستی آشنا سازد. دو سال بعد به واحد شورای تحقیقات پزشکی کمبریج در آزمایشگاه مشهور فیزیک کاوندیش پیوست. بدین ترتیب کریک در سنین پختگی سی و سه سالگی اولین پژوهشهای واقعی خود را آغاز کرد.
کریک از این که فقط دو سال زیستشناسی خوانده بود ترسی نداشت و به زودی در تمام آزمایشگاه به خاطر تواناییاش در ارائه نظریههای نوین-معمولاً در مورد تحقیقات دیگران-مشهور شد. کریک سرانجام کار مورد علاقهی خود را یافته بود و دیگر هیچ چیز نمیتوانست وی را باز دارد. به سرعت معلوم شد که ذهنی استثنایی در حال ظهور است-به غیر از صدای بسیار بلند و خنده صدادار کریک. البته برای بعضیها در کوتاه مدت مصاحبت با او نشاط آور بود و برای عدهای دیگر سردردآور. در میان گروه اخیر رییس کاوندیش یعنی سرلارنس براگ به چشم میخورد که در سن بیست و پنج سالگی جوان ترین برنده جایزه نوبل بود. چند سال بعد یک آمریکایی جوان به نام جمیز واتسون به کاوندیش پا گذاشت.
جمیز دویی واتسون در سال 1928 در شیکاگو به دنیا آمده بود. او که کودکی استثنایی بود توسط یک تولید کننده برنامه تلویزیونی «کشف» شده بود که او را در «برنامه سوآلات کودکان در شیکاگو» شرکت داد. در سن پانزده سالگی واتسون در دانشگاه شیکاگو ثبت نام کرد تا جانور شناسی بخواند. او به این رشته علاقه زیادی نداشت (علاقه واقعی او به پرنده شناسی بود) و بر طبق گفته یکی از استادانش او «نسبت به چیزی که در کلاس رخ میداد کاملاً بیتفاوت بود. او هیچ گاه یادداشت بر نمیداشت و با این حال در پایان دوره بالاترین نمره کلاس را میگرفت.»
در سن نوزده سالگی واتسون فارغ التحصیل شد و به دانشگاه ایندیانا در بلومبرگ رفت. در این جا تحت تأثیر دو حادثه مهم قرار گرفت. او نیز کتاب حیات چیست؟ شرودینگر را خواند که تأثیر عمیقی بر او داشت. این نابغه ژن را شناخته بود و به یک باره میدانست که این موضوع مورد علاقهاش است. ولی او به هیچ وجه شرایط پژوهش در این زمینه را نداشت. همان طور ه خودش میگوید: «در دانشگاه شیکاگو من اصولاً به پرندگان علاقهمند بودم و موفق شدم تا از گرفتن هر واحد درسی در زمینه شیمی یا فیزیک که حتی کمی مشکل بود خودداری کنم. با سهل انگاری شادمانه یک جوان (که نابغه و کودن را به یک سان دچار میسازد)، »امیدوار بودم که ساختمان ژن را در صورت امکان بدون یادگرفتن شیمی آشکار کنم.»
دومین حادثهی موثر در زندگی واتسون در این مرحله کار با سالوادور لوریا میکروب شناس بود که از دست موسولینی در ایتالیا گریخته و به آمریکا آمده بود. لوریا بنیان گذار گروه فاژ بود که شامل برجستهترین ژنتیک دانانی بود که به پژوهش در مورد خود همتاسازی self-replication در سطح ویروسی میپرداختند. تصور میشد که ویروسها نوعی ژن برهنه باشند، و سادهترین ویروسها باکتریوفاژها هستند-که غالباً به فاژ معروفند. لوریا با استفاده از پرتو اشعهی x اکتشافات مهمی را در این رشته انجام میداد.
شرودینگر به واتسون جهت را نشان داده بود، لوریا هم چگونگی انجام آن را. واتسون تز دکترایش را در مورد فاژها با لوریا به عنوان سرپرست گرفت. در ابتدا لوریا به شیمی ندانستن واتسون اهمیتی نمیداد. در واقع بر طبق گفته واتسون: «او از بیشتر شیمیدانها بیزار بود، به ویژه انواع رقابت کنندههای مختلفی که از جنگل شهر نیویورک آمده بودند. »بنابراین واتسون آماده شد تا تز خود را در مورد فاژها بنویسد. در هر حال، اکنون لوریا داشت فکر میکرد که ماهیت واقعی فاژها (و به این ترتیب ژنها هم) فقط موقعی روشن خواهد شد که ساختمان شیمیاییشان فهمیده شود؛ بنابراین او به واتسون توصیه کرد تا چند واحد درسی شیمی بگیرد.
واتسون توصیهی استادش را با علاقه دنبال کرد و شروع به خودآموزی درس شیمی کرد. نتایج آن بسیار چشمگیر بود، اگر چه به همان روال کارهای آکادمیک او نبود. پس از این که واتسون سعی کرد تا بنزین فرار را بر روی شعلهی آتش گرم کند، دیگر او را به آزمایشگاه راه ندادند. از آن زمان به بعد دانش او از شیمی بیشتر تئوریک بود.
در سال 1950 واتسون یک بورس از بنیاد مرک گرفت تا در کپنهاگ زیر نظر هرمان کالکار بیوشیمیدان متابولیسم باکتریها را مطالعه کند. با در نظر گرفتن تخصص کالکار، این انتخاب عجیبی بود. ولی واتسون جور دیگری فکر میکرد: «مسافرت به خارج در ابتدا به نظرم بهترین راه حل برای فقدان کامل اطلاعات شیمیایی در مغز من بود. »فقط پس ازاین که متوجه شد که انگلیسی کالکار کاملاً نامفهوم است، در مورد این تصمیمش دچار تردید شد. این مسأله به هنگامی عمق بیشتر پیدا کرد که روزی کالکار اعلام داشت که زنش او را ترک کرده است و دیگر علاقهای به فکر کردن درباره دستگاه گوارشی باکتریها ندارد. کالکار تصمیم گرفت که برای فراموشی این مشکل چند ماهی را در ایستگاه جانور شناسی ناپل بگذاراند. او از واتسون پرسید که آیا علاقهمند است تا همراه او بیاید به نظر میرسد فقط در این مورد است که واتسون هیچ مشکلی در فهم انگلیسی استادش نداشته است. واستون بیدرنگ دویست دلار برای هزینه مسافرت از بنیاد مرک درخواست کرد.
در یک روز سرد بهاری در کپنهاگ، بیوشیمیدانی که از نظر عاطفی نامتعادل بود با دستیار غیر شیمیدانش به سوی مدیترانه آفتابی راه افتادند. این تعطیلات کنار دریا به خرج بنیاد مرک یکی از پربارترین مراحل زندگی علمی واتسون بود. هنگام اقامت واتسون در ناپل یک کنگره بین المللی علمی در آن جا برگزار شد که در آن «تعداد کمی از مهمانان مدعو ایتالیایی نمیدانستند و تعداد زیادی ایتالیایی هم که تقریباً هیچ کدامشان زبان سریع انگلیسی را، که تنها زبان مشترک بین مهمانان بود، نمیفهمیدند.»
در این جا بود که واتسون با موریس ویلکینز سی و سه ساله اهل نیوزیلند آشنا شد که در کینگز کالج لندن کار میکرد. ویلکینز فیزیکدانی پر سفر بود و به هنگام جنگ جهانی دوم در کالیفرنیا بر روی پروژهی مانهاتان، که اولین بمب اتمی را تولید کرد، کار میکرد. نتیجه کار او را از پژوهش در زمینه فیزیک ناامید کرد و پس از جنگ او به زیستشناسی مولکولی علاقهمند شد. پس از بازگشت به بریتانیا او به واحد بیوفیزیک شواری تحقیقات پزشکی در کینگز کالج پیوست. در این جا او به عکس برداری از پرش اشعهی x از DNA پرداخت. او حتی یکی از این تصاویر را به ناپل آورده و آن را به واتسون نشان داد.
تصاویر ویلکینز شکلهای هندسی تاری را نشان میداد که معنی آنها را مجبور بود برای واتسون توضیح دهد. واتسون برق آسا تصمیم گرفت که این همان چیزی است که او به دنبالش بود. این همان راه کشف ساختمان شیمیایی DNA بود. واتسون که در مورد پرش اشعهی X حتی کمتر از شیمی اطلاع داشت به بنیاد مرک نامهای نوشت و تقاضا کرد تا او را به آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج انتقال دهند. در این آزمایشگاه شواری تحقیقات پزشکی یک واحد پرش اشعهی X داشت که ویلکینز خرید آن را توصیه کرده بود.
کپنهاگ، ناپل، کمبریج-رفتن همه اینها در فاصله یک سال رخ داده بود. این جوان بیست و دو ساله باهوش در جنب و جوش بود. اما جنب و وجودش او در چه زمینهای بود؟ بنیاد مرک یک سوم بورس واتسون را کم کرد و به دو هزار دلار در سال رساند و به او گفته شد که این بورس شش ماه زودتر یعنی در می 1952(درست پیش از شروع سفرهای تابستانی اروپا) پایان مییابد.
بنیاد مرک تصمیم گرفته بود که این بار واتسون باید همان جا بماند. آنها نباید زیاد ناراحت میشدند. واتسون با خود بزرگ بینی یک جوان اکنون دقیقاً میدید که چه میخواهد بکند. او دست کم راز حیات را حل میکرد. او ساختمان DNA را کشف میکرد و در سراسر جهان مشهور میشد. این یک آرزوی خالص و ساده بود. چند روز پس از بیست و سومین سالروز تولدش واتسون به ظاهر خجالتی وارد آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج شد.
طولی نکشید که او با صاحب آن خنده معروف آشنا شد. دوستی با کریک سی و پنج ساله فوری بود. واتسون کریک را چنین معرفی میکند «بدون شک باهوش ترین کسی که تاکنون با او کار کردهام و نزدیکترین دیدگاه را به پاولینگ (شیمیدان مشهور) داشت ; او هیچ گاه از گفتگو و اندیشیدن باز نمیایستد.» و کریک نیز به همین اندازه تحت تأثیر واتسون قرار گرفت: «او اولین کسب بود که دیدم در مورد زیستشناسی مانند من فکر میکند ; او دقیقاً همان دیدگاههای مرا داشت، ولی به طور مشروح یادم نمیآید که آنها چه بودند.» این موضوع عجیب نیست، زیرا در آن زمان کریک فقط به مدت دو سال زیشت شناسی را آموخته بود، در حالی که واتسون جوان یک دکترا در این رشته داشت.
این جوان دراز و ساده آمریکایی با این انگلیسی چر حرف و از خود راضی از بسیاری جهات متفاوت از همدیگر به نظر میآمدند، ولی بدون شک در یک چیز مشترک بودند: اعتماد به نفس بیش از حد. واحد پرش اشعهی X در کاوندیش داشت ساختمان پروتئینها را مطالعه میکرد، ولی کریک و واتسون خیلی زود متوجه شدند که مسأله اصلی این نیست. آنچه را که آنها به کشف آن علاقهمند بودند ساختمان DNA بود.
این دو نفر بیاطلاعی قابل ملاحظهای در زمینه این کار داشتند. کریک فقط دو سال زیستشناسی خوانده بود. واتسون کمی شیمی خوانده بود و هیچ تجربهای در زمینه پرش اشعهی X نداشت. به نظر نمیآمد که-بار روشنفکرانه اضاهی در بحثهای شان آنها را متوقف کند.
این بحثها به طور منظم انجام میگرفت. آنها بحث در صبحها هنگام نوشیدن قهوه در دفتر مشترکشان شروع میکردند. سپس بحث را هنگام نهار در ایگل که یک پاب دانشجویی بود، و کریک واتسون را در آن جا با لذت آبجوی گرم انگلیسی، آشنا ساخت ادامه میدادند؛ و غالباً بحث را حتی سر شام در آپارتمان کوچک کریک که با همسر نیمه فرانسوی جدیدش اودیل در آن میزیست ادامه میدادند. این گفتگوها فقط به واتسون و کریک محدود نمیشد، آنها غالباً هر یک از همکاران خود را در کاوندیش که گوش فرا میداد در آن شرکت میدادند.
آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج، همراه با کینگز کالج در لندن، پیشاهنگ پژوهش بر روی پرش اشعهی x بود. کاوندیش پیش از این یک بار چهره علم را تغییر داده بود. چندین دهه پیش از آن راذرفورد و همکارانش فیزیک هستهای را بنیان نهادند و این دانش جدید را با مجموعهای از خلاقیتهای معجزهآسا در کاوندیش در طی سالهای 1930 به ثمر رساندند. اکنون نوبت زیستشناسی مولکولی بود؛ و قرار بود بیشتر به خاطر کریستالوگرافی با اشعهی x باشد.
رییس کاوندیش، سر لارسن براگ همراه با پدرش سر ویلیام براگ نقش عمدهای را در پایه گذاری کریستالوگرافی با اشعه ی x داشتند. این تکنیک دید انسان را به ماورای نور مرئی گسترش داده بود. میکروسکوپ هر چقدر هم قوی باشد، فقط میتواند اشیایی را نشان دهد که بزرگتر از طول موج نور مرئی هستند. اشعهی x یک نوع اشعهی الکترومغناطیسی است که طول موجی برابر 5000 تا 10000 بار کوتاهتر از طول موج نور مرئی دارد (که خودش طول موجی برابر 1 تقسیم بر 10000 یا 10 بتوان 4-سانتی متر دارد). این اندازه، طول موج اشعه x را شبیه اندازه فاصله بین اتمهای بلورها میسازد.
هنگامی که یک پرتو اشعهی x از یک بلور (کریستال) عبور میکند، این پرتو توسط اتمهای بلور پراکنده میشود و به شکل پیچیدهای در میآید. اگر این شکل روی یک صفحهی عکاسی ثبت شود، می توا ساختمان بلور را تعیین کرد. این شیوه ممکن است نسبتاً ساده به نظر آید، اما شامل مجموعهای از تکنیکهای پیچیده و بسیار دقیق است. مانند پیدا کردن، خالص کردن، و جدا کردن بلور و نیز استنتاج ساختمان مولکولی بینهایت پیچیده از این شکلهای تیره و تار.
واحد کریستالوگرافی اشعهی x در کاوندیش تحت سرپرستی ماکس پروتز زیستشناس وینی بود که اتریش را در سال 1936 ترک کرده بود. تواناییهای تجربی زیاد پروتز و مهارتهای نظری قوی براگ به مدت چندین سال وقف تعیین ساختمان هموگلوبین (پروتئین گلبولهای سرخ) شده بود. در سال 1951 آنها داشتند به نتایجی دست مییافتند.
اما فقط تیم پروتز نبود که به این موضوع علاقهمند بود. لینوس پاولینگ پنجاه ساله نیز سعی داشت تا ساختمان پیچیده بیومولکول ها را روشن سازد. او که در کال-تک (انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا) مستقر بود، پیش از آن یک مدل ساختمانی برای پروتئینها پیشنهاد کرده بود که شامل یک مارپیچ بود-یک مولکول پیچاپیچ شبیه ابزاری که چوب پنبه را از شیشه بیرون میآورد. پاولینگ پیشنهاد کرده بود که این مدل ممکن است شکل بسیاری از مولکولهای زیستی پیچیده از جمله DNA باشد؛ و در سال 1951 هنگامی که بر روی تصاویر اشعهی X مربوط به پیش از جنگ کار میکرد حتی تا آن جا پیش رفت که در مقالهای پیشنهاد کرد که ساختمان DNA از سه مارپیچ در هم پیچیده درست شده است.
کریک و واتسون در کاوندیش پیشنهاد پاولینگ را مطالعه کردند، ولی متقاعد نشدند. پاولینگ اطلاعات کافی ارائه نداده بود. نظریهی او واقعاً کمی بیشتر از یک حدس زیرکانه نبود. در همین حال جریان کارها در واحد کریستالوگرافی اشعهی X در کینگز کالج لندن در حال پیشرفت بود. برخلاف میل دو آزاداندیش آزمایشگاه کاوندیش، این محلی بود که کار واقعی بر روی DNA قرار بود انجام شود. (کینگز کالج و کاوندیش یک توافق حس همکاری داشتند: پروتئین به عهده پروتز بود و DNA به عهدهی ویلکینز. اما کریک و واتسون اکنون بیش از حد به DNA علاقهمند شده بودند تا نگران این حسن همکاری.)
در این هنگام روزالیند فرانکلین بیست و نه ساله که تازه چهار سال کار بر روی پرش اشعهی X را در پاریس به پایان رسانده بود و از این لحاظ بسیار مجهز بود به گروه ویلکینز پیوست. ورود فرانکلین برای ویلکینز بسیار خوش یمن بود. با این که فرانکلین آرایش نمیکرد و لباسهای بدریخت میپوشید، اما زنی بود بسیار باهوش و جذاب. زیرا سالهای 1950 بریتانیا تا جایی که به روابط دو جنس مربوط میشد، عصر حجر به حساب میآمد. صاف و پوس کنده، ویلکینز نمیدانست چگونه با حضور یک زن در آزمایشگاه خود کنار بیاید؛ و «روزی» فرانکلین یک زن معمولی نبود. او دختری خودرأی از یک خانوادهی یهودی با فرهنگ و بانکدار بود. او نیز دیدگاه خود را در مورد جریان کارها داشت. از همان ابتدا نوعی «برخورد» بین ویلکینز مجرد و فرانکلین مجرد به وجود آمد که متأسفانه برخوردی منفی بود. بدتر از همه این که فرانکلین با این تصور که کنترل پرش اشعهی X بر روی DNA را به عهده میگیرد پا به آن جا گذاشت. در حالی که ویلکینز فکر میکرد که فرانکلین به عنوان دستیار او استخدام شده است. ویلکینز و فرانکلین همکاری سختی را آغاز کردند.
گویی که همهی این مشکلات کافی نبود، تازه معلوم شد که DNA ماده مشکلی برای پرش اشعهی X است.DNA مولکول بزرگی است و باید به طور کامل مطالعه شود، زیرا بسیاری از خواص مهم آن در شکلهای دیگر از بین میرود. ویلکینز یک نمونهی بسیار خالص DNA را از برن گرفته بود که شبیه شیرهی قند بود. همان طور که ویلکینز گفته است، هنگامی که یک میلهی شیشهای از سطح آن به بالا کشیده میشد «یک رشته نامریی از DNA مانند یک تار عنکبوت به بالا میآمد. »در این رشته، مولکولهای انفرادی DNA مرتب شده بودند و اگر چه DNA کاملاً متبلور نبود، اما به نظر نمیرسید که این موضوع مسألهای باشد. هنگامی که بیشتر آب موجود در DNA گرفته میشد، ساختمان آن خواص منظم و مکرّر شبه بلوری را نمایش میداد که مناسب کریستالوگرافی با اشعه ی X بود. این شکل DNA که آب آن کاهش یافته بود به نام «شکل-A»شناخته میشد و نوع بود که در ابتدا در کینگز کالج از آن استفاده میشد.
تا نوامبر 1951 فرانکلین پیشرفتهای مهمی کرده بود. او شیوهی جدیدی را برای وارد کردن مجدد آب به شکل-A مولکول DNA پیدا کرده بود. پس از ورود مجدد آب، ساختمان DNA تغییر شکل مییافت. این اختلاف در تصاویر پرش اشعهی X نمایان بود. اکنون فرانکلین موفق شده بود تا بهترین تصاویر را تهیه کند. با این وجود این تصاویر بسیار تار بود و شبیه فیلم یک ملخ چهارپره در حال پرخش بود.
پس از محاسبه زوایا و شکلهایی که از تصاویر میشد به دست آورد، فرانکلین به بررسی ریاضی این نتایج پرداخت. او به سرعت به نتایج مهمی دربارهی ساختمان کلی DNA دست یافت.
فرانکلین تصمیم گرفت تا یافتههای خود را در یک سمینار در کینگز کالج اعلام کند. ویلکینز واتسون را که از زمان آشنایی در ناپل میدانست که به DNA علاقهمند است نیز دعوت کرد. (اما افسوس که ویلکینز هیچ خبری نداشت که واتسون چقدر به DNA علاقهمند است-او متوجه نشد که واتسون و کریک قصد داشتند که از زیر زبان او حرف بیرون بکشند) بنابراین واتسون برای این که سخنرانی فرانکلین را بفهمد با عجله شروع کرد تا کمی راجع به کریستالوگرافی بیاموزد (که همین کاری است که قرار بود در وهلهی اول در کاوندیش انجام دهد). سپس به لندن رفت تا در سخنرانی فرانکلین حضور یابد.
در آن جا بود که دریافت به نظر میرسد نتایج حاصله از تحقیقات فرانکلین مارپیچی بودن ساختمن DNA را تأیید میکند. به نظر فرانکلین DNA از دو تا چهار رشته مارپیچی به هم پیچیده تشکیل شده بود. هر مارپیچ یک محور فسفات-قند داشت که بازها (آدنین، گوانین، تیمین، سیتوزین) به آن چسبیده بودند، همان طور که لون پیشنهاد کرد بود (صفحه ی 365 را ببینید). مهمتر آن که به نظر میرسید بازها به داخل مارپیچ چسبیده بودند و احتمالاً بین رشتههای مارپیچی اتصالهایی را میساختند.
پس از سمینار ویلکینز و واتسون در سوهر غذای چینی خوردند. در این جا بود که ویلکینز به شرح بدبختی کار با فرانکلین در آزمایشگاه پرداخت. این درست مانند نمونه ازدواجهای انگلیسی در سالهای 1950 بود. ویلکینز در پوششی از رفتار مودبانه از او فاصله گرفت، و فرانکلین یک رفتار سرد و مداوم را در پیش گرفت. تماس بسیار کمی بین آنها برقرار بود. از نظر واتسون به نظر نمیرسید که این همان گروهی باشد که قرار است ساختمان DNA را کشف کند.
واتسون با قطار شبانه با یک روحیهی بشاش به کمبریج بازگشت. به نظر نمیرسید که فرانکلین بخواهد مدلی از DNA بسازد. به نظر میرسید آن چه وی قصد دارد انجام دهد اندازه گیری پرزحمت تصاویر پرش اشعهی X و مقایسه آنها با طول پیوندهای بین مولکولی شناخته شده بود. روش او بر حقیقت استوار بود.
این به هیچ وجه شیوه کار واتسون نبود. واتسون که در جای پای هموطن بزرگش یعنی پاولینگ گام بر میداشت به مدل سازی معتقد بود. باید گفت که این روش گاهی موفق است و گاهی نیست. پس از ساختن قطعات مدل، تصاویر پرش اشعه ی X غالباً با آن تطابق پیدا نمیکردند. که معنیاش این بود که باید قدری پیوندهای شیمیایی را دستکاری کرد تا آن که تطابق یابند. کتاب مقدس واتسون ماهیت پیوند شیمیایی نوشتهی پاولینگ بود که عالیترین کتاب درسی شیمی است که تاکنون نوشته شده است. این کتاب نقشهی ساختمان مولکولهای زیستی پیچیده را در سطح پیوندها دارا بود.
کریک نیز یکی دیگر از کسانی بود که به اتلاف وقت برای تحقیقات غیر ضروری اعتقادی نداشت. مهمتر آن که هنز او نظریهپردازی بود. (این را همه در آزمایشگاه کاوندیش به خوبی میدانستند. کریک همیشه در آزمایشهای دیگران فضولی میکرد و بیدرنگ تئوریهایی را عرضه میکرد. آنچه که خیلی آزار دهنده بود، این بود که این نظریهها معمولاً عالی و گاهی حتی درست بودند.)
متأسفانه مدل سازی واتسون و کریک به چند مشکل موضعی برخورد کرد. در ابتدا این کار به شدت به درک قابل تردید واتسون از کریستالوگرافی وابسته بود. به ویژه به درک او از آنچه فرانکلین در سمینار خود گفته بود. بدون هیچ زحمت بیشتر واتسون و کریک تصمیم گرفتند مدلی با سه مارپیچ متصل به هم بسازند (از آن گذشته، یک شانس یک به سه در این جا وجود داشت) اما وقتی مسأله به این جا رسید که بازها را به داخل یا خارج زنجیره مارپیچی متصل کنند، آنها کاملاً اشتباه میکردند. آنها بازها را به خارج از مارپیچ متصل کردند-احتمالاً به این خاطر که واتسون حرفهای فرانکلین را فراموش کرده و یا نفهمیده بود.
مسأله این بود که فرانکلین با حقایق سروکار داشت و برای رسیدن به پاسخ درست بسیار غیر عاقلانه بود که این چیزها را ندیده گرفت. واتسون ظاهراً به چیزها این گونه نمینگریست، اما کریک چنین میکرد. او از دلبستگی فرانکلین به حقایق به خوبی آگاه بود-اما او نیز دیدگا غیر واقعی خویش را از این موضوع داشت. او گمان میکرد که فرانکلین نمیداند دارد چه کار میکند. به نظر او، تمام مدارک لازم برای تعیین ساختمان DNA احتمالاً وجود داشت-و در میان عکسهای پرش اشعهی X او پنهان بود.
کریک و واتسون لورل و هاردی بسیار خوبی بودند. با وجود اختلاف سن دوازده سال بین آنها، همکاری شان همکاری بین دو فرد همسطح بود. هر دو در زمینهی رشتهی خود (که نفر دیگر عملاً دربارهاش چیزی نمیدانست) بسیار مطلع بودند؛ بنابراین هیچ یک از آن دو احساس نمیکرد که باید در برابر دیگری مواظب رفتارش باشد. پیشنهادهایی تازه اما از سر بیاطلاعی ابراز میشد، و حتی با تصور غلطی که از اطلاعات ناقص به دست آمده بود، مقابله نمیشد؛ و نفر دیگر میتوانست همه را رد کند، بدون این که طرف دیگر هیچ ناراحت شود. با این حال لحظاتی هم بود که این پیشنهادهای نادرست منجر به ابراز نظریههای تخصصی میشد. در نتیجه هنگامی که کریک و واتسون سرحال بودند، بسیار خوب بودند-و هنگامی که سرحال نبودند، واقعاً خنده دار مینمودند.
آنها از این موضوع بااطلاع بودند (حدس زده میشود بیشتر به این خاطر که این یک خصلت دائمی کریک بود). این یک خوش شانسی بود، زیرا مدلی را که در ابتدا تهیه کرده بودند، کمترین شباهتی را با واقعیت نداشت.
کریک و واتسون بیخبر از این جریان، یک روز ویلکینز و فرانکلین را به کمربیج دعوت کردند. آنها میخواستند که گروه کینگز کالج نگاهی به مدل جدید DNA ی آنها بیاندازند. فرانکلین آن را مانند یک شوخی دانست-اگر چه از این که وقتش تلف شده بود زیاد خوشحال نبود. فرانکلین که هر لحظه خشمگینتر میشد سوآل پشت سوآل بود که میکرد و با هر سوآلی خطای جدیدی را آشکار میساخت. این مدل به هیچ وجه با یافتههای پرش اشعهی X جور در نمیآمد. بعد معلوم شد که واتسون حتی چیزی اساسیتر را در سمینار فرانکلین در لندن به اشتباه فهمیده است.DNA شکل-A بدون مولکول آب بود. برای ساختن مدل واقعی DNA باید آب اضافی را نیز در نظر گرفت. واتسون این کار را کرده بود. اما مقدار آن اشتباه بود-بدجوری هم اشتباه بود. مدل آنها یک دهم مقدار آبی را داشت که باید داشته باشد.
متعاقب آن ناهار در ایگل جریانی ناخوشایند روی داد. فرانکلین مانند صاعقه بود، ویلکینز، همکار بیمیل او آرزو داشت تا در آن جا نباشد؛ کریک سعی داشت هنگام نوشیدن کمی شیرینزبانی کند، و واتسون در حالی که نوشابهاش را در دست داشت از شدت شرمندگی به خود میپیچید.
وقتی که به آزمایشگاه رسیدند کریک دوباره خودش شد. او با یک روحیه پر از احساس حاضر نبود بدون یک کوشش دیگر تسلیم شود. واتسون با جسارت کمی از او حمایت کرد، در حالی که دو نفر دیگر در سکوت ایستادند. سپس ویلکینز پیشنهاد کرد که اگر او و فرانکلین عجله کنند میتوانند قطار زودتری را به لندن بگیرند.
اخبار این شکست به زودی به براگ رسید. رییس کاوندیش نیز راضی نبود. رییس کاوندیش دنبال تسویه حساب با کریک بود که حضورش در آن جا باعث دردسر او شده بود. کریک به سرعت همچون فرد شرور این ماجرا معروف شد، که باعث انحراف واتسون دانشجوی آمریکایی شده است (اگر هم صحت داشت، درست عکس آن بود).
براگ دستور داد تا کریک به دفترش بیاید و به شدت به سرزنش او پرداخت. کریک نه فقط ت
فاهم نامه بین کاوندیش و کینگز کالج را به هم زده بود، بلکه ادامهی بودجه دولتی از سوی شورای تحقیقات پزشکی را که به هر دو آزمایشگاه داده میشد، به خطر انداخته بود. در بریتانیای پس از جنگ اوضاع بسیار سخت بود و خیلیها فکر میکردند که شورای تحقیقات پزشکی اتلاف بودجه است. فایدهی تأمین بودجه پروژههای علمی تئوریک محض، مانند تحقیق در مورد ساختمان پروتئینها و ژنها، چه فایده داشت، در حالی که در تمامی کشور غذا جیره بندی شده بود؟
براگ با چند پرسش مقتضی آغاز کرد. فکر میکرد چه اتفاقی میافتد اگر این موضوع به خارج نشت میکرد که کینگز کالج و کاوندیش در یک رقابت غیر ضروری برای این که ببینند «برنده» کیست دارند دوباره کاری میکنند؟ چرا؟ برای این که همگی کارشان را از دست میدادند؛ و اگر براگ در این کار دستی داشت، مطمئناً کریک برای همیشه بیکار میماند. با توصیهای که احتمالاً از براگ دریافت میکرد، خیلی شانس میآورد اگر میتوانست بر روی خواص شیمیایی آسپیرین کار کند.
براگ به طور صریح با ممنوع کردن کریک از هرگونه کار بر روی DNA حرفهایش را تمام کرد. از حالا به بعد این کار فقط منحصر به کینگز کالج خواهد بود. به کریک دستور داده شد تا به کار خود بر روی پروتئینها بازگردد، کاری که به خاطر آن حقوق میگرفت. واتسون، نیز به نوبهی خود، تشویق شد تا به زمینهی کاری خود یعنی فاژها بر گردد. او تصمیم گرفت تا بر روی ساختمان ویروس موزاییک تنباکو کار کند.
این پایان مناقشه بود. درست پیش از کریسمس 1951 مسابقه کریک-واتسون برای کشف ساختمان DNA به وقفه کامل رسید. یا این طور به نظر میرسید. اما هیچ کس جاه طلبیهای کریک و واتسون را و راهی را که برای رسیدن به ان حاضر بودند بروند نمیشناخت.
با گذشته نگری معلوم میشود که واتسون یک نگرش «آمریکایی» نسبت به جاه طلبی داشته است. از سوی دیگر، کریک در برابر گند طبقه متوسط انگلیس (زمینهی پروش گونهای به نام «جنتلمن» که اکنون منقرض شده است) طغیان کرده بود. چنین دیدگاهی امروزه توسط عموم پذیرفته شده است، اگرچه در آن موقع بسیار غیر محترمانه بود؛ و همان طور که خواهیم دید بدون توجیه هم نبود.
پروژه واتسون بر روی ویروس موزاییک تنباکو به زبان خودش «پوشش کاملی بود تا علاقهی مداوم مرا نسبت به DNA پنهان کند» یکی از اجزای این ویروس اسید نوکلئیک است. در واقع محتوای اسید نوکلئیک آن یک نوع DNA به نام RNA(ریبوکسی نوکلئیک اسید) است، اما واتسون مطمئن بود که این اسید میتواند «سرنخ مهمی برای DNA»باشد. دیدگاه کریک بسیار روشن بود. ممکن است او از کار بر روی DNA منع شده باشد، ولی چه کسی اصولاً میتوانست او را از اندیشیدن دربارهاش باز دارد.
کریک تصمیم گرفت تا شیوهی تازهای را به کار گیرد. به جای این که چهار باز مختلف به خارج محور مارپیچ حلقوی بچسبند (مانند مدل قبلی) باید در داخل مارپیچ باشند. اما چگونه ممکن است برای آنها فضایی وجود داشته باشد؟ خوشبختانه هر چهار نوع باز متفاوت از مولکولهای مسطح تشکیل یافتهاند. کریک معتقد بود (بازهام بر مبنای هیچ مدرکی) که این بازها مانند دو دسته ورق بازی در هم رفته، باید با هم جور شوند. به عبارت دیگر آنها در دورن این محور در هم پیچیده رویهام قرار گرفتهاند؛ و اگر آنها تا حدی همدیگر را جذب میکردند، میتوانست این نوارهای دراز و باریک مارپیچهای در هم رفته (محورها) را متصل به همدیگر نگهدارد.
به عنوان بخشی از این برنامه اندیشیدن (اما نه کارکردن) دربارهی DNA کریک با چند تن از دوستان علمی خود هنگام نوشیدن در ایگل به گفتگو پراخت. سرانجام او به طور عمقی به صحبت با جان گریفیث، دانشجوی دکترای ریاضی پرداخت. تصادفاً جان برادرزادهی فرد گریفیث بود که آزمایشهای او در دههی 1920 بر روی پنوموکوکسی صاف و ناهموار موجب شده بود تا «آوری» ثابت کند که DNA حامل ژنتیک است. این رابطه زیاد هم تصادفی نبود. جان گریفیث احساس میکرد که مسألهی DNA را با ریاضیات بهتر میتوان حل کرد و با استفاده از اطلاعات موجود در مورد چهار باز چندین محاسبه مقدماتی هم در این مورد کرده بود.
همانند همیشه، کریک باز هم داشت در مورد مسایل اساسی بحث میکرد. هر گونه ساختمان DNA باید همتاسازی را در نظر بگیرد (یا برای آن جا بگذارد) -همتاسازی فرایندی است که طی آن DNA اطلاعات ژنتیکی خود را انتقال میدهد. کریک میدانست که همتاسازی باید تاحدی شامل ردیفهای کدبندی شده چهار باز باشد، که اکنون به نظر میرسید در داخل مارپیچهای در هم رفته هستند.
گریفیث بعضی از محاسباتی را که در مورد چهار باز آدنین A، گوانین G، تیمین T، و سیتوزین c کرده بود در اختیار کریک گذاشت. گریفیث مشخص کرده بود که کدام یک از این بازها به یکدیگر جذب میشوند. براساس محاسبات او گوانینG جذب سیتوزین C میشد و آدنینA جذب تیمین T میشد.
در جرقهی یک الهام عالی کریک دریافت که این موضوع میتواند کلید همتاسازی DNA باشد. اگر رشتههای مارپیچی از هم جدا شوند، پس هر کدام میتوانند الگویی برای ایجاد رشتههای مکملی باشند که دقیقاً شبیه همانی است که از آن جدا شدهاند.
این جهش بلندی از تخیل از سوی کریک بود-زیرا او نمیدانست که گریفیث مدل کاملاً متفاوتی را در نظر داشت. گریفیث محاسبات خود را بر روی این تئوری بنا گذاشته بود که بازها در برابر یکدیگر قرار گرفته و توسط پیوند هیدوژنی به هم متصل هستند.
یک فایده مدل گریفیث که بازها همدیگر را جذب میکردند این بود که قاعده شارگاف را (که بر طبق آن مقدار بازهای A=T و G = C است) منظور میکرد. متأسفانه کریک از این واقعیت مسلم بیاطلاع بود-به دلیل این که چیزی از قاعده شارگاف نشنیده بود! (در دفاع از کریک، گفته شده است که به یقین واتسون به این قاعده احتمالاً چندین بار اشاره داشته است، اما ظاهراً کریک گوش نمیداده است. اگر بتوان چنین دفاعی کرد ;).
همهی اینها نه تنها به بیاطلاعی حیرت آور کریک از آن چه با آن درگیر بود اشاره دارد، بلکه به قدرت تخیل حیرت آور او در حل این مسأله در چنین شرایطی نیز اشاره دارد. (در مورد گستاخی محض در این کار چیزی نمیگوییم). فقط یک نابعه در اوج قدرت خویش میتواند از دست چنین آبروریزی در برود.
البته برای همه این شتابزدگی ها دلایلی وجود داشت هم کریک و هم واتسون به خوبی میدانستند که کسان دیگری هم به دنبال کشف ساختمان DNA هستند. آنها میدانستند که همیشه جلوتر از مخالفین خود در کینگز کالج خواهند بود (زیرا ویلکینز هنوز از روی ناآگاهی آنها را از پیشرفتشان مطلع میکرد). اما لاینوس پاولینگ موضوع دیگری بود. او پیش از آن یک ساختمان تقریباً آزمایشی برای DNA پیشنهاد کرده بود. فقط مسأله زمان در میان بود تا آن که پاولینگ ساختمان آن را کشف کند.
سپس واتسون اطلاع یافت که پاولینگ برای یک سخنرانی به لندن میآید. پاولینگ به ناگزیر میخواست بداند که در کینگز کالج چه میگذرد. پیش از آن او از تصاویر پرش اشعهی X مربوط به پیش از جنگ استفاده کرده بود-اما پس از دیدن جدیدترین تصاویر، دیگر هیچ چیزی جلودارش نبود.
کریک و واتسون فقط میتوانستند دندانهایشان را به هم به فشارند و تظاهر کنند که دارند روی پروژههای جداگانه خود کار میکنند. ترم تابستان اکنون شروع شده بود: واتسون شروع به تنیس بازی کرد و به دخترها هم علاقه مندی نشان میداد. واتسون برای این که خود را با دیگر آمریکاییهای کوتاه موی کمبریج متفاوت سازد شروع کرد به تغییر لهجه شیکاگویی خود به انگلیسی و بلند کردن موهایش. در سالهای 1950 موی بلند بسیار کمیاب بود، اما نتایج این موی بلند حتی در مورد خود واتسون هم کمیاب بود. فکل او در یک طرف بسیار بلندتر از طرف دیگر بود و به او یک ظاهر بسیار مشخصی میداد.
فقط کریک متوجه این موضوع نشد، بیشتر به خاطر این که او سرگرم خندیدن به حرفهای خودش و آبجو خوردن بود. اما سرنوشت با کریک و واتسون همراه بود. در ماه می خبر رسید که بالاخره پاولینگ به انگلستان نخواهد آمد. بزرگترین شیمیدان دنیا را در فرودگاه نیویورگ نگذاشته بودند تا سوار هواپیما شود. در آخرین لحظات وزارت امور خارجه آمریکا گذرنامه او را به بهانهی این که ممکن است به روسیه استالینی قرار کند باطل کرده بود. پاولینگ یکی از حامیان صریح کنفرانس صلح جهانی بود و این در دوران مک کارتی در آمریکا برابر یک جاسوس کمونیست بود.
ولی این هیچ خبر خوبی نبود. در کینگز کالج فرانکلین پیشرفتهای چشمگیری را د
ر تکنیکهای پرش اشعهی X کرده بود. این پیشرفتها او را متقاعد کرده بود که DNA اصلاً یک ساختمان مارپیچی نیست. به نظر میرسید که حتی ویلکینز هم با نظر او موافق است، اگر چه با اکراه (این طور که بعداً معلوم شد فرانکلین در این زمان نگذاشته بود که ویلکینز مدارک او را در این زمینه ببیند؛ بنابراین میتوان تصور کرد که قدرت استدلال مطلق او و شاید قدرتی را که برای بیان آن نشان میداد عامل این موافقت بود.)
واتسون اکنون کارهای خود را بر روی ویروس موزاییک تنباکو به پایان رسانده بود. به نظر او تصایر پرش با اشعهی X نشان میداد که DNA ساختمان مارپیچی دارد. در واقع استدلال او بر مبنای تفسیرهای فرانکلین بود (بالاخره او یک کارشناس در این زمینه بود) که اکنون معتقد شده بود که تصاویر نشان نمیدهند که مارپیچ دوگانه باشد. علی رغم نظر تکان دهنده فرانکلین، واتسون همچنان اصرار داشت DNA باید مارپیچی باشد. کریک، که میدانست واتسون چه میگوید، او را دلگرم
میساخت. اکنون فرانکلین به ویلکینز اجازه داده بود تا عکسهایش را مطالعه کند و او این تصاویر را به واتسون و کریک که در لندن به دیدن آو آمده بودند نشان داده بود. کریک با یک نگاه فهمیده بود که نظریهی فرانکلین مبنی بر این که DNA مارپیچی نیست یک سوء تفسیر است. اگر چه این تصاویر تقارن شعاعی لازم برای مارپیچ بودن را نداشتند، به نظر او علتش به خاطر این بود که تصاویر بلورها با همدیگر تداخل میکردند. نظریه کریک یک گمان زیرکانه و بیباکانه بود-و این مزیت را داشت که با آنچه که او فکر میکرد درست است تطبیق داشت؛ بنابراین بزرگترین کریستالوگرافر DNA با اشعهی X کریک و واتسون را متقاعد نکرده بود.
با این وجود، آنها نظریههای دیگر را به این آسانی رها نکردند. در جولای سال 1952 شارگاف به کمبریج رفت. کریک و واتسون به جان کندرو، دستیار برجسته پروتز اصرار کردند تا برای آنها ترتیب ملاقاتی را با این مرد بزرگ بدهد.
در ابتدا شارگاف بسیار محتاط بود. این دو آدم فضول کیستند که ادعا دارند این همه درباره DNA میدانند؟ او که یکی از بزرگترین کارشناسان این موضوع بود حتی نام آنها را نشنیده بود. هنگامی که شارگاف اطلاع یافت که مرد جوانی که موهایی شبیه هارپومارکس و لهجهی انگلیسی ساختگی دارد واقعاً یک آمریکایی است معلوم است که فهمید در حضور یک آدم نخاله است (واتسون در شرح صادقانهی این دوران واهمه نداشت از این که یک آدم هالو به حساب آید. با این حال باید در نظر داشت که این جوان بیست و چهار ساله که نقش یک هالو را بازی میکرد نیز نقش برابری در یکی از بزرگترین اکتشافات علمی همه اعصار داشت.)
از همان ابتدا شارگاف زیاد از کریک مطمئن نبود. اما کریک به سرعت مدرک کافی در اختیار او گذاشت تا ظرفیتش را بسنجد. میتوان واکنش شارگاف را تصور کرد هنگامی که کریک از روی سهو از زبانش در رفت که قانون شارگاف را نشنیده است. شارگاف برای این که وقتش را بیشتر تلف نکند چند سوآل ابتدایی از کریک پرسید. بر طبق گفته واتسون «او فرانسیس را وادار به پذیرش این کرد که تفاوت شیمیایی بین چهار باز را به یاد نمیآورد». کریک که مانند همیشه شرمسار نشده بود گفت که «میتواند بعداً در کتابها به ساختمانشان نگاهی بیاندازد.»
چندین سال بعد شارگاف با تلخی چنین مینویسد: «زوجهای افسانهای یا تاریخی-کاستر و پولو ; رومئو و ژولت-باید پیش از شهرت کاملاً متفاوت به نظر میرسیدند. در هر صورت به نظر میآید که من هیجان تشخیص یک لحظهی تاریخی را از دست داده بودم: یک تغییر در ریتم ضربان قلب زیستشناسی. تا آن جایی که به خاطر میآورم آنها میخواستند بدون زحمت اطلاع از شیمی مربوطه، DNA را در یک مارپیچ جای دهند.»
کریک و واتسون دوباره همان را تکرار کرده بودند. اما در مورد این دو کمدین ظاهراً چیزی دوست داشتنی بود. حتی اگر اشتیاق آنها در نظر بسیاری نابجا بود، اما مطمئناً در نظر بعضیها مسری بود. در پاییز سال 1952 واتسون با پیتر پسر لاینوس پاولینگ دوست شد که به کاوندیش آمده بود تا به تحقیق بپردازد. از پیتر پاولینگ دعوت شد تا در دفتر واتسون و کریک اقامت کند و به زودی او هم با علاقه در مکالمات آنها شرکت جست.
یک روز پیتر پاولینگ به واتسون و کریک اطلاع داد که پدرش نامهای دریافت کرده است. آنها با ناراحتی به پیتر پاولینگ که میگفت بار دیگر پدرش توجهش را بر روی DNA متمرکز کرده است گوش دادند. او داشت مقالهای مینوشت که در آن ساختمان این مولکول را توصیف میکرد و قول داده بود که یک نسخه هم پیش از انتشار برای پیتر بفرستد.
پس این طور. کریک و واتسون میدانستند که اگر هم میخواستند، نمیتوانستند که با پاولینگ رقابت کنند. تحت هیچ شرایطی نمیتوانستند. هر کوشش جدی از سوی آنها برای تعیین ساختمان پیچیده DNA به مدل سازی وابسته بود و این موضوع اکنون به کلی منتفی بود. (شرایط ممنوعیت براگ در مورد این نکته کاملاً واضح بود) تنها کاری که میتوانستند انجام دهند این بود که پیشبینی کنند که پاولینگ چه ساختمانی را برای DNA پیشنهاد میکند-و به زودی معلوم شد که این موضوعی ناراحت کننده برای صحبت است. از این جا به بعد گفتگوهای درون دفتر کار بیشتر به واتسون و پیتر پاولینگ محدود میشد-که علاقهی مشابهی به دختران دانمارکی در این شهر داشتند.
پیتر پاولینگ به موقع یک نسخه از مقالهی پدرش را دریافت کرد، و پس از خواندن آن را به کریک و واتسون داد. آنها دریافتند که پاولینگ ساختمانی را ارائه داده است که از سه زنجیره مارپیچ در هم رفته تشکیل شده و محور قند فسفات خارج از مارپیچ قرار دارد. این ساختمان به نحو عجیبی شبیه ساختمانی بود که کریک و واتسون در سفر مصیبت بار یک روزه فرانکلین و ویلکینز به کمبریج به آنها نشان داده بودند-به جز این که پاولینگ توجه بیشتری نسبت به حل مسایل جزئی نشان داده و آنها را با تصاویر اشعهی X مطابقت داده بود (و دقت کرده بود که مقدار صحیح مولکول آب را در آن بگنجاند).
واتسون با ناامیدی «فکر کرد که اگر براگ جلوی مارا نگرفته بود ما شکوه و افتخار کشف بزرگی را به دست آورده بودیم. »واتسون حتی در ناامیدی میتوانست خوش بینی استثنایی داشته باشد. این تازه آغاز کار بود. واتسون اکنون خود را متقاعد ساخت که شاید بزرگترین شیمیدان جهان اشتباهی کرده باشد. آیا ممکن است که در یکی از محاسبات خود و یا در پیوندهای شیمیایی اشتباه کرده باشد؟
واتسون با کله شقّی یک جوان، تصمیم گرفت تا جزئیات دقیق ساختمان لاینوس پاولینگ را بررسی کند-پیوندهای شیمیایی، اعداد و وضعیت اتمهای مهم را «ناگهان دریافتم که چیزی صحیح نیست» و به را یک بار هم که شده او اشتباه نمیکرد. باور کردنی نبود که پاولینگ فراموش کرده بود تا یونیزاسیون گروههای فسفات را، که اتصالهای هر زنجیره را میساخت، به حساب آورد. که به این معنی بود که بار الکتریکی وجود نداشت تا زنجیرههای باریک و دراز را به همدیگر متصل نگهدارد. بدون
این بار الکتریکی این زنجیرهها از هم باز شده و فرو میریختند. بدتر از آن، این که بدون این یونیزاسیون، مدلی را که پاولینگ برای این اسید نوکلئیک پیشنهاد کرده بود حتی یک اسید نبود. بزرگترین شیمیدان جهان اشتباه عادی یک بچه مدرسهای را مرتکب شده بود. (این حتی بهتر از کوششهای کریک و واتسون در این زمینه بود-نگذاشتن مولکول آب در DNA و بیاطلاعی از قاعده شارگاف و غیره.)
به طور مسلم تا پیش از این که پاولینگ این اشتباه را تشخیص دهد، فقط مسأله زمانی بود. کریک و واتسون دریافتند که فقط شش هفته فرصت درند تا پاسخ خود را تهیه کنند.
واتسون بیست و چهار ساله نتوانست خودش را در مورد خطای پاولینگ نگهدارد. پس از این که به هر کسی که در کمبریج به او گوش میداد این موضوع را گفت، با قطار به لندن رفت تا به آنهایی که در کینگز کالج بودند نیز آن را بگوید. وقتی که به آن جا رسید ویلکینز گرفتار بود، پس واتسون به درون آزمایشگاه فرانکلین پرید (معمولاً یکی از مقدسترین مکانهای مقدسی که کمتر کسی جرأت رفتن به آن جا را داشت). واتسون در جا حرفهای پاولینگ و اشتباه او را برای فرانکلین گفت. متأسفانه او احساس کرد که باید یادآوری کند که چه طور ساختمان مارپیچ سه گانه DNA پیشنهادی این شیمیدان بزرگ شباهت عجیبی به ساختمانی دارد که پانزده ماه پیش از آن او و کریک پیشنهاد کرده بودند (و فرانکلین به شدت با آن مخالفت کرده بود.)
این حرکت غیر عاقلانهای بود. فرانکلین انتقادهای شدید را به راحتی نمیپذیرفت، به ویژه از آدمهایی مانند واتسون، که او را جوان خودبینی میدید که تظاهرهایش به همان اندازه بیکفایتیهایش بود. فرانکلین در حالی که خشم خود را کنترل میکرد با سردی به واتسون گفت که کمترین مدرکی در مورد مارپیچی بودن DNA وجود ندارد. واتسون از روی حماقت شروع کرد به مقابله با او و ارائهی مدارکی از کارهای خودش در مورد ویروس موزاییک تنباکو. این کار او فرانکلین را آن چنان عصبانی کرد که از پشت میز آزمایشگاه بیرون آمد-ظاهراً به قصد حمله به واتسون. هنگامی که او به وسط آزمایشگاه رسید، در باز شد. ویلکینز در همین لحظه وارد شد. واتسون از در بیرون دوید و از پلهها فرار کرد. (ظاهراً بحث در مورد کلید حیات به همان اندازهای در یک آزمایشگاه خطرناک است که در یک پاب).
پس از آن، ویلکینز واتسون را که ترسیده بود، آرام کرد. او حتی تا آن جا پیش رفت که بعضی از تصاویر اشعهی x را که فرانکلین تازه گرفته بود به واتسون نشان داد. این تصاویر واقعاً حیرت انگیز بودند. فرانکلین توانسته بود از یک نوع کاملاً جدیدی از DNA تصاویر پرش اشعهی X را به دست آورد. این شکل-B هنگامی درست میشد که مولکول DNA از مقدار زیادی آب احاطه شده بود. این نوع DNA تصاویر پرش اشعهی X با وضوح و سادگی حیرت آوری را تولید میکرد.
واتسون چنین به خاطر میآورد «در لحظهای که تصاویر را دیدم دهانم بازماند و نبضم به شدت شروع به زدن کرد». باور کردنی نبود که فرانکلین هنوز به نظریهی خود در مورد غیر مارپیچی بودن DNA چسبیده بود. به طور مسلم شکلDNA -A مبهم بود، اما (به نظر واتسون) این فرم-B جدید جای هیچ شکی را باقی نمیگذاشت. این تصویرها نشان میداد که DNA بدون شک به شکل یک مارپیچ است. وضوع حیرت انگیز آنها به نتایج هیجان آورتری اشاره داشت. پس از چند دقیقه محاسبه حتی ممکن بود بتوان تعیین کرد که چند تا زنجیره مارپیچی در آن وجود دارد.
واتسون در بازگشت به کمبریج در واگن بسیار سرد قطار با هیجان شروع کرد به ترسیم شکلها و محاسباتی در حاشیهی روزنامهاش. آن شب به هنگامی که به رختخواب رفت معتقد شده بود که DNA از دو رشته مارپیچ در هم رفته تشکیل شده است.
روز بعد واتسون بسیار سرحال بود. از همان لحظهای که وارد کاوندیش شد هیچ کس از آخرین دیدگاههایش در مورد DNA در امان نبود. هنگامی که براگ از دفترش بیرون آمد، او نیز شرح مفصلی در این مورد شنید. براگ به جای این که به خاطر تخلف مستقیم از دستورش خشمگین شود به طور شگفت آوری با او همدلی کرد. به طور غیر منتظرهای او حتی به واتسون اجازه داد تا مدل جدیدی از DNA را در کاوندیش بسازد. از نظر او دیگر هیچ تفاهم نامهای با کینگز کالج وجود نداشت-رقیب اصلی اکنون پاولینگ بود (واتسون نیز به طور زیرکانهای این تصور را به وجود آورده بود که خودش به تنهایی دارد روی این موضوع کار میکند. براگ اطلاعی نداشت که هم اکنون اجازه بلندترین قهقه ی کریک را صادر کرده است.)
کارگاه طبقهی پایین در کاوندیش فوراً به تولید صفحات فلزی به شکل و اندازه چهار باز پرداخت. به زودی کریک و واتسون شروع کردند به ساختن مدل، و جور کردن ساختمان ظریف دو زنجیره مولکولی مارپیچ درهم رفته. اگر گمان آنها در مورد پاولینگ درست بود، اکنون آنها فقط 3 هفته وقت داشتند تا پاسخ آن را بیابند.
همه چیز میباید از روی واحدهای ساختمانی ابتدایی محتوای شیمیایی شناخته شده مولکول پیچیده DNA ساخته شود. اندازه هر یک از مولکول هایی که با هم جمع شده و این مولکول پیچیده را میسازند، و طول و زاویه پیوندهای شیمیایی بین آنها را باید در نظر گرفت.
برای این که از پیچیدگی حیرت آور این کار تصویری به دست دهیم مثال زیر را میآوریم: دو شانه را که هر کدام دو متر طول دارند با دندانههای نابرابری که هر کدام زاویهی متفاوتی دارند در نظر بگیرید. این دو شانه را باید پیچانده و به شکل یک مارپیچ درآورد و سپس آنها را چان در همدیگر فرو کرد که هر دندانه یک شانه مکمل دندانه شانه دیگر باشد. اما حتی پیش از شروع کار لازم است تا طول دقیق، موقعیت، و زاویه هر یک از دندانههای هر یک از شانهها را حساب کرد.
برای این که تصوری از مقیاسی که در میان است به دست آید باید گفت که پهنای مارپیچی که از ترکیب هر دو شانه به دست میآید کمتر از دو نانومتر است. (یک نانومتر برابر 10 بتوان 9-متر و به عبارت دیگر یک میلیاردیم یک متر است).
هم چنان که دیدیم کریک و واتسون مقدار زیادی فکر بر روی این موضوع گذاشته بودند. ولی مشخصات دیگری نیز باید در این مدل جای میگرفت. عامل مهم پیچش دقیق هر زنجیره از مارپیچ مولکول ها بود-چه این که مانند یک فنر نزدیک به هم یا مانند یک پلکان مارپیچ به طور بازتری میپیچید. واتسون از روی تصاویر پرش اشعهی DNA, X ی شکل-B فرانکلین حدس زده بود که ساختمان این مولکول باید یک مارپیچ دو گانه باشد، اما یافتههای فرانکلین حتی چند نکته اساسیتری را نیز در بر داشت. مثلاً از روی تصاویر اشعهی X امکان داشت تا قطر دقیق این مولکول را اندازه گرفت (در حدود 1/6 نانومتر). زاویهی صعودی پیچشهای این مارپیچ و این که در یک «دور» کامل چه قدر بالا میرفت را میشد با درجه یقین بیشتری محاسبه کرد.
یافتههای جدید و واضحتر فرانکلین به این معنی بود که کریک و واتسون اکنون خود را در یک وضعیت غیر عادی میدیدند. این یافتهها حقایق دقیقی بودند، و میباید در نظر گرفته میشدند. اگر مدل آنها با این حقایق جور در نمیآمد آنها بودند که اشتباه میکردند و نه فرانکلین؛ و هیچ مقدار دست کاری هم نمیتوانست آن را تغییر دهد.
تعجبی نداشت که از همان ابتدا چند اشتباه وجود داشت؛ و باز تعجبی نداشت که با این جور افراد این اشتباهها گاهی اشتباههای ابتدایی بود. کریک و واتسون بر خلاف قضاوت پیشین خود ابتدا میل داشتند که از نظریه پاولینگ پیروی کنند مبنی بر این که بازها در خارج از زنجیرههای مارپیچ در هم رفته قرار دارند. خوشبختانه هر دو نفر به قدر کافی اعتماد به نفس داشتند تا به سرعت از این نظریه دست بردارند. آنها درست فکر میکردند و بزرگترین شیمیدان تاریخ یک بار دیگر اشتباه کرده بود. بازها باید درون مارپیچ میبودند.
به نظر گریفیث این بازها به همدیگر جذب میشدند، یعنی C به T و G به C . ولی آیا بهتر و سادهتر نبود اگر بازهای شبیه به هم جذب همدیگر میشدند؟ در این حالت هنگامی که زنجیرهها برای همتاسازی از هم جدا میشدند، ایجاد مولکولهای جدید بسیار سادهتر میبود. این راه حل ایده آلی بود.
سپس واتسون کشف کرد که جمع بازهای شبیه به هم (یعنی C با C و G با G و غیره) همگی در اندازههای مختلفی اند. امکان نداشت جمع این بازهای مشابه درون دو زنجیره مارپیچ جای بگیرند. پس از محاسبات بیشتر او باز هم کشف بدتری کرد. این موضوع در مورد هر مجموعهای از بازها واقعیت داشت. به نظر میرسید که پاولینگ درست فکر میکرد: نظریه «بازها در درون مارپیچ درست نبود. در این مرحله مدلشان را به سختی تا نیمه ساخته بودند، اما میباید آن را رها کرده و دوباره از اول کار را شروع کنند. مسأله این بود که اکنون دیگر وقت نداشتند تا مدل دیگری بسازند.»
کریک از رها کردن این کار امتناع میکرد. قرار دادن بازها در خارج از مارپیچ بیمعنی بود. ساعتهای متمادی او با پشتکار با این مدل ور رفت، طول پیوندها را بارها و بارها اندازه گرفت و سعی کرد آنها را طوری تنظیم کند تا درون زنجیرهها جای گیرند. همان طور که میدانیم واتسون هم کسی نبود که ناامید شود-اما واکنش او در مقابل بحران تا حدی متفاوت بود. فصل بازی تنیس آغاز شده بود و نیز موج جدیدی از دختران اهل اسکاندیناوی در پارتیها ظاهر میشدند. کریک به طور فزایندهای ا
ز دست واتسون ناراحت بود که به آزمایشگاه میآمد و اظهار میداشت که پیشنهادهای «الهامی» کریک بیفایده هستند، سپس در جستجوی برقراری پیوندهای دوستانهتری ناپدید میشد. اما واتسون هم خط فکری خودش را دنبال میکرد، اگر چه بر مبنای پراکندهتری. در طی این جریان او کشف مهمی کرد. ممکن است که او و کریک محاسبات خود را برای شکل ایزومری بازها اشتباهی انجام داده باشند. آن طور که به نظر میرسد این یک خطای سادهای نبود. هر یک از بازها یک فرمول مولکولی دارند که دو نوع ساختمان مولکولی متفاوتی را برای آنها ممکن میسازد-شکل انوالی و شکل کتونی. تمام مدارک به شکل انولی مولکول اشاره داشت-آیا ممکن بود که این موضوع اشتباه باشد؟
واتسون در محاسبات صاعقه مانندی فرو رفت، ولی هیچ فایدهای نداشت. حتی بازهای مشابه در شکل کتونی خود هنگامی که به هم متصل میشدند در زنجیره جای نمیگرفتند. سپس او متوجه شد که بازها در شکل کتونی خود هنگامی که بر حسب نظر گریفیث به شکل A-T و C-G متصل میشدند، در درون زنجیره مارپیچ جای میگرفتند. علاوه بر آن، هنگامی که دو جفت باز متفاوت به این ترتیب به هم وصل میشدند از لحاظ شکل و اندازه شبیه هم بودند. که به معنی این بود که هر یک از دو جفت باز ممکن است در هر جای زنجیره قرار گیرند و امکان شکلهای بسیار متعددی از جفتها را به وجود آورند. سرانجام آنها موفق شده بودند! آنها کلید ساختمان DNA را کشف کرده بودند.
دانلود مقاله معیارهای جدید در محاسبه کیفیت اطلاعات حسابداری word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله معیارهای جدید در محاسبه کیفیت اطلاعات حسابداری word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله معیارهای جدید در محاسبه کیفیت اطلاعات حسابداری word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
معیارهای جدید در محاسبه کیفیت اطلاعات حسابداری
چکیده
هرقدر کیفیت گزارش های مالی افزایش یافته و از استانداردها و ضوابط معتبری در تهیه و ارائه گزارشهای مالی استفاده شود، ریسک اطلاعات کاهش خواهد یافت. تحقیقات و مطالعات متعدد در مورد تصمیمات استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری نشان میدهد که کیفیت اطلاعات ، به تاثیرپذیری آن از نحوه انتشار اطلاعات حسابداری بستگی دارد. مدیران و مشاوران مالی، تحلیل ه
ا و تصمیم گیریهای خود را برمبنای کیفیت گزارشهای مالی که در اختیارشان قرار می¬گیرد، انجام میدهند. در این مقاله هدف اینست که میزان کیفیت درونی اطلاعات حسابداری را از طریق ابزارهای جدید اندازه¬گیری نماید. استدلال می¬شود که حق الزحمه های حسابرسی
تبیین نشده یک معیاری برای کیفیت اطلاعات حسابداری میباشد، این مقاله براساس چارچوب مطالعه آقای پائول هرایبر و دیگران در سال 2010 میباشد. یکی از یافته های تحقیق اینست که هزینه¬های حسابرسی که در اندازه گیری کیفیت اطلاعات حسابداری بکار برده میشوند با سایر معیارهای تجربی ارتباط دارند. همچنین معیارهایی ارائه شده که داده ها و ویژگیهای کیفی اطلاعات را از روش¬های تحلیل اقتصادی قابل کاربرد در حسابداری، مورد بررسی قرار می¬دهند. نتایج دیگر حاصل از این مطالعه، معرفی عوامل و معیارهای جدید کاربردی و پیشنهاد یک مدل، جهت اندازه گیری کیفیت اطلاعات حسابداری بوده است.
کلمات کلیدی
کیفیت اطلاعات حسابداری ، ویژگیهای کیفی، حق الزحمه های حسابرسی تبیین نشده ، کیفیت سود
مقدمه
یکی از پیش شرط¬های بنیادی برای کسب اطمینان سرمایه¬گذاران و اعتباردهندگان در جهت فعالیتهای سازنده اقتصادی، تهیه و ارائه اطلاعاتی است که در انجام تصمیم¬گیریهای مالی و اقتصادی سودمند واقع شود. وجود مکانیزمهایی برای اطمینان دادن به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان، نسبت به کیفیت اطلاعات مالی، با اهدافی همچون کمک به کارایی بازار سرمایه و تخصیص بهینه سرمایه ضروری است. حسابداری که با وظیفه اطلاع رسانی بیطرفانه گام در جامعه اطلاعاتی می¬نهد، نقش خطیری در افزایش کیفیت اطلاعات دارد.(ثقفی، 1388)
علی رغم نقش اساسی کیفیت اطلاعات حسابداری در تصمیم گیری استفاده کنندگان، نائل شدن به این کیفیت، پیچیده و تشخیص آن دشوار است. مشخص کردن و نظارت بر این ویژگی های کیفیتی در استانداردسازی و عملیات حسابداری بسیار مشکل است. بعلاوه، بررسی آنها حتی در مطالعات آزمایشی که از تست های تجربی استفاده می¬کنند نیز دشوار است.(بهرامفر،1377)
تئوریهای اقتصادی نشان میدهد که در محیط رقابتی متعادل، انتظار می¬رود که هزینه های حسابرسی در پیش¬بینی هزینه¬ها موجب پایین آمدن کیفیت درآمد موسسه می¬شود. اگر اطلاعات مالی از طرف موسسات اشتباه باشد، شهرت و اعتبار حسابرسان با خطر جدی مواجه می¬شود. در پاسخ به آن نیز حسابرسان نیز با افزایش زمان ممیزی، هزینه¬های حسابرسی زیادی را در ارتباط با کیفیت اطلاعات حسابداری به موسسه تحمیل می¬کنند.(هرایبر،2010)
اهمیت موضوع و بیان مسئله
موفقیت سیستم حسابداری بستگی به این دارد که بتواند با ارائه اطلاعات حسابداری، تصمیم گیری مدیران را بهبود بخشد. اما تنها ارائه اطلاعات نمیتواند این امر مهم را ارتقاء دهد. اگر سیستم حسابداری نتواند اطلاعات مورد نیاز مدیریت را در کیفیت مناسب ارائه نماید، در تصمیم¬گیری مدیریت موثر نخواهد بود. بنابراین نحوه ارائه و روش محاسبه اطلاعات به لحاظ کیفی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است که بایستی مدیران و تحلیلگران مالی توجه
خاصی به آن داشته باشند. از طرفی برای ارائه اطلاعات حسابداری نیاز به معیارهایی جهت محاسبه کیفیت این اطلاعات می¬باشد. این مقاله معیارهایی را برای ،بسط و اجرای روشی جهت کمّی¬سازی کیفیت اطلاعات حسابداری ارائه می¬دهد و از عوا
مل تحلیلی استفاده شده در پژوهش های مختلف مرتبط با موضوع استفاده می¬کند. بنابراین مسئله¬ای که در این مطالعه مطرح میشود، اینست که چه نوع معیارهایی جهت اندازه¬گیری کیفیت اطلاعات حسابداری با در نظر گرفتن شاخصهای کیفی وجود دارد؟ تا اینکه در حین بررسی چارچوب مفهومی عوامل، پیش نیازها و شاخص¬های قابل اندازه¬گیری کیفیت اطلاعات حسابداری را مشخص نموده و برآورد سطح اطمینان کیفیت را مورد توجه قرار دهد.
کیفیت حسابداری و حق الزحمه های حسابرسی
با تمرکز بر نیازهای استفاده کننده، اطلاعات باکیفیت را میتوان به عنوان تحقق نیازهای استفاده کننده با توجه به درک استفاده کننده بطور معقول و مفید تعریف نمود. کیفیت اطلاعات حسابداری در صورتی افزایش می یابد که روشهای زائد حذف و افزایش گستره¬هایی که اطلاعات حسابداری را در وضعیت اقتصادی منعکس سازند.(دکونو، 2008)
اندازه¬گیری کیفیت حسابداری از طریق هزینه¬های حسابداری تحمیل شده توسط حسابرسان، بر کیفیت سیستم حسابداری تاثیر میگذارد. یکی از دلایل تغییرات کیفیت سیستم حسابداری قرار گرفتن اطلاعات در اختیار حسابرسان و ایجاد حق الزحمه های تبیین نشده، که نتیجه آن باعث عدم تعادل در قیمتگذاری میگردد. از طرفی حسابرسان به دلیل دسترسی بیشتر به مدیریت و اطلاعات اختصاصی خود، مسلما برای تخمین کیفیت اطلاعات حسابداری موقعیت بهتری دارند. پس از کنترل عوامل غیر از کیفیت مرتبط با حق الزحمه های حسابرسی تبیین نشده، کیفیت اطلاعات حسابداری، توسط حسابرسان بطور اختصاصی ارزیابی می¬شود که این موضوع ارتباط بین حق الزحمه های حسابرسی و کیفیت اطلاعات حسابداری را نشان میدهد.(هرایبر، 2010)
تعریف کیفیت اطلاعات حسابداری(دکو و اسچرند ،2004)، برسی میکند که اطلاعات حسابداری تا چه حد منعکس کننده عملکرد واقعی و مورد انتظار شرکت با توجه به عوامل و امکانات فعلی موجود می¬باشد و از این طریق ارزش شرکت را ارزیابی میکند. این تعریف قابلیت صورتهای مالی موسسه را مورد توجه قرار می¬دهد و همچنین صورتهای مالی را از جنبه¬های شفافیت، صحت و اثربخشی در تصمیم بیان میکند.(همان منبع)
ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری عبارتست از صفت و کیفیتی از اطلاعات حسابداری که مفید بودن و اثربخش بودن را افزایش دهد. به عبارت دیگر، ویژگیهای کیفی خصوصیاتی هستند که اطلاعات فراهم شده در گزارشات را برای استفاده کنندگان قابل
استفاده می¬سازد.(بهرامفر،1377)
پیشینه تحقیقات انجام شده
بتی، آننه و دیگران(2009)، این محققان مطالعه خود را در مورد تاثیر نظارت و اطلاعات شخصی روی نقش کیفیت حسابداری در تصمیمات سرمایه¬ای انجام داده¬اند. نتایج تحقیقاتشان نشان داد که دسترسی بانکها در شرکتهای مالی محدود به اطلاعات شخصی و محدود کردن هزینه¬های سرمایه¬ای باعث کاهش کیفیت حسابداری میگردد. همچنین اگر عدم تقارن اطلاعات مشکلات بزرگی بوجود آورد در آنصورت کیفیت اطلاعات حسابداری بسیار حائز اهمیت خواهد بود. بالاخره شواهد نشان داد که نتایج سرمایه¬گذاری جریانات نقدی از خطای محاسبات کیفیت اطلاعات حسابداری تاثیر نمی¬پذیرد. بارث و دیگران(2008)، برای ارزیابی کیفیت حسابداری از سه متغیر: مدیریت سود، شناخت سریعتر زیان، و میزان مرتبط بودن ارقام حسابداری استفاده نمودند. دکونو، عادلا و دیگران(2008)، تحلیل میزان تضمین کیفیت درونی اطلاعات حسابداری از طریق ابزارهای داخلی اطلاعات را در بازار رومانی انجام شد. بررسیها نشان داد که تصمیم¬گیریهای استفاده¬کنندگان اطلاعات حسابداری به کیفیت اطلاعات بستگی دارد. کولبک و وارفیلد(2005)، سنجه های توان تبیین مدلهای ارزشیابی مبتنی بر داده های ترازنامه وسود و زیان، خطا و پراکندگی پیش بینی تحلیلگران و پایداری سود را برای بررسی کیفیت اطلاعات حسابداری به کار بردند. به عقیده تورنتون(2002)، کیفیت اطلاعات حسابداری وگزارشگری مالی، محصول مشترک حداقل چهار عامل اصلی است: خلاقیت و نگرشهای مدیریت، کیفیت حسابرسی، تجربه کمیته حسابرسی، و استانداردهای حسابداری دارای کیفیت بالا، وجود ضعف در هر یک از این چهار حلقه، میتواندکل زنجیره را مخدوش سازد. آنچه اهمیت دارد معیارها، متغیرها و سنجه¬هایی است که کیفیت اطلاعات حسابداری را ارزیابی میکند. ریز و سات کلیف(1989)، برای ارزیابی کیفیت داده ها و اطلاعات حسابداری از متغیرهای قابلیت پیش بینی و اندازه گیری اقتصادی استفاده کردند. ثقفی، علی و ابراهیمی،ا(1388)، به بررسی رابطه بین استانداردهای حسابداری وکیفیت اطلاعات حسابداری پرداخته اند در این تحقیق متغیرهای کیفیت اطلاعات حسابداری از قبیل، پایداری سود، ضریب واکنش سود، کیفیت اقلام تعهدی و توان تبیین رو ش های ارزشیابی درنظر گرفته شده و در قالب مدلهای کیفیت اطلاعات حسابداری، قبل و بعد از اجرای استانداردهای حسابداری مورد آزمون قرار گرفته که نتایج آزمون مدلها در مجموع نشان دادکه اجرای استانداردها تنها در مدل پایداری، با بهبود نسبی پایداری اضافی، همراه بوده است در حالی که در سایر مدلها استانداردها نتوانسته اند اثر قابل ملاحظه¬ای داشته باشند.
روش تحقیق
این مطالعه بر مبنای تحلیلهای کمی اقتصادی قرار دارد، تبدیل متغیر کیفی
ت اطلاعات حسابداری به مقیاسهای کمی با مدلهای ذهنی بسط می¬یابند. برخی از مدلهای ارائه شده با روابط ریاضی بیان شده اند که قابل استفاده تحلیلگران و مشاوران مالی میباشند. عوامل تعیین کننده¬ای که بیان میشوند سعی بر این دارند، که ارتباط بین اطلاعات حسابداری و ویژگیهای سیستم مالی ویژه یک واحد تجاری را تبیین نمایند. در واقع این معیارها از روابط آماری برآورد میشوند و متغیرهای انتخاب شده بصورت تجربی بررسی شده¬اند که از مطالعه عقاید صاحب نظران موضوع مورد تحقیق بهره گرفته میشود .
برخی از متغیرهایی که برای ارزیابی کیفیت اطلاعات حسابداری مورد
استفاده قرار می¬گیرند، بشرح زیر می¬باشند:
1- حق الزحمه های حسابرسی تبیین نشده (UAF): این هزینه¬ها به دلایل ناشناخته¬ای ایجاد میشوند. ساختار اندازه¬گیری کیفیت اطلاعات حسابداری، نیاز به گزارش تغییرات در حق الزحمه های حسابرسی دارد که با کیفیت حسابداری ارتباط دارد. شناسایی عوامل تعیین کننده¬ای که با حق الزحمه حسابرسی مرتبط هستند حائز اهمیت زیادی است. برخی از معیارها و عوامل تعیین کننده¬ای که برای تخمین حق الزحمه های حسابرسی استفاده می¬شوند عبارتند از: سطح موجودی انبار ، حسابهای دریافتنی، داراییهای کل، نسبت فروش خارجی به کل فروش، مجموع بدهی¬های کوتاه مدت و بلند مدت به کل دارایی¬ها، درآمد عملیات پس از کسر مالیات نسبت به کل داراییها و تعداد سالهای حسابرسی شده اطلاعات شرکت.(هرایبر، 2010)
2- پایداری سود: پایداری سود، تداوم و ثبات سود از یک دوره به دوره بعد را ارزیابی میکند و از طریق رگرسیون، سود دوره جاری نسبت به سود دوره قبل برآورد میشود. پایداری سود بالا به عنوان یک ویژگی کیفیت حسابداری محسوب می¬شود. هر چه پایداری سود بالاتر باشد، یعنی شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد.(ثقفی و ابراهیمی،1388)
3- ضریب واکنش سود: ضریب واکنش سود، حدود بازده غیرعادی بازار را در واکنش به، جزء غیر انتظاری سودهای گزارش شده شرکت اندازه¬گیری میکند. ضریب واکنش سود در متون به عنوان شاخصی برای محتوای اطلاعاتی سود حسابداری استفاده شده است، زیرا بازنمایی سود به بازده را اندازه گیری میکند.(کولینز و کوتاری،1989)
4- کیفیت اقلام تعهدی: اقلام تعهدی تعدیلات موقتی هستند که جریانهای نقدی را طی دوره¬های زمانی انتقال میدهد. نفع عمده این انتقال آنست که ارقام تعدیل شده، تصویر درست¬تری از عملکرد اقتصادی شرکت ارائه میدهند. هدف اصلی اقلام تعهدی، کاهش مشکلات زمانبندی و نا انطباقی در جریانهای نقدی زیربنایی است(دکوو و دیچیو،2002). کیفیت اقلام تعهدی از نظرسرمایه¬گذاران به معنی نزدیکی سود حسابداری به وجه نقد می¬باشد. بنابراین کیفیت ضعیف اقلام تعهدی باعث می شود که مبهم بودن اطلاعات افزایش یافته و ریسک سرمایه¬گذاری نیز در پی آن افزایش یابد.(فرانسیس و دیگران،2005)
یک مدل جدید برای اندازه¬گیری کیفیت اطلاعات حسابداری
این مدل بر مبنای تحلیل کمی اقتصادی بیان میشود که امکان تعیین ارتباط بین کیفیت اطلاعات حسابداری و ویژگیهای خاص حسابداری واحد تجاری برقرار می
¬نماید. در حقیقت یک نوع مدل آماری است و انتخاب متغیرهای آن بصورت تجربی میباشد. این مدل آماری ارزیابی ثابتی از ویژگیهای کیفیتی اطلاعات وبسط مدل اقتصادی وتمایز وتفسیر کیفیت با کمک مقیاس رتبه بندی ارائه میکند. مدل حاضر شکل کلاسیک ترکیب خطی شاخص ها می¬باشد که کیفیت فراگیر اطلاعات حسابداری(Qai) را منعکس می¬کند و بر مبنای دو نوع پیش نیاز کیفیت (pq) و 6 معیارکیفیت (cq)قرار دارد که از طری
ق شناسایی و اندازه¬گیری پارامترهای ویژه¬ای کمّی می گردند: (دیکونو و دیگران،2009)
که در آن،Pq0: پیش نیاز کیفیت در موقعیت فعلی، Pq1: پیشنیاز کیفیت جامع ، نوعی متغیر برنولی با مقدار0یا1 و با ضریب اهمیت 1 بیان میشود، Cqi: iامین معیار کیفیت، n: تعداد معیار کیفیت فرض شده (i=1,2,…,6) و ai: ضرایب اهمیت معین شده برای معیارهای کیفیت.
در یک کار تحقیقی که در کشور رومانی انجام شده، برای محاسبه کیفیت اطلاعات حسابداری از رابطه فوق استفاده شده است. در این تحقیق با تکیه بر تجزیه و تحلیل تطبیقی تئوریهای اصول حسابداری و مطالعه سیستم حسابداری رومانیایی، عوامل زیر را به عنوان معیارهای کیفیت حسابداری در نظر گرفته اند: مفهوم (استهکام )، حفاظت ، ثبات ، مبنای تعهدی ، میزان تغییرناپذیری ترازنامه ، تهیه بیطرفانه(ارزش منصفانه )(دکونو،2009).
پیامدهای کیفیت پایین اطلاعات حسابداری
با تکیه بر این اعتبار که آیا حق الزمه های حسابرسی تبیین نشده، میتواند معیاری برای اندازه¬گیری کیفیت اطلاعات حسابداری باشد؟ این مطالعه برای اولین بار به بررسی تفاوت میان کیفیت حسابداری با تمرکز بر وقوع کیفیت پایین اطلاعات حسابداری می¬پردازد. این مقاله بر روی سه نوع معیار اندازه¬گیری تمرکز دارد که در افت کیفیت اطلاعات حسابداری تاثیر دارند(هرایبر،2010)
الف- بررسی توانایی حق الزحمه های حسابرسی تبیین نشده(UAF) برای پیش بینی اظهارات مجدد اطلاعات حسابداری و تقلب حسابداری ، بدون قید شرط و ارائه یک معیار دیگر برای کیفیت سودها. اظهارات مجدد اطلاعات حسابداری و تقلب حسابداری مواردی را نشان میدهد که موسسه در ارائه صورتهای مالی، اشتباهی انجام داده باشد. اظهارات مجدد در سیستم حسابداری یک نوع بی نظمی یا تقلب از طریق افشاء داخلی (خود افشائی) اطلاعات را نشان میدهد. اظهارات مجدد اطلاعات، سودآوری صورتهای مالی موسسه را به میزان قابل توجهی مختل میکند. هرچند که برخی اعتقاد دارند که اظهارات مجدد همانند یک بازنگری اطلاعات است و ارتباطی به کیفیت اطلاعات حسابداری ندارد.
ب- بررسی اینکه، حق¬الزحمه¬های حسابرسی تبیین نشده با یادداشتهای توضیحی اعلام شده توسط بورس اوراق بهادار در خصوص صورتهای مالی، همراه است.
ج- این تجزیه و تحلیل از طریق بررسی ارتباط بین حق¬الزحمه¬های حسابرسی تبیین نشده(UAF) و ضریب واکنش سودهای حاصل شده (FERC) در یک معیار کیفیت مستمر تکمیل میشود. منظور از FERC، یک معیاری برای تعیین حدود اطلاعات، بدین معنی که تا چه حد بازده فعلی اطلاعات، سودهای آتی موسسه را نشان می¬دهد. RFEC نشان می¬دهد که جنبه مفید بودن تصمیمات اطلاعات حسابداری تا چه اندازه، بازار آتی سودها را به کمک معیارهای اندازه¬گیری پیش¬بینی می¬کند؟
محدودیتهای تحقیق
یکی از محدودیتهای تحقیق این است که اگر مدل پیشنهاد شده در این مقاله در سازمانهای متعدد برای تعیین کیفیت اطلاعات حسابداری استفاده شود با مشکلات
عدم تطابق نظر و عقایده صاحبنظران فن حسابداری مواجه می¬
شود به دلیل اینکه ضرایب اهمیت تخصص یافته به معیارهای کیفیت، همچنین انتخاب معیارها ممکن است از نظر فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. محدودیت دیگر این که، گزارش عقاید حسابرسان در رابطه با معیارهای کیفیت اطلاعات مالی یک سازمان ممکن است متفاوت¬تر از آن باشد که تحلیلگران سازمان برای کیفیت اطلاعات سازمان خویش تعیین می¬نمایند. بنابراین به نظر می¬رسد که در این صورت اهمیت ارزیابی اطلاعات حسابداری کاهش یابد و مدل با استفاده از اطلاعات منتشر شده تست ¬شود نه از طریق اطلاعات داخلی.
نتیجه گیری
در این مقاله بیشترین مباحث بر دو مقوله، کیفیت گزارشگری مالی در تفهیم و تحقق صورتهای مالی و کیفیت سودهای موسسه تمرکز داشته است. یکی از معیارهای جدید در سنجش کیفیت حسابداری، حق¬الزحمه¬های حسابرسی تبیین نشده معرفی شد . بررسی¬ها نشان میدهد که حسابرسان در ذهن خودشان اطلاعات شخصی غیر قابل مشاهده در مورد سیستمهای حسابداری اساسی شرکتها دارند.
اندازه¬گیری برمبنای حق¬الزحمه¬های حسابرسی تبیین نشده، یک ارزیابی کلی از کیفیت صورتهای مالی موسسه فراهم می¬کند. نتایج نشان میدهد که معیارهای کیفیت حسابداری ارتباط مستقیمی با سایر معیارهای کیفیت سودها دارند. در این مقاله نشان داده شد که عواملی مانند، اظهارات مجدد، تقلب، یادداشتهای توضیحی بورس اوراق بهادار پیش بینی شد که باعث افزایش حق¬الزحمه¬های حسابرسی تبیین نشده میگردند. بطور کلی، باور براین است که حق¬الزحمه¬های تبیین نشده حسابرسی میتواند جهت تایید یا رد نظریه¬های مربوط به پیامدهای اقتصادی کیفیت گزارشگری مالی به محققان و تحلیلگران کمک زیادی بکند. همچنین در این مطالعه یک مدل جدید اقتصادی علارغم محدودیتهای ذکر شده، برای اندازه¬گیری کیفیت اطلاعات حسابداری از طریق معیارهای پیشنهاد شده ارائه گردید.
منابع و ماخذ
1- بهرامفر، نقی و رسولی، ولی¬الله(1377). ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مدیریت و نقش آن در تصمیم گیری مدیریت، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره 6، شماره 24
2- ثقفی، علی و ابراهیمی، ابراهیم(1388). رابطه تدوین استاندارده
ای حسابداری با کیفیت اطلاعات حسابداری، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره16 ، شماره 57 .
Barth, Mary, Wayne,
L., Lang, M.(2008). International Accounting Standards and Accounting Quality. Journal of Accounting Research 46: No. 3.
Betty, Anne, Liao, S., Weber, J.(2009). The Effect of Private Information and Monitoring on the Role of Accounting Quality in Investment Decisions. Seminar to Stanford university: SSRN Website.
Collins, D., Kothari, S.(1989). An analysis of inter temporal and cross-sectional determinants of earnings response coefficients. Journal of Accounting & economics11: 143-181.
Deaconu, Adela, fillip,C., buiga, A.(2009). Solutions For Measuring The Quality Of The Accounting Information. Babe-Bolyai University: Cluj-Napoca, Romania: 2-7.
Dechow, P., Dichev, I.(2002). The quality of accruals and earnings: the role of accrual estimation errors. The Accounting Review 77: 35 – 69
Francis, J., Lafond, R., Olsson, P., Schipper, K.(2005). The market pricing of accruals quality. Journal of Accounting and Economics 39: 295-327.
Hribar, P., Kravet, T., Wilson,R.(2010). A New Measure of Accounting Quality. Tippie College of Business The University of Iowa: 6-29 SSRN Website.
Kohlbeck, Mark, Warfield, T.(2005). The Effects of Principles-based Accounting Standards on Account
ing Quality: SSRN Website.
Rees, W.P , Sutcliffe. C. M. S.(1989). Ex Ante Testing of Accounting Standards Using Stochastic Models. Accounting and Business Research 19: 151-160.
Thornton, Daniel, B.(2002). Financial Reporting Quality: Implications of Accounting Research. Submit to the senate standing committee on banking, trade and commerce, May 29.
دانلود مقاله معماری معاصر و مدرن ایران word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله معماری معاصر و مدرن ایران word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله معماری معاصر و مدرن ایران word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
معماری معاصر و مدرن ایران
لغت مدرنیسم از کلمه Modo به معنی تازگی ، گرفته شده است و به لحاظ زمانی به قرن ششم میلادی بازمی گردد. مدرنیسم با معماری مدرن ، متفاوت است. مدرنیسم و مدرن به عنوان یک ایدئولوژی مطرح می شوند در حالی که معماری مدرن یک ایده و تفکر نیست ؛ بلکه سبک معماری است و زمان و مکان مشخصی را در بر می گیرد.
در این نوشتار تلاش می شود تا به صورت اجمالی معماری معاصر ایران بررسی شود و نیز تأملی بر چگونگی ورود معماری مدرن در عرصه معماری ایران شود.
«در مورد آغاز معماری معاصر ایران ، هنوز هیچ اتفاق نظری وجود ندارد.بعضی سال 1300 هجری شمسی را ، که مقارن با شروع دوره پهلوی اول و همزمان با اقدامات و اصلاحات تجددگرایانه اوست، به عنوان نقطه عطف تاریخ معماری معاصر به شمار آورده اند ، که این به طور ضمنی در بین همگان پذیرفته شده است و معمولاً هم به آن استناد می شود . بعضی دیگر تاریخ انقلاب مشروطه را که با تغییرات سیاسی و اجتماعی در ایران همراه است ، نقطه عطف و آغاز معماری معاصر می دانند. آنچه که بدیهی است ،آغاز تحولات و جریان فراگیر معماری معاصر ایران را باید از زمان قاجار که مقارن با جریان های نوظهور معماری است دنبال کرد و از طریق مشخصه های معماری و بناهای شاخص و زمینه ساز تاریخی ، به تعیین نقطه آغاز معماری معاصر ایران پرداخت.»(فرهی ، 1378: 67)
از طرفی نیز «شروع معماری معاصر ایران را می توان از حدود سال 1300 به بعد تصور کرد. این زمانی است که در اثر تحولات سیاسی و اجتماعی جریان زندگی اجتماعی و اقتصادی ایران تغییر کرد، سیمای شهر ایران متحول شد و بناهای لازم برای زندگی جدید مانند ادارات ، کارخانجات ، بانک ها ، ایستگاههای راه آهن ، دانشگاهها و جز اینها ، و همچنین واحدها و مجموعه های مسکونی جدید در شهرها به وجود آمدند. این بناها برخلاف بناهای قبل از تاریخ معاصر که بدست معماران
سنتی طراحی و ساخته می شدند، به تدریج به دست معماران تحصیل کرده طراحی گردیدند. این عده را ابتدا معماران غیر ایرانی تشکیل می دادند و سپس اندک اندک معمارانی که در مدارس معماری خارج از ایران تحصیل کرده بودند و بدنبال آن با ایجاد اولین مدرسه معماری ایران در حدود سال های 1320 ، معماران تحصیل کرده ایرانی نیز به آنها اضافه شدند »( میرمیران ،1378: 41)
به بیانی دیگر می توان این چنین ذکر کرد که تاریخ پیدایش معماری معاصر و مدرن را می توان اواخر دوره قاجار دانست؛ چرا که در این دوره ، به سرعت انتقال تفکرات و ایده ها رخ داد و از جمله خصوصیات جامعه مدرن، سرعت انتقال اطلاعات است و همین تبادل اطلاعات ، در امر فرهنگ و معماری ، بسیار مؤثر واقع شد . پیدایش معماری مدرن و نقطه آغازین آن ، به اواخر دروران قاجار بر می گردد اما اوج ظهورِ آن ،به دوران پهلوی مربوط می شود .
« گرایش به معماری مدرن از سال های میانی حکومت رضا شاه ، از سوی معمارانی چون گابریل گورکیان، وارطان هوانسیان، پل آبکار و رولان مارسل ذوبرول حمایت می شد . معماری این افراد تحت تأثیر معماری مدرن مکتب وین ، معماری اکسپرسیونیست آلمان قبل از دهه 1930 میلادی و آرت نووی فرانسه شکل گرفت.» (بانی مسعود ،1388 :187)
از زمانی که فرهنگ غرب وارد معماری درونگرای ایرانی شد، معماری مدرن ایران شکل گرفت.تا قبل از ورود فرهنگ غرب به ایران ، معماری اورگانیک بسط یافته بود اما با ورود مدنیته معماری ایران ، به اشکال هندسی تغییر یافت.معماری ایرانی سراسر تزیینات بود و امری فرهنگی محسوب می شد اما با ورود مدرنیته و حدف تزیینات به امر اقتصادی مبدل گشت. از جمله ، شهرهایی که نقطه¬ای در اتصال ایران و اروپا محسوب می شدند ، تهران را می توان نام برد . تهران ، به عنوان پایتخت ایران ، نقطه اتصال ایران و اروپا بود و از اینرو، تغییرات در زمینه معماری ابتدا از تهران شروع شد و به سایر نقاط ایران ادامه یافت.
تقسیم بندی معماری معاصر ایران
می توان چهار مقطع برای معماری معاصر ایران به شرح زیر پیشنهاد کرد:
مقطع اول : عهد ناصری 1254 ه. ش .تا پهلوی اول 1313 ه.ش. (1875 میلادی ) تا (1934میلادی)
مقطع دوم: دوره پهلوی اول 1314 ه . ش . تا پهلوی دوم 1332 ه . ش . (1935 میلادی) تا ( 1953میلادی)
مقطع سوم:پهلوی دوم 1333 ه . ش . (پهلوی دوم ) تا 1349 ه . ش . (1954 میلادی ) ( 1970 میلادی )
مقطع چهارم : پهلوی دوم تا جمهوری اسلامی 1350 ه . ش . تا به امروز»( فرهی،1378: 73)
یکی از مشخصه های معماری در سالهای پایانی قاجار و اوایل دوران پهلوی، ” شیوه¬ی احیایی” بود . از نمونه بناهایی که به این سبک ساخته شده اند را می توان ساختمان مجلس شورای اسلامی نام برد. شیوه احیایی که با ساختمان شواری ملی آغاز می شود ، در دوران پهلوی اوج می گیرد و در زمان پهلوی دوم سبک و سیاقی متفاوت به خود میگیرد.از مشخصه های معماری مدرن در ایران ، تطبیق « شیوه معماری احیایی» و « شیوه معماری مدرن» و تطابق موضوعی آنهاست.
گرایش اصلی معماران ایرانی در دو دهه بعد از انقلاب، معماری در راستای میراث فرهنگی و معماری سنتی ایرانی بوده است و حداقل در ساختمانهایی که زیر نظر دولت به اجرا میرسیدند، گرایش دیگری نمیتوان یافت. این معماران تحت تاثیر جنبش پست مدرنیسم کلاسیسیم در صدد برآمدند که به معماری معاصر ایران، چهرهای ایرانی ببخشند. عمده دغدغه معماران پس از انقلاب، آشتی دادن سنت با مباحث و تحولات معماری مدرن بوده است که این خصوصیت بیشتر در کارها و اندیشههای فارغالتحصیلان دانشگاه تهران دیده میشود. (بانی مسعود، 1388)
معماری ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی ،از گذشته¬ی خود وام می گرفت و وامدار گذشته¬ بود . اما اکنون ویژگی بارز معماری معاصر ایران ، تکثرگرایی، تنوع گرایی و التقاط است .فعالیت های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی خارج از فضا، مکان و معماری انجام نمی شود و با تغییرات این فعالیت ها، معماری نیز تغییر می یابد و در واقع معماری مؤثر از آنها می باشد؛ نتیجه اینکه اکنون جدایی فضا از مکان رقم خورده است .مکان، جایگاه ، محل و اماکن را شامل می شود و فضا ، بستری است برای شکل گیری فعالیت ها و رفتارهای انسانی . فضا کلیه¬ نیازهای انسانی را برآورد می کند و انسان در فضای معماری زندگی می کند.
در دوران قاجار از طریق مسافرت های شاهان و شاهزادگان و کارت پستال هایی که با خود به ایران می آوردند ، تغییراتی در جهت مدرنیزاسیون در معماری ایران شکل گرفت و این روند در دوران پهلوی به اوج خود رسید. اما آنچه که امروزه حائز اهمیت است ، نقش رسانه ها در پیشبرد معماری مدرن ایران و تغییرات در معماری ایرانی است. جذابیت ، سهولت و سرعت در استفاده از رسانه های جهانی ، سبب افزایش چشمگیر داده ها در زمینه معماری شده است.با افزایش داده ها کنترل آنها سخت تر شده است.طرح معماری سنتی، که نقش مهمی در ارائه طرح معماری داشت،جای خود را به نرم افزارهای ترسیمی و گرافیکی داده است.
معماری معاصر ایران
برج آزادی
معماری معاصر ایران، دورهای از معماری ایرانی است که از سال 1300 خورشیدی تا به امروز ادامه دارد.
برآمدن
نخستین آشنایی گسترده ایرانیان با «معماری اروپایی» در دوره قاجار اتفاق افتاد و تمایل به تقلید و ایجاد بناهایی مشابه در میان اشراف قاجار و سپس مردم میانه حال ایجاد شد. قاجاریان از طریق عکسها و کارت پستال با معماری اروپا آشنا شدند و از این رو ساختمانهای این دوره بدون آگاهی دقیق از قواعد سبکهای اروپایی ایجاد میشدند. تحت تاثیر معماری اروپا، خلاقیتهای فضایی در معماری قاجار نسبت به سبکهای قبلی معماری ایرانی، افزایش یافت و فضاها به گشایش و سبکی بیشتری در قیاس با الگوهای قدیمی رسیدند. در سال 1243 خورشیدی (1864 میلادی)ممتحنالدوله به عنوان نخستین معمار تعلیم دیده ایرانی در اروپا، به ایران بازگشت و ساخت بناهای مهمی، از جمله مسجد و مدرسه سپهسالار و مجلس شورای ملی، به او رجوع شد. با این حال نتوانست تحول مهمی در معماری عصر خود ایجاد کند.
در اوایل دوره رضا شاه به دنبال برنامههای تجدد طلبانه، گرایشهای متفاوتی به رهبری معماران ایرانی تحصیل کرده اروپا و معماران اروپایی که از طرف دولت به ایران دعوت شده بودند در برابر معماری سنتی پدیدار شد. معماری آنان انعکاس مستقیم تحولات معماری مدرن اروپا بود. آنان مصالح جدید به ویژه بتن، فولاد و شیشه و روشهای نوآورانه در اجرای سازه را جایگزین روشهای پیشین کردند. مهمترین این تغییرات، استفاده از بتن بود که امکانات بیسابقهای از لحاظ سازه و زیبایی شناسی در اختیار معماران ایرانی گذاشت. بزرگترین هدف معماران این عصر تغییر روشهای سنتی ساخت و ساز به شیوههای روز دنیا و ترویج معماری مدرن در ایران رضاشاهی بود.
در سال 1319 دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سه رشته، از جمله معماری، تاسیس شد. در سالهای بعدی نخستین فارغالتحصیلان معماری دانشگاه تهران وارث نسل اول معماران ایرانی که همگی تحصیلکرده اروپا بودند، شدند. آنان تاثیرگذارترین گروه در تثبیت اصول و مفاهیم معماری مدرن در ایران بودند. از عوامل دیگر گسترش معماری مدرن، آغاز ساخت و ساز شهرکهای و انبوهسازی مسکونی در سالهای دهه بیست و سی خورشیدی بود. تا اواسط دهه 1320
خورشیدی، ساخت واحدهای مسکونی در شهرها و روستاها بیشتر به روش سنتی و با استفاده از مصالح بومی از قبیل خشت، چوب و کاهگل صورت میگرفت. اما از پایان جنگ جهانی دوم، حرکتی برای ساخت واحدهای مسکونی جدید آغاز شد که در آنها از مصالحی مانند آجر، تیرآهن و بتن به کار برده میشد. تا سال 1335 واحدهای مسکونی جدید چهل و چهار درصد بافت شهرری را تشکیل میدادند و تا سال 1345 این نسبت به پنجاه و شش درصد افزایش یافت. در دهه های 1340 و 1350 خورشیدی، گرایش به معماری مدرن از طریق ساخت خانهها و مجتمعهای مسکونی در اوج خود بود.[4]
سبک ها
سبک ملی
سردر وزارت خارجه
سبک ملی -که در دوران محمدرضا پهلوی به این عنوان نامیده شد- در جست و جوی هویت ملی و بازگرداندن سنتهای معماری ایران باستان از سوی حکومت رضاشاه پدیدآمد و حمایت شد. از نظر پدیدآورندگان سبک ملی، معماری سنتی ایران جوابگوی نیازهای متجدد ساختمانی نبود و در برابر معماری اروپا تکنیک مدرن مناسب برای پاسخگویی به نیازهای جدید را داشت. از این رو با حفظ کالبد اروپایی بناها، عناصر معماری ایران را با آن آمیختند و سبکی بیآنکه از سیر تطور برخوردار باشد، خلق کردند.
رضا شاه به باستانشناسان ایرانی و غیرایرانی که در ایران مشغول کار بودند، امر میکرد تا در معماری باستانی ایران مطالعه کنند و حاصل را در خدمت سبک ملی و معماری بناهای رضاشاهی قرار دهند.
قلیچ باغلیان، کریم طاهرزاده بهزاد، نیکلای مارکف و آندره گدار بناهایی با این سبک پدیدآوردند.
معماری شبه مدرنیستی ایران
ساختمان موسوم به “جیپ” در منطقه12 تهران
گرایش به معماری مدرن از سالهای میانی حکومت رضا شاه، از سوی معمارانی چون گابریل گورکیان، وارطان هوانسیان، پل آبکار و رولان مارسل دوبرول حمایت میشد. معماری این افراد تحت تاثیر معماری مدرن مکتب وین، معماری اکسپرسیونیست آلمان قبل از دهه 1930 میلادی و آرت نووی فرانسه شکل گرفت.
وارطان هوانسیان که نماینده این گروه و شیفته جریان تجددخواهی عصر رضاشاه بود، در یادداشتهای خود معماری مدرن ایران را با کشف حجاب مقایسه میکرد و معتقد بود همانگونه که زنان پیش از این در زیر چادرهای سیاه محبوس بودند، خانههای نیز زیر دیوارهای بلند و کاهگلی محصور بودند و معماری مدرن با به کار بردن شیشه و آهن بناها را از حجابی که گرفتارش بودند رهانید.
ولی در نهایت هیچیک از معماران مدرنیست ایرانی نتوانستند به اصول معماری مدرن شکل گرفته بعد از چهارمین کنگره سیام وفادار بمانند و حتی هوانسیان در پی دادن رنگ و بوی ایرانی به کارهای خود رفت. در دوره محمدرضا پهلوی، جریانهای متعدد معماری، جای خود را به جریان غالب و تاثیرگذار معماری مدرن داد. معماری مدرن شکل گرفته در این دوره عمدتا از مجرای کارهای معماران و اندیشههای جریانساز اروپایی از جمله سبک بینالمللی، مدرسه باوهاوس، کارهای لو
کوربوزیه،فرانک لوید رایت، ریچارد نویترا، آلوار آلتو و جیمز استرلینگ حمایت میشد و ماحصل آن صورت ایرانی معماری مدرن بود که «شبه مدرنیستی» نامگذاری گردید.[8] این سبک برخلاف معماری مدرن که سعی در نزدیک ساختن فضاهای عمومی و خصوصی دارد، مانند نمونههای گذشته معماری ایران از قواعد جدایی فضاهای عمومی و از خصوصی تبعیت میکند. در دهههای 1340 و 1350 خورشیدی، معماران چون مهدی علیزاده، لطیف ابوالقاسمی، فرامرز شریفی و ایرج کلانتری دست به تجربیاتی زدند که تا حد زیادی متاثر از معماری مدرن ولی درآمیخته با حال و هوای معماری ایرانی بود و از این رو «شبه مدرنیستی» شمرده میشد.
دانلود مقاله نقش اقلیم در حوضه آبریز قره چای در کاربری اراضی مخروط کشکسرای مرند word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله نقش اقلیم در حوضه آبریز قره چای در کاربری اراضی مخروط کشکسرای مرند word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله نقش اقلیم در حوضه آبریز قره چای در کاربری اراضی مخروط کشکسرای مرند word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
نقش اقلیم در حوضه آبریز قره چای در کاربری اراضی مخروط کشکسرای مرند
چکیده
منطقه مورد مطالعه یکی از بزرگترین حوضههای آبریز در قسمت شمالی میشو شرقی به نام قره چای و مخروط افکنه کشکسرای بین عرضهای الی شمالی و طولهای الی شرقی در شمال غرب ایران قرار گرفته است. عبور گسل شمالی میشو به عنوان گسل فعال در منطقه از وسط حوضه، استقرار مراکز جمعیت شهری و روستایی، استقرار راههای ارتباطی و خطوط نیرو و مخابزاتی در سطح مخروط افکنه از یک سو و مطرح شدن منطقه به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی در سطح شهرستان و استان از سوی دیگر و دنیا میک پویای ژئومرولوژیکی و همچنین لزوم محاسبات دقیق در عملکرد رودخانه بر روی مخروط افکنه و تأثیر ژئومرولوژیکی رودخانه بر روی کاربری سطح مخروط افکنه و در هم تنیدگی این موضوعات منطقه را از حیث مطالعات در جایگاه ویژهای قرار داده است. پژوهش حاضر حاصل تلفیق روشهای ژئومورفولوژیکی و لیتولوژیکی و چینه شناختی است. مستندات این شواهد ژئومورفولوژیکی از راه بررسی منابع و تفسیر نقشههای زمین شناسی توپوگرافی و تصاویر هوایی و به ویژه بازدیدهای میدانی و ترکیب دادههای مختلف به دست آمده است، منطقه مورد مطالعه در طول ادوار زمین شناسی به ویژه در کواترنر در معرض تغییرات اقلیمی و حرکات تکتونیکی قرار گرفته است. عبور گسل شمالی میشو از وسط حوضه آبریز و وجود انواع حرکات تودهای و گنبدهای نمکی در میان تشکیلات مارنی داخل حوضه نقش بسزایی در تعیین کاربریهای مخروط افکنه کشکسرای ایفا میکنند. لازم به ذکر است رودخانه پیربالا چای بعد از اتصال با ارلان چای در میان مردم بومی قره چای نامیده میشود.
کلید واژهها: کاربری اراضی – مخروط افکنه – تکتونیک – تغییرات اقلیمی – قره چای – توده کوهستانی میشو داغ – شمال غرب ایران.
مقدمه
یکی از اساسی ترین عوامل در ساختار سیاره زمین و زندگی انسان، هوا و به ویژه آب و هواست. ماهیت همه فرآیندها بستگی به اقلیم بستگی به اقلیم حاکم در زمان تشکیل آن میباشد شواهد نشان میدهد که در طول عمر زمین، شرایط اقلیمی دنیا بارها تغییرات کلی داشته که به تبع آن شرایط جغرافیایی از جمله فرآیندهای شکل زایی بیرونی تغییر کرده است. (رشیدی به نقل از عیوضی 1388)
و به دفعات دورههای گرم جای خود را به دورههای سرد و دورههای خشک و مرطوب جای خود را به دورههای سرد و خشک داده اند. به همین دلیل ژئومورفولوژیستها اقلیم را همواره به عنوان یکی از عناصر اصلی چشم انداز و فضای جغرافیایی مورد توجه قرار میدهند. (زمردیان 1381)
تمام پدیدههای خارجی سطح زمین که به صورت ناهمواریها دیده میشوند حاصل عملکرد دینامیک بیرونی زمین هستند که در این میان آب و هوا جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. بنابراین نقش آب و هوا به دو صورت در مورفودینامیک یک منطقه تجّلی مییابد. بعضی از فرآیندها مربوط به آب و هوا بر روی رخنمونهای سنگی در دامنهها عمل میکنند و از آنها به عنوان فرآیندهای اولیه یاد میشود همانند اثرات تغییرات درجه حرارت و ذوب و یخبندان و نقش آب. ولی بعضی از فرآیندها به صورت حمل مواد عمل میکند و تخلیه مواد را بر عهده دارند مانند عمل آبهای جاری و باد لازم به ذکر است که منبع همه این فرآیندها از انرژی رسیده از خورشید است. (مختاری 1376) که هر دو این فرآیند در حوضه و منطقه مورد مطالعه شکل زاست.
مورفولوژی کنونی منطقه مورد مطالعه نتیجه متقابل فرآیندهای درونی و بیرونی است که از زمانهای دور در اینجا جریان داشته است به همین دلیل اشکال زیادی مشاهده میشود که نمیتوان با فرآیندهای کنونی تفسیر کرد منطقه مورد مطالعه به علت قرار گرفتن در عرضهای بالا وجود کوهستانهای زیاد از حرکت تودههای سرد سیبری و تودههای سرد و نمناک مدیترانه (غربی) همواره متأثر میگردد.
در فصل زمستان بخشهای شمال غربی ایران در حاشیه مرکز پرفشار سیبری قرار گرفته و از این رو جریانات شمال شرقی که از آبهای مرکزی و جبال اورال منشاء میگیرند به خود مینماید و از طرف دیگر کم فشار بودن این منطقه نسبت به مراکز فشار اقیانوس اطلس (جزایر آزور) سبب میشود که جریانهای غربی و شمال غربی نیز در منطقه تأثیر گذارند.
در فصل تابستان منطقه آذربایجان در محدوده یک مرکز فشار واقع میشود و در این حالت جریان غالب تودههای جوی از طرف غرب و شمال غرب میباشد در منقطه مرند جریانهای غربی با توان کمتری میوزند جریان غالب جریانهای شمال غربی هستند که از جزایر آزور منشاء ابتدا به سمت شمال اروپا و سپس به طرف جنوب شرقی منحرف میشوند این جریانها پس از عبور از دریای سیاه از شمال غرب وارد ایران میشوند و در منطقه مرند جهت شمالی به خود میگیرند و به نام « قره چی یلی» نامیده میشوند که معمولأ در تابستان باعث بروز گرد و غبار میشوند گاهی جریانهای شمال غربی مسیر خود را به طرف دریاچه خزر ادامه میدهند ولی پس از برخورد به کوههای تالش مسیر خود را تغییر داده و از شرق به غرب در شمال آذربایجان جاری میشوند که این باد در مرند به نام باد مه نامیده میشود که به صورت نسیمی خنک و مطبوع است بعضی مواقع جریانهای غربی که از جزایر آزور منشاء میگیرند مستقیمأ به طرف شرق میوزند گاهی از بخشهای غربی وارد آذربایجان شده و در مرند به صورت باد جنوبی س« آغ یل » میوزد این جریان عمومأ ملایم بوده و گاهی شدت یافته باعث طوفان و تگرگ میشود.
روش تحقیق
جهت کسب اطلاعات و داده های مورد نیاز در ارتباط با موضوع و پدیده های موجود در منطقه به ادارات (سازمان نقشه برداری استان، اداره هواشناسی مرند، سازمان آب منطقه ای استان و مرند، سازمان زمین شناسی استان، سازمان جنگل ها و مراتع استان و اداره خدمات کشاورزی مرند و کشکسرای) مراجعه و اطلاعات مورد نیاز برای مطالعه اخذ گردید.
تأثیر تغییرات اقلیمی در تحول مخروط افکنه
از لایه نگاری مقاطع موجود چنین بر میآید که جریانهای با انرژی کم و زیاد به طور متناوب سطح مخروط افکنه را تحت تأثیر قرار داده است. وجود چندین متر عناصر ریز دانه بدون لایه بندی مشخص نشان از یک دوره آرامش با انرژی کم دارد، چنین شرایطی همراه با بارشهای متناوب و اعتدال هوا بوده است. از طرف دیگر وجود لایههای کم ضخامت تر به همراه عناصر درشت دانه نمایش دهنده جریانی یا انرژی بیشتر است که در شرایط آب و هوایی خشک بیشتر دیده میشود. چنین جریانی دارای قدرت فرسایندگی بیشتر بوده و قادر به حفر بستر میباشد. در واقع وجود هوازدگی فیزیکی شدید در حوضه آبریز در اثر برودت شدید هوا و یخبندان در اثنای دوره خشک و همچنین بارانهای شدید دوره ای که خاص دورههای اقلیمی خشک بوده چنین جریانهای پر انرژی را سبب میشده است.
ویژگیهای منطقه مورد مطالعه
1- موقعیت و محدوده
منطقه ای که در این تحقیق مورد مطالعه قرار میگیرد حوضه آبریز رودخانه کشکسرای (پیربالا چای یا قره چای) و مخروط افکنه کشکسرای در دامنه شمالی میشو داغ در غرب شهرستان مرند آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران میباشد.
موقعیت ریاضی منطقه مورد مطالعه ما بین عرضهای الی شمالی و طولهای الی شرقی میباشد. به دلیل اینکه منطقه مورد مطالعه قسمتی از توده کوهستانی میشود داغ را شامل میشود کلیاتی را در مورد این توده ذکر میکنیم.
شکل (1-1) موقعیت منطقه مورد
در زیر به بررسی عوامل (هوا، دما و رطوبت) در منطقه مورد نظر میپردازیم:
دما
تنها ایستگاه هواشناسی منطقه که در آن درجه حرارت هوا اندازه گیری و ثبت میشود ایستگاه سینوپیتک مرند که در 10 کیلومتری منطقه مورد نظر واقع است میباشد.
دما به عنوان شاخص شدت گرما یکی از عناصر شناخت هواست. با توجه به دریافت نامنظم انرژی خورشیدی شرایط زمین دمای هوا در سطح زمین دارای تغییرات زیادی است. دمای هوا توسط دماسنج اندازه گیری و ثبت میشود علاوه بر آن اندازه گیری حداکثر و حداقل دمایی در طول یک شبانه روز توسط دماسنجهای معمولی حداکثر و حداقل اندازه گیری میگردد تغییرات دما در طول یک شبانه روز تقریبأ دوره ای است به طوری که حداکثر آن در اوایل بعد از ظهر و حداقل آن قبل از طلوع خورشید اتفاق میافتد.
در جدول زیر به تفکیک شاخصهای دما برای ایستگاه مرند آورده میشود.
جدول (الف) حدکثر مطلق دما در ایستگاه مرند سازمان هواشناسی کشور 1380 تا 1389
ماه
سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89 6/23
8/18
2/22
8/23
4/22
6/23
2/16
4/24
8/16
6/20 2/27
2/23
6/25
4/35
6/28
8/24
2/25
2/28
4/27
6/25 4/31
8/31
0/30
2/30
8/31
8/34
6/30
2/60
2/30
4/33 8/33
4/33
2/35
6/32
2/35
36
34
0/35
8/34
35 8/33
2/33
8/37
35
4/37
2/38
4/35
2/38
4/33
35 4/32
4/32
8/33
8/32
8/32
6/34
6/33
0/35
4/30
34 0/28
4/30
6/26
6/28
0/27
4/26
4/28
0/28
20
8/19 6/18
4/20
6/22
2/19
4/20
8/17
6/20
0/17
20
8/19 0/10
0/13
8/11
0/11
6/15
2/7
8/10
2/13
2/11
6/11 2/11
4/11
8/7
0/10
4/8
0/1-
8/0
0/8
8/10
6/11 8/11
6/9
8/11
2/6
6/7
0/7
4/8
2/13
0/15
2/8 4/16
8/12
6/22
14
4/16
2/11
0/18
6/16
2/22
8/14
جدول (ب) حداقل دما در ایستگاه مرند – سازمان هواشناسی 1380 تا 1389
ماه
سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89 2/1
0
0/9-
0/13-
6/12-
6/2-
0/2-
6/3
2/3-
2/3- 0/5
8/3
4/0
8/3
4/2
6/0
6/0
5/5
4/4
0/4 0/8
6/8
4/5
6/5
6/10
6/10
6/11
0/11
8/6
0/10 8/14
8/13
6/9
0/11
6/11
0/14
2/12
6/11
6/14
4/14 2/17
0/15
8/13
2/16
8/14
0/14
2/14
8/15
8/12
8/14 2/11
0/12
8/7
5/10
2/12
4/8
4/12
2/12
8/7
6/14 6/5
4/3
0/8
8/6
4/2
0/8
0/4
2/7
6/4
4/5 0/8-
0/4-
8/2-
2/1
8/1
4/4-
0/0
0/0
0/0
2/0 6/8-
0/15-
8/9-
6/17-
4/6-
8/14-
0/13-
0/9-
0/4-
8/1- 8/11-
4/16-
4/9-
8/13-
6/12-
4/17-
2/20-
0/15-
8/6-
2/10- 2/11-
2/10-
0/9-
6/16-
0/15-
8/10-
8/16-
0/9-
0/11-
4/12 4/5-
8/9-
8/8-
4/5-
6/7-
6/6-
6/8-
4/4-
6/5-
4/7-
جدول (پ) متوسط درجه حرارت برای شهرستان مرند طبق دادههای ایستگاه هواشناسی 1380 تا 1389
ماه
سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89 4/12
4/8
9/6
5/8
6/7
6/11
5/6
7/13
3/7
6/9 15
9/10
7/13
1/13
7/14
7/14
7/13
7/15
3/14
4/13 9/19
7/16
5/18
9/18
6/20
2/32
5/21
9/20
0/19
1/22 8/23
4/24
3/24
1/23
5/24
8/24
4/22
6/23
2/24
4/26 6/27
1/25
1/25
4/25
0/27
1/27
1/25
2/27
1/24
5/26 4/22
7/22
5/21
0/22
9/21
4/23
8/23
8/23
8/19
7/23 2/17
7/18
5/17
2/18
1/16
0/17
0/17
1/16
6/15
5/18 9/7
10
7/8
6/9
9/7
6/7
2/10
2/7
5/10
0/11 5/1
7/0-
7/2
6/3-
2/5
9/0-
6/0
0/6
0/3
0/8 2/0
0/2-
5/1-
0/3-
3/3-
3/7-
0/9-
7/2-
6/4
8/0- 3/0-
5/0-
9/0
3/5-
9/1-
2/1-
0/5-
2/2
5/2
7/0- 0/6
8/1
5/4
8/4
9/4
7/2
3/4
6/4
2/7
4/5
دما و بری بودن محیط
توجه به رابطه نوسان الانه دمای دمای هوا و موقعیت محلی ایستگاه، همراه با در نظر گرفتن فاصله و تأثیر پذیری آن از دریاها امکان میدهد که نوسان دما را مقیاسی مناسب برای تشخیص درجه بری بودن اقلیم در مناطق مختلف بشمار آوریم بنابراین با توجه به رابطه ای که نوسانهای دمایی با عرض جغرافیایی دارند نوسانهای دمائی، اندک حاکی از شرایط اقلیم اقیانوسی و نوسانهای دمائی بالا، مبین شرایط اقلیم قاره ای یا بری اند. (کاویانی، علیجانی، 1371).
درجه بری بودن در بری ترین نقاط برابر 100 و در بحری ترین نقاط برابر صفر میباشد. (علی محمدی 1377).
محققین زیادی، ضرایب متعددی برای محاسبه درجه بری ارائه نموده اند که در زیر متداول ترین این روشها برای ایستگاه مرند که در ده کیلومتر (هوایی) شرق منطقه قرار دارد مورد استفاده قرار میگیرد این ایستگاه در موقعیت جغرافیایی عرض شمالی و طول شرقی واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 1550 متر میباشد:
الف) روش زنگر:
در سال 1888 پیشنهاد شده و به شرح زیر است:
تفاوت سالانه دما (در این فرمولها متوسط سالانه دما برای 10 سال در نظر گرفته شده است)
عرض جغرافیایی
منطقه دارای درجه نیمه بری است.
ب) روش گوژینسکی
گورژینسکی در سال 1920 مدلی پیشنهاد نموده که بر اساس آن میزان بری بودن یک منطقه مقایسه میگردد.
بر اساس این فرمول بین 12 – در اقیانوسی ترین نقاط و 100 در بری ترین نقاط در نوسان است.
بر اساس این فرمول منطقه دارای درجه نیمه بری است.
پ) روش جانسون
جانسون در سال 1921 فرمول زیر را ارائه نمود.
منطقه دارای درجه نیمه بری است.
ج) روش گنراد
گنراد در سال 1950 بر اساس فرمول گورژینسک و با ایجاد تغییرات در آن ضریب خشکی را به صورت زیر ارائه نمود.
د) روش شریفر
بر اساس این روش منطقه نیمه بری است.
با توجه به پنج روش ارئه شده در بالا میتوان نتیجه گرفت شهرستان مرند که منطقه مطالعه در آن واقع شده از درجه نیمه بری برخوردار است.
روزهای یخبندان
تعداد روزهای یخبندان در مطالعات ژئومورفولوژیکی حائز اهمیت است زیرا آب بر اثر تغییرات درجه حرارت منجمد شده و با وارد آوردن فشار به جدار درز و شکاف سنگها منجر به شکافتگی آنها و ایجاد واریزههای ریز و درشت در سطح دامنهها میگردد. (کریوکلاستیم)
با توجه به اینکه قسمت اعظم منطقه و حوضه قره چای کوهستانی است یخبندان نقش ویژه ای در تأمین رسوب برای رودخانه دارد.
یخبندان معمولأ از اواخر آبان شروع شده و در دی ماه به حداکثر خود میرسد و در بهمن از شدت آن کاسته میشود و در بعضی از سنوات بندرت در فروردین ماه نیز یخبندان دیده میشود.
بدیهی است در ارتفاعات تعداد روزهای یخبندان بیشتر از آمار ایستگاهها خواهد بود.
دلیل یخبندانهای طولانی در فصل پاییز و زمستان نفوذ تودههای سرد و خشک سیبری و آسیای مرکزی است.
جدول (ت) تعداد روزهای یخبندان در ماههای مختلف در ده سال گذشته بر اساس آمار ایستگاه هواشناسی سینوپتیک مرند
ماه
سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89 –
–
10
8
8
1
5
–
4
2 –
–
–
–
–
–
–
–
–
– –
–
–
–
–
–
–
–
–
– –
–
–
–
–
–
–
–
–
– –
–
–
–
–
–
–
–
–
– –
–
–
–
–
–
–
–
–
– –
–
–
–
–
–
–
–
–
– 4
2
6
–
3
8
–
–
–
– 20
19
14
28
8
29
22
16
16
4 20
23
28
30
27
30
30
27
7
26 23
26
22
29
25
28
28
17
16
26 9
18
16
14
11
17
21
13
7
12
بارندگی
منطقه مورد مطالعه غالبأ تحت تأثیر دو توده هوا قرار میگیرد یک توده هوای قطبی و دیگری توده هوای اقیانوسی اولی از اوایل زمستان از طرف قطب و سیبری وارد ایران شده دمای هوا همراه با این توده بسیار پایین بوده و عمدتأ زیر صفر میباشد توده هوای دومی خیلی مرطوب بوده و از طرف غرب و شمال غرب وارد کشور میگردد. این توده هوا منشأ اصلی بارشهای کشور میباشد. در فصل زمستان منطقه از رطوبت این تودهها بهره مند گردیده و باعث بارندگی میگردد و اگر همراه با توده هوای سرد قطبی گردد بارش به صورت برف خواهد بود ولی در بهار و پاییز سبب رگبارهای شدید و رعد و برق خواهد بود.
توده هوای مداری قاره ای گاهی اوقات منطقه را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث گرمی و خشکی هوا میشود.
به طور کلی به علت عرض جغرافیایی بالا و نیز مرتفع بودن منطقه (به خصوص قسمتهای جنوبی که کوهستانی است) بیشتر بارندگیهای زمستانه به صورت برف است.
هوای مرطوب مدیترانه (اقیانوسی) هنگام صعود از دامنههای نوار کوهستانی به درجه اشباع رسیده و در تمام دامنههای رو به باد، قله و مقداری در دامنههای پشت به باد ایجاد بارش میکند (دامنههای شمالی میشو در منطقه به جهت مرتفع بودن و رو به بادهای غربی بودن بارش زیاد دارند) علاوه بر بارش از نوع اوروگرافیک (کوهستانی) در اواخر تابستان و اوایل پاییز گاهی اوقات در اثر مبادله حرارت بین لایههای زیرین هوا که تحت تأثیر تابش خورشیدی گرم شده و لایههای بالایی، بارندگیهای کوتاه مدت از نوع جابه جایی نیز رخ میدهد.
رژیم بارندگی
بارندگی را میتوان مهمترین عامل دانست که به طور مستقیم در چرخه هیدرولوژی دخالت دارد رژیم بارندگی به تغییرات بارندگی در طول یک سال اطلاق میشود این عامل تغییر پذیرترین عامل اقلیم بوده مقدار و شدت آن برای مناطق مختلف و ماههای مختلف سال متفاوت است. جهت بررسی نحوه تغییرات و مقدار بارندگی منطقه ابتدا آمار بارندگی ماهانه و سالانه جمع آوری و ثبت گردیده است.
دادههای جدول (ث) نشان میدهد که در این منطقه ماه بدون بارندگی وجود ندارد. و بیشینه بارندگی مربوط به ماههای فروردین و اردیبهشت است و کمترین بارندگی اکثرأ مربوط به تابستان میباشد.
علت بارندگیهای شدید بهاری عبور توده هوای قطبی دریایی و قاره ای و همچنین نفوذ توده هوای مرطوب مدیترانه و اقیانوسی از شمال و شمال غرب به منطقه میباشد که با برخورد به رشته کوههای مرتفع تشدید میشود افزایش بارندگی در دو ماه آخر پاییز نسبت به ماههای قبل و بعد را میتوان به عبور آنتی سیکلونها از منطقه ارتباط داد.
جدول (ث) متوسط بارش ماهانه و سالانه ایستگاه باران سنجی مرند سازمان هواشناسی کشور 1380 تا 1389
ماه
سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند میانگین
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89 8/32
6/93
0/90
2/46
3/43
9/49
7/104
6/11
6/70
3/53 6/40
9/84
6/42
9/111
0/91
2/64
6/52
7/23
4/13
5/45 2/11
7/2
9/46
8/32
0/5
2/1
3/28
5/0
3/46
5/45 1/1
5/2
7/10
0/18
3/14
5/7
5/0
6/11
5/3
1/0 0/17
7/3
9/26
1/3
7/0
9/4
6/10
0/27
4/10
4/0 5/0
9/0
2/15
7/5
0/5
1/5
5/1
5/27
4/73
6/43 8/1
4/17
7/9
9/12
4/14
8/11
5/3
2/27
8/5
5/5 9/30
5/21
5/83
2/31
0/25
7/75
9/9
4/37
2/84
4/1 1/25
3/27
0/43
7/77
0/4
6/4
4/83
0/10
8/5
4/10 8/25
5/11
1/22
1/16
5/38
6/32
1/7
4/17
3/12
1/26 9/23
0/20
2/35
2/30
2069
2/41
8/29
8/7
0/39
7/33 5/17
2/38
4/21
9/26
2/14
7/62
1/47
0/107
0/73
5/26 2/241
7/413
2/447
7/412
6/351
4/361
0/379
7/308
4/437
4/385
بارندگی فصلی
شناسایی بارشهای فصلی ما را در مطالعات هیدرولوژیکی و برنامه ریزی منطقی و کاربردی در مسائل ژئوهیدرولوژی و هیدروژئولوژی و مهار کردن روان آبها برای فعالیتهای کشاورزی صنعتی و تزریق آبها در مناطق مورد نیاز از نظر سفرههای زیر زمینی به ما کمک شایانی خواهد نمود. بر اساس دادههای جدول (ث) بارندگی فصلی در بهار به اوج رسیده در تابستان به حداقل ممکن میرسد، بعد در پاییز اوج گرفته و در زمستان از مقدار آن کاسته میشود. بهار پرباران ترین فصل سال بوده و بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است ولی متأسفانه آبهای جاری در این مدت از دسترس خارج شده و غیر قابل استفاده میشود به طوری که رودخانه پیربالا چای (قره چای) کشکسرای سالانه بر اساس طغیان کردن در روزهای پرباران این فصل منجر به وارد آوردن خسارات زیادی به ابنیه و مزارع و باغات موجود در منطقه میشود. که به عنوان نمونه میتوان در جدول (ج) به خسارات وارد آمده در اول اردیبهشت ماه سال 1390 به مزارع و باغات روستاهای داخل مخروطه افکنه اشاره نموده که توسط مرکز جهاد کشاورزی کشکسرای تهیه و برآورد گردیده است.
جدول (ج) خسارات وارد آمده از حوادث غیر مترقبه به محصولات زراعی و باغی در 1/2/1390 دشت کشکسرای – جهاد کشاورزی مرند
نام روستا نام محصول سطح خسارت هکتار درصد خسارت میزان تولید خسارت دیده مبلغ کل خسارت
(میلیون ریال)
ارسی
جامعه
بزرگ
وانلوجق گندم آبی
گندم آبی
گندم آبی
یونجه 5/4
5/1
10
23 50%
60%
80%
70% 875/7
15/3
28
2/193 781/13
512/5
98
80/289
علاوه بر خسارات فوق بر اساس نامه شماره 90/68 مورخ 2/2/90 دهیاری وانلوجق به 14 هکتار از صیفی جات، 8 هکتار از دیگر محصولات و تخریب دایک (سیل بلند) در بالا دست روستا بیش از 250 متر و ریزش دیوار سنگی در حدود 30 متر پایینتر از پل ارلان و تخریب راه روستایی باغلار نیز از خسارات وارد آمده بر اثر سیل میباشد. (شکل 1)
طبقه بندی و نوع اقلیم منطقه
بسیاری از متخصصان هوا و اقلیم شناسی بر حسب نوع اهداف مختلف یک یا چند عامل هواشناسی را انتخاب کرده و آن را پایه و اساس طبقه بندی قرار داده اند.
تقسیم بندیهای آب و هوایی به طور کلی به سه طریق توصیفی، ژنتیکی و کاربردی انجام میشود. در تقسیم بندی توصیفی نقاطی که در یک یا چند ویژگی مشابه باشند در یک گروه قرار میگیرند. در تقسیم بندی کاربری درست در جهت عکس است، یعنی بر اساس آثار ظاهری آن بر روی پدیدههای دیگر تقسیم میکنند، مثلأ آب و هوای ساوان به جهت به وجود آمدن پوشش گیاهی ساوان گفته میشود. (کاویانی، علیجانی 1371) به طور کلی یک سیستم طبقه بندی اقلیمی مجموعه قواعدی است که با به کار گیری آنها مناطق مختلفی که از بعضی لحاظ دارای خصوصیات مشترک هستند از یکدیگر تفکیک شده و در یک پهنه قرار داده میشوند.
پهنه بندی این مناطق میتواند توسط نقشه، فرمول، ضریب، نمودار و امثال اینها صورت گیرد.
فرمولهای اقلیمی توابعی هستند که در آنها دو یا چند عنصر اقلیمی به کار رفته و بر حسب مقادیر عددی که برای یک منطقه به دست میآید نوع آب و هوای منطقه مشخص میشود. مقدار به دست آمده را ضریب اقلیمی گویند. (امین علیزاده 1385)
در زیر به ذکر پاره ای از آنها در ارتباط با منطقه مورد مطالعه که زیر مجموعه شهرستان مرند میباشد میپردازیم:
روش دومارتن:
متوسط بارندگی سالانه به میلی متر
متوسط دمای سالانه به سانتی گراد
جدول (چ) تقسیم بندی شش آب و هوا به روش دومارتن
نام اقلیم محدوده ضریب خشکی دومارتن
خشک
نیمه خشک
مدیترانهای
نیمه مرطوب
مرطوب
بسیار مرطوب کوچکتر از 10
10 تا 9/19
20 تا 9/23
24 تا 9/27
28 تا 9/34
بزرگتر از 35
میانگین متوسط بارندگی سالیانه برای 10 سال (80 تا 89)
میانگین متوسط دمای سالانه برای 10 سال
طبق روش دومارتن اقلیم منطقه نیمه خشک است.
شکل (1) اقلیم نمای دومارتن (علیزاده 1386)
ضریب اقلیمی ترانسو (1905)
اولین سیستم کمی طبقه بندی اقلیمی
بارندگی سالانه
تبخیر پتانسیل سالانه
بر اساس این ضریب سه نوع آب و هوا مشخص میشود:
نوع اقلیم ضریب اقلیمی ترانسو
مرطوب
معتدل
خشک
میانگین بارندگی برای 10 سال (80 تا 89)
تبخیر سالانه برای 10 سال
اقلیم از نوع خشک
ضریب اقلیمی آمبرژه
آمبرژه دانشمند گیاه شناس فرانسوی برای دفع نقایص مربوط به ضرایب اقلیمی دو مارتن و ترانسو روشهای مختلفی ارائه نموده است. که یکی از آنها به شرح زیر است:
بارندگی سالانه به میلی متر
متوسط حداکثرهای دما در گرمترین ماه سال (کلوین)
متوسط حداقلهای دما در سردترین ماه سال
برای 10 سال
برای ده سال (مرداد ماه)
برای ده سال (دی ماه)
طبق اقلیم نمای آمبرژه منطقه جزء اقلیم خشک سرد میباشد.
تغییر کاربری زمین
همان طوری که در بحث کاربری اراضی اشاره شد، در مدت 3 دهه تغییرات عمدهای در کاربری اراضی روی داده است. که به زیر کشت رفتن سطوح مخروط افکنه تا رأس آن و احداث باغات تا دو برابر از جمله آنهاست. رأس مخروط افکنه که در اصل نقش تغذیه کننده سفرههای زیرزمینی را دارد با احداث دیواره سیل بند و غیر فعال شدن مخروط افکنه به صورت مزارعی در آمده اند که بنابه نوع محصول هر 10 الی 15 روز یک بار آبیاری میشوند و در مواقعی که برای آیش گذاشته میشوند هیچ گونه آبی به غیر از بارندگی دریافت نمیکنند. و زمینهایی که در گذشته در قسمتهای میانی زیر کشت گندم و جو بود جای خود را به باغات جدید الاحداث دادند و یکی دو هفته یک بار آبیاری میشدند و این آب نیز به صورت تبخیر و تعرق و آبهای سطحی از دسترس خارج میشوند. افزایش جمعیت در منطقه روز به روز به افزایش سطح زیر کشت میانجامد و در بعضی از موارد به دوبار کشت در یک سال اقدام کرده که افزایش بهره برداری از آبهای زیرزمینی را منجر میشود. همچنین رشد مراکز مسکونی و اقتصادی نیز بعضی از قسمتهای مخروط افکنه را در بر گرفته است. همچنین آسفالت کردن کلیه معابر و خیانها عدم نفوذ آب را فراهم میآورد که تمام این اقدامات به نوبه خود منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده است.
حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق و بهره برداری مداوم از آبهای زیزمینی
به دنبال افزایش سریع جمعیت در روستاهای منطقه کشاورزی توسعه یافته و چون آبهای قناتها برای آبیاری کافی نبوده و سطح آنها نیز کاهش مییافته لذا مردم شروع به حفر چاههای نیمه عمیق نمودند با افزایش نیاز به آب و پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی به دلایل گفته شده سطح آب چاهها نیز پایین رفته و هر سال تعداد زیادی چاه عمیق و نیمه عمیق بسته به موقعیت مکانی در سطح مخروط افکنه احداث گردید که بر اساس گزارش سازمان آب منطقه ای حدود 90 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق در دشت کشکسرای با تخلیه سالانه 16509130 میلیون متر مکعب (سازمان آب منطقهای مرند 1390) حفر شده است این امر نشان میدهد که ورودی و خروجی سفرههای زیرزمینی به هیچ وجه ممکن، تناسب نداشته که باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی میگردد. (جدول (3-3)
ایجاد و احداث طرح سیل بند
با توجه به اینکه سیل و سیلاب همه ساله خسارات جبران ناپذیری را برای ساکنان حاشیه رودخانهها به بار میآورد برنامه ریزان و مهار حل مسئله سیلاب را سرحوله اهداف خود قرار دادهاند که مصداق این امر احداث یک دیواره ضخیم سنگی به ارتفاع 3 متر و طول یک کیلومتر در رأس مخروط افکنه کشکسرای بر روی رودخانه قره چای و ادامه آن به صورت یک پشته شن و ماسهای با پیشانی سنگی به طول دو کیلومتر و ارتفاع 2 متر تا جنوب روستای وانلوجق میباشد شکل (7-3). در کنار مزیت این طرح عمرانی که مخروط افکنه کشکسرای را از خطر سیلاب حفظ میکند، قسمت فعال مخروط افکنه به طور کامل از فعالیت خارج و کلأ زیر کشت رفته است. همچنین به منظور انتقال سریع آب به قسمت میانی مخروط افکنهای آبراهه بتونی تعبیه شده است که این اقدامات از نفوذ آب به زیرزمین جلوگیری میکند و ماهیت مخروط افکنهها که انتقال و نفوذ آب به زیرزمین است زیر شعاع این عمل قرار میگیرد و آب سفرههای زیرزمین رفته رفته افت میکند. این سد انحرافی در مواقع سیلابی آب رودخانه را به آبراهه بین مخروط افکنهای در غرب مخروط افکنه هدایت میکند و آب از این طریق به رودخانه زیلیبر چای جاری میشود.
افزایش جمعیت و سطح زیر کشت
به موازات افزایش جمعیت روستاهای سطح مخروط افکنه روستاهای ساکن در مسیر رودخانه (ارلان و پیربالا) نیز افزایش یافته است این افزایش فشار موجب افزایش سطح زیر کشت شده و احتیاجات رومزه به آب را برای تأمین احتیاجات خود افزایش داده است. همچنین با انتقال برق به روستاها و افزایش علم اهالی، آب رودخانهها را به زمینهای دیمی و مرتفع پمپاژ کرده و باغات جدیدی را احداث کردهاند که باعث کاهش شدید دبی رودخانه بوده است به عنوان مثال باغات روستای پیربالا، تا 1300 متر پایینتر از پل پیربالا گسترش یافته همچنین آب روخانه ارلان چای به غیر از فصول پر بارن کلأ به مصرف بخش کشاورزی میرسد و یا اینکه به پشت سد مخزنی انتقال مییابد. به طوری که آب رودخانه در فصول گرم سال خشک شده یا آب آن به حداقل میرسد که این امر باعث تنش رفتاری بین این روستاها و اهالی ساکن در دشت میشود.
سطح آب سفرههای زیرزمینی که از آب رودخانه در قسمت رأس مخروط افکنه تغذیه میشود با کاهش دبی آب، نزول میکند. از سوی دیگر هدایت آب به آبراهههای مصنوعی و بین مخروط افکنهای به جهت انتقال سریع آب به مزارع فرسایش در مسیر آنها را فراهم آورده به طوری که در قسمتهای میانی و پایین دست مخروط افکنه مسیر این آبراههها بریده شده است.
کاربری زمین در سطح مخروط افکنه
مخروط افکنهها حاصل سیلاب و طغیانهای عظیم رودخانه در طول دورههای بارانی و یا رگبارهای شدید دورههای خشک و نیمه خشک است و چون از ذرات شن و ماسه و قلوه سنگ و رس تشکیل شده موقعیت بسیار مساعدی را برای آبهای زیرزمینی دارد و مخروط افکنه کشکسرای نیز از این قاعده مستثنی نیست و در گذشته توسط قناتهای متعدد و یا به صورت چشمههای خود جوش از نقاط مختلف دشت کشکسرای آب جاری میگشته و چون این دشت به جهت رسوبات و آبرفتهای
حاصل از آورد رودخانه در پایین دست مخروط افکنه از خاک مناسب و غنی برخوردار بود مورد توجه ساکنان آن زمان قرار گرفته و در قسمتهای پایین دست مخروط افکنه شاهد آبادیها و روستاها هستیم که به جهت آب فراوان و خاک حاصلخیر به احداث باغات و مزارع و دامپروری اشتغال داشتهاند با زیاد شدن جمعیت و افزایش روز به روز نیازمندیهای آنها باعث شد که
قاعده مخروط افکنه به شدت تحت زراعت و باغداری قرار گیرد و رأس مخروط افکنه که قبلأ به دلیل درشت دانه بودن و وجود قلوه سنگها و شیب زیاد غیر قابل کشت بوده در دهههای اخیر مورد تجاوز انسان قرار گرفته و کاربریهای گوناگونی در آن صورت گیرد و چون آب قناتها برای این امر کافی نبود انسان به ایجاد چاهها روی آورد به طوری که در سطح کشکسرای و روستاهای وانلوجق – ارسی – جامعه بزرگ و قراجه محمد و قراجه فیض الله حدود 90 حلقه چاه وجود دارد.
دانلود مقاله زبان قابل گسترش گزارشگری مالی word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله زبان قابل گسترش گزارشگری مالی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله زبان قابل گسترش گزارشگری مالی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
زبان قابل گسترش گزارشگری مالی
چکیده :
زبان قابل گسترش گزارشگری مالی ( XBRL) یک زبان دیجیتالی است که اطلاعات را برای گزارشگری مالی آماده می کند و ارائه دهنده ی یک استاندارد بین المللی برای گزارشگری مالی جهانی است که از سال 1999 توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار طراحی شده است . XBRL می تواند برای زنجیره گسترده ای از داده های مالی به کار گرفته شود که از ط
ریق تهیه ی گزارشات مالی برای اتخاذ تصمیمات خارجی و داخلی کارآمد خواهد بود. برای کار کردن در XBRL وجود نرم افزار ضروری می باشد . امروزه ابزارهای XBRL در بازار
ها در دسترس می باشند . استفاده از XBRL تأثیر مهمی روی حسابرسان داخلی و مستقل دارد و به عنوان ابزاری برای اجرای مدل های جدید گزارشگری AICPA در نظر گرفته می شود . این مدل مستلزم گزارشگری متوالی یا به روز اطلاعات شرکت است که اطمینان از درست بودن داده ها باید توسط حسابرسان مستقل انجام شود . نتایج نشان می دهد که بسیاری از حسابداران و حسابرسان دانش یا تجربه کمی در مورد XBRL دارند و منافعی را که استفاده از آن فراهم می کند درک نمی کنند .
مقدمه
پیدایش تکنولوژی اطلاعات (IT) شیوه های جدید کاری مانند تجارت الکترونیکی ، تبادل اطلاعات الکترونیکی و اینترنت را پایه ریزی کرد . این شیوه ها ، روش های کاری و فرایند ثبت و ذخیره ی معاملات کاری را تغییر داده است . انجام امور کاری در وب و از طریق استفاده از تکنولوژی اینترنت سازمان ها را قادر به اتصال به دنیای Online و بهبود بخشیدن به کلیه ی جنبه های کاری خود کرده است .
شبکه های اینترنتی می توانند فروش محصولات یا خدمات را با دادن حق انتخاب به خریداران موجود یا بالقوه برای خرید مستقیم اینترنتی محصولات و خدمات بهبود بخشند . هم اکنون معاملات کاری می توانند به صورت الکترونیکی و بدون پرونده سازی کاغذی باشند که سازمان را قادر به تولید اطلاعات مالی به صورت همزمان و Online می سازد .
XBRL از طرف جامعه ی مالی و حرفه ی حسابداری حمایت می شود . XBRL یک زبان اینترنتی استاندارد شده برای گزارشگری مالی است که آماده سازی ، انتشار ، بازرسی و استخراج اطلاعات مالی را سهولت می بخشد . تحت XBRL اطلاعات تنها یکبار وارد و می توانند به هر شکلی درآورده شوند مانند صورت حساب های مالی یا هر شکل گزارشگری دیگر . XBRL آماده سازی مؤثر ، تغییرات اتوماتیک ، استخراج اطلاعات مالی از همه اشکال تکنولوژی مانند اینترنت را فراهم می سازد ، فرایندهای گزارشگری مالی قابل تکرار
را کاهش می دهد و پایگاهی برای سیستم های حسابداری Online فراهم می کند . مجله ی XBRL , CFO را تکنولوژی برتر سال 2002 نامیده است .
AICPA ، لیستی از تکنولوژی های گزارشات مالی تهیه و طبق آنها XBRL یک برنامه سودمند و برتر در نظر گرفته شده و آن را جزء کلیدی برای اجرای مدل گزارشگری مالی جدید دیدند .
XBRL چیست ؟
XBRL یک امتیاز رایگان از فرمت اطلاعات بین المللی است که بطور ویژه ای برای برخورداری از اطلاعات مالی و همچنین اطلاعات متقابل توسط SEC ( کمیسیون بورس و اوراق بهادار ) طراحی شده است . توسط بسیاری از کسانی که از آغاز درگیر آن بوده اند زبان دیجیتال تجارت1 در نظر گرفته می شود . بر اساس زبان قابل گسترش بالا بردن قیمت ( XML) ، XBRL رمزها ( علامت ها ) را به اطلاعات شرکت به صورتی که هم برای انسان و هم برای کامپیوتر قابل فهم باشد انتقال می دهد . رمزها با قوانین حسابداری که قوانین رده بندی نام دارند به صورت جهانی استاندارد شده اند . برای هر یک از صنایع به واسطه کار کنسرسیوم ( ش
رکت ها ) جهانی ، شرکت های حسابداری ، فروشندگان نرم افزار ، شرکت های خصوصی و سهامی عام و مراجع قانونی قوانین رده بندی خلق شده است . بنابراین هدف از قوانین رده بندی ، فراهم آوری قوانین استاندارد در چگونگی اتصال و استعمال جهانی اطلاعات می باشد .
اطلاعات استاندارد شده کار حسابرسان داخلی و مستقل را به دلیل تنها نیاز به فهم دسته محدودی قوانین GAAP ( اصول پذیرفته شده حسابداری ) بسیار ساده کرده است .
داده های ساخته شده در رمزها بهبود زیادی در اطلاعات XBRL ایجاد می کند . در XBRL نه تنها اطلاعات به سادگی به نمایش در می آیند ، بلکه می توان به راحتی توسط هر بسته نرم افزار یا سخت افزاری که قادر به کار با XBRL باشد اطلاعات آن را دستکاری کرد .
XBRL به واسطه تکنولوژی بالا امکان انتقال اطلاعات را برای هر یک از کاربران در هر نقطه از جهان فراهم می کند . کاربر فقط باید اطلاعاتی را که در آن لحظه در اینترنت نمایش یافته در نزم افزار انتخابی ذخیره و تحلیل را آغاز کند . برای مثال یک بانک می تواند در خواست وامی را که شامل اطلاعات مالی به صورت XBRL است دریافت ، در ابزار تحلیل امور م
شتری قرار داده و ظرف چند دقیقه به پاسخ مثبت یا منفی برسد در حالی که همین کار توسط تکنولوژی قبلی خصوصاً به دلیل وارد کردن اطلاعات جدید همان پرونده روزها طول می کشید .
1- Digital Language of Business
تحلیل گران ، سرمایه گذاران و دفاتر حقوقی و وکالت می توانند داده های شرکت های سهامی عام را در XBRL نوشته شده از اینترنت دریافت و اطلاعاتی را که برای تصمیمات مختلف آنها ارزشمند است تولید کنند . در نتیجه
اگر از XBRL استفاده شود قابلیت انتقال و منفعت بسیاری برای کاربران اطلاعات مالی شرکت ها در پی خواهد داشت . در حقیقت XBRL یک زبان اینترنتی استاندارد برای گزارشگری مالی می باشد .
تاریخچه ی XBRL
در سال 1998 چارلی هافمن کسی که در شرکت کوچک عضو CPA در ایالت واشنگتن کار می کرد ، عقیده داشت که XBRL یک راه کلی برای انتقال گزارشگری مالی است . هافمن جهت حمایت از انجمن حسابداران رسمی آمریکا ( AICPA) برای پیشگامی در پیشرفت XBRL با هدف تهیه یک استاندارد برای دیجیتالی کردن گزارشات مالی مطابق با قوانین حسابداری برای هر کشوری در این مؤسسه نام نویسی کرد .
XBRL بین المللی یک کنسرسیوم جهانی با بیش از 250 سازمان برجسته برای تبادل اطلاعات و به هنگام نمودن داده های گزارشگری تجاری و مالی است .
از طریق تلاش های AICPA و اعضایش یک چارچوب از مشخصات و رده بندی ها برای حمایت از یک استاندارد برای دیجیتالی کردن گزارشات مالی تهیه شد .
XBRL ایالات متحده ( اختیار قانونی ایالات متحده از XBRL ) از سال 19
99 تا سال 2006 تحت ساختار کمیته ی داوطلب AICPA کار کرد تا اینک
ه در سپتامبر 2006 نه به خاطر کسب سود برای سازمان از آن جدا شد .
یک مؤسس و یک عضو فعال از XBRL ایالات متحده با بهره گیری از حمایت های AICPA از طریق توسعه های آموزش و ابزارها به تکمیل اعضاء و پذیرش XBRL کمک کردند .
کارکنان AICPA در بسیاری از کمیته ها و گروه های کاری XBRL بین المللی حضور یافتند و یک جایگاهی در کمیته هدایت XBRL بین المللی تشکیل داده اند . SEC به XBRL ایالات متحده مبلغ 5/5 میلیون دلار به خاطر کامل کردن پیشرفتش اعطاء کرده است .
شرکت ها در همه ی صنایع می توانند فایل اختیاری گزارشات مالی XBRL شان را به سیستم EDGAR ( بازیابی و جمع آوری داده های الکترونیکی ) کمیسیون بورس و اوراق بهادار بفرستند . اولین پیش نویس از طبقه بندی XBRL , GAAP ایالات متحده و راهنمایی تهیه کنندگان ( چطور تهیه کنندگان واقعی صورت حساب های مالی XBRL را ایجاد کنند ) اخیراً قابل دسترس برای بازدید عموم و ارائه ی نظرات است .
استفاده های ممکن از XBRL چه چیزهایی هستند ؟
XBRL* می تواند برای زنجیره ی گسترده ای از داده های مالی و تجاری به کار گرفته شود بعلاوه برای امور ذیل نیز قابل استفاده است :
– گزارشگری تجاری و مالی خارجی و داخلی شرکت ها
– گزارشگری تجاری وتبادل اطلاعات بین همه ی تنظیم کنندگان شامل م
قامات مالی و مالیات، بانک های مرکزی و دولت ها
– پر کردن گزارشات وام و تقاضانامه ها
– ارزیابی های ریسک تجاری
– نشریات رسمی حسابداری، فراهم نمودن یک روش استاندارد از توصیف اسناد حسابداری تهیه شده بوسیله ی مقامات رسمی
مزایای استفاده از XBRL چه چیزهایی هستند ؟
– با استفاده از XBRL ، شرکت ها و دیگر تولید کننده های داده های
مالی و گزارشات تجاری می توانند به طور خودکار به فرایند جمع آوری داده ها بپردازند . برای مثال ، اگر منابع اطلاعات برای استفاده از XBRL افزایش پیدا کند ،داده هایی از بخش های مختلف شرکت با سیستم های حسابداری متفاوت می تواند سریعاً ،به صورت ارزان و به طور مؤثر تر جمع شود .
– برای اعضای AICPA یعنی کسانی که در مدیریت مالی ، حسابرسی و تکنولوژی اطلاعات خدمت می کنند ، XBRL از طریق تهیه ی گزارشات مالی و تجاری برای اتخاذ تصمیمات خارجی و داخلی کارآمد خواهد بود . XBRL به طور عمده توانایی CPA را در صراحت بیشتر مدیریت مالی و منتشر کردن اطلاعات مالی به سرمایه گذاران ، مراجع قانونی ،تحلیل گران ، وام دهندگان و دیگر سهامداران کلیدی را بهبود می بخشد .
XBRL - تنها برای گزارشگری به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ( SEC) نمی باشد . استفاده های ممکن در آینده برای XBRL شامل گزارشگری به وام دهندگان ،IRS ( علی الحساب مالیات) و دیگر نهادهای ذیصلاح قانونی می باشد .
– نزدیک شدن تسهیلات XBRL به استانداردهای حسابداری به وسیله ی توانایی در صف آوردن مفاهیم مالی در زمره ی طبقه بندی های عمومی است .
– تسهیلات XBRL بر اساس اصل حسابداری است زیرا نگرانی در مورد اینکه اقلام گزارش شده از کجا آمده اند را کاهش می دهد .
XBRL - شفافیت را افزایش می دهد و کارآیی بازار سرمایه را به وسیله ی کمک به تحلیل گران و دیگر استفاده کنندگان از اطلاعات تجاری و مالی و پیدا کردن حقیقت های مربوط بهبود می بخشد
XBRL- کارآیی بازارهای سرمایه را به وسیله ی کاهش هزینه مربوط به آن شرکت و ایجاد بازارهای متحدتر برای شرکت های کوچک افزایش می دهد .
XBRL- بهتر می تواند به حرفه ی CPA در مورد رسالت عمده اش برای حمایت از بهره ی عمومی بوسیله بهبود بخشیدن دستیابی سرمایه گذاران به بازارهای سرمایه و افزایش پوشش تحلیل گران شرکت های بزرگ و کوچک از طریق کاهش در هزینه مربوط به آن شرکت ، کمک کند .
چه وقت استفاده از XBRL ضروری خواهد شد ؟
XBRL یک بحث داغ برای SEC است و در دستور جلسه کمیته یتلف که از XBRL در فرایند گزارشگری مالی استفاده می کنند ، ملاقات کردند و درباره ی دستور ممکن برای استفاده از XBRL در گزارشگری SEC در بسیاری از مواقع و در آینده ای نزدیک بحث و گفتگو کردند . ما همچنین شاهد هستیم که در مناطق دیگری از جهان مراجع قانونی و نظارتی از XBRL برای همه ی جنبه های اطلاعات گزارشگری مالی و تلاش برای کاهش زمان و هزینه در فرایند گزارشگری مالی استفاده می کنند .
اساس کار XBRL
XBRL قادر است نرم افزار به کار رفته را برای رمز دار کردن همه ی اقلام مالی در گزارشات تجاری شان به اجزای درون یک طبقه بندی آماده کند . این مطلب با یک مدرک نمونه که می تواند به طور الکترونیکی بین کامپیوتر قابل معاوضه و معتبر باشد یا به شکل یک فرمت خوانا برای انسان قابل رؤیت باشد انجام شود .
ابزارهای XBRL
برای کار کردن در XBRL وجود نرم افزار ضروری است . امروزه تعدادی از ابزارهای XBRL در بازار وجود دارد ، برخی ابزارها شما را قادر به کار کردن با طبقه بندی ها ( یعنی آفرینش ، توسعه و اعتبار ) و ابزارهای دیگر روی مدرک نمونه ( آفرینش و اعتبار ) تمرکز می کنند . همچنی
ن ابزارهایی وجود دارند که مخصوص خواندن ، تحلیل کردن و گزارشگری هستند . برخی ابزارها ممکن است در کاربرد ، یک یا چند نوع از این خدمات را ارائه دهند .
XBRL و حسابرسان مستقل
استفاده از XBRL برای حسابرسان مستقل ، سرعت بالا در فرایند حسابرسی را به ارمغان می آورد و حسابرسان مستقل به دانشی جزئی در مورد زبان این برنامه نیاز دارند . مدل جدید گزارشگری مالی AICPA بر گزارشگری به روز و Online از طریق اس
تفاده از XBRL تأکید بسیاری می کند .
5 جزء اساسی که مدل را می سازند عبارت اند از :
– سیستم های اطلاعاتی قابل اطمینان که اطلاعات را جمع آوری و تحلیل می کند .
– سنجش های اجرای مالی و غیر مالی یک صنعت خاص
– بیان بهتر و با کیفیت تر نوشته شده در شرایط افراد غیر عادی
– حسابخواهی ( جوابگویی ) شرکت
– توزیع و انتشار به روز اطلاعات
اگر چه XBRL مستقیماً تأثیر مهمی روی جزء نهایی می گذارد ( توزیع به روز اطلاعات ) اما به طور غیرمستقیم ابزاری برای چهار جزء دیگر است . استفاده از XBRL اجازه می دهد اطلاعات قابل فهم مالی و غیرمالی منتشر شوند . این امر بوسیله فراهم آوری واژگان استاندارد از طریق یک سیستم مؤثر اطلاعات حسابداری انجام می شود بنابراین یک کاربر صورت حساب مالی در آلمان اطلاعات را به همان اندازه کاربر آمریکایی به طور قابل فهم ، مطالعه می کند .
گزارشگری مالی به روز از طریق XBRL اشکال معمول مدیریت درآمدها را کاهش و حسابخواهی ( جوابگویی) شرکت را به دو طریق افزایش می دهد : ابتدا به وس
یله کاهش زمان مدیریت ، اطلاعات گزارش شده را دستکاری می کند و دوم ، به وسیله ی افزایش دستیابی کاربر به اطلاعات ، شفافیت آن را افزایش می دهد .
گزارشگری به روز حسابرسی به روز را نیز ایجاب می کند . گرچه حسابرسی هر معامله ای در هنگام انجام آن غیرممکن است ، اما حسابداری سیست
م ها و فرایندهای استفاده شده در گرفتن و گزارش اطلاعات غیرممکن نیست . بسیاری از حسابرسان بر این باورند که استفاده از حسابرسی به روز پی آمدی در حرفه شان نخواهد داشت. از آنجایی که به طور سنتی ، بسیاری از شرکت ها اطلاعات منتشر شده را به زودی تحلیل می کنند تنظیم افشای عادلانه ( FD) به افشای اطلاعات مهم برای همگان نیاز دارد . هدف بلند مدت از تنظیم افشای عادلانه ، بالا بردن اطمینان سرمایه گذار در درستی و مفید بودن بازار است . قوانین جدید ترکیب شده با پیشرفت های تکنولوژیکی گزارشگری و حسابرسی به روز را می خواهد . حسابرسان مستقل امروزه نیاز به آگاهی دارند .
XBRL و حسابرسان داخلی
حسابرسان داخلی نباید به مدل جدید بی توجه باشند . دفاتر حقوقی و وکالت در تمام جهان راهنمایی های XBRL را اجرا می کنند . برای مثال ، مقامات ذیصلاح قانونی استرالیایی ( APRA) هم اکنون سیاستی را اجرا می کنند که لازمه آن این است که
شرکت های سهامی عام بایگانی و امور خود را در XBRL انجام دهند ، درآمد درون مرزی انگلستان ،دفاتر حقوقی و وکالت ژاپنی و چینی ، درآمد خدمات داخلی ، کمیسیون بورس و اوراق بهادار و بسیاری دیگر استفاده از XBRL و بکارگیری آن را با تمایل در آینده ای نزدیک تصویب کرده اند . این امر به این معنی است که اغلب کشورهای مهم جهان قطعاً نیازمند به گزارش های تنظیمی مختلف در XBRL هستند .
طبق بررسی های اخیر اعضای حسابرسی داخلی ، 60 درصد آنها افرادی هستند که برای شرکت هایی کار می کنند که دارای کمیته های بحث و بررسی سه ماهه برای انتشار صورت حسابهای مالی می باشند .
نرم افزاری که قادر به کار با XBRL است می تواند اطلاعات را به روز کند ، اطلاعاتی که حسابرس می تواند در جلسات اضطراری یا برنامه ریزی شده با کمیته از آن استفاده کند . هم اکنون نرم افزاری که حاوی دفتر کل عمومی1 XBRL می باشد ، این امکان را فراهم کرده تا اعمال و وظائف دفتر کل عمومی در XBRL کدگذاری شود و بنابراین در هر پایگاه نرم افزاری مفید واقع می شود . بنابراین برای شرکت های جهانی ، نیاز نیست که حسابرسان داخلی برای دریافت اطلاعات حسابداری به همه ی شعبه ها بروند ، هر چند لازم است حسابرسان داخلی اجرا و استفاده از چنین نرم افزاری را سرپرستی کنند .
بررسی و نتایج آن
XBRL از سال 1999 به وجود آمده است اکنون که اثر XBRL و مدل جدید گزارشگری مالی برای حسابرسان منتشر شده است حسابداران و حسابرسان در مورد آن چقدر آگاهی دارند ؟ برای پی بردن به این مسأله رابرت پینسکر در نوامبر 2003 در دو منطقه متفاوت یک بررسی انجام داد . منطقه اول در جامعه ی CPAقرار داشت که دوره ی تحصیلی حرفه ای خود را ادامه می داد . داوطلبان حدود 100 دقیقه در مورد XBRL آموزش دیدند و سپس مورد بررسی قرار گرفتند که 9 پاسخ مفید دریافت شد . مکان دوم یک لیست از کاربران اهداف کنترل تکنولوژی اطلاعات ( COBIT) در اینترنت بود ( یک لیست عمومی از حسابرسان داخلی و مستقل ) که به آنها مقدمه ی یک صفحه ای در مورد XBRL داده شد و از آنها خواستند پاسخ ها را ظرف 2 هفته ایمیل کنند که 8 پاسخ مفید دریافت شد که تعداد نمونه آماری نهایی را به 17 نفر
رساند که شامل 9 زن و 8 مرد بود که 7 نفر آ ها حسابرس و 10 نفر حسابدار بود . نمونه آماری دلالت بر گروهی دانش دیده و کارمندان با تجربه داشت . یک سری سؤال و یک مقیاس هفت درجه ای به نمونه آماری داده شد تا با توجه به دانش مرتبط به خ
ود و تجربه کار با XBRL آن را مورد تحقیق قرار دهند . در یک درجه بندی از 1 تا 7 در حالیکه 1 نشان دهنده ی کم و 7 نشان دهنده ی زیاد بود میانگین نمونه آ ماری در مورد XBRL 71/1 و میانگین تجربه 24/1 بود که نشان دهنده فقدان دانش و تجربه در مورد XBRL در حسابرسان و حسابداران بود .
1- General Ledger ( GL)
نتبجه گیری :
هدف از نوشتن این مقاله بیشتر شناخت XBRL و اینکه چه استفاده هائی می تواند داشته باشد و مزیت های آن چه چیزهایی هستند می باشد و اینکه برخلاف انتشار اطلاعات XBRL در مجله تجارت و روزنامه های کثیر الانتشار از سال 1999 ، نتایج نمونه آم
اری دلالت بر فقدان دانش و تجربه در مورد XBRL در حسابداران و حسابرسان دارد . اگر این عقیده وجود دارد که تمرین و تجربه در پی تحقیقات می آیند ،شاید فقدان تحقیقات آکادمیک است که منجر به سطح پایین رشد و دانش در مورد XBRL شده است . نیاز است که حسابرسان و حسابداران جهان از XBRL آگاهی یابند و انتظار می رود تمایل بی
ن الملل در این مورد افزاش یابد و دیگر کشورها نیز مدل های گزارشی مالی جدیدی مانند مدل AICPA تهیه کنند .
در ایران متأسفانه به علت استفاده خیلی کم از اینترنت از XBRL استفاده ای نمی شود .
منابع و مآخذ :
– نوشته های Reynoldsپروفسور حسابداری از دانشگاه آکسفورد در مورد تعریف XBRL
– XBRL هوشیاری در حسابرسی : یک خواب بزرگ، نوشته رابرت پینسکر
– Srivastava .R.P,Ettredg . M.L,Bovee . M
– مقاله کارکنان CPA
– گسترش سریع XBRL یک استراتژی مالی، نوشته Hannon. N
– ثبت کردن XBRL یک تحول جدید ، نوشته Hannon. N
– XBRL: تحلیل گران EDGAR تغییر می دهند هر چیزی را ، نوشته Hannon . N
– ضرورت های XBRL در AICPA و نیویورک ، نوشته Haffman . C
– نوشته های مؤسسه حسابرسان داخلی ( IIA) در مورد استفاده از XBRL
– XBRL ، استانداردی برای داده های مالی وسیع که دقت و درستی گزارشگری شرکت ها را افزایش می دهد ، نوشته Leone . Mدر مجله ی CFO
– کمیسیون بورس و اوراق بهادار ( SEC) و تنظیم افشای عادلانه ( FD)
– کنفرانس ایالات متحده و کنفرانس ایالات متحده
و واشنگتن
– مقالات خانم Liv. A.Watson مربوط به فوریه ی 2008 در مورد XBRL
– سایت www. aicpa. or
– سایت http: // xblr. org
– سایت http : // xblr. us